سایر منابع:
سایر خبرها
افشاگری های تازه علیه سیروان خسروی این بار در ارتباط با بهنام صفوی!
دارمش ) فرمودید گزارش رو دیدم تشکر می کنم مورد تایید بنده ست پخشش کنید . من همین الان ویس شمارو بذارم تو صفحه ام همه متوجه میشن که من هر چی گفتم کامل با شما هماهنگ شده بوده . در مورد اون دوستان خواننده هم همین الان می تونم حرف هایی که از بی معرفتی هاشون زدید رو بذارم تو صفحه ام ( همین الان هم دارمش ) که حسابم با اونا هم صاف بشه . اما آقا من این کارو نمی کنم . بهنام روی تخت ...
طنز درمانی
... خلاصه که فکر کردم، فکر کردم، گفتم حداقل خودمون به فکر خودمون باشیم ، حالا میگم بهتون. به نوبهٔ خودم همهٔ شما رو توصیه می کنم به تقوای الهی.. نه نه، یعنی می خواستم بگم طنز درمانی. پوزخند نزن آقای محترم، بله همین شما که کُت شلوار طوسی پوشیدی. مسئولین که رسیدگی نمی کنن، بلایای طبیعی و غیر طبیعی هم که از چهار جهتم راه ببستند، یه قمار بازم که اون سر دنیا نشسته ولی همش یه سُکی ...
گفت وگویی خواندنی با زن تاکسی دار گچسارانی: دوست دارم خانم ها به زن بودنشان و به توانایی هایشان افتخار ...
. الان نمیتونم وارد ایستگاه تاکسی بشم. رئیس قبلی تاکسی رانی می گفت راننده های ما شوخی های بی جا می کنند؛ در صورتی که این کاملاً غیرمنطقیه. حالا من خانم را اجازه ندن اونجا کار کنم، مگه خانواده و دخترهای مردم از تاکسی استفاده نمی کنن؟ اینجا یه محل عمومیه، جای خوبی برای شوخی های نامناسب نیست. چرا بخاطر یه دلیل غیرمنطقی و غیرواقعی من عقب بکشم؟ من به رئیس تاکسی رانی گفتم متاسفم که شما رو در این سمت ...
جدیدترین آهنگ های دی ماه 98 + متن آهنگ و لینک دانلود
موسیقی یکی از ابزارهای آرامش بخشی هست که همه افراد در هر موقعیتی که باشند کم و بیش به سراغ اون میرند تا چند لحظه ای رو در آرامش سپری کنند و با نوای موسیقی و یا ترانه ی آن احساس بهتری پیدا کنند. اگر شما هم اهل گوش دادن به ترانه و موسیقی باشید، احتمالا تمایل دارید جدیدترین و به روز ترین آهنگ هایی که در هر ماه و یا در هر فصل از سال، توسط خواننده ها منتشر میشه رو گوش بدید. در ادامه با ...
معنای مفقودالاثر شدن را با فقدان محمد فهمیدم
بشاش و شاد زبانزد بود. محمد می گفت حواستان باشد که اسراف نکنید. رزمنده ها در جبهه به خیلی وسیله و امکانات نیاز دارند. آخرین باری که می خواست برود انگشت من را گذاشت رو جوهر و نامه را مهر کرد بعد با دستش زد به پشتم و گفت: می خواهم مادر شهیدت کنم! گفتم: من لیاقت ندارم! گفت: چرا لیاقتش را داری ننه. تو به من شیر دادی. تو من را بزرگ کردی. تو لیاقتش را داری. به او می گفتم: برو جبهه، اما نگو که ...
هواداران: یه دیپلماسی ورزشی چیه؟ اونم نداریم!
یک هوادار: نباید می ذاشتیم بفهمند هنوز یه دلخوشی واسمون مونده! یک مسئول: فقط ما نیستیم که داریم سعی می کنیم جلوی شادی تون رو بگیریم! یک مسئول دیگر: بیاید قید ای اف سی رو بزنیم و واسه خودمون یه کی اف سی راه بندازیم! ای اف سی: چطور اون موقع که می گفتم پنج ستاره من کیه؟ می گفتید: ماییم، ماییم! مجری برنامه های ای اف سی: اگه ناراحتید از این قاره برید! یک مسئول ای اف سی ...
تعطیلی مدارس سه شنبه 1 بهمن
کنید یعنی چی اخه تعطیل کنید بابا تو رو خدا تعطیل کنید خیلی سرده آدم یخ میزنه حتما که نباید برف بیاد یا آلودشه که تعطیل کنید شما دوستان هم منو لایک کنید ببینیم جواب میده لطفا تهران رو تعطیل کنید هوا خیلی الوده است تو رو خدا تعطیل کنید خیلی سرده تعطیل کنید فردا رو هم تعطیل کنید خواهش میکنم آخه برای چی تهران تعطیل نیست؟داریم ازآلودگی می ...
راه های جلب اعتماد عمومی در شیوه حکومتی امیرمؤمنان(ع)/ لزوم پرهیز از پنهان کاری
فرماندار من اشتباه کرده است و من از شما مردم عذرخواهی می کنم. این امر برای این بود که اعتماد عمومی مردم برای حضرت خیلی مهم بود. شما نامه ها را نگاه کنید. پر از این سخنان است. در یک جا به یکی از فرمانداران می نویسد شنیدم زمینی را غصب کردی، اگر تا فلان روز این زمین ها را به صاحبانش برنگرداندی تو هستی و شمشیر علی(ع) و تو می دانی شمشیر علی بر فرق کسی فرود نمی آید، مگر اینکه آن آدم از جهنم سر در می ...
# برف
کنه که امروز هیچچچکس سر کار نمی ره و همه جا تعطیله، تو هم نریااا، اصن خطرناکه! دوست داره بشینیم دور هم چای بخوریم، برف تماشا کنیم ، با این برف، بزرگ ترین ریسکی که میتونی انجام بدی اینه که با ماشینت بری توی کوچه پس کوچه، یعنی رفتنت با خودته ولی برگشتت با خدائه. ، یک ساعت به فحش های راننده تاکسی گوش کردم که مگه شهرداری از وضع هوا خبر نداره چرا شن پاشی نکرده و جاده یخ زده و... بعد از یه ساعت برگشته ...
روایت پیکان پرتقالی از روزهای دفاع مقدس
! من رزمنده ها رو دوست داریم! سید تقی با همان صلابت فرماندهی گفت: ببرید وقتی که دادگاه نظامی شد می فهمد اذیت کردن بسیجی و رزمنده یعنی چی! با دست به بچه ها اشاره کرد که بگیرندش! رفتم وسط بچه ها و راننده، گفتم: سید تقی ولش کنید من و ایزدی حلالش کردیم شما هم ببخشید اگر قول بدهد دیگه از غلط ها نکند ول کنید برود. راننده که انگار جون تازه ای گرفته گفت: ببخشید من اشتباه ...
واکنش یک فیلمنامه نویس به سخنان حسن عباسی
ناچار به استعفا شد.] 2- ایشان گفته اند: من فیلم جناب عالی (مسعود کیمیایی) رو آوردم بالا... . آقای عباسی! شما فیلم جرم، ساخته آقای مسعود کیمیایی را بالا نیاورده اید. آن دوره، پنج داور دیگر هم داشت و تا جایی که از جلسات داوری یادم هست، در جمع اهل سینما شما بسیار مأخوذ به حیا نشان می دادید و بر خلاف این روزها، چندان حرف نمی زدید. خدا رحمت کند علی معلم را که برای اعتباربخشیدن به جشنواره بیست ...
دعوای سیروان خسروی و مهراب قاسمخانی بالا گرفت + عکس
از قبیله ی زهدم، نه اهل تزویرم. هم از توبره هم از آخور شناسنامه ات سفیده؟ به هیشکی رای ندادی؟ از هیشکی حمایت نکردی؟ توی هیچ حرکتی شرکت نکردی؟ نسبت به هیچ حادثه طبیعی و غیر طبیعی واکنش نشون ندادی؟ هیچ تبریک و تسلیتی نگفتی؟ نظرت رو راجع به هیچ اتفاق سیاسی و اجتماعی خوب و بدی نگفتی؟ آفرین به تو. دمت هم گرم. انتخاب شخصیته. به هیچ کس هم ارتباطی نداره.... فقط جان هر کی ...
داستان تکان دهنده وداع اسماعیل!
. - ساعت 8 و نیمِ یکم دی ماه 1365 در شب یلدا اسماعیلم وارد خانه شد من آن روز خیلی گریه کرده بودم و اصلا حال نداشتم. وقتی وارد خانه شد، یک دست داشت و با آن دستش انگشت هایش را این جوری کرد یه ترقه ای زد. گفت مامان من دارم می روم تو چرا ناآرام شدی. وقتی که اینجوری گفت، من ناخواسته گفتم مادر چه کنم با یتیمانِ تو. گفت نه، یتیمان شهدا اذیت و آزاری ندارند. این ها عیال الله هستند و خوش به حال کسی ...
پرتوی از کرامات کریمه اهل بیت، صاحب عصمت و ولایت، حضرت معصومه (سلام الله علیها)
بود که از شدت خستگی به خواب رفتم. در خواب زن مقدسی را دیدم که چادر مشکی بر سر و لباس سبز بر تن داشت. او دست مرا گرفت و گفت: نترس، بچه های رامان تو را با پای سالم نیاز دارند. از خواب پریدم. در همان حال، صدای زن همسایه توجهم را جلب کرد. او یکی از همسایه های ما و زنی مسلمان بود که در مورد شفا یافتن یک بیمار لاعلاج به آلبرتین داستانی تعریف می کرد. من جریان خوابم را به او گفتم. زن همسایه رنگش مثل گچ ...
چند برگ از دفتر خاطرات رزمندگان
...، خیلی خسته کننده و طاقت فرساست . گفت: تا تمامش نکردی برنگرد، ما آمدیم اینجا تا کارهای سنگین را انجام دهیم . وقتی بچه ها داشتند برمی گشتند ایران، آقاحمید سردار حمیدرضا رستمیان فرمانده وقت لشکر عملیاتی 25 کربلا گفت تو هم برگرد، تو دلم گفتم جواب رحیم را چی بدهم؟! آن شب چقدر از رحیم از شهید حاج شیرسوار گفت و شهید ناصر بهداشت، چقدر امید داشت به شهدا که دست مان را ...
6 شعر زیبا که از همان بیت اول شما را جذب خود خواهند کرد
. از آنجایی که ممکن است خواندن حافظ برای هر شخصی آسان نباشد به شما پیشنهاد می دهیم که برای راحت تر خواندن اشعار این مطلب را بخوانید . گفتم غم تو دارم گفتا غمت سر آید گفتم که ماه من شو گفتا اگر برآید گفتم ز مهرورزان رسم وفا بیاموز گفتا ز خوبرویان این کار کمتر آید گفتم که بر خیالت راه نظر ببندم گفتا که شب رو است او از راه دیگر آید گفتم که بوی زلفت گمراه ...
بنیانگذار سازمان انرژی اتمی ایران "در پرتگاه حادثه"
رفتم بدون مقدمه گفت: احسنت به شما جوان شایسته ! مرحبا! شما مایه افتخار کشور هستید و خلاصه ایشان بسیار از من تعریف کرد. آقای شیکی هم که در آنجا نشسته بود پرسید: آقا کی باشند؟ گفتم: من اعتماد هستم. پرسید: از کدام اعتمادها هستید؟ گفتم: ببخشید شما نمی شناسید من از اعتمادهای همدان هستم با تعجب پرسید: تو از اعتمادهای همدان هستی؟پدرت کیه؟ ...
"فرهنگ جامع کلمات حضرت فاطمه" ترجمه شد
؛ جبرئیل نازل شد و عرضه داشت: ای رسول خدا، خداوند بلند مرتبه به تو سلام می رساند و درود ویژه اش را نثار تو می کند و می فرماید: به علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام بگو از میوه های بهشتی کدام یک را دوست دارید تا برای شما بفرستم. پیامبر به فاطمه فرمود: این غذا را از کجا آورده ای؟ عرض کرد: این غذا از طرف پروردگار است. رسول خدا ظرف غذا را گرفت و نام خدا را بر زبان جاری کرد و یکی از خرما ها ...
کولاکوویچ: از برخی کارشناسان خواستم برای یک روز ساکت باشند/تجربه خوبی از المپیک ندارم
زیادی را با وجود مشغله پر استرسی که دارم، تجربه نکرده بودم . به همین خاطر گفتم تنها برای یک روز ساکت باشید . پس از اینکه به المپیک صعود کردیم من در صفحه اینستاگرام خودم به مردم ایران که همیشه از ما حمایت کرده بودند، تبریک گفتم و از آنها تشکر کردم و به کسانی که نمی دانم عنوان کارشناس را از کجا آورده اند، گفتم که اجازه بدهند تنها برای یک روز از این شادی لذت ببریم. از نظر من کارشناس کسی است که در سطح ...
شهیدی که باید جانشین حاج قاسم می شد
گروه سایر رسانه های دفاع پرس : شهید حاج یونس زنگی آبادی از ارکان لشکر 41 ثارالله بود که حین عملیات کربلای 5 به شهادت رسید. او کسی بود که حاج قاسم سلیمانی می گفت بعد از شهادتش، باید حاج یونس فرماندهی لشکر را برعهده بگیرد. سردار شهید قاسم سلیمانی در این خصوص اظهار داشت: قبل از عملیات کربلای 5 آقای شمخانی پیش ما آمده بود. در همین لحظه شهید زنگی آبادی داشت از رو به رو می آمد. او را نشان دادم و گفتم ...
قناعت و صداقت بچه های بلوچ
همه ستادها و گروه ها همین رو میگن... دوم اینکه مگه الان همه مشکلات سیل و سیل زده ها حل شده؟ مصاحبه بعدی را با مسئول قرارگاه انجام دادیم. از روند کارها و فعالیت های گسترده شان، از شناسایی روستاها و گروه های جهادی تخصصی شان، از توزیع اقلام و بسته بندی های مخصوصشان گفت و ما را به بخشی برد که ارتشی، سپاهی، شیعه، سنی، پیر و جوان و کوچک و بزرگ، کنار هم در حال بسته بندی کمک ها و اقلام مختلف ...
ماجرای رفاقت دو شهید همنام که با دعوا آغاز شد
(ع) که همسنگر تازه وارد، یعنی حسین شمیرانی را به بچه ها معرفی کنم دیدم وسایلش را برداشته است و دارد می رود. گفتم: کجا می روی؟ گفت: هنوز اینجا نیامده ام مرا مسخره می کنند! گفتم: چه کسی تو را مسخره می کند؟ گفت : همین آقا. تازه فهمیدم چه اتفاقی افتاده است، هر دو نفرشان را بغل گرفتم و صورتشان را بوسیدم، بعد از اینکه سوء تفاهم بین آنها برطرف شد، هر دونفرشان ...
تابلو است این تابلو !
؟ گفتم برای من کاری نکن! مثل ممالک متمدن، تابلوی کتابفروشی نصب کن روبه روی اینجا. و رفت و پی کار را گرفت و آن را به اجرا رساند. بعدش یک یادداشت تشکر نوشتم برای اجرایی شدن این تابلو که صفحه آخر روزنامه ایران در تاریخ 19 مرداد 1398 منتشر شد و آن وقت یاسین نمکچیان خبر را توئیت کرد و خبر ترکید و... و بعد در روز کتابگردی به دستور آقای کشت پور، این تابلو برابر تمام کتابفروشی های منطقه 2 نصب شد. اما حالا می ...
تلاوت جزء به جزء قرآن مجید/ صفحه 169
أُمَّ إِنَّ ٱلۡقَوۡمَ ٱسۡتَضۡعَفُونِی وَکَادُواْ یَقۡتُلُونَنِی فَلَا تُشۡمِتۡ بِیَ ٱلۡأَعۡدَآءَ وَلَا تَجۡعَلۡنِی مَعَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلظَّٰلِمِینَ 150 و، چون موسی به حال خشم و تأسف به سوی قوم خود بازگشت، به آنان گفت: شما پس از من بسیار بد حفظ الغیب من کردید! آیا در امر خدای خود عجله کردید! و الواح را به زمین انداخت و (از فرط غضب) سر برادرش (هارون) را گرفته به سوی خود می کشید، هارون گفت: ای فرزند ...
تلاوت جزء به جزء قرآن مجید/ صفحه 168
/ صفحه 158 تلاوت جزء به جزء قرآن مجید/ صفحه 157 تلاوت جزء به جزء قرآن مجید/ صفحه 156 تلاوت جزء به جزء قرآن مجید/ صفحه 155 بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ قَالَ یَٰمُوسَیٰٓ إِنِّی ٱصۡطَفَیۡتُکَ عَلَی ٱلنَّاسِ بِرِسَٰلَٰتِی وَبِکَلَٰمِی فَخُذۡ مَآ ءَاتَیۡتُکَ وَکُن مِّنَ ٱلشَّٰکِرِینَ 144 خدا فرمود: ای موسی من تو را به مقام پیام رسانی خود و همصحبتی خویش بر سایر مردم ...
اصفهان| 19 خاطره از شهیدی سر به زیر اما سربلند؛ می خواهم یار امام زمان (عج) باشم
دخترمان پیدا شود. چهارده| دغدغه مردم آدم ها با هم فرق دارن. یکی میره که بمونه؛ یکی هم از رفیقش می پرسه " نکنه همین وقتی که برای درس خوندن میرم، بتونم بمونم و کاری برای مملکت بکنم..." پرسیدم" چی مثلا؟" گفت" معلم راهنمایی شهید اژه ای بشم" گفتم" امیر تو داری از سوئیس دکتری می گیری!" گفت" خب فایده اش چیه اگه به درد مردم نخورم؟" ...
اقدام برای بارداری، سابقه حاملگی خارج رحمی
40 عدد تجویز کردن و گفتن مشکلی نیست از ماه بعد هم باردار بشی ومن برای این که مطمئن بشم که برای بارداری بعدی مشکلیندارم رفتم نزد یک دکتر متخصص دیگه که گفتم نه فعلا باردار نشو و داروهای ضد بارداری دزولست و کلسیم و قرص اهن و ویتامین dبه مدت 3 ماه برام تجویز کرد و گفت که 3 ماه دیگه برای سنو گرافی نزدش برم و من بعد از استفاده از اون دارو ها بعد پنج ماه که تو نوبت دکتر بودم رفتم پیش دکتر و سنو کرد و ...
از مردم ایران عذر می خواهم
وقتی در این باره از استیلی می پرسیم، صحبت هایش آغاز می شود؛ کسی را کنار نزدم هرگز این طور نبود که بخواهم کسی را کنار بزنم تا خودم سرمربی تیم ملی شوم. قبل از این که کرانچار و فرهاد مجیدی سرمربی تیم ملی شوند به من گفتند سرمربی شو. خودم قبول نکردم. گفتم با گزینه های دیگر صحبت کنید. من ترجیح می دهم مدیر تیم و مدیر فنی باقی بمانم تا این که بخواهم سرمربی شوم. از شما خواهش می کنم خودتان با ...
معرفی چند کتاب داغ برای روزهای سرد زمستان!
.... داشت حرف ها و ادعاهایش را ارجاع می داد به کتاب های تاریخ. یحیی هم مثل من از آن همه اطمینانی که در لحن فرهاد بود، حیرت کرد و داشت ناباورانه نگاهش می کرد. فرهاد پرسید: چرا اینجوری نگاهم می کنید؟! رودست خوردید و فکر نمی کردید دروغ هایتان رو بشود؟! این کتاب در سال 1398 و با 348 صفحه توسط انتشارات سوره مهر راهی بازار نشر شد. جاسوس بازی با جاسوس استورم اگر اهل خواندان کتاب های ...
51 داستان در سقف این خانه کوتاه است منتشر شد
، مهرشهر، رقص مرگ، نظیف، سیکلوپه، خاله مهپاره، جنایت نامکشوف راسکولنیکف، چهچهه شبانه، جنگل گیسوم، خاکستر و آبنوس، طعمه، سیناپس، آهنگ سالگرد، سقف این خانه کوتاه است، دلال، فال خال، همقطارها، آن ها چه می گفتند؟، چوپی نوروزی، سنجاقک، عیسی پیکاسو، میخک، فواره و باد، فولاد چگونه زنگار گرفت؟، دراکولا، مدیر سرخ رو، گیاهک سحرآمیز، بازی گران، یادم تو را فراموش، ناز و نظارت، چوب پنبه، کانگورو، کارمند پایه هشت در ...