سایر منابع:
سایر خبرها
شهدا در برترین تجارت عالم برنده شدند
به من دادند و دیگر به من نگفتند که همسرت هم به شهادت رسیده است. همانطور که اشک می ریختم خواستم آلبوم عکس جبهه شهید را ببینم همان لحظه که البوم را آوردند و من صفحات را یکی یکی ورق می زدم عکس همسرم را دیدم و ناگهان همان لحظه صدای گریه نوزادم بلند شد گفتم محمد علی جان بابای تو که شهید نشده چرا گریه می کنی؟. گوشه حال مشغول نماز خواندن شدم در حال ربنا گفتن نماز بودم که یک نفر از داخل ...
خبر فوری/ خداحافظی با گواهینامه رانندگی از امروز ؟ | قانون جدید گواهینامه 1403 و قانون گواهینامه موتور ...
...> او جدیت رویکرد بنیاد XV را برجسته کرد خرداد وی درباره موضوع جوانی جمعیت گفت: در کمپین ملی لبخند مادر که از سال گذشته به طور رسمی در سراسر کشور آغاز شد، زوج هایی که در سال های 1401 و 1402 صاحب سومین فرزند خود شدند لبخند مادر را دریافت کردند. بسته ای که سطح لذت شما را تعیین می کند. دهقان یادآور شد: این طرح با 5 هزار بسته آغاز شد و هر سال افزایش می یابد. معاون اجتماعی بنیاد ...
فرمانده ای که پسرخاله صدام را اسیر کرده بود
وارد جبهه شدم. آن موقع کم سن و سال بودم و لباس خاکی اندازه من پیدا نمی شد، مجبور بودم همان سایز موجودی که هست را بپوشم. هرکجا پدرم می رفت من هم دنبالش می رفتم و اصلاً خبر نداشتم که پدرم فرمانده تیپ 18 جواد الائمه (ع) را برعهده دارد. با آنکه پدرم از لحاظ سواد تا سوم دبستان بیشتر درس نخوانده بود، ولی سواد علمی بالایی داشت و به قرآن و نهج البلاغه اشراف داشت و سخنرانی های قهاری برای رزمندگان داشت. تمام ...
کارگر فرودگاه مشهد و پاکدستی به رسم همسایگی
حقیقت این است که بی نیازی باید در وجود آدمی باشد. به جز این دنیا را هم داشته باشی باز احساس بی نیازی نخواهی داشت. این حکایت کارگر ساده دل و باصفای فرودگاه مشهد است که کیف پول مسافر عرب زبان و 70 میلیون پول داخل آن را به صاحبش برگردانده است. به گزارش روابط عمومی اداره کل فرودگاه های استان خراسان رضوی، به نقل از خبرگزاری فارس، بارها و بارها این جمله را شنیده بودم که بهترین قسمت انسانیت ...
میزبان کریم
.... خیلی زورم آمد، یک لحظه با خودم گفتم بدبختی از این بزرگ تر نیست که حرم بیایم و میهمان امام رضا (ع) نباشم، هی فکر می کردم که اگر درست نیت کرده بودم الان من هم آن داخل بودم و کنار ضریح عشق می کردم. پشت به ایوان مقصوره و پای دیوار ایستادم و با مشت به دیوار کوبیدم! گفتم غلط کردم امام رضا، من حواسم نبود، نمی فهمیدم، نمی دانستم، شما که می دانستید! شأن شما اجل از این است که ...
نمی توانیم نداریم
می خورد. دوباره چند پله تا حیاط دوم و باز از آنجا چند پله تا حیاط سوم. در انتهای حیاط سوم، یازده پله می خورد و به دستشویی می رسید. کلاس ما همان جا بود. من با بچه ها زندگی می کردم یعنی اولین ارتباط مؤثر و رسمی شما با این بچه ها در جایگاه معلمی بود که برای تدریس به میانشان آمده است؟ عمو خیاط: نه! من قبل از اینکه به عنوان یک معلم سر کلاس درس بروم، یک اتاق در محله ...
از تخته سیاه به پرده نقره ای؛ بازیگرانی که معلم بودند
...> حمیدی می گوید: من در سال های 52 تا 54 معلم بودم. آن زمان در در روستا بودیم و من هم مربی مهد کودک بودم و هم در یک پروژه با عنوان پیکار با بی سوادی به زنان و دختران جوان درس می دادم. آن زمان خودم در رشته اقتصاد تحصیل می کردم و هم زمان درس هم می دادم. حمیدی البته از آن مادرانی بوده که خیلی زود ازدواج کرده و بعد طعم مادر شدن را چشیده بودند و همین باعث شده بود که هم تحصیل کند، هم مادری و ...
جانشین کاپیتان استقلال: کاری به پرسپولیس نداریم!
اینطور بازی ها را جذاب تر می کند و تجربه خیلی خوبی بود. جو مرا اذیت نکرد، چون قبلاً در شرایط مشابه با حضور هواداران در مسابقات ازبکستان بازی کردم. حالا تیم شما باید چشم امید به بازی پرسپولیس- سپاهان داشته باشد. ، دروازه بان تیم فوتبال استقلال در واکنش به طرح این موضوع گفت: ما کاری به بازی حریف نداریم. ان شاءالله در این پنج فینال برنده و قهرمان می شویم. بیشتر بخوانید: هدیه استقلال به پرسپولیس در تبریز/ توقف بدموقع تیم نکونام مقابل تراکتور ...
پای درس ایثار | روایت ایران از زندگی در باغچه بان شهرضا
خوشحالم نمی کرد، اگر خوشحال بودند از صمیم قلب برایشان خوشحال می شدم، از سال 79 تا 84 به عنوان معلم پرورشی حق التدریس توانستم از سوی آموزش و پرورش استان عنوان معلم نمونه را کسب کنم و در دوران خدمتم ضمن یادگیری رشته کامپیوتر، فعالیت های موردنیاز مدرسه را انجام می دادم. جاوری با اشاره به اینکه تلخ وشیرین کار با کودکان استثنایی زیاد است، می گوید: شیرینی لحظه سخن گفتن یک دانش آموز ناشنوا را با ...
فقط یکی از معلم ها می داند
احترام به یک جایی ، یک روز این بچه به یک جایی می رسد! البته اگر شما رقیب فرزندان آن ها بودید ضمن احترام به هیچ جا شما به هیچ جا نمی رسیدید. عموها و عمه ها خیلی متأثر از رفتار پدر و مادر شما آینده شما را ترسیم می کردند و اگر شما را دوست داشتند می گفتند که این بچه خیلی باهوش است و ضمن احترام به مقام شامخ پدر ، یک روزی مثل پدرش یک چیزی می شود، اما اگر پدر شما و همسرش را دوست نداشتند، ضمن ...
در تربیت دینی فرزندتان، عجول نباشید!
زیر 7 سالتان، به وسایل دیگری بی اجازه دست نزده ، شما نباید درباره بد بودن دزدی با او صحبت کنید و حتی اگر مرتکب آن شد هم باز نباید از لفظ دزدی استفاده کنید و به همان بد بودن بی اجازه دست زدن به وسایل دیگران باید اکتفا کنید. درباره احکام دین مثل نماز، آموزش قرآن و حجاب هم باید به موقع عمل کنید و معمولا شروع همه این آموزش ها عملی است. یعنی کودک ابتدا تقلید می کند و سپس شما بُعد معرفتی احکام را برای او بیان می کنید. اگر این آموزش ها برای کودک شما زود باشد، احتمال اینکه از شما قبول نکند یا حتی از کل دین زده بشود، زیاد است! ...
حال خوب
نام بیمارستان که می آید ناخودآگاه در ذهن تمامی مردم کلید واژه های بستری، هزینه، دارو و ... نیز امتداد پیدا می کند. حال شما فکر کن که دکتر شیفت دستور بستری هم بدهد، انگار آسمان به زمین آمده و همانجا می نشینی و مبهوت، رفت وآمدهای همراهان دیگر بیماران را تماشا می کنی. شما را نمی دانم ولی این لحظات برای همه پدرها سخت است، استرس و حرف های مادر بچه، صحبت های دکتر، نگرانی از نوع بیماری و دودوتا چهارتا کردن ذهنی از میزان پول مورد نیاز در کنار هم، تشکیل دهنده یک سناریوی غم انگیز پدر فرزندی است. ...
استاد حقوق فرانسوی با سفر به فلسطین مسلمان شد
سال با فلسطینی ها کار کرده بود. وی افزود: من در مراکش با مسلمانان آشنا شدم و سپس به مسجدی در کازابلانکا رفتم. من در آن زمان سرگردان شده بودم و دینی نداشتم. رومانو ادامه داد: خیلی ناراحت و بدبخت بودم؛ بعد به فرانسه برگشتم و بعد از چندین سال به فلسطین رفتم و از الخلیل و نابلس دیدن کردم و به اردوگاه جنین که فلسطینی ها از من دعوت کردند رفتم. آن ها به من گفتند ما به شما کمک می ...
شهیدی که شاهد ترور رهبر انقلاب بود
تحمل دوری از تو را ندارم . پاسخ داد اگر معتاد یا خلافکار بودم و نمی توانستی سرت را بالا بگیری خوب بود؟ یا با افتخار بگویی که پسرم شهید شده است؟ با همین حرف هایش مرا به رفتنش راضی کرده بود. * پیکر مطهر شهید اسکندرلو را بوسیدم/ دلم گواهی می داد که فرزندم میان شهداست پدر شهید: در طول مدتی که از داریوش بی خبر بودم، همکارانم بسیار ملاحضه حال من را می کردند. از طرف اداره یک ماشین ...
شیطان با نقاب خواستگار
به آنها نزدیک می شوم و بعد از پایان کارهای اداری پرونده، از مادر و دختر می خواهم تا علت حضورشان در اداره چهارم پلیس آگاهی را که اداره رسیدگی به پرونده های فقدانی است، برایم توضیح بدهند. مادر آهی می کشد و می گوید یک ماه است که به خاطر این خانم خواب و خوراک نداریم، آبروی مان رفته و همسرم مرا مقصر می داند و فکر می کند به خاطر بی توجهی و نظارت ضعیف من این اتفاقات برای دخترمان افتاده است.به خدا ...
فراتر از تکلیف
توضیح داد که کلاس هایشان با کلاس های رشته های نظری چه تفاوتی دارد و چگونه هر کلاس توسط یک سرپرست رشته و یک استادیار اداره می شود و هرکدام چه کارهایی انجام می دهند. همکار و همراهش، خانم مناجاتی را معرفی کرد. گفت الان که من و شما باهم صحبت می کنیم، خانم مناجاتی سر کلاس کنار بچه ها هستند. از علاقه و موفقیت دانش آموزانش در این رشته گفت و تک تک آن ها را مثال زد که الان هرکدام مشغول چه کاری ...
روایت جهاد و خدمتی که زیر سایه معلمی قد کشید + عکس
...> نقطه عطف ورود به حوزه قرآن؛ از حرم امام رضا(ع) پیش از انقلاب با جلسات قرآن آشنایی داشتم اما بعد از انقلاب با وجود اینکه معلم مقطع دبیرستان بودم و رشته تخصصی ام دینی و قرآن و عربی بود در روخوانی قرآن ضعف داشتم. حدود سال 1378 سفری به مشهد داشتم، هر شب در کنار پنجره فولاد بیماران و معلولان زیادی می دیدم که به امام رضا(ع) دخیل بسته اند، به جای خود بیشتر برای آنها دعا می کردم احساس می کردم ...
کلاس این آقا معلم در مدرسه تشکیل نمی شود
.... ساعت مطالعات اجتماعی در کلاس شما چطور می گذرد؟ از 15 سال پیش پروژه آموزشی با عنوان از سواد مدرسه ای تا سواد زندگی را شروع کردم. در این طرح سعی کردم هر درس و موضوع کتاب را که تدریس می کنم، بخش عملی و نمود اجتماعی را با بچه ها تجربه کنم تا آنان با مفاهیم مورد نیاز برای یک زندگی عملی در خانه و جامعه آشنا شوند. به عنوان مثال هفته گذشته بچه های روستای نوریاب در شهرستان پاوه استان کرمانشاه ...
اتفاقی معلم نشدم
؛ یعنی چه که بچه نباید خیلی اهل درس ومشق و مدرسه باشد.این درحالی است که با وجود چنین موضعی به معلمی علاقه مند بودم و آن را به عنوان تنها حرفه و شغل حرفه ای ام انتخاب کردم و همین حالا هم گاهی با خودم فکر می کنم اگر معلم نمی شدم، واقعا چه کاری باید انجام می دادم. موضوع جالب شد! یعنی شما خیلی با درس و مدرسه، حتی در دوران کودکی خیلی رفیق و مانوس نبوده اید اما شغل معلمی را با علاقه و هدف انتخاب ...
دعای خیر عباس میرزا در حق ناصرالدین شاه یک ساله: پنجاه سال خوشی ها ببیند
ولیعهدی از خاندان او خارج نخواهد شد. اما در این میان، چند نامه ی غیر رسمی از او به جامانده که خطاب به عروس ارشدش (مهدعلیای آینده و مادر ناصرالدین شاه) نوشته است. او در این نامه ها ضمن احوال پرسی های رایج، در حق نور چشم و نوه اش ناصرالدین میرزا دعا کرده که پنجاه سال سلطنت کند! او در دستخطی به ملکه جهان مادر ناصرالدین شاه (مهدعلیا) چنین می نویسد: نور چشم عزیزم ملکه جهان گلین خانم کاغذ شما ...
روز معلم و پاسداشت حق بزرگ آموختن + فیلم
مدرسه علاقه مند شوم و هر روز بر علاقه ام افزوده شود. معلم مهربان کلاس اول الف، نه تنها با من بلکه با همه بچه های کلاس مهربان بود، به جرات می توانم بگویم با وجود اینکه خیلی از ما بزرگتر بود، اما از دوستان صمیمی ما دانش آموزان بود، همیشه در کلاس می گفت من 2 تا دختر دارم و شما بچه های کلاس هم دخترانم هستید و دوست دارم در کنار باسوادشدن و یادگرفتن خواندن و نوشتن، مهارت زندگی را هم یاد ...
رشد شناختی بچه ها بعد از شرکت در کلاس کتابخوانی مدرسه شگفت انگیز بود/ بچه ها را خوب بشنوید
دو یا سه کتاب در برنامه گنجانده بودم و برای بچه ها می خواندم. در پایان سال تفاوت بچه هایی که در این کلاس حضور داشتند و برای آن ها کتاب خوانده شده بود با بچه های دیگر کاملاً مشخص بود: با توجه به نوع برخورد، گفت وگو و همدلی هایشان با یکدیگر. به همین خاطر از سوی شیفت مخالف همان مدرسه دعوت شدم تا به صورت تخصصی برای دانش آموزان کلاس اول تا ششم، کتاب بخوانم و از آنجا معلم کتابخوانی شکل گرفت. علاقه و ...
تلخ ترین خاطره ام مربوط به دانش آموز نخبه ای بود که او را مشغول تزریق مواد دیدم
.... ریاضی، علمی برای همه عرصه های زندگی عزیزی سال هاست که ریاضی درس می دهد با چنان اشتیاقی از ریاضی حرف می زند و آن را مادر همه دانش ها می داند و از آن به عنوان مهارتی برای همه عرصه های زندگی یاد می کند که من می مانم چرا که تا به حال به این مقوله، از این زاویه نگاه نکرده بودم. او می گوید: همیشه به شاگردانم گوشزد می کنم که فهمیدن ریاضی، برای درک همه ی عرصه های ...
دبیر فرهنگ و هنر
کارهایی محبت میان معلم و شاگرد زیاد می شود، نیازهای بچه ها برطرف می شود و در برابر آسیب ها محافظتشان می کند. می گوید: یک زمان در مدرسه ای تدریس می کردم که پوشش خاصی برای بچه ها اجبار بود. آن اوایل ورودم می گفتم عجب مدرسه خوبی! چه مراسم هایی! چه طرح هایی! تا اینکه یک بار قرار شد تا با یکی از دانش آموزانم به جلسه برویم. زمانی که می خواست سوار ماشین شود، باورم نمی شد که با چنین پوششی آمده ...
کلاس انشا سنگ بنای نوشتن و خواندن است/ جور مردم شهر را در کتابخوانی می کشم
کتاب می خرید و شاید مشوق اصلی من مرحوم مادرم بود؛ پدر و مادرم هر دو معلم قرآن بودند و همیشه دوست داشتند علاوه بر خواندن قرآن، کتاب های دیگری را هم من با صدای بلند بلند برایشان بخوانم و این روش خوبی برای تشویق من به کتابخوانی بود. -آیا پدرومادرهای نسل امروز به خواندن کتاب فرزندانشان اهمیت می دهند؟ به نقش مادر به عنوان اصلی ترین فاکتور علاقه بچه ها به خواندن کتاب باید کرد و ...
اسبقیان: وضعیت سرپرستی در فدراسیون ها را جمع می کنیم
فو و هنرهای رزمی اظهار داشت: از همه کسانی که به بنده رای دادند و ندادند، تقدیر و تشکر می کنم. از همین جا از همه اساتید خواهش می کنم با فدراسیون و همکاری و همراهی داشته باشند و بنده را به عنوان شاگرد کوچک کمک کنند. از شما کمک می خواهم تا رزم ایرانی را در آسیا به نام جمهوری اسلامی ثبت کنیم و یک برند برای جمهوری اسلامی باشد. از اعتماد اعضای مجمع تشکر می کنم و باز هم در خواست کمک و همراهی برای رسیدن ...
تقی توکی؛ صاحب کبریت توکلی و رویا های صنعتی یک پان ایرانیست تبریزی
ارزشمند از قوطی های کبریت توکلی که شهریور امسال صد ساله می شود، چشم نوازی می کرد؛ همان قوطی های کوچکی که روی آن ها نوشته بود کبریت بی خطر و شاید به استناد همین تضمین کتبی، چند نسل از ما ایرانیان، در سال های کودکی خود، خیال آن داشتیم که دور از چشم پدر و مادر، یک قوطی کبریت در جیب داشته باشیم و از سرکنجکاوی و بی قیدی چیزی را به آتش بکشیم. کبریت توکلی نه تن ها بی خطر بود، بلکه منشاء خیرات ...
کربلا، سرلوحه آزادگی جوانان در جنگ
.... درست است که حق شما عزیزان را بجا نیاوردم ولی امیدوارم که همگی مرا عفو فرمائید. العفو حسن و من العلماء احسن در دعاها، زیارت حضرت معصومه (س) و مسجد جمکران، بنده حقیر را هم دعا کنید و در خلوتگاه اش، برای پیروزی اسلام دعا فرمائید. سعی کنید در مقابل دشمنان انقلاب اسلامی و خائنین خون شهداء متحد شوید و جلسه هایتان را پر شکوه تر گردانید . پدرو مادر بزرگوارم؛ سالیان سال ...
معلمی که کلاس درس را به مسجد بُرد
نگاه دخترها. صدا و چشمان خانم معلم پر است از حس ِ دل انگیز دوستی و صمیمت، و بچه ها اُنس دارند به این رفتار و کلام. کبری فریدونی زاده(شگرد) دارای بیست سال سابقه کار در آموزش و پرورش و معلم ریاضیِ ناحیه سه اهواز است. او در گفت وگو با فارس اظهار کرد: دانش آموزان را مثل بچه های خودم می دانم و سعی می کنم در حد توانم برای یادگیری آنها وقت بگذارم. به دلیل علاقه ی وافری که به تدریس درس ...
شوهرم را دوست دارم، اما می خواهد طلاقم بدهد!
.... *بچه هم دارید؟ پسرمان یک سال دارد. به شوهرم گفتم بچه را می برم، قبول کرد. با اینکه بچه را خیلی دوست دارد اما تصمیمش برای جدایی جدی است که قبول کرد بچه را هم به من بدهد. *مهریه چطور؟ مهریه را هم از او خواستم. قبول کرد بدهد. او راهی برای اینکه من به خانه برگردم برایم باز نگذاشته است. من نمی خواهم جدا شوم. شوهرم را دوست دارم. *فکر نمی کنی باید تلاش کنی به سبک جدید زندگی عادت کنی؟ من نمی توانم بیشتر از این خودم را تغییر بدهم. ...