روزی 300 گرم گوشت برای نظامیان افغانستان!
سایر منابع:
سایر خبرها
اصفهان به هنرهایش زنده است / جوانان حس وطن دوستی و شهر دوستی داشته باشند
... من 21 فروردین 1334، محمدرضا یکم فروردین 1341 و حمیدرضا یکم مرداد 1343. پدر کدام محله اصفهان متولد شدند؟ محله ابن سینا، دروازه نو. ما هم همان جا متولد شدیم و 40 سال است که از آنجا رفته ایم. بنابراین قلمکارسازی یک شغل موروثی در خانواده شما است. بله فرزندان شما چطور؟ قلمکارسازی را ادامه دادند؟ بله اطرافمان هستند و هر کاری داشته ...
چگونه در شرایط سخت آرامش خود را حفظ کنیم؟
از چند ثانیه جواب داد: بله! پرسیدم: یادتان هست در آن 9 ماه دائم برای بررسی و مراقبت پیش یک پزشک زنان می رفتید؟ ابروهایش در هم رفت و گفت: خب بله. گفتم: تولد دخترتان را هم به یاد دارید؟ ممکن است برایم تعریف کنید که چطوری رفتید پیش دکترتان؟ کمی مکث کرد و بعد جواب داد: آن زمان مهلت اینکه پیش دکتر خودم بروم نبود، یادم است که شب بود و درد زایمان بیشتر و بیشتر می شد، آن موقع ما ماشین ...
حوزه روحانی بی سواد نمی خواهد + عکس
مشهور لبنانی و علامه جعفری، سال 1375 محرم اسرار ما فریده جعفری می گوید: علامه واقعاً به زندگی همه ما اشراف داشتند و محرم اسرار ما بودند، همیشه ما را آزاد می گذاشتند که صحبت کنیم، من حتی یک شب خواب ایشان را دیدم که ایشان از دنیا رفتند، آن قدر متأثر شدم که بعد از نماز صبح بیرون رفتم تا تلفن بزنم (آن زمان هنوز منزل تلفن نداشتیم) به ایشان تلفن زدم و گفتم شنیدم حاج آقا از دنیا رفته ...
ناگفته هایی از زندگی علامه طباطبایی؛ خلع بدن، اجاره نشینی، مرجع اعلم و دکتر شریعتی + فیلم
...، مادرم برای ایشان کباب ترکی با برنج درست می کرد آن هم بدون نمک، مرحوم علامه وقتی کنار سفره می نشست هر چیزی که جلوی او می گذاشتیم می خورد وگرنه اصلا دست دراز نمی کرد؛ همچنین اگر نصف برنج را نمی خوردند نصف کباب را هم کنار می گذاشتند و ما هم بقیه کباب های ایشان را تبرک می کردیم. پدرم بعد از غذا می گفت بچه ها کباب حاج آقا را تبرک کنید، ایشان هم با خنده به پدر ما فرمود: آقای مناقبی چرا شما همیشه ...
زن، زندگی، آزادی در تهران خوب می فروشد
اینها بزرگترین آرزوی هاجره خانه و ماشین نیست. پول نیست، حتی درس خواندن و دانشگاه رفتن و کارگردان شدن هم نیست؛ بزرگترین آرزوی هاجره این است که بتواند برای فرزندانش شناسنامه بگیرد و آنها را به مدرسه بفرستد: اینجا خیلی ها کار ندارند چون شناسنامه ندارند. معتاد می شوند چون کار ندارند. موادفروش می شوند چون معتادند، بعد هم به خاطر همه اینها دستگیر می شوند. همه آرزو دارند پسرشان بزرگ شود تا عصای دستشان ...
راه های رسیدن به موفقیت در مسیر طلبگی
به گزارش پایگاه خبری پیام کاشان به نقل از خبرگزاری رسا ، حجت الاسلام والمسلمین سید سعید امروز در دیدار با طلاب مدرسه علمیه امام خمینی (ره) گرگان، گفت: قدر حضور و ورود خود به حوزه علمیه بدانید. وی افزود: امام زمان (عج) در بین همه مشاغل و انسان ها، شما طلاب را برای تدریس در حوزه علمیه انتخاب کرده و باید قدر خود را بدانید و از فرصت به دست آمده نهایت استفاده را برای درس خواندن در حوزه ...
روحانی قصه گویی که با دست خالی 5 مدرسه ساخت/ آخوندی که نماینده مجلس می شود، دیگر مبلغ دین نیست+عکس و فیلم
...> اسماعیل آذری نژاد در بازگشت به دهدشت قصه گویی را برای ارتباط با کودکان راه انداخت در قم، هم درس می خواندم و هم کار می کردم او سال 73 وارد حوزه علمیه دهدشت، محل زادگاهش شد. آن جا تحصیل را شروع شد تا اینکه 2 سال بعد برای ادامه تحصیل راهی تهران شد و بعد از 4 سال تحصیل در تهران هم راهی قم شد و در آنجا ماندگار شد. او در این خصوص می گوید: در قم هم تحصیل می کردم و هم اشتغال داشتم. در ...
از نوادر روزگار ما
فقیه بود و هم اصولی؛ هم می توانست درس خارج فقهِ مفصلی بدهد؛ هم می توانست درس خارجِ اصول مفصلی ترتیب دهد و فضلا را جمع کند؛ اما او به کاری پرداخت که آن روز آن را لازم می دانست. بعد هم حوادث و وقایع شهادت داد بر اینکه اینها لازم است. او گفت من می بینم که دارند تفکرات و فلسفه کاذب مارکسیستی را در ذهن ها جا می دهند؛ نمی شود با توضیح المسائل اینها را پاسخ دهیم؛ توضیح المسائل جای خودش را دارد؛ جواب این ...
فروش دختران ابتدایی به مردان میانسال!
التماس و تحمل کتک کاری های پدرم، بالاخره موفق شد مرا در مدرسه ثبت نام کند و تا کلاس پنجم درس خواندم اما یک روز وقتی از مدرسه به خانه بازگشتم مردی که از دوستان پدرم بود مرا به عقد خودش درآورد! حالا من سومین زن نعمت بودم و دو همسر دیگر او در خانه های جداگانه زندگی می کردند. شوهرم 8 فرزند داشت و مرا به شدت اذیت می کرد چون معتقد بود پول زیادی به پدرم داده است! خلاصه 5 سال بعد نعمت از دنیا رفت و ...
چرا نمی توانیم به راحتی نه بگوییم؟
فارس نوجوان: اسم من، رکسانا رضایی است. کلاس سوم متوسطه اول هستم. یعنی همان نهم یا سوم راهنمایی قدیم. ما چند تا دوستیم که کنار هم هستیم و همه کارهای مان را هم باهم انجام می دهیم. با هم درس می خوانیم، با هم خرید می رویم و کلا سلیقه های مان مثل هم هست؛ خب راستش گاهی اوقات به خاطر هم از خودگذشتگی می کنیم. چون همدیگر را دوست داریم و به خاطر هم حاضریم از برخی خواسته های خودمان بگذریم. یکبار دبیر ادبیات ...
شهید عباس حاجی زاده؛ اخلاص عباس کار خودش را می کرد
اگر عملیاتی می شد قلب من به تپش می افتاد. چون هر بار با بدنی مجروح برمی گشت و بعد از این که بهبودی نسبی پیدا می کرد دوباره راهی جبهه می شد. عباس نسبت به پدر و مادر خود احترام زیادی قایل بود. همیشه در مقابل آنان دست ادب به سینه داشت و کاملاً متواضع بود. هیچ گاه او با آنان به تندی سخن نگفت. بی شک موفقیت او را باید مرهون دعای خیر پدر و مادر دانست. زندگی اش سراسر توفیق و سعادت بود. به نماز ...
ستاره چهل و سوم: پرویز
مثل همه رزمنده هایی که دارند می روند. و زمانی که مادرش بی قراری می کند، می گوید: مادرجان برای چه گریه می کنی؟ شما باید خوشحال باشید چراکه من به جنگ دشمنان اسلام می روم. می گویند پدر و مادر پرویز وقتی خبر شهادت پسرشان را شنیدند خدا را شکر کردند که امانتشان را در راه اسلام هدیه کردند. وداع با پدر در نیمه شب گویا همان شب پس از امضای رضایت نامه، پدر می داند لحظه وداع با پسر است. در ...
بی تی اس از روش های داعشی استفاده می کند
نشان نمی دهیم، بعد می خواهیم از روش های بی تی اس استفاده کنیم؟ ما چه نیازی داریم؟ شما اجازه دهید موسیقی سنتی ایران در مدارس تدریس شود، می بینید که بچه های ما بی تی اس را مسخره می کنند. وقتی یک مدیر فرهنگی می گوید چه کاری انجام دهیم من خنده ام می گیرد و می گویم فقط هیچ کاری نکنید و کاری نداشته باشید چون فرهنگ ایران کار خودش را انجام می دهد. برخی موسیقی کی پاپ را تحت عنوان فرهنگ هیبریدی ...
صاحب تفسیر المیزان آرزو داشت یک روضه خوان بود+عکس و فیلم
...> سیدمحمدحسین به مدت 6 سال پس از آموزش قرآن، آثاری چون گلستان، بوستان و ... را فرا گرفت. سپس وارد مدرسه طالبیه تبریز شد و به فراگیری ادبیات عرب، علوم نقلی، فقه و اصول پرداخت. او زیرنظر میرزا علینقی خطاط به یادگیری فنون خوشنویسی پرداخت و در تعلیم خط به مقام استادی رسید. علامه بعد از تحصیل در مدرسه طالبیه تبریز، همراه برادرش به نجف رفت و 10 سال در آنجا به تحصیل علوم دینی پرداخت. علامه در خصوص تحصیلش در نجف در ...
خردسال ترین زائری که به آسمان پر کشید/ پا برهنه در جست و جوی علی اصغر
خبرگزاری فارس شیراز/ فاطمه دیباور: علی اصغر لری گوئینی به همراه پدر، برادر، پدربزرگ و مادربزرگش به قصد زیارت حرم شاهچراغ(ع) از سیرجان به شیراز آمدند. رسیدن آنان به حرم مقارن با زمان اقامه نماز مغرب و عشا بود. ساعتی که واقعه تلخ تروریستی رخ داد و به شهادت علی اصغر و مجروح شدن پدر و برادرش منجر شد. خبرنگار فارس در گفت و گویی با عباس لری گویینی پدر علی ...
تاخت و تاز خاموش آنفلوآنزا در مدارس مازندران
درس خود حاضر شدند اما این روزها غیبت های موجه و غیرموجه دانش آموزان در این مدرسه افزایش چشمگیری داشته و در روز 24 آبان ماه تنها 250 دانش آموز در کلاس های درس حاضر شدند. این مدیر مدرسه تصریح کرد: از مجموع 318 دانش آموز 12 تا 18 سال این مدرسه که می بایست نسبت به تزریق 2 دز واکسن کرونای خود اقدام می کردند تنها 28 نفر از آنان به دلایل مختلف اقدام به این کار نکردند، که این دانش آموزان هم ...
روایت هایی از مراودات علامه طباطبایی و امام راحل/ علامه: ایشان استاد من، آقای خمینی هستند!
. خانم منصوره روزبه همسر دوم علامه طباطبایی که در سفر به تهران استاد را همراهی می کرد در این باره می گوید: امام [در] سال 1357 و بعد از تبعیدشان که [به کشور] تشریف آوردند، علامه در مدرسه علوی به دیدنشان رفتند. من هم همراهشان آمدم. من رفتم خانه برادرم. آن ها هم رفتند دیدن امام. آقا تشریف بردند مدرسه علوی، امام را دیدند و امام هم وقتی آمدند قم بازدید ایشان را پس دادند. [4] چنانکه همسر علامه ...
تلاش امام برای خواباندن غائله ای که علیه علامه طباطبایی به راه افتاده بود
به حوزۀ علمیه هم سرایت کند و کار به جای باریکی بکشد. ایشان هم از ترس هو و جنجال مقدّسان، آن را ترک کردند. بعد، امام گفتند: آقای طباطبایی مرد بزرگی است. حفظ ایشان با این مقام علمی لازم است. ولی من شنیده ام که این روزها خیلی ها به درس فلسفۀ ایشان می روند. من عرض کردم: بله. فرمودند: مثلاً چقدر؟ گفتم: صبح ها در مسجد سلماسی اسفار می گویند و بنده هم می روم، حدود دویست ...
کتابی در من جا مانده است
هنوز بیت های کتاب خروس نگو، یک ساعت را حفظ هستم، خروسی که توی ده شلمرود، هر صبح، آواز می خواند. حیوان ها طردش کردند، چون با آوازخواندن سرصبحش نمی گذاشت بقیه تنبلی کنند. آخر داستان، ختم به خیر شد. حیوان ها منت آقاخروسه را کشیدند تا برگردد. این کتاب و دیگر قصه های کودکانه، جایزه ای بود که آخر هر ثلث می گرفتم. پدر ها و مادرهایمان جایزه را می آوردند مدرسه و ناظم سر صف به دانش آموزان می داد ...
بابا وقتی از جبهه برمی گشت خادمی مردم روستا را می کرد
پرسیدم پدر! خیلی برای مادر ارزش قائلی؟ گفت تمام سختی های زندگی دوش مادرت است. اگر بروم جبهه و شهید بشوم او باید سختی ها را تحمل کند. در ضمن یادت باشد مادرت سید هم است. مسجد، روبه روی خانه مان بود. هر روز که صدای طنین انداز الله اکبر از مناره ها بلند می شد، دست من و بچه ها را می گرفت و با خودش به مسجد می برد. اعتقادش این بود که بچه ها از کودکی باید عادت به رفتن به مسجد کنند. اعزام به جبهه ...
بازیگر مشهوری که در گذشته طلبه بود
به گزارش اقتصاد آنلاین، رضا کیانیان متولد 29 خرداد 1330 در تهران ، بازیگر سینما و تلویزیون است. رضا کیانیان در 1 سالگی به همراه خانواده به مشهد نقل مکان کردند و کنار تحصیلات مدرسه در حوزه علمیه مشهد نیز برای مدتی دروس فقهی و اسلامی خوانده است. رضا کیانیان بعد از جدایی از فعالیت های سیاسی در سال 1368 وقتی 38 ساله بود با فیلم تمام وسوسه های زمین به کارگردانی حمید سمندریان وارد سینما شد ...
دو رکن خانواده و مدرسه مهمترین عامل ایجاد انگیزه در دانش آموزان است
دوم آذر ماه سالی که پایه دهم بودم کتاب المپیاد زیست" کمپبل" را خریدم و همان زمان شروع کردم به خواندن که در 20 مرداد ماه همان سال تصمیم به شرکت در المپیاد را گرفتم، ولی به دلیل راهنمایی های اشتباهی که به من شد تا زمان خریدن کتاب و شروع خواندنم طولانی شد/ وقتی به طور تصادفی داشتم بیوگرافی مریم میرزاخانی را می خواندم با المیپاد آشنا شدم، زمان بیشتری که گذشت خانواده و مدرسه اصرار بنده را در شرکت در ...
ناخواسته بودن در ادبیات تبعید پررنگ است
نشست نقد و بررسی شعر و ادبیات افغانستان در سالی که گذشت ، دوشنبه (22 آبان ماه 1401) با حضور مرتضی شاه ترابی، مینا نصر و سید احمد مدقق در خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد. ادبیات تبعید هنوز با مفهوم ادبیات مهاجرت خلط می شود سید احمد مدقق؛ نویسنده و فیلمنامه نویس افغانستانی ساکن ایران در این نشست، گفت: برچیده شدن نظام حاکم افغانستان در سال 1400 و روی کار آمدن امارت اسلامی ...
سبیل های زیرِ پوشیه؛ یادداشتی بر تحریم یک جنس
ها نیست! هر جا که لازم است، دبیر حضور دارد. مرد و زن هم ندارد. اسلام هم کاملاً در امنیّت به سر می بَرَد. نیاز، رافعِ این طور قوانینِ بی معنی است. نیاز به هرچه. بگو پزشک زنان . این که چهار تا کلمه جزوه است بنده خدا. بعد هم، چه طور مثلاً منشیِ شما، بدون هیچ نیاز عقلی و شرعی، خانم باشد، دبیرِ دانش آموز، مرد نباشد؟ و تو نمی فهمی که تدریس دبیر مرد، آن هم در سال دوازدهم و به طور مشخّص با هدف ...
پیکر آیت الله حسینی در یاسوج تشییع شد + تصاویر
علی اصغر حسینی 6 دیماه 98 پس از 26 سال از سمت امامت جمعه یاسوج به دلیل کهولت سن و بیماری کنارگیری کرد و در این روز آخرین نماز جمعه به عنوان امام جمعه را اقامه کرد. آیت الله حسینی سال 1318 در روستای طولیان از توابع بخش مرکزی شهرستان کهگیلویه (دهدشت) در خانواده ای مذهبی به دنیا آمد و نسب او از طرف پدر به امامزاده آقا میر فرزند سید جمال الدین از نوادگان پیشوای چهارم شیعیان و از طرف مادر به ...
شهید زاهدلویی، طلبه بیست ساله ای با یک آرزو/ گوشی موبایل مهدی رمز نداشت/ علاقه عجیبی به رهبری و شهید ...
علاقه خاصی به دویدن داشت. عموی بنده طلبه هست و پدر من هم بسیجی بود و فرمانده پایگاه. مهدی می گفت من سعی میکنم راه پدربزرگم را ادامه بدهم و به همین دلیل علاقه خاصی به بسیج داشت. ما اهل ماه نشان زنجان هستیم. در آنجا یک پایگاه بسیج داشتیم و پدر من در همان جا آموزش اسلحه و آموزش های نظامی می داد. روستای ما روستای بسیجی ها است و در همین روستا 7 شهید داریم. مهدی سال گذشته تلاش کرد ...
پای درس ایثار و شهادت
های جنگ در غرب و جنوب رفتند چون ایران را یک ارزش والا می پنداشتند پس حتی سکونت در دورترین روستاهای مرزی هم آنها را از این هدف بزرگ دور نکرد. برخی فرماندار بودند، بخشدار، جهادگر یا حتی بسیجی معمولی اما همه مشاغل و مناصب را رها کردند چون رفتن را تکلیف دانستند. نودامادی، چشم روشنی فرزند، پیری پدر و مادر، عروسی دختر هچ کدام پایبندشان نکرد زیرا عزم شان در رفتن به جبهه و جهاد راسخ ...
تازه عروس جوان با دیدن همسرش در منجلاب فساد شوکه شد | او تقاضای طلاق داد
...> بزرگ تر که شد پدر و مادرم هر نوع امکاناتی برای او فراهم کردند تا او به تحصیلاتش ادامه بدهد اما برادرم حتی مقابل معلم و مدیران مدرسه اش هم چهره ای خودمختار داشت و به درس و کتاب اهمیتی نمی داد. به همین دلیل هم ترک تحصیل کرد. با این حال پدر و مادرم باز هم از او حمایت کردند. از طرفی معاشرت های او با دوستان ناباب نیز آغاز شده بود و گاهی شب ها به خانه نمی آمد. این در حالی بود که هیچ کس جرأت نمی ...
روایت خواهر شهید کریمیان از اعلام مواضع شهید درباره اتفاقات جاری کشور
ای کوتاهی نکنید و تا می توانید دل آن ها را شاد کنید که اگر چیزی آن دنیا به کمکتان بیاید همین کار است. سخنی با برادرم؛ بعد از من قطعاً تنهایی را احساس خواهی کرد، یاد خدا را در همه احوال فراموش نکن و آرزو نکن زودتر به سالار شهیدان ملحق شوی. وصیت من به تو؛ نماز اول وقت، احترام به پدر و مادرمان و پیروی از ولایت فقیه است. بعد از من این وظیفه توست که هرسال اربعین به کربلا ...