سایر منابع:
سایر خبرها
از جوانان می خواهم که در خط امام باشند
، بلکه زنده اند و در نزد پروردگارشان روزی می خورند. سلام بر رهبر عظیم الشأن انقلاب نائب بر حق امام زمان(عج)، امام خمینی و سلام بر مومنان و مسلمانان و سلام بر رزمندگان جمهوری اسلامی ایران که در راه خدا جهاد می کنند و تا آخرین قطره خونشان با کافران و ستمکاران مبارزه می کنند. و سلام بر پدر و مادرم که اینطور مرا تربیت کردند تا در راه اسلام جهاد کنم حال که تمام ستمکاران و خونخواهان ...
ماجرای جنایت در ساختمان 118
دم روز بعد کشید که مشخص شد پیرزن 82 ساله از حدود 10 روز قبل مقداری طلا خریده بود و افرادی از این موضوع اطلاع داشتند، به همین دلیل تحقیقات میدانی با حضور قاضی میرزایی دوباره به منزل پیرزن کشیده شد و این بار سرنخ ها به جوان 25 ساله ای به نام علی رسید که از بستگان پیرزن بود. ساعتی بعد کارآگاهان با هدایت و نظارت مستقیم سرهنگ محمدرضا غلامی ثانی (رئیس اداره جنایی آگاهی) جوان 25 ساله را هنگام ...
ساعتی در خانه قدیمی ترین خادم حرم
پدرم هم در طرح توسعه قرار گرفت و هرچه خاطره داشت با تخریب آن ها دفن شد. برای انجام امور خیر همیشه یار و یاور داشت او آلبوم عکس ها را ورق می زند و وقتی به عکس مادرش می رسد، می گوید: مادرم همیشه یار و یاور پدرم بود. در تمام کار های خیر و مردم داری او را همراهی می کرد. دقیقا سه سال و سه ماه و سه روز بعد از مادرم پدر به رحمت خدا رفت. آهی می کشد و ادامه می دهد: دو هفته بعد از ...
جمکران با اتوبوس های بنز سوپر دولوکس
می گشتم. جلوی پمپ بنزین هاشم آباد پیاده می شدم. بیست دقیقه پیاده راه بود تا خانه. پدر و مادرم باورشان نمی شد که در آن تاریکی نمی ترسم. اینکه من برای امام زمان (عج) رفته ام و ایشان حی و حاضر همراه من هستند، بهم جرات می داد. یک شب که از جمکران برگشتم و از سرما رفتم زیر پتو پچ پچ های پدر، مامان جمیله و خواهرم شروع شد. فکر می کردند خوابم. می گفتند: این دختره چشه؟ چرا اینطور می کنه؟ خواهرم ...
غفلت از بانوی ملی پوش بسکتبال شهرری
... فارس: در این مدتی که در ورزش بسکتبال و تیم ملی هستید، از مسؤولان شهرری کسی پیگیر امور ورزشی شما بود؟ حدود 10 سال است تیم ملی هستم و هیچ مسؤول ورزشی و غیرورزشی شهرری من را نمی شناسد، حتی بعد از کسب مقام سوم قهرمانی دانشجویان جهان هم کسی سراغ من نیامد. در فرمانداری شهرری از همه ورزشکاران ملی پوش تقدیر شد ولی کسی با من تماس هم نگرفت. در اداره ورزش شهرری هم کسی مرا نمی شناسد ...
در سایه مهربانی
. پیش خودش فکر می کرد که برود دنبال مادرش و او را پیدا کند تا دست مهربانی شود بالای سرش؛ شهر ما کوچک است و همه از حال هم خبر دارند. اما وقتی اسم مادرم را می آوردم کسی خبری از او نداشت. این آخری ها بعد از چند سال پرس وجو کردن فهمیدم ازدواج کرده و تهران زندگی می کند. هیچ وقت دنبال من نگشته است و زندگی خودش را دارد . هانیه وقتی فهمید که مادر هم خیالی از او در ذهنش ندارد، غم غربت سنگینی روی دلش نشست ...
صالحی در مراسم تجلیل از خانواده شهدای خبرنگار: شهدای خبرنگار با شهادت پیام خود را به نسل آینده منتقل ...
به گزارش مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در ادامه برگزاری سلسله نشست های طرح ملی سه شنبه های تکریم با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در آستانه روز خبرنگار از خانواده شهیدان خبرنگار محمود صارمی و حسن مصطفوی و همچنین خانواده شهیدان مجید و حمیدرضا انجم شعاع تجلیل شد . سید عباس صالحی در این ارتباط زنده تصویری ضمن ابراز خرسندی از برگزاری این جلسه اظهار داشت: نشست امروز از یک طرف مصادف با دهه امامت و ولایت و عید غدیر و از سوی دیگ ...
طرح ملی سه شنبه های تکریم توجه به مکتب شهدا را احیاء کرده است
خود که از هم رزمان شهید سلیمانی نیز بوده را از دست داده اند، خاطرنشان کرد: پدر ما جهاد با جان، مال و اولاد را انجام داد، سرشار از عبادت خالصانه بود و هیچگاه نماز شب ایشان ترک نشد و در زمینه ولایت مداری و ولایت محوری بسیار مطیع رهبر معظم انقلاب بود. در زیر سایه چنین پدری برادران من تربیت شدند و به مقام والای شهادت رسیدند . همچنین فرزند شهید حسن مصطفوی نیز در بخشی از این ارتباط زنده ...
سلام سیدِ بازجو!
. چند روز بعد به نجف آبادمان رفتم برای دیدار پدر و مادرم. وقتی زنگ خانه را زدم، پدرم نفس زنان و پای برهنه آمد به استقبال و مرا در آغوش کشید. از نگاهش خجالت می بارید و همان دم در گفت: به خدا روز قبلش من را از روی تخت بیمارستان با حالی بد، سرم به دست پای تلفن بردند و کسی پشت گوشی گفت: اگر می خواهی فرزندت آزاد شود، این ها را بگو! بعد سرش را پایین انداخت. و تا چند سال بعد که از دنیا رفت، من که یادش نمی ...
محاکمه مردی که برادر معتادش را کشت
.... تازه ازدواج کرده بودم و در یکی از اتاق های خانه پدرم زندگی می کردم. روز حادثه همسرم که باردار بود، با من تماس گرفت و گفت سریع خودت را برسان در خانه درگیری شده است. بلافاصله خودم را به منزل رساندم و دیدم برادرم چاقو کشیده و می خواهد پدرم را بزند. به او گفتم عقب برو و دست از سر ما بردار. قبول نمی کرد، می گفت پول می خواهد. برادرم در همه سال هایی که جدا شده بود، مرتب از پدرم پول می گرفت ...
حسادت زنانه به حلقه دار گره خورد +عکس
ارجاع شد. با این حال قضات دیوان عالی نیز پس از مطالعه دقیق پرونده، رای صادره را مطابق با موازین قانونی و شرعی دانستند و رای به تایید قطعی آن دادند. با قطعیت یافتن حکم قصاص نفس، این پرونده، برای اجرای حکم به دادسرای عمومی و انقلاب مشهد بازگشت تا این که سپیده دم روز یک شنبه گذشته مقدمات اجرای این حکم با دستور قاضی محمدرضا دشتبان (معاون اجرای احکام دادسرای عمومی و انقلاب مشهد ...
آقازاده ها پشت میله های زندان
می رسد که این مقدار حبس نه فقط برای مرتضی برای بقیه متهمین زیاد است . شبنم نعمت زاده فرزند محمدرضا نعمت زاده است. پدر او از ابتدای انقلاب تا پایان دولت اول حسن روحانی بر صندلی ریاست وزارتخانه های متعددی تکیه زده بود. در مرداد سال97 خبری مبنی بر کشف انباری در استان البرز از داروهای احتکار شده به ارزش 5میلیارد تومان منتشر شد و برخی آن را متعلق به دختر نعمت زاده، وزیر اسبق صنعت ...
درس را باید در جبهه در دانشگاه عاشقان الله فرا گرفت
هزاران هزار جان در رگم بود و برای دین و اسلامم فدا می کردم. آری می دانم شما برای بنده حقیر زحمات زیادی کشیده اید. شما را دوست می دارم ولی اسلام و مکتبم را بیشتر دوست می دارم. می دانم در آن نیمه های شب در آن هنگام که همه در حال خواب بودند شما بودید که بلند می شدی. تا بنده به این سن و سال رسیدم هر لحظه برایم می گذشت دلم پرخون تر می شد و مرغ دلم بسوی کربلا پر می زد. تا اینکه روانه جبهه نور ...
پزشکی که لحظه مرگ را کارگردانی می کند
می کردم که فقط بگوید راضی ام؛ اما نمی گفت. من مانده بودم و پیرمرد و تلاشی دیگر برای زنده نگه داشتن او. مثل همه بیمارهایم که وقتی می خواهم آن ها را بی هوش کنم و کنترل ریه ها را به دستگاه بدهم شروع کردم به حرف زدن با او. در این شرایط همیشه می گویم؛ پدر جان من اینجا هستم که شما آسوده تر باشید، که راحت تر نفس بکشید ؛ اما ناخواسته دهانم به کلمه دیگری باز شد گفتم: باباجان! تابه حال به کسی ...
سایه سرد کرونا بر تعطیلات داغ کودکان
ر تلویزیون، رادیو و رسانه های اجتماعی می تواند منجر به ترس و اضطراب به ویژه در بین کودکان و نوجوانان شود. این دانشجوی دوره دکتری مشاوره کودک توصیه می کند: تلویزیون و رادیو را خاموش کنید. شنیدن تک تک اخبار لازم نیست، به ویژه وقتی کودک شما حضور دارد. لازم نیست شما و فرزندتان از تمام اطلاعات پیرامون سیراب شوید، یک بار در روز کافی است در جریان اخبار قرار بگیرید. کارهایی که پدر و ...
دو همسفر
، حضور پدر را کنار خود احساس می کردم. با هم بودیم، لیوان آب زلالی در دستم بود، از این که آب را خورده بودم، شرمنده و خجالت زده بودم، به چشمانش نگاه کردم و دنبال بخشش او بودم که پدرم دستش را بالا برد، با علامتی، گویا من را به خدا سپرد، ثانیه ای بیشتر نبود، بیدار شدم و از دعای پدرم، قلبم آرام شد، مطمئن شدم که دیگر دعایی فراتر از همه دعاها پشتیبانم است. خوابی بود در صبحی متفاوت، در رویایی صادقه و آشکار ...
ادامه مسیر پدر با روایت عاشقی های بی ادعا
خورده بوده جنازه پدرم را به اهواز می آورد. او تصریح می کند: ما از پدرم بی خبر بودیم، برادرم آن زمان 14 سال داشت. او آن قدر گریه کرده بود که پای تلفن صدایش را نمی شنیدیم تا اینکه موضوع را به ما گفت، همه در ناباوری بودیم. قرار شد با ماشین دایی ام به اهواز برویم . تا پیکر پدرم را بیاوریم و حالا درست چهار روز از شهادت پدرم گذشته بود. در این مدت هم برادرم، پیکر پدرم را در یخ نگه داشته بود و چون ...
وقتی یک شهید بابانفسیِ بچه های اینستاگرامی می شود
روی دیگر چهره او را نخواهیم دید. کافی است تنها چند پست از صفحه اینستاگرامی دخترش را باز کنیم و چند سطری از نوشته ها را بخوانیم تا دریابیم چطور این پدر با ویژگی های خاصش بخشی از وجود اهل خانه شده و نفس بچه ها بسته به نفس اوست. خاطراتش هرچند ساده و بی شیله پیله، اما در خود دارای نکات مهم و عمیق اخلاقی است، همین موضوع به خوبی نگاه خانواده به پدر و ارتباط ساده و صمیمی در عین حال ارزشمند و ...
قاتل برادر معتاد در آستانه آزادی
حادثه مشغول کار بودم که همسرم تماس گرفت و گفت سیاوش با پدرم درگیر شده است. بلافاصله به خانه رفتم و دیدم او همسر باردارم را گروگان گرفته و تهدید به مرگ کرده است. قصد داشتم آرامش کنم که ناگهان به روی پدرم چاقو کشید. خواستم چاقو را از دستش بگیرم که این بار به روی من چاقو کشید. برای اینکه او را بترسانم من هم دست به چاقو شدم. متهم در خصوص قتل گفت: آن روز خاله ام مهمان ما بود. وقتی درگیری بالا ...
سرم درد می کرد برای پخش اعلامیه
خودم را باد می زدم. مامان جمیله سینی چای را گذاشت جلوی بابا و رفت توی آشپزخانه. فکر حضور در تجمع میدان ژاله مثل راه رفتن با کفش پاشنه بلند توی مغزم صدا می کرد. زیرچشمی مامان جمیله را پاییدم. گرم بارگذاشتن آبگوشت بود. پدرم که حواسش رفت پی فیلم دیدن، فلنگ را بستم. کفشم را زدم زیر بغل. تا پشت در با پای برهنه دویدم. در را یواش بستم که صدای غیژلولایش به گوش مادرم نرسد. صدای زوزه آمبولانس خبر ...
دختری با نشان پدر
فورا پس از اتمام دبیرستان مشغول کار برای دفتر پژوهشی پدرم شدم. طی یک سال که اونجا مثل یک پادو تقریبا هر کاری می کردم واقعا به ضریب جینی دل باختم!! دوستان اقتصادی با این واژه آشنا هستن. خلاصه من تقریبا با یک روش بسیار هوشمندانه به اقتصاد علاقه مند شدم. چیزی که پس از یک دوره استدلال های پدر رشته دوم انتخابی من هم شد!! خلاصه کنم که در ایران من دو سال اقتصاد خواندم و بعد برای ادامه تحصیل به آمریکا رفتم ...
مرگ زنی که نخستین صورت پیوندی جهان را داشت
به گزارش شریان نیوز ،کانلی کالپ در سن 57 سالگی درگذشت. او در سال 2008 به تیتر اصلی تمامی رسانه های جهان تبدیل شد چرا که نخستین انسان تاریخ بشریت بود که تحت عمل جراحی پیوند صورت قرار گرفت. مرگ او روز جمعه اتفاق افتاد. او سپتامبر سال 2004 قربانی توطئه همسرش شد. شوهر او یعنی تام کالپ از فاصله هشت متری با اسلحه به صورت او شلیک کرد. کانی به طرز معجزه واری زنده ماند اما پس از آن زندگی دردناک ...
تقوا را فراموش نکنید
به گزارش دفاع پرس از تهران، محسن آهنی در یکم فروردین 1340، در شهرستان ورامین متولد شد. تا اول راهنمایی درس خواند. به عنوان پاسدار وظیفه در جبهه حضور یافت. چهاردهم مرداد 1366، در سردشت توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید.. در فرازی از وصیت نامه شهید آمده است: و با سلام بر کلیه شهدا از کربلای حسینی تا کربلای خمینی و با سلام به تمامی خانواده شهدا و به امید ...
دختری که هر روز اعضای بدن خود را مواخذه می کرد/چادر مریم نماد زن مسلمان است
سالهای حکومت پهلوی فساد و فحشا و بی بند و باری در جامعه حکم فرما بود اما همان موقع مریم و خواهرانش با الگو گرفتن از مادر خود که زنی مذهبی بود حجاب داشتند و بدون روسری بیرون از خانه نمی رفتند. خانواده فرهانیان در سالهای منتهی به پیروزی انقلاب در تظاهرات ضد رژیم شرکت می کردند و مریم فعالیت های زیادی در کنار برادر بزرگتر خود داشت. برادر کوچک او تعریف می کند: مریم در همان سن کم که گویا 14 سال ...
جان دادند برای جان دادن
دکتر شهید محمد سالاری است. رنج از دست دادن همسر از یک سو و بیماری کرونا از سوی دیگر توان صحبت را از او گرفته است و فقط یک جمله می گوید: ببخشید، من به خاطر کرونا و نداشتن حال روحی مناسب بعد از فوت همسرم، توان صحبت و گفتگو ندارم. دکتر محمد سالاری پزشک فعال در مرکز خدمات جامع سلامت ویژه کرونا بود. او در این چندماهی که کرونا نفس مردم ایران را به شماره انداخته است، به بیماران کرونایی خدمات ...
روایت زندگی یک هنرمند مهاجر | ما هنرمندان افغانستانی مثل بچه های بی سرپرست هستیم
به گزارش شهرآرانیوز ، علیخان عبداللهی مطمئن است که اگر در افغانستان مانده بود و سال 68 به ایران مهاجرت نکرده بود در جنگ های قومی، زبانی و داخلی وطنش کشته شده بود. آن سال ها به طور اتفاقی با حسن حاضرمشار ، پیرمرد خوش فکر مجتمع، در یک پارکینگ هم دل و هم زبان شدند و به صورت خودآموخته و با مواد دورریختنی مجسمه سازی را تجربه کردند. بعد ها کامبیز درم بخش هنرمند صاحب نام ایرانی این هنرمندان و ...
فراموشی حلاجی در بستر زندگی امروزی/یادگاری هایی از سمنان قدیم
اند و من هم سال های سال این کار را انجام داده ام. این حلاج سمنان می افزاید: این شغلی بوده که پدرم، پدر همسرم و مادرم حتی از کودکی در آن فعالیت داشتند و پس از آن برادرانم به دنبال کار دیگری رفتند و من تنها این شغل را ادامه دادم و خوشبختانه امروز پسر من هم به این شغل گرایش داشته و نزد من کار می کند اما نمی دانم بعد از من هم این شغل را ادامه می دهد یا خیر؛ وی می گوید: سه مَن هر ...
درمان کرونا فقط با 5 هزار تومان؟!
گیاهی به نام داروی امام کاظم می گوید: هفته اول عید کرونا گرفتم. حالم اصلا مساعد نبود. اسهال، بدن درد شدید، تب و لرز و سرفه های مکرر امانم را بریده بود. دو روز را با این علامت ها طی کردم اما روز به روز حالم بدتر می شد. همان ابتدای شیوع کرونا پدر و مادرم بیمار شدند. فکر می کنم من هم از پدرم گرفتم. هر روز که می گذشت وضعیتم بدتر و بدتر می شد و تصمیم داشتم به بیمارستان بروم اما با خودم فکر کردم این چه ...