سایر منابع:
سایر خبرها
شهیدالله یار یوسفی: برای نابودی دشمنان اسلام تلاش کنید
با ذکر یا الله و رمز یا الله سخن را آغاز می کنیم و همیشه یاد خدا را بر زبان داریم و ذکر خدا. به یاد خداست که دلها آرام می گیرد. در اینجا سخنی با تو همسر عزیزم در میان می گذارم تو تنها کسی هستی که همچون گلی در میان خانه هستی، تو همسر عزیزم باید همچون زنان صدر اسلام مقاوم و کوبنده باشی و با صبر و استقامت خود نشانه ای از یاران باوفای امام باشی. همسر مهربانم می دانم که هر لحظه ...
یادش بخیر تونل های برفی و کرسی های زغالی | روزگاری که تا بام خانه ها برف می بارید
ها در محله ها بسته می شد؛ اما زمستان سال 51 چیز دیگری بود. اواسط بهمن ماه بود که سه شبانه روز برف بارید و قطع نشد. روزی دو بار همراه پدر مجبور بودیم به پشت بام برویم و برف ها را پارو کنیم تا سقف روی سرمان خراب نشود. بعد از سه روز آن قدر برف توی حیاط ریخته بودیم که نیازی به نردبان برای رسیدن به پشت بام نداشتیم. او ادامه می دهد: مشکل اصلی خیابان ها هم ریختن برف از پشت بام بود. خاطر هست که ...
فال حافظ دوشنبه اول اسفند 1401
حافظ امروز شما نشان می دهد برای گشایش در کار خود از دوستان تان کمک بگیرید هرچند می ترسید آنها دست رد به سینه شما بزنند. اخلاق و رفتار پسندیده تان اعتبار شما را صد چندان کرده است. به خدا پناه ببرید از شر شیطان که راه پیشرفت برای تان باز است. بسم الله بگویید و در راه هدف قدم بگذارید و از یاد خدا غافل نشوید. ناگهان پرده برانداخته ای یعنی چه مست از خانه برون تاخته ای یعنی چه ...
توجه به محرمی نامحرمی زیر بمباران صدام
کرده که در ادامه آن را می خوانید. ما آن موقع طبقهٔ دوم خانۀ مادرشوهرم زندگی می کردیم. صدای انفجار های وحشتناک لحظه ای قطع نمی شد. فرزند پنجمی آن موقع توی شکمم بود. بچه توی شکمم شش ماه ونیمش بود که آن بمب را درست روی خانهٔ مادرشوهرم، روی سرمان زدند. پسر دیگرم آقا روح الله [حجازی] آن موقع یک سال و نیمش بود. ضربه و صدا آن چنان کرکننده و یکهویی بود که یکدفعه دیدم طاق باز شد و یک نوری هم چ ...
دخترها گفتند تا شهیدو ندی نمیذاریم بری تو!
گرفته بود. ندیدم، شعار می داد همراهشان یا آرامشان می کرد! رفتم سمت آبدارخانه. شیرهای آب جوش از دیوار زده بودند بیرون. لابد برای اینکه هیچ چیزی نتواند به سماور بزرگ پشت دیوار اسیب برساند. توی لوله ها آب جوش نبود. در زدم. پیرمردی آمد. آبدراچی شهدا بود. پشت سرم دو تا دختر زار و خسته فلاسک به دست ظاهر شدند. پیرمرد اعصابش شد مثل تلویزیون های پنجاه سال پیشتر. برفکی و خط خطی: آب جوش نمیدم! برین ...
جواد یساری ؛ با مجوز یا بی مجوز او خواننده محبوب دلهاست ...
خانه موسیقی با جواد یساری گفتگویی انجام داده است که خالی از لطف نیست و هنوز در خلال حرفهایش این عشق به موسیقی و خواندن برای مردم کاملا محسوس است. کسی که همچنان منتظر است تا مجوز بگیرد و برای مردم کنسرت بگذارد. در سال 1397 پس از گذشت 40 سال از انقلاب ایران مجوز پخش آهنگی از وی در فیلم دشمن زن به تهیه کنندگی حسین فرح بخش صادر شد. یساری در این فیلم در بازی کوتاهی نقش خودش را ایفا نمود ...
خبر خوب | خوش به حال بچه هایت، آقای کارگر/ وقتی ارتش ایران، بنی آدم اعضای یکدیگرند را معنا می کند
خوب اولین روز از آخرین ماه زمستان 1401: محاصره شدگان در برف و این ارتشی های دوست داشتنی حرف از زمستان که می شود، برف و سرما هم پشت بندش می آید. ایران ما هم که چند وقتی است سپیدپوش شده و بساط انواع جشنواره برف و آدم برفی داغ داغ است، اما خب طبیعت همیشه روی خوشش را نشان آدم ها نمی دهد، بعضی وقت ها برف، غولی می شود و می افتد به جان ساکنان زمین. ارتباطات را قطع می کند و آدم ها را ...
آذربایجان اویاخدی، انقلابا دایاخدی
فرشتگان در همین جا. هنوز صدای دست و جیغ و خنده شان از در و دیوار حسینیه شنیده می شد. من هم چقدر آن روز حسرت خوردم، چرا بیست سال زودتر به دنیا آمده ام و نمی توانم در مراسم جشن بندگی شرکت کنم. جای آن پرده لیمویی و پس زمینه حدیث بالای حسینیه که گل هایی صورتی داشت، امروز یک پرده سبز روشن نصب و روی پارچه بالای جایگاه با خطی زیبا و درشت آیه 25 سوره توبه نوشته شده بود: لقد نصرکم الله فی مواطن کثیره ، بی ...
وقتی همسر سردار تهدید شد!
پایان جنگ، شهید تقوی فر فعالیت خویش را در سپاه قدس ادامه داد و سرانجام در سال 1390 از خدمت در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بازنشسته شد. وی پس از بازنشستگی زمان خود را به سه قسمت تقسیم کرد؛ به این نحو که: مدت یک ماه در عراق حضور داشت و برای تأسیس بسیج مردمی عراق) الحشد الشعبی) جهت مقابله با داعش به فعالیت مستشاری مشغول می شد؛ سپس به ایران باز می گشت و مدت دو هفته برای تبدیل خانه پدری (در ...
آرزوی خنده ات را داشتم، ممکن نشد
شعر خانه کتاب و ادبیات ایران انتخاب شد. غلامرضا طریقی همچنین دارای رتبه اول و برگزیده کنگره های شعر و قصه جوان کشور است و در کارنامه اش داوری بیش از پنجاه جایزه و کنگره شعر ملی وجود دارد. از او چندین اثر به چاپ رسیده که آنقدر پرم از تو که کم مانده ببارم ، هر لبت یک کبوتر سرخ است ، جهان غزلی عاشقانه است ، با یاد شانه های تو ، به جهنم و... از آن جمله است. ***** چشم زیتون سبز در کاسه ...
هفت صحنه از زندگی در محله | رعایت نکن، آشغال بریز!
دیگر انرژی ندارد برای مبارزه با این چسبندگان. عنایت دو سه مرتبه به شماره های تخلیه چاه زنگ زده و فحش داده و یا فوت کرده، ولی یکی دو تا نیستند که لاکردارها. او همه انرژی اش تمام شده و شب ها بی شام می خسبد و صبح را با قرص کلیدنیوم سی آغاز می کند. معده اش ناراحت شده و تیک عصبی گرفته است. گاهی شب ها خواب می بیند که با چند رئیس شرکت بزرگ تخلیه چاه دست به یقه شده است. بلند بلند عربده می کشد و تو هوا مشت ...
کویر ابری نسرین
هایش شکوفه های ظریف صورتی رنگی گلدوزی شده بود، شکوفه هایی که من می توانستم عطر ملایم و گرمشان را حس کنم. آن شکوفه ها در زمینه براق مشکی، خودنمایی می کرد و وسط زمستان، بهار را تداعی می کرد. نسرین گفت برای بیوه شدنش هنوز خیلی زود بود و بعد بغض کرد. حسین برای او، خانه ای کوچک به جا گذاشته و آب باریکه ای که اداره بیمه آخر هر ماه به حسابش می ریزد. همه این ها شکر خدا دارد، اما نسرین بی کس و ...
دیدی چیطو به حرف زنو هه؟!
... _ هر طو راحتین! هنوز درست و حسابی عمو در را نبسته بود که بی بی شروع کرد به نق زدن... _ دیدی؟ دیدی گلابی؟ با چشِی خودُت دیدی؟ با گوشِی خودُت شُنُفتی؟ حالا دیَم من تا یَی چی گفتم تو بوگو ول کن بی بی. اصغرو رِ دیدی؟ ای خدا اَ تو سرُت بزنه ننه که با 120 کیلو وزن ایطو زن ذلیل نواشی! دیدی چیطو به حرف زنو هه؟ دیدی چیطو عاروسُم چی خورُش کرده؟ بعد دو ماه پاشده اومده پَلو ننش ...
قند در دلم آب می شود، ,وقتی از فرزند شهیدم حرف می زنم
نمایان است. او در برشی از خاطرات خود نیز به این شوق اشاره می کند و می گوید: شهید اکبر ترابیان، فرمانده تخریب دانشگاه امام حسین(ع) نفر وسط اکبر هیچ وقت با لباس سپاه نمی آمد در محل. یک روز دیدم سر میدان با موتور ایستاده. اول نشناختم و با خودم گفتم: چه پسر قد بلند و خوشگلی، خدا برای مادرش نگه دارد. چند لحظه بعد آمد جلو و با خنده گفت: جد و آبادی (همیشه به من می گفت: جد و آبادی ...
استتار جالب پل در عملیات والفجر 8
به همراه یک تریلی سوار خضر شدم. قبل از راه اندازی پل متحرک خضر، نیروها با قایق به آن طرف شط می رفتند. تجهیزات و تدارکات را هم با قایق به فاو می بردند. راحت توی پیکان نشستم و با خضر تا آن طرف اروند رفتم. رزمنده ها آن طرف شط با دیدن پیکان زدند زیر خنده و با انگشت، پیکان را نشان می دادند. شاید از خودشان می پرسیدند: این کیه که با پیکان به جبهه آمده است؟! قبل از ظهر وارد فاو شدم ...
30روستای کوهرنگ همچنان در محاصره برف
در یک دهه گذشته بی سابقه بوده است. این را دهیار روستای خویه می گوید و توضیح می دهد که روستاییان این منطقه به دلیل تجربه ای که از این شرایط دارند به خوبی با آن کنار آمده اند و در این مدت با همیاری هم، برف خانه ها را پارو کرده اند تا سقف خانه ها پایین نیاید. ابراهیم کریمی تأکید می کند: موگویی با 15روستا حتی در شرایط خشکسالی هم 6 ماه از سال راه ارتباطی ندارد، اما هیچ وقت به اندازه 4روزی که کوهرنگ دیده ...
رشادت شهید نوجوان در شکار تانک های دشمن/ روایت مادر شهید مسگر تهرانی از غیرتمندی پسرش
خواسته بود که مجید به آرزویش برسد. پس بهتر است همان بشود که خدا می خواهد. وی افزود: من همیشه می گفتم من چیزی که در راه خدا داده ام را پس نمی گیرم. اگر مصلحت خدا باشد، هرچه می خواهد، بشود. من در تمام این سال ها دائم می گفتم من راضی به رضای خدا هستم. مادر شهید در پاسخ به پرسش در این چند سال زمانی که دلتنگ پسرتان می شدید، چه می کردید؟ گفت: من اخلاقی دارم که جلوی دیگران ناراحتی ...
روایت هایی از ساکنان و خادمان بزرگ ترین آسایشگاه معلولان کشور | راه هایی که ما را به هم رساند
...؛ نوزادی که پا نداشت و والدینش او را پس از تولد در بیمارستان رها کرده بودند. خانم کاویان عکس صورت زیبای بچه را آن قدر برای مادرش فرستاد که در یک ونیم سالگی کودک، دل مادر به رحم آمد و با مجاب کردن شوهرش، بچه را به خانه برد. انبوه شناسنامه های کودکانی با اسم های خیالی انتخاب شده برای والدینشان در دست خانم کاویان است که می گوید همه بچه های بی هویت برای پیداکردن پدر و مادر واقعی شان به اندازه ...
عجیب ترین عکسی که تا حالا در یک پیست اسکی گرفته شده
برترین ها _ المیرا فلاحیان: بیش از نیمی از زمستان با تمام بالا و پایین ها و اشک ها و لبخندهایش گذشت. زمستانی که البته برف هم زیاد داشته تا امروز. برف زیبا بود اما حس و حال روزهای برفی مان را نمی دانم. این سال های اخیر کمتر می بینم گروه هایی را که برای برف بازی به بیرون آمده باشند. حتی در پشت بام یا حیاط خانه ها هم انگار هیچ خبری از آن آدم برفی های دماغ هویجی نیست. چه چیزی نسبت به 20 یا 30 سال پیش ...
ویژگی های کلیدی یک سقف خوب
مانند بام سبز قابل اجراست. این نوع سقف امروزه کاملاً مد روز در نظر گرفته می شود. نوع خاصی از سقف است که دارای پوشش گیاهی در بالای آن است. این به عنوان یک عایق کمک می کند. با به دام انداختن گرما و در نتیجه گرم نگه داشتن خانه عمل می کند. سقف خورشیدی نیز امکان دیگری است. تمام این روش ها با سازگاری با محیط زیست به کاهش انتشار گازهای گلخانه ای کمک می کنند. مواد این انصافاً ...
حمایت؛ رمز خودکفایی زنان سرپرست خانوار
پشت سر بگذارم. متأسفانه در سال 97 بعد از هفت سال کارگاه داری به چالش برخورد کردم که با دریافت تسهیلات 100 میلیون تومانی کمیته امداد توانستیم از این چالش عبور کنیم. البته خیلی سختی کشیدم که این وام را گرفتم. الآن حدود پنج نفر در کارگاه من بیمه هستند و باقی افراد نیز در خانه با من همکاری می کنند. حتی برخی چرخ خیاطی نداشتن و من براشون چرخ خیاطی تهیه کردم. این بانوی توانمند اکنون هرروز سه شیفت از 8 ...
خبر نداشتم!؛ ادامه روایت دومین جلسه دادگاه حادثه تروریستی شاهچراغ
گفت کاری به افراد بی گناه نداشته باش؟ پنجمین متهم و یکی از وکلا وارد اتاق شدند. سرباز، دستبند و پابند متهم را باز کرد و نشست. _وقتی باخبر شدی که چه قصدی دارند، چرا نیومدی اطلاع بدی؟ با سوال قاضی نگاهم رفت سمت محمد رامز _نمی دونستم میخواد کسی رو بزنه. _اسلحه برای چی هست؟ برای حمله محمد رامز جواب داد واقعا خبر نداشتم. نمی دونستم میخوان ...
20 جمله که هرگز نباید به بچه ها بگویید
می گویم را انجام دهی 11- چون من این طور می گویم یا چون من بزرگم و تو هنوز بچه ای! 12- چون با ما زیر یک سقف و در یک خانه زندگی می کنی، باید از قوانین ما تبعیت کنی 13- من اینجوری بزرگ شدم 14- تو درست مثل پدر/مادرت هستی 15- پولش را نداریم 16- قبلا به تو گفته بودم 17- کاشکی بیشتر شبیه فلانی بودی 18- من به سن تو که بودم سیگار می کشیدم، مشروبات الکلی می نوشیدم یا اعتیاد به مواد مخدر داشتم. 19- این فقط ...
نعت حضرت رسول در ادب پارسی خوانده شد
نقش بر نگین محمد(ص) زمان دویدن گَردی ست در زمین محمّد(ص) خوشا به روز و به ماهی که روز و ماه تو باشد خوشا به سال و به قرنی که شد قرین محمّد(ص) خوشا به آن که دل و جان و روح او همه با اوست به عرصه عرصات است همنشین محمّد(ص) ستاره می دمد از خاک آستانه ی کویش بهار می چکد از جیب و از جبین محمّد(ص) دخیل بسته ام امشب ...
اشعار مبعث پیامبر گرامی اسلام
فاطمه عارف نژاد: باران می آمد با دعای دست هایت در دشت می رویید گل از ردّ پایت هوهو زنان باد از حریمت ذکر می چید می شد تنفس کرد او را در هوایت بر آب و آتش اخم و لبخند تو حاکم از عرش تا فرش آفرینش خاک پایت هفت آسمان با چرخش تسبیحت آرام افلاکیان تسلیم بی چون و چرایت بیگانه بودی با نگاه بغض و کینه ...
قهرمان محله | پزشک هم محله ای از خاطراتش با دکتر قریب می گوید | ویزیت رایگان بیماران و پرداخت هزینه نسخه
.... مثلاَ از من درباره سنم پرسیدند. خب هم دوره ای های ما از 18 سالگی آمده بودند و من 41 سالم داشتم. گفتند” باید یک شب در میان کشیک بدی، می تونی؟ ” گفتم بله. پرسیدند ورزش می کنی؟ گفتم حرفه ای نه، اما در خانه ورزش می کنم. یکی هم از من پرسید کشتی بلدی؟ گفتم نه! گفت پس به درد کار ما نمی خوری! از ته دل خنده ای می کند و ادامه می دهند: حالا می فهمم چرا این سؤال را پرسید. ما بچه ها را که معاینه می ...