سایر منابع:
سایر خبرها
اصلاً نمی خواهیم از پول های آزاد شده استفاده کنیم
برداری کنیم. در ادامه این گفت وگوی زنده تلویزیونی مجری برنامه با بیان اینکه شما یکی از همراهان امام راحل در پاریس بودید، حال و هوای آن روزهای پاریس چطور بود، رئیس جمهور در پاسخ به این سؤال گفت: بنده در هر دو سفر هم در آن ایامی که در محضر امام بودم در نوفل لوشاتو در حومه پاریس که در آنجا مجد و عظمت ملت ایران، انقلاب بزرگ این ملت و احترامی که برای رهبری این انقلاب جهانیان قائل بودند و آن ...
تیمور غیاثی؛ پرنده افسانه ای ورزش ایران
...، مثل بقیه به شهرک المپیک که برای اسکان ورزشکاران ساخته بودند، نرفت و به هتل هیلتون رفت. سعید زارعیان، کوله به دوش از راه می رسد و شروع می کند به عکاسی. غیاثی می خندد و می گوید شما عکاس ها که عکس آدم را نمی دهید، برای چه این همه عکس می گیرید؟ با این همه پا به پای سعید می آید. فنجان سفیدرنگ چای را دستش می گیرد و رو به دوربین لبخند می زند. بعد گوشیش را دستم می دهد تا چند عکس بگیرم ...
سریال اوشین چگونه مدیران رادیو را راهی زندان کرد؟!
تا فردا صبح. ساعت 10 صبح فردا من با نامه آقای موسوی رفتم دفتر زندان قصر. بچه ها آزاد شدند و رفتند پی کار و زندگیشان! روزنامه جمهوری اسلامی روز نهم بهمن ماه یعنی فردای همان روزی که این اتفاق افتاد، نامه امام به شما را چاپ کرد. در آن نامه امام دستور داده اند در صورتی که ثابت شود قصد توهین در کار بوده، حکم خاطیان اعدام است. بعدها نقل های زیادی در مورد چند و چون این حکم به راه افتاد. ...
کدام بخش مصاحبه عادل با دایی حذف شد؟
.... در جام جهانی هم چند نفر از بازیکنان پیش من آمدند و از من حلالیت خواستند. متأسفانه در آن زمان در تیم ملی جلسه می گذاشتند و من را در جلسات دعوت نمی کردند. من کاپیتان تیم ملی بودم اما در این جلسات حضور نداشتم چون می دانستند علی دایی سر حرفش است. نیمکت نشینی در تیم ملی: برانکو در صحبت هایی به من گفت که می خواهم تو را از تیم بیرون بگذارم و من هم گفتم مشکلی نیست او به من گفت که جوی در ...
نیم نگاهی به پرونده اخلاقی فرح دیبا
سال بعد در آستانه انقلاب، همین موضوع تکرار شد. فرح با کارتر در شب ژانویه (11 دی ماه 1356) در کاخ نیاوران رقصید و همین مسئله یکی از شعارهای مردم ایران در تظاهرات روزانه آنها شد. پینوشت: (1) ژان لو روریه یا ژان لوروریه و احمد فاروقی، ایران بر ضد شاه، ترجمه مهدی نراقی، تهران، انتشارات امیرکبیر، 1358، ص 103٫ (2) خاطرات فریده دیبا، دخترم فرح صص 2029٫ (3) خاطرات تاج الملوک، ص ...
همسر شهید: حرکت در راه نصرت امام زمان(عج) بس بود تا مانعش نشوم
هرآنچه در توان دارم انجام دهم. دفاع پرس: برگردید و به این چند سال زندگی با آقای اسداللهی نگاه کنید. از خودتان راضی هستید؟ بله خیلی آرامش دارم. وقتی هم که می رفت گفتم تا جایی که توانستم همراهت بودم سعی کردم از شما تبعیت کنم و هرآنچه داشتم را گذاشتم، اگر جایی کم گذاشتم در توانم نبوده است، اینطور نبوده که نخواهم با شما باشم، شک نکنید اگر جایی آنطور بودم که دوست نداشتید در توانم ...
65 هزار دنبال کننده صفحه یک طلبه/ با اینستاگرام می توان قرآن را به دنیا معرفی کرد
...؛ سید جوان قصه ما، از سال 1384 با ورود به مدرسه علمیه امام صادق(ع) قزوین پا به دنیای طلبگی گذاشت؛ دنیایی که جامعه هدف آن همانند گذشته فقط در فضای حقیقی وجود ندارند؛ بلکه با پیشرفت علم و ورود تکنولوژی های روز، فضایی مجازی به وجود آمد که برای برخی از جوانان از فضای حقیقی پررنگ تر است و شخصیت اول داستان ما به ا ...
دیدار با آقا، شیرین ترین دیداری بود که با اشک و لبخند گذشت
سفر شیرینم برای دیدار با رهبرم خوابی دیدم که در آن آقا به خانه ما آمده بودند و ایشان با چهره ای نورانی در حسینیه نزدیکی منزل مان برای وضو گرفتن و نماز خواندن آماده می شدند، ایشان به من گفتند؛ آبی برای وضو نیست در اینجا و من به ایشان گفتم نه آب روان در این محل وجود ندارد ولی من برایتان آب فراهم می کنم، بعد از این جمله از خواب پریدم و با خود گفتم بدون شک خبر خوبی در راه است و این خواب بی تعبیر نمی ...
شکنجه گران ساواک شیراز چه کسانی بودند؟
.... در زمان انقلاب چند سال داشتید و در چه حرفه ای فعالیت داشتید؟ در سال 1357 اینجانب 27 ساله بودم و در دوران انقلاب در مدرسه حرفه ای مقدماتی مشغول فعالیت بودم و از اواخر مهر مدرسه را ترک نموده و در شیراز و تهران و سایر شهرها همراه انقلابیون در تظاهرات حضور داشتم. تاریخ و علت دستگیری و مدت زمان زندان بودن خود را بفرمایید؟ بنده حقیر نیز مانند دیگر ...
جانباز کارتن خوابی که هنوز انقلابی است
اجاقی از خودش می گوید: اسم شناسنامه ای من جعفر اجاقی است اما تخلص ادبی ام بیژن اجاقی. نخستین شعری که گفتم درباره به چاه انداختن منیژه بود و شعری حماسی. برای همین از آن به بعد تخلصم را بیژن گذاشتم. سال 1331 در کرمانشاه به دنیا آمده است. سال هاست شغل ثابتی ندارد و گاهی هم روز و شبش را در خیابان سر می کند. اجاقی آن اوایل که تنها گرمخانه تهران در خاوران بوده مدتی به آنجا می رود. اما چون روحیاتش با ...
زنان این فیلم قربانی نیستند
گفتم را گوش کردند. خودشان هم کمک می کردند که بار صحنه ها را زیاد کنند و ایده هایی را می آوردند که گاهی قبول می کردم، گاهی هم به خاطر اینکه صحنه را به سمت دیگری می برد، نمی پذیرفتم. به دستیاری اشاره کردید، سابقه همکاری با مهرجویی و کیمیایی و بیضایی داشتید. در هر دو فیلم ردپای این فیلمسازان را می بینیم. خودتان فکر می کنید که چقدر همکاری با این فیلمسازان در نوع نگاه شما تاثیر داشته است ...
لحظه دستگیری رئیس ساواک توسط مردم را عکاسی کردم
... *انشاء الله که با همین نشاط و روحیه خوب، سالهای سال زنده می مانید. ممنونم. روزی که نیروهای نظامی در کامیونهایشان نشسته بودند و عکس امام را زده بودند، با توجه به اینکه آنها به نیروهای انقلابی پیوسته بودند، من با خیال راحت مشغول عکاسی بودم. بعضیها شیطنت می کردند. یکمرتبه یکی گفت، این ساواکی است. وقتی این را گفت، دیگر کسی توجه نکرد که این راست می گوید یا دروغ می گوید. گفتم، بیایید ...
عاشقانه های یک آیت آلله
بهاء الدینی، گاهی منزل ما می آمدند و در بچگی او را می دیدیم. چند بار شنیده بودم که به دوستان می گفتند که فرزند داری را از این سید یاد بگیرید. به یاد دارم که در دوران کودکی، پدر تمام احوال و رفتار ما را رصد می کردند. ناراحتی و عصبانیت ما را کاملاً می فهمیدند و اگر هم می خواستند تذکری به ما بدهند به نرمی با ما سخن می گفتند. پدر به گونه ای بود که با ما رفیق بودند. محال بود کاری ما بخواهیم بکنیم، در هر ...
معرفی فیلم: بادیگارد
همراهی پریوش نظریه بازیگران اصلی این فیلم هستند. خلاصه داستان: چرا اینقدر دیر اومدی؟ مأموریت بودم – شغلت چیه؟ تو حفاظتم – نگهبانی؟ محافظم – آهان پس بادیگاردی نکات: فیلمبرداری فیلم سینمایی بادیگارد از تیرماه امسال در تهران آغاز شد و در اوایل مهر ماه به پایان رسید. پرویز پرستویی در این فیلم بعد از 10 سال و برای ششمین بار، جلوی دوربین حاتمی کیا رفته است. ...
تصویر برهنه ای که برای ایتالیایی ها ناموسی است/ ما با خمینی زندگی می کنیم، خواب نمی بینیم!
بحران سوریه با مشارکت و نقش آفرینی دولت بشار اسد باور دارند. دی میستورا، نماینده سازمان ملل متحد در بحران سوریه که با برپایی نشست ژنو 3 میان طرف های گوناگون خود را به صورت نسبی موفق می بیند بحران سوریه را به چند لایه تقسیم کرده که مسائل جانبی این بحران نظیر آوارگی مردم مناطق درگیر و آسیب های شدید انسانی بخش مهمی از لایه های گوناگون بحران این کشور تلقی می کند که در فضای کنونی و با وجود فقدان راه حل ...
می خواهند با پول خرج کردن افرادی را بزرگ کنند
سؤال شخصی هم داشته باشیم. شمااین دوره هم برای خبرگان کاندیدا می شوید؟ بله، یعنی خیلی ها از بنده این را خواسته اند. از دوره ای که گذشت، چه خاطره شخصی ای دارید؟ بسیار خوشحالم که روی صندلی ای نشستم که یک رأی مثبت به نفع اسلام ونظام اسلامی دادم. همین برایم کافی است. از اول نهضت اسلامی، فدایی انقلاب و امام بودم. دراین راه، دائماً کتاب می نوشتم و سخنرانی می کردم، ولی در انقلاب ...
حق تعالی اراده فرموده است وجود آقای خامنه ای را از دیگران متمایز کند
و کسانی که قدرت تحلیل مسئله را آن طوری که صحیح است، ندارند، به اشتباه در نسبت مبتلا می شوند. بنده در حدود 62- 63 سال پیش به تبعیت از مرحوم والدم رضوان الله تعالی علیه از تهران به مشهد مقدس هجرت کردم. آن زمان در مدرسه مروی تهران حجره داشتم و در سطح مشغول تحصیل سطح بودم. در مشهد یکی از علما و مدرسین رسمی بود که شنیدم در لمعه خیلی مسلط است. مرحوم حاج سید احمد مدرس یزدی. فرزندی ...
منوچهری به من گفت محال است تو را آزاد کنم!
.... این در باورم جا افتاده بود که اگر مقاومت نکنم، یزیدی هستم. در زندان انفرادی شلاق نخوردم، اما دختر جوانی بودم که مرا از کانون گرم و امن خانه جدا کرده بودند و از صبح تا شب تنها بودم و با خدای خودم خلوتی داشتم. در زندگی دو بار عمیقاً به حضرت زینب(س) فکر کردم. یکی در آن زندان انفرادی بود و دیگر هنگامی که بعد از پانزده سال جنازه برادرم آمد. در آن روزهای خوفناک تنهایی یک جور ایمان و اعتقاد درونی ...
خواستگاری به شیوه داریوش ارجمند
شریعتی دخترخانمی را دیدم که در همان نگاه اول از او خوشم آمد.چهارسال در آن دانشگاه درس خواندیم و من همیشه به آن خانم علاقه مند بودم، بی آن که حرفی بین ما ردوبدل شود.سال چهارم پس از اتمام امتحانات من در حیاط دانشگاه منتظر ایشان ایستادم تا از پله ها پایین بیاید، او آمد. با هم سلام و علیک کردیم و چندقدم بیرون از دانشگاه راه رفتیم. به من گفت: آقای ارجمند با من کجا می آیید؟ گفتم: می خواهم شما را ...
عبدالحسین با کشتن نفس خود، انسانیت را زنده کرد/ در همه حال فقط می گفت؛ خدا
بسیار ناراحت نبودم اما به یاد حضرت اباعبدالله الحسین (ع) و فرزندش حضرت علی اکبر (ع) افتادم و بر غربتش گریستم چون امام حسین تنها بر سر بالین فرزندشان رفتند و کسی با ایشان همراهی و همدلی نکرد اما زمانی که من بر بالین پسرم بودم، افراد زیادی به من دلداری دادند. امیدوارم خداوند جوانی را که در راه امام حسین و حضرت زینب دادم را قبول کند. ادامه صحبت ها با سخنان عاشقانه مادر و حرف های دل ...
روایت شنیدنی مرحوم شیخ غلامحسین ابویی از خطبای قدیم یزد
عبدالکریم که از اهالی احمد آباد اردکان بود که علاوه بر منبر و روضه، قصه و داستان را هم خوب بیان می کرد آقای حاج میرزا احمد هروی، آقای حاج شیخ محمد حسن واعظی، آقای سید حسین اصفهانی که صدای بسیار خوبی داشت آقای شیخ داود که واقعاً زیبا می خواند، آقای سید محمد دعایی پدر همین سید محمود دعایی حاج سید یحیی احمد آبادی که درسال 1361 ه.ق از دنیا رفت و من در آن موقع 12 سال بیشتر نداشتم. البته یکی از سخنرانی های ...
روزنامه های سه شنبه
: مخاطب امروز درگیر جو مجازی است و هنگامه قاضیانی: من بودم و یک دوربین و قصه ای عاشقانه از دیگر عنوان های این روزنامه است. روزنامه اعتماد همچنین در ضمیمه کرگدن عنوان های انورخامه ای: هدایتی که من می شناختم ، آیدین آغداشلو: زمستان مرا یاد مادرم می اندازد و نمی شود که بهار از تو سبزتر باشد را منتشر کرد. ابتکار گزارش می دهد: اما و اگرهای لیست اصولگرایان تهران- ایرنا ...
اولین جنازه ای که در عمرم دیدم، پیکر شوهرم بود
معراج صورتش را دقت کردم خدا را شکر خراشیدگی اش محو شده بود... گفتم که من به صورت امین حساس بودم... تا جان در بدن داشتم صورتش را برای آخرین بار سیر نگاه کردم... می دانستم این لحظات دیگر هیچ گاه تکرار نمی شود. تصویر امین آنقدر بزرگ بود که قاب چشم هایم برای دیدنش کم بود! بوسه بارانش کردم و از امین جدا شدم. *معامله با خدا چند روز بعد از شهادتش انتظار داشتم حداقل بیاید ...
روایت انقلابی پیر؛ از روزهای خون و گلوله
...، رنگ و بوی انقلاب می گیرد. سرودهای انقلابی در رسانه ملی و برخی مراسم، طنین انداز می شود، در این فضا خاطرات آن روزها در ذهن افرادی که سن و سالی از آن ها گذشته است تداعی می شود. نوجوانان و جوانان هم با مشاهده آنچه از رسانه های مختلف منتشر می شود، به شور و شعور جوانان آن روزها غبطه می خورند. و این گفتگوی آوا با مردی است که دو فرزندش را هم برای این انقلاب داده است، حسن شهپر ...
عارف: حرف آخر را مردم خواهند زد
اشاره به آخرین تصمیمات شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان خاطرنشان کرد: شورای عالی تاکنون تصمیمات آیین نامه ای و برنامه ای خود را گرفته است و کم کم باید وارد کارهای جدی تر شویم و از همه رسانه ها خواهش می کنم که اخبار شورا را از سایت خبری این شورا پیگیری و دنبال کنند . عارف در ادامه در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه با توجه به وضعیت تعیین صلاحیت ها چند نفر را برای فهرست تهران در نظر گرفته اید؟ گفت ...
جامعیت رهبر انقلاب در بین علمای شیعه نظیر ندارد
انس و محبت متقابل میان حاج آقا مرتضی و حضرت امام خمینی(ره) فراتر از استاد و شاگردی بود. تا آنجا که گاهی با اشاره امام، به طور شبانه روز در محضر معظم له ماندگار می شد. گزیده ای از گفت وگوی آیت ا... حاج شیخ مرتضی تهرانی با مجله پاسدار اسلام هم اینک پیش روی شماست. بنده در حدود 63- 62 سال پیش به تبعیت از مرحوم والدم (رضوان الله تعالی علیه) از تهران به مشهد مقدس هجرت کردم. آن زمان در ...
آقای فلسفی پس از سال ها منبر رفت
عقیق : نخستین منبر فرزند آیت الله شیخ محمد رضا تنکابنی از علمای برجسته تهران بود. کودکی اش را نزد پدر و با آموزش های او گذراند و برای دوره ابتدایی وارد مدرسه توفیق شد. بعد از آن فقه و اصول را در مدرسه محمدیه گذراند و برای دروس سطح (شرح لمعه) شاگردی پدرش را کرد. درس را با مباحث فلسفی ادامه داد و بعدها برای دروس خارج به قم سفر کرد و نزد شیخ عبدالکریم حائری، زانوی شاگردی به زمین زد. مادر علاقه داشت فرزندش اهل منبر باشد، اما پدر می گفت که باید درس را ...
تقوا و اخلاق رمز موفقیت امام جماعت/ باید از کسی حمایت کنیم که به درد اسلام بخورد
که تا لحظه آخر به درد اسلام بخورد و در مقابل کفر جهانی سینه سپر کند و هیچ کس بهتر از آقای خامنه ای چنین شایستگی را ندارد. این بیان شهید محراب است . بنده سه بار در خواب شهید محراب را دیدم که به من فرمودند اگر می خواهی خدا، امام زمان(عج) و من از تو راضی باشم از آیت الله خامنه ای حمایت کن. اگر ایشان در حال حاضر در قید حیات بودند بدون شک از مقام معظم رهبری حمایت می کردند . - شما ...
بنیاد در آینه مطبوعات
تاب بودم. 20روز بود که از ایشان هیچ خبری نداشتم. خیلی این در و آن در می زدم که بتوانم با همسرم تماس برقرار کنم، ولی نمی شد. خیلی بی طاقت بودم... او با بغضی سنگین که با وجود تلاش برای فرودادنش، تبدیل به گریه می شود، می گوید: بالاخره یک روز بلند شدم و به سمت حرم امام رضا(ع) راه افتادم. چون سنم هم کم بود، خجالت می کشیدم جلوی پدر و مادر خودم و فامیل همسرم، بخواهم درددل یا گریه کنم ...
فردوسی پور را به خدا واگذار می کنم
... - بد نیست ولی چند تساوی اخیر کمی کار ما را سخت کرد و باید در چهار بازی پایانی امتیاز بگیریم و به عنوان سه تیم اول راهی مرحله دوم شویم. * شروع خوبی داشتید ولی افت کردید. چرا؟ - در گروه ما هر چه تیم پول دار نفتی و صنعتی قرار گرفته اند. تیم هایی مثل نفت و گاز گچساران، نفت ا مید یه، نفت نوین کارا شیراز، کاسپین قزوین، استقلال آبی، حف سمنان و مقاومت تهران که هر یک از یک جایی ...