سایر منابع:
سایر خبرها
گفتگو با سید حکیم بینش؛ شاعر و نویسنده
کارم کتابخانه کوچکی دارم. الگوی خاصی برای مطالعه ندارم البته می کوشم که کتاب هایی خوب از نویسندگان خوب بخوانم. همه شنیده ایم که هر کتابی برای یکبار خواندن می ارزد، ولی برای کسانی که زمان برای شان مهم است، خواندن هر کتاب یعنی باز ماندن از خواندن کتاب یا کتاب های خوب. کتاب خواندن زورکی مثل غذا خوردن از سر بی اشتهایی است. خب من هم دوست نداشته ام کتاب هایی را زورکی بخوانم ولی مجبور بودم بعضی از کتاب های ...
رجز خوانی دیوید تیلور برای حسن یزدانی؛ رنگش پرید و خیلی تقلا کرد!
آن صحنه مهم در اواخر تایم اول کشتی رخ داد. یک سراسیمگی زیادی در کشتی بود و تقلا می کردم تا امتیاز بگیرم و چندین حربه را امتحان کردم. دقیقا به خاطر دارم به خودم گفتم اگر حریف را زمین بزنم دو امتیاز می گیرم و کشتی 2 – 1 می شود یا اینکه 4 امتیاز بگیرم و مسابقه تمام شود و رفتم برای چهار امتیازی و 4 امتیاز را گرفتم و در همان لحظه می دانستم که مسابقه تمام شد. در آن لحظه شما خیلی هیجان زده و احساساتی می ...
وقتی امید به زندگی رنگ می زند
یه های مقطع دبستان را تدریس کرده است: آن زمان ها که امکانات مثل امروز نبود، مثلاً من توی یک کلاس، دانش آموزانی از شش پایه را با هم داشتم و باید همه را با هم مدیریت می کردم و زیاد سخت بود اما هنوز هم دلم برای آن روزها و دانش آموزانم تنگ می شود و وقتی جایی یکی از دانش آموزانم را می بینم که به موفقیتی رسیده بسیار خوشحال می شوم و اگر برعکسش را ببینم، خیلی افسوس می خورم . از شروع این مسیر که م ...
مسافرت با جسد همسر ا ز مشهد تا تهران
از بستگانم گذاشتم به خانه خودم برگشتم و دوباره مثل همیشه با همسرم مشاجره لفظی کردم و به او گفتم به رفتارهایش مشکوک هستم. او از صحبت هایم عصبانی شد و با هم درگیر شدیم. یک لحظه خشم تمام وجودم را فراگرفت و با دستانم گلوی همسرم را فشار دادم، ناگهان متوجه شدم که نفس نمی کشد. بعد از قتل چه کار کردی؟ وقتی به خودم آمدم، دیدم کار از کار گذشته و همسرم نفسی در بدن ندارد. چند ساعتی بالای جسد او ...
هدف ورزش بوکس، پیوند ذهن و روح به جسم است
اشاره به قابلیت های رشته بوکس تشریح کرد: رشته بوکس یک رشته هیجانی و قدیمی است و طرفداران بسیار زیادی را در سرتاسر جهان جذب خود کرده است، قابل ذکر است این رشته موجب پیوند خوردن ذهن و روح به جسم می شود. شاه محمدی در رابطه با آغاز علاقه خود به این رشته اذعان کرد: از طریق یکی از بستگان خود که مربی بوکس بخش بوستان است و کسب تجربه بالا، توانستم رشته مورد نظر خود را پیدا کنم و پس از گذشت زمان ...
راز ماندگاری 60 سال با قلم | چهار فصل من زمستان ندارد
هنر نباشد ودیعه ها را بقایی نیست که گرفتار معضلات روز و خوردن نان به نرخ روز خواهیم شد... هرگز مقابل در هیچ کارگاهی به انتظار ننشسته ام که استاد کی می آید. در نقاشی چند معلم داشتم که چیزها به من آموختند: کوه، جنگل، دریا، این آبادی، آن آبادی، این آبشار و آن آبشار، همه و همه استادان خوب و بی زبان من بودند. و استاد خط من، سرتیتر و آگهی های مجلات آن زمان بودند و از خط زیبای استاد حسن زرین ...
اسوه های ایثار درمحضر یار
زیادی به پدر و مادرش می گذاشت و هر زمان که منزل مادرش می آمد دست و پای او را می بوسید. این آخری ها می گفت: من شهید می شوم و شما دل تان برایم تنگ می شود. سلمان خیلی تلاش کرد خودش را به جمع مدافعان حرم برساند، اما وقتی متوجه شدند برادر شهید است، مانع شدند و اجازه اعزام به او ندادند، غافل از اینکه شهادت عاقبت او خواهد شد. از همسر شهید می پرسم: چطور خبر شهادتش را شنیدید؟ فاطمه اسلامی فر می گوید: همراه ...
آخرین وصیت های یک ناشنوا
قبر کشید و رویش نوشت : شهید عبدالمطلب اکبری. بعد به ما نگاه کرد گفت و با همان زبان گنگش گفت : نگاه کنید! رفقا خندیدند، گفتند آره بابا! نگهش داشتن واسه تو و... از این دست شوخی ها. واقعا کسی جدی اش نگرفت. می گویند، عبدالمطلب که دید همه دارند می خندند، مثل همیشه ساکت شد و رفت توی لاک خودش. سرش را انداخت پائین. نگاهی به نوشته های خاکی اش انداخت و با دست پاکشان کرد. می گویند، عبدالمطلب ...
متوجه شدم، همسرم تمایل به چندهمسری دارد
یا 4 بار به خانه من آمده است. من به خاطر اینکه زندگی دوستم خراب نشود و تصمیم به جدایی نگیرد، هیچ وقت ناراحتی ام را بروز نمی دهم. ایشان یک بچه دارند و شاید مثل من برخورد نکنند، تکلیف بچه شان چه می شود؟ من باید خیلی مراقب باشم. مخصوصا اینکه خودم انتخابش کردم. هر دو هوای هم دیگر را داریم همسر اول: بچه هایم مخالف ازدواج دوم پدرشان بودند وقتی از او پرسیدم بچه ها از وجود ...
الله بنده سی ؛ قهرمان این داستان خیلی آدم حسابی است!
رزمنده ها نشست؟ آقا مهدی نگینی بین رزمنده ها بود، باور کنید بچه ها او را به خاطر فرماندهی اش دوست نداشتند بلکه به خاطر آقا مهدی بودن اش دوست داشتند؛ من ندیدم او در جلسه ای بخواهد در ردیف جلو بنشیند، بخواهد خودنمایی کند، حتی غذایی که می خورد عین بقیه بود و شاید کمتر! یادم است آقا مهدی می گفت کاش می شد فقط دو لقمه غذا بخورم صرفا برای انجام کارها و این زمان غذا خوردن را خدمت می کردم . ...
تعرض بیشرمانه راننده تاکسی به دختر جوان | عفتم لکه دار شد
هم این نصیحت پدر را مثلاً آویزه گوشمان کردیم تا مبادا دست از پا خطا کنیم و زحمات او را به باد دهیم .من هم خیلی مراقب بودم که یک وقت خطایی نکنم و بیشتر حواسم روی درس خواندن باشد. تازه داشتم خودم را برای کنکور آماده می کردم که ... یک روز که با یکی از دوستانم برای خرید به مرکز شهر می رفتیم ، سوار یک تاکسی آژانس شدیم که راننده اش مرد جوانی بود، در مسیر متوجه نگاه های معنادارش شدم. ابتدا ...
جنجال در قتل پیرمرد تهرانی / قاتل کیست؟ زن سوم یا زن همسایه! + جزییات
فرصتی مناسب این کار را انجام دهم. طلعت بعد از دوم پیرمرد با او ازدواج کرده و از او دل خوشی نداشت. زن میانسال ادامه داد: سه روز قبل از این ماجرا طلعت را دیدم.او به خاطر اینکه شوهرش همه اموالش را به دامادش وکالت داده بود ناراحت بود. به همین دلیل می گفت زنده بودن شوهرش بی فایده است. او گفت وقت آن رسیده که شوهرش بکشیم. من هم به خاطر کینه ای که از پیرمرد به دل داشتم قبول کردم. وی در ...
زندگی با 6 بچه در خانه 40 متری / جواب سونوگرافی شگفت زده مان کرد
: از ته دل دوستشان دارم طاهره کوشکی، مادر این 6فرزند، 28ساله است و در بارداری سومش، اصلا تصور نمی کرد که قرار است با 4نوزاد از بیمارستان به خانه برگردد! به ویژه اینکه در خانواده شان سابقه چندقلوزایی وجود نداشته است. او می گوید: بعد از اینکه خودم متوجه بارداری ام شدم، صبر کردم تا 6هفته شود و برای کنترل تشکیل قلب بچه به سونوگرافی رفتم. آنجا بود که خانم مسئول گفت جنین ها 4تا هستند. خشکم زد ...
ارمنستان ، قره باغ کوهستانی ، جمهوری آرتساخ و یک رویایی از دست رفته
پیر ) و انتظار کمک و حمایت منطقه ای و بین المللی نیز امیدی پوچ بود . با اینکه جمهوری آرتساخ هیج وقت به عنوان یک کشور و هویت مستقل توسط جوامع بین المللی شناخته نشد و طبق اسناد سازمان ملل و قوانین بین الملل رسما جزئی از قلمرو خاک آذربایجان باقی مانده بود ولی سابقه تاریخی چند هزار ساله اسکان ارمنیان در این خطه نیز قابل کتمان نیست ، به هر روی ارمنیان دوباره مجبور به کوچک بزرگی از سرزمین های آبا و ...
قتل و حمل جسد همسر با چمدان مسافرتی!
قبل با همسرم ازدواج کردم و یک فرزند خردسال نیز دارم؛ از یک سال و شش ماه قبل با همسرم اختلاف شدید خانوادگی پیدا کردم که 2 روز قبل سر همین موضوع با او در خانه درگیر شدم و در جریان این نزاع همسرم را به به قتل رساندم. مرد جنایتکار ادامه داد: پس ارتکاب جنایت، دلیل اینکه اقوام من در تهران زندگی می کنند و می توانند به ملاقاتم در زندان بیایند تصمیم گرفتم خودم را به پلیس این شهر معرفی کنم؛ به ...
والی زاده: دوست داشتم 10 دور دیگر کشتی بگیرم/ دعا می کردم به حریف آمریکایی بخورم
هرکدام از آنها باشم و دوست دارم با همه شان کشتی بگیرم. استفان میسیچ که اول شد، اینطور احساس می کردم که دو برابرِ بقیه هست، نمی دانم واقعاً سر وزن بود یا نه، من روز وزن کشی همه را دیدم جز میسیچ، اما به هر شکل او هم زحمت کشید تا قهرمان 57 کیلوگرم جهان شود و حالا من در مورد خودم می دانم که می خواهم قهرمان جهان شوم. والی زاده اظهار داشت: واقعاً حیف شد که در بلگراد مدال نگرفتم، تلاشم را دوبرابر می کنم که اول برای المپیک انتخاب شوم و بعد از آن هم بهترین نتیجه را در پاریس بگیرم. ...
امدادهای نفس گیر و نبرد با شعله های خانمان سوز
فارس به درجه شهادت نائل آمد، در آن زمان 6 ساله بودم و به خاطر دارم که پدرم همیشه خط مقدم کمک و یاری به درماندگان بود. همسرشما با شغلتان مخالف نیست؟ خانواده آتش نشان ها همیشه همراه و یاور آن ها هستند و همسرم نیز از این امر مستثنی نیست ولی زمانی که تایم کاری ما زیاد می شود و نمی توانم با خانواده وقت بگذرانم ، همسرم دلخور می شود. ورزشکار هم هستید، در چه رشته هایی ...
سفر 900 کیلومتری با جسد همسر
خواهرم بردم و به خانه برگشتم تا با مهسا صحبت کنم. جر وبحث بالا گرفت و از روی عصبانیت دستم را روی صورتش گذاشتم، اما در یک لحظه متوجه شدم او نفس نمی کشد. همسرم سرد و بی جان روی زمین افتاد و من که تازه فهمیده بودم دست به چه کاری زده ام شوکه شده بودم و برای چند ساعتی مات و مبهوت فقط جسد را نگاه می کردم. 24 ساعتی طول کشید تا به خودم بیایم و تصمیم بگیرم با جسد چکار کنم. جنازه را مثله کردم و مقداری از آن را ...
7 سال تلاش برای ساخت پورشه دست ساز در ایران
جلوبندی و ... . حتی چراغ های جلو و عقب، بال عقب، صفحات کیلومترهایش و ... دست ساز است. کولر و بخاری هم دارد. بدنه کلا فیبرگلاس و شاسی اش قوطی است. این ها به جز مسائل فنی آن است. جوشکاری اش هم با خودم بود. همه این کارها را یاد گرفتم تا بتوانم یک خودروی دست ساز داشته باشم. تنها بخش هایی از این خودرو که برگرفته از خودرویی دیگر است، موتور و گیربکس آن است. پورشه 918 را در اوقات فراغت مان ساختیم ...
در گزینش پیشنهاداتی که دارم خیلی وسواس به خرج می دهم و تلاش می کنم حداقل یک وجه غالب ارزشمند برایم داشته ...
.... در گزینش نقش ها وسواس به خرج می دهم اسدی ادامه داد: امروز شرایطی است که همه سعی می کنند فیلم بسازند. خیلی از جوان ها و حتی قدیمی ترها در تلاش برای ساخت فیلم هستند و خیلی هم برای رسیدن به این هدف از روش های معمول جهت جذب سرمایه استفاده نمی کنند. به همین دلیل شخصاً در گزینش پیشنهاداتی که دارم، خیلی وسواس به خرج می دهم و تلاش می کنم حداقل یک وجه غالب ارزشمند برایم داشته ...
عامل بی اشتهایی عصبی در کودکان را بشناسید
که بچه ها مثل اسفنج هستند. آن ها همه چیزهای اطرافشان را به راحتی جذب می کنند و اگر نشانه های ترس از چاقی و اضطراب را در شما ببینند، خیلی زود به آن دچار می شوند، پس نه تنها مراقب نشانه های این اضطراب در خود باشید، بلکه مراقب عباراتی که در مقابل فرزندتان از آن ها استفاده می کنید هم باشید. اگر شما هم در جملاتتان آگاهانه یا ناآگاهانه چاقی را معادل زشتی معرفی کنید و آدم های دیگر را به خاطر ...
عکس/ اکرم همسر علیرضا بیرانوند هر روز خوشتیپ تر می شود!
کنار بیایم. از نظر من حس بسیار خوبی است که همسر آدم تا این حد محبوب باشد و در واقع متوجه شدم که ناراحتی من بی مورد بوده است. الان نزدیک به ده سال است که واقعا خسته نمی شوم و دوست دارم که علی با مردم و طرفدارانش وقت بگذراند. و به احساسات آن ها جوا بدهد. شاید باورتان نشود ولی الان بعضی وقت ها در جاهای شلوغ که ممکن است کسی برای عکس یا امضا گرفتن جا بماند. به علیرضا می ...
کاش می مردم، بعد ازدواج شوهرم مرا به خلوت دوستانش می فرستاد و ...!
به اوضاع اقتصادی خودم افسوس می خوردم. تا این که روزی سالومه از من خواست در شرکت تجاری برادرش مشغول کار شوم. اگرچه حقوقش اندک و ناچیز بود اما به دلیل آن که طعم بی پولی را چشیده بودم از پیشنهادش استقبال کردم. دو سال بعد از این ماجرا در حالی که تحصیلاتم به پایان رسیده بود، سالومه مرا برای برادرش خواستگاری کرد. انوش منزلی در بهترین نقطه شهر اجاره کرد و همه ...
شوهرم قرار نبود شب به خانه بیاید، اما ناگهان سرزده از راه رسید و من...!
زندگی اش شده، ادامه داد: اکنون برای بازگرداندن قرضم آمده ام. سپس از من خواست اگر امکان دارد اجازه بدهم از سرویس بهداشتی منزلم استفاده کند . به خاطر اعتمادی که از قبل به او داشتم و از سوی دیگر هم در رودربایستی قرار گرفتم و نتوانستم در این شرایط به او نه بگویم. این اجازه را به او دادم و خودم نیز که از آسانسور بیرون آمده بودم وارد خانه شدم. اما هنوز چند دقیقه ...
جوان مشهدی با یک جنازه در چمدان 1000 کیلومتر سفر کرد
زمان شروع شد. متوجه شده بودم که همسرم به من توجهی نمی کند. مدام با گوشی موبایلش سرگرم بود و هرجا می رفت گوشی اش را با خودش می برد. حتی اجازه نمی داد گوشی اش را چک کنم و همه این ها آشوبی در ذهنم راه انداخته بود که داشت دیوانه ام می کرد. این اختلافات ادامه داشت تا اینکه تصمیم گرفتم به صورت جدی با همسرم صحبت کنم. به همین دلیل روز سه شنبه چهارم مهر ماه، فرزندم را به خانه خواهرم بردم و به او گفتم کاری ...
عشق بازی دختر فرمانده محبوب سپاه با یک لباس خاص کد خبر: 890539 / دیروز, 05:30 / ایران
که با بابام دارم حس قدرت می گیرم؛ عکسی که شاید دو سال بیشتر هم نداشته باشم ولی دست تو دست هم دادیم! باور می کنید آن یدونه عکس روح تازه به شریان های غریب وجودم می بخشه، گاها ساعت ها مچاله می شوم توی همان یک عکس ؟ اینها حرف های دختر بزرگه فرمانده شهیدمان، علی آقا تجلایی است، همان علی رگباری! آخر فرمانده مان بین رفقا به علی رگباری معروف بود و ما تبریزی ها هم او را به این نام صدا می زنیم ...
تهیه فیلم خصوصی از آزار سیاه 20 زن و مرد مسن در تهران!
کرد و گفت: ما خانواده فقیری بودیم. پدرم کارگر فصلی بود و درآمد زندگی ما آن قدر نبود که بتوانیم راحت زندگی کنیم به همین خاطر به ذهنم رسید دزدی کنم. من در اطراف پارک دانشجو قدم می زدم و خودم را به عنوان دانشجو معرفی می کردم. زنان و مردان پا به سن گذاشته وقتی حالت من را می دیدند خیلی تحت تاثیر قرار می گرفتند. سر صحبت را با آنها باز می کردم و بعد به آنها نزدیک می شدم. بیشتر اوقات من را به خانه شان ...
خواننده معروف از یک راز تلخ پرده برداشت
...، برای او با فراز و نشیب های بسیاری همراه بوده است. آیلیش در ادامه افزود فقدان حریم خصوصی در آن زمان او را به شدت آزار می داد و حتی باعث می شد دلش بخواهد از همه چیز عقب نشینی کند. در حال حاضر احساس بهتری دارم، اما فکر اینکه دیگر هیچوقت نمیتوانم حریم خصوصی داشته باشم هنوز هم ناراحتم می کند. او با اشاره به اینکه دیگر مجبور نیست احساساتش را کنترل کند ادامه داد ...
در دنیای کتاب قاچاق چه خبر است؟
. برای همین گفتم: باشه. شماره تان را بدید. فکر می کنم و هفته آینده زنگ می زنم. اصرار داشت که همین الان جواب را بگیرد و متوجه شدم که می خواهند همه کتاب های این منطقه زیر دست شان باشد و کسی به غیر از خودشان کتاب هایشان را نفروشد! مرد می رود و نگاهم به دور و بر می افتد که کم کم پر می شود از دستفروشان. روبه رویم کمی آن طرف تر، لوازم التحریر دارد. کمی آن طرف تر، دختری عطر می فروشد. بین من و امیر ...
ما مدیون اقشار دلیر جامعه هستیم
...> امسال اربعین در نجف اشرف، در صحن و شبستان خانم حضرت زهرا(س) مشغول مناجات بودم، متوجه شدم چندین خانم لبخندزنان مرا نشانه گرفته و به دیگر دوستان شان، نشان می دادند، نگاه ها به هم گره خورد که یکی از آنان با خنده و شوق، گفت: شما خانم ژولای هستید؟ جواب دادم بله آنان با شوق و خنده و جیغ گفتند: خانم ما همه دانش آموزان شما هستیم، سال 1393 مدرسه سپیده کاشانی. سال ها از آن زمان می گذشت، حالا آن ...