سختگیری نمی کردم، کارم تمام بود!
سایر منابع:
سایر خبرها
دیدار با عثمان طه، خطاط مشهور قرآن
، برخوردار بودم ، مسوولم با آگاهی از هنر من ، مرا به ما فوق خود در ستاد معرفی کرد ویک هفته بعد مرا به ستاد ارتش در دمشق فراخوانده وپس از سوالاتی ، به من اطلاع دادند که ظرف چند روز آینده با سید الرئیس دیدار خواهی داشت . مواردی را به من گوشزد نموده ، تا اینکه در روز موعود مرا به دیدار حافظ اسد بردند، ومن متحیًر بودم که دیدار من با حافظ اسد... شگفت زده بودم. در دیدار با او ، خط های مرا که به عنوان ...
قصه آمدن و رفتن هشتمین شهید مدافع حرم ارتش
تحملش را دارم. من و مادرش خودمان او را فرستادیم و می دانیم کجا فرستادیمش. تحملش را داریم. به ما بگویید. گفت: بله، او که برای شهادت پر و بال می زد، به آرزوی خودش رسید. حالا هم ما می خواهیم بیاییم خانه شما. گفتم: من الان در پارک هستم، ولی برمی گردم. توی راه بودم به خدا گفتم: خدایا اگر در من آرامشی هست از طرف تو است. این تحمل را به همسرم هم بده که بتوانم به او بگویم. به همسرم زنگ زدم که از ارتش می ...
روح فروش!/ پیرمردی که سلام هایش هیچ وقت بیات نمی شود!
حسینه است. چهارشنبه شب ها مجلس داریم شما هم تشریف بیاورید! منتظر چهارشنبه بودم که زود از راه رسید. جلسه ی قرآن، زیارت عاشورا و روضه و بعد پذیرایی مختصر و سبک از شامی تا آش و از نان و پنیر و سبزی تا آبگوشت! شام تبرکی است که چهارشنبه شب ها برای همه اهل ساختمان آورده می شود. چه آنهایی که در مجلس شرکت کرده اند و چه آنها که توفیق نیافته اند. همان روزها فهمیدم انشعاب آب یکی است و حاجی خود اش حساب و کتاب ...
کراماتی خواندنی از حضرت رقیه (س)؛ شفای عجیب بیماری لاعلاج دخترک مسیحی
بیدار شدم و متاسف و متاثر بودم که چرا از آن مجلس پر فیض محروم مانده ام، ولی دیدن دوباره آن منظره عالی امکان نداشت. همان روز و یا روز بعد به همان متخصص مراجعه کردم. خوشبختانه پس از معاینه معلوم شد که اصلا اثری از ناراحتی و بیماری قبلی در کار نیست. او که سخت در تعجب بود از من پرسید شما چه خوردید که به این زودی و سریع نتیجه گرفتید؟ من چگونگی توسل و خواب خودم را بیان کردم. دکتر قلم در دست ...
مدیر عامل سابق به پرسپولیس بر می گردد؟
هم نشود. به همین خاطر قبل از رفتن به سفر اربعین، به سلطانی فر گفتم دیگر برنمی گردم و یکی دیگر را به عنوان مدیرعامل معرفی کن. نابخردی مدیر بعد از من همه چیز را خراب کرد *پس مشکل حادی بین شما نبود؟ نه واقعا. من زمانی باشگاه را تحویل گرفتم که شرایط مثلا منفی 50 بود، اما وقتی تحویل دادم مثبت 30 شده بود. هرچند برای رسیدن به 100 کار داشت. با این حال من تمام برنامه را برای هیئت ...
جنگ بر سر عشق خیابانی، پسر جوان را قاتل کرد
. با فردی به نام امیر از قبل مشاجره داشتیم. آن روز به من زنگ زد و گفت: چرا شب گذشته با من کل کل کردی؟ وقتی تلفنی با هم مشاجره کردیم او گفت: دقیقا کجایی؟ گفتم: به مغازه می روم! بعد حدود ساعت 11 مقداری مشروب خوردم که دوباره امیر زنگ زد و گفت: خودم می آیم تا با هم صحبت کنیم! ولی سر قرار از خودرو پیاده نشد. فردی که همراه امیر بود به طرف من آمد و گفت مشکل تو با امیر چی بود؟ که من دیگر نمی دانم چه اتفاقی ...
مکالمات بنی صدر را شنود می کردیم/ بازرگان با مردم ایران همراه نبود
؟ خیر، بعد از انجام کار و ظهر بود که دوستان به منزل من مراجعه کرده و درخواست کمک کردند. آنها برای ارتباط گرفتن با افراد بازداشتی و همچنین ترجمه اسناد دعوت به همکاری کردند. شما دانشجویان را از پیش می شناختید؟ من پیش از انقلاب اسلامی در خارج از کشور فعال بودم و در تظاهرات های دانشجویی در آمریکا شرکت می کردم. من دائماً با رسانه ها مصاحبه می کردم، در مناظرات شرکت کرده ...
متناسب با عملکرد خود اظهار نظر کنیم/ علی اصغر رشنو*
فهمیدیم که جناب آقای رازانی در آن شرایط حساس در مسافرت بوده است و پس از تعطیلات مجلد گزارش را برای ایشان برده که متاسفانه موفق به ملاقات با ایشان نشدم و همان مجلد را پس از چند بار مراجعه به اداره برگرداندم و با خود گفتم حتما برایشان مهم نیست و چندین با خواهش کردم که حداقل از دست اندرکاران ستاد تقدیر نماید که این مهم نیز عملی نشد. با این تفاسیر باز خدا را شکر میکنم که ما چقدر خوش شانس ...
نوری: از حجازی عذرخواهی نکردم، اخراج شدم
کند اما باشگاه های راه آهن، دارایی و گسترش تحت هیچ شرایطی حاضر به صدور رضایت نامه من نشدند و حضورم در جمع آبی پوشان با چند سال تاخیر صورت بگیرد. کدام بازی بود؟ استقلال با گچ خراسان در ورزشگاه طرقبه بازی داشت، در این مسابقه برای اولین بار پیراهن استقلال را پوشیدم و البته جنجال بزرگی به همراه داشت. همان مسابقه که در اواخر بازی نیمه کاره به پایان رسید؟ بله ...
آشنا: پیش بینی خسارت هنرمندان تئاتر در ایام کرونایی
دولتی بیاید در این زمینه هم کاری انجام دهیم. آشنا در پاسخ به این سوال که برخی تماشاخانه دار ها مدعی شدند که مرکز هنر های نمایشی اولویتی برای حمایت از سالن های خصوصی قائل نیست، گفت: ببینید من قولی که نتوانم عملی کنم نمی دهم، چه الان و چه در آینده برخی شاید بخواهند مدینه فاضله برای یک عده ترسیم کنند، اما این اخلاقی و شرعی درست نیست من به این دوستان گفتم که گفت وگوی من با شما دوستان در بحث ...
شوخی سریال نون خ 2 با نحوه داوری جشنواره فیلم فجر!
بدهیم به بیک زاده جواب محمودی را چه بدهیم به هر حالا این آدم پیشکسوت است و از من توقع دارد. کیوان: محمودی نه. او سرمایه گذار باغش مشکوک است. از پول های باد آورده دارد. ما جایزه را بدهیم به او فکر می کنند سبیل ما را هم چرب کرده است. عمو کاووس: نکرده. کیوان: آقا گفتم من پارسال گرفتار بودم. نورالدین خانزاده: به نظر من جایزه را باید بدهیم ساریخانی چون دهنش چفت و ...
روایت جذاب داستانی از اسماعیل طلایی و سقاخانه
مشهدی ها شخصیتی بسیار محبوب و همراه با کوله باری از خاطره های زیباست. حالا نویسنده ای پرتلاش دست به نوشتن رمانی درباره این شخصیت دوست داشتنی در تاریخ مشهد و حرم امام رضا(ع) زده و پرده های ابهام را از چهره این شخصیت زدوده است. آتون نامه نوشته محمداسماعیل حاجی علیان به تازگی توسط انتشارات سوره مهر به بازار نشر راه پیدا کرده است. این رمان با تکنیک ...
بخش دوم | کارشناس سابق امنیتی از ماجرای مازیار ابراهیمی و کیس سازی می گوید
بار معامله کردند. در یک مقطع یک طرف این معامله من بودم. هم در زمان ژیسکار دستن و هم در زمان ژاک شیراک ، حتی به خانه های سازمان ریختند و برخی را زندان کردند. اندازه ی چندین وانت اسناد بیرون آوردند، کامپیوترهای شان را بیرون آوردند و خودشان هم از اسناد سر در نمی آوردند؛ اصطلاحات و نحوه ی صحبت کردن اعضای سازمان را متوجه نمی شدند چون متفاوت است. اینقدر اصطلاح دارند که محال است شما متوجه شوید ...
محمد علی بهمنی؛ از خاک نفرین شده تا خرچنگ های مردابی + عکس و زندگینامه
...، انتشار یافته است. محمد علی بهمنی راجع به کودکی و مادر خویش می گوید: مکتب خانه مادر که زن آگاه و تا حدودی آشنا به دو زبان عربی و فرانسه بود به وسیله پدر خشن و متعصب تعطیل شده بود. حقوقی هم که پدر از کار سوزنبانی در راه آهن می گرفت کفاف زندگی را نمی-داد و من ناچار به کار تمام وقت با شب کاری های پی در پی بودم. مادر را نه فقط به پاس مادر بودن، بلکه به ظلمی که به استعدادش رفته بود، به ...
همسنگر پیکاسو
اروپا از پول های مردم درآمدسازی کردند. پدر داشت ادامه می داد. بعد از چند وقت نقاش معروف اسپانیایی یعنی پابلو پیکاسو به دیدن من آمد و از من خواست در خانه خود برای من سنگر باشد و از من محافظت کند آخر در فرانسه به من سوءقصد شده بود. با این حرف همه جا خوردند و تعجب کردند. زمانی که همسنگر پیکاسو بودم او بسیار به من احترام می گذاشت یک نقاشی هم از من کشید. دیگر تحمل چرند و پرند های پدر را نداشتم. بنابراین ...
همسایه واحد 5 کرونا داشته؟! + عکس
اسپری همه جای دستم را ضدعفونی کرد. حتی به لباس هایم هم اسپری می زد. اگر جلویش را نمی گرفتم تمام هیکلم را خیس می کرد. بعد خودم، دوچرخه را حسابی ضدعفونی کردم. در کتابفروشی یک روز بانشاط را کنار همکاران پست سر گذاشتم. غروب وقتی می خواستم به سمت خانه بیایم، کتابی که تقریباً در مسیر خانه بود را برداشتم و راه افتادم. به خانهٔ مشتری رسیدم، یک آپارتمان بلند و بدقواره با سنگ های گرانیتی. زنگ واحد ...
سکوت حاج قاسم مقابل جمله یک مادر شهید
شروع کردند به صحبت کردن با حاج قاسم. بعد از تمام شدن صحبت های مادر و همسر شهید رادمهر سردار با ما شروع کردن به صحبت. من عکس همسرم را که لای دفتری همراهم گذاشته بودم روی میز جلوی خودم قرار دادم. سردار به من نگاه کرد و گفت: خب دخترم شما دختر کدام شهید هستی؟ با خنده ای سلام کردم و گفتم: نه من همسر شهیدم! عکس شهیدم را گرفتم نشانش دادم، گفتم: بفرمایید شهید کمالی، من همسرش هستم ...
بعد از انقلاب، عده ای نفوذی وارد سیستم شدند / سروش، مطلقا وابسته به انجمن حجتیه است
. در صورتیکه امام حرفش عوض شدن شاه و تأسیس حکومت اسلامی است. حرف های امام در سال 42 بین مردم رایج بود. در آن زمان اگر شخصی می خواست وارد انجمن بشود دچار دوگانگی می شد از یک طرف حرف های امام را می شنید که می گفت باید حکومت اسلامی تأسیس شود و از سوی دیگر حرفهای انجمنی ها بود که اعتقاد بر تقیه داشتند و لذا انجمن برای حفظ نیروی تازه واردش با چالش مواجه می شد. اگر می گفتند: راه امام یک راه است و راه ما هم ...
یادداشت های ناصرالدین شاه، دوشنبه 26 فروردین 1268: از این پسره تلخ تر و نحس تر در دنیا نیست!
، چای عصرانه خوردیم. مجدالدوله یک درویش آورده بود می گفت مدح می خواند. درویش جاهل بدگلی بود، قدری خواند انعامش دادم رفت. پیشخدمت ها همه بودند. بعد سوار شدیم از روی تپه آمدیم پایین راندیم رو به ینگی امام، کالسکه را گفته بودم بیاورند، راه و بیراه هر طور بود آورده بودند، سوار کالسکه شدیم، راندیم. زن ها زیاد از دهات آمده بودند تماشا. نزدیک ینگی امام دیگر کالسکه نمی رفت، سوار اسب شدیم. سراپرده را بالاتر از کاروانسرا زده اند. وارد منزل شدیم. شب سرِ شام موزیکان چی ها آمدند زدند. بعد از شام خواننده ها آمدند. محمدصادق و پسرهای آقا علی اکبر و غیره زدند و خواندند. لینک کوتاه کپی لینک ...
پوگبا: مادرم می دانست که به منچستریونایتد بازمی گردم/ چیزهای زیادی از پیرلو و اسکولز آموختم
اولدترافورد متقاعد کرد و در نهایت در تابستان 2016 با قراردادی به ارزش 105 میلیون یورو که در آن زمان رکورد جهانی نقل واننقالات بود به جمع شیاطین سرخ بازگشت. پل پوگبا در گفت وگو با پادکست منچستریونایتد گفت: مادرم همیشه می گفت "تو به تیمی دیگر خواهی رفت، اما به منچستریونایتد بازخواهی گشت". او همیشه این جمله را می گفت و من هم می گفتم "خواهیم دید چه خواهد شد"، اما شما مادران را می شاسید. مادرم می گفت ...
اسم رمزی که بعثی ها را گیج می کرد!
ام حمزه که بهش می گفتیم حنظله! با پسر دیگری بود بنام اکبر قربانی که الان هم هستند. اینها یا امدادگر بودند و یا حمل مجروح بودند. ته ستون بودند و من هم چون تخریبچی دسته بودم، پشت آنها بودم. ستون را راه انداختند و رفتیم و یک جایی گفتند بنشینید. بعد گفتند تخریبچی بیاید. آنها دنبال تخریبچی لشگر بودند، من فکر کردم با من کار دارند. رفتم جلو. فرمانده گروهان قاسم کارگر بود. گفت تو چرا آمدی؟ گفتم ...
دو ماه با پای شکسته در کامیون بودم!
.... وی افزود: چند روز پیش به خود ایشان هم گفتم که من زمانی که شش هفت ساله بودم با دیدن فیلم زرد قناری سینما رفتن را آغاز کردم و عاشق سینما شدم و حالا پس از سه دهه دارم در کنار ایشان بازی می کنم؛ این از همان اتفاقات جذابی است که فعالیت هنری برای شما رقم می زند. شرفی در ادامه گفت: از همان ابتدا که فیلمنامه کامیون و نقش صابر به من پیشنهاد شد، به این نقش ویژگی های روحی و رفتاری ...
دردهای بی پایان یک سوگ ابرازنشده؛ با سوگواران کرونا چه کنیم؟
بعضی از این توصیه ها با هم، همپوشانی دارند. اگر اطرافیان تان داغدیده اند شنونده باشید طی روز با شخص داغدیده تماس برقرار کنید. خیلی بهتر است که این تماس، تصویری باشد. با او صحبت کنید. منظور از صحبت در چنین شرایطی، شنونده فعال بودن است. شنونده فعال، تلاش نمی کند طرف مقابل را آرام کند و به او نمی گوید سوگواری کن! قسمت و سرنوشت این طور بوده، غصه بخور، غصه نخور! . به ...
بودجه نمایشگاه کتاب در خدمت حمایت از ناشران قرار گیرد/ تأثیر کرونا را بر جریان های ادبی جهان خواهیم دید
خاصی به مردم ارائه کند. همچنین طرح های فصلی که در گذشته برگزار می شد در حال حاضر می تواند در قالب خرید از راه دور انجام شود و مواردی از این قیبل که فکر می کنم امکان خوبی برای حمایت از صنعت نشر به وجود می آورد. وضعیت کسانی که به عنوان نیروی انسانی در فضای صنعت نشر مشغول به کار بودند این روزها چگونه است؟ متأسفانه همانطور که شما اشاره کردید نیروی انسانی هم به دلیل وضع موجود ...
با 750 تومن نان بخریم یا آب؟!
گذشتند صورت گرفته باشد. خیلی از رزمندگان دراین راه شهید شدند، اسیرگشتند، مفقود الاثر شدند و یا بدنشان قطعه قطعه شد و جانباز! شما مسئولین مروری به جنگ های پیشین کشورهای دیگر بیندازید تا ببینید چگونه با کهنه سربازان زمان جنگ خود و یا مجروحانشان رفتار می کنند. چه حمایت هایی که از آنها نمی کنند در حالی که غیر مسلمانند. فشاربیش از حد به مردم وارد می شود و به خصوص به ما جانبازان درصد ...
یادداشت های علم، سه شنبه 26 فروردین 1354 / شاه: خواهرم اشرف از یک طرف حرص می زند، از طرف دیگر وقف می کند!
تهران آمده، حسب الامر شاهانه ناهار دادم و حرف های او را گوش کردم، چون شاهنشاه از خدمت او در سابق راضی بودند. چیز عجیبی است که حالا برای آمدن به ایران هواپیماها جا ندارند و هتل های تهران هم تمام پر هستند، 100 درصد. بعدازظهر [و] امشب تمام در منزل کار کردم فقط قدری شنا کردم و راه رفتم. امشب برنهارد به طور خصوصی مهمان سفیر هلند است و ما آسوده هستیم، گو این که باید سر شام می رفتم، نرفتم که به کارها برسم. لینک کوتاه کپی لینک ...
ان شاالله کرونا چند دلال فوتبال را بکشد!
1978 که زانویم خراب بود، وضعیت خوبی داشتم. در جام جهانی خوب بازی نکردم، ولی در این مسابقت خوب بودم و خوب بازی کردم. تیم ما هم خیلی خوب بود. لهستان هم قهرمان المپیک و سوم جهان بود. من از این طرف و ژارماخ هم آنطرف. خوشبختانه هر دو بازیکن هم رکورد زدیم و هم در جام جهانی و هم در المپیک گلزنی کرده ایم. *شما در رخشان ترین دوره فوتبال ایران بازی می کردید و آخرین حضور ما در المپیک هم به دوره شما ...
تشکیل هسته های تخصصی و وحدت فرماندهی آرایش جدید سازمان تبلیغات اسلامی است
دست أشقی الأشقیای عصر حاضر و قیامتی است که توده ده ها میلیونی ملت صبار شکور ایران، در پی آن برپا کرد؛ حوادثی که نشان داد دستان سران استکبار جهانی در مواجهه با این شجره طیبه، خالی تر از هر زمان دیگری است. با این وجود، پرواضح است که شیطان اکبر با همه ضعف و افولش، هنوز از غلبه بر ما مأیوس نشده است و تا قوی شدن ما در همهٔ ابعاد، جنگ با تمام وجود ادامه دارد. از همین روست که کرونا برای ایران ...
روایت بازیگرسریال کامیون از تحقق رویایش تا بزرگترین کابوس زندگی اش
باهوش باشد،می داند که چه بازی انجام دهد تا بیننده عاشق بازی اش شود.در زمینه بازیگری تجربه تئاتر، بسیار به من کمک کرد. پس از سال های دور از خانه خیلی از افراد فکر می کنند که من اولین بار با این سریال وارد عرصه تصویر شدم. اما من از سال 87 در فیلم های کوتاه بازی کردم و سال 90هم در فیلم سینمایی بی خود و بی جهت عبدالرضا کاهانی ، سال 93 هم در فیلم خیابان خیلی خلوت سعید روستایی و چندین فیلم کوتاه دیگر ...