پرستار خوزستانی که از کار زیاد بی هوش شد
سایر منابع:
سایر خبرها
افزایش مناطق سفید به 218 شهرستان در کشور
دیگر نیاز داریم تا حماسه ملی مبارزه با کرونا در کشور را به تصویر بکشند که چگونه کشوری در اوج تحریم و مضایق مالی، اقتصادی و تجهیزاتی توانسته چنین موفقیت هایی را به دست آورد. کادر درمان عاشقانه خدمت کردند نمکی خاطرنشان کرد: در روزهای نخست شیوع کرونا، کادر درمانی در شیفت های 24 ساعته با لباس هایی که بر تن داشتند و تعریق زیادی به همراه داشت، عاشقانه خدمت می کردند، امروز لباس های محافظتی ساخت ایران بی نظیر است و نمونه اروپایی آن با چنین کیفیتی وجود ندارد و آخرین ورژن این لباس از تمام نمونه های آمریکایی و اروپایی جلوتر است. ...
وزیر بهداشت: افزایش مناطق سفید به 218 شهرستان
. کادر درمان عاشقانه خدمت کردند دکتر نمکی خاطرنشان کرد: در روزهای نخست شیوع کرونا، کادر درمانی در شیفت های 24 ساعته با لباس هایی که بر تن داشتند و تعریق زیادی به همراه داشت، عاشقانه خدمت می کردند، امروز لباس های محافظتی ساخت ایران بی نظیر است و نمونه اروپایی آن با چنین کیفیتی وجود ندارد و آخرین ورژن این لباس از تمام نمونه های آمریکایی و اروپایی جلوتر است. ...
افزایش مناطق سفید به 218 شهرستان/ در بازی کرونا 5 به یک از آمریکا جلو هستیم
که چگونه کشوری در اوج تحریم و مضایق مالی، اقتصادی و تجهیزاتی توانسته چنین موفقیت هایی را به دست آورد. کادر درمان عاشقانه خدمت کردند دکتر نمکی خاطرنشان کرد: در روزهای نخست شیوع کرونا، کادر درمانی در شیفت های 24 ساعته با لباس هایی که بر تن داشتند و تعریق زیادی به همراه داشت، عاشقانه خدمت می کردند، امروز لباس های محافظتی ساخت ایران بی نظیر است و نمونه اروپایی آن با چنین کیفیتی وجود ندارد و آخرین ورژن این لباس از تمام نمونه های آمریکایی و اروپایی جلوتر است. انتهای پیام ...
فرشتگان سپیدپوش جبهه نبرد با کرونا/پا به پای بیماران
، شاید به علت بدحالی مبتلایان، آنها را در اولویت قرار دادم و از خود غافل شدم. این پرستار می گوید: وقتی یکی از همکاران ما مریض بدحال داشته باشد قطعا دیگر پرستارها زمانی را برای کمک به همکارشان اختصاص می دهند و الان هم با کرونا یک موجی از همدلی ایجاد شد و همه تنهایی مریض ها با مدافعان سلامت رفع شد. او که با علائم تب متوجه رخنه ویروس در جان ش شده است، تعریف می کند: وقتی احساس تب ...
تلخ ترین روزهای کرونا از زبان وزیربهداشت
...: سعید نمکی وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در مراسم رونمایی از لباس مخصوص کادر درمانی در مقابله با کرونا اظهار کرد: من از اولین دقایقی که خبر شیوع ویروس کرونا در چین را شنیدم، دستورالعمل هایی را تهیه و به عنوان سرباز کوچک کشور شروع به برنامه ریزی و مدیریت شرایط کردم و تلخ ترین، پررنج ترین و ملال آورترین ایام مدیریت بحران کرونا برای ما زمانی بود که مدافعان سلامت در خط مقدم جبهه مقابله با ...
عدم رعایت پروتکل های بهداشتی، مشکلات سفید پوشان را مضاعف کرده است
درمان را نمی کنند، کادر درمان حتی نمی تواند به فرزندان خود رسیدگی کند. وی به کمبود امکانات و تجهیزات اشاره کرد و افزود: در این شرایط سخت کرونایی حتی در پیشرفته ترین کشورها نیز کمبود احساس می شود چرا که تعداد مراجعه کنندگان و بستری ها چندین برابر می شود و امکانات پاسخگو نیست. این پرستار تلاشگر، بر رعایت فاصله گذاری اجتماعی تاکید کرد و افزود: بسیاری از کادر درمان بیمارستان ...
روایتی خواندنی از حضور طلبه های خواهر در غسالخانه کرونایی ها
تخت است، دو تا سنگ محل شستن است. معمولاً سه تا میت را می آوردند آنجا می گذاشتند. هر دو نفر می رفتند برای شستشوی یک میت. اولش بعضی ها بودند که آمادگی نداشتند و نگاه می کردند. خودم هم هیچ آموزشی قبلاً ندیدم، من برای مادرم فقط آب ریخته بودم، تمام. آنچه که خوانده بودیم و یاد گرفته بودیم اصلاً عملی ندیده بودیم و خودمان هم انجام نداده بودیم. مسئول غسال های آنجا، واقعاً بزرگواری می کردند و با ما همکاری می ...
خاطره مهم الهام چرخنده / عکس
. بهترین فرصت بود بچه ها رو به عزیز بسپارم و برم داخل معبد برای کشف حقیقت . روزی همراه با گروه اصلی وارد معبد شدم . ظاهرا" روز جشن بود یک چیزی شبیه به عید پاک . ده ها سبد گل با شمع و یک پودر قرمز رنگ در یک سینی حاضر کرده بودند . من مثل خیلی وقتا که تو هوای شرجی مالزی شبیه به خود هندی ها لباس پوشیده بودم همین طور که در صف بودم که داخل بشم دیدم چند خانم که خود آراسته بودند به گل با دستان رنگی که انگار ...
مبارزه زنانه با کرونا
ایمنی بدن اعضای خانواده؛ این ها از مهمترین مسئولیت هایی است که زنان در دوران قرنطینه آن را انجام دادند. نقشی مرسوم و محبوب و البته عادی. تصویر آشنای دیگری که این روزها زیاد دیده شد تصویر زنان پرستار بود که البته این نقش هم برای مردم عادی و قابل پذیرش است. مشارکت زنان در دوخت ماسک و حمایت های این چنینی هم فروان بود و البته آشنا. اما تصویری که در روزهای اوج کرونا دست به دست می شد تصویر ...
متفاوت ترین هیأت شب قدر در بیمارستان کرونایی ها
امسال نکشیده بودم. من بچه شازند کرمانم. می خواستم دست دخترم را بگیرم و به کرمان برویم و در حسینیه خودمان خادم عزاداران شوم. اما قسمتم این تخت بیمارستان شده. دخترم باردار است. مادرش چند سالی هست فوت کرده و ما هیچ دوست و آشنایی تهران نداریم. دخترم تنها و من هم تنها روی تخت بیمارستان. اینقدر حالم بد بود که اصلا نمی دانم کی مرا به بیمارستان آوردند. امروز کمی بهترم، اما سرفه و تنگی نفس امانم را بریده است ...
حیدری: خدا جواب عشقم به پرسپولیس را با گل قهرمانی داد
سراغ بازی ... صبح بازی دوستانم که در ورزشگاه بودند از ساعت 10 گفتند که ظرفیت ورزشگاه پر شده است. ما یک ساعت بعد به ورزشگاه رفتیم و دیدیم هنوز چند ده هزار هوادار در محوطه ورزشگاه هستند. در اتوبوس کنار فرزاد آشوبی نشسته بودم و به او گفتم که امروز قهرمانی دست خودمان است و باید آن را حفظ کنیم. در طول بازی حتی یک لحظه هم ناامید نشدیم. فکرش را می کردی که گل قهرمانی پرسپولیس را به ...
مشق بندگی دانشجوی دکترای ادبیات در خط مقدم مبارزه با کرونا
را جلب کرد، داوطلب شدم و پس از طی دوره آموزشی عملی و مجازی در بخش ICU) ( آی سی یو بیمارستان ولی عصر (عج) شهرمان یا همان بخش خط قرمز کرونا مشغول فعالیت شدم . از اولین روز حضور بگویم که متوجه شدم باید یک شیفت 6 ساعته در بیمارستان مشغول انجام کارهای خدماتی، از رسیدگی ظاهری به بیماران، سرویس دهی و تعویض لباس و دادن اقلام دارویی گرفته تا هم صحبتی و دادن روحیه به بیماران شوم، اولش نگران بودم ...
فتح الفتوح ورزشکاری با اراده فولادین
متوجه شدم در تمام این سه روز خانواده ام در فکر این بودند که چطور از اتفاق ناخوشایندی که زندگی ورزشی ام را تحت تأثیر قرار داده، مطلعم کنند؛ غافل از اینکه خودم نخستین فردی بودم که با آن صحنه تکان دهنده مواجه شده بودم. قهرمان دورودی در ادامه می گوید: در هفته دوم بود که یک خانم روانپزشک به عیادتم آمد و خواست که به من مشاوره دهد. راستش من خنده ام گرفته بود. گفتم: برای چه باید مشاوره ببینم؟ ...
تداوم کمک مؤمنانه با اشتغالزایی/ برگزاری مرحله سوم رزمایش کمک مومنانه
نمی دارد. * بانک اطلاعاتی جامع نیازمندان سوادکوه فرمانده ناحیه مقاومت بسیج شهرستان سوادکوه با اشاره به اینکه رزمایش مؤمنانه فضای کشور را مانند فضای دهه 60 کشور کرد، گفت: قرارگاه پدافند زیستی سوادکوه با راه اندازی کارگاه های تولید ماسک و لباس مخصوص مقابله با کرونا و توزیع لوازم بهداشتی به عنوان بازوان مدافعان سلامت عمل کردند. سید موسی حسین نژاد از تهیه بانک اطلاعاتی ...
از وقت ازدواجت گذشته است!
است حداقل زمانی را به این مسئله اختصاص دهید تا از یکدیگر شناخت کافی را به دست آورید. در انتخاب معیارها برای ازدواج همیشه باید مراقب افراط و تفریط باشیم. اول نگاهی به خودمان، شرایطمان، افکار و ایمانمان و ... بیاندازیم و فردی متناسب با خود را انتخاب کنیم. خطوط قرمز خود را مشخص کنیم و آنها را زیر پا نگذاریم. برخی از دلایل نادرست در ازدواج عبارت اند از: فشار سنی، اصرار خانواده، احساس تنهایی، نیاز جنسی، پرکردن خلاهای احساسی و روحی و ... می باشد. نویسنده: "خدیجه کشاورز" کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی مرکز مشاوره معاونت اجتماعی پلیس گیلان ...
نگاه به روابط عمومی باید اصلاح شود/ باورپذیری یکی از عناصر مهم خبر/ تعامل رسانه ای خوب از شاخصه های اصلی ...
...> در سال 70 تا 75 کلاس های خوشنویسی در شهر بوشهر داشتم و برخی از هنرجوهایم شاید اکنون برای خود به مرحله استادی رسیده باشند. از زمان حضور در جبهه بگویید؟ سه مرحله در دوره دبیرستان به جبهه اعزام شدم و یکسال نتوانستم در امتحانات خرداد شرکت کنم و به اجبار تمام درسها را شهریور امتحان دادم که با معدل 19/60 در سطح شهرستان بوشهر اول شدم و آقای داوری زاده مدیر کل محترم وقت آموزش و پرورش(خداوند ...
55 سال طبابت با بیش از30 هزار جراحی مغز و اعصاب
بودید؟ نه. من فرزند اول خانواده بودم و تمام مسئولیت ها گردن من بود. سپید: پدرتان چه شغلی داشتند؟ پدر من روحانی بودند اما هیچ وقت از روحانیت امرارمعاش نکردند. معمم بودند و اجتهاد داشتند در ایران قبل از سال1320 که اجازه نداشتند لباس روحانیت بپوشند. شهربانی اجازه نمی داد کسی لباس روحانیت بپوشند. آن زمان بم داروخانه نداشت اولین کاری که پدر من انجام داد تاسیس یک داروخانه بود. این ...
فرزندان شهدا و سقف رشد شیشه ای، ترکیب توامان اتهام رانت و طرد پنهان
از خودم را به مدیر دفتر ایشان رسانده باشم که گلایه ای بود از اینکه چرا ایشان در دسترس نیستند و ماجرا اینگونه بود که به اعتراض از برخوردی که با من شده بود، ایشان شخصاً و بدونِ واسطه اپراتور با من تماس گرفتند که یکی از تماسهایی بود که همواره در خاطرم باقی خواهد ماند. در جلسه مقرر، طی 6 ساعت و با دقتِ تمام از رشته تحصیلی، دانشگاه محل تحصیل و دروس و کاربردهای رشته جدیدی که خوانده بودم سئوال ...
ررونمایی از لباس مخصوص کادر درمانی درمقابله با کرونا
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر، وزیر بهداشت در این مراسم با گفت: از ابتدای شیوع کرونا در ایران، یکی از تلخ ترین و ملال آورترین روز ها در دوره مدیریت من، روز هایی بود که مدافعان سلامت ما لباس مخصوص نداشتند. دکتر نمکی گفت: در روز های اول برخی ها در غرب در رسانه های خود به ریش ما می خندیدند و بر قلب ما خنجر فرومی کردند. او افزود: میزان تخت در کشور های غربی در بدترین ...
34 سال جانبازی را با لبخند سپری کرد
با وجود داشتن دو فرزند مدرسه ای، سختی هایی در زندگی داشتیم، ولی همیشه با لطف خدا در برابر سختی های بیماری همسرم استوار بودم. افتخار می کردم که می توانم به یک جانباز خدمت کنم. به گزارش گروه خبری سپهر، 15 اردیبهشت ماه بود که خبر رسید حاج عباس جمالزاده از همرزمان شهید حاج قاسم سلیمانی و جانباز 70 درصد اهل روستای نجم آباد از توابع شهرستان رفسنجان پس از تحمل 34 سال جانبازی و مشکلات ناشی از ...
عاشقانه ای در هوای کرونا
به وسایل ایمنی نیاز دارد و آن اوایل به خاطر نبود ماسک و شیلد و لباس کار سخت بود و خطرناک. نمونه ها را به خاطر ذراتی که شاید به ظرف نمونه چسبیده باشد زیر کابینت و هود می بریم تا در فضا معلق نمانند. همان ذرات اگر به جایی بچسبد یا در هوا پخش شود کار ما تمام است. با همه این رعایت کردن ها من آلوده شدم و متأسفانه به همسرم هم منتقل کردم. حتی تا حدودی ریه ام درگیر شده بود اما خوشبختانه هر دو با ...
پزشک بیماران کرونایی: شیرین ترین لحظه زندگی ام، زمان باز کردن لوله تنفس مصنوعی بیمار کرونایی است
بودم ولی بلافاصله پس از تحویل سال راهی بیمارستان شدم و اولین ساعات سال نو را بر بالین بیماران سپری کردم. شیفت کاری شما چگونه است ؟ و چه مواقعی به منزل می روید؟ شیفت کاری من به صورت ویزیت روز از بیماران در شیفت صبح می باشد و 10 روز در ماه نیز در شیفت های عصر و شب علاوه بر ویزیت صبحگاهی در خدمت بیماران هستم. تحمل لباس ایزوله برایتان سخت است؟ بله لباس های ...
امدادگر جودوکار
از گذراندن دوره های آموزشی برای کسب مقام راهی مسابقات استانی و کشوری شدم. خوشبختانه موفق هم شدم و چندین مقام عالی استانی و کشوری هم به دست آوردم و عضو تیم جودوی جمعیت هلال احمر خراسان بزرگ شدم و بعد از اینکه چندین سال در تیم فعالیت کردم و در لیگ دسته یک مسابقات کشوری حضور داشتم، کم کم وارد حوزه امداد شدم و در سال 1373 به عضویت سازمان جوانان جمعیت هلال احمر درآمدم. آن زمان فعالیت این سازمان در قالب ...
با تزکیه نفس به عبودیت یکتا چنگ بزنید
نفوذ کرده، اطلاعات می آورد. بچه ها همگی مشتاق رفتن به این ماموریت بودند. فقط یک دست لباس غواصی داشتیم و بچه ها از دست هم می ربودند و فرار می کردند. سرانجام عباس این لباس را از دست بچه ها گرفت و زیرپایش گذاشت و گفت: من به این ماموریتمی روم. هرکس جرات دارد لباس را از من بگیرد. همه بچه ها التماس کردند که عباس تو تازه دامادی و مسافری در راه داری، اجازه بده ما برویم. عباس هم گفت ...
خاطرات شنیدنی اولین معلم قرآن مهاجر بیت الاحزان/ 60 روزی که به 23 سال ختم شد
فراگیری قرآن کریم از ناحیه پدرم بود. البته در کلاس های مساجد و هیأت های مذهبی نیز شرکت داشتم. البته دلیل اصلی حوزه رفتنم، فراگیری هر چه بیشتر سایر آموزه های قرآن کریم بود؛ چراکه دوران دبیرستان جزء شاگردان نمونه مدرسه بودم. خانواده و به ویژه مادرم با رفتنم به حوزه مخالفت می کرد و تأکیدش بر ادامه درس و دانشگاه بود. برای رفتن به حوزه اجازه نمی دادند. 3 سال معطل بودم. پدرم دغدغه داشت تا من از فضای ...
اگر پنالتی من تبانی با استقلال بود پس کرانچار هم در آن دست داشت / فدراسیون فوتبال هم زورش به پرسپولیس ...
زمین شدم. اگر بحث تبانی بود حتماً خود کرانچار هم در آن دست داشت که من را به زمین فرستاد تا پنالتی بزنم وگرنه کسی از کجا می دانست که قرار است به زمین بیایم برای پنالتی؟ ضمن اینکه من پنالتی ام را محکم به وسط دروازه زدم و توپ به نوک پای رحمتی خورد و گل نشد و واقعاً بدشانسی بود. کسی برای پنالتی خراب کردن آنجا نمی زند. خیلی راحت می توانستم توپ را بزنم بیرون. به هر حال خدا را شکر که پنالتی از دست رفته من ...
یادداشت های ناصرالدین شاه، پنجشنبه 26 اردیبهشت 1268 / تفلیس در 131 سال پیش به روایت شاه قاجار
شاگرد مشغول تحصیل بودند. مثل همان مدرسه گذشت. بعد آمدیم به مدرسه دختر ها که در زیر حمایت مادام جنرال شِرماتف است. خود جنرال ناخوش بستری است، حاضر نشده بود. زنش جوان خوشگلی بود. دست دادیم. صحبت کردیم. در این مدرسه به قدر چهارصد نفر دختر های بزرگ و کوچک مشغول تحصیل هستند. دختر ها هم تمام خوشگل و مقبول هستند. آن جا ها را هم گردش کرده بعد آمدیم به موزه. موزه همان موزه ایست که آن دفعه دیده بودم ...
آشنایی با طلبه شهید جمشید اصلیان
گرم و خشک همدان در سال1358 که یکی دوماه بود فارغ التحصیل شده بودم و جمشید آمد درب منزلمان و گفت: رضا می خواهیم با عده ای از دوستان به اردوی جهادی برویم، اگر آماده هستی یکی دو روز دیگر خبرم کن. پس از دو روز من به همراه جمشید اصلیان و آقایان جیحونی و گوهریان، عالم شناس و چند نفر از خوهران راهی تهران و از آنجا خودمان را با هزار زحمت رساندیم به استان سیستان و بلوچستان، شهر زاهدان. ...