سایر منابع:
سایر خبرها
قیام حسینی، فرار از فاجعه همراه با فریاد بلند بود
ما از آن بی خبریم، یا اینکه تقیه می کرد، به هر حال ما دلایل ایشان را نمی دانیم. لذا سید بن طاووس هیچ پست حکومتی را قبول نکرد، بعدا کتابی نوشت به نام کشف المحجه لثمره المهجه که مضمون آن وصیت وی به پسرش است. وی در این کتاب خطاب به پسرش می گوید در دیدار با آن وزیر گفتم که شریف مرتضی و سید رضی که در خدمت حکومت بودند، حتما میان خود و خدایشان عذری داشته اند، در واقع این حرف را از سر تقیه زدم، چون از آن ...
داستان زندگی مردی که اعتیاد را شکست داد
دوات آنلاین - مردی که به خاطر اعتیاد تمام زندگی اش را از دست داده اما بالاخره توانسته است به زندگی بازگردد با مراجعه به مرکز مشاوره پلیس خراسان رضوی داستان زندگی اش را این طور تعریف کرد: خسته شده بودم. از خودم بدم می آمد. صبح تا شب سگ دو می زدم تا بتوانم خرجی مواد لعنتی ام را جور کنم. از گلوی زن و بچه ام میزدم و مثلا می خواستم خودم را بسازم. روزی که همسرم دادخواست طلاق داد فکر می کردم ...
به سوی جانان
. مفت و مجانی خدمت می کنند آن هم با ذوق . اینها حساب و کتاب شان جای دیگری است. این جمله را یک فلافل فروش دوره گرد می گوید. اهل آبادان است. داستان عجیبی دارد. با لهجه شیرین آبادانی و گرم صحبت می کند، با جزئیات تمام. سال پیش بیکار بوده، برای اربعین آن سال نقشه می کشد، خلاصه چند روز قبل از اربعین نیت می کند که اگر جایی به او کار بدهند و هزینه سفر فراهم شود برود کربلا: معتاد بودم . ...
و قتی خشو نت جای گذشت ر ا می گیر د
فلافل بخورم. ساندویچی شروع کرد به شوخی و مدام از مادرم می گفت. گفتم شوخی نکند و او ول کن ماجرا نبود و به مادرم نسبت های بد می داد. عصبانی شدم و شیشه نوشابه ای شکستم و تهدیدش کردم. فکر کردم جا می خورد و عذرخواهی می کند ولی او عصبانی شد و به سمتم حمله کرد. او مرا به زمین انداخت و کتکم زد. از ترس شیشه را به گردنش زدم. یک لحظه دیدم کل بدنش خونی است. آن هایی که شاهد ماجرا بودند مرا گرفتند و به پلیس زنگ ...
مردی با تبر زنش را تکه تکه کرد!
16 ساله وی که تنها شاهد جنایت بود، پرداختند. وی به افسر تحقیق گفت: پدر و مادرم با هم مشاجره و اختلاف داشتند. شب گذشته من و مادرم در خانه بودیم و پدرم برای دیدار یکی از اعضای خانواده اش رفته بود. ساعت 7 صبح روز بعد به خانه بازگشت و سراغ مادرم که خوابیده بود، رفت و داد و بیداد راه انداخت. پدرم عصبانی بود و تبر و چاقو به دست داشت . او بی رحمانه به جان مادرم افتاد . با ضربه های تبر و چاقو ...
چرا پیداکردن دوستان صمیمی بعد از 30سالگی دشوار است؟
...، اما هنوز مطمئن نیست بتواند فهرست دعوتی های مهمانی اش را کامل پر کند. او می گوید فهرستی که تهیه کرده بودم شامل دوستانی بود از دوران هایی در زندگی ام که بیشترین دوست ها را داشتم، یعنی دوران دبیرستان و شغل اولم . رابرت گلووِر روان درمان گر در بلِویوِ واشنگتن بعد از طلاق در چهل سالگی فهمید، در سال هایی که سرگرم کار و خانواده بوده، فهرست دوستانش بی سروصدا کوچک و کوچک تر شده است. دکتر ...
قتل پسر دایی به خاطر جوجه کباب
کنم با تکه شیشه شکسته تهدیدش کردم و از لای در به او ضربه زدم. مطمئن نیستم به شکم او خورده باشد. وقتی او را به بیمارستان بردند، بلافاصله به کلانتری رفتم و در حالی که ماجرای درگیری را توضیح می دادم، خبر دادند فوت کرده است. شوکه شده بودم، فکر نمی کردم ضربه کاری باشد و منجر به قتل او شود. بعد از توضیحات متهم، پدربزرگ او به پلیس گفت: دخترم سال هاست فلج است و روی صندلی چرخدار زندگی اش را ...
امام حسین اینجوری است؛ به آدم عزت می دهد
هوایمان را داشته باشد، که برایمان دعا کند . رو به حرم ایستادم، حرف هایی را که از داوود یاد گرفته بودم گفتم. به حرم نگاه کردم و چندبار با فاصله پلک زدم، خواستم اینجور از آن صحنه زیبا برای خودم عکس گرفته باشم. مرتضی چند متری را رو به حرم و عقب عقب آمد. خیلی ها کنار خیابان ایستاده بودند، برای بدرقه آمده بودند. یکی مدام و بلند می گفت: علی صحه زوار الحسین، صلو علی محمد و آل محمد . یعنی برای سلامتی زائران ...
ناگفته های همسر علی اشرف درویشیان
سراغ ماشین تحریری که آن را پنهان کرده بودیم رفتم و آنها را تایپ کردم و به نشر شبگیر سپردم. حدود یک ماه بعد کتاب آماده شده را تحویل گرفتم و به همراه کتاب هایی که به خواست علی اشرف برای او و هم بندهایش خریده بودم به زندان رفتم. کتاب را که از پشت شیشه به او نشان دادم، آنقدر خوشحال شد که هنوز هم چهره اش در خاطرم مانده است. اغلب خرید چه نوع کتاب هایی را از شما می خواست؟ کتاب های روز ادبیات ...
ماجرای مسلمان شدن بانوی اسکاتلندی/زینب ثانی: هرکجا می روم از اربعین می گویم
مقطع فوق لیسانس ادبیات مدرن اروپا خواندم. دیپلم حقوق دارم و همچنین مدرک تدریس دوره راهنمایی هم دارم. * فرآیند مسلمان شدن شما چگونه بود؟ من رسماً دینی نداشتم. هنگامی که به آلمان رفتم، در مورد دین مسیحیت اطلاعاتی یافتم. پس از ورود به دانشگاه در مورد دین یهود آگاهی پیدا کردم چرا که تعدادی دوست یهودی داشتم. چند سال پیش دختر بزرگم که اکنون سیزده ساله است و آن موقع 10ساله بود، ش ...
روایت خواندنی نوراللهیان از عزاداری امام حسین(ع) در میان ملل مختلف
جاکارتای اندونزی به میزبانمان گفتم که دلم می خواهد به جلسه ای بروم که مقتل خوانی باشد تماس گرفتند و گفتند شیعیان سالن وزارت کشاورزی را اجاره کرده اند. آنجا از حیث جمعیت بزرگترین کشور اسلامی جهان است. من به آن سالن رفتم و روحانی آنها نزدیک به دو ساعت و نیم به زبان مالایی مقتل خوانی کرد و جمعیت حاضر مثل ابر بهار در سالن گریه می کردند. من نوارش را هم دارم که در دوشنبه تاجیکستان آقای تورجان زاده ...
پرونده های قتل های سریالی در ایران
تقریبا هشت ریال از من گرفته بود و وعده کارهای خلاف اخلاق می داد تا اینکه چند روز قبل از ماه رمضان او را در مسجدشاه دیدم و به او گفتم تاکنون مبلغی پول گرفته ای اما من چیزی نفهمیده ام بیا با هم برویم و من چهار ریال دیگر به تو خواهم داد. آن پسر راضی شد و همراه من آمد تا از دروازه ماشین بیرون رفتیم او را به خرابه شترخان بردم و ناگهان با مشت به پهلوی او زدم به وی تعرض کردم و چون خیال می کردم اگر به هوش ...
شورای شهر نتوانسته ثبات نسبی در شهر ایجاد کند/ هاشمی می تواند شهردار شود/ اعضای لیست امید بابت تبلیغات ...
تلاش کردم یک رزومه شاخص از آقای اعطا پیدا نکردم، یعنی اینکه قبل از شورای پنجم یک کار شاخص سیاسی و اجتماعی در رسانه ها از شما سراغ نداریم. فکر می کردید علی اعطا یک روز عضو شورای کلانشهر تهران شود و الان در جایگاه سخنگویی اینجا بنشیند و پاسخگویی افکار عمومی باشد؟ من در دوره پیش از عضویت در شورا به مدت سه سال و نیم مشاور دبیر شورای عالی شهرسازی و معماری ایران بودم. این شورا در واقع در رابطه ...
فرهنگی به وسعت نقشه های فرش
از آنها بهره مند شدم. الان اگر فرش های این افراد باشد در زمرۀ عتیقه و قیمتی هستند. من شماره تلفن این افراد را پیدا کردم و به آنها زنگ زدم و رفتم پیششان و گفتم شاگرد هنرستان بودم و می خواهم کار کنم. آدمهای آن دوره طرز فکر مردمی تری نسبت به حالا داشتند و درحالی که انواع و اقسام نقشه های فرش را داشتند اما وقتی می دیدند یک نفر تازه شروع کرده دستش را می گرفتند و حمایتش می کردند تا به جایی برسد و دست من ...
رمزگشایی از مراودات برجامی اروپا و کاخ سفید/ اربعین؛ قرارگاه تشکیل لشکر 25 میلیونی
که یکی از روزهای عاشورا در خانه مشغول نقاشی بودم. بوم بود و من و قلم ها. هنگام کار مادرم وارد شد و از اینکه دید مشغول کارم عصبانی شد و گفت که روز عاشورا همه دنبال عزاداری امام حسین(ع) هستند و تو این جا نقاشی می کشی. بلند شو برو حسینیه. مادرم این را گفت و با رنجش بیرون رفت تا در مراسم عزاداری و روضه خوانیش شرکت کند. همسرم او را همراهی کرد و به اتفاق به حسینیه ارشاد رفتند تا پای سخنان خانم کاتوزیان ...
عملکرد آخوندی مناسب نبود
حساب نیاید مملکت به سامان نمی رسد. مبنای تصمیمات نیز باید عقلایی و علمی باشد. در اول صحبت هم گفتم که سلیقه ای نمی توان مملکت را اداره کرد. حاکمیت اعم از دولت، مجلس، قوه قضاییه و نهادها و بنیان ها باید با مردم صادق باشند، رک بگویند و شفاف برخورد کنند. این مقدمه این است که دولت بتواند با فساد و تبعیض مبارزه کند؛ متاسفانه فساد و تبعیض در کشور اپیدمی شده و این دو سم مهلک توسعه هستند. ...
ازدواج کودک یا معامله ی کودک: پاسخی به کیهان
شرح نمی دهد و تحلیلی روی آن صورت نمی گیرد. یکسری جامعه شناش بی طرف را بنشانند تا من را متقاعد کنند طبق این آمار دست از این طرح بکشیم. در یکی از نشست های مخالفان طرح که صحبت می کردم گفتم من در مجلس تصمیم گیری نمی کنم من به حاشیه های شهر رفتم و حضور دارم، فکر می کردم تنها مناطقی که در مرز ایران هستند و با مشکلات فراوانی روبرو هستند درگیر این موضوع باشند، ولی بعد از آن گزارش های مستندی را خبرنگاران ...
قطعه قطعه کردن همسر به خاطر مهریه!
. تبر و چاقو برداشتم و به خانه رفتم. زنم خوابیده بود که بالای سرش رفتم و بیدارش کردم. به او گفتم چرا مهریه اش را خواسته و حساب بانکی ام را مسدود کرده است، اگر طلاق می خواهد باید مهریه اش را ببخشد و توافقی جدا شویم. با شدت گرفتن دعوا، کتکش زدم و بعد با تبر و چاقویی که داشتم بیش از 14 ضربه به بدن او زدم که فوت کرد. متهم به قتل بعد از بازسازی صحنه قتل، دو روز پیش روانه زندان شد. برادر مقتول ...
کارگردان لس آنجلس-تهران : قرار بود ژرار دوپاردیو به جای پرویز پرستویی در این فیلم بازی کند
متفاوتی را تجربه کند و خودش را محک بزند. سال ها چه به عنوان بازیگر و چه به عنوان کارگردان در فضای سینمای اجتماعی فعال بودید این که به یکباره سراغ ساخت اثری متفاوت در فضای فانتزی با رگه هایی از کمدی می روید چقدر به این نکته ای که گفتم برمی گردد یا نه دلیلی دیگری داشت؟ قطعا کار متفاوتی را تجربه کردم اما این به آن معنا نیست که برای محک زدن خودم به سراغ این کار رفتم. وقتی کارگردان هستی باید قصه ...
قطعه قطعه کردن همسر به خاطر مهریه!
بود که بالای سرش رفتم و بیدارش کردم. به او گفتم چرا مهریه اش را خواسته و حساب بانکی ام را مسدود کرده است، اگر طلاق می خواهد باید مهریه اش را ببخشد و توافقی جدا شویم. با شدت گرفتن دعوا، کتکش زدم و بعد با تبر و چاقویی که داشتم بیش از 14 ضربه به بدن او زدم که فوت کرد. متهم به قتل بعد از بازسازی صحنه قتل، دو روز پیش روانه زندان شد. برادر مقتول گفت: دامادمان کارمند اداره آتش نشانی است. او از ...
خاطرات خواندنی یک خلبان اف 4 در کتیبه ای برآسمان
قدر طولانی نیست که بنزین کم بیاورم. با خودم گفتم: فوقش می روم پایگاه کرمانشاه می نشینم. رفتم به طرفِ تَنگابِ نو. از مرز رد شدم و هدف ها را پیدا کردم. شیرجه رفتم و یکی یکی زدمشان. موقع برگشت، موشک های سام . 6 عراقی فعال شدند. موشک اول را که دیدم، شاخ به شاخ رفتم به سمتش. به سی متری اش که رسیدم، ناگهان به سمتِ چپ مانور کردم. مانورم به قدری شدید بود که در اثر فشارِ جی " بِلَک اُوت " شدم (چشمم سیاه ...
امام حسین (ع) به محمود سلاخ امان داد
دعوا پایم بدجوری چاقو خورد؛ طوری که می خواستند قطعش کنند. خیلی پریشان بودم. احساس بدی داشتم. از خانه بیرون نمی رفتم تا کسی مرا نبیند. چون خیلی افت داشت. نمی توانستم تصور کنم آن همه برو بیا یک دفعه تمام شد. یک روز نیمه های شب لنگان لنگان در کوچه پس کوچه ها پرسه می زدم که دیدم خانه یکی از اهالی روضه است. در دلم گفتم: این ها هم بیکارند. شاه نمی گذارد روضه بگیرند ولی خودشان را به هر دری می زنند تا مجلس ...
مرد آتش نشان زنش را با تبر تکه تکه کرد
دخترمان که 16 ساله است منصرف شدیم . او بعد از دیدار خانواده اش در تهران، مهریه 500 سکه ای اش را اجرا گذاشت. همسرم حساب بانکی ام را با حکم قضایی مسدود کرده بود و از این کار همسرم عصبانی بودم و تصمیم به کشتن او گرفتم. قاتل ادامه داد: تبر و چاقو برداشتم و به خانه رفتم. زنم خوابیده بود که بالای سرش رفته و بیدارش کردم. به او گفتم چرا مهریه اش را خواسته و حساب بانکی ام را مسدود کرده است. اگر طلاق می خواهد ...
وقتی تسلیم خداوند می شوید، آرامش می یابید
، در مقطع لیسانس مدرک فلسفه و زبان ها را گرفتم و در مقطع فوق لیسانس ادبیات مدرن اروپا خواندم. دیپلم حقوق دارم و همچنین مدرک تدریس دوره راهنمایی هم دارم. * فرآیند مسلمان شدن شما چگونه بود؟ من رسماً دینی نداشتم. هنگامی که به آلمان رفتم، در مورد دین مسیحیت اطلاعاتی یافتم. پس از ورود به دانشگاه در مورد دین یهود آگاهی پیدا کردم چرا که تعدادی دوست یهودی داشتم. چند سال پیش دختر بزرگم ...
مسافران تنها در جاده مسدود خشونت و تجاوز
است چه مشروع باشد و چه غیرمشروع. در رابطه با تجاوزات اگر قربانی متأهل باشد گناه متوجه اوست و امکان طلاق وجود دارد، اگر دختر خانواده باشد به عنوان فردی که آبروی خانواده را از بین برده در نظر گرفته می شود. در چنین شرایطی که قربانی مقصر است سکوت بهترین راه چاره در نظر گرفته می شود. باید تلاش کرد تا تقصیر متوجه فرد متجاوز و نه قربانی گردد. لیلا ارشد(مددکار اجتماعی و مؤسس مرکز خانه خورشید): در ...
قطعه قطعه کردن همسر به خاطر مهریه!
. تبر و چاقو برداشتم و به خانه رفتم. زنم خوابیده بود که بالای سرش رفتم و بیدارش کردم. به او گفتم چرا مهریه اش را خواسته و حساب بانکی ام را مسدود کرده است، اگر طلاق می خواهد باید مهریه اش را ببخشد و توافقی جدا شویم. با شدت گرفتن دعوا، کتکش زدم و بعد با تبر و چاقویی که داشتم بیش از 14 ضربه به بدن او زدم که فوت کرد. متهم به قتل بعد از بازسازی صحنه قتل، دو روز پیش روانه زندان شد. برادر مقتول ...
حرکت در دریای اربعین اختیاری نیست/ مسیر پیاده روی نمایی از حکومت امام زمان(عج)
. همان طور که گفتم این هم بهانه ای است که حس کنی تو را به خدا نزدیک می کند، حتی اگر هیچ چیزی نگیری، همین که می آیی زیر این خیمه یک چرخی می زنیم و می روی... . آقا فاضل شهردوست، پسر ایرج است. از او درباره تحلیلش درباره پیاده روی اربعین می پرسم. جواب یک جوان 24 ساله هم شنیدنی است: امام حسین علیه السلام یک عشق آسمانی حساب می شود، ولی اگر به اندازه عشق زمینی حضرت را دوست داشته باشیم برای ما کفایت می ...
قطعه قطعه کردن همسر به خاطر مهریه!
خوابیده بود که بالای سرش رفتم و بیدارش کردم. به او گفتم چرا مهریه اش را خواسته و حساب بانکی ام را مسدود کرده است، اگر طلاق می خواهد باید مهریه اش را ببخشد و توافقی جدا شویم. با شدت گرفتن دعوا، کتکش زدم و بعد با تبر و چاقویی که داشتم بیش از 14 ضربه به بدن او زدم که فوت کرد. متهم به قتل بعد از بازسازی صحنه قتل، دو روز پیش روانه زندان شد. برادر مقتول گفت: دامادمان کارمند اداره آتش نشانی است. او ...
کلاهبردارانی که ذوق زده تان می کنند
داوودی می گوید: خوشبختانه بخت با من یار بود و همسرم متوجه این مسئله شد و به جای تایید واریزی مبلغ خروج از حساب را زد و این سارقین نتوانستند به هدف شان برسند. اما اگر من تنها بودم آنقدر هیجان گرفتن جایزه خیالی ام را داشتم که به طور حتم پولم را از دست می دادم. کلاهبرداری حتی از داخل زندان! بار ها درباره کلاهبرداری تلفنی و پیامکی و اینکه مردم نسبت به جملات فریب دهنده مانند اینکه ...