سایر منابع:
سایر خبرها
شرم مرد غیرتی از خیانت زنش / اسم دوست پسر زنم مهین بود !!
نمی گرفت تا این که حدود چهار سال قبل یک گوشی هوشمند خرید و با ورود به شبکه های اجتماعی روزگار مرا سیاه کرد از آن روز به بعد با حجاب و آرایش نامناسب پشت فرمان می نشست و برای تغییر دکوراسیون منزل پول های زیادی را هزینه می کرد. دیگر به رفتارهایش مشکوک شده بودم تا این که سال گذشته روزی که به آرامی وارد منزل شدم صدای همسرم را شنیدم که تلفنی با فردی در آن سوی خط صحبت می کرد اما سخنان او نشان از یک ارتباط ...
غرور مرگبار فکل جاهلی؛ جزئیات نزاع خونبار مشتریان کبابی
حسن روی زمین افتاده و چند نفر به او حمله می کنند، از خانه بیرون آمدم که یکی از مهاجمان دستم را با قمه زد ولی دیدم روده های برادرم از شکمش خارج شده است. حسن نیز با تایید اظهارات برادرانش گفت: درگیری برادرم با موتورسواران لفظی بود ولی آن ها به سمت او حمله کردند و زمانی که من وارد درگیری شدم چاقو خوردم در حالی که چند نفر روی سرم ریخته بودند. مصطفی (متهم به قتل) نیز در ادامه ...
دفاع مقدس شاید نفروشد اما می آموزد
می شناختیم، سیدقصی- نضال- محمد- مازن- مسعود و بقیه اما حالا هرکدام مثل ترکشهای همان خمپاره هایی که شهرمان را زیرو رو کرده بودند به یک طرف پرتاب شده بودیم و هیچکدام از دیگری خبر نداشتیم من اینجا گوشه بیمارستان خورشید اصفهان و بقیه هرکدام یک طرف که فقط خدا می دانست کجایند و چه اوضاع و احوالی دارند. خیلی دلم می گرفت، از همه چیز از لباس گَل و گشاد و بدقواره که به تنم زار می زد تا غذاهای بی مزه ...
تجاوز به دختر جذاب تهرانی در پراید
دارد و می خواهد با من ازدواج کند اما درخواستش را نپذیرفتم تا اینکه فردای همان روز دوباره سر و کله اش پیدا شد و گفت می خواهم برای آخرین بار با تو حرف بزنم من هم فریب خوردم و سوار شدم، چند دقیقه ازحرکت خودرو گذشت تا اینکه متوجه شدم او به مسیر دیگری می رود، فریاد کشیدم و گفتم نگه دار می خواهم پیاده شوم اما او اعتنایی نکرد بعد مقابل یک خودروی مشکی ایستاد. مرد غریبه ای از آن بیرون آمد و وارد ...
روایت عملیات فریب عرب های خوزستان در جنگ/ فرمانده می گفت: امشب با ضبط صوت خاک ریز می زنیم!
بیمارستان آیت الله طالقانی تهران منتقل کردند. در بخش جراحی بستری شدم. دکتر معالج وقتی پرونده مرا دید، متوجه شد که من گرمساری هستم. بالای سرم ایستاد و گفت گرمساری ها کلک اند ! در تعجب بودم که ادامه داد: البته من هم گرمساری ام ! این شوخی و صمیمیت ایشان تا حدی روحیه ام را شاد کرد. بعد متوجه شدم که ایشان دکتر مشیری و اهل ایوانکی است. مردم با گل و شیرینی به ملاقاتمان می آمدند ...
مقصر حذف استقلال از آسیا مشخص شد
استقلال خواهند بود. وی با اشاره به اینکه روند رو به رشد استقلال در 10 هفته اخیر لیگ برتر ادامه داشته، گفت: با شرایطی که استقلال در جدول لیگ برتر دارد و حضورش در کورس قهرمانی، محکوم به پیروزی در دیدار با آلومینیوم اراک است. خوشبختانه مشاوران ساپینتو حرف مرا احتمالاً به گوشش رسانده اند و با سیستم 1-3-2-4 بازی می کند که 4 بازیکن جلو یکدیگر را در زمین خوب پیدا می کنند که این هماهنگی بازیکنان ...
رازی که فاش شد/کارمند ساده بودم؛زنم زندگی لاکچری می خواست/مجبور به این کار شدم!
کمک کنم. زن جوان به حدی خوب صحبت می کرد که اصلا به آنها مشکوک نشدم. به همین دلیل در را باز کردم و زن و مرد جوان وارد حیاط خانه ویلایی ام شدند. می خواستم مبلغی پول برای کمک به نیازمندان در اختیار آنها قرار بدهم که ناگهان مرد جوان اسلحه ای به سمتم نشانه گرفت و مرا تهدید به قتل کرد. او و زن جوان با تهدید وارد خانه ام شدند و دست و پایم را بستند. سپس جای طلاهایم را پرسیدند و من از ترس جانم ناچار شدم به ...
همه ما می توانیم کریم باشیم
.... تصمیم گرفتم تا خیابان بالایی دم قصابی آن ها را برسانم. در همین فاصله متوجه شدم تقریباً خانه های مان نزدیک است. کار کوچکی همان اطراف داشتم. گفتم شما برید خرید کنید تا من بروم دور بزنم بیام دنبال شما. باز کلی خوشحال شدند. خلاصه گوشت را هم خریدند و آن ها را رساندم. کلی کیف کردند و کلی هم دعا به جان من، ولی بیشتر از آن ها خودم خوشحال شدم که خدا من را لایق دانست و چنین سعادتی به من داد که بتوانم ...
بیوگرافی مهران دوستی صفت بازیگر جوان
خود برای من جذاب هست ، از طرفی دیگر اگر در زمینه ی تدارکات فیلم هم فعالیت دارم بخاطر این هست که خدمت به هنرمندان و خاکی بودن را دوست دارم و اینکه نمیخواهم زرق و برق این حرفه مرا اسیر خودش کند. در کل در بین مردم بودن را دوست دارم و دوست ندارم که بخاطر شهرت از آدم ها فاصله بگیرم قدیمی ها ضرب المثل های بسیار ارزشمندی دارن ، درخت هرچه پر بار تر شود سر به زیر تر میشود ، (هرگز نخورد آب زمینی که بلند هست ...
کیومرث پوراحمد بدرود حیات گفت / مروری بر آثار پوراحمد
بوشهر می روند. ناخدا علو نذر کرده که شب دهم محرم تا صبح دمام بزند تا هانیه شفا یابد اما مرگ امانش نمی دهد. پس از ناخدا پسر او تصمیم می گیرد تا نذر پدر را ادامه دهد... . مهوش افشارپناه، عباس عالیزاده، علی قربانی، مهدی فقیه، آمنه بارانی و رحیم هودی در این فیلم سینمایی مقابل دوربین پرویز ملک زاده نقش آفرینی کردند. محمدرضا علیقلی موسیقی متن این فیلم را ساخت و پوراحمد شخصاً این فیلم را تدوین کرد. ...
رازی که فاش شد | کارمند ساده بودم؛زنم زندگی لاکچری می خواست
آنها خاتمه بدهند. در همین هنگام خودروی گشت پلیس که از آن منطقه عبور می کرد به سمت خودروی زن و مرد جوان رفت تا ببیند ماجرا از چه قرار است. زن جوان به محض دیدن مأموران فریاد کشید و گفت: شوهرم دزد است بیایید دستگیرش کنید. مأموران با شنیدن این جمله به سمت آنها رفتند و در بازرسی از جیب های مقتول یک اسلحه کشف کردند که در ادامه مشخص شد اسلحه قلابی است. مرد جوان و همسرش هردو بازداشت شدند و در بازجویی ها ...
زندگینامه کیومرث پوراحمد
از خاطرات کودکی اش گفت: ما نجف آبادی هستیم و من فقط آنجا به دنیا آمدم، اصفهان که آمدیم در مدرسه و محله لهجه ی مرا مسخره می کردند، چون لهجه ما با اصفهانی ها فرق دارد. من هم از لهجه ی اصفهانی خوشم نمی آمد، لکنت زبان هم داشتم، به همین خاطر همه اش در خانه بودم و مشق می نوشتم و به مادرم کمک می کردم تا سنم رفت بالاتر و با کتاب آشنا شدم و... – درسم خیلی خوب نبود، فضای مدرسه زمان ما خیلی بد و ...
اشتباه قشنگ
خدایی که میزبان من است در مشهد و من این چند روزه مزاحمش شدم وضعش توپ است، لب تر کنم 250 میلیون تومان را هم مثل آب خوردن به کارتم می زند، ولی من برای شما زشت می دانم که سلطانی مثل شما باشد و من به رعیتی مثل او رو بزنم، فلذا بابت این 25 میلیون تومان تا ساعت دو و نیم صبر می کنم، یک کد و خط و نشانی بفرستید و حلش کنید، وگرنه مجبورم به این بنده خدا رو بیندازم. این جملات از ذهنم گذشت و رفتیم نزدیک ضریح ...
روایتی از حال و روز دریاچه ارومیه/ امواجی که امید را به ساحل هدیه می آورد
کسی دیدم که با بخش مراقبت های ویژه تماس گرفته و جویای احوال عزیزی است که در کما بود و الان این بیمار به هوش آمده. انگار که خبر هوشیاری این بیمار چند ساله مرا به وجد آورده است. اما دل تو دلم نبود باید می رفتم از نزدیک حالش را جویا می شدم، نفس کشیدنش را می دیدم لمسش می کردم تا دل بی قرارم آرام شود.باید سراغ عزیز ناخوش احوال را می گرفتم که چندین سال برای حال بدش اشک ریخته بودم و غصه ها ...
علی قائم مقامی دوست صمیمی پوراحمد باور ندارد مرگ او خودکشی باشد
می خورد. همسرش دقایقی آرام می شد و دوباره فریاد می زد من این شعله های آتش را می بینم. هوشنگ گلمکانی، عباس یاری، حبیب احمدزاده با مهرانه همدردی می کردند، اندکی آرام می شد و دوباره ناله هایش دیوار خانه جمع و جورش را می لرزاند. هرکسی که می گفت مرگ خودخواسته است، اطرافیان می گفتند، نه، اما علی قائم مقامی، با قطعیت این احتمال را تکذیب می کرد و یک توضیح داشت: من پریشب با کیومرث صحبت ...
ارتباط قیمت مرغ با پیروزی انقلاب 57!/ گاهی به پشت سر نگاه کنیم
...، عدد روی کاغذ بساطش را به 17 تغییر داد. این ماجرا ادامه داشت و من، مات و مبهوت، انگار جلوی پرده سینما و پای یک فیلم پرکشش نشسته باشم، چشم از بساط مرغ فروش برنمی داشتم... من هم در مقابل روایت آقای موقر 60 ساله، چیزی کم از حال و هوای 44 سال قبل او در مقابل ماجرای بساط مرغ فروش ندارم. انگار آماده کردن افطار و کارهای روی زمین مانده، به کلی فراموشم شده. یک آن در حالی به خودم می آیم که ...
همسر شهید امنیت: تنها تذکر همسرم به من در مورد حجاب بود/ این شهید گاهی شِمر می شد!
تعریف اطرافیان متوجه شدم او مردی بسیار خوش اخلاق و مهربان است. فامیل، همه تعریفش را می کردند. فقط کمی زود عصبانی می شد، اما بلافاصله هم عصبانیتش فروکش می کرد و سعی می کرد عذرخواهی کند و از دلم در بیاورد. بیشترین موضوعی که مجتبی از آن عصبانی بود به خاطر بی تجربگی ما در اوایل زندگی بود. مثلا کوچکترین حرفی که به من می زد من بسیار دختر حساسی بودم و بهم برمی خورد و به تبع بحث پیش می آمد. ...
درویش: مشکلی برای دریافت مجوز حرفه ای نداریم / شایعه سازان از آرامش پرسپولیس می ترسند
دنبال برطرف کردن آن بودیم. ما مدت هاست که کارگروه را داریم و عموم پرداختی هایی که داشتیم شاید 10 سال از موعد آن گذشته بود. به طور مثال یک مربی خارجی از ما طلب داشت که 10 سال است بنده خدا فوت کرده است. ما مجبور به پرداخت این بدهی ها هستیم و طی این سال ها کلی مدیر آمده و رفته اما کسی در تلاش برای حل این ماجرا نبوده است. این مسائل اکنون مانع بزرگی برای ما ایجاد می کند و باید در کنار مسائل جاری باشگاه به ...
یک جفت پا اطراف پُل؛ تقلای سلیمان برای ایستادن
نشدنی را شدنی کردند، به خصوص در عملیات بدر که یادآوری صحنه های عجیبی از دلاوری های رزمندگان و غواصان است، کارهای خیلی مهمی انجام دادند و یکی از آن دلاوران محمد نجفی از بچه های زابل است. نجفی که سال 63 فقط یک سرباز بود در یک عملیات به تنهایی حدود 12 نفر از بعثی ها را به هلاکت رساند، چهارنفر با سکاندار توی قایق بودیم، یکی از بچه هایمان شهید شد، نجفی سکاندارمان بود و خیلی آدم عجیبی بود. وقتی ...
گفتگو با فرهاد قائمیان/ ماجرای ویلچر فیلم بادیگارد
جشنواره تئاتر خیابانی ارس، داور جشنواره رسانه ای صبح، عضو هیات انتخاب بخش نمایش صحنه ای دوازدهمین دوره سراسری و نخستین دوره بین المللی تئاتر صاحبدلان، عضو هیات انتخاب سومین رویداد تصویر دهم و رویدادهای دیگر فرهنگی و هنری به چشم خورد. قائمیان همچنین در دو فیلم غریب و بهشت تبهکاران هم بازی کرد که با اولی در چهل و یکمین جشنواره بین المللی فیلم فجر درخشید و برنده دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد ...
زندگینامه دارن هاردی نویسنده مشهور و سخنران انگیزشی
27 سالگی به یک میلیونر تبدیل شدم. لطفا توضیحی در مورد خانوادتون بدهید؟ در زمانی که 18 ماه سن داشتم، والدینم از یکدیگر جدا شدند و از آنجا که مادرم سرپرستی من را قبول نکرد، کودکی را با پدرم سپری کردم. با وجود اینکه پدرم هرگز محدودیت های سخت و زیادی برای من وضع نکرده بود، اما من هیچگاه سمت مواد مخدر و رفتارهای پرخطر نرفتم. دارن هاردی پس چگونه با اصول زندگی آشنا شدید ...
دعای روز سیزدهم ماه رمضان/ فرصت تمرین تقوی را مغتنم بدانیم
که فرزند سه ساله ای داشتم که از دنیا رفت. من خیلی ناراحت بودم تا اینکه یک شب در خواب دیدم فرزندم بزرگ شده و نا اهل است. همه می گفتند این پسر نااهل، فرزند شیخ علی اکبر برهان است و آبروی من را برده بود. از خواب که بیدار شدم، خدا را شکر کردم بر این پیش آمد. پس گرفتاری ها به صلاح و خیر ماست. یکی از اساتیدم می گفتند: اگر یک روز گفتی که من غصه ای ندارم، بدان که اجلت نزدیک است. اگر می گویی دخترانم ...
تجربه گری که از زمان فوت همسرش آگاه بود
قسمت دوازدهم فصل جدید زندگی پس از زندگی ادامه صحبت های تجربه گری بود که بخشی از سخنانش به صحنه تاریکی و حضور دو نفر اختصاص داشت. این فرد با بیان اینکه یک دفعه خانمم از خواب بیدار شد، گفت: خانمم مرا صدا کرد و گفت حالم بد است. همسرم به من گفت که فکر می کنم سکته کردم. کد ویدیو دانلود فیلم اصلی به گفته این تجربه گر، آنجا بود که مطمئن شدم آن ماجرا اینجا اتفاق می ...
نامه به کودکی که هرگز زاده نشد؛ آزادی هم مثل عشق کلمه مبهمی است
همه ی کلمات مبهم تر است. با انسان هایی برخورد خواهی کرد که برای آزادی خود را تکه تکه می کنند، شکنجه و عذاب و حتی مرگ را تحمّل می نمایند و امیدوارم که تو از آن جمله باشی. در همان لحظه ای که به خاطر آزادی خود را تکه تکه می کنی، متوجه خواهی شد، که وجود ندارند، که تنها به آن اندازه وجود دارد که جستجویش می کنی. در ادامه کتاب آمده است: تو در شکم من زندانی خواهی بود و باز فکر می کنم که از فضای ...
ازمربیگری در جودو و ووشو تا حضور در کبدی/ قهرمانی که دغدغه اش ورزشِ بچه های کم بضاعت است
مشکلات اقتصادی کام مرا تلخ کرد * فرزند ایران هستم و این آب و خاک با چیزی عوض کردنی نیست * زندگی ورزش خودم را مدیون استاد علی کبیری پور هستم * این خود باوری را در خودم دارم که یک روزی یکی از نابغه ها و بهترین مربیان ورزشی دنیا شوم * از حاشیه بیزارم همیشه دوست داشتم در سکوت کار کنم * به هیچ وجه دوست ندارم به خاطر پیشرفت شرافت خودم را زیر سوال ...
باید وصایای شهداء کتاب شود و در اختیار نسل امروز قرار گیرد
...> منطقه شلمچه بودیم که در آن منطقه خداوند به حقیر توفیق داد و مجروح شدم و به درجه جانبازی نائل شدم. دفاع پرس: برخی از همرزمان و شهدایی را که به خاطر دارید نام ببرید. از همرزمان یحیی جمعه پور، جعفر معصومی ، از شهدا شهید عمار امیری سامانی ، همرزمان انسانهای بسیار وارسته و با خدا بودن با اخلاق وخوش برخورد. دفاع پرس: مدارس علمیه با مسئله چگونه برخورد داشتند نقش طلاب و ...
همه ورزش ایران فوتبال نیست؛ امیدواریم قول وزیر عملی شود
...: احتمالا والیبالیست. مهدی موسوی: فوتبال را دوست داشتم اما متاسفانه نشد. الگوی شما در این رشته چه کسی بوده است؟ علی رحیمی کازرونی: الگوی من از بچگی احمدرضا عابد زاده بود و به همین خاطر هم گلر شدم. محمد غلامی: الگوی من در پست خودم در ایران آقای محسن طاهری و آقای پیمان صادقی و در جهان خط زن تیم ملی فرانسه فابرگاس است. مهدی موسوی: دانیل نارسیس ...
اعتراف پیشکسوت پرسپولیس: آن پنالتی پرسپولیس، پنالتی نبود
اعتبار فوتبال ایران در آسیا دفاع کند. بنابراین اگر شما ایرانی و فوتبالی باشید هرگز از این اتفاق خوشحال نمی شوید. وی ادامه داد: متأسفانه بعد از اظهار نظر من در خصوص استقلال، برخی هواداران نوجوان و احساسی پرسپولیس در فضای مجازی به من حمله کردند در حالی که اصلا حرف بدی نزدم. من از یک فاجعه فوتبالی ناراحت شدم و حرف دلم را رُک و روراست زدم. همین حرف من را یحیی گل محمدی هم در نشست خبری خودش زد که ...