پدرم را تنهایی به خاک سپردم
سایر خبرها
دیداری که سردار سلیمانی اجازه نداد ضبط شود
سختی های زندگی می گفتند و نامه برای حاج قاسم می نوشتند. به خودم آمدم و دست به قلم شدم: بسم رب الشهدا والصدقین سلام بابای خوبیها بعد از رفتن پدرم تنها دار و ندارم بعد از حضرت قائم و حضرت آقا شما هستی. لبخند پرمهرت چهره زیبایت قد و بالایت پدرم را برایم تداعی می کند. ایلوشن (هواپیمای حامل رزمندگان که سقوط کرد) نمی دانست آن شب سرد و برفی در شب عید غدیر، 276 خانواده را به سوگ ...
برخی می ترسند خطوط تلفن، ناقل کرونا باشند!
...، شد و منتظر بودم کسانش که می آیند شاخه گلی، تقدیرنامه ای، چیزی بیاورند برای همکارانم که حقاً کارشان سخت است و کسی حواسش به ایشان نیست و دیدم آقای دوربین به دست شان آمد دست خالی و با یک دوربین به دوش و از در تو نیامده هوارش رفت به هوا که من دلِ رفتن توی سردخانه و فلان را ندارم و پدرم اگر بشنود تو مرا فرستاده ای آن تو عکس بگیرم، شک نکن که دمار از روزگارت در خواهد آورد! و گفتم بنشیند به ...
کرونا و سوگ ابراز نشده
به گزارش بخش اجتماعی سایت خبرمهم ، یک عضو خانواده داغدارِ ناشی از بیماری کرونا با اشاره به تجربه خود از فوت پدرش بر اساس بیماری کرونا می گوید: بعد از فوت پدرم ما واقعا نمی دانستیم که باید چه کار کنیم و چه عکس العملی را نش یک عضو خانواده داغدارِ ناشی از بیماری کرونا با اشاره به تجربه خود از فوت پدرش بر اساس بیماری کرونا می گوید: بعد از فوت پدرم ما واقعا نمی دانستیم که باید چه کار کنیم و چه عکس ...
مرگ بر اثر کرونا شرایط را برای خانواده سخت و پیچیده می کند
کنیم و چه عکس العملی را نشان دهیم. وی افزود: ما باید بعد از فوت پدر با تنهایی و ناراحتی را به دوش می کشیدیم و خودمان خودمان را دلداری می دادیم. این عضو خانواده داغدارِ ناشی از بیماری کرونا ادامه داد: فوت پدرم بر اساس کرونا باعث شد تا ما تنهایی عجیبی را تجربه کنیم. وی اضافه کرد: تنهایی ما بعد از فوت پدر باعث می شود تا دوران غم و اندوه ما بسیار طولانی تر شود. ...
عذاب وجدان کرونایی یک زن مشهدی / عروسم زن خوبی است
گاهی زیر لب به ویروس کرونا فحش می دهم با خود می گویم :"لعنت به این ویروس منحوس که همه را خانه نشین کرد و باعث شد فرزندم بیکار و این گونه در برابر خانواده اش شرمنده شود من هم پس از عمری سربار پسرم هستم و از طرفی دیگر اعتیادم به مواد مخدر در این روزهای قرنطینه من را در دردسر بزرگی گرفتار کرده است... اما شاید ویروس کرونا مقصر نباشد این خودخواهی پدرم و انتخاب های اشتباه خودم بود که من را ...
این زن می خواهد کلیه اش را بفروشد!
شده بود. در این مدت به خدا یک لقمه بدون منت در خانه پدرم نخوردم. برای آن که سربار نباشم رفتم در یک کارگاه پریز برق کار کردم و عصر خسته می آمدم خانه اما رفتار پدر و مادرم تغییری نکرد. نه ازدواجم دست خودم بود و نه طلاقم اما می گفتند؛ طلاق من شده آینه دق شان. بعد چند روز نگاه های شوهر خواهرم تغییر کرد 4 سال از طلاق مان می گذشت که بالاخره شوهرم راضی شد که دخترم با من زندگی کند ...
نظر سعید حدادیان درباره مهران مدیری، محسن تنابنده، گلزار و دیگران
سعید حدادیان در بخش هایی از حرف هایش از علی فروغی گلایه کرد و گفت: وقتی به آقای پورمحمدی زنگ می زدم یا آقای فرجی، امکان نداشت بعد از 5دقیقه به من زنگ نزدند. ولی خب آقای فروغی سرشان شلوغ است و جواب نمی دهند. البته محاسن زیادی دارند ولی تلفن جواب نمی دهند. حدادیان در ادامه این گفت وگو از این گفت که عادل فردوسی پور و پرویز پرستویی سرمایه تلویزیون هستند و مردم دوست شان دارند. نباید گذاشت ...
تمجید رئیس AFC از تلاش های رئیس ایفمارک در خط مقدم مبارزه با کرونا
...، فعالیت پزشکی خود را ادامه داد. او به سایت AFC گفت: من قادر به ملاقات پدرم نبوده و با او از طریق تلفن در تماس بودم. در روزهای بعد خود نیز به بیماری دچار و مجبور به قرنطینه شدم و پس از منفی شدن تست کرونا بلافاصله به کار بازگشتم. من و همکارانم در حالی که در حال مبارزه با ویروس کرونا بودیم کمپینی تحت عنوان فوتبال یک - کرونا صفر راه اندازی و با حمایت فوتبالیست های حرفه ای پیام هایی با ...
دیداری که سردار سلیمانی اجازه نداد ضبط شود
گروه حماسه و مقاومت خبرگزاری فارس، زهرا بختیاری: ساعت 6 بعد از ظهر چهارشنبه 30 بهمن سال 81 روز سخت و تلخی برای حاج قاسم و همشهری هایش بود.آن روز که در آستانه عید غدیر هم بود یک فروند هواپیمای تاکتیکی ترابری سنگین ایلوشین سپاه که از منطقه ی شرق کشور و زاهدان عازم کرمان بوده، در منطقه ی عمومی شهداد کرمان سقوط کرد. 276 نفر در این پرواز از رزمندگان و عوامل پرواز بر اثر سقوط هواپیما به ...
نامه ای که حاج قاسم وصیت کرد در کفنش بگذارند+عکس/سردار سلیمانی: خودت را برای جنگ با صهیونیست ها آماده کن
گروه حماسه و مقاومت خبرگزاری فارس، زهرا بختیاری: هنوز هم که هنوز است بعد از سه سال و چند ماه وقتی از سعیده خانم خواستیم خاطرا ت آن روز به یادماندنی را که به قول خودش بهترین روز زندگی اش بوده، را روایت کند هیجان و بغض در صدایش به وضوح مشخص می شود. انگار همان روز است که تازه می خواهد برای اولین بار آمدن مهمان ناخوانده اش را به خانه شان تعریف کند. به او می گویم این هدیه خداوند را مدیون پسرت هستی. می ...
شرایط سخت تمرینی تیراندازان المپیکی در خانه
بیشتر بدانیم. البته تمرین در کنار خانواده شیرین است و این روزهای خوب در ذهنم خواهد ماند. او در خصوص مشکلاتی مثل کمبود فشنگ اظهارداشت: این مشکل همیشگی است و ما تحریم هستیم و بودجه فدراسیون برای تهیه فشنگ بسیار ناچیز است. البته برگزاری تمرین با دستگاه اسکت همانند شلیک ماشه است. تلاش ما حفظ آمادگی است. معمولاً انسان در سختی ها به موفقیت می رسد و رسیدن به موفقیت با این شرایط سخت بسیار ...
5 نفر از استخر بیرون مان کردند 5 میلیون نفر برای مان استخر ساختند
...> - چه اتفاقی باعث شد سخت ترین روز در کنار بچه هایی که سرپرستی شان را به عهده گرفتید برایتان رقم بخورد؟ ماه مبارک رمضان بود. با بچه ها افطار کردم. بعد تصمیم گرفتیم با هم به استخر برویم. مثل همه ساک به دست رفتیم و بلیط گرفتیم. لباس عوض کردیم و می خواستیم داخل استخر برویم که جلوی گروه ما را گرفتند. متصدی استخر در حضور بچه های معلولم به من گفت تعدادی اعتراض کرده اند که این بچه ها با این سرو ...
شهروند نوشت: نابرابری در کلاس های مجازی
، دسترسی دارند. معلمان می گویند اینکه همه دانش آموزان تلفن همراه هوشمند یا تبلت نداشته باشند، عجیب نیست، اما اینکه در خانواده هایشان هم هیچ کسی این امکانات را نداشته باشد تا دانش آموزان برای آموزش مجازی از آن استفاده کنند، قابل انتظار نبود. تبعیض مضاعف در آموزش مجازی مدارس غیردولتی در شهرهای بزرگ کلاس های آنلاین برگزار کردند و معلم ها در مدارس دولتی نتوانستند بیشتر از نیمی از شاگردان شان را ...
روایتی از بارسنگین غم خانواده هایی که عزیزانشان را به دلیل ابتلا به بیماری کرونا از دست داده اند
می شیم، تغییر جهت می دن و می رن. عیب هم نداره. حق دارن شاید ما هم بودیم همین کار رو می کردیم. خانواده اسدی 20روز است که پدر 59ساله شان را از دست داده اند. پدری که در بیمارستان مسیح دانشوری بعد از 7روز جانش را از دست داده و در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شده. خیلی سخته، خیلی. روز تشییع جنازه حتی نمی تونستیم مادرمون که حالش خیلی بد شد و دائم جیغ می زد، رو بغل کنیم. هی می افتاد زمین و به ...
خاطرات دوران کرونایی ابطحی 9 تا 40
و خانواده می آمدیم خانه شان. دیروز خانم لولاچیان با کرونا رفت. یاد همه مهمان داری های این خانواده افتادم. با حاج محمود لولاچیان صحبت کردم. پیرمرد خیلی قدر شناس بود. پشت تلفن هی خاطرات می گفت و اشک می ریخت. یادش بخیر، فردوسی پور وقتی می گفت چه می کنه این رونالدو. واقعا این ویروس ریز نادیده برآمده از خفاش چه می کنه با همه دنیا. یعنی اگر حضرت نوح این جفت خفاش را سوار کشتی نمی کرد چه عالی ...
درد ما نیازی به کشف واکسن ندارد!
تان را بشویید از همه آنها بهتر است. صرفه جوبی نشانه فرهنگ بالاست. ما در تعطیلات عید هم؛ جایی نرفتیم پدرم گفت دلیلش، فرهنگ بالای ماست اما ما خودمان فکر می کنیم بخاطر کرکره پایین رستوان محل کار پدر است! آخه تلویزیون نشان می داد در جاده ها کلی مسافر هست که پرچم شان بالاست! تلویزیون هم طبق معمول چیزی ندارد؛ پدرم خیلی قبل تر هم، گفته بود ماهواره، ضد فرهنگ است وما که فرهنگ مان بالاست ...
آن سوی درد کرونا / پدرم را تنهایی به خاک سپردم
...: دکتر کسمایی از همان روز اول در اتاق ایزوله بود با این حال من و دخترم ماسک و دستکش داشتیم و نکات بهداشتی را رعایت می کردیم ما شرایط روحی بسیار بدی داشتیم بعد از فوت دکتر هیچ کسی پیش ما نمی آید. حتی بعد از وفات مجبور شدم به تنهایی ماشینم را کارواش ببرم تا ضد عفونی کنند در حالیکه رمقی برای راه رفتن نبود. خانواده ها می ترسیدند و فاصله شان را با ما حفظ می کردند. بستگان مان 10 متر آنطرف بودند، ولی ...
همخوابی آرش با دختر محله شان لو رفت
واقعی سخن می راند که احساس کردم این جوان همان نیمه گمشده ام در زندگی است. این گونه بود که بدون انجام مشاوره های قبل از ازدواج و تحقیق درباره وضعیت خانوادگی، اجتماعی و اخلاقی آرش بلافاصله نظر مثبت خودم را به خانواده ام اعلام کردم و بدین ترتیب چند روز بعد همراه با آداب و رسوم سنتی پای سفره عقد نشستم تا به آرزوها و رویاهایم در کنار آرش دست یابم اما هنوز یک ماه از مراسم عقدکنان نگذشته بود که کاخ ...
اجرای تمامی آئین های تشییع برای قربانیان کرونا توسط طلاب آموزش دیده در شیراز
مرد و زن حوزه های علمیه، آموزش های لازم برای انجام امور شرعی تدفین، ارائه شده است. وی با تاکید بر اینکه بستگان فوت شدگان باید شرایط را در نظر بگیرند، عنوان کرد: درست است که مرگ عزیزان دلخراش است اما بستگان افرادی که در پی ابتلا به کرونا فوت شده اند برای حفظ سلامت خود و دیگران، نباید به حضور در مراسم تشییع اصرار کنند زیرا در درجه اول سلامت خود و سپس سایرین را به مخاطره می اندازند. ...
روایت هایی از خانواده هایی که کرونا عزیزانشان را از آن ها گرفت
55 سال سن داشته را به خاطر ابتلا به کرونا از دست داده اند. حالا خانواده ای که به برگزاری مراسم یادبود برای فرد فوت شده خیلی پای بند بوده اند و همیشه بزرگان فامیل پولی را برای برگزاری مراسم ختم کنار می گذاشته اند تا مراسم به بهترین شکل ممکن و باشکوه برگزار شود، بعد از مرگ این زن، هیچ کاری نمی توانند برایش بکنند؛ حالا غصه ما دو برابر است. هم عزیزمون رو به خاطر کرونا از دست دادیم، هم نتونستیم مراسم ...
راز 5 ساله ناپدیدشدن پرستار خانگی
های مادرم را انجام می داد و مادرم خیلی راضی بود حتی رابطه دوستانه ای هم بین آن ها به وجود آمده بود، اما یک روز که پیمان بعد از کارش از خانه خارج شد دیگر برنگشت و خانواده اش هم من را مقصر معرفی کردند در حالی که من هیچ نقشی در گم شدن او نداشتم و هیچ اختلافی با هم نداشتیم. من از کارش هم خیلی راضی بودم. بعد از گفته های این زن، پدر و مادر پیمان به مأموران گزارش دادند فرزندشان صد میلیون تومان ...
منصوریان: دیگر کدورتی با عادل و رحمتی ندارم
رحمتی تاج گل بزرگی فرستاد که از او تشکر می کنم. شاید من در گذشته از او کدورت به دل گرفته بودم اما الان واقعا دلخوری ندارم و دلم را از همه کدورت ها پاک کردم. از همینجا اعلام می کنم که اختلاف هایی که با عادل فردوسی پور داشتم هم تمام شده است. عادل بعد از فوت پدرم تماس گرفت و فکر می کنم این روزهای سخت به آدم یاد می دهد که زندگی جز آسایش و عشق و محبت ورزیدن نیست. از همه عزیزانی که کدورت داشتم دیگر ندارم و از آنها ممنونم که به یادم بودند. آنهایی که از دستشان ناراحت بودم، جزو اولین نفراتی بودند که به من تسلیت گفتند و از این پس سعی می کنم از فوتبال برای پیدا کردن دوستان بیشتر استفاده کنم. ...
ماجرای برخورد شهید بابایی با سرباز و افسرنگهبان و دوستی با شهید صیاد شیرازی
.... کجا؟ خرم آباد. جاده سرازیری بود. دنده خلاص آمدیم تا دم در پادگان نیروی زمینی. عباس گفت: همین جا وایسا. زدم توی خاکی، نگه داشتم. پیاده شدیم، رفتیم جلوی در پادگان. آن روز جفت مان لباس بسیجی تن مان بود. عباس به سرباز گفت: آقا ببخشید! می شَد ما بریم اتاق افسر نگهبان؟ سرباز گفت: برو ببینیم بابا دلت خوشه! عباس گفت: اجازه بده ما بریم پهلوی افسرنگهبان، باهاش کار داریم. دارد هوا تاریک می شد . سرباز ...
آسیبهای اجتماعی ویروس کرونا
شدید اجتماعی، مهمترین و خسارت بارترین تبعات آن است. ️بطوریکه اکنون خانواده هایی که یک نفر از آنان به کرونا مبتلا می شود در تنگنای سخت انزوای نابود کننده خانوادگی قرار می گیرند و یا مردگان و در گذشتگان این بیماری مرگبار در اوج ذلت و هتک حرمت دفن میشوند و هیچکس حاضر نیست در چند صد متری آن هم قرار گیرد! بعنوان مثال؛ اخیرا یکی از مبتلایان به کرونا در شهرستان ما فوت شده بود که دفن ...
موسیقی میراث اجدادی من است
دوتار به گوش جان مان می رسید. و این زمان چند سال تان بود؟ من از حدود شش سالگی دوتار پدرم را دست می گرفتم و تمرین می کردم. شب ها که دور هم می نشستیم، پدرم سازش را می آورد و شروع می کرد به نواختن. به همه بچه ها هم می گفت بیایید بنشینید و گوش کنید، اما آنها نمی آمدند و تنها شاگرد مشتاق کلاس من بودم. پدربزرگم به پدرم می گفت از بین بچه هایت فقط ذوالفقار هنر تو را ادامه می دهد و پشتت را ...
بدقلقی زندگی با بیماران خاص
با دستکش پلاستیکی بریل خواندیم اما با بریل ننوشتیم، با دستکش نوشتنش، سخت تر می شود. توضیح این روزها وجه مشترک همه نابیناهاست: روزهای نخست که ویدیوهایی درباره چگونگی شست وشوی دست منتشر می شد، ما نمی توانستیم بفهمیم که دقیقا باید چگونه ضدعفونی کنیم، مثلا افراد ناشنوا می دیدند اما برای ما باید توضیح می دادند که مثلا اول کف دست را بشور یا بعد بین ناخن ها را تمیز کن، ویدیوهای تصویری و بدون ...
می خواست مدافع حرم شود، شهید مدافع امنیت شد
: هادی رفت کلانتری. گفت: هادی باز رفت کلانتری؟ گفتم: بله رفت، اما گوشی هادی دست من است. پدرش گفت چرا گوشی پسرم را گرفتی؟ می خواهم زنگ بزنم حالش را جویا شوم. بعد از اینکه پدرش تماس را قطع کرد، خودم خیلی ناراحت شدم. گفتم: چرا من قبول کردم هادی بدون تلفن همراهش برود؟ حدود ساعت یک بعد از ظهر بود که عموی من که ایشان هم جانباز 50 درصد هستند با خانواده اش به خانه ما آمد. همان جا شک کردم. عمو رو به ...