خانهسایر منابع:
با دوستان خود به اشتراک بگذارید
می پسندم
0
سایر خبرها
علی چریک در خانه دلسوزترین همسر و مهربان ترین پدر بود
به شدت تحملش بالا بود. خیلی کمک حال من بود. وقتی از جبهه برمی گشت می گفت تا الان من نبودم و تو با وجود دخترمان فاطمه مجبور بودی در خانه بمانی. الان من بچه را نگه می دارم و تو هرجایی که دوست داری برو. ایشان بچه روستا بود، اما خیلی به روز فکر می کرد. منظورم این است که آن موقع مرد سالاری بود و ما از همسرهایمان توقع نداشتیم که در کار های خانه یا بچه داری همراهی مان کنند. ولی شهید خداداد از این حیث خیلی فکر بازی داشت. از کار خانه گرفته تا نگه داشتن بچه کمکم می کرد ...
جنجال جدید احمدی نژاد: اظهارات پرحاشیه رئیس جمهور سابق درباره شیعه پولی
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) : به گزارش نامه نیوز، احمدی نژاد گفت: سفیر فرستادیم به یک کشور دویست میلیون نفری که اکثریت آن یا مسیحی هستند یا طبیعت گرا. آن آقا می رفت از برخی پول می گرفت تا آدم ها را شیعه کند وی افزود: پیش من آمد و گفت اگر به ازای هر نفر، پانصد دلار به من بدهند، من چند هزار شیعه درست می کنم. گفتم آقا ما به تو نگفتیم برو شیعه درست کن، شیعه ای ...
معرفی کتاب 3000 شیشلیک
مواجه شدن! آقای صادقی هم منو فرستاده که بهتون خبر بدم. گفتم: باشه! تو برو من خودمو می رسونم. نشستنش بیشتر از پنج دقیقه طول نکشید، بعد از رفتنش به سختی از جایم بلند شدم و به سمت آشپزخانه رفتم، لنگان لنگان خودم را رساندم، حمدالله آنجا بود، مرا که دید به شوخی گفت: پیرمرد تو که لنگ می زنی؟! هنوز درد داشتم، خودم را روی یک صندلی انداختم و گفتم: حاجی وضع منو که می بینی! موندم چطوری برم ...
یک نسخه عشق ایرانی
بدل شود. بگویید چه عمدی پشت این مسئله بود و چگونه می خواستید این فرهنگ را ضمن این نامه ها القاء کنید؟ آدم ها یک زیستی دارند. با زندگی در یک جامعه می بینیم یک سری بالا و پایین ها و حرکت هایی وجود دارد. قطعاً که عامدانه بوده چون زیست عاشقانه لاجرم لوازمی دارد. وقتی شما عاشق باشید همه دنیا را کنار محبوب تان تصور می کنید. رولان بارت می گوید دوست داشتن و عاشقی یعنی این که تو یک نفر را دوست ...
آمریکایی ها: قدرتت را افزایش بده تا نجنگی
شعار سال : به دشمنت حمله کن، دنبالش کن اگر فرار کرد، اگر تلافی کرد تو فرار کن.. تعداد بازدید : 2 کد ویدیو دانلود فیلم اصلی شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت آپارات ، تاریخ انتشار: 9 آذر 1399 ، کدخبر: ،www.a
قربانت بروم؛ چقدر دلم برای خنده هایت تنگ شده بود!
صورتم مانده و صورت گندمگونش گل انداخته بود. با قامت ظریفش به سمتم آمد، مثل من باورش نمی شد که تنها نگاهم می کرد و دیگر به یک قدمی ام رسیده بود که رنگ از رخش رفت و بی صدا زمزمه کرد : تو اینجا چیکار می کنی زینب؟ نفسم به سختی از سینه رد می شد، قلبم از تپش افتاده و همه وجودم سراپا چشم شده بود تا بهتر او را ببینم. صورت زیبایش را آخرین بار دو سال پیش دیده بودم و زیر محاسن کم پشت مشکی ...
آل احمد داستان را ابزار مبارزه کرد/ جلال معلم بود نه مصلح اجتماعی
سیدحسن نورانی مکرم دوست، مدرس ادبیات و نویسنده، در گفت وگو با ایکنا، درباره اینکه جلال آل احمد را باید یک نویسنده یا مصلح اجتماعی بدانیم، گفت: در حالت کلی جلال یک معلم بود و خاصیت معلمی این است که در هر کسوتی ظاهر شود، خواه ناخواه به مسائلی که دغدغه و درد یک معلم است دچار می شود. آن هم در آن دوره پر از تحول که مرحله گذار سنت و مدرنیته بود. وی افزود: جلال از یک سو وابسته به خانواده ای ...
هیولایی که از بیمارستان در شرایط کرونایی برای خود ساخته ایم
اما نتوانستم. مراقبت و رسیدگی هایی که در بیمارستان انجام می شد با مراقبت های منزل زمین تا آسمان فرق داشت، حضور و رسیدگی پزشکان و پرستاران به موقع بود و واقعیت را بگویم فکر می کنم اگر به بیمارستان نمی رفتم، زنده نمی ماندم. 24 درصد از فوتی های ناشی از کرونا در استان کمتر از 24 ساعت پس از مراجعه به مرکز درمانی دکتر سید احمد هاشمی رئیس دانشگاه علوم پزشکی و خدمات ...
مسؤولی پاک، عالمی برجسته و مبارزی وارسته/12 توصیه مدرس به مسوولان
خانه بیاورد و طوری تظاهر نماید که اهل محل بدانند مدرس برای نهار به خانه آنها می آید. نزدیک خانه که رسیدند، مدرس ایستاد و گفت: تو برو من خودم می آیم. پسر گفت: پدرم دستور داده که در خدمت شما باشم. آقا جواب داد: بیجا گفته است. پدرت می خواهد یک ناهار به من بدهد و تو را همراه من کرده است تا به اهل محله بگوید: من آن چنان کسی هستم که مدرس به خانه من می آید و بعد چه می دانم که از این دعوت و به خانه خود ...
داستان/زندگی فراموش شده
از مدتی سینی برنج و خورشت را از ناهید گرفته و کنارش گذاشتم،کمی جلو امدو با ولع شروع به خوردن کرد. با تک تک حرکاتش به یاد مادرم می افتادم و ته چشمانم به سوزش می افتاد بعد از ناهار تو اتاق برایش رختخواب انداختم و باز بدون هیچ حرفی رفتو خوابید. به ناهید گفتم بیا کمک کن ببینم چطوری باید خانوادشو پیدا کنیم. حتما تا حالا نگران شدن ناهید بی اعتنا شانه بالا انداخت و زیر لب چیزی زمزمه کرد ...
زیکو، مارادونا و تمرین دست خدا در ایتالیا
ادامه زیکو را چهار جلسه محروم می کند. زیکو در گفتگو با گاتزتا دلو اسپورت گفت: " سال 1984 بود و من تازه به اودینزه پیوسته بودم. من در بازی با ناپولی در شهر ناپل بازی نمی کردم. ما 2-1 جلو بودیم ولی دیگو گل تساوی را زد. بازی عملاً تمام شده بود که توپ را به تیر دروازه ما زدند و مارادونا در برگشت توپ را با دست وارد دروازه ما کرد. داور و کمک داور متوجه نشدند. من خیلی عصبانی بودم. دویدم و پشت ...
جلب رضایت امام زمان(عج)، ما را از اضطراب ها رها می کند
از کتاب های او را تورق می کردند برای هر ورق فرمودند: خدا یونس را رحمت کند اما متاسفانه وی در دیار خود غریب بود. روزی اهل خراسان مهمان امام رضا(ع) بودند، حضرت(ع) به یونس فرمودند: به پستو برو من شما را صدا می زنم، اهل خراسان شروع کردند به بدگویی از یونس، وقتی آنها رفتند حضرت(ع) یونس را فرا خواند و یونس از شدت تالم این دشمنی ها گریست. حجت الاسلام میرصادقی ابراز کرد: امام رضا(ع) به یونس ...
رفت سانتافه بخرد، مسیر زندگی اش عوض شد! + فیلم
معلمی که با ارثیه میلیاردی خود و خانواده اش برای بچه ها تبلت خرید: به من گفتند تو دیوانه شده ای! رفتم سانتافه بخرم که همه چیز تغییر کرد. منبع: همشهری
کورکردن پسر جوان به خاطر نگاه چپ
متهم تحت بازجویی قرار گرفت. او گفت: من اتهام را قبول ندارم، چون ضربه ای به مقتول نزدم. متهم گفت: سینا مدام به من چپ نگاه می کرد و با این کارش من را عصبی کرد. وقتی سراغش رفتم و گفتم تو چه کسی هستی که به من چپ نگاه می کنی، فریاد زد و درگیری درست کرد و من را زد. من هم برای دفاع از خودم چاقو کشیدم. دوستان سینا هم آنجا بودند و درگیری بالا گرفت. دوستان سینا هم چاقو داشتند و برای ...
ماجرای احضار آل احمد به ساواک
پور هم خیلی جا زده بود ولی آل احمد هرچه او گفته بود دو تا بیشتر جواب داده بود. بعد ثابتی گفته بود که آقا جان شما در این کشور زیادی هستی، بیا برو هند. گفته بود من تبعید اختیاری نمی روم به زور مرا بفرستید، گفته بود بیا برو پاریس و خودم خرجت را می دهم. یارو گفته بود فکر نکنی سید که ما تو را می گیریم و زندانی می کنیم تا قهرمان ملی شوی، شبی نصف شبی یک کامیون زیرت کند بمیری شش ماه حبس دارد. این دیگر خیلی اعصاب آل احمد را به هم ریخته بود. ...
تعابیر فارسی در الفاظ طلاق و سوگند در متون فقه حنفی
هزار طلاق! کان قوله بهزار طلاق جوابا حتی انه لو لم یکن فعل ذلک الفعل لم یقع الطلاق. سئل نجم المل ۀ عمن قالت له امرأته: طلقنی! فقال: ترا نه طلاق مانده نه نکاح، برخیز و برو! قال: هذا اقرار بأنه طلقها ثلاثا. سئل نجم الدین عمن قالت له امرأته: مرا برک [کذا] با تو باشیدن نیست مرا طلاق ده! فقال الزوج: چون تو رفتی طلاق داده شده! و قال: لم أنو الطلاق، هل یصدق؟ قال نعم. اذا ...
خانه شیعیان اطراف دمشق را آتش زدند!
دردها را به تنهایی تحمل کند که به سمت خط تاکسی رفت و پاسخ پریشانی ام را به شوخی داد : الهی بمیرم، چقدرم تو ناراحت شدی! و می دیدم نگاهش از نگرانی مثل پروانه دورم می چرخد که شربت شیرین ماندن در سوریه به کام دلم تلخ شد. تا رسیدن به بیمارستان با موبایلش مدام پیام رد و بدل می کرد و هر چه پاپیچش می شدم فقط با شیطنت از پاسخ سوالم طفره می رفت تا پشت در اتاق مصطفی که هاله ای از اخم خنده اش را برد ...
درخواست اشد مجازات برای مأمور کتک زن شهرداری
آوری دیدیم، طبق آن حکم اجازه کار ندهیم. متهم ادامه داد: آن روز حین مأموریت به سرویس بهداشتی پارکی رفته بودم. از آنجا برمی گشتم که دیدم شاکی در حال جمع آوری ضایعات است. جلو رفتم و به او تذکر دادم، اما او اهمیتی نداد. ناچار شدم او را سوار ماشین کنم و به شرکت ببرم. باور کنید، نمی دانستم حکم ساختگی و جعلی است به همین خاطر احساس وظیفه کردم تا دستورات شرکت را انجام دهم. در پایان هیئت قضایی جهت صدور رأی وارد شور شد. ...
ماجرای خوشگذرانی با پول های زن غریبه!
آن روز زن جوانی که متصدی یک آرایشگاه زنانه بود با دفتر تاکسی تلفنی تماس گرفت و قرار شد که من او را به مقصد برسانم. وقتی آن زن جوان در صندلی عقب نشست فقط با گوشی تلفنش صحبت می کرد و کارهای اداری اش را انجام می داد اما روز بعد همان زن که نامش گیتی بود دوباره با دفتر تماس گرفت و از متصدی تاکسی تلفنی خواست باز هم من به محل کارش بروم، ولی این بار گیتی در صندلی جلو نشست و از اوضاع زندگی ام پرسید.من هم ...
گزارش میدانی تسنیم از کمبود روغن در بازار شیراز؛ سازمان صمت: مردم از خرید هیجانی پرهیز کنند
این روغن کلزا که در قفسه فروشگاه ها وجود دارد، بخرم. وقتی به خانه رفتم متوجه شدم روی بطری نوشته مخصوص پخت و پز، واقعا حوصله رفتن این فروشگاه آن فروشگاه را نداشتم از خیابان انوری روغن سرخ کردنی خریدم ولی خیلی گران بود". وارد فروشگاه می شوم در قفسه روغن به جز روغن کلزا و روغن زیتون آن هم با قیمت های بالا چیز دیگری نیست از یکی از فروشنده ها می پرسم کی روغن می آورید؟ می گوید: "سهیمه امروزمان ...
توصیه می کنند جنتلمن باشیم!
می گفت! در این جنگل وحشی بین المللی اگر ذره ای عقب بنشینی پنجه های تیز بالا می آید و تنت پاره پاره می شود! گرگ های درنده نمی نشینند تا تو مهربانی ات را نشانش دهی! تا پیغام آور صلح باشی! در این جامعه بین المللی باید گفت گور بابای سازمان ملل متحد! سازمان مللی که همیشه طرف ظالم است! حق وتو اش برای اوست! شورای امنیتش طرف اوست و هر بار که گرگ ها زخمی می زنند، به مثابه مصلح کل ...
جوجه عقاب
به خندیدن و گفتند: تو خروسی و یک خروس هرگز نمی تواند بپرد. اما عقاب همچنان به خانواده واقعی اش که در آسمان پرواز می کردند خیره شده بود و در آرزوی پرواز به سر می برد. اما هر موقع که عقاب از رویایش سخن می گفت به او می گفتند که رویای تو به حقیقت نمی پیوندد و عقاب هم کم کم باور کرد. بعد از مدتی او دیگر به پرواز فکر نکرد و مانند یک خروس به زندگی ادامه داد و بعد از سالها زندگی خروسی، از دنیا رفت. تو همانی که می اندیشی، هرگاه به این اندیشیدی که تو یک عقابی به دنبال رویا هایت برو و به یاوه های مرغ و خروس های اطرافت فکر نکن. ...
حکایت رنج ها و گنج ها
.... اما بعد به خودم می گفتم تو مجبوری خودت را وفق بدهی و اگر آنها معلم خصوصی دارند، تو می توانی تلاشت را بیشتر کنی. اکبری: قطعاً به این موضوع فکر می کردم. قلم چی که می رفتم و می دیدم که بچه های مشهد و تهران رتبه ی بالایی دارند، استرس می گرفتم اما بعد خودم یک طورهایی خودم را توجیه می کردم که شاید چند سال پشت کنکور مانده اند که ترازشان اینقدر خوب شده. به خودم گفتم بهتر است پله پله ...
دعوت سرگئی نیکولینکو از 4 هندبالیست چهارمحال و بختیاری برای حضور در اردوی تیم ملی
به گزارش پایگاه خبری وزارت ورزش و جوانان به نقل از روابط عمومی اداره کل ورزش و جوانان استان، سومین مرحله از اردوی آماده سازی نوجوانان هندبالیست برای حضور در مسابقات قهرمانی آسیا از 7 تا 16 آذرماه 99 با حضور 28 ورزشکار به میزبانی استان بوشهر برگزار می شود. تیم ملی نوجوانان ایران خود را برای حضور در رقابت های قهرمانی آسیا که 13 تا 21 اسفندماه در آلماتی قزاقستان برگزار خواهد شد، آماده می کند و تا کنون دو مرحله اردوی آمادگی خود را در استان های کهگیلویه وبویراحمد و تهران پشت سر گذاشته است. ...
می ترسیدم به مادرم بگویم!
درس هایم تمام می شود، کتاب خواندن شروع می شود. از تجربه رمان نوشتن بگو. چه لحظه ای بود که ایده برای رمان به ذهنت آمد و پشت کامپیوترت نشستی یا مداد دست گرفتی و تصمیم گرفتی آن را بنویسی؟ اولش یک حس درونی بود. من نخستین بار توی گوشی ام شروع به نوشتن کردم. یک روز نخستین قسمت رمان را نوشتم و بعد با توجه به این نخستین قسمت، بقیه داستان را جلو بردم. ایده از قبل طراحی شده ای هم نداشتم. ایده ...
حسرت که بر دل پسر سیروس گرجستانی ماند
حالا این شب ها سریال شرم آخرین اثر این هنرمند از شبکه سه سیما پخش می شود به همین بهانه گفتگویی با فرزند این هنرمند داشتیم .سیاوش گرجستانی بازیگر و کارگردان درباره خاطراتی با پدرش گفت: چهار ساله بودم که همسفر بابا شدم و همراه بابا به پشت صحنه فیلم دوران سربی آقای معصومی رفتم، در این دوماه در ارتفاعات گرگان فهمیدم پدرم چه شغلی دارد و با فراز و نشیب شغل پدرم آشنا شدم. حتی یک نقشی هم بازی هم کردم ...
اعدام به خاطر پیدا کردن تربت کربلا در خانه!
...> خطوط صورتم همه از درد در هم رفته و از نگاهم ناله می بارید که زن بیچاره مات چشمان خیسم ماند و مصطفی صبرش تمام شده بود که جلو نیامد و دستپاچه صدا رساند : می تونم بیام تو؟ پتو را روی پاهایم کشیدم و با صدای ضعیفم پاسخ دادم : بفرمایید! و او بلافاصله داخل اتاق شد. دل زن پیش من مانده و از اضطرار نگاه مصطفی می فهمید خبری شده که چند لحظه مکث کرد و سپس بی هیچ حرفی از اتاق بیرون رفت. ...
گوهری: خواستم قدمی برای مادران سرزمینم بردارم
احمد گوهری در گفت و گو با خبرنگار "ورزش سه" درباره شرایط تیمش در لیگ بیستم بیان کرد: تیم خیلی خوبی داریم. ما تیمی سختکوش هستیم که با اتحاد و همدلی جلو می رویم. امیدوارم در آینده با تلاشی که انجام می دهیم و درایت کادرفنی مان روزهای خوبی را سپری کنیم. وی درباره تساوی تیمش مقابل پرسپولیس بیان کرد: بازی با پرسپولیس بازی زیبایی شد. تیم ما یک تیم جوان و کم تجربه است. ما بازیکنی در تیم مان ...
سعید کریمی: مس رفسنجان روند روبه رشدی را طی می کند
مسیر روبه جلو پیش می رود. قطعا در بازی های آینده بچه ها هماهنگی بهتری خواهند داشت و امتیازات بیشتری کسب می کنند. مهاجم مس رفسنجان با تاکید بر اینکه شک ندارد جایگاه این تیم در هفته های بعد در رتبه های بالاتر جدول خواهد بود، درخصوص بازی نکردنش در سه هفته اخیر برای این تیم گفت: بعد از پیوستن به مس رفسنجان زیر نظر کادرفنی تمرینات خیلی خوبی را پشت سر می گذاشتم و آمادگی بالایی داشتم ...
با این کودک نق نقو چه کنیم؟+راهکارهای مهارتی
این جایزه رو به تو دادم . این رفتار باعث تقویت صحبت کردن و درخواست های درست کودک به جای نق نق می شود. 4-فرق بین صحبت کردن و نق زدن را به بچه ها بیاموزید نکته دیگر این است که گاهی پیش می آید بچه ها فرق بین نق زدن و صحبت کردن را نمی دانند به همین خاطر بهتر است زمانی که کودک نق می زند به او تفاوت بین آنها را بیاموزیم و هر گاه نق زد به او بگوییم که : هر موقع نق زدن را ...
