روایتی درباره پرتره ای که محمد ادیبی از یک مادر شهید ثبت کرد
سایر منابع:
سایر خبرها
شعر زیبای مادر از شاعران برتر ایران
...> اندر آیید ای همه پروانه وار اندرین بهره که دارد صد بهار بانگ می زد درمیان آن گروه پر همی شد جان خلقان از شکوه مولانا _-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ مادر بهشت من همه آغوش گرم تست گویی سرم هنوز به بالین نرم تست پیوسته در هوای تو چشمم به جستجوست هرلحظه با خیال تو جانم به گفتگوست در خواب و خیال ...
زن 35 ساله: با عقد تلفنی خود را در اختیار کیارش گذاشتم
کیارش در چشم هایم نگاه کرد و گفت :” تو دیگر در قلب من هیچ جایی نداری دیگر نمی خواهم حتی برای لحظه ای تو را ببینم ” با چشمانی اشک بار به چشم هایش خیره شدم نمی توانستم حرفی بزنم تمام این واژه ها برایم گنگ و بی مفهوم بودند باورم نمی شد این چشم ها همان چشم هایی هستند که روزی عاشقانه مرا می نگریستند و بی صدا سرود عاشقی سر می دادند .... این جملات بخشی از اظهارات زن 34 ساله ای است که برای ...
نقش مادران شهدا در جنگ؛ همچون حضرت زینب (س)
، حالا جزئیّاتش یادم نمانده، البتّه یادداشت کرده ام، بار ها هم گفته ام - فدای سرتان؛ و اگر باز هم پسر داشته باشم، باز هم میفرستم. این پیغامی بود که یک مادر [شهید گفت]. ببینید این روحیّه را! من آمدم به امام این را عرض کردم، امام گریه اش گرفت؛ از شنیدن این سخن و این احساس، اشک به چشم امام آمد. این روحیّه ها برای چه کسی بود، برای چه بود؟ جز برای خدا یک چنین چیز هایی را انسان نمی تواند مشاهده کند که ...
اس ام اس جدید تبریک روز مادر
دانستن تا زمانی که سایه پر مهرت برجاست. ولادت حضرت فاطمه زهرا ع و روز مادر مبارک ______________________________________ در هر خانه چراغی هست که همه ی را گرم میکند... وآن ” مادر ” است... سلامتی همه ی مادران دلسوز و مهربانی که حتی خوردن ضربه دمپاییشونم کلی حال میده! “روزتون پیشاپیش مبارک” ______________________________________ خاک ...
نقش مادران شهدا در تاریخ پربار انقلاب
شد آنجا که وهب بن جناح که در مکتب اسلام پرورش یافته بود روز عاشورا به میدان رزم رفت و پس از نبردی مردانه به سوی مادر برگشت و از او پرسید: آیا از من راضی نشدی ؟! و مادر وهب در پاسخ گفت: از تو راضی و خشنود نمی شوم مگر آنکه در یاری حسین (ع) کشته شوی. اما امروز همین موضوع بهانه ای شد تا به سراغ تنی چند از مادران غیور و صبور استان اردبیل برویم تا پای صحبت های شیرین و مملو از درد فراق آنها ...
چیزی نگویید، مختصات زخم را دارم!
در آیینه به خودت زل بزنی! آن موقع ها که مثل الآن نبود دخترها برای بله گفتن پله های ترقی را بهانه کنند، نه بابا، از این ادا و اصول ها نبود، پسر سربازی اش که تمام میشد و پشت لبش جوانه میزد میگفتند برو دختر فلان خانه را بستان، حالا آن دختر هم باید دستی میجنباند و چند تا هنر بلد می بود که خانه ی شوهر سرکوفت نخورد. حکیم پسرخاله ام بود، شناس بودیم به هم، یعنی بین خانواده ها رفت ...
نگاهی به فیلم قطعه های یک زن | دانه های سیبی که درونِ یک زن جوانه می زند
نسیم شاخه های آن را نوازش و آرام تکان می دهد. سیب های سرخ و زرد و رنگارنگ بر شاخه ها تاب می خورند و برگ ها صدا می کنند. یکباره دختربچه ای مانند فرشته را می بینیم که از شاخه های آن جسورانه بالا می رود و یک سیبی را می چیند و گاز می زند. صدای مادر دختر از حیاط به گوش می رسد که وقت شام است. مادر کسی نیست جز زن قصه که زندگی اش از هم پاشیده بود اما با تجلی امر مثبت و نشاط آوری درونش باعث می شود ...
حضرت ام البنین(س) ؛ فرزند دلاوری، همسر فضیلت و مادر وفا
ر کودکان گذراند و در دامان مادری مهربان و پاک و پدری شجاع که دارای سجایای اخلاقی فراوان بودند رشد کرد. مورخان در مورد مادر بزرگوار فاطمه این گونه می نویسند: ثمامه، مادر ام البنین، بانویی ادیب و کامل و عاقل بود. آداب عرب را به دخترش آموخت و هر آنچه مورد نیاز یک دختر است در زندگانی از مسایل مربوط به خانه داری و اَدای حقوق و همسرداری و غیره را به او یاد داد. [5] * تاریخ تولد ام البنین(س) ...
مادر چهار شهید
دادند و بر مظلومیت حسین (ع) و یارانش گریستند. در آن میانه شور و شیون، ام البنین(ع)، مادر شکیبا و صبور عباس، خود را به بشیر رساند و فرمود: بشیر! از حسین(ع) برایم بگو . بشیر گفت: در سوگ چهار فرزند شُجاعَت به تو تسلیت می گویم. نگاه ام البنین (ع) به بشیر خیره شد و دوباره تکرار کرد: بشیر: گفتم از حسینم چه خبر آوردی؟ حسینم چه شد؟ فرزندانم فدای حسین(ع) باد. (مامقانی، 1350: ج2، 128). ...
2005/ شهید توکل احمدوند: امام و قرآن را یاری کنید
، مادر مبادا بی تابی کنید که دشمن خوشحال شود، آگاه باش که دنیا زودگذر است و مرگ گریبان همه را خواهد گرفت و حال که چنین است چه راهی بهتر از شهادت در راه خدا؟ سرافراز باش که فرزند شما در راه اسلام فدا شد و شما را پیش فاطمه زهرا(س) روسفید کرد، صبور باش و فرزندان خود را در راه قرآن و اسلام فدا نما که فردای قیامت با دست پر وارد صحرای محشر شوی، فرزند تو با آگاهی کامل به شهادت رسید و به افتخار ابدی دست ...
تلاش برای دنیا تا کجا + مسابقه
نماز هم می خواند؟ نه، نماز نمی خواند ولی خانه و ماشین دارد. بخاطر خانه و ماشین غافل می شود که این رابطه داماد با خدا قطع شده است. اگر برق قطع شود شما هرچه هم لامپ کشی کنی نور در خانه نیست. برق قطع شده است. قرآن یکجا می گوید: أَ رَضِیتُمْ بِالْحَیاةِ الدُّنْیا (توبه/38) متاع الدنیا قلیل دنیا کم و کوچک است. تو خیلی بزرگ هستی. امیرالمؤمنین می فرماید: قیمت تو بهشت است، خودت را مفت نفروش. در ...
ذهن زیبای صبا
دانه گندم به خانه اش است و در مسیر با کندوی عسلی برخورد می کند. نزدیک کندو می شود و قطره ای از آن را می چشد، بعد از چشیدن عسل و درک مزه شیرین آن، به رؤیا و لذت های زندگی دنیا فرو می رود. بعد از آن ناگهان خودش را داخل قطره عسل می بیند و در نمای آخر کره زمین به صورت یک قطره عسل دیده می شود. او در توضیح ایده انیمیشن دنیا، قطره عسل می گوید: در این انیمیشن به طور نمادین وابستگی انسان به دنیا و غرق ...
روایت هایی از انتظار، از خودگذشتگی و حسرت های همیشگی مادران و همسران شهید
...، بابا من نمی خواهم جبهه بروم. حاجی خیال کرده بود پسر شانزده ساله اش ترسیده و هوای جبهه با یک بار دیدن از سرش افتاده است. برای همین با صدای بلند خندید و مرا صدا زد که: مادر علی اصغر بیا ببین، پسرت دیگر نمی خواهد جبهه برود. من که می دانستم ماجرا از چه قرار است، گفتم پدرت خوب می شود پسرجان. حاجی هم وقتی فهمید علی اصغر به خاطر او تردید دارد، گفت: باباجان، رفتی پوتین بیت المال را پا زدی ...
پشت صحنه یک دعوت نحس
...> مجموعه ای به تهیه کنندگی محمودرضا تخشید که در آن بازیگران مختلفی از قدیمی ها تا تازه واردها حضور دارند. این شروع دوباره باعث شد تا ما هم به استقبال آن برویم و برای باخبر شدن از کم و کیف آن یک روز را مهمان پشت صحنه این سریال شویم. چه خبر بود؟ ساعت نزدیک 11 بود که به محل تصویربرداری گروه دعوت نحس رسیدیم. خانه ای قدیمی حوالی کامرانیه که پس از ورود به آن و عبور از یک ...
گلچین مداحی وفات حضرت ام البنین (س) + دانلود
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی قم فردا ، فایل صوتی گلچین مداحی وفات حضرت ام البنین (س) در اینجا قابل دریافت است. گلچین مداحی وفات حضرت ام البنین (س) با نوای محمود کریمی عاشق آن است که در فکر هنر داشتن است (روضه) شکستی الماسمو ای روزگار (روضه) تبر همه شاخ و برگ تو را چیده (روضه) عاشق راه وصلو می دونه (زمینه) وقت جدایی رسید (شور) ...
استقبال از مهاجر سرزمین آفتاب به نمایشگاه مجازی کتاب کشید
اتاق گذاشتم، برادرم، هیداکی، با توپ پُر به سراغم آمد و، درحالی که پدر و مادرم می شنیدند، سرم داد زد و با صدای بلند گفت: تو هیچ می فهمی زندگی با یک مسلمان چه سختی هایی دارد؟! آن ها هر گوشتی نمی خورند! شراب نمی خورند! اصلاً تو می دانی ایران کجای دنیاست که می خواهی خاک آبا و اجدادی ات را به خاطرش ترک کنی؟! هیداکی رگ غیرت برادری اش می جوشید و صورتش مثل کوره سرخ شده بود. بغض کردم و رفتم توی اتاقم؛ همان ...
زندگی زن جوان با اجنه/همه چیز از کتک زدن بچه جن ها شروع شد!
که هنوز جملاتش به پایان نرسیده بود انگشت اشاره اش را به سمت پنجره پشت سر مشاور کلانتری دراز کرد و با نشان دادن نقطه ای گفت خانم الان یکی از آن موجودات عجیب از پنجره دارد به من و شما نگاه می کند! این گزارش حاکی است ادعاهای عجیب این زن جوان در حالی رنگ وحشت به خود گرفته بود که وی حاضر نشد به مراکز روان پزشکی مراجعه کند و همچنان به دنبال ابطال جادوی مادر شوهرش بود. این در حالی ...
ای مادر چار آفتاب ادرکنی // زهرای سرای بوتراب ادرکنی // ما دست به دامان توأیم ای بانو // یا فاطمه ی بنی ...
کاش رفته بود علی اصغرش به خواب هرچند مثل حضرت زینب صبور شد آنقدر گریه کرد از این غم که کور شد الحق که جایگاهِ علی را شناخته در کوره ی محبتِ مولا گداخته هرگز به زرق و برقِ جهان دل نباخته با نانِ خشک و خالی این خانه ساخته ما تشنه ایم تشنه ی لحنِ حماسی اش صد مرحبا به این همه زهرا شناسی اش از راه دور، محو تماشای کربلا است ...
مادرانی که تکان گهواره شان مسیر تاریخ را دگرگون می کند
که بعضاً روزانه با آن مأنوس بودم، صدای پدر و مادر شهدا بود که وجود مادر و پدرم را در وجودشان احساس می کردم به بهانه ی روز تکریم مادران و همسران شهدا به سراغ مادر شهید شاهرخ مهری زاده رفتیم. این روایت مادرشهیدی است که تنها فرزندش را تقدیم اسلام کرد داستانی دارد، صبوریت. آن روز که تو را دیدم، آثار زمان بر خطوط پیشانی ات نشسته بود، قد خم کرده بودی، تجربه ی ذره ذره آب شدن ...
مانع رفتن عباسعلی نشدم/ نامه ای که دلواپسی ام را بیشتر کرد
وقتی حالش بهتر شد دوباره رهسپار جبهه شد و هر چه به او گفتیم حال و وضعیت تو مساعد نیست قبول نکرد و گفت: جبهه به من نیاز دارد. اولین باری که محمدحسن غافلگیرم کرد خدیجه صالحی همسر شهید محمدحسن مرادی و مادر شهیدان مصطفی و علی اکبر مرادی در سال 1306 در منطقه سوادکوه به دنیا آمد. از آنجا که پدرش مرحوم آقای صالحی از روحانیون متدین و پارسا بود، او از همان ابتدا در دامان معارف اسلامی ...
ام البنین کاشان
.... اما برای پسرم اصغر انتظار کشیدم. با اینکه او با دستکاری در شناسنامه اش به جبهه رفت اما نمی گذاشتند به خط مقدم برود، می گفتند تو برادر دو شهید و یک جانباز هستی، پشت خط کار تدارکات انجام بده. اما او گفت: محسن و جواد پسرعمویش هستند و من هم با اجازه والدینم به جبهه آمدم و باید به خط مقدم بروم که رفت و شهید شد. البته دو روز پیش از شهادتش هم برادر بزرگشان پیش من آمد و گفت: نگذار اصغر به جبهه برود ...
برای پسر شهیدم خواستگاری می رفتم
یکی دیگر از برادرها هم به شهادت می رسد. هنگام تشییع پیکرش در بهشت رضا(ع) چادر را روی صورتش کشیده است که یکی از زنان اطرافش یواشکی می گوید: پسرش هم مفقود الاثر شده است. این جمله همه خواب هایش را تعبیر می کند: نمی دانید چه حالی پیدا کردم. یکباره همان جا پشتم خم شد. نشستم و دیگر نمی توانستم بلند شوم. بانو مریم کارگر عزیزی که عنوان مادر نمونه سال 95 را از بیناد فرهنگی بین المللی مادر در خانه ...
سرگذشت دردناک بانویی که پس از 9 سال خماری مهندس و کارآفرین شد
خیابان های تبریز با دانه های برف سفید پوش شده، با او در دفتر کارش قرار می گذاریم تا از دوران سخت اعتیادش بگوید. دفترشان در زیرزمین یکی از خیابان های قدیمی تبریز قرار دارد؛ دفتر شیکی نیست، ولی می توان امید و زندگی را از چهار دیواری آن احساس کرد. می گوید: تا تو وسایلت را آماده کنی، من هم یک چای ماسالای داغ برایت آماده کنم تا کمی گرم شوی. از او می پرسم که آیا می ...
چگونه ام البنین(س) همسر امام علی(ع) شد؟/چرا ایشان را ام البنین خواندند؟
...، حسن و حسین علیهماالسلام مریض بوده و در بستر افتاده بودند. عروس تازه ابوطالب، به محض آن که وارد خانه شد، خود را به بالین آن دو عزیز عالم وجود رسانید و هم چون مادری مهربان به دلجویی و پرستاری آنان پرداخت. چرا ام البنین ؟! فاطمه کلابیه، بعد از گذشت مدتی از زندگی مشترک با علی علیه السلام ، به امیرالمؤمنین پیشنهاد کرد که به جای فاطمه ، که اسم قبلی و اصلی وی بوده، او را ام ...
الهیات آشوب؛ ملاحظاتی بر نظریه پیامبر مقتدر عبدالکریم سروش(1)
است که بدان اعتنا و التفات کند. بلکه کشتن هزار کس مثل تو با کشتن یک مورچه نزد او برابر است [...]. (سروش، 1373، ص 120)[4] به هرروی: خدای اشعریان خدای خودکامه و بی منطقی است که هیچ مجوز عقلی و اخلاقی برای رفتارش نیست و لذا هیچ گونه اعتمادی بر او نمی توان کرد. می تواند فریب دهد، خلف وعده کند، نیکان را به آتش بسوزاند، بدان را به فردوس ببرد، کسی را بی جنایتی به سوء خاتمه مبتلا سازد ...