سه شنبه ۲۹ خردادساعت ۰۳:۲۳Jun 2024 18
جستجوی پیشرفته
بیتوته ۱۳۹۸/۰۴/۱۰ - ۱۷:۴۹

دختری که روزگارم را سیاه کرد!

خون جلوی چشمانم را گرفته بود! اسلحه وینچستر را از زیر پله ها بیرون کشیدم ، مادرم که چهره غضبناکم را دید فهمید که می خواهم خون و خونریزی راه بیندازم! او به اتفاق شوهر خواهرم به دست و پایم افتاد تا اسلحه را از من بگیرد ولی من چیزی نمی فهمیدم اسلحه را از دست مادرم رها کردم و برای گرفتن چاقوی ضامن دار ... ... ادامه خبر

جستجوگر خبر فارسی، بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است (قانون تجارت الکترونیک). برای مشاهده متن خبری که جستجو کرده‌اید، "ادامه خبر" را زده، وارد سایت منتشر کننده شوید (بیشتر بدانید ...)