ماجرای فرار در توهم زن 33ساله
سایر منابع:
سایر خبرها
داوینچی در قاب آرزوهای کُخ !
جایگاه اجتماعی خوبی دارند، فقط من کخی شدم! اوقات فراغت خود را چگونه می گذرانی؟ گاهی اوقات فیلم تماشا می کنم و گاهی هم مواد می کشم! ازدواج کردی؟ خیر ،نمی خواستم فرد دیگری را هم مانند خودم بدبخت کنم. اولین بار کی مرتکب سرقت شدی؟ سال 73 به اتهام سرقت از داخل انبار دستگیر شدم. در انجام سرقت چه شیوه و شگردی داری؟ شگرد خاصی ندارم .مدتی وانت داشتم ، دیگران سرقت را ...
قاتل: خودش به خانه اش دعوتم کرد، می خواست نکند!
اسکناس و تراول در دست داشت و می خواست پول تعمیرات خودرواش را به من بدهد که من با دیدن تراول ها وسوسه شدم و تصمیم گرفتم او را به قتل برسانم و اموالش را سرقت کنم. چرا وسوسه شدی؟ من 20 سال است معتاد به شیشه و هروئین هستم و آن روز به شدت خمار بودم و پولی هم نداشتم و آن لحظه فقط به مواد فکر می کردم که چگونه تهیه کنم. درباره قتل توضیح بده. وقتی به آشپزخانه رفت ...
سرقت های سریالی قاتل از خانه مقتول
.... چطور وارد خانه اش شدی؟ مرا می شناخت و آن روز رفته بودم که ماشینش را تحویل بدهم اما قصد قتل نداشتم. در یک لحظه وسوسه شدم و او را کشتم. ماشینش دست تو بود؟! من مکانیک هستم. یک روز قبل از قتل اتفاقی مقتول را در محل دیدم. به من گفت ماشینش خراب است. گفتم ماشین را باید ببرم تعمیرگاه. زن بیچاره به اعتبار خانواده ام و اینکه سال هاست همسایه ایم ماشینش را به من ...
هر پسری به خواستگاری من می آمد پا به فرار می گذاشت
عروسک های موطلایی چقدرزیبا هستند. پدرم به اجبار برایم عروسک می خرید اما من چشمم به دنبال همان ماشین پلیس بود! وقتی وارد مدرسه شدم، مشکلاتم بیشتر شد و نمی توانستم با همسن و سالانم ارتباط درستی برقرار کنم. دوستان زیادی نداشتم، گاهی با دختران مدرسه درگیر می شدم و آن ها را کتک می زدم! اولیای مدرسه نیز والدینم را می خواستند و آن ها مرا شماتت می کردند . میان اقوام و همسایگان هم بیشتر با پسرها همبازی می شدم ...
درخواست قصاص برای مادر
داشت جسد را از بین ببرد، دستگیر کردند. این زن که مینا نام دارد، اعتراف کرد جسد متعلق به شوهر سابقش یوسف است و او دست به قتل یوسف زده است. مینا گفت: من و یوسف 20 سال قبل از هم جدا شده بودیم. او بعد از طلاق دخترم را از من گرفت و ثریا با پدرش زندگی می کرد. من هم برای سر زدن به آن ها می رفتم. هفته ای یک بار دخترم را می دیدم و با هم صحبت می کردیم. ثریا بزرگ شده و پدرش همه کار های ...
زن خطاکار به قصاص محکوم شد
توضیحات مأموران به آدرس منزل آن زن رفتند و مهری 45 ساله را بازداشت کردند. او در بازجویی ها به قتل شوهر سابقش اعتراف کرد و در شرح ماجرا گفت: 22 سال قبل با منوچهر ازدواج کردم. او معتاد بود تا اینکه صاحب یک فرزند دختر شدیم، اما شوهرم همچنان بدرفتار بود و همیشه مرا کتک می زد. از این شرایط خسته شدم و طلاق گرفتم. دخترم مرجان نام داشت که بعد از جدایی با پدرش زندگی می کرد. هرازگاهی به دیدنش می رفتم تا اینکه 20 ...
قصه هزار و یک شبِ تلخ، از دلِ اشتغال کاذب تا کودک همسری پنهان / سایه سنگینِ حمایت مسئولان بر سر زنان ...
چندانی برایم نداشت. او می گوید: باز هم روز از نو و روزی از نو! دوباره بیکار شدم. مدتی بعد فرصتی پیش آمد تا فروشنده ی محصول آرایشی در مترو باشم، پس تصمیم به دستفروشی گرفتم. وضعیت جسمانی و سلامت خوبی نداشتم. دفترچه بیمه هم درمانی نداشتیم و آنقدر بیماری ام را خود درمانی کرده بودم که توانم بسیار کم شده بود، خیلی زود خسته و کسل میشدم. دختران کوچک ترم برای کمک به من آمدند و چاره ای جز این نداشتم ...
روایت ازدواج 20 زوج جوان یتیم و سادات در بارگاه امام رضا (ع)
مرحله شناخت و انتخاب به نحوی به نسل جوان آموزش بدهیم که احتمال خطا را به کمترین میزان برسانیم تا امیدوار باشیم میزان طلاق در جامعه کاهش و بقای ازدواج در سال های اخیر افزایش پیدا کند. بر هیچ کسی پوشیده نیست که یکی از مهم ترین دغدغه های مقام معظم رهبری به عنوان خط دهنده برای نسل بعد، کاهش سن ازدواج، انتخاب همسر مناسب و کاهش میزان طلاق در جامعه است. بی تردید هرکس در هر مقام و مسئولیتی که هست و بنا به ...
همدستی شیطانی با خواهرزن برای قتل باجناق
رضا به دخترم نظر دارد وقتی به خواهرزنم گفتم او هم تأیید کرد و گفت شوهرش مشکل اخلاقی دارد. من هم تصمیم گرفتم او را به قتل برسانم. روز حادثه وقتی خواهرزنم در ورودی خانه را باز گذاشت من وارد خانه شدم و باجناقم را کشتم و بعد هم فرار کردم. بعد از این اعتراف بود که فرزندان مقتول به عنوان ولی دم در دادگاه حاضر شدند و از قاتل پدرشان اعلام گذشت کردند اما مدتی بعد خواهر مقتول به دادگاه رفت و گفت برادر من ...
کرونا؛ عادات متفاوت و سبک زندگی جدید
طلاق در 50 سال اخیر سعید، راننده اسنپ است و این روزها سعی میکند با پخش موسیقی های شاد برای مسافران حس به بهتری را به مسافران القا کند، دو ماه است که از همسرش جدا شده است. وی در این باره به خبرنگار برنا گفت: وقتی که کرونا جدی شد و بسیاری از شرکت ها تعدیل نیرو کردند من هم اخراج شدم و مدتی را در خانه کنار همسر و فرزندم بودم، شاید این که فشار عصبی در آن مدت بر ما سوار بود باعث شد که برای ...
محاکمه مردی که باجناقش را کشت
برمی گردد. من با باجناق مقتول از سال ها قبل آشنایی داشتم و دوست بودیم تا اینکه از این طریق با کتایون آشنا شدم. زمانی که من با کتایون آشنا شدم، شوهر او فوت کرده بود، اما من راز قتل را می دانم. یک روز که دوستم سروش که باجناق مقتول است، مست کرده بود، در حالت مستی به من گفت باجناقش را کشته است. او می گفت شوهر کتایون به دخترش نظر داشته و به همین دلیل هم او را کشته است. با توجه به گفته های ...
خانه تکانی شب عید را به که بسپاریم؟
است با کمی دقت در انتخاب افرادی که به عنوان کارگر و نظافتچی به خانه رفت آمد دارند، مزه عید را در کام خود تلخ نکنید. همان طور که پیش از این گفته شد در سال های گذشته پرونده هایی در اسفندماه تشکیل شده است که سارقان حین سرقت در پوشش نظافتچی دست به قتل زده و جان انسان ها را گرفته اند. در این پرونده ها که عمدتا زنان سالخورده قربانی شده اند، افراد به طمع طلا دست به قتل زن خانه زده اند. ...
یادی از سردار شهید حمیدرضا شریف الحسینی، مسئول مهندسی قرارگاه سوم قدس
اسلامی دانشگاه فراهم کرد. با پیروزی انقلاب و شروع انقلاب فرهنگی، در گروه پاک سازی عهده دار مسئولیت مطالعه بر روی اشخاص شد و در اواخر1359 به جهاد دانشگاهی پیوست، کار او در جهاد دانشگاهی مربوط به کمیته عمران بود، اما به عنوان نماینده دانشجویان در هسته آموزشی نیز انتخاب شد. سپس به عضویت هیئت بازرسی بانک سپه در آمد و بعد از پایان درسش در 15شهریور1361 به طور رسمی به استخدام سپاه در آمد و در ...
رک و شفاف با بانوی مدال آور مشهدی اتومبیل رانی | ازدواج به شرط سرعت!
، کسی که وارد رشته اتومبیل رانی می شود باید تصادف، هزینه و موارد دیگر را به جان بخرد. در این رشته اگر بترسیم، جای پیشرفتی نداریم. شرکت در پیست، شرط ازدواج همه چیز در زندگی او حول محور عشق به خودرو و پیست می چرخد آن قدر که شرط ازدواج او با همسرش این بود که بعد از ازدواج هم بتواند در مسابقات شرکت کند. البته همسر او که نیز در پیست و رشته درگ (مسابقه شتاب) حضور دارد آن را پذیرفت. هروقت خسته ...
امام جواد (علیه السلام) تجسم صلابت
دست وی افتاد و دستش فلج شد. وقتی مامون سبب فلج شدن دست را از او پرسید، گفت: زمانی که ابوجعفر(علیه السلام) فریادبرکشید، چنان هراسان شدم که هرگز به حالت عادی باز نمی گردم. قضاوت امام و شکست فقهای درباری زرقان محدث می گوید: روزی ابن ابی داوود را دیدم درحالی که به شدت افسرده و غمگین بود، از مجلس معتصم باز می گشت. علت را جویاشدم، گفت: امروز آرزو کردم کاش بیست سال پیش مرده بودم. پرسیدم ...
بازاریابی گرم دستفروشان مترو
کرده بود. مامانم گفت به نظرم آدم خوبیه ، دستشم که به دهنش میرسه، هرچی باشه بهتر از وضعیت الآنته. منم بچه بودم نمی فهمیدم چی به چیه، حرف مامانم رو گوش کردم. اما طرف معتاد بود و چند ماه که از ازدواج گذشت دست بزن هم پیدا کرد. اوایل خیلی باهاش مدارا می کردم. می گفتم کم کم خوب میشه. اما هی بدتر و بدتر شد. خدا رو شکر بچه دار نشدم ازش که کلاهم پس معرکه بود دیگه. درخواست طلاق که دادم پنج سال رفتم و اومدم ...
عاشقانه ای برای نوروز
.... داستان درباره دختری به نام لیلاست که گلخانه ای را در زمینی که متعلق به پدربزرگش است، درست می کند و تبدیل به کارآفرین نمونه می شود. این زمین در واقع هدیه پدربزرگ برای ازدواج لیلا و مهران، پسر دایی لیلاست اما مهران هفت سال پیش شهرستان را رها کرده و برای رسیدن به موفقیت راهی تهران شده است تا این که با ورود شخصیت هایی همچون آوا و بهروز، ماجراهای جدیدی شکلی می گیرد... نقش لیلا را دیبا زاهدی، نقش ...
باجناق از طناب دار فاصله گرفت
همسر اولش را به خاطر بچه دار نشدن طلاق داد و با من ازدواج کرد. من 20 سال از او کوچکتر بودم، اما قبول کردم و با عماد ازدواج کردم. بعد از شروع زندگی بود که فهمیدم او مرد بداخلاقی است و سر هر موضوعی مرا کتک می زند. این شد که تحمل این شرایط برایم سخت شد، اما هر بار اعتراض می کردم می گفت بهتر است طلاق بگیرم. زن جوان ادامه داد: ما بعد از سال ها درمان بچه دار شدیم و صاحب یک دختر و یک پسر شدیم ...
درباره روزگار امروز محمد علی منصوریان که چهل روز بعد از شهادتش به خانه برگشت
اتفاقات جالب دوران رزمندگی حجت الاسلام منصوریان، شایع شدن شهادتش در مشهد و برگزاری مراسم برای او بود که در شرح آن می گوید: سال 62 یا 63 بود که شایعه شهادت من در مشهد پیچید و به عنوان شهید مفقودالاثر مراسم تشییع و خاک سپاری مرا برگزار کرده و حتی چهلم مرا هم گرفته بودند. از آنجا که بیشتر آرپی جی زن و شکارچی تانک یا پشت تیربار بودم، یک بار در عملیات بازپس گیری مهران در حالی که من می خواستم آرپی جی ...
همه چیز تقصیر من بود
می گوید: دروغ چرا؟ گاهی فکر می کنم بیشتر از همه من مقصر بودم که زندگی ام از هم پاشید... مرد چهل و دو سه ساله است و در خانواده ای متوسط به دنیا آمده. داستان زندگی اش را این گونه شروع می کند: هرچند بچه شر و شیطانی بودم اما درس هایم خوب بود. 18- 17 سال بیشتر نداشتم که عاشق رضوان شدم. تلفنی با هم حرف می زدیم و شب و روز به او فکر می کردم. می خواستم زن زندگی ام شود و بقیه سال های ...
کنایه سیاسی رئیس بهزیستی گچساران به شهردار دوگنبدان/ وقتی که پا قدم فرماندار جدید برای شهردار دوگنبدان ...
اجرای طرح های مبارزه با مواد مخدر در نقاط مختلف این شهرستان کشف و ضبط شد. وی عنوان کرد: از این میزان مواد مخدر کشف شده 842 کیلوگرم درسطح شهرستان و مابقی با همکاری شهرستان های همجوار کشف شد. خادمیان بیان کرد: میزان کشفیات مواد مخدر در این شهرستان نسبت به مدت مشابه سال قبل بیش از 72 درصد افزایش یافته است. وی تصریح کرد: در این زمینه ماموران انتظامی 454 نفر قاچاقچی وخرده فروش را دستگیر ...
دلیل بحران ازدواج دهه شصتی ها
تکرار می شد که حالا وقت شوهر یا ازدواج نیست، برو درست را بخوان و ازدواج را بگذار برای بعد! کم شدن ارتباطات فامیلی، شانس ازدواج دهه شصتی ها را کم کرد بچه های دهه شصتی خواستگار های کمتری را نسبت به دهه های قبل از خودشان تجربه کردند. دکتر شکرالهی معتقد است دلیل این اتفاق کمتر شدن روابط فامیلی و همسایگی بود، چون حرف زدن و پرس و جو درباره ازدواج تبدیل به نوعی دخالت و فضولی در امور ...
مصاحبه استاد عبدالرحمان شرفکندی (هه ژار) با کیهان فرهنگی در سال 1367
و حدود دو سال آنجا بودم . سه سال هم در سوریه ماندم تا اینکه عبدالکربم قاسم خان در عراق کودتا کرد و من آنجا به ملا مصطفی برخورد کردم و همدیگر را شناختیم . وقتی جنگ با عراق و رژیم صدام پیش آمد ، من ار طریق همکاری با رادیو و مطبوعات ، مخالفتم را ابراز می کردم تا اینکه مجبور به بازگشت به ایران شدم ولی در اینجا رژیم شاه مرا به اعدام محکوم کرده بود ، از این رو دوستان وساطت کرده و خواستار لغو این حکم ...
فرماندهان ارشد نظامی در دوران جنگ، چگونه از محاصره عراقی ها گریختند؟
صحبت کردم ولی توصیه ایشان این بود که اجاره را پرداخت کنم چون اخطار مشابهی را به چندسفارتخانه و نهاد خارجی دیگر هم داده اند. ناچار خودم وارد مذاکره با بالاترین مسوول این سازمان شدم و پس از چند جلسه بحث و گفت و گو آنها را متقاعد کردم که اجاره 18 ماه قبل را که من اطلاع نداشتم را با همان مبلغ اجاره قبلی که بسیار پایین بود و اجاره سالی را که به ما اعلام کردند با نرخ جدید پرداخت کنیم. ...
شیرین می دانست قاتل تاجر آهن کیست؟! / ازدواج نحس با 20 سال کوچکتر !
. به همین خاطر با او ازدواج کردم اما مهدی مرد بد اخلاقی بود .او همیشه سر هر موضوعی شروع به فحاشی می کرد و مرا کتک میزند .سال های آخر رفتارهای او بدتر شده بود و دیگر تحمل زندگی با او را نداشتم .من هر بار به رفتار او اعتراض می کردم ، می گفت بهتر است طلاق بگیرم . این زن ادامه داد:من و مهدی چند سال اولی که با هم ازدواج کرده بودیم او صاحب فرزند نمی شد. ما سالها تحت درمان بودیم و من جوانی ام ...
کار در خانه سالمندان مجازات خیانت به همسر
به گزارش خارگ نیوز و به نقل از ایران، رسیدگی به این پرونده از سال 98 با شکایت مردی مبنی بر خیانت همسرش آغاز شد. وی در توضیح ماجرا گفت: من و همسرم چند سالی است که با هم ازدواج کرده ایم و 2 فرزند داریم. از چند ماه پیش همسرم سیما که شاغل است به من گفت که باید چند ساعت بیشتر در محل کارش بماند. من هم حرفش را باور کردم تا اینکه به صورت کاملاً اتفاقی متوجه شدم او با یکی از بستگانم به نام بهروز ارتباط ...
دختر 5 ساله ام بعد از طلاق به همه بی احترامی می کند
...: 8 ماه پیش از شوهرم جدا شدم و دیگر امکان زندگی با او را نداشتم. الان هم در خانه پدرم زندگی می کنم. دخترم 5 ساله است و بعد از این اتفاق، نه تنها به من که به دیگران هم بی احترامی می کند و حتی پدر و مادرم را می زند. باید چه کنم؟ پاسخ: مادر گرامی، از آن جا که شما به مسئله طلاق و جدایی از همسرتان اشاره کردید، بهتر است بدانید فرزندان طلاق ممکن است هر یک از مشکلات ...
دوست دارم فقط یک روز طعم زندگی در کنار بابا را بچشم
کسائیان همچون گنجینه ای است که راز های زیادی را در خود دارد و دختر شهید مهدیه کسائیان در گفتگو با جوان از مظلومیت های پدر و دلتنگی هایش می گوید. شما متولد چه سالی هستید و هنگام شهادت پدر چند ساله بودید؟ من متولد 29 بهمن سال 1364 هستم و هنگام شهادت پدرم 11 ماهه بودم. پدر متولد 1339 بود و هنگام شهادت 26 سال سن داشت. پدرم خیلی مرا دوست داشت. بستگان می گویند وقتی پدرم به خانه می آمد ...