برگزاری کارگاه جشنواره فیلم 100 در شیراز
سایر خبرها
قدر صفایی حائری را در زمان حیاتش ندانستیم + فیلم
از او به نمایش بگذارند و به دلیل بی اعتمادی به درک مخاطبِ رسانه، قرائت های جسورانه و بدیع از سوژه را برنمی تابند. وی در پاسخ به این سوال که چه بخش از زندگی قهرمان اثرتان شما را مجاب به ساخت این کار کرد گفت: هجمه ها، شایعات، محدودیت ها و اتهامات ایشان در دهه شصت و مشکلات و موانع و دردسرهایی که برای ایشان به وجود آورد مرا بر آن داشت تا پیرامون ایشان کار را جلوی دوربین برم. در ضمن به ...
حکایت اهل راز
مرا به این جا آوردند؟ در همین اثنا متوجه شدم شخصی در کنارم ایستاده که انگار فکر مرا می خواند. آن شخص به من گفت: می خواهند شما را به طرف آسمان ببرند. یک دفعه دیدم همین تختی که روی آن خوابیده بودم، مانند آسانسور، به طرف بالا حرکت کرد و از طبقات مختلفی گذشت. از هر طبقه ای که می گذشتم، آدم های زیادی با لباس های سفید نشسته بودند و بعضی مانند کسانی که مشغول ذکر گفتن هستند و بدن خود ...
عکس/ رنگ خاص چشم های مهشید جوادی بچه مهندس!
... فضای این سریال و روستای کلیبر برای من که در ارومیه بدنیا آمده بودم زیاد غریبه نبود و آداب و رسوم افرادی که در آن روستا و آن منطقه زندگی می کنند را در اطرافیانم به کرات دیده بودم که معتقد بودند زن بیوه نباید بدون شوهر بماند! حتی مادر و یا اقوام مان با دیدن آنام به من گفتند این قصه چقدر شبیه به قصه زندگی فلانی است و چقدر این سریال خوب نوشته شده است. ...
پشیمانی زیباترین زن ایران از جراحی های پلاستیک ! / الان یک بیمارم !
آن روز به بعد انواع رژیم های غذایی را تجربه کردم، هرکس راهی را برای لاغری نشانم می داد همان مسیر را طی می کردم! به انواع و اقسام داروهای گیاهی و شیمیایی متوسل شدم. نزد متخصصان تغذیه رفتم اما هیچ کدام تاثیری در کاهش وزنم نداشت. خیلی از این موضوع در رنج و عذاب بودم تا این که روزی یکی از دوستان دوران دانشگاهم مرا در خیابان دید و بعد از ساعتی درد دل، پیشنهاد کرد برای لاغری ، عمل زیبایی پیکرتراشی را ...
خاطره بازیگر پس از باران از چاهی که برای خودش کند! +فیلم
های بعدی رقم بخورد. ** ورود شما به عرصه هنر چگونه رقم خورد؟ من طبق شناسنامه متولد فروردین ماه 1340 در شهر دزفول هستم و تا زمان گرفتن دیپلم در اواخر دهه پنجاه در همین شهر بودم. از همان کودکی به نقاش و هنر های تجسمی علاقه داشتم. چون رشته ام ریاضی بود، به معماری هم علاقه مند شدم. قصدم این بود که در همین رشته نیز ادامه تحصیل بدهم. سال 1358 در رشته معماری دانشگاه تهران ...
خاطره کیه لینی از فینال جام جهانی 2006: برای بلیت التماس می کردم
بازی ملی انجام داده بودم و بعد به یووه پیوستم و آنجا یک سال کامل حضور داشتم و به درستی زیاد بازی نکردم و در ترکیب ایتالیا برای جام جهانی قرار نگرفتم. مانند هر ایتالیایی دیگری در ایتالیا شما را دنبال می کردم و وقتی در نیمه نهایی پیروز شدیم، به مائورو ولادوویچ زنگ زدم و به او گفتم: “مائورو، من دارم می آیم، لطفا برایم یک بلیت برای فینال پیدا کن. قسم می خورم خودم تنها هستم. التماس می کنم. و او پیدا کرد ...
جانبازی و اسارت در مجنون شهادت در حرم شاهچراغ
ها حالشان خوب بود. دم در خیلی شلوغ بود و یکی از آن هایی که آنجا بود من را دلداری داد و گفت درست می شود، مجروحین را برده اند بیمارستان شاید پدرت نتوانسته به شما اطلاع بدهد. در همین حال بودم که دوستمان که در اورژانس بیمارستان مسلمین بود با من تماس گرفت و گفت بیا کارت دارم! همین را که گفت شکی که به شهادت بابا داشتم به یقین تبدیل شد. دلم آشوب بود. خیلی ناراحت بودم، اما به روی خودم نمی ...
مجازات مرگ برای داماد به جرم قتل پدرزن
آخرین بار قهر کرده و به خانه پدرش رفته بود. من رابطه خوبی با پدرزنم داشتم. به همین خاطر آن روز با او تماس گرفتم و از او خواستم تا با هم ملاقات کنیم. می خواستم درباره اختلاف با همسرم با پدرزنم صحبت کنم. ما با هم به بیابان های امین آباد رفتیم. مشروب خورده و شیشه مصرف کرده بودم. به همین خاطر حالت طبیعی نداشتم. خواهرزنم با گوشی من تماس گرفت تا با پدرش صحبت کند. پدرزنم بعد از اینکه صحبتش با ...
گفتگو با سریع ترین دزد تهران / او با چوب بستنی در 5 ثانیه ماشین می دزد!
به گزارش رکنا، چندی قبل مرد جوانی با پلیس تماس گرفت و از لوازم داخل خودروی خود شکایت کرد و گفت: یک ماشین ال 90 دارم که مقابل خانه ام پارک بود و صبح که خواستم به محل کارم بروم متوجه سرقت لوازم داخل خودرو شدم. دیشب چون دیر وقت بود یادم رفت که لپ تاپم را از صندوق عقب ماشین بردارم و به غیر از وسایل داخل آن، لپ تاپم نیز به سرقت رفته است. با شکایت مرد جوان تحقیقات از سوی مأموران کلانتری 112 ...
داستان ازدواج یک زن 22 ساله با مرد شیشه ای
ماه های محرم و صفر و با نظر خانواده ام قرار شد بعد از این روزهای عزاداری مراسم عقدکنان برگزار شود. با وجود این، باز هم از این فرصت برای شناخت بیشتر رامین استفاده نکردیم تا این که من پای سفره عقد نشستم و دوران نامزدی ما شروع شد. برخی رفتارها و اخلاق های خاص نامزدم مرا رنج می داد. او که در مجالس عروسی و عزا آشپزی می کرد، صبح ها تا بعدازظهر می خوابید و شب ها سر کار می رفت و در هیچ کدام از ...
روایت خیابانی از 7هزار گزارش/ خیلی از حرف هایی که زده ام،نزده ام!
رویکردهای گزارشگری هم تأثیری بگذارد یا تغییری دهد؟ اگر من آن طرف و در تلویزیون بودم و می خواستم بازی را گزارش کنم لحنم با الان که حرف می زنم تفاوتی نداشت. (در همین حین او را دعوت می کنند که ادامه رقابت را ببیند می گوید احترام خبر واجب تر است.) * هر وقت خسته شدید گفتگو را قطع کنیم... نه خسته نیستم تا صبح هم بخواهی حرف می زنم. اینگونه نیست من به برخی دوستان ...
تعبیر سیاسی و فیلم های توقیفی
سینمای ایران دسته بندی کرد؛ فیلمی که در سال 1360 ساخته شد و روایتگر زندگی یک مأمور عالی رتبه ساواک است که در روزهای انقلاب ازدواج می کند و متوجه می شود برادر همسرش یک زندانی سیاسی است. فیلم در جشنواره فجر به نمایش گذاشته شد؛ اما اداره نظارت و نمایش وزارت ارشاد اجازه نمایش عمومی به آن نداد. باشو، غریبه کوچک به کارگردانی و نویسندگی بهرام بیضایی، سال 1364 مقابل دوربین رفت. قصه فیلم روایتگر ...
مردم از جان مایه می گذارند تا دشمن را از سرزمین خود بیرون کنند
خواهرانم می خواهم که همیشه حجاب خود را حفظ کنند و به برادرانم بگو که نماز را فراموش نکنند و به نماز جمعه بروند و صف های نماز را محکم نگاه دارند که دشمن از همبستگی سخت به وحشت می افتد. پدرجان شما نیز در کنار کسب و کار خود به یاری هموطنان بشتاب و تا می توانید برای کمک به جبهه خود مضایفه نکن و هر چه دارید طلب اخلاص بگذارید. برادرم حمید که سعادت شهادت را داشت و من امیدوارم بتوانم ادامه دهنده راه او باشم. امیدوارم که خداوند مرا در این راه یاری فرماید. انتهای پیام/ ...
مستندهایی که در سفر ضبط می شوند/ رادیو کمپر چگونه راه اندازی شد؟
صادق داوری فر مستندساز و گزارشگر رادیو تهران که با عنوان اثر مهاجرت نامعکوس در نخستین جشنواره ملی مستند رادیویی پژواک به عنوان برگزیده انتخاب شده بود، با اشاره به محتوای مستند خود گفت: مهاجرت نامعکوس نگاه به گردشگری دارد، با این رویکرد که اگر در روستاها ظرفیت های گردشگری و بوم گردی را فعال کنیم خیلی از کسانی که به علت خشکسالی یا کم آبی به شهرها مهاجرت کرده اند، مجددا به روستاها برمی گردند و ...
اعتراف کابینت ساز جوان به قتل هولناک 2 برادر بدون دلیل !
وگوی تپش جام جم با این متهم را در ادامه می خوانید. خیلی وقت است در کارگاه ما کار می کند، البته او سرکارگر بود و مقامش از من که کارگر بودم بالاتر بود. *چه شد که تصمیم به قتل گرفتی؟ صاحب کارگاه دستور قتل او را صادر کرد. گفت اگر مقتول را از سر راه برداری پول خوبی به تو می دهم. من کارگر هستم و وضع مالی ام خیلی خوب نیست. گرچه ابتدا به این کار راضی نبودم اما وسوسه پولدار ...
گولسیانی: پرسپولیس برای همین مرا خریده که خوب به استقلال گل می زنم
یک رکورد محسوب می شود! من گل های زیادی به استقلال زده ام و به نظرم اصلاً پرسپولیس برای همین مرا جذب کرده است چون خوب به این تیم گل می زنم (می خندد). اولین مدافعی هستی که در یک دربی دبل کردی، چه احساسی از این موضوع داری؟ این مسأله نکته ای خوشحال کننده است اما من همیشه دنبال این هستم که برای تیمم بهترین نمایش را داشته باشم و زمانی خوشحالتر می شوم که به گفته شما ...
قرار با زن متاهل در بولوار حر مشهد با قتل پایان یافت
ل ارتباط تلفنی ما نیز ادامه یافت تا این که با من برای یک دیدار حضوری روبه روی حر 76 قرار ملاقات گذاشت. من هم که قبلا با همسر او اختلاف داشتم و احتمال درگیری می دادم از ترس سلاح کلت جنگی را برداشتم و سوار بر موتورسیکلت طرح هوندا به محل قرار رفتم. آن روز صبح (اول خرداد) هنوز در حال گفت وگو با او بودم که ناگهان راننده پرایدی سفید رنگ، در حالی که جوان دیگری نیز سرنشین آن بود، خودرو را به موتورم کوب ...
کلاهبرداری زن سارق با چک های مسروقه
سرقتی است، بعد از آن هم هر چه با تلفن زن جوان تماس گرفتم خاموش بود. به دنبال این شکایت، تحقیقات پلیسی آغاز شد و در ادامه تحقیقات کارآگاهان با شکایت های مشابه مواجه شدند. شاکی ها همه مدعی بودند در قبال پرداخت یک تا 70 میلیون تومان به یک زن برگه های چک را خریده اند، اما بعد متوجه شده اند که چک ها بی محل وسرقتی بوده و حتی بعضی از این چک ها متعلق به افرادی است که فوت کرده اند. در ...
آمادگی لازم برای جنگ را نداشتیم
محلوجی طی تماسی با شهید بهشتی از او خواست فرمانده تیپ پیش از انقلاب را که پاکسازی شده بود بازگردانند. سرتیپ را بازگرداندند و او تیپ را دوباره ساماندهی کرد. همه چیز به هم ریخته بود من از پایگاه جهاد سازندگی لرستان برای کمک به جبهه و ایلام رفتم. ارتش در آن زمان سازمان منسجمی نبود. انبار بزرگ مهمات ارتش در خرم آباد بود ولی در بارگیری مشکل داشتند. من با بیش از 150 نفر نیرو به ...
سرگذشت دزد پرادوسوار
که بعد از چند ماه به خانه ام رفتم! دخترم با دیدن من از خوشحالی جیغ کشید ولی من توجهی به او نکردم! و یکسره به سراغ سوئیچ پرادو رفتم! همسرم فریاد می زد کجا می روی؟ ولی هیچ پاسخی به او هم ندادم! بالاخره با پررویی از خانه بیرون زدم و به اشک های دخترم نیز نگاه نکردم. از آن روز به بعد شب هنگام سوار پرادو می شدم و به خیابان ها می آمدم. خودروام را در مقابل خودروهایی پارک می کردم که در تاریکی ...
جنجال پس از جا گذاشتن کودک در مهد
می کردم. از وقتی هم که دخترمان به دنیا آمد، مسئولیت هایم بیشتر شد. همه کارهای بچه با من بود. هیچ وقت شوهرم حاضر نشد که بچه داری کند. در این مدت بارها با او صحبت کردم ولی فایده ای نداشته است. تا این که آخرین بار من برای انجام کاری از خانه بیرون رفتم. آن روز سرم خیلی شلوغ بود، برای همین از ارسلان خواستم که به دنبال دخترمان در مهد برود. من جایی بودم و گوشی ام خاموش شده بود. وقتی به خانه رسیدم، خبری ...
محاکمه پسر به اتهام قتل با شلیک گلوله و بریدن گلوی پدر
رفته و حتی شیرینی خریدیم. چون کارت ماشین را جاگذاشته بودم، در بین راه برگشتیم و پدرم در ماشین ماند و من بالا رفتم تا کارت را بردارم. وقتی برگشتم با جسد پدرم رو به رو شدم. تحقیقات پلیسی نشان داد بهنام و پدرش مدتی بود با هم اختلاف داشتند و مرد جوان برای پرداخت بدهی اش از پدرش پول خواسته بود. در این محاکمه پسر به اتهام قتل با شلیک گلوله و بریدن گلوی پدر؛ بهنام 37 ساله به عنوان مظنون دستگیر شد ...
سرخی خاطره های شب بلند
.... آن دوران خوب را کنار خانواده گذراندم. گذراندن شب یلدا کنار خانواده، پر از خاطره است. خود یلدا شاید به نظر طولانی بیاید اما گذراندن این شب کنار خانواده آن را به سرعت کوتاه می کند. دوست داشتم این شب ادامه داشت و آن دورانی که کنار خانواده بودیم تکرار می شد. خیلی وقت ها وقتی در کنار خانواده بودیم، زود صبح می شد و خاطره سازی هم به پایان می رسید. قصه گفتن مادربزرگ و پدربزرگ در آن زمان بخش اصلی یلدای ...
مادربزرگ ها و پدربزرگ های چشم به راه
.... خیلی تلاش کردم بفهمم چه می گوید. مرا با یکی از بستگانش اشتباه گرفته بود، مدام می گفت چرا رضا را نیاوردی ... چند صندلی آن طرف تر خانمی نشسته بود که چادر رنگی و عینک طبی اش مرا یاد مادربزرگم وقتی مشهد رفته بودیم و در حرم امام رضا(ع) چادر گلدار سر کرده بود، می انداخت، بی اختیار به سمتش رفتم و کنارش نشستم. چهره اش آرامشی عجیب داشت. شبیه مادربزرگ قصه های کودکانه اما بر خلاف ...
متهم: انگیزه مان قتل نبود، سرقت بود
کسی را نداشت به او سر می زدم تا اگر کاری دارد برایش انجام دهم. مدتی بود به مشکل مالی خورده بودم و نیاز به پول داشتم تا اینکه در رفت و آمد به خانه پیام فهمیدم او پول زیادی در خانه نگه می دارد. همین موضوع مرا وسوسه کرد و نقشه سرقت از خانه او به سرم زد تا روز حادثه همراه دو نفر از دوستانم به خانه رامین رفتیم و برای انجام نقشه دست، پا و دهن او را بستیم، اما ناخواسته منجر به مرگش شدیم. با اقرار ...
صدای بم
تجربه کنم. شب نقشه اش را کشیده بودم، ولی صبح دیگر همه چیز غیرمعمولی بود و من حالا به جای آن دختر سرتق و بازیگوش، یک دختر زلزله زده بودم با تلی از خاطره که زیر خاک مدفون بود و جنازه های خانواده ام که از زیر خاک هم لبخند بر لبشان بود. توضیح: بامداد روز جمعه 5 دی 1382 به مدت 12ثانیه شهر بم و مناطق اطراف آن در شرق استان کرمان لرزید. زمین لرزه بم با حدود 34هزار کشته و بیش از 200هزار مجروح سومین زمین لرزه پرتلفات تاریخ ایران بود. 5 دی در تقویم ملی روز ایمنی در برابر زلزله و کاهش اثرات بلایای طبیعی نامگذاری شده است. ...
سرگذشت نویسنده ای که کتاب نمی خواند
کتاب دومتان بگویید. بعد از آن رفتم سراغ مجموعه داستانم که با عنوان حواست هست منتشر شد. چند شخصیت را در ذهنم داشتم که با همان شخصیت ها چند داستان کوتاه نوشتم. با این حال، داستان های این مجموعه به مرور زمان نوشته شد. مثلا قدیمی ترینش را سال 1393 نوشته بودم. در کنار نوشتن این ها، کتاب آیت الله اشرفی را با عنوان گوشه هایی از زندگی آیت الله اشرفی اصفهانی برای سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان نوشتم ...
یه یاد حاج ابوالفضل/ لات ها میگن گر جهنم میروی مردانه رو
.... از آن آدم ها که هم فرماندهی اش عالی و هم شجاعتش بی نظیر بود. وقتی برگشتم به قرارگاه تاکتیکی. تو قرارگاه هنوز قصه درگیری گردان سلمان و حسین قجه ای سر زبان ها بود. حاج احمد متوسلیان با بیسیم حرف می زد. از قیافه اش پیدا بود خیلی ناراحت است. داشت به یک نفر می گفت که: حسین و بچه هاش در محاصره هستند... تا مرا دید، گفت: سید، خدا خیرت بده، برو سراغ حسین. چند نفر را بردار برو، حسین را بیار عقب ...
جمیری: نقش اثرگذار زنان و دختران در آثار متنوع سودای عشق متبلور شد
به گزارش خبرگزاری فارس، جواد جمیری رییس سازمان بسیج هنرمندان کشور در دیداربا هنرمندان شرکت کننده جشنواره سیزدهم با ابراز خرسندی از حضور و مشارکت گسترده هنرمندان تاتر سراسر کشور در جشنواره امسال گفت: چندین محور مهم را برای جشنواره هدف گذاری کرده بودیم که باید دنبال می شد و موفق به دستیابی به تعدادی از آنها شدیم. به گفته وی نگاه مساله محور شامل مسائل اجتماعی و فرهنگی، جوانگرایی در ...
خون سرد الهام گرفته از دِکستر نیست / وجود نگاه ساختاری جدید در سریال
بابت این قضیه نداشتم و حتی معتقد بودم که مخاطب از این سریال بسیار خوشش خواهد آمد، چون گمان می کنم تاکنون ما به ازایی برای این نوع سریال در ایران نداشته ایم و مطمئن بودم به دلیل اینکه با یک نگاه ساختاری جدید سراغ این مجموعه رفته ایم پس سریال دیده خواهد شد. وی در مورد انتخاب بازیگران نیز عنوان کرد: من با توجه به نگاهی که به داستان داشتم سراغ این بازیگران رفتم و همگی هم به خوبی توانستند آنچه ...