نقشه مرد کارخانه دار استرالیایی برای دختر بی نوا در مشهد / من زن سومش بودم!
سایر منابع:
سایر خبرها
زن جوان خطاب به قاضی:اول یک روسری در ماشین همسرم پیدا کردم؛بعدا هم دیدم از مهد کودک یک دختر را بغل کرد و ...
داشتم دیوانه می شدم. بعد از کلی کلنجار رفتن با خودم تصمیم گرفتم بروم ببینم موضوع چیست. وقتی زنگ در خانه را زدم همان بچه در را باز کرد و هنوز حرفی نزده بودم که آرمین را پشت سرش دیدم و وقتی دختربچه او را بابا صدا زد از هوش رفتم. چشم باز کردم در بیمارستان بودم بعد هم به خانه پدرم رفتم و همه ماجرا را برایش تعریف کردم. این مرد یک دروغگوی بزرگ است او زن و بچه داشته و موضوع به این مهمی را از من ...
انگیزه متهم برای قتل زن مورد علاقه اش با 19ضربه چاقو: فقط می خواستم گوشی اش را چک کنم
زن مورد علاقه اش به قتل رسیده بود، اطلاع نداشته و بعد از دستگیری متوجه شده است. با مقتول چطور آشنا شدی؟ 5 ماه قبل در یکی از خیابان های شمال تهران با او آشنا شدم. رابطه مان اوایل در حد تلفن و پیامک بود، اما کم کم قرار ملاقات ها شروع شد و مدام همدیگر را می دیدیم. به خودم که آمدم متوجه شدم او را خیلی دوست دارم و او همان زنی است که سال ها دنبالش بودم. با این همه علاقه ...
اعترافات هولناک زنِ بی رحم به قتل همسرش
به سراغ پسر 10 ساله این زوج رفتند. او به مأموران گفت: پدر و مادرم ابتدا سر بردن شیر به مغازه با هم درگیر شدند. مادرم اصرار داشت پدرم حرف او را گوش کند، اما پدرم می خواست شیر را صبح به مغازه ببرد. بعد از این درگیری متوجه شدم پدرم قصد داشته خواهرم را آزار دهد. به همین خاطر مادرم با او درگیر شد و با میله آهنی به سرش کوبید و من شاهد ماجرا بودم.به این ترتیب با تکمیل تحقیقات، پرونده با صدور کیفرخواست به شعبه 11 دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد تا وی به زودی محاکمه شود. این در حالی است که پدر و مادر مقتول به عنوان اولیای دم برای عروسشان درخواست قصاص کرده اند. ...
خانم دانشجوی پزشکی خام خواستگار مقیم آمریکا شد و خانواده اش را زیر پا گذاشت + نظر کارشناسی
دادم و ادامه تحصیل دادم به طوری که به خواست پدر ومادرم رشته دام پزشکی را انتخاب کردم ولی آرام آرام در دوران تحصیل به این رشته علاقه مند شدم . با وجود این پدرم درباره خواستگارانم بسیار سخت گیری می کند و مدعی است که باید مانند دیگر خواهران و برادرانم ازدواج کنم تا به خوشبختی برسم! به گونه ای که یک بار یکی از همکلاسی هایم به خواستگاری ام آمد اما پدرم او را به دلیل اقامت در روستای زادگاهش ...
حال مرا خوب کن
ت و منفی آشکار شده و این مسأله موجب می شود اگر فردی دچار ویژگی منفی در شخصیت باشد و رفع نشود، در زندگی زناشویی با همسرش نمود بیشتری یافته و دچار مشکل شود. خوشبختانه با همکاری زوج ها و دریافت خدمات مشاوره زندگیشان سر و سامان گرفت و بعد از مدتی صاحب فرزند شدند. مشاور کمی مکث می کند و دوباره می گوید: آن مراجعه کننده را هیچگاه از یاد نمی برم، مداخله ام برای فردی بود که اختلال ش ...
عامل جنایت گاندی نمی دانست قاتل است
زندگی پنهانی عامل قتل زن جوان در خیابان گاندی در کمتر از یک ماه با دستگیری او در یکی از روستاهای استان گلستان، پایان یافت. به گزارش خبرنامه دانشجویان ایران ؛ ظهر بیست و ششم فروردین ماه، اهالی کوچه ای در خیابان گاندی صدای مشاجره زن و مردی جوانی را از داخل کوچه شنیدند. در جریان این درگیری، مرد جوان دیوانه وار با چاقو، به زن جوان ضربه زد و سپس از آنجا گریخت. شاهدان این صحنه هولناک با ...
فال حافظ امروز : یک غزل ناب و یک تفسیر گویا (11 اردیبهشت)
و تصمیم بگیرید. هرگز از خط تعادل خارج نشوید و از افراط و تفریط برحذر باشید. اگرچه ناملایمات زندگی فشار زیادی به شما آورده اما شجاعت خود را حفظ کنید و در برابر سختی ها سر خم نکنید که انشالله به نیت دل خود برسید. حافظ، شاعر فارسی زبان قرن هشتم هجری بوده که در سال 727 هجری قمری در شهر شیراز متولد شد. پدر او بهاءالدین محمد نام داشت که در دوران کودکی حافظ، از دنیا رفت. حافظ در ...
من عاشق برادرشوهرم شدم / برادرکشی زیر سایه خیانت عروس
بنام ساناز " 21ساله در اظهارات خود گفت به همراه همسرم از منزل خارج و پس از خرید تنقلات قصد رفتن به پارک را داشتیم که ناگهان فردی بلند قد از پشت به همسرم حمله ور شده و با چاقو به گردن وی زد که من نیز از محل فرار کرده و به خانه مادرم رفتم. با بررسی مستندات به جای مانده از صحنه قتل و تحقیقات تخصصی از اطرافیان و اهالی محل، معلوم شد، شب حادثه فردی که ظاهرا مهمان مقتول بوده به همراه مقتول در محل مشاهده ...
زندگی مسلمانان هند در سایه رعب و وحشت
اغتشاشات شرکت نکرد و به سادگی با برادرم با ماشین از خانه بیرون رفتند و پدرم تیر خورد. وی افزود: مدت کوتاهی پس از رفتن آنها، برادرم با من تماس گرفت و به من گفت که پدرمان از ناحیه شقیقه سمت راست هدف گلوله قرار گرفته است، من به بیرون دویدم تا متوجه شدم هنوز نفس می کشد و شش روز بعد در بیمارستان فوت کرد. محمد امان (21 ساله) می گوید که پدرم بیرون رفته بود تا برای خواهرزاده ام شیر ...
پرستو صالحی کیست؟
سیاوشانی" در تهران به دنیا آمد. مادرش به عنوان خانه دار فعالیت می کند و پدرش تکنسین مهمات سازی ارتش بود. او فقط یک برادر به نام "امیرشاهین" دارد و پدرش در تاریخ 9 فروردین 1387 درگذشت. علاقه پرستو صالحی به بازیگری از سن 5 سالگی، با دیدن فیلم ها، علاقه مندی به بازیگری برای من شروع شد و پس از آن، هر فیلمی را که می دیدم، با بچه های خانواده در خانه بازی می کردم. تا جایی که ...
سمانه 27 ساله در پاتوق مردان کثیف چه می کرد ! / با پای خودم آمدم !
جوانی مرا دید و زمانی که متوجه شد پول هایم به سرقت رفته است، مرا به خانه خودش دعوت کرد. من هم که به دنبال چنین فرصتی بودم بی درنگ با او همراه شدم ولی او مرا به خانه ای مجردی آورد که چند جوان دیگر هم درآن جا مشغول استعمال مواد مخدر بودند. در همین حال من که از شدت خماری پلک هایم را نمی توانستم بالا نگه دارم، بلافاصله به جمع آن ها پیوستم و از مواد مخدر صنعتی آن ها استفاده کردم ولی روز بعد ...
درخواست اعدام برای عاملان تعرض به پسر نوجوان
به گزارش مشرق ، 20 شهریور سال گذشته پسر 16 ساله ای به نام نوید به همراه پدرش با مراجعه به پلیس آگاهی پایتخت شکایتی را مبنی بر آزار و اذیت چهار متجاوز ثبت کرد. وی در تشریح ماجرا به مأموران گفت: صبح در حال بازی در زمین فوتبالی در نزدیکی خانه مان بودم که چهارمرد افغانستانی با موتور به آنجا آمدند و بعد با تهدید چاقو مرا سوار کردند و به حاشیه تهران بردند. بعد از آن وارد باغی شدیم و آنها ...
بنّای عارفی که زمان و مکان شهادتش را می دانست...
زننده ای دارد. سریع از خانه زد بیرون و برگشت پادگان. سرهنگ به خاطر این کار تنبیهش کرد. هجده توالت را باید به تنهائی می شست. بعد از گذشت یک هفته از مدت تنبیه سرهنگ آمد و گفت: حالا دوست داری برگردی خونه من کار کنی یا نه؟ عبدالحسین گفت: اگر تا آخرین روز خدمتم مجبور باشم همه کثافت های توالت را توی بشکه خالی کنم و به بیابان بریزم، باز پا توی خانه شما نمی گذارم. بیست روز دیگر این تنبیه را ادامه داد تا این ...
جمله ای که مشوق حضور شهید هزارپیشه در جبهه شد
عید غدیر عقد کردند و چند روز بعد عقد هم علی به جبهه رفت. عید همان سال زنش را به خانه آورد، درست روز اول فروردین مصادف با مبعث پیامبر (ص) یک جشن مختصر در خانه گرفتیم که جای موسیقی، آژیر موشک باران پخش شد. درست یک ماه گذشته بود که 30 فروردین علی دوباره به جبهه رفت. پدرش گفت حالا که زن گرفتی بمان، گفت این آخرین باری است که می روم. یک ماه بعد 30 اردیبهشت که تماس گرفت خواهرش گفت علی تو باید عکاس مراسم ...
اعتراف عجیب یک دزد به قتل مرد اصفهانی در مشهد / مریم مرا گمراه کرد! + عکس
حت شد و از من فاصله گرفت اما خیلی زود دوباره مرا صدا زد و باهم به گفت وگو پرداختیم و من هم به او از آبمیوه های آلوده و مسموم تعارف کردم که بعد از حدود یک ساعت روی زمین نشست. دراین فرصت من جیب هایش را خالی کردم و از آن جا رفتم چرا که رهگذران در رفت و آمد بودند و من می ترسیدم کسی مرا در این حال ببیند. وی در پاسخ به سوال قاضی صفری که آیا خودت هم ازهمان قرص ها مصرف می کردی؟ نیز ...
فیلم دیده نشده از ترانه علیدوستی در خانه پدرش + فیلم
یک برادر کوچکتر از خود داشت. پدرش حمید علیدوستی بازیکن سابق تیم ملی فوتبال ایران و از مربیان کنونی فوتبال است و مادرش نادره حکیم الهی هم سنگ تراش و مجسمه ساز است. پویان علیدوستی تنها برادرش سال 1383 در مراسم جشن چهارشنبه سوری بخاطر انفجار مواد محترقه فوت کرده است. وی در سال 1379 وقتی 17 ساله بود در کلاس های بازیگری امین تارخ شرکت کرد و یکسال بعد در فیلم من ترانه 15 ...
مامان بگو برای دین و کشور رفتم؛ دست راست اسلحه و دست دیگرم کتاب
...: علی جان! زود برگرد. علی به طرف در می رفت، رجب صدایش می زد: علی جان! من طاقت دوریت رو ندارم. علی دستش را به طرف در حیاط دراز کرد، رجب صدایش زد: علی جان! صبر کن. بیا جلوی من راه برو می خوام تماشات کنم. علی جلوی خودش را گرفت تا گریه نکند. دور پدرش چرخید. رجب دست علی را گرفت و به طرف خودش کشید. سینه به سینه هم شدند. رجب گفت: آخ بابا! من می میرم دوری از تو. علی دستی به سر رجب کشید و خودش را از ...
شهید مدافع حرمی که نمی خواست شهید بشود!
پنجره برای خداحافظی آخر، تا مرا دید برایم دست تکان داد، گریه ام گرفت. پشت مسافرم آب ریختم و گفتم آب می ریزم که زود برگردی. ناهار را آماده می کنم تا بیایی. او رفت و دل من آرام نداشت. ساعت ها گذشت. با خودم می گفتم چرا بهروز زنگ نزد، چرا تماس نگرفت که بگوید برای ناهار چه می خواهد، ناهار را پختم و منتظر آمدنش نشستم. کمی بعد بهروز تماس گرفت و گفت فاطمه من دیگر رفتنی شدم. با خنده می گفت همه به ...
بیوگرافی بهرام افشاری و پدر و مادرش از تئاتر تا شهرت با عکس
متر است و حدود 85 کیلو وزن دارد. از دیگر مشخصات ظاهری این بازیگر می توان به چشم قهوه ای، موی مشکی و راست دست بودن اشاره کرد. خانواده بهرام افشاری خانواده بهرام افشاری کم جمعیت است و وی تنها تک فرزند خانواده می باشد. پدر و مادر این بازیگر در کودکی بهرام از هم جدا شدند، او در اینباره می گوید: مادرم زمانی که من دو سالم بود مرا به همراه پدرم رها کرد و رفت. پدرم هم بعد از مدتی ...
شکار سوژه های سرقت مقابل مدارس
...، مأموران در تحقیقات دریافتند، خودرو متعلق به مردی است که سابقه کیفری سرقت در پرونده خود دارد. بنابراین کارآگاهان در قراری سوری با حامد او را بازداشت کردند. مرد جوان در مواجهه با مدارک پلیسی به سرقت اعتراف کرد و گفت: سارق تکرو منزل بودم و بعد از آزادی هم چند موردی سرقت کردم. مدتی قبل در فضای مجازی با آناهیتا دوست شدم و او با ترغیب من از خانه اش فرار کرد و نزد من آمد. اوایل هزینه ...
شوهرم را کشتم چون وقتی یک روز سر زده رسیدم خانه دیدم..!
حدود یک هفته قبل بود که زن جوانی با مادرش تماس گرفت و از او خواست تا به خانه اش برود و بعد هم از او کمک خواست تا جسد همسرش را از خانه بیرون ببرند. زمانی که زن میانسال از این ماجرا باخبر شد به بهانه ای از منزل دخترش خارج و با پلیس تماس گرفت و ماجرای قتل شبانه دامادش را برملا کرد. بدین ترتیب بازپرس محمدجواد شفیعی و تیم بررسی صحنه جرم راهی محل شده و با جسد مرد جوان در حالی که داخل کیسه ...
این قاتل غیرتی شایسته اعدام نیست اما اعدام می شود / قتل ناموسی در صحنه ملاقات زن خیانتکار با مرد متاهل
تماس تصویری داشته است. با افشای این ماجرا ماموران به سراغ خانواده رامین رفتند و دریافتند وی متاهل بوده است. همسر رامین به ماموران گفت: شوهرم مهندس بود و وضع مالی خوبی داشت اما مدتی بود با زن جوانی به نام ستاره که 2 فرزند دوقلو داشت رابطه پنهانی برقرار کرده بود. ستاره مدام به همسرم زنگ می زد و آنها با هم صحبت می کردند. او زندگی مرا سیاه کرده بود تا اینکه شوهرم در خانه همان زن ...
رابطه شیطانی زن و مرد جوان با 20هزار تماس و پیامک غیراخلاقی
گفتم ،لازم نیست مرا بکشی! من خودم ،خودکشی می کنم!با این جمله ،طناب را برداشتم تا به کنار روستا بروم و آن جا خودم را دار بزنم! ولی در همین زمان مادرم زنگ زد و با گریه مرا منصرف کرد.بعد از این ماجرا به خانه رفتم و دراز کشیدم. هنوز مادرم گریه می کرد که ناگهان ایوب با چاقویی که در دست داشت، از راه رسید.گفتم اجازه بده پیام های همسرت را نشان بدهم ولی او خشمگین و عصبانی بود.طولی نکشید که باهم درگیر شدیم و ...
قصه عبرت آموز یک دزد!
توجهی به اطرافم نداشتم تا این که بالاخره باورم شد دیگر معتاد شده ام . چند بار مادرم با سختی های بسیار مرا در مراکز ترک اعتیاد بستری کرد اما فایده ای نداشت تا این که به خودم آمدم و با کمک یکی از دوستانم که مرا راهنمایی می کرد چند سال از چنگ مواد مخدر گریختم و در سن 30 سالگی به توصیه مادرم ازدواج کردم تا شاید مسیر درست زندگی را بیابم اما بعد از ازدواج دوباره دوستان هم بساطی ام به سراغم ...
مقتول چگونه دستور بخشش قاتلش را داد؟
به گزارش جهان نیوز به نقل از همشهری آنلاین، یکی از روزهای خردادماه سال 96 به پلیس اهواز خبر رسید که زنی که به تنهایی زندگی می کرد در خانه اش در منطقه چهارراه آبادان به قتل رسیده است. این خبر را نزدیکان این زن به پلیس خبر داده بودند. آنها بعد از آنکه او به تماس های شان جواب نداده بود نگران شده و به خانه اش رفته و در آنجا با پیکر بی جانش روبه رو شده بودند. بر بدن مقتول چندین جای بریدگی ...
خواستگاری 2 پسر از یک دختر ناخلف / من یک دخترم !
های پدرم، تیپ و قیافه ام را عوض کردم. در حالی که با پدر و مادرم مشکل جدی داشتم یکی از اقوام مرا برای پسرش خواستگاری کرد. باور نمی کردیم این خانواده اسم و رسم دار برای خواستگاری پا پیش بگذارند. خیلی خوشحال بودم و تصمیم گرفتم ازدواج کنم و سر و سامان بگیرم. خواستگاری برگزار شد و صحبت ها خیلی خوب پیش رفت. قرار شد برای برگزاری جلسه دوم و تعیین ...
قصاص، مجازات قاتلی که به خاطر رابطه پنهانی همسرش مرتکب قتل شد
از صدایش متوجه شدم دروغ می گوید. به خانه رفتم و دیدم همسرم دروغ گفته و در خانه است. او وضعیت مناسبی نداشت. همه جای خانه را گشتم. بعد متوجه شدم در توالت قفل است. در را شکستم و وارد شدم و دیدم مردی در خانه من است. آن مرد و همسرم را با چاقو زدم و بعد هم با پلیس تماس گرفتم. این دومین بار بود که زنم به من خیانت می کرد. همسرم یک بار پیش از این به خاطر رابطه نامشروع محکوم شده بود و من به خاطر بچه های ...
دست بیگانگان را از کشور کوتاه می کنیم
خانواده عزیزم، پدر و مادر مهربانم، خواهر و برادران خودم. طلب شهادت پدر و مادر عزیزم از اینکه شما را تنها گذاشتم و به جبهه رفتم از شما پوزش می خواهم و امیدوارم مرا ببخشید که شما را اذیت کردم. خودتان می دانید که من نه و نه خانه ای از شما نخواستم، به جز یک سنگ قبر و یک کفن شهادت که امیدوارم به آرزویم برسم. به همه اقوام و بستگان سلام مرا برسانید و بگویید که ان شاءالله به زودی پیروز ...