ساعتی با زائران در رواق کودک حرم امام رضا(ع)
سایر منابع:
سایر خبرها
رواق کودکان حرم امام رضا(ع) در خدمت پرورش اسلامی نسل های آینده
به گزارش پایگاه خبری اخبار ملکان به نقل از سایت آستان نیو ز، جمع زیادی از پدر و مادرها مقابل در رواق در حال عبور و مرور هستند. رواقی که برای کودکان ایجاد شده تا از امروز در خدمت رشد و پرورش اسلامی نسل جدید باشد و در ساحت فرهنگی و تربیتی کودکان نقش آفرین باشد. این اولین اقدام چشمگیر در مجموعه حرم امام رضا (ع) بعد از تحویل سال جدید است. این همزمانی اتفاقی نبوده و نشان از طراحی هدفمند ...
پای صحبت مادر 5 شهید و 3 جوان ناکام! + عکس
را داشتم. حس می کردم که توی حرم امام رضا هستم. بعد اینها نشستند، خودشان مداحی خواندند، روضه خواندند، بعد حاجی آقا مداحی کردند. اینها که می خواستند تشریف ببرند ما اصرار کردیم که ناهار بمانند؛ می خواستند تشریف ببرند یکی از خادمین گفتند من یک صحبتی با پدر و مادر شهید کریمی دارم. گفتیم بفرمایید؛ گفت که من یک شب ساعت سه و نیم شب بود خواب بودم، خواب دیدم که یک جوانی بالای گنبد آقا علی بن موسی ...
فرزند شهید دفاع مقدس: پدرم بدون مهمان سر سفره نمی نشست
شدن سر از بدنش به فیض شهادت نائل آمد. مرضیه اذعان داشت: شب 4 فروردین ماه سال 61 چند نفر از همسایگان به منزل ما تشریف آوردند و دعوت کردند که به منزل یکی از دوستان پدر که از همسایگان بودند برویم و مادرم از ما خواست که در منزل بمانیم، او همراه مادر بزرگم مادر شهید چادر پوشیدند و همراه آن چند نفر حرکت کردند من که از همه بچه ها بزرگتر بودم جوری که متوجه نشوند، پشت سر آنها حرکت کردم، بعد از ...
آیین های نوروز حرم رضوی در سال های دور چگونه بوده است؟
، سبزی یا نان می خرند و سپس به خانه می روند، همچنین مردان بر اساس نان آوری یعنی ابتدا پدر خانواده و سپس فرزندان پسر به ترتیب سن به خانه وارد می شوند. عیدی گرفتن از امام رضا(ع) یکی از آیین های کهن نوروزی مردم مشهد بوده است این خراسان پژوه در ادامه به یک آیین زیبا اما تقریبا منسوخ شده مشهدی ها در لحظات نخستین پس از تحویل سال در مجموعه حرم مطهر رضوی اشاره کرد و گفت: یکی دیگر از بخش ...
عیدانه مهاجم سرعتی سابق تیم تراکتور/قربانعلی محبوب تراکتور/نیم اسکناس عیدی فراموش نشدنی
شروع مربیگری ام که چند سال طول کشید، به همراه خانواده و برادر خانم ام از چند روز مانده به عید با ماشین به مسافرت رفته و بعد از پانزدهم فروردین برمی گشتیم. فارس: عیدی می دهید؟ اولین کسی که عید را تبریک می گوید چه کسی است؟ احمدزاده: بله به بچه های فامیل عیدی می دهم چون خوشحال شدن آنها را دوست داریم. اولین کسی هم که بهم عید را تبریک می گوید خواهرانم هستند. فارس: بهترین ...
جشن تولد نرگس محمدی با حضور بازیگران | علی اوجی برای نرگس محمدی سنگ تمام گذاشت
های هنری آشنایی داشت، از طرفی تمام اعضای خانواده ام به فیلم علاقه مند بودند.اما موضوعی که وجود داشت این بود که خانواده ام اصرار داشتند اول درسم تمام شود و بعد به طور جدی وارد عرصه بازیگری شوم که خدا را شکر این اتفاق هم افتاد. مادر نرگس محمدی می گوید: من از نرگس در مورد کارهای خانه راضی ام. نرگس تنها دوست من بوده و همیشه در کنار من حضور داشته، البته این چند ساله به دلیل مشغله کاری کمی ...
سندی ادبی از جریان حمله روس ها به حرم امام رضا(ع)
جنگ آن لعین به قوت توپ صدای توپ شربنل بلند شد بی مر فتاد لرزه بر اندام مردمان یکسر رسید توپ چو بر گنبد امام رضا فتاد غلغله بر ساکنان عرش خدا ز بعد جنگ زیاد و ز بعد توپ و تفنگ شدند وارد صحنین با دو صد نیرنگ زدند توپ، مسلسل، هر آنچه را دیدند ز ضرب توپ، مسلسل به بقعه گردیدند نه دادرس که بگویم به شیعیان آن دم به مردمان چه رسید آن زمان میان حرم ز آه و ناله، حرم، آن زمان، قیامت شد قیامتی چه قیامت، نشان ...
شال اندازی همدانی ها، عیدانه ای از بلندای باجا
به گزارش ایرنا، نونوار و شادمان غروب خورشید را به انتظار نشسته بودم، عیدی گرفتن از خود عید هم شیرین تر بود و گرفتن عیدی دلخواهم صبر و قرار از نوجوانی ام می ربود. مادر با اصرار من از گره زدن دستمال ابریشمی پدر و چارقد خودش شال زیبایی برایم درست کرده بود. چند بار شال را وجب کردم مبادا کوتاه باشد و دست مشهدی خلیل به آن نرسد. هوا گرگ و میش شد و من در اولین شب عید نوروز سال 1355 ...
ضرب المثل اصیل بیرجندی (سَرمثل های بیرجندی)
کشیده است. 9- بچه چغوک مَدّ رِ خور جیک جیک یاد مِده. معنی: بچه گنجشک مادرش رو جیک جیک یاد می دهد. این مثل وقتی گفته می شود که پسر یا دختری می خواهد پدر یا مادرش را نصیحت کند. 10- اَگَر عَروسی نِکردِم وَر پُشت بونِ عَروسی بِرفتِم . معنی: اگر خودم فلان کار را انجام نداده ام ولی خیلی هم بی اطلاع نیستم 11- اَنگُشت تو حَلق مُو نِمتونی کُنی ...
حق الناس گناهی ست نابخشودنی
برای ایشان تهیه شده بود. خانۀ قدیمی بود، اما خوب و جادار بود و اشکال هم نداشت. کسی به حضرت امام گفته بود: این خانه شبهۀ غصب دارد. حضرت امام بعد از نماز مغرب و عشا همۀ ما را جمع کرد و فرمود: من در این خانه نمی مانم. هرچه گفتند: این کسی که به شما گفته می خواسته به شما ظلم کند و همه چیز را به هم بریزد. این خانه سند دارد و با سند اجاره کرده ایم و حقوقش را می دهیم و حق الاجاره را می دهیم. ایشان می ...
مسجدی ها اجازه ندادند مهمانان امام رضا(ع) در خیابان بمانند
...، بعد راحت برویم در خانه خودمان بخوابیم؟ دیدن این صحنه های ناراحت کننده، کافی بود برای اینکه مسجدی های مشهد وارد میدان شوند برای خدمت به زوار... طرح اسکان زائران نوروزی در مساجد، حسینیه ها و مدارس علمیه مشهد مقدس، همین قدر خودجوش و ساده و سریع، کلید خورد و باعث شد قرن جدید طلبه ها و بچه مسجدی های این شهر با خدمت داوطلبانه به مهمانان امام رضا(ع) شروع شود. حالا دیگر یک هفته می شود ...
کی عطا، عطای ایل
دارم و گفت خرزا حالو نسبِ! ماجرای شبی بارانی را حکایت کرد، جانبخش: با چکه کردن سقف، کدبانو نگران شد. می خواست تماسی بگیرم و بچه ها برای کمک بشتابند. از بانو آرامش خواستم و چند ظرف! چند کاسه و ظرف زیر چکه ها گذاشتم... از موسیقی چکه چکه ی باران، روحش به پرواز درآمده بود تا کوچ، کوچ!" از دیدنش، سیر نمی شدم و از شنیدنش، دیر! ماجرای مجله و نگارش مقالی در باب سوگ و سوگواری در قوم لر را ...
کمین در راندوله بابوله/ چکیده ای از زندگی شهید سردار علی اصغر آزاد فلاح
پسر را نذر علی اصغر نمود و نامش را به نام شیرخواره اقا امام حسین (ع) صدا زد. علی اصغر سر سفرۀ پدری بزرگ شد و قد کشید که با چوپانی امرار معاش می کرد. به جز چشمان رنگی اش که او را متمایزتر از باقی کودکان کرده بود، خصلت هایش هم زبانزد بود. بسیار کم حرف، صبور و زیرک بود. بیشتر فکر می کرد تا حرف بزند. در کنار تحصیل به مادر در کارهای خانه و کنار پدر در نگهداری و زاد و بلد گوسفندان در صحرا کمک ...
مروری بر تقریظ های رهبری در سال 1400/ کتاب هایی که جان تازه ای گرفتند
کتاب آمده است: من هم همین قصّه را همیشه تعریف می کردم! حیف که خیلی ها آن را باور نداشتند. حالا خوب شد، شاهد از غیب رسید! راوی این حکایت که خود همه چیز را به چشم خود دیده، حکایت تن تن و سندباد را چاپ کرده است. حالا دیگر کار من آسان شد! همین بس است که نسخه ی این کتاب را به همه ی بچه ها بدهم. نویسنده هایی که چند کتابشان تقریظ رهبری گرفته است هدایت الله بهبودی هدایت الله ...
خالق خَرنامه
، همه ی انسان هایی که در طولِ تاریخِ استبداد و استکبارْ در زیرِ شلاق هایِ فقر و محرومیت، جان سپرده اند و در خلوتِ مظلومیّتِ شان برای همیشه به فراموشی سپرده شده اند. سرنوشتِ انسان های درمانده و بی پناه، در روزگارِ ستم شاهی را چه زیبا بیان کرده است: جَغَلو بَختِ سیاه سَرِ شی شده = بچه جان، بختِ سیاهِ ما رو به سراشیبی است. از او روز پیشونی نِوِشْتُمو ای شده = از روزِ ...
یادداشت رسیده به مناسبت ایام سفرراهیان نور
دوستانی که اندیمشک هستند پیشنهاد می کنم سرشیر محلی بخورید؛ وگرنه از دستتون خواهد رفت؛ بعد هم بشمار سه حرکت کنید سمت دزفول که غیر از حرم و زیارتگاه حرفهای گفتنی زیاد دارِ برامون . از اندیمشک تا دزفول سیزده کیلومتر مسافت هست و احتمالاً با خودرو هشت دقیقه این مسیر طول خواهد کشید؛ بنابراین، بسیار زود به دزفول خواهید رسید. - اینجا دزفول شهر مقاومت در برابر حملات هوایی و موشکهاست؛ اینجا ...
گفت وگوی نوروزی با حجت الاسلام برمایی و مادرش
بودم که در آغوش پدری فوق العاده و مادری قوی و محکم بزرگ شدم. مادری که کلی خلاقیت و ایده برای یک زندگی خوب داشت و در کنار همسری شایسته، به راحتی می توانست این ایده ها را اجرایی کند. چرا تصمیم گرفتید به حوزه بروید؟ هیچ دلیلی نداشتم و فکر می کردم که حوزه هم مثل دانشگاه است. یک ترم رشته مهندسی شیمی خواندم. اما بعد تصمیم گرفتم انصراف بدهم و در حوزه تحصیل کنم. پدر و مادرتان ...
روایتی از خدمت به زائران کم توان و غریب در حرم غریب الغرباء+عکس
... سفر به عشق خدمت محمد دلنواز، خادمیار متولد 1338 و ساکن کرج است. او می گوید: نزدیک40 سال است برای حضرت اباعبدالله الحسین (ع) در مراسم های مذهبی آشپزی می کنم. بسیار خوشحالم که از سال 1395 نوکری زائران امام هشتم (ع) شامل حالم شده است. دلنواز می افزاید: زمانی که داوطلب خدمت در حرم رضوی شدم، گفتم سخت ترین خدمت یعنی صندلی چرخدار را به من بسپارید، چون امام رضا (ع) زائران سالمند و ناتوانش ...
آثاری از شیخ بهایی در معماری حرم امام هشتم و حضرت علی (ع)
...، نوشته است. معمار چیره دست در عرف مردم ایران، شیخ بهایی به مهارت در ریاضی و معماری و مهندسی معروف بوده و هنوز هم به همین صفت معروف است، طراحی کاریز نجف آباد معروف به قنات زرین کمر، تعیین دقیق قبله مسجد امام اصفهان، طراحی نقشه حصار نجف، طراحی و ساخت شاخص ظهر شرعی در مغرب مسجد امام اصفهان و نیز در مسجد گوهرشاد حرم مطهر حضرت رضا (علیه السلام)، طرح دیواری در صحن حرم حضرت علی (علیه ...
شهید محمود مرادی که بود؟
را هیچ وقت از یاد نبردند. – بابا اگه شهید شدم جلوی دشمن گریه نکنید که دشمن شاد بشیم؛ که بگن الکی شهید دادیم و برای خدا نبوده. مهدی، بعد از شهادت محمود از جبهه برگشت. عزیزه فقط شکرگزاری می کرد. کسی باورش نمی شد این کوه محکم، زنی 36 ساله است. یکی از روز های قبل شهادت محمود، مادر یکی از شهدا که تاب و توانش کم شده بود، حرف های ناشکری می زد. پسرش وقت الله اکبر و تظاهرات قبل ...
ماجرای تصادف سالار عقیلی از زبان خودش
اساتیدی آشنا شدم که راه را به من نشان دادند و به مسیری هدایتم کردند که باید می رفتم. در آنجا با سازهای اصیل ایرانی آشنا شدم و طرز تفکرم نسبت به موسیقی تغییر کرد و در راه موسیقی سنتی گام برداشتم. ندا غفاری واکنش آقای عقیلی در برابر شاعر جوان گمنامی که برای اجرای کارش، نزد ایشان می رود را جویا شد که ایشان گفت: برای من سن و سال مطرح نیست؛ کار، مهم است. چه بسا بچه ای ده ساله، شعری بگوید که ...
ماجرای جوانی که با شهید باکری جوشکاری می کرد/ نمی خواهم انقلاب برای بچه هایم سفره باشد
مادر را اینگونه روایت می کند: مادرم خانه دار بود، تا سیکل درس خوانده بود. او لباس های بافتنی مثل ژاکت، کلاه، کفش بچه و لیف می بافت و با کار بافتنی خرج و مخارج خانواده را تأمین می کرد. من هم حدود هشت ساله بودم که در کلاس اول و دوم ابتدایی هم درس می خواندم و هم کار می کردم. کار من هم این بود که گاهی وقت ها شاگرد قنادی و تعویض روغنی بودم و گاهی لباس های بافتنی که مادرم بافته بود را می فروختم و گاهی هم ...
وقتی استفاده از کنسرو ماهی در جبهه حلال شد
می شد، فعالیت هایش بیشتر می شد. نگران حضرت آقا بود و بار ها برای آقا گریه می کرد و می گفت امام مان تنهاست. در فتنه 88 جگر مهدی خون شد. مادرش می گوید، وقتی بعد ها از مجاهدت هایش در دفع فتنه شنیدم به او تبریک گفتم. به مهدی گفتم: الهی خدا آنقدر به تو عمر بدهد که خدمت به رهبر و نظامت کنی. مهدی هم می گفت: مادر برای شهادتم و برای اینکه من هرگز امامم را تنها نگذارم، دعا کن. می گفت دعا کن از خط ولایت فقیه ...
جانبازی که سرباز خانواده است
به گزارش خبرنگار راهیان نور ، صدیقه بابا در یادمان شهدای هویزه در خصوص همسر ایثارگر و مدافع حرمش با خبرنگار جهاد رسانه ای شهید رهبر گفت و گو کرد. شاید بزرگترین فداکاری یک زن گذشتن از چیزی است که عاشقانه دوستش دارد و در این سرزمین کم نیستند بانوانی که با گذشتن از عزیزانشان، دوشادوش مردان حماسه آفریدند. این بار صدیقه بابا قصه ایثارگری همسرش مجید مقصودی را برایمان روایت می کند و می گوید ...
سالار عقیلی: اگر کارگردانی مایل به ساختن فیلم زندگی ام باشد، برایش بازی می کنم
در هنرستان با اساتیدی آشنا شدم که راه را به من نشان دادند و به مسیری هدایتم کردند که باید می رفتم. در آن جا با سازهای اصیل ایرانی آشنا شدم و طرز تفکرم نسبت به موسیقی تغییر کرد و در راه موسیقی سنتی گام برداشتم. ندا غفاری واکنش عقیلی در برابر شاعر جوان گمنامی که فرضا برای اجرای کارش، نزد او می رود را جویا شد و او گفت: برای من سن و سال مطرح نیست؛ کار، مهم است. چه بسا بچه ای ده ساله، شعری ...