پایان خوش گذرانی با دختران در لانه مجردی!
سایر خبرها
گفتگو با دزد وحشت آفرینی که با شلیک 12 گلوله دستگیر شد
...! اگر چه قبل از آن مواد می فروختم، ولی هیچ وقت استفاده نکرده بودم، اما از همان شب بدبختی های من شروع شد و بعد از آن هم برای خودم ساقی شدم و به فروش مواد مخدر روی آوردم. می گویند حدود 10 سال محکومیت داشتی؟ بله! اولین آن چهارسال و نیم زندان بود که در سال 93 به خاطر فروش مواد مخدر صنعتی حکم گرفتم، ولی وقتی دو سال بعد به مرخصی آمدم سرقت را هم شروع کردم و بعد از دستگیری چهارسال و نیم دیگر ...
توصیه های پزشکی که به علت بیماری کرونا نابینا شد
پزشکان طب اروژانس مبتلا به کرونا شدند. چون با بیماران کرونایی در تماس بودم پیشگیری های لازم را انجام می دادم، اما با همه مراقبت های فردی به کرونا مبتلا شدم. بار اول بیماری ام خفیف بود و بعد از چند روز تب و لرز درمان شدم. دکتر بابادی افزود:، اما در تاریخ 20 تیر دوباره به این بیماری مبتلا شدم و این بار شدت بیماری بسیار بالا بود و تب و لرز و سرفه های شدیدی داشتم و ریه هایم 70 درصد درگیر شد ...
وقتی تازه فهمیدم دلار اصلا خوردنی است یا پوشیدنی!
کردم تا این که روزی چشمم به یک آگهی افتاد: خرید دلار پایین تر از قیمت روز. خیلی وقت بود که به فکر خرید و فروش دلار افتاده بودم. وقتی تازه فهمیدم دلار اصلا خوردنی است یا پوشیدنی! دلار هم که جدیداً حسابی طرفدار پیدا کرده و هر کس در این موقع سال وارد این کار شده، سود حسابی کرده است. آگهی را دقیق تر خواندم تا شرایط خرید آن را جویا شوم. توضیحات: خرید بالای یک ...
محرم، امام حسین (ع)، عباس
شام (کنسرو ماهی) وارد چادر مخصوص راننده ها شدم و یک تخت خواب تاشو برداشتم و بیرون از چادر، بازش کردم و دراز کشیدم. همینطور که داشتم به اطراف نگاه می کردم و از این پهلو به آن پهلو می شدم، والتر را دیدم که با یک لپتاپ روی پایش، در گوشه خلوتی از اردوگاه نشسته است. با خودم گفتم احتمالا در حال جمع بندی ماموریت امروزش است. خواب رفتم و حدودا سه ساعت بعد برای انتقال سه کارمند ژاپنی به فرودگاه بم که در فاصله ...
قهرمان سابق جهان در غبار فراموشی
آهنگری همه رقیبان را کنار زده و اول شده است. پس از آن به دلیل بی مهری هایی که در حقم کردند و باوجود میل باطنی ، جهت تامین هزینه های زندگی و با تحمل سختی های فراوان مجبور به عقد قرارداد با باشگاه های خارجی شدم و جزو انگشت شمار لژیونر موفق ایرانی در کشور نروژ ساکن و ادامه تحصیل دادم. وی ادامه داد: با شور و اشتیاق سالیان سال اکثر مسابقات جهانی کاراته را از نزدیک دنبال و به تیم ...
رستگاری در اندی مانده به بورس
هایم که با این نرخ تورم تا پانصد سال آینده ارزششان از پهن همایونی هم کمتر می شد بروم در بورس سرمایه گذاری کنم. اصلا می بایست مابقی سرمایه ام را هم می آوردم. این شد که دویدم و دویدم، به قلکم رسیدم، زدم اونو شکستم، تا پول بیاد به دستم... با صدای هشّه ی بلند و کشدار پادشاه به خودم آمدم. داشتم وسط دربار حرکات موزون انجام می دادم. جمع و جور شدم. جلاد دستش را از ...
پای صحبت سهام داران در روزهای منفی بورس
است وارد بازار سرمایه شده، درمورد این بازار گفت: در ابتدا دانش کمی نسبت به بورس داشتم اما با شرکت در کلاسهای کارگزاری و تحقیقات، اطلاعات خود را ارتقا دادم. زمانی که من وارد بورس شدم، خبری از این همه هجمه وارده به بورس نبود و صرفا بازاری بود برای سپرده کردن پول های اضافی. به نظرمن زیان وارده به بورس نتیجه کار سیاستگذاران در چند ماه قبل است، زیرا بازار به قدی سودده شد که افراد بدون داشتن هیچ دانشی ...
باوجود ابتلا به کرونا؛ 5 بار تست پزشک آمریکایی منفی شد
... این پزشک آمریکایی در ادامه داستان خود گفت: من فکر کردم که به یک ویروس خاص مبتلا شده بودم چرا که با بیماران که از بیماری ها متفاوتی داشتند در ارتباط بودم. شاید یک سرماخوردگی و شاید هم آنفلوانزا. تا حدودی خیالم راحت بود چرا که سه بار نتیجه آزمایش منفی شده بود. او در ادامه گفت: حرارت و گرمای بدنم در حال افزایش بود و رفته رفته حس بویایی و چشایی ام را هم از دست دادم و این احساس را داشتم ...
خاطره بازیگر جوان تهرانی از ماجرای بازداشتش بخاطر قتل
چند روز فهمیدند که او خودکشی کرده و من بی گناهم و تبرئه شدم. اما همین موضوع بعد ها موضوع فیلم به دنیا بگوئید بایستد شد و در واقع داستان واقعی این ماجرای من بود. بعد از این اتفاق چه کردید؟ مدام با خودم می گفتم کاش سربازی ام را خریده بودم. با اینکه تنها 2 میلیون آن زمان می شد. من با تصمیم خودم به سربازی رفتم. به هر ترتیب گذشت و این اتفاقات موجب می شود ادم در زندگی ادم بهتری شود ...
شرط بندی عجیب مرد متجاوز با انتشار آگهی دروغین
. گفت ظرف مدت دو هفته باید نقشه شومم را اجرا کنم و کم نیاورم. متهم ادامه داد: باید سر حرفم می ماندم و فکر کردم چطور نقشه را اجرا کنم. ناگهان فکری به ذهنم رسید و این بود که با انتشار آگهی دروغین زنی را به خانه ام بکشانم. وی گفت: نقشه شوم خود را اجرا کردم و به دوستم گفتم که از پس آن برآمدم اما فکرش را نمی کردم که گیر بیفتم چون طعمه ام را تهدید کرده بودم و قصد داشتم دست به اخاذی از او بزنم اما دستگیر شدم. با اعتراف این متهم، وی با قرار قانونی بازداشت و برای انجام تحقیقات بیشتر و شناسایی شاکیان احتمالی در اختیار مأموران اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت. ...
دارنده رتبه یک کنکور دکتری: دغدغه گره گشایی از مشکلات روستاییان را دارم
. وحدانی اظهار داشت: شمار دانش آموزان در روستای ما و روستاهای اطراف از ابتدایی تا متوسطه یک و متوسطه دو، سال به سال آب می رود. دختران به خاطر ازدواج و پسران به خاطر کار و کمک به معیشت خانواده، پشت میزهای مدرسه را خالی می کنند، هر چند در این سال ها، مشکل ترک تحصیل کمتر شده، اما این آسیب همچنان وجود دارد. وی گفت: زمانی که به عنوان معلم، وارد آموزش و پرورش شدم، خوشحال بودم که در ...
شرط بندی برای تعرض به زن خدمتکار!
او و همسرش کارمند هستند و برای چند ماهی نیاز به خدمتکار دارند که از پسرخردسالشان نگهداری کند. حقوق و مزایایی که او برای من در نظر گرفته بود، خوب بود به همین خاطر آدرس خانه اش را گرفتم و برای دیدن پسرش و بستن قرار داد راهی خانه او در یکی از خیابان های جنوبی تهران شدم. وقتی زنگ خانه را زدم همان مردی که تلفنی با من حرف زده بود، در را باز کرد و من هم وارد خانه شدم که ناگهان او در خانه را روی من قفل ...
میثاقیان: نگذاشتیم ملوان به سرنوشت تیم های ریشه دار دچار شود
به گزارش شهرآرانیوز ، اکبر میثاقیان در خصوص شرایط ملوان و بقاء این تیم در دسته یک، اظهار کرد: از زمانی که پایم را عمل کردم، دلتنگ فوتبال بودم و می خواستم دوباره در کنار زمین حضور یابم و مربی گری کنم. من با فوتبال زندگی کرده ام و دوری از آن واقعا برایم سخت است. از چند تیم پیشنهاد داشتم، اما وقتی پژمان نوری برای ملوان تماس گرفت و پیشنهاد داد، به خاطر علاقه ای که به این تیم باریشه داشتم، قبول کردم ...
خوشحالی خانم بازیگر از هک شدن اینستاگرامش
؛ اتفاق افتاده است و خیلی ناراحت شدم. نمی دانم چرا این توقع برای ما ایجاد می شود که همه باید ما را بشناسند. وی افزود: یک بار رفتم بانک؛ نیم ساعتی ایستاده بودم. نوبتم که شد سرم را تکان می دادم که متوجه شوند، من کیستم! در نهایت به متصدی باجه گفتم: من را نشناختید؟! گفت: چرا شناختم! (خنده) مدیری هم خاطره جالبی را تعریف کرد و گفت: من هم هفت سال پیش به همراه دوستانم به شهری رفتم ...
ورود صنایع دستی به بازار هدایای تبلیغاتی
حصیربافی را خوب بلد شدم. همیشه در روستا تک بودم و برای جهیزیه دختران روستا کپوبافی می کردم. از جهاد آمدند به روستای ما و خیلی کار من را پسندیدند. هرچند چند کار قدیمی ما را بردند و نفهمیدیم چی شد! •بعد از ازدواج به دزفول آمدیم و از آنجا همکاری من با میراث فرهنگی شروع شد. در خیلی از نمایشگاه ها شرکت کردم و کم کم شناخته تر شدم. به شوهر و دختر و پسر و عروسم خودم آموزش دادم ...
ماجرای دزدان هتل نشین چگونه لو رفت
همراه زن و مردی که اکنون در یکی از هتل های مشهد ساکن هستند از گلبهار سرقت کردیم و من قصد فروش لوازم آن را داشتم که دستگیر شدم. به دنبال اعترافات صریح متهم، گروه ویژه تجسس با کسب مجوز های قضایی عازم هسته مرکزی شهر شدند و با همکاری مدیر هتل به اتاق دزدان رفتند.وقتی الف-الف (یکی از سرکردگان باند) نیرو های انتظامی را مقابل خود دید، تازه فهمید که هتل نشینی به پایان رسیده است و باید سال های دیگر جوانی اش ...
زنم وسواس داشت، او را کشتم
که متوجه شدم او مرده است. آن قدر ترسیده بودم که نمی دانستم باید چه کنم. از اینکه بچه ام تنها و بی کس شود، خیلی می ترسیدم. به همین خاطر جسد زنم را به جاده هراز بردم و در آنجا رها کردم تا کسی متوجه نشود من قاتل هستم. این مرد در دادگاه ادامه داد: من زنم را دوست داشتم، اما بیماری وسواسی که داشت، زندگی ما را نابود کرده بود. هرچه تلاش می کردم همه چیز را روبه راه کنم، رکسانا خراب می کرد. زمانی ...
تصاویر| گزارش ای اف سی از لژیونر فوتبال زنان؛ برای خسروی توقف معنایی ندارد
فوتبالی را جلب کرد در 10 سالگی به تیم زیر 14 سال دعوت شد و این کار راحتی نیست. خسروی می دانست که چگونه باید دوید اما قبل از آماده شدن برای مقابله با مخالفان واقعی، حتی در سطح جوانان باید همه چیز را یاد می گرفت. خسروی در ادامه مصاحبه خندید و گفت: وقتی فوتبال را شروع کردم حتی کفش ورزشی نداشتم و نمی دانستم که چگونه فوتبال بازی کنم ولی فوتبال را دوست داشتم. از سرعت استفاده کردم و می ...
در غذای شوهرم سم ریختم تا به عشق قدیمی ام برسم
شعبه اول دادسرای ویژه سرقت برای دستگیری مهناز آغاز شد. بدین ترتیب کارآگاهان پلیس آگاهی پایتخت وارد عمل شده و در بررسی های صورت گرفته زن جوان بازداشت شد. مهناز که همه مدارک را علیه خود می دید اعتراف کرد: قبل از اینکه سروش وارد زندگی ام شود عاشق پسری به نام ایمان شدم که همسایه مان بود، اما، چون وضع مالی خوبی نداشت خانواده ام با ازدواج ما مخالفت کردند. من هرگز نتوانستم آن عشق را فراموش کنم و ...
در غذای شوهرم سم ریختم تا به عشق قدیمی ام برسم
ترتیب کارآگاهان پلیس آگاهی پایتخت وارد عمل شده و در بررسی های صورت گرفته زن جوان بازداشت شد. مهناز که همه مدارک را علیه خود می دید اعتراف کرد: قبل از اینکه سروش وارد زندگی ام شود عاشق پسری به نام ایمان شدم که همسایه مان بود، اما، چون وضع مالی خوبی نداشت خانواده ام با ازدواج ما مخالفت کردند. من هرگز نتوانستم آن عشق را فراموش کنم و همیشه به ایمان فکر می کردم. او ادامه داد: چند سال بعد در ...
داستان بانوی پزشک بوکانی که از نهضت سوادآموزی شروع کرد
علوم پزشکی ارومیه قبول شدم. قبولی در این رشته برایم مانند یک آرزوی دست نیافتنی بود و که با همت و تلاشم زیادی به آن دست یافته بودم و با هزاران امید و آرزو راهی دانشگاه علوم پزشکی شدم؛ در سال 1383 به عنوان پزشک عمومی وارد مرحله طرح شدم. دوران طرح را در شهرهای مختلفی از جمله شاهین دژ، ارومیه و بوکان سپری کردم و اکنون 16 سال است که به طبابت مشغول هستم. در این مدت ...
هر روز یک شایعه برای مدافعان حرم درست می کنند
به من تمرکز روی مفاهیم قرآن بود. بعد از حفظ، برادرم وارد زمینه های صوت و تلاوت قرآن شد و تا مراحل خیلی عالی این رشته پیش رفت. ماه رمضان ها در خانه جلسات ترتیل خوانی داشتیم. حمید و دوستانش بعد از افطار دور هم جمع می شدند و همه با هم یک جز را قرائت می کردند. بهترین خاطرات دوران کودکی ام مربوط به بازی های دسته جمعی بود که با هم داشتیم. با برادر ها و دایی ام سرگرمی های خودمان را داشتیم ...
ازدست دادن دویست میلیون دلار چه چیزی به من آموخت؟
کارآزموده هم گرفتارش می شوند: هرچه قبلاً موفق تر و ماهرتر باشی، پس در آینده هم احتمال موفقیتت بیشتر است. او توضیح می دهد که چگونه دچار توهم کنترل شد و چگونه توانست، با رهایی از آن، همۀ ضررهای انباشته را جبران کند. ماه اکتبر بود که تقریباً دویست میلیون دلار ازدست دادم. اوضاع در ماه نوامبر هم تعریفی نداشت. سال 2008 بود، درست بعد از ورشکستگیِ بانک لیمن برادرز. بازارها به هم ریخته بودند ...
دستان مهربانی که خانه به خانه مرهم بیماران می شود
افکار مردم گذاشت تا جائیکه برخی از مردم جرأت مراجعه به بیمارستان را پیدا نمی کردند و برای تکمیل دوره درمانشان، خودم شخصاً به منازل آنها می رفتم. شریفی که از همان اوایل دانشجویی خود پدر و مادرش را در یک تصادف از دست داده بود، با ابراز ناراحتی گفت: در سال 93 با قبولی در رشته پرستاری در دانشگاه، با خود و وجدان کاری خود عهد کرده که در این مسیر هر کاری برای کمک به همشهریانم از دستم برآید، کوتاهی و ...
ماجرای دزدان هتل نشین!
خبرمهم: دستگیری باند 7 نفره ای که با یک کپسول گاز ردزنی شدند
روایت دانش آموزی که وارد گروه تخریب می شود و نوحه های ماندگار می خواند
قدوقواره جثه ظریفی دارم. حالا حساب کنید پانزده ساله که بودم، چقدر بودم. همین جثه ظریف و سن کم من باعث شد هیچ وقت نتوانم مثل رزمنده های عادی، راهی جبهه های جنگ شوم. هر زمان که ساکم را بر داشتم و به دفتر اعزام رفتم، دست رد به سینه ام زدند. آن قدر رفتم و برگشتم که همه خانواده موقع خداحافظی زیر لب با خنده می گفتند: زیاد خداحافظی نکن، برمی گردی. یادم نمی رود یک بار که حسابی به مسئول اعزام پیله کرده بودم، به ...
عمل جراحی ام دیر شده است/ در المپیک باید سالم به میدان بروم/ امیدوارم دلسوز دوومیدانی روی کار بیاید
...، سلامتی کامل خود را بازنیابند و مشکل تنفسی همیشه با آنها همراه باشد اما خدا را شکر در حال حاضر مشکل خاصی ندارم و حال عمومی ام هم بسیار عالی است. حدادی به وضعیت تمرینی اش اشاره کرد و در این باره گفت: از نظر تمرینی هم در تهران تمرین می کردم و هم در جزیره کیش بودم و تمرینات خود را آنجا انجام می دادم. به خاطر اینکه آنجا هم سطح دریا است و از لحاظ تنفسی خیلی راحت تر می توانیم تنفس کنیم و ...