سایر منابع:
سایر خبرها
حمله شبانه نکونام به خطیر روی آنتن زنده: آخرین خرید استقلال انجام شد / مدیریت می خواهد مرا زمین بزند / ...
حرص بخوری و تهش هم هیچ بازیکنی نمی گیرند. از روز اول به همه همکارانم گفتم بازیکن نمی گیرند. * برای اورونوف هم هایجک شدیم! وی درباره اینکه آیا اورونوف را می خواسته، گفت: این هایجک که از اول فصل در رسانه ها مطرح شده، از تراکتور و سپاهان و... زیاد تجربه کرده و به آن عادت کرده ایم. ما امسال دو بازیکنمان را به یک تیمی کادو داده ایم. قرار بوده در نیم فصل یک بازیکن بگیرم، چون ارتباط ...
مدیرعامل استقلال می خواهد من را زمین بزند/ او دشمن من است
...، وینگر چپ و... بازی داده ام. بعد در نقل و انتقالات هم باید حرص بخوری و تهش هم هیچ بازیکنی نمی گیرند. از روز اول به همه همکارانم گفتم بازیکن نمی گیرند. وی درباره اینکه آیا اورونوف را می خواسته، گفت: این هایجک که از اول فصل در رسانه ها مطرح شده، از تراکتور و سپاهان و... زیاد تجربه کرده و به آن عادت کرده ایم. ما امسال دو بازیکنمان را به یک تیمی کادو داده ایم. قرار بوده در نیم فصل یک ...
اختلاف ها علنی شد/ جواد نکونام: ما در یک کشتی ننشسته ایم؛ مدیریت از من خوشش نمی آید!
می تواند جدا شود چرا نمی تواند پیش ما بیاید؟ حداقل مذاکره کنید. شاید اصلا دوست نداشته باشد بیاید، ولی مذاکره کنید. بازیکنانی که من اعلام کردم، چیزی بود که مدیر باشگاه به من زنگ زد و خودش گفت ما به دو ستاره نیاز داریم. اسم بازیکنان را نمی آورم. گفتند با ایکس و ایگرگ صحبت کنید. گفتم برای این بازیکنان پول هست؟ گفتند بله. خب من هم نسبت به آنها لیست دادم و گفتم از بین آنها دو نفر را بگیریم و حتی یک ...
8نفر ساواکی داخل خانه ریختند....
متوجه شدم تا چه حد اطلاعات درز پیدا کرده است، وگرنه شکنجه های سختی در انتظارم بود. چون وحید افراخته، مرا به اسم می شناخت و به ساواک لو داده بود. در آن اتاق، سران ساواک ازجمله منوچهری، عضدی و ثابتی بودند... بعد (از شکنجه و بازجویی) مرا به زندان بردند. به طور رسمی لباس زندان را به من پوشاندند و به سلول انفرادی بند2 بردند و یک سال تمام در آنجا بودم. بازجو گفت همسرت می خواهد درباره سازمان چیزی ...
قهرمانان من؛ از ماتریکس و کاکرو تا چمران
دوره ای که قیافه برایم موضوع شد، دبیرستانی بودم. قهرمانم شخصیت اوّل ماتریکس بود. یک جوان عاطل و باطل که تصادفی درگیر یک دنیای پیچیده شده و مجبور شده بود دنیای بیخود گذشته اش را ر ها کند. ماتریکس وارد دنیای جدیدی شد که باید نجاتش می داد؛ دنیایی که سلوک ویژه ای هم می طلبید. عاشق رزمی بودم. آنچه مرا مجذوب شخصیت های این چنینی می کرد، سادگی، اقتدار، تسلط و سکوت بود. خوش تیپی را هم بهش اضافه کنیم. یادم هست 18سالم بود که پول هایم را جمع کردم تا یک عینک آفتابی شبیه همانی که در ماتریکس بود، بگیرم و در آفتاب و سایه بزنم تا خفن شوم. وقتی راه می رفتم احساس می کردم زمین زیر پایم می لرزد و همه نگاهم می کنند و با انگشت نشان می دهند و می گویند: اِ اینو نگاه کن، همون ماتریکسه گاهی این قدر در نقشم فرو می رفتم که می خواستم دستم را جلویم بگیرم و زمان را نگه دارم. وقتی دبیرستانی بودم، یک اتفاق متفاوتی در مدرسه مان افتاد؛ مسئولان اعلام کردند برای یک هفته، ظهر ها کلاس ها تعطیل است و مراسم داریم. ما خوشحال از اینکه چند تا کلاس را می پیچانیم، بعد از نهار می رفتیم داخل نمازخانه می نشستیم. اسم مراسم هفته شهدا بود. مدرسه مان 65 شهید تقدیم جنگ کرده بود. این مراسم، بزرگداشت این شهدا بود. بعضی هایشان در همان زمان مدرسه شهید شده بودند. از پانزده ساله داشتیم تا بعضی ها که وارد دانشگاه شده بودند و سال های اوّل دانشجویی شان، جبهه رفته بودند. خلاصه همه جور شهید داشتیم. مثلاً، سه تا از شهدا را منافقین در خانه هایشان به شهادت رسانده بودند. بین این شهدا پنج تا شهید خیلی معروف و اثر گذار بودند. از بچه های نخبه شریف بودند و اگر اشتباه نکنم در والفجر 8 به شهادت رسیده بودند. بین همه شهدا، شهید بلورچی را هنوز یادم هست. چهره اش، کلامش، اقتدارش و جذبه اش. یک فیلم از جلسه هفتگی شان برایمان گذاشتند. اوّل بچه ها داشتند شوخی می کردند و مسخره بازی درمی آوردند. شهید بلورچی که صحبتش را شروع کرد، همه ساکت شدند. دست یا پایش مجروح بود. ماجرای مجروحیت اش را که تعریف می کرد، تمام مدت سرش پایین بود. با آرامش و اقتداری سخن می گفت که همه را شیفته خودش کرده بود. می گفت: زمانی که صدای سوت انفجار رو شنیدم، ندایی آمد که می خوای بری یا بمونی. لحظه ای درگیر شدم که خب من یه سری کار ها دارم و تکلیفم اینه که خدمت کنم و ... در همین حین به زمین افتادم و مجروح شدم. کسانی که می روند، انتخاب کردند. باید حواسمون باشه اگه انتخاب نکرده باشیم و آماده نباشیم ما رو نمی برند. بعدش هم یکی از بچه ها برای یکی از همکلاسی های شهیدشان روضه خواند. شهید بلورچی کسی بود که دفترچه محاسبه نفس داشت. همیشه شخصیتش برایم موضوع بود. یک شهید دیگر هم، مرا خیلی درگیر کرد. این یکی را مدیون حضرت عبدالعظیم حسنی هستم. مدت ها بود که می گفتم برای اینکه خدا مرا ببخشد، باید یک بار خودم پیاده بروم شاه عبدالعظیم. نمی دانم در آن عالم نوجوانانه خودم چه فکر می کردم، ولی عالم ساده و قشنگی بود. الآن دیگر گمش کرده ام. یک روز بالأخره عزمم را جزم کردم و پیاده راه افتادم. برای مسیر طولانی ام، کتابی برداشتم که بیکار نباشم. کتاب نیمه پنهان ماه، چمران از نگاه همسرش غاده. آنجا من غرق شدم. احساس کردم، این هدیه حضرت عبدالعظیم حسنی بود به من یا شایدم خود خدا. بالاخره همه این لحظات گذشت وقتی وارد عالم هنر شدم. در مدرسه، من معروف بودم به فیلم بینی، ولی واقعیتش را بخواهید نصف فیلم هایی که برای بچه ها تعریف می کردم، هنوز به ایران نیامده بود و من از روزنامه ها و مجله ها داستانش را می خواندم و برای بچه ها تعریف می کردم. دوستانم هم می گفتند: چقدر خفنه! همه فیلم ها را هنوز روی پرده هست، دیده همین برچسب ها باعث شد جدی جدی وارد عالم سینما و فیلم سازی شوم. دوست داشتم یک فیلمِ اثرگذار مثل ماتریکس بسازم؛ اما همه چیز جور دیگری پیش رفت. بچه های برگزاریِ مراسم هفته شهدا گفتند: تو که بلدی فیلم بسازی بیا برای این برنامه فیلم بساز. منم خیلی جدی نگرفتم، ولی گفتم مرامی هم که شده، برای رفیق هایم و به خصوص شیخ که بزرگ دوره مان و البته مسئول هفته شهدا بود یک فیلم بسازم. فیلم که تمام شد بچه ها گفتند: بیا برای هفته مهدویت فیلم بساز. بعد هم برای سفر های جهادی و دوباره هفته شهدا .... دیگر نتوانستم فیلم ساختن با این موضوعات را ر ها کنم. قهرمانانی که من در بچگی انتخاب کردم، جالب و جذاب بودند، اما زورشان خیلی کم و قدشان خیلی کوتاه بود. به اندازه یک ربع، یک ساعت یا نهایت چند ساعت من را سحر می کردند، ولی بعدش هیچ. در اواخر نوجوانی این قدر سرم شلوغ شد که دیگر وقتی برای بازی فوتبال هم نداشتم، چه رسد به دیدنِ تکنیک های نمایشی فوتبالیست ها. عینک آفتابی ماتریکسی هم که گرفته بودم گم شد. خیلی از قهرمان های دیگر هم که عکسشان را روی دیوار اتاقم یا دفترهایم چسبانده بودم، پاره و تمام شدند اما قهرمان های هفته شهدا من را انتخاب کردند؛ من را وارد دنیاهایی کردند که اصلاً تصورش را هم نمی کردم. قهرمان های هفته شهدا خیلی زورشان زیاد بود. بعد از چند سال سفری به لبنان برایم پیش آمد. یک قهرمان قوی دیگر سروکله اش پیدا شد؛ مصطفی چمران او قهرمانی برای تمام آدم ها و خودِ من بود. این بار واقعاً غرقش شدم؛ غرق زندگی پرماجرایش در آمریکا، لبنان و کردستان. درباره او مستند ساختم و به نیتش کارهای زیادی انجام دادم. آرزو می کنم قهرمان های پر زور و قدبلند، شما را برای دوستی انتخاب کنند ... یادداشت: احمدرضا اعلایی، کارشناس تربیتی قهرمانانی که من در بچگی انتخاب کردم، جالب و جذاب بودند، اما زورشان خیلی کم و قدشان خیلی کوتاه بود. به اندازه یک ربع، یک ساعت یا نهایت چند ساعت من را سحر می کردند، ولی بعدش هیچ. ...
درویش: به خاطر بدهی های پرسپولیس مریض شدم/ گل محمدی گفت اوسمار جلد دوم من است+ فیلم
گرفت می گفتم کارم را کرده ام. خیلی ها به دنبال شعار دادن هستند. من گفتم برایم بد شد و مورد هجمه قرار گرفتم، ولی نگذاشتم یک میلیون دلار پول باشگاه به تاراج برود. از کارشناسان بی غرض بپرسید، همه می گویند بهترین مربی دنیا را هم که بیاورید، یک ماه زمان نیاز دارد تا به تیم فوتبال ایران و تیم های رقیب شناخت پیدا کند. مدیرعامل باشگاه پرسپولیس در خصوص اینکه علی دایی گفته پرسپولیس مربی بزرگ می ...
درویش: به خاطر بدهی های پرسپولیس مریض شدم/ گل محمدی گفت اوسمار جلد دوم من است+ فیلم
گرفت می گفتم کارم را کرده ام. خیلی ها به دنبال شعار دادن هستند. من گفتم برایم بد شد و مورد هجمه قرار گرفتم، ولی نگذاشتم یک میلیون دلار پول باشگاه به تاراج برود. از کارشناسان بی غرض بپرسید، همه می گویند بهترین مربی دنیا را هم که بیاورید، یک ماه زمان نیاز دارد تا به تیم فوتبال ایران و تیم های رقیب شناخت پیدا کند. مدیرعامل باشگاه پرسپولیس در خصوص اینکه علی دایی گفته پرسپولیس مربی بزرگ می ...
روایتی از شهید4 ساله ایرانی افغانستانی حادثه تروریستی کرمان/ نازنین فاطمه عاشق امام رضا(ع) بود
پیاده شوم و تماس بگیرم تا دنبالم بیاید. خانواده عزیزی دو شهید دارد؛ یکی نازنین فاطمه 4 ساله و دیگری شهیده اشرف دادی دهنوی . حقیقت اینکه مواجه شدن با پدر نازنین فاطمه برایم سخت است. چند روزی از داغ نازنین فاطمه نگذشته که من باید مقابل شان بنشینم و درباره مادربزرگ خانواده و دختر نازنین شان از آنها بپرسم. توی دلم صلوات می فرستم و امیدوارم که بتوانم راوی این دو شهید باشم؛ مادربزرگ و نوه! منزل ...
دغدغه امروز خانواده ها، اشتغال جوانان و مهارت آموزی است
. سوال: چرا و چطور؟ حسینی: در شرکت نورد لوله اهواز دقیقاً تاریخ پانزده، هشت هزار و سیصد و شصت و چهار شصت. سوال: آن موقع شما چند ساله بودید؟ حسینی: من کلاس دوم دبیرستان بودم سر کلاس بودم که آمدند و گفتند که باید بروید منزل، آمدم منزل بحث اینکه در واقع شهادت پدر مطرح شد و بعد موضوعاتی که بعداً پیش آمد. سوال: و بعد هم تصمیم گرفتید که به جبهه بروید؟ ...
سرنوشت فرزند مسعود رجوی چه شد؟
، گفتم این 80 نفر را من می خواهم بردارم بروم و شما مجوزش را بدهید. گفت حالا عجله نکن، همینجوری که نمی شود؛ اول این ها را جمع کن بعد این ها باید به پادگان بروند -آن موقع کمتیه مرکزی یک پادگانی طرف های افسریه داشت به نام پادگان نصر - یک دوره ای آموزش نظامی هم ببینند و بعد این ها را ببر. دیدم حرف بدی نیست؛ همه این 80 نفر را ما جمع کردیم و بردیم در پادگان. آن موقع بچه های کلاه سبز ارتشی آمدند به این ها ...
اصلاح طلبان حداکثری طلب توقع کار چریکی از مجلس داشتند
دلیل به هم خوردن این موازنه در صحنه رقابت است و لیست ها هماوردی ندارند. درواقع جنگ لیست ها شکل نمی گیرد، به دلیل اینکه این هماوردی در آستانه این انتخابات، زیر سوال رفته. اگرچه رهبری به درستی چند بار و به خصوص این روزها، بارها بر اهمیت این انتخابات تاکید کرده اند. با این حال نطفه ای که از پیش ثبت نام ها گذاشته شد، صحنه را یک طرفه کرد. این بدعت پیش ثبت نام بخش نخبگانی جامعه را غافلگیر ...
یک ماه تا دکترشدن، فقط با 60 میلیون
شرکت ها و سازمان های مهاجرتی دارند و مدعی هستند که با همین مدارک جعلی، می توانند کار های مهاجرت متقاضی را با تایید وزارت امورخارجه و قوه قضاییه انجام دهند. مدیرکل بازرسی و پاسخگویی به شکایات وزارت علوم در این باره توضیح می دهد: در بحث های مربوط به مهاجرت هم، از طرف وزارت امور خارجه، استعلام مدارک انجام می شود. اگر هم در موارد معدودی کسی بتواند با تقلب یا شیوه های غیرقانونی از کشور خارج شده و بخواهد ...
گلایه تلخ لژیونر و ملی پوش ایران/در فدراسیون من را نمی شناسند!
...، واقعیتش اصلا فکر نکنم من را در فدراسیون فوتبال بشناسند. من آقای تاج را از نزدیک ندیدم و گفت و گوی مستقیمی نداشتم و از اخبارها بسیار دور هستم. ولی امیدوارم دست به کار شوند چون واقعا شرایط خوب نیست. وقتی بازیکنی مثل ملیکا که سال ها در آمریکا زندگی کرده و بعد از آن روی خانوادش می ایستد تا به ایران بیاید و برای تیم کشورش بازی کند حداقل کاری که ما می توانیم بکنیم این است که قبل از اینکه اتفاقی رخ ...
مهدی تاج و قلعه نویی باید باهم استعفا دهند/ نبی به جز آب خوردن روی نیمکت چه کاری کرد؟/ آقایان جام ملت ها ...
می خوردیم. ضمن اینکه من هنوز نمی دانم چرا قایدی را مقابل قطر استفاده نکردیم همین که از این بازیکن استفاده نشده مشخص است تفکرات تیم ملی به چه شکل بوده است. چرا بعد از این همه اتفاق قلعه نویی باید سرمربی بماند؟ مربی اسبق تیم ملی فوتبال کشورمان در خصوص تغییر نسل فوتبال و اضافه شدن بازیکنان جوان یاد آور شد: ما قبل از جام ملت ها بارها در مصاحبه های خود گفتیم که کادر فنی تیم ملی ...
امام(ره) را به پدیده ای مهجور برای نسل جدید بدل کردیم/ هر نسل، مدل بازنمایی متناسب با درک خودش را می طلبد
. نظرتان شما در این خصوص چیست؟ من به عنوان یک دهه شصتی، به شخصه چیز خاصی از امام به یادم ندارم و البته طبیعی هم هست چون موقع فوت امام(ره) دو ساله بودم. ما بعد از آن هر چه که از امام دیدیم، حسب آموزشی بود که در محیط مدرسه، آن هم در محیط مدرسه ابتدایی مان گرفتیم. به تعبیری من هر چه حب و علاقه به امام داشتم را مدیون فضای مدرسه-به خصوص فضای خاص مدرسه شاهد-دارم. به حدی این فضای مدرسه مهم است که ...
چرا به جای عذرخواهی و توضیح، فساد چای را ناچیز جلوه دادید؟
این همه کمپین درست شد و برجسته ترین متفکران کشور درخواست کردند که یک مقام مسوول تخصیص چند میلیارد دلاری به چای دبش را توضیح دهد. اصلا بحثی از زنده باد و مرده باد مطرح نشد، بلکه بارها تاکید شد که راه نجات کشور از مسیر شفافیت می گذرد. مگر مردم به عنوان صاحبان حق در مورد دلارهای نفتی، نامحرم هستند و تنها شما محرم هستید. این یک تعرضی بوده که به حقوق عمومی شده است چرا لاپوشانی می کنید. چرا سکوت کردید ...
گفت وگوی صمیمانه با دکتر مجید کابلی جانباز 70 درصد و متخصص ژنتیک پزشکی و عضو هیئت علمی دانشکده پزشکی
.... همه چیز حتی مدارس در دزفول تعطیل شده بود من با اینکه فقط 15 سال داشتم مانند خیلی های دیگر از هم سن و سال هایم ساعت دو بعد از ظهر در مسجد امام حسن عسکری دزفول داوطلب شدیم و از آنجا برای اعزام جمع شدیم. ما در جبهه جنوب (شهرهای شوش و غرب کرخه) بودیم. در غرب کرخه روستایی به نام صالح مشطط بود که از بس در آنجا بچه های دزفول شهید شده بودند، اسم آنجا را به روستای شهدا تغییر دادند. من بیشتر ...
عضو ارشد جمهوری خواه سناتور گراهام:ما در سال 2024 در آمریکایی زندگی می کنیم که هیچ نهاد نظارتی ندارد که ...
افسردگی می شمارند ، این واکنش بدون طرح سوال از سمت محققان و آن هم در همه گروه ها مطرح شد این ها از مطالعه خودتان است. زاکربرگ مدیرعامل متا سناتور ما سعی می کنیم بازخوردها و احساسات مردم را درباره خدمات مان درک کنیم و بهبودشان بدهیم سناتور هاولی: یک دقیقه صبر کنید مطالعه خودتان می گوید زندگی را برای یک سوم دختران نوجوان بدتر کرده اید، افسردگی و اضطراب را ...
ماجرای دستگیری و نخستین مصاحبه ی هویدا با انقلابیون/ هویدا: من تصمیم گرفتم خودم را تحویل دهم
تماس گرفته و قرار بر این شده که در معیت عده ای برویم به طرف مقر آقای هویدا و ایشان را بیاوریم ببرید. کسانی که با ما همراه بودند یکی یک آخوند بود عمامه سیاه، نمی دانم grade اش چه بود؟ یک آدم چاق بلندقدی بود و یک قاضی دادگستری اسمش را به خاطر نمی آورم. یک وکیل دادگستری به نام میرکلالی که از اقوام نزدیک کلالی بود رئیس حزب ایران نوین و دو چریک مسلح، و دو سه نفر دیگر از جبهه ملی. همه ما داخل ...
درویش: اگر اوسمار خوب نبود، برای فصل بعد یک مربی بزرگتر می آوریم / چون گل محمدی استعفا داد با دایی ...
بازیکنی را نتوانیم کنار بگذاریم، 3 بازیکن هم سرمربی اسم داده که کنار گذاشته شوند. پس باید صبر کنیم پنجره باز شود. شاید به بازی اول نرسد. به همین خاطر بعد از باز شدن پنجره می توانیم بحث کنیم کدام بازیکنان مد نظر سرمربی نیستند. اوسمار به ما لیست داده است. وی در خصوص اینکه در صورت جدایی زاهدی پرسپولیس در خط حمله دچار مشکل می شود، گفت: حتما در این صورت بازیکن می گیریم. درویش درپاسخ ...
شکایت علیرضا فغانی از رایزن سابق فرهنگی جمهوری اسلامی
فرهنگی بودنش چه فرهنگی از ما را به دنیا اشاعه داده است. " بیشتر بخوانید: فغانی همچنین درباره سکوت فدراسیون فوتبال ایران در قبال حملات هواداران تیم ملی عراق و خارج کردنش از فهرست داوران ایران گفت که "آن ها ما را از خودشان نمی دانند. همه شما می دانید که من بعد از مهاجرت گفتم تا زمانی که ایران بخواهد در بحث بین المللی به نام ایران فعالیت خواهم کرد. سال گذشته ایران نخواست و برای من ...
پیش فروش دلار، نرخ مرکز مبادله را بی اعتبار می کند/ فرزین که قیمت بازار آزاد دلار را قبول ندارد پس چرا ...
تضمینی نداشته باشند. خود همین تضمین، یک مسئله است. ببینید یک بار وقتی به مردم گفته اید سکه بخرید و مردم سکه خریداری کرده اند و ناگهان سازمان مالیاتی گفته است باید مالیاتش را بدهید. همه این موارد روی این تصمیم بانک مرکزی و واکنش مردم حتما اثرگذار خواهد بود. واقعیتش الان نمی دانم چقدر این روند رخ خواهد داد و اجرایی خواهد شد چرا که اصلا دورنمای بانک مرکزی درباره قیمت گذاری را درست نمی بینم ...
بادامچیان: اصولگرایان به لیست واحد نمی رسند
نوع تکثر است. من از چند ماه قبل هم که همه دوستان پرسیدند، گفتم ما در این دوره تکثر داریم. حالا تکثرمان یا به صورت آن وحدت نسبی است یا به صورت فهرست های متعدد است که احتمالا با رقابت های این دوره، رقابت گسترده می شود و به نظرم چند فهرستی خواهد بود. در عالم سیاست هیچ چیزی ناممکن نیست حتی سهم خواهی برخی اصولگراها احتمال سهم خواهی برخی چهره ها را مطرح می کنند. فکر می کنید این بار ...
برجام فدای روسیه شد
دنیا شکل می گیرد و ایران به عنوان یکی از طرف های تنش در آن مطرح می شود، به خاطر این است که ما دید راهبردی به تحولات دنیا نداریم؛ آن هم تنش هایی که اصلا ربطی به ما ندارد، مثل موضوع اوکراین. در موضوع اوکراین، بعد از روسیه، بیشترین هجمه ها به ایران صورت می گیرد؛ دلیلش این است که متأسفانه ملاحظات لازم صورت نگرفت و روس ها پای ما را به جمعی کشاند که هیچ منفعتی برای ما ندارد. در موضوع فلسطین هم ایران ...
جرایم رایانه ای در حال افزایش است
های بزرگ با خلأ قانونی مواجه هستیم تویسرکانی در مورد موضوع فروش داده های اشخاص نیز بیان داشت: قانون تجارت الکترونیکی مصوب سال 1382 به این موضوع توجه داشته و مقررات خاصی در این حوزه وضع کرده، اما این قانون خیلی قدیمی است و آن زمان اصلاً بحث داده های بزرگ مطرح نبود و قانون تجارت الکترونیکی یک برخورد بسیار حداقلی در خصوص اطلاعات شخصی کاربران داشته است و مجازات های در نظر گرفته شده اصلاً متناسب با خطر سو استفاده از اطلاعات شخصی نیست و ثانیاً اینکه همه موارد پیش بینی نشده است. در لایحه اصلاح جرایم رایانه ای یک ماده به این موضوع اختصاص داده شده است. ...
سارا از شوهرش طلاق گرفت تا به عشق اش برسد ! / تنها ماندم و منفور شدم !
به گزارش رکنا، من سارا هستم 17 ساله بودم که با میلاد ازدواج کردم، ما همدیگر را دوست نداشتیم.... من هیچ حسی به میلاد نداشتم تا اینکه در مهمانی های دوستان دوران مجردی شوهرم با پسر خوش تیپی که تقریبا در همه میهمانی ها بود آشنا شدم این آشنایی من را از مسیر زندگی جدا کرد ،او مدام از من واز زیبایی ام تعریف می کرد فرزین با ابراز علاقه اش من را وادار کرد که با او ارتباط برقرار کنم... میلاد با ...
300 هزار نفر اقلیت دینی، 5 نماینده در مجلس دارند
واکسیناسیون برسند و اینها همه خوشحال کننده است. سوال: در مجلس هشتم، نهم و دهم که بودید پزشک چقدر بود؟ یعنی در مجلس ششم 70 پزشک داشتیم. مره صدق: در مجلس دوره ما حداقل 50 پزشک وجود داشتند البته سر این مسئله بحث زیاد است، خیلی از سیاستمداران مطرح دنیا پزشک هستند مثل چه گوارا، بشار اسد چشم پزشک است این دلیل نمی شود که یک پزشک نتواند یک سیاستمدار خوب باشد. سوال: نه منظور من ...
ربیعی: آنچه در احمد مهم است آتش به اختیاری شهید کاظمی است
باید گفت که اینکار دست آورد های زیادی برای من داشت و همکاری با سعید پورصمیمی افتخار بزرگی برای من بود؛ ایشان ایده های زیادی در نقش به من دادند. کارگردان این اثر درباره بازسازی فوتبال در سینمای ایران عنوان کرد : فیلمنامه پرویزخان 19 بار بازنویسی شد و این پروسه دو سال طول کشید. ما در سینمای ایران اصلا فوتبال ندیده بودیم و تا الان کسی فوتبال را بازسازی نکرده بود؛ ما تجربه پیشینی نداشتیم که ...
مشارکت حداکثری با انتخابات غیر رقابتی و مجلس بی خاصیت شکل نمی گیرد
...، من به وزیر کشور در وزارت کشور گفتم شما خودتان گفتید یک سوم داوطلبان را ما وقت نداشتیم بررسی کنیم و لذا همه آنها عدم احراز خوردند پس حق الناس چه می شود؟ ایشان گفتند منظور ما از عدم احراز این بوده که بعدا *بنده موسس خانه احزاب بوده ام و چندین دوره عضو هیات اصلی و شورای مرکزی بوده ام و الان هم در خانه احزاب مسئولیت دارم، اما بحث این است که در طول این مدت چون نمی گذارند حزب واقعی شکل ...
نسل ما خباثت پهلوی را درک کرد
کشور مهاجرت کنند که در آن سوی مرزهای این کشور خبرهای خوبی در راه است اما وقتی جوانان مهاجرت می کنند، به نوعی از اینجا رانده و از آنجا مانده می شوند. وی افزود: یکی دیگر از موضوعات مهم در این زمینه این است که شما براساس رفتار گذشته درخت، برای محصول آن برنامه ریزی می کنید. برای مثال، می گویید این درخت در چند سال اخیر اینگونه رفتار کرده و به همین دلیل در آینده نیز همین میزان محصول می دهد. درواقع ...