راز ارتباط شوم مرد مانتو فروش با فروشنده های خانم / ماه منیر وقتی فهمید ...
سایر منابع:
سایر خبرها
دختر 17ساله ای که رانندگان پولدار را این گونه تیغ می زد...
.... دیدم پسر او نیز به من نظر سوء داشته که با طرح این موضوع خاله ام با من دعوا کرد و در سن 14 سالگی به منزل دایی ام رفتم. زن دایی ام به دلیل محبت های دایی ام نسبت به من ناراحت شده و حسودی می کرد و دائماً با من دعوا می کرد. تصمیم گرفتم از منزل آن ها نیز بیرون بیایم اما جایی برای من وجود نداشت تصمیم گرفتم به تهران بروم و در ایستگاه مترو بخوابم. در ایستگاه ...
دختر 17ساله ای که رانندگان پولدار را این گونه تیغ می زد
ثروت زیادی که داشت به اجبار مادرم به عقد او درآمدم. و با بی میلی به زندگی و تنفری که نسبت به او داشتم یک مدت باهم زندگی کرده و من تصمیم گرفتم از وی جدا شده و مستقل زندگی کنم. طلاق بعد از یک سال بعداز طلاقم در سن 13 سالگی تصمیم گرفتم با خاله ام زندگی کنم. او در خانه قالی بافی می کرد و یک سال پیش او بودم. دیدم پسر او نیز به من نظر سوء داشته که با طرح این ...
بی آبرویی مرد جوان با زن صاحبکارش
را نیز در تعمیرگاه می خوابیدم چرا که پدرم با زن دیگری ازدواج کرده بود و من دوست نداشتم به خانه بازگردم! البته گاهی به مادر وخواهرم سر می زدم و با پول هایی که پس انداز می کردم برای خواهرم هدایایی می خریدم که به آن ها نیاز داشت. بعد از مدتی یک دستگاه موتورسیکلت هم برای خودم خریدم و کار و بارم روز به روز بهتر می شد. وقتی به 18 سالگی رسیدم صاحبکارم پیشنهاد داد با دخترش ازدواج کنم ...
طلاق به خاطر جشن تولد مادرزن
. همه مان به شدت ناراحت بودیم و هر شب و هر روز گریه می کردیم. حتی پسرعمویم از ناراحتی در بیمارستان بستری شد و ما باید به او هم سر می زدیم. در این میان که ما عزادار بودیم، نوشین به من گفت تولد مادرش است و اگر اجازه می دهم کیک کوچکی بگیرد و به خانه آنها برود تا مادرش خوشحال شود. من هم حرفی نزدم و قبول کردم. به نوشین گفتم خودش به تنهایی به خانه مادرش برود، چون من عزادار هستم و نمی توانم برای گرفتن تولد ...
محمد تا لحظه شهادت همراه چمران بود
. خیلی هم غیرتی بود. بعضی وقت ها که خانم های همسایه د ر کوچه می نشستند و با هم حرف می زد ند، ماد ر شوهرم کنارشان می نشست. تا محمد آقا از سر کار می آمد، خانم ها سریع به خانه می رفتند. محمد آقا د وست ند اشت زن ها د ر کوچه بنشینند. با د یگران که کاری ند اشت، ولی به ماد رش می گفت اگر خانم های همسایه هم نشستند، تو بهتر است نروی. چرا چند ساعت وقت تان را جایی تلف می کنید که احتمال د ارد نامحرم شما را ببیند ...
پدر بی رحم دختر خردسالش را با قرص سمی کشت / سرنوشت نامعلوم رها کوچولو!
با شکایت زنی جوان آغاز شد. این زن به ماموران گفت: دو سال قبل به دلیل اختلافی که با همسرم داشتم از او جدا شدم و سرپرستی دخترمان به نام رها به او سپرده شد. مدتی است همسرم اجازه دیدن دخترم را نمی دهد. او می گوید رها بعد از حرف زدن با من بدرفتاری می کند. به ماجرا مشکوک هستم. پس از این شکایت، ماموران از پدر رها به نام ناصر تحقیق کردند که او لب به اعتراف گشود و گفت: همسرم قبل از ازدواج شرط گذاشته بود ...
ماجرای مرگ آگاهی شهید چمران
که چطور با تعجب دوستش را نگاه کرد، حتی دلخورشد و بحث کرد که؛ مصطفی کچل نیست، تو اشتباه می کنی. دوستش فکر می کرد غاده دیوانه شده که تا حالا این را نفهمیده. آن روز همین که رسید خانه، در را باز کرد و چشمش افتاد به مصطفی، شروع کرد به خندیدن؛ مصطفی پرسید: چرا می خندی؟ و غاده که چشم هایش از خنده به اشک نشسته بود گفت: مصطفی، تو کچلی؟ من نمی دانستم! و آن وقت مصطفی هم شروع کرد به خندیدن و حتی ...
به شوهرم شک داشتم اما اصلا فکر نمی کردم آن زن خواهرم باشد
رییس دادگاه گفت: من چهار سال از همسرم کوچکتر هستم. به او علاقه زیادی دارم ولی با او بودن مرا شاد نمی کند و زمانی که کنارش هستم احساس خاصی ندارم. بیشتر بخوانید: عاقبت شوم محبت های همسرم به خواهرم/شوهرم نصف شب رفت اتاق خواب خواهرم! وی ادامه داد: همسرم موقعیت شغلی خوبی داشت و به همین خاطر با او ازدواج کردم. زن جوان عنوان کرد: من از تمام حق و حقوق خودم می گذرم ولی ...
مرد 4 زنه دختر 8 ساله اش را در بیابان رها کرد / گره کور در ناپدید شدن سیما کوچولو + جزییات
ت گشود. این مرد گفت: وقتی دخترم را از همسرم گرفتم و او را به خانه بردم همسر چهارمم با نگهداری او مخالف کرد. او از من خواست دخترم را به مادرش تحویل دهم اما من راضی به این کار نبودم و قبول نکردم. همسرم به من فشار می آورد و دیگر روز خوش در خانه نداشتم. به همین خاطر به خیابان ناصرخسرو رفتم و قرصی خریدم. یک روز به بهانه تفریح دخترم را سوار موتورم کردم و با هم به پاکدشت رفتیم. در آنجا قر ...
از راز کشف جسد یک زن تا قتل همسر و 2 فرزند به خاطر بدبینی شوهر
پرونده در حالی در دستور کارآگاهان جنایی قرار گرفت که با معمای پیچیده ای روبه رو شده بودند. تحقیقات اولیه از همسایه ها نشان می داد شب قبل از جنایت زن و شوهر همسایه درگیری ومشاوره لفظی داشتند که صدای این بگو مگوها به خانه همسایه ها رفته بود. ظهر روز بعد زن همسایه که نگران فاطمه بود به سراغ وی می رود اما کسی در را باز نمی کند. او با کمک همسایه های دیگر قفل در را شکسته و وارد خانه می شوند که با ...
قتل هولناک همسر و 2 فرزند به خاطر سوءظن در صباشهر
خانواده و سپس دو فرزند خود را کشته بود. نوزاد شش ماهه این زن نیز در گوشه ای از اتاق خواب بود که قاتل سراغ او نرفته بود. زنی که ابتدا جسد را پیدا کرده بود در تحقیقات گفت: زن جوان به نام لیلا جاری ام است. همراه همسرش چندی قبل از افغانستان به شیراز آمده و آنجا زندگی می کردند. هفت ماه قبل هم به صباشهر آمده و با اجاره خانه ای در اینجا زندگی می کردند. امروز چند بار با او تماس گرفتم اما جواب ...
نگاه برده داریِ گروهک منافقین به زن در سایه شعار زن، زندگی، آزادی + فیلم
دبیر هیات انجمن نجات استان مازندران گفت: فرقه رجوی خانواده را کانون فساد می داند، زنان را در حصار نگه می دارد و اگر اعتقاد به شعار زن زندگی آزادی دارد، چرا در فرقه خودش و سیستم خودش آزادی نیست؟ شعبانی افزود: یکی از شخصی ترین انتخاب ها انتخاب تشکیل خانواده است، اما در فرقه رجوی قبل از سال 1368 و انقلاب ایدئولوژی، گروهک یک عکس نشان می دادند و کاری نداشتند خوشمان می آید یا خیر، دستور بر ازدو ...
روایت آقای بازیگر از زندگی مخفیانه کارگردان تئاتر در خانه اش| چرا عزت الله انتظامی از عبدالحسین نوشین ...
...> فردای آن روز نوشین گفت: عزت، اسم من فردوسه. عبدالله فردوس. عبدالله فردوس از رفت و آمد اقوام سؤال کرد که گفتم: تمام احتیاط ها انجام شده، مطمئن باشید. صبحانه فردوس را بردم. خداحافظی کردم و عازم شدم بروم به طرف اداره. جرئت نمی کردم از در خانه خارج شوم. وقتی به خیابان رسیدم، فکر می کردم همه به من نگاه می کنند. وحشت سراپایم را گرفته بود. تا پاسبان یا افسری را می دیدم، فوراً به ویترین مغازه پناه ...
شوهرم کتکم می زند، از او متنفرم
. هیچ چیز نگفتم. حالا چه شده که تصمیم گرفته ای شکایت کنی؟ مدتی پیش دکتر اعصاب رفتم. شب ها خوابم نمی برد. افسرده شده بودم و به خودکشی فکر می کردم. حدود یک سال است که با شوهرم پیش دکتر می رویم، من دارو مصرف می کنم و شوهرم هم مشاوره می گیرد. وقتی حالم بهتر شد فهمیدم اشتباه کرده ام اجازه می دهم من را بزند. هر بار که کتک می خوردی این را حق شوهرت می دانستی؟ ...
ماجرای زندگی یک زن که با یک عروسک پارچه ای ازدواج کرد و از او بچه دار شد! +تصاویر
پخش می کرد، زایمان خود را انجام داد! مریوُنه می گوید علی رغم زندگی شادی که با خانواده اش دارد، به عنوان تنها نان آور خانه، برای پرداخت صورتحساب ها با مشکل روبه روست. مریوُنه روز ازدواجش با این عروسک پارچه ای را یک روز فوق العاده و بسیار مهم و احساسی برای خودش توصیف می کند و می گوید: از لحظه ای که وارد راهروی کلیسا شدم تا انتهایش بسیار زیبا بود. او در توصیف شوهرش می گوید: او ...
روایت جالب سردار حاج قاسم سلیمانی از ازدواجش!
به گزارش برنا؛ محسن کمالی دهقان به سال 1363 در حصارک کرج متولد شد. محسن با آغاز جنگ سوریه همراه تعدادی دیگر از رزمندگان اسلام به سرزمین شام اعزام شد تا با تروریست های تکفیری مبارزه کرده و از حرم حضرت زینب(س) دفاع کنند. سرانجام این شهید عزیز روز 27 فروردین سال 94 در حلب سوریه به شهادت رسید و عنوان اولین شهید مدافع حرم استان البرز را از آن خود کرد. آنچه در ادامه می خوانید روایت دیدار حاج ...
داستان وسوسه های شیطانی دختر 16 ساله با پسر نوجوان
بهانه امتحانات دیرتر به خانه می رفتم تا زمان زیادی را در کنار امیرعلی بگذرانم. خانواده ام نیز که تصور می کردند من به سختی مشغول درس و مدرسه و امتحانات پایان سال هستم، سخت گیری نمی کردند و به رفت و آمدهایم کاری نداشتند. من هم از این فرصت سوء استفاده می کردم و به قرارهای خیابانی ادامه می دادم تا این که امیرعلی از من خواست بعد از پایان امتحان به پارک برویم. من هم که می دانستم طبق معمول باید ...
برخی فکر می کنند به خانواده شهدا خیلی رسیدگی می شود
. همیشه مهربانانه مراقب ما بودند. مثلاً اگر برای بازی بیرون می رفتیم به ما می گفتند 7 شب باید خانه باشی و ما هر جا می رفتیم 7 شب خود را به خانه می رساندیم. در تلویزیون که سخنرانی یا برنامه ای دینی پخش می شد مادر خودش نگاه می کرد و ما را هم دعوت می کرد به نگاه کردن. در ماه رمضان ها می گفت ما روزه کله گنجشکی بگیریم. مغازه پدرم که می رفتیم، اذان که می داد پدرم دست ما را می گرفت و برای نماز به مسجد می ...
گفت وگو با فرزند سرلشگر شهید مسعود نیاکی | می گفت جایی دفنم کنید که برای ارتش هزینه نداشته باشد
که کمتر از همه بی تابی می کرد. شاید چون می دانست پدرم به آرزویش رسیده است. سخت بود. کارهای اداری حدود 4 تا 5 ماه طول کشید تا حقوق ارتش را دریافت کنیم. به علاوه حقوق ارتش زیاد هم نبود. فقط تنها مزیت این بود که از نظر خانه تأمین بودیم. یک خانه در کرج داشتیم؛ با این حال مادرم مجبور شد طلاهایش را بفروشد. او یک زن دست تنها و 40 ساله بود. من آن زمان دانشجو بودم و خواهرم برای ادامه تحصیل به ...
زوج های شاعر خاطرات عاشقانه شان را روایت کردند
پسر را شانه کن ای ماه مادر به دشت ارغوان آغشته با ماتم می آیی قزلباش نیز بیان کرد: من یک مثنوی بلند برای حضرت فاطمه(س) داشتم و حدود سی سال پیش آن را سرودم اما اخیرا توسط انتشارات منادی تربیت به بازار کتاب آمده که چند بیت از آن را تقدیم به همسرم و دخترم می کنم و عنوان مجموعه شاخه نبات ملکوت است: کوچه ما باع شد و گل رسید غنچه شکوفا شد و بلبل رسید بسته نگار تو به دل ...
داستان هوسرانی مردان با یک زن جوان
داستان عبرت آموز برای زنان و دختران بی تجربه زن 34 ساله مطلقه ای گفت: به علت اشتباه بزرگ ترها در دوران جوانی با مردی ازدواج کردم که 30 سال از خودم بزرگ تر بود به همین دلیل هم اختلافات زیادی با یکدیگر داشتیم و همدیگر را به هیچ وجه درک نمی کردیم این بود که 10 سال قبل و در حالی که تازه وارد بیست و چهارمین بهار زندگی شده بودم از قدرت طلاق گرفتم و به خانه پدرم بازگشتم. ♥ کلیک ...
گم شدن یک سکه طلا ؛ دلیل طلاق زوج جوان
دارید برای طلاق گرفتن عجله می کنید؟ بهتر است کمی بیشتر فکر کنید و به همین راحتی زندگی تان را خراب نکنید .زن جوان در جواب قاضی می گوید: آقای قاضی، من فکر می کنم که دیگر چیزی بین من و همسرم درست شدنی نیست! زندگی ما در اول راه با اختلافات شدید روبه رو شده و می دانم که جلوی ضررهای بعدی را باید از همین الان بگیرم . اما اینکه اختلافات رضا و لیلا که چند ماه بیشتر از ازدواجشان نمی گذرد بر سر چه بود، ماجرای ...
بدترین صحنه ای که یک زن می تواند ببیند را من دیدم / شوهرم را با یک زن در بدترین حالت دیدم!
وارد خانه شدم و زن جوانی را کنار همسرم دیدم. باورم نمی شد کسی که تا این حد در زندگی مشترک به او اعتماد و اطمینان داشتم این گونه بامن رفتار کند! خلاصه آن روز باقر متوجه اشتباهش شد و از من عذرخواهی کرد و قول داد که دیگر چنین خطایی را مرتکب نخواهد شد. من هم آن چه را دیده بودم در همان جا دفن کردم و در این باره با هیچ کس حتی خانواده خودم سخنی نگفتم تا آبروی همسرم و زندگی خودم حفظ شود با آن که ...
مواد مخدر؛ ورزشکار، دکتر و مهندس نمی شناسد
دوره جوانی مصرف مواد را شروع کرده بودم و به آن عادت داشتم. وقتی که دچار آسیب دیدگی در فوتبال شدم، در مصرف آن زیاده روی می کردم این ماجرا تا زمان ازدواج ادامه داشت تا اینکه همسرم پس از مدتی در دادگاه درخواست طلاق داد و از من جدا شد. علت جدایی تان چه بود؟ من تا 22 سالگی به یک معتاد تمام عیار تبدیل شده بودم. اصلاً حالت عادی و طبیعی نداشتم. با اینکه همسرم را خیلی اذیت و آزار می ...
دامداری که دکتر شد و بی جنبه بود/ این زن راز شوهرش را فاش کرد
این ها بخشی از اظهارات زن 55 ساله ای است که سفره درد دل هایش را در دایره مشاوره و مددکاری اجتماعی کلانتری طبرسی شمالی مشهد گشوده بود. او با بیان این که همسرم مرا زنی نفهم و بی سواد می خواند و معتقد است که در شأن همسری یک پزشک نامدار نیستم! به کارشناس اجتماعی کلانتری گفت: در یکی از شهرهای استان خراسان جنوبی به دنیا آمدم و دومین فرزند خانواده ام هستم. پدرم در زمینه خرید و فروش املاک و ...
الهام حمیدی از تیپ جدیدش رونمایی کرد | خانم معلوم نیست مانتو پوشیده یا دفتر نقاشی
ژستی زیبا منتشر شد. الهام حمیدی متولد آذر 1356 می باشد و لیسانس حسابداری از دانشگاه آزاد اسلامی دارد. او یک ازدواج ناموفق در کارنامه زندگی اش دارد و در سال 97 با علیرضا صادقی ازدواج کرد و ثمره این ازدواج یک پسر به نام الوین و یک دختر است. الهام حمیدی با بازی در سریال همه چیز آنجاست به شهرت بیشتری دست پیدا کرد. بیوگرافی الهام حمیدی الهام حمیدی متولد هشتم آذر ...
مرگ ناگهانی و مشکوک پسر بازیگر زن مشهور قبل از انقلاب + علت فوت چه بود؟
بازداشت می کند. آن ها کیف های قدیمی و نوستالوژی متعلق به مادربزرگم را که در فیلم هایش استفاده می کرد و مقداری طلا، 19 کارت بانکی، اسناد و مدارک، عقدنامه من و شوهرم و حتی طلاق نامه پدر و مادرم را همراه دو دستگاه تلفن همراه پدرم و وسایل دیگر سرقت کرده بودند. الان از آن ها به اتهام سرقت و مرگ مشکوک پدرم شکایت دارم. در ادامه زن جوان در بازجویی ها گفت: من و مادرم ساکن امریکا هستیم. چند روز قبل از ...
اعدام برای شیطان؛ 8 صبح
آخرین روز های فروردین سال 1393 بود که ساعت 8 صبح مرد جوان در تبریز برای رفتن به محل کارش از خانه خارج شد و همسر جوانش در خانه تنها ماند. همه چیز عادی به نظر می رسید و زن جوان همراه فرزندش در اتاق خواب در چرت صبحگاهی بود که ناگهان سایه مردی روی او سنگینی کرد. زن جوان تا چشمانش را باز کرد با مرد نقابدار روبه رو شد که شلوار مشکی پارچه ای، کفش زرد و کاپشن نیم تنه سیاه رنگ پوشیده بود و تنها از میان ...
مرگ مشکوک پسر فروزان ستاره سابق سینما
را بازداشت می کند. آن ها کیف های قدیمی و نوستالوژی متعلق به مادربزرگم را که در فیلم هایش استفاده می کرد و مقداری طلا، 19 کارت بانکی، اسناد و مدارک، عقدنامه من و شوهرم و حتی طلاق نامه پدر و مادرم را همراه دو دستگاه تلفن همراه پدرم و وسایل دیگر سرقت کرده بودند. الان از آن ها به اتهام سرقت و مرگ مشکوک پدرم شکایت دارم. در ادامه زن جوان در بازجویی ها گفت: من و مادرم ساکن امریکا هستیم. چند روز ...
آزار سیاه دختر 14 ساله در شب تولدش!
به گزارش تازه نیوز، 5 سال بیشتر نداشتم که طلاق زندگی خانوادگی ما را خراب کرد و به گونه ای تلخ بود که سرنوشت من نیز وحشتناک شد ، کودکی احساسی بودم و به یقین آغوش مادر را پناهگاه خودم می دیدم چرا که پدرم اعتیاد داشت و من در همان سن کودکی آشفتگی و بی سر و سامانی را تجربه کردم . اما باز هم در کنار مادرم احساس آرامش می کردم ، خانواده پدری ام که با ما رفت و آمدی نداشتند و از خانواده مادری نیز دوری می ...