سایر منابع:
سایر خبرها
شناخت امام حسین (ع) از زبان خود ایشان در کتاب حسین از زبان حسین
... هیچ کدام از اهل خانه نتوانستند سبب گریه حضرت را سوال کنند. من که از همه کوچکتر بودم جلو رفتم و روی پاهای رسول خدا (ص) ایستادم و سر حضرتش را روی سینه ام گرفتم به گونه ای که چانه ام بر سر حضرت قرار داشت و عرضه داشتم: یا أَبَتِ مَا یبْکیک؟ ای پدر چرا گریستی؟ رسول خدا (ص) فرمودند: یا بُنَی إِنِّی نَظَرْتُ إِلَیکمُ الْیوْمَ فَسُرِرْتُ بِکمْ سُرُوراً لَمْ أُسَرَّ ...
مروری بر آخرین سخنرانی امام حسین(ع)
مَقدَمی عَلَیکُم ای مردم، سخنم را بشنوید و عجله نکنید تا بر پایه حقّی که بر من دارید، اندرزتان دهم و دلیل در آمدنم بر شما را بگویم. اگر پذیرفتید و سخنم را تصدیق کردید و با من انصاف ورزیدید، سعادتمند می شوید. 2. مرا بشناسید و خطا نکنید امام شناسی به عنوان راهبرد اساسی و درسی مهم است که آن حضرت در آن لحظات به دشمنان ارائه می دهند و آنان را در معرض استدلالی حائز اهمیت ...
زنی در صف نانوایی مرا کنار کشید و ازم خواست...
که در صف نانوایی زن غریبه رمالی را معرفی کرد که می گفت می تواند مشکل نازایی ما را حل کند. ساعت 8صبح بود صف نانوایی محل مثل همیشه شلوغ بود کنار دیوار نانوایی ایستاده بودم بازیگوشی دختربچه ای مرا به خودش جلب کرد. و به او لبخندی زدم و مادر دخترک هم کنارم ایستاد و از شیطنت های دخترش گفت وقتی از من پرسید شما بچه دارید گفتم نه! هر وقت هر کسی این سوال را ازمن می پرسید انگار دست خودم ...
چه کسی گلدون رو شکسته؟ بگو تا بگم شخصیتت چجوریه
رهبری هستید. شما قادر به تشخیص مشکلاتید و مناسب ترین راه حل ها می یابید. اغلب در تغییر موقعیت ها و فرصت ها به نفع خود مهارت داشته دارید. در شرایط منفی می توانید متظاهر باشید. شما عاشق زندگی در زمان حال هستید و از هر لحظه نهایت لذت را می برید. از ویژگی های بارز شخصیتی شما: مستقل، خود شیفته، پر شور و کاریزمایتک . کودک شماره 4 ممکن است به راحتی به دیگران اعتماد کنید. شما بسیار حساس و احساساتی هستید. همواره طالب درک شدن و قدردانی هستید. شما ترجیح می دهید با رویکرد “عقل در قلب” پیشروی کنید. به دنبال تایید بیرونی هستید تا احساس خوبی نسبت به خودتان داشته باشید. ...
تعزیه در خانه شهید
جا کند تا اینکه مشکلات حل شد. اگر تلاش های بی وقفه پدرم نبود، شاید اهالی محله علی آباد تا سال ها از امکانات شهری بی بهره می ماندند. صدایش در کوچه پسکوچه ها می پیچید. خداوندا تو ستاری، همه خوابن، تو بیداری. به حق لااله الاالله، همه عالم نگه داری از سر کوچه و نخستین خانه شروع می کرد. اصلاً شب های ماه رمضان خواب به چشم حاج عباسعلی محله علی آباد حرام می شد اما همسایه ها شب با خیال راحت ...
این شش نفر خوش شانس ترین ایرانی های روز گذشته بودند
ملاقاتی بودم. زمین و خانه ام را در افغانستان فروختم و دیه پرداختم . آزادی عشق فیلم صمد، سومین زندانی بخشیده شده بعد از هشت سال آزاد شد. او می گوید: عاشق فیلم و سینما بودم . آرزو داشتم یک روز فیلمساز معروفی شوم اما نشد . از طریق دوستم با زنی آشنا شدم که سال ها در سوئیس زندگی کرده بود . رویای رفتن به اروپا و فیلمساز شدن در آنجا را داشتم. 50 میلیون تومان از من گرفت تا کارهای ...
روایت خانه ای که چراغش به عشق حسین (ع) روشن ماند
پرداخت و گفت: در زمانی که در دبیرستان مشغول تحصیل بودم با دوستانم شب جمعه ای نبود که در حسینیه کربلایی قادال برنامه نداشته باشیم. پدرم عادت خوبی داشت و هر روز روضه امام حسین ( ع) را می خواند و ذکر لبش امام حسین ( ع) بود. به ما هم توصیه می کرد که اگر می خواهید آخر عمرتان کسی مانوستان باشد و ذکرش روی لب های شما باشد؛ اهل بیت علیهم السلام باشد. وی به عشق پدرش به امام حسین ( ع) اشاره کرد و گفت: پدرم همیشه می گفت که قلبم، بهشت امام حسین است و باید برای ایشان بطپد . کد خبر 5847556 ...
گریه امام زمان(عج) در مصائب عموجانشان حضرت عباس(ع)
کجا هستند. حضرت فرمودند: الان امام زمان در خیمه است. سؤال کردم: روز عرفه، که می گویند حضرت ولی عصر(ع) در عرفات هستند، در کجای عرفات می باشند؟ فرمود: حدود جبل الرحمة. گفتم: اگر کسی آنجا برود آن حضرت را می بیند؟ فرمود: بله، او را می بیند ولی نمی شناسد. گفتم: آیا فردا شب که شب عرفه است، حضرت ولی عصر(ع) به خیمه های حجاج تشریف می آورند و به آنها توجهی دارند؟ فرمود: به خیمه شما می ...
عمری خاک هیئت خورده و پیر غلام عزای اباعبدالله شده اند
رسیدید مبادا گره ای از کار مردم که به دستان شما باز می شود، باز نکنید یا تعللی درکار بقیه ایجاد کنید. فرزند حاج احمد بذری ادامه می دهد: پدرم کتاب خواندن را خیلی دوست داشت و هرشب قبل از خواب کتاب می خواند به همین خاطر اطلاعات عمومی خوبی داشتند و اشعار زیادی را هم بلد بودند. او می گوید: یادم می آید همیشه ازچند روز مانده به محرم دفترچه های نوحه اش را از توی کمدش در می آورد و نوحه ...
مارکوس تورام: مصدومیت مانع انتقالم به اینتر در سال 2021 شد؛ وقتی دوباره فرصت پیش آمد تردید نکردم
هایم را بپذیرم و اینتر را انتخاب کردم. هم تیمی های جدید؟ همه آنها افراد بسیار خوبی هستند. دی مارکو و بارلا مرا بسیار می خندانند، همچنین با چالهان اوعلو و مخیتاریان زیاد صحبت کرده ام. تطبیق با سبک اینزاگی؟ او می خواهد سریع حمله کند و عمق را هدف قرار دهد و فکر می کنم این روش برای من مناسب است. دلیل خوب ایتالیایی حرف زدن؟ در ایتالیا به دنیا آمدم و تا 10 سالگی اینجا ماندم. تورام با Inter ...
12 اتفاق شگفت انگیز که هنگام گریه کردن در بدن می اُفتد
تواند احساس شما را بدتر کند. گریه کردن در خانه و در کنار افراد حمایتگر مفید است، اما ممکن است در محل کار نامناسب تلقی شود. علاوه بر این، گریه کردن در درازمدت احساس بهتری در شما ایجاد می کند، اما اثرات فوری آن ممکن است باعث بدتر شدن خلق و خو شود. نتایج یک مطالعه نشان داد که مدتی طول می کشد تا افراد بعد از تماشای یک فیلم غم انگیز و گریه کردن احساس بهتری پیدا کنند. بلافاصله بعد از تماشای ...
همسر عباس امیرانتظام:در پرونده ام نوشته بودند طاغوتی ام/ اوایل انقلاب صاحبان طرح های بزرگ یا دستگیر شدند ...
برخی نام ها و افراد خط قرمز هستند؛ مسلماً ما هم جزو آنها هستیم/ از طرف پدری از خانواده قاجار هستم؛ مادر پدرم، نوه مظفرالدین شاه و دختر سالارالدوله بود *دیگران شما را به واسطه آقای امیرانتظام می شناسند، همسر یکی از قدیمی ترین زندانیان سیاسی ایرانی پس از انقلاب که به عنوان یکی از چهره های سیاسی ایران هم می توان از او یاد کرد. اما فارغ از نام ایشان، می خواهم از خودتان بگویید. الهه میزانی که به نوعی از خاندان قاجار هم محسوب می شود در چگونه ...
همسر عباس امیرانتظام: در پرونده ام نوشته بودند طاغوتی ام
زندگی الهه میزانی نکات بسیار جالبی دارد؛ به علت تحصیل پدر و مادر در آمریکا چند سال از کودکی را در ایران دور از پدر و مادر و در آغوش پدربزرگ ها و مادربزرگ هایش گذرانده است. در بهترین مدارس ایران درس خوانده و بعد به سیاسی ترین دانشکده دانشگاه لندن یعنی مدرسه اقتصاد و علوم سیاسی لندن رفته و در زمان حضورش در بانک جزو هسته اصلی بنیان گذار بیمه کشاورزی بوده است. بعد از انقلاب به خاطر تخصص مجبور شدند او را در بانک ادغام شده کشاورزی حفظ کنند. آن طور ک ...
سرنوشت عجیب یک دزد افیونی در سراب
، زندگی مشترک خود را در یک طبقه از خانه پدری ام آغاز کردیم. وسوسه زندگی رؤیایی سر به زیر انداخت و ادامه داد: یک روز فردی شیک پوش و خوش سر زبان به محل کارم مراجعه کرد. کارش تا آخر وقت طول کشید بعد هم با خودروی مشکی مدل بالایش مرا به خانه رساند. می گفت خودت را علاف حقوق یک من دو زار کار های اداری شرکت نکن. پیشنهاد داد به فکر یک کار درست و حسابی با حقوق چند میلیونی در ...
اشک های مادر برای دختر فراری اش
ویران شدم. به همین دلیل من هم شبانه خانه را ترک کردم و به خانه دوستم رفتم. بعد از چند روز که در خانه دوستم به سر بردم، یک روز صبح متوجه شدم که او به صورت تلفنی آمار مرا به مادرم می دهد و بعد از چند ساعت متوجه شدم که مادرم جلوی در خانه دوستم آمده و من را به اجبار به خانه برد. در ادامه مادر نگران که از استرس کمی صدایش می لرزید و گریه می کرد، وقتی حرف های دختر را شنید ...
تأملات یک بنیان گذار بالقوه
بیل آستین به عنوان یک نوآور و رهبر بازار، تحسین برانگیزترین شهروند آمریکایی در حوزه کمک شنوایی است. با این حال، غرورآمیزترین دستاورد برای شخص او، بنیاد شنوایی استارکی است؛ یک سازمان خیریه که در سال 1984 بنیان گذاری شد و خود را وقف اهدای شنوایی به کسانی کرده است که از عهده هزینه های سمعک برنمی آیند. از جمله ماموریت های استارکی، اهدای سالانه بیش از 100 هزار سمعک به نیازمندان و به ویژه کودکان است. بیل شخصا در کنار کارکنان استارکی و گاه همسرش، تانی، بیش از 4ماه در هر سال ...
امام حسین(ع) انتخابم کرد که شمر بشوم! + فیلم
م حجت بود؛ و من آمدم به سمت خانه، خیلی با خودم کل کل کردم که بروم نروم کار کنم و یا کار نکنم. از طرفی هم دلم می خواست در کار آقای میرباقری باشم. شاید یک هفته ای طول کشید تا توانستم با این ماجرا کنار بیایم و بپذیرم. شاید آن موقع فکر نمی کردم این انتخاب آقای میرباقری نبوده و خود حضرت اباعبدالله (ع) خواستند، به همین خاطر رفته رفته در جریان کار با خودم فهمیدم من چه کاره هستم. شاید آن روز اول ...
تراژدی سرقت عجیبی که یک گناهکار و یک بی گناه درگیرش شدند
...، باور نمی کردم. -بعد از آن روز چه شد؟! یک روز خانه بودم که جلوی چشمان مادرم به من دستبند زدند. آن نگاه هایش را هرگز فراموش نمی کنم، داشت سکته می کرد الهی من قربانش بروم که طاقت بی آبرویی من و خودشان را نداشت. -چرا قاسم بازداشت نشد؟! من هاج و واج بودم، مأموران هم تعجب کرده بودند و به ناچار فیلم من و قاسم را نشان دادند و من هرچه گفتم باور نکردند، قاسم ...
(15+) روایت های واقعی از ترسناک ترین خون آشامان
اولین قربانی خون آشام ساکرامنتو شواهد و قراین نشان می داد که قاتل مطمئنا نقشه قتل های دیگری را هم کشیده و پلیس می بایست در یافتن او عجله می کرد. حدس پلیس درست بود و سه روز بعد از اولین قتل، گزارش دیگری مبنی بر کشف سه جسد دیگر در یک خانه به دست پلیس رسید که یکی از قربانیان یک کودک خردسال بود که خون آشام او را در حالی که سوار خودروی والدینش بود به همراه خودرو ربوده بود. با این سرنخ، عملیات ...
مادر شهید بیگلو: فرزندم را هدیه شش ماهه امام حسین(ع) کردم
ایجاد شد این موضوع بیشتر خود را نشان داد. حتی در میان افراد مشهور بودند کسانی که سال گذشته در صفحات مجازی خود با دیگ نذری امام حسین(ع) عکس یادگاری می انداختند، حالا امسال در این فضای غبارآلود فتنه، چنان راه را گم کرده اند که مردم را حتی از پوشین لباس مشکی هم نهی می کنند. علی اصغر قورت بیگلو اگر بود باید امسال تولد 20 سالگی اش را جشن می گرفت اما شب 20 شهریور 1401 توسط همین اغتشاش گران ...
با این ترفند دیگه میوه ها توی یخچال کپک نمیزنه! / با این ترفند میوه های تو یخچالو 2 ماه سالم و تازه نگه ...
جذب کند. یکی دیگر از راه های پیشگیری از کپک زدن میوه ها این است که آنها را درون دستمال نخی مرطوب نگهداری کنید. هوا را به داخل شیشه مربا راه ندهید اگر در منزل خودتان مربا درست می کنید باید بدانید که کپک زدن مربا به مراحل پخت آن برمی گردد به طوری که اگر مربا خوب نپخته باشد، خیلی زود کپک می زند. بهتر است قبل از بستن در مربا یک لایه آلومینیوم روی شیشه بکشید و سپس در آن را ببندید تا با ورود هوا، مربای شما کپک نزند. برای جلوگیری از کپک زدن انواع مربا بهتر است به هنگام سرو کردن آن ها از قاشق چوبی تمیز استفاده کنید. ...
داستان عجیب فردریش؛ ملی پوش شوروی با نامی آلمانی!
آستاراخان به سمت باکو حضور داشتند. در راه بازگشت مادرم زایمان کرد و تمام خدمه کشتی تصمیم گرفتند نامی برای من با رأی دادن انتخاب کنند. از بین کارل مارکس، فردریش انگلس و ولادیمیر لنین اما آنها تصمیم گرفتند نام فردریش را برای من انتخاب کنند و در بازگشت به آستاراخان نام مرا ثبت کردند . اینکه آیا این بازیکن فوتبال به خاطر نام آلمانی اش در سال های جنگ با مشکل مواجه شده است یا خیر، دقیقاٌ مشخص نیست ...
دردسر مطلقه شدن نرگس در 17 سالگی / او کودک همسر بود
.... فکر می کنم علی هم فهمیده بود که ازدواجش با من اشتباه بوده! چون اخلاقش خیلی تند شده بود، خانه نمی ماند و به هر بهانه ای شب ها نمی آمد و ...! مدام سرکوفت می زد که بچه ای و هیچ چیزی نمی فهمی! مدام طلاق پدر و مادرم را می کوبید به سرم و ...! منم همه چیز را رها کرده بودم، یعنی توان نداشتم ادامه دهم. 17سالم ام، ولی خیلی خسته، شکسته و درمانده ...
روایاتی از نقش زنان همدانی در دوران دفاع مقدس؛ زنان همدانی هرجا انقلاب نیاز داشت، پای کار بودند
بسته بندی خوراکی ها نصب می کردند. با توجه به نقش زنان در آن دوران با دو بانوی همدانی که در دوران دفاع مقدس در عرصه های مختلف پشتیبانی حضو داشته اند گفت و گو کردیم تا به نقش زنان همدانی در آن سال ها بپردازند که در ادامه خواهید خواند: روایتی چند از سیده زهرا موسوی، در باب نقش زنان طی سال های دفاع مقدس: دوساله بودم که به دلیل اعتراض پدرم به ناعدالتی ها در اداره خود، به اسدآباد ...
اولین شهید بنی هاشم/ درایت حضرت علی اکبر(ع) برای رسیدن به شهادت/ جوان امروز باید کدام الگو را از علی ...
کبنا ؛ حضرت علی اکبر(ع) نخستین فردی بود که از بنی هاشم به میدان رفت. او فرزند بزرگ امام است و نزدیک ترین فرد به ایشان. چون غربت پدر را در میان خیل گرگ های خون آشام کوفه و شام می بیند، از همه یاران و افراد خاندان پیشی می گیرد و خود را در راه آرمانی فدا می کند. اولین شهید بنی هاشم، فرزند ارشد اباعبدالله الحسین (ع)، حضرت علی اکبر (ع) است. نام مادرش لیلی، کنیه اش ابوالحسن، و در یازدهم شعبان سال ...
من تشنه نابودی صهیونیست ها هستم
امیدوارم به آن برسم ولی چنانچه مشیت الهی غیر از این بود، امیدوارم در حال عبادت و در بهترین حالات ارتباط عبد و معبود از دنیا بروم. اگر شهید شدم مرا در گلستان شهدای اصفهان دفنم کنید و در مراسم هایم هرچه همسرم فرمود را انجام دهید که او بهتر از هر شخصی مرا و علایقم را می شناسد. کفن با پول خمس داده خریده ام و در خانه دارم، مرا در همان کفن کنید و اگر امکان داشت مرا در خانه خود بشویید و راضی ...
گنبدی هستم و عاشق والیبال!
یعنی زمانی که حدوداً 10 سال سن داشتم، پدرم مرا به آکادمی اش می برد و تشویقم می کرد که به این راه ادامه بدهم. در سن 10 سالگی که کلاس چهارم ابتدایی بودم برای اولین بار برای مسابقات دانش آموزی در رده ابتدایی انتخاب شدم و کم کم به این رشته علاقه مند شدم. پس با این شرایط باید بگوییم که اولین مربی ات، پدرت بود. بله؛ اولین مربی و بهترین مربی من پدرم بود. همیشه به داشتنش افتخار می کنم ...
لو رفتن رابطه پنهانی زن متاهل با اکبر بنگاهی سر کوچه + آبروریزی جلوی دختران و دامادها
. او می گفت باید خانه ام را به عنوان مهریه به نام او سند بزنم. اما من قبول نکردم و همین موضوع باعث شدیدتر شدن اختلاف میان ما شد. مدتی بود به رفتارهای همسرم مشکوک شده بودم تا اینکه او را تحت نظر قرار دادم و متوجه شدم با مرد بنگاهی به نام اکبر در رفت و آمد است. اکبر 47 سال دارد و بنگاهش سر خیابان ما است. من که از رابطه پنهانی همسرم و اکبر شوکه شده بودم، ماجرا را به دخترانم گفتم ...