سایر منابع:
سایر خبرها
آن سوی تنهایی منتشر می شود
شهید چمران در کردستان مجروح و برای مداوا به تهران منتقل شد. وی پس از بهبودی به یکان خدمتی خود بازگشت و با آغاز جنگ تحمیلی راهی جبهه های حق علیه باطل شد. پس از چندی توسط وزارت دفاع مامور به همکاری با دکتر چمران شد و به همراه چمران ستاد جنگ های نامنظم را در جبهه های جنوب تشکیل داد که مسوولیت آن توسط دکتر چمران بر عهده شهید ایرج رستمی گذاشته شد. آنان با شکل دهی ستاد جنگ های نامنظم و طراحی ...
مصطفی چمران هم ذوابعاد بود هم جمع اضداد
... چمران اردیبهشت 1360 در آزادسازی سوسنگرد و تپه های الله اکبر شرکت داشت. پس از فتح ارتفاعات الله اکبر، چمران طرح تسخیر دهلاویه را به کمک رزمندگان ستاد جنگ های نامنظم به مرحله اجرا درآورد و 31 خرداد 1360 بر اثر اصابت ترکش خمپاره دشمن در جبهه سوسنگرد- دهلاویه به شهادت رسید و در بهشت زهرا به خاک سپرده شد. متن زیر، قسمتی از آخرین نوشته دکتر چمران است که ساعاتی قبل از شهادتش آن را نگاشته ...
اجرای 40 برنامه ویژه هفته دفاع مقدس در جوار شهدای گمنام اراک
شدیم اما روحیه مردم و رزمندگان ما را از این امتحان با موفقیت کامل بیرون آورد و این مدل از مشارکت مردم و داشتن روحیه جهادی در اقتصاد دفاع مقدس می تواند الگویی برای دیگر حوزه ها در شرایط جنگ اقتصادی باشد. فرمانده سپاه روح الله استان مرکزی خاطرنشان کرد: این روزها یادآور حماسه سازی ها و نقش آفرینی های زیادی در انقلاب اسلامی است، شهادت شهید مصطفی چمران، فرا رسیدن هفته قوه قضائیه و شهادت ...
خاطرات رزمندگان شهرضایی در کتاب "تسخیر خاکریزهای عشق"
. کتاب شامل هشت دفتر است و در مقدمه آن به حضور رزمندگان در جبهه های شمال غرب، غرب و جنوب و حتی شورش های محلی در مناطقی مانند وردشت سمیرم و همچنین کارشکنی های ابوالحسن بنی صدر پرداخته شده، ضمن اینکه تعدادی از اسیران عراقی نیز بازگو کننده تعدادی از خاطرات این مجموعه اند. دفتر اول به اوایل پیروزی انقلاب اسلامی، انتظامات ورود امام به وطن و تشکیل سپاه اختصاص دارد. بسیج و بسیجیان ...
سردار فضلی تشریح کرد| برنامه های سپاه پاسداران بمناسبت چهلمین سالگرد دفاع مقدس
هم به فیلم دفاع مقدس اختصاص دارد و به هنرمندان در حوزه فیلم و تئاتر و هنرهای تجسمی پرداخته می شود. سردار حق طلب اظهار داشت: محور چهارم هم به تبیین نقش یکان های استان ها در دفاع مقدس پرداخته می شود و سی 32 هفته 32 سپاه استانی به بیان نقش یگان هایی که در دفاع مقدس داشتند می پردازند. امسال این فرصت فراهم خواهد شد که نقش هر استان توسط رسانه ملی به کل کشور معرفی شود. وی با اشاره به ...
ماجرای حمله شهید چمران به تانک های اسرائیلی در جنوب لبنان / چرا رزم شهید چمران ماندگار شد؟ + فیلم
جنگ های نامنظم با همکاری مقام معظم رهبری ایجاد کردند. چمران افزود: شهید چمران علاوه بر خصوصیت های بارز و ویژه اش سیاستمداری بزرگ هم بود، سیاستمداری که با رهبرانی بزرگ مانند جمال عبدالناصر و عرفات مشورت های فراوان انجام می داد. وی بیان کرد: شهید دکتر مصطفی چمران علاوه بر ویژگی های برتر هنرمند نیز بود و شاید تمام مردم از یک رزمنده ویژگی جدی و خشن را انتظار داشته باشند اما ایشان ...
شهید چمران مرهم زخم های مجروحان و مایه دلگرمی رزمندگان بود
. نام او عزت قیصر متولد شهرستان بیدزار از استان کردستان است، جانباز جنگ تحمیلی، رزمنده اسلام و از پیشگامان مبارز کُرد مسلمان است که خبرنگار ما پای خاطرات این شیرزن که ساکن قزوین است، نشسته تا برایمان از محاصره شهر پاوه و شهید دکتر مصطفی چمران بگوید. خودش می گوید: سال 58 اولین داوطلب عضو سازمان پیشمرگان مسلمان کُرد بوده و با افتخار لباس رزم مردانه پوشیده و آرم مقدس سازمان و مدال ...
امکان بازدید از باغ موزه دفاع مقدس گیلان به صورت جزئی تا پایان سال/ تعلل 20ساله در ساخت موزه فرصت های ...
میلیون سند شامل عکس و دست نوشته و... از رزمندگان گیلانی وجود دارد که باید ساماندهی شود، افزود: در بنیاد حفظ آثار نشر دفاع مقدس 11 هزار صفحه از خاطرات قدیمی بچه های جنگ موجود است که این خاطرات را در اختیار دختران جوانی که توانایی نویسندگی داشتند قرار دادیم تا در نهایت این خاطرات در چندین جلد کتاب منتشر و توزیع شود. تأکید رهبرمعظم انقلاب بر اقدامات صدبرابری در حوزه فرهنگ دفاع مقدس ...
بانگِ رومیِ کرمانشان
های بستان، عهد ماندگاری آن سرزمین می بندد. هر کس که اندکی از درک لذت موسیقی و آواز ایرانی بداند و تندیس هرکول ِ را دیده باشد که سلوکیان در فتح ایران بر جای گذاشته اند، تشر صدای ناظری را بانگ خطاب کننده ای می شنود. گوش می کنیم که غیورانه شروع می کند که چون که من از دست شدم، در ره من شیشه منه. و نهیب بعدی صدا را می شنویم گر بنهی پا بنهم هر چه بیابم شکنم . انگار که روی سخن دلیرانه با غاصبان این ...
میدان را از سفیدنویس ها بگیرید/ دنبال نیمه پنهان جنگ باشیم
شهدا از زندگی جنگ و رزمنده شهید می پرداخت که البته کار بجایی هم بود. چون ما در آن زمان، در این عرصه فقدان روایت داشتیم. این کتاب ها آمدند و این فقدان روایت را از بین بردند. *باید دنبال نیمه پنهان جنگ باشیم اما امروزه متاسفانه انتشاراتی هایی مثل روایت فتح بیشترین هم و غم خودشان را گذاشته اند روی روایت زندگی شخصی شهدا. در صورتی که ادبیات پایداری و ادبیات دفاع مقدس درباره ...
مطمئن هستم که خون های ما ریشه کفر و ظلم را از روی زمین برچیده خواهد کرد
به گزارش خبرنگار دفاع پرس از بوشهر، شهید عباس نبی پور در تاریخ 1342/10/20 در بوشهر دیده به جهان گشود و در سوم فروردین سال 1361 در منطقه کرخه نور در عملیات فتح المبین براثر اصابت ترکش به سر و صورت به فیض عظیم شهادت نائل آمد. وصیتنامه شهید: بسم رب الشهداء و الصدیقین ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل ا... امواتاً بل احیاء عندربهم یرزقون . مرگ حتمی است بگذار ...
شما را به خون حسین قسم می دهم که به امام خمینی (ره) وفادار بمانید
حاضر شوید و برای امام، رزمندگان، اسیران، مجروحین و معلولین و بالاخره برای تعجیل در ظهور حضرت مهدی (عج) دعا کنید به خواهرانم بگویید که شما را به خون شهدا، حجاب خود را رعایت کنید و می دانید که منظور من و هیچ کس دیگری از گفتن حجاب، چادر نیست و فقط چادر نشانه ی حجاب نیست، اگر وقار خود را حفظ کردید و مانند زینب (س) عمل کردید، حجاب را هم رعایت کرده اید. در آخر به شما می گویم که در این مصیبت ...
بوستان سوسنگرد در تبریز، نام چریکی چون چمران را زنده می کند
و در نهایت سقوط اهواز مایوس شدند، سخت به فتح سوسنگرد دل بسته شده تا رویای قادسیه را تکمیل کنند. دکتر چمران که از محاصره تعدادی از یاران و رزمندگان شجاع خود در آن شهر سخت برآشفته بود، ارتش و نیروهای مردمی و سپاه پاسداران را سازماندهی کرد تا دست به یک حمله خطرناک و حماسه آفرین بزند. سرانجام با نظمی نو و شیوه ای جدید از جانب جاده اهواز- سوسنگرد به دشمن یورش بردند. هرچقدر که گربه های بعثی و کماندوهای دشمن او و همرزمانش را زیر رگبار گلوله می گرفتند، او شجاعانه بدون هراس از انبوه دشمن و آتش شدیدشان در اندیشه دفاع از وطن بود. ...
چمران؛ مجاهدی بزرگ که تکرار نخواهد شد
اسلامی در شورایعالی دفاع منصوب شد و مأموریت یافت تا بطور مرتب گزارش کار ارتش را ارائه کند. ستاد جنگ های نامنظم و مقاومت و رشادت در اهواز گروهی از رزمندگان داوطلب، به گِرد او جمع شدند و او با تربیت و سازماندهی آنان، ستاد جنگ های نامنظم را در اهواز تشکیل داد. یکی از کارهای مهم و اساسی او از همان روزهای اول، ایجاد هماهنگی بین ارتش، سپاه و نیروهای داوطلب مردمی بود که در منطقه حضور ...
خاطرات رزمندگان جنگ های نامنظم استان بوشهر(3)
به گزارش خبرنگار دفاع پرس از بوشهر، یوسف بختیاری از آزدگان هشت سال دفاع مقدس در 23 مهر سال 1342 در بوشهر به دنیا آمد و از رزمندگانی است که در دی سال 1359 در قالب ستاد جنگ های نامنظم در کنار شهید مصطفی چمران در منطقه دشت آزادگان به نبرد با دشمن متجاوز پرداخت. در ادامه به بیان خاطراتی از حضور وی در جبهه جنگ های نامنظم در کنار شهید چمران می پردازیم. روزی شهید چمران در روستای سبحانیه به ...
شهدای جنگ تحمیلی و خانواده آنها را فراموش نکنید
به گزارش خبرنگار دفاع پرس از بوشهر، شهید نامدار عمادی در تاریخ 1346/2/20 در بوشهر دبده به جهان گشود و در تاریخ چهارم دیماه سال 1365 در اثر اصابت تیر به قلب در عملیات کربلای 4 در منطقه ام الرصاص به شهادت رسید. وصیت نامه شهید: بسم رب الشهداء والصدیقین در مسلخ عشق جز نکو را نکشد رو به صفتان زشت خو را نکشد گر عاشق صادقی زمردان مهراس مردار بود هر آنکه او را ...
مردی که بی صدا آمد و بی صدا رفت ؛کهنه چریک محرومان لبنان،سرباز اسلام و افتخار ایران دکتر شهید مصطفی ...
. شهید چمران در خوزستان: گروهی از رزمندگان داوطلب، به گِرد او جمع شدند و او با تربیت و سازماندهی آنان، ستاد جنگ های نامنظم را در اهواز تشکیل داد. این گروه کم کم قوت گرفت و منسجم شد و خدمات زیادی انجام داد. تنها کسانی که از نزدیک شاهد ماجراهای تلخ و شیرین، پیروزی ها و شکست ها، شهامت ها و شهادت ها و ایثارگری های آنان بودند، به گوشه ای از این خدمات که دکترچمران شخصاً مایل به ...
تولید مستند تلویزیونی در مسیر ظفر در بوشهر
معاونت فرهنگی و هنری سپاه امام صادق (ع) استان بوشهر با بیان اینکه در راستای چهلمین سالگرد دفاع مقدس باید برنامه های ثابت تلویزیونی برای تمام اقشار جامعه داشته باشیم به نقش رزمندگان بوشهری در جنگ تحمیلی اشاره کرد و افزود: رزمندگان استان بوشهر در هشت سال دفاع مقدس در حوزه دریا، هوا و زمین نقش به سزایی داشته اند. عالی زاده به تولید مستند تلویزیونی در مسیر ظفر اشاره کرد و خاطرنشان کرد: این ...
خاطرات رزمندگان جنگ های نامنظم استان بوشهر (2)
یوسف بختیاری از رزمندگانی است که در دی سال 1359 در قالب ستاد جنگ های نامنظم در کنار شهید دکتر مصطفی چمران در منطقه دشت آزادگان به نبرد با دشمن متجاوز پرداخت. به گزارش خبرنگار دفاع پرس از بوشهر، یوسف بختیاری از آزدگان هشت سال دفاع مقدس در 23 مهر سال 1342 در بوشهر به دنیا آمد و از رزمندگانی است که در دی سال 1359 در قالب ستاد جنگ های نامنظم در کنار شهید مصطفی چمران در منطقه دشت آزادگان به نبرد با دشمن متجاوز پرداخت. در ادامه به بیان قسمت دوم خاطراتی از حضور وی در جبهه جنگ های نامنظم در کنار شهید چمران می پردازیم. بین ما و عراقی ها 30-40 متر بیشتر فاصله نبود سرانجام درگیری شروع شد، تعدادی از ما، از رو به رو به عراقی ها حمله کردیم و تعدادی از بچه ها نیز همراه با شهید علیرضا، از سمت راست به آن ها حمله کردند، چیزی از حمله ما نگذشته بود که عراقی ها پا به فرار گذاشتند، عده ای از آن ها را اسیر کردیم. ظاهراً در همان موقع که نیرو های اسلام روی تپه های الله اکبر با عراقی ها درگیر بودند، برخی از آن ها به تصور اینکه ما هم عراقی هستیم می آمدند، وقتی با آن ها درگیر شدیم، تعدادی از آن ها که با ما فاصله داشتند، فرار کردند و تعدادی از آن ها را نیزتوانستیم اسیر کنیم در مجموع حدوداً 56 نفر از عراقی ها را اسیر کردیم و دو نفر از بچه ها را بالای سر آن ها گذاشتیم. شهید علیرضا، با شهید چمران تماس گرفت و اطلاع داد: ما این منطقه را تسخیر کرده ایم از او خواست برای ما کمک بفرستد و نیرو هایی که به فرماندهی راشد بودند روی مین رفته بودند و حدوداً 25 نفر از آن ها شهید و بقیه مجبور به عقب نشینی شده بودند. ساعت 12 ظهر بود که پاتک بعثی ها، شروع شد، تعداد 30 دستگاه تانک عراقی در حال آمدن به طرف ما بودند. شهید چمران آن موقع دستور عقب نشینی داده بود و گفته بود: هیچ کس به کمک شما نمی آید و همه می گویند شما عراقی هستید شهید علیرضا به سمت ما آمد و گفت: باید شهدا را بیرون بیاوریم دو نفر از رزمندگان، به نام های شهید محمد حسن جمهوری و سید احمد غفوری شهید شده بودند، با چند نفر از بچه ها برانکارد را برداشتیم و زیر آتش دشمن رفتیم و شهدا را روی نفربر عراقی که به غنیمت گرفته بودیم گذاشتیم. قرار شد که آن نفربر توسط یکی از بچه های سپاه که می توانست با آن کار کند، حرکت داده شود؛ اما او وقتی وارد نفربر شد، نتوانست آن را روشن کند. در همین حین متوجه چهار عراقی دیگر شدیم که زیر بوته ها پنهان شده بودند. آن ها را از زیر بوته ها بیرون آوردیم و تعداد اسرا به 60 نفر رسیده بود. همه اسرا را همراه با دو نفر از بچه ها به عقب برگرداندیم، پس از آن، بعد بیسیم زدیم و گفتیم: این ها عراقی هستند نه نیرو های خودی . ساعت یک بعد از ظهر بود، نه آب داشتیم، نه مهمات 30 دستگاه تانک به ما حمله کردند. هر لحظه امکان محاصره ما بود دستور عقب نشینی از شهید چمران صادر شد، ناچار عقب نشینی کردیم و نتوانستیم شهدای خود را به عقب منتقل کنیم یکی از نیرو های کهن سال نیز مجروح شده بود که با یک اسیر عراقی به عقب فرستاده شد. تعدادمان 28 نفر شده بود حوالی ساعت 5 -4 بعد از ظهر بود که به نیرو های ارتش رسیدیم، دیگر رمق راه رفتن نداشتیم، آن ها از ما پذیرایی کردند و بعد از استراحت کوتاهی به سبحانیه بازگشتیم. تقریباً 12 ساعتی استراحت کرده بودیم که مجدداً شهید چمران آمد و گفت: یک بار دیگر باید روی تپه های شحیطیه حمله کنیم نیرو ها با اینکه در عقب نشینی اکثراً پاهایشان تاول زده بود و خیلی هم خسته بودند، با عشق آماده شدند. شهید علیرضا ماهینی اعلام کرد: باید فردا عصر عملیات دیگری روی همان تپه های شحیطیه انجام دهیم؛ ولی این بار از طرف شرق حمله خواهیم کرد هم تپه ها را تثبیت می کنیم و هم شهدا را به عقب برمی گردانیم علیرضا در ادامه گفت: اگر کسی خسته است می تواند در عملیات شرکت نکند همه بچه ها باتفاق اعلام آمادگی کردند و زود تجهیزات را آماده کردیم این بار شهید چمران هم همراه ما آمد و سوار ماشین شدیم و به سوی تپه ها حرکت کردیم. فاصله ما تا آنجا حدوداً 10 کیلومتر بود ساعت تقریباً 5 بعدازظهر بود که از ماشین پیاده شدیم شهید چمران گفت: گزارش رسیده که عراقی ها در حال عقب نشینی از تپه های شحیطیه هستند، ولی باید آمادگی خود را حفظ کنید . قرار بود بعد از این که تپه ها را گرفتیم آنجا را تحویل ارتش بدهیم، زمانی که به سمت تپه ها می رفتیم شهید چمران در جلو حرکت می کرد و شهید علیرضا پشت سر او بود. شهید چمران تأکید داشت که هر جا که او پا می گذارد، ما نیز دقیقا همان جا پا بگذاریم؛ زیرا آنجا رامین گذاری کرده بودند. همین که به تپه ها رسیدیم، عراقی ها را دیدیم که در حال عقب نشینی به طرف بستان بودند ما نیز آن جا را تصرف کردیم. بعد از عملیات بچه های هوا نیروز به کمک ما آمدند و شب را آن جا ماندیم و فردا بعداز ظهر با شهدای خود به عقب بازگشتیم و پس از آن برای مرخصی به بوشهر رفتیم. در آن زمان که بنی صدر رئیس جمهور و فرمانده کل قوا بود در عملیات تپه های الله اکبر به بچه های جنگ های نا منظم، خیانت کرد؛ زیرا قرار بود که ارتش ما را پشتیبانی کند، ولی هرچه ما توسط بی سیم می گفتیم که ما منطقه را گرفته ایم باورشان نمی شد و به همین بهانه ما را پشتیبانی نکردند و ما مجبور شدیم که به عقب برگردیم. بعد از مرخصی اول که به جبهه برگشتم، خیلی احساس دلتنگی می کردم یکی از دوستانم به نام شهید سید احمد غفوری بود او از من بزرگتر بود و خیلی او را دوست داشتم، با این که خانواده اش وضع مالی خوبی داشتند، خودش خیلی خاکی و با مرام بود. سیداحمد غمخوار من بود با هم درد دل می کردیم، روزی به من گفت: می دانی من چه طوری به جبهه می آیم ؟ گفتم: نه ، گفت: من وقتی از خانه بیرون می آمدم، به خانواده می گفتم که به جهاد سازندگی می روم و در نامه هایی که می نویسم، نیز می گویم؛ که در آنجا هستم. چون اگر بدانند، اجازه نمی دهند وقتی که به مرخصی می روم، خانواده ام خیلی گرم با من برخورد می کنند و خیلی به من محبت می کنند. این چند روزی که به مرخصی می رفتیم با بچه های دیگر به خانه شهید علیرضا ماهینی یا اسماعیل ماهینی، حاج رضا محمدی یا علی بختیاری می رفتیم و به بچه های مسجد قرآن و توحید سر می زدیم. من خودم مسئول پایگاه مقاومت امام حسین (ع) بودم آن جا را از جعفر پورکبگانی تحویل گرفته بودم مدتی نیز مسئول گروه مقاومت (امام محمد تقی (ع) بودم. چند روز مرخصی را به همین صورت می گذراندیم و دوباره با مینی بوس به جبهه برمی گشتیم که ستاد جنگ های نامنظم قبل از برگشت ما محور بعدی را برای ما مشخص کرده بودند. وقتی از جبهه به مرخصی می آمدیم در همان روز های اول، برای رفتن به جبهه دلمان بی قراری می کرد با توجه به اینکه همه بچه ها باهم به مرخصی می آمدیم در آن زمان به این حالمان اصلاً فکر نکرده بودم، خداوند جذبه ای در خط مقدم ایجاد کرده بود که هرکه به جهاد می آمد اکثرا به این حالت مبتلا می شدند. ما با دو شهید به شهر می آمدیم، ولی با تعداد بیشتری به جبهه بر می گشتیم این هم خودش معجزه ای بود که کسی از شهید شدن نمی ترسید و تازه خون شهید به جامعه نشاط و نترسی تزریق می کرد. اوایل تیرماه سال 1360 بعد از چند روز مرخصی به جبهه برگشتیم، این بار ستاد جنگ های نامنظم برای بچه های گروه بوشهر شهید علیرضا خط منطقه پایین تپه های شحیطیه در نظرگرفته بودند. چند روزی در آنجا مستقر شده بودیم یک تراکتور کوچکی در خط مقدم بود به من تحویل دادند من هم با آن وسایل تدارکاتی برای بچه ها از بنه تدارکاتی تحویل می گرفتم و به خط می رساندم. قرار شد عملیاتی روی هلاویه انجام گیرد. علی رضا تعداد 18 نفر را برای عملیات از ما جدا کرد. از جمله شهید کمان، شهید میر سنجری، شهید احمد جلالی، حاج نجف شاکردرگاه، حاج فرامرزحیدری و رحیم ماهینی بودند. در تاریخ 1360/3/31 بود که خبر شهادت دکتر چمران به ما رسید و ما از این بابت خیلی ناراحت شدیم. در همین حین نیز خبر زخمی شدن علیرضا به ما رسید، مدتی در آنجا بودیم که به علت شهادت مقدم ، مسئول خط طراح کرخه نور، ما را به آن منطقه بردند. این منطقه حدوداً سمت راست سوسنگرد قرار داشت. وقتی به آنجا رسیدیم بچه هاپی ارتش در حال پدافند از آنجا بودند زمین آن منطقه کفی و صاف بود بچه های جهاد سازندگی در حال احداث خاکریز بودند. ما هم شروع به ایجاد سنگر کردیم چند روزی به ماه مبارک رمضان بیشتر باقی نمانده بود، شب تا به صبح نگهبانی می دادیم و روز ها استراحت می کردیم، بچه های اطلاعات نیزروی خاکریز با دوربین منطقه را زیر نظر داشتند. صبح که می شد، چون عراقی ها دید داشتند، آتش توپخانه و خمپاره را به طرف ما مرتب شلیک می کردند به همین دلیل سعی می کردیم از خاکریز ها بالا نرویم؛ زیرا فاصله ما با آن ها کمتر از یک کیلومتر بود. ماه رمضان فرا رسید شهید حسین مقاتلی، سید محمد جعفری و من و دو نفر دیگر که در یک سنگر بودیم، تصمیم گرفتیم که قصد 10 روز کرده و روزه بگیریم به ما می گفتند: نباید روزه بگیرید، چون هر لحظه امکان دارد به شناسایی بروید و روزه شما باطل می شود ؛ ولی ما توکل به خدا کردیم تصمیم گرفتیم که روزه بگیریم وقتی به ما ناهار می دادند آن را برای افطار و شام خود را برای سحر می گذاشتیم. شهید غلامحسین موجی که خیلی شوخ طبع بود سنگر اجتماعی ما با آن ها و شهید علیرضا و اسماعیل ماهینی نزدیک هم بود. غلامحسین هر موقع نگهبان می شد و خمپاره ای نزدیکی های سنگر آن ها به زمین می خورد شروع می کرد به فریاد زدن که سرم ترکش خورد و به پایین می آمد و، چون شب بود و کسی او را به خوبی نمی دید همه با ناراحتی دور او جمع می شدند، ولی او بعد از چند دقیقه بلند می شد و می گفت: شوخی کردم تا این که شب ششم یا هفتم ماه مبارک رمضان بود که صدای فریاد غلام حسین بلند شد که می گفت: مجروح شده ام گفتیم: او شوخی می کند و این چندمین باری است که چنین چیز می گوید ؛ ولی بعد از نیم ساعت دیدیم که آمبولانس آمد و او را به بهداری برد. شهید علیرضا و اسماعیل ماهینی و من و اسماعیل کمان و سید محمد جعفری و محمود باشی و علی بختیاری آنجا بودیم که او را به بیمارستان منتقل کردند. عصر روز دهم ماه رمضان بود شهید علیرضا گفت: من می خواهم به اهواز بروم شما نمی آیید ، چون 10 روز، روزه ی ما تمام شده بود به همراه او رفتیم و گفتیم: سری هم به غلام حسین بزنیم به بیمارستان هتل نادری رسیدیم، ما رو به روی درب بیمارستان ایستادیم و شهید علی رضا به همراه اسماعیل ماهینی به داخل رفتند، وقتی که برگشتند، خیلی ناراحت بودند گفتند: غلامحسین خیلی حالش بد است و نمی گذارند کسی به ملاقاتش برود به مدرسه شهید جلالی رفتیم و شب را همان جا ماندیم. روز بعد نزدیکی های غروب بود که زنگ زدند و گفتند: غلامحسین شهید شده است ، شهید علیرضا از من پرسید: آیا می توانی رانندگی کنی ؟ من با این که گواهینامه نداشتم؛ ولی می توانستم رانندگی کنم گفتم: بله می توانم کمک راننده باشم . به بیمارستان رفتیم و یک وانت بار به ما دادند و گفتند: شهید غلامحسین را پشت آن بگذارند و یخ و پتو دورش بپیچید و تا صبح او را به بوشهر برسانید ، ساعت 9 شب بود که حرکت کردیم نزدیکی های دیلم که رسیدیم راننده خیلی خسته شده بود من به او پیشنهاد کردم تا کمکش کنم تا ساعت 8 صبح رانندگی کردم، شهید را به بیمارستان فاطمه زهرا (س) بوشهر تحویل دادیم و خانواده اش نیز به بیمارستان آمده بودند، غلامحسین را تشییع کردند من و راننده به خانه خودمان رفتیم و 2-3 ساعتی استراحت کردیم و دوباره به اهواز برگشتیم. یک روز با شهید اسماعیل کمان و شهید ناصرمیرسنجری و یکی دو تا از بچه ها در حال درست کردن سرویس بهداشتی بودیم در همین حال شهید چمران آمد و در نزدیکی ما ایستاد و پرسید چه کار می کنید ؟ به او گفتیم: در حال سنگر ساختن هستیم لبخندی زد و رفت. ادامه دارد... انتهای پیام / ...
مردم ارتش را برای عملکردش تحسین می کنند
یک نویسنده، یا سینماگر از جنگ سخن می گوید بتواند ارتش و فتوحاتش را نادیده بگیرد یا مجاهدت های رزمندگان سپاه را انکار کند. بارها مشاهده کرده ام که ارتشیان، اعم از امیر سرلشکر موسوی فرمانده امروز، امیر سرلشکر صالحی، فرمانده پیشین و یا امیر دریادار سیاری و سایر بزرگان ارتش بارها و بارها به همراهی و همدلی ارتش و سپاه در دفاع مقدس تأکید کرده اند و هر جا صحبت از نقش ارتش در حماسه ای بوده، تأکید کرده اند ...
قدم به قدم با چریکی ترین فرمانده نظامی ایران؛ از کالیفرنیا تا کردستان + تصاویر
یکی از شهدای بزرگ دفاع مقدس که در زمان آغاز جنگ تحمیلی منصب دولتی داشت مصطفی چمران بود. شهید بزرگواری که مانند بسیاری از رزمندگان دیگر تکلیف خود دید تا در مقابل زورگویی صدام ایستادگی کند، به همین دلیل مناصب دولتی را رها کرد و به دفاع پرداخت. هجرت به کالیفرنیا مصطفی چمران در سال 1311 در قم به دنیا آمد و از یک سالگی در خیابان پانزده خرداد تهران بزرگ شد. تحصیلات خود را در ...
نخل های استوار
به گزارش خبرنگار دفاع پرس از بوشهر، کتاب نخل های استوار که توسط علیرضا عابدی و فخرایی گردآوری و تألیف شده است. این کتاب در 98 صفحه به همت مرکز آرشیو و اسناد انقلاب اسلامی و دفاع مقدس شهرستان دیر و اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس استان بوشهر به چاپ رسیده است که به شهدای اقشار، شهدا به تفکیک ماه شهادت، تفکیک محل دفن، شهدا براساس مسئولیت در جبهه، اطلاعات شهدای مفقودالاثر، شهدای شهرستان، شهدای منا و حضور رزمندگان شهرستان دیر برطبق عملیات های جنگ تحمیلی با نگاه آماری پرداخته است. انتهای پیام/ ...
رشادت های شهید رستمی از دید تیزبین شهید چمران مخفی نماند
به گزارش خبرنگار دفاع پرس خراسان شمالی، امیر سرلشکر شهید ایرج رستمی در سال 1320 در شهرستان آشخانه از توابع استان خراسان شمالی به دنیا آمد. وی فرزند خانواده ای بود که عشق به اهل بیت (ع) و علمای اسلام در فضای آن موج می زد. وی دوران تحصیلی خود را با موفقیت در آشخانه گذراند. علاوه بر آنکه در درس شاگرد نمونه بود در عمل نیز آدمی جسور و مؤدب بود و در دوران تحصیل همیشه یاری رسان کوچک تر از خود ...
او خود را برای امام می خواست
. حضور شهید چمران در لبنان یکی از نقاط کلیدی مبارزات این شهید است که هنوز هم پس از گذشت بیش از چهار دهه اثرات زیادی را به همراه داشته است. حضور در دولت موقت به عنوان معاون نخست وزیر، فرماندهی ستاد جنگ های نامنظم و شهادت در راه دفاع از ایران و انقلاب گوشه هایی از خدمات شهید دکتر چمران است. به مناسبت سالروز شهادت این شهید بزرگوار گفت وگویی متفاوت با احمد کاویانی؛ رئیس دفتر شهید ...
رئیسعلی دلواری سمبل قیام ضد انگلیسی و دشمن سرسخت اجنبی/ روز 12 شهریور را روز مبارزه ملی با استعمارگران
... 2-جلوگیری از نفوذ قوای بیگانه به درون سرزمین ایران و دفاع از استقلال وطن. جنگ جهانی اول در سال 1914 در آغاز جنگ جهانی اول قوای روس از شمال و نیروهای انگلستان از جنوب، ایران را در معرض هجوم قراردادند و کشتی های جنگی انگلستان در مقابل بوشهر لنگر انداختند و نیروهای اشغالگر به تدریج قصد اشغال بوشهر و نواحی ساحلی اطراف را داشتند . رئیس علی با کسب تکلیف از علماء ...
یاد شهید چمران با تاریخ دفاع مقدس عجین شده است
و اثبات نماید مجاهد فی سبیل الله می تواند همراه با جهاد و مبارزه با طاغوت در عرصه علم و دانش نیز برگزیده باشد. این بیانیه با تکریم نقش شهید چمران در دوران پیش از انقلاب اسلامی از جمله پس از قیام خونبار 15 خرداد42 و مجاهدت های ماندگار در همراهی با رزمندگان مقاومت ضد صهیونیستی در لبنان، فلسطین و مصر، تصریح کرده است: لحظه لحظه حماسه آفرینی های شهید چمران در مصاف با گروهک های تروریستی و ضد ...
شهید چمران از فیزیک پلاسما تا آزادی سوسنگرد + بیوگرافی
چمران و مبارزات مصدق مصطفی چمران در مبارزات سیاسی دوران مصدق، از دوره چهاردهم مجلس شورای ملی تا ملی شدن صنعت نفت فعالیت های بسیاری داشت. چمران و دفاع مقدس چمران یکی از فرماندهان ایران، در جنگ ایران و عراق بود. چمران با شروع جنگ، در اهواز ستاد جنگ های نامنظم را تأسیس کرد. چمران همچنین مسئولیت ایجاد هماهنگی بین نیروهای ارتش، سپاه و نیروهای داوطلب مردمی در ...
ردپای عشق خدا از کالیفرنیا تا دهلاویه
بافی دایر کرد . بازگشت به وطن، شروع رزمندگی در جبهه جنگ پس از پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن 1357، چمران پس از 23 سال دوری از وطن به ایران بازگشت. اقدامات نظامی او از تاکتیک های جدید به شمار می رفت. او علم و عشق را توامان در عمل به کار می گرفت. هرچند حق مطلب در مورد کارهای نظامی ایشان ادا نمی شود ولی به خلاصه ای از فعالیت های شهید مصطفی چمران می پردازیم. ...
چمران، الگویی برای مدعیان اصلاح طلبی و انقلابی گری
. با پیروزی انقلاب اسلامی به ایران برمی گردد، با توصیه امام خمینی (ره) در ایران ماندگار می شود و در تربیت اولین پاسداران انقلاب اسلامی در تهران نقش اصلی را بازی می کند. ناآرامی ها را در مریوان با ذکاوت و روح بزرگ خویش به امنیت تبدیل می کند، در پاوه حماسه آفرینی می کند، با آغاز جنگ هشت ساله تحمیلی، ستاد جنگ های نامنظم را بنیان گذاری می کند، برای شکستن محاصره سوسنگرد وارد عمل می شود و در ...