سایر منابع:
سایر خبرها
مردم دزفول رزمنده ها را مانند بچه هایشان می دانند
. تنهایی را نمیتوانم تحمل کنم دیگری چیزی از مأموریتمان نمانده اواخر این ماه باید تسویه حساب کنیم ولی عجب روزهایی در این مدت داشتیم. 64/6/24 امروز صبح ساعت 7 بود که سید آمد بعد از سلام و علیک رفت تا کارهای تسویه را درست کند من هم مرخصی شهری داشتم رفتم تا تلفن کنم توی دزفول بودم که دیدم علی و سید با کیف من برگشتند و گفتند داریم می رویم. من با بچه ها خداحافظی نکرده بودم ولی چاره ای نبود. ساعت 12 در هتل اقبال اندیمشک ناهار خوردیم و ساعت 3/40 اندیمشک را به سوی تهران ترک کردیم... انتهای پیام/ ...
جان فشانی کادر درمان در جبهه مبارزه با کرونا
) اعزام می کنند، موضوع را به دخترانم گفتم. نرگس گفت من خیلی دلم می خواهد به این سفر بروم ، خلاصه او به مشهد رفت و شب قبل از اذان صبح در خواب دید در کنار حرم امام رضا (ع) گریه می کند و به پدرش می گوید بابا از این که در تولدم نبودی من ناراحت هستم. پدرش او را در آغوش می گیرد و می گوید: من همیشه کنار تو هستم و کادوی تو را از امام گرفتم که زیارت حضرت بوده و روی شهدا را زمین نمی گذارد. ...
مصاحبه با سید حسین موسویان درباره مشکلات و ظرفیت ایرانیان خارج از کشور
از گذشته قبری درحرم امام رضا (ع) خریده ام. امیدم این است که بعد از مرگم بگذارند که درآنجا دفن شوم. ایشان چند ماه پیش مرحوم شد، جنازه اش به ایران منتقل و درجوار امام رضا (ع) به خاک سپرده شد. به حالا ببینید وقتی چنین شخصیتی از سفر به ایران واهمه دارد، تکلیف بقیه ایرانی ها روشن است. من دراولین سال ماموریت درآلمان که از نیمه سال 1369 آغاز شد، متوجه شدم که متخصصین ایرانی مقیم آلمان از سفر ...
همسرم که شهید شد من ماندم و 6 بچه قد و نیم قد
عزمش را جزم کرد به جبهه برود. احمد پسرم سرباز بود و در جبهه. محمود به مدرسه می رفت که عازم جبهه شد. دروغ چرا؟ برایم رفتنش به جبهه سخت بود. هیچ کدام از بچه هایم هنوز سر و سامان نگرفته بودند و آخرین فرزندم سه سال بیشتر نداشت. می گفتم دو تا از پسرهایت جبهه اند و تو دیگر ما را تنها نگذار؛ اما به خرجش نمی رفت و می گفت و هر کس جای خود را دارد و باید دِینش را ادا کند. صنوبر دهقانپور دختر شهید که ...
راز بستن چشم
در یکی از همین تابستان ها بود که وقتی پایشان رسید به روستا، خانم خانه درد زایمانش گرفت و قابله نهمین بچه را گذاشت روی دامنش. حاج محمود اسم پسر را گذاشت احمدعلی. پسری آرام که از همان اول می گفتند با هشت بچه دیگر فرق هایی داشت. شش ساله که شد پایش رسید به درس و مدرسه. حاج محمودی که روی تربیت بچه هایش حساب ویژه ای باز می کرد و آنها را هر روز با خودش به مسجد می برد پای منبر آیت ا... حق شناس ...
کارخانه بی وطن سوزی
نوترون و پروتون ها. دور خانه می چرخیدم. کیف کرده بودم. بازی را برده بودیم؛ بعد از تیرزدن ها، بعد از مصدومیت ها و البته تعویض هایی که فکرش را نمی کردیم. داشتم به همین فکر می کردم که رامین هم گل دوم را زد. من بعد از ماه ها عمیقا خوشحال بودم؛ از این همه غیرت و این همه شادی، مثل بقیه. بازی تمام نشده زدم بیرون.توی پیاده رو از خوشحالی بلندبلند گریه می کردم. چند موتوری بوق بوق کنان داشتند رد می شدند. یکی شان ...
نمی دانستم آن افتخاری که مهدی می گفت شهادت بود
نمی کرد، اما من خیلی نگران عاقبت مهدی بودم. به همسرم می گفتم خدای ناکرده مهدی آبروی ما را نبرد. این بچه زیاد بیرون از خانه است، اما مهدی می رفت مسجد و پایگاه و اصلاً به ما درباره فعالیت هایش حرفی نمی زد. ایام فاطمیه و محرم ازصبح می رفت تا نیمه های شب در هیئت بود. نبودن هایش من را نگران می کرد. چند باری به مهدی گفتم دیر می روی و می آیی کاری نکنی! آبروی ما را ببری! گفت نه بابا خیالت راحت باشد. بعد رو ...
پروانه ها گریه نمی کنند | درباره اسم کتاب؛ چرا پروانه ها؟
؟ فقط خسته ام همین، زینب سادات شب تا صبح نمی خوابه. دلم می خواست او هم دستم را بگیرد و بگوید: مهدیه، می دونم چقدر سخته، می فهمم زندگیت زیرورو شده. می خوای من یک ساعت پیشش بمونم تو بری بیرون؟ تو بری بخوابی؟ تو بری استخر؟ مهدیه، بگو چه کاری از دستم بر میاد؟ می خوای یه قابلمه لوبیا پلودرست کنم برات بیارم... یکبار هم که از یکی از دوستانم خواستم با بچه اش که هم سن زینب من بود بیاید خانه ما و ساعاتی با هم ...
در گفتگو با خبرگزاری حوزه مطرح شد(بخش اول) حلقه های صالحین بسیج چگونه شکل گرفت؟
به گزارش خبرگزاری حوزه ، حلقه های صالحین سال هاست که با نام شجره طیبه صالحین جزء برنامه های اصلی و اساسی پایگاه های بسیج قرار گرفته است. حجت الاسلام والمسلمین سعید دسمی بنیان گذار فعالیت حلقه های صالحین بسیج است که او در گفت وگو با خبرنگار ما به تشریح فرایند راه اندازی این فعالیت مهم بسیج پرداخته است که در ادامه بخش نخست آن را مطالعه خواهید کرد: ابتدا از ضرورت راه اندازی حلقه صالحین صحبت کنید. پیش ...
مرد جوان: می خواهم قلبم را یک میلیارد بفروشم!
میلیون تومان بود، اما حالا شده 70 تومان. در پایان آقای غلامی پور شماره فردی به نام علی امامی را فرستاد و گفت: او هم در ماجرای مال استریت زیان کرد. به او هم زنگ بزن. فیلسوف مالباخته علی امامی. اهل ایذه، 31 ساله و سه بچه دارد. زمانی تاجر بوده و سفر خارجی زیاد رفته است. اولش انگار از همه چیز بی خبر بود، اما تا فهمید غلامی پور شماره او را داده تازه دوزاری اش افتاد. ...
ولایت مداری و اخلاص دو ویژگی مهم بسیجیان است
...> نماینده ولی فقیه در خراسان شمالی ادامه داد: اکنون فرهنگ بسیجی در کشورهای مختلف نیز رخنه کرده و این فرهنگ باید به ظهور امام زمان برسد تا از این طریق ظلم از بین برود. وی اخلاص را نخستین ویژگی این فرهنگ عنوان کرد و افزود: در فرهنگ بسیجی دنیادپستی ، مقام و ریاست طلبی معنا ندارد. حجت الاسلام نوری بیان داشت: شهدای مدافع حرم بدون دریافت هیچ امتیازی دور از وطن و همسر و فرزند برای رضای خدا ...
شهید فخری زاده نقطه کانونی و قدرت شیعه را حضرت زهرا(س) می دانست
. بروبیایی بود خانهٔ حاج حسن. اختر خانم هم از اینکه خدا چنین نعمتی در دامنش گذاشته بود، مسرور بود. ساعت ها که نگاه به این غنچه می انداخت گل از گلش می شکفت. مهابادی ها و زواره ای ها راه به راه یا می آمدند منزل به اختر خانم تبریک می گفتند، یا در محل و مسجد به حاج حسن قدم نورسیده را تبریک می گفتند ** دوره دکتری را در پژوهشگاه علوم و فنون هسته ای سازمان انرژی اتمی گذراند. من آن ...
2 روایت از معتادانی که بعد از چند سال درگیری، مچ اعتیاد را خواباندند
به گزارش شهرآرانیوز ؛ آدم را از عرش به فرش می آورد! بی رحم است؛ سن و سال هم نمی شناسد. فقط کافی است که یک بار امتحانش کنی و مزه اش زیر زبانت بماند؛ دودمانت را به باد می دهد! تا به خودت بیایی، می بینی بهترین دوره عمرت را به فنا و همه چیزت را به باد داده ای. تا تسلیمش نشوی، رهایت نمی کند. برای ترک و رهایی اش، اراده ای قوی و بلند نیاز است، مثل عباس و احمد گزارش امروز ما. یکی 22 سال و دیگری بیش از 12 سال ...
6 اصل سوره توبه درباره وظایف مردم در جامعه اسلامی
درستش این است که از شرک جز نجاست حاصل نمی شود، انگار که مشرک غیر از نجاست چیز دیگری نیست، اصل جدال با خود شرک است. بزرگترین بی طهارتی عالم شرک است. متأسفانه یکی از مشکلاتی که حتی الان هم در مجامع اسلامی و مسلمانان وجود دارد، همین است که خیلی چیزهایی دیگر هم هستند که به نظرمان کثیف تر از شرک هستند، اما شرک در نظر خدا از همه چیز کثیف تر است. وی افزود: اینقدر شرک برای بچه مسلمان دافعه ...
خانوم جون
یعنی هر چشمی واسه یکی دو نفر نوشته داره که اونا فقط بَلَدَن بخوننش، بقیه آدما هرچقدر جون بکنن نمی تونن اون نوشته ها رو بخونن، مثلا الان خود من بَلَدِ خوندن نوشته های چشمای توام، در صورتیکه اگه همین کریم آقا بقال سر کوچه بخواد تو چشمای تو زل بزنه، حتی نمی تونه یه کلمه از نوشته های چشمای تو بخونه، یعنی اصلا واسه اون نوشته ...
سفارش لحظه آخری شهید به پسرش + عکس
.... با بچه ها بچه بود و با بزرگترها بزرگ. هر وقت بزرگی را می دید حتماً می رفت از نزدیک بهش دست می داد و بهش احترام می گذاشت. همین رفتار محترمانه اش باعث شده بود دیگران هم دوستش داشتند. مسجد قائم حدود 150متر با خانه مان فاصله دارد. مهدی از هفت سالگی می رفت مسجد و از همان موقع یواش یواش وارد کارهای فرهنگی مسجد شد. از طرفی هم کمک خانواده می کرد. خانوادۀ پر جمعیتی داشتیم. مهدی از هشت سالگی ...
حال و هوای روستای مال استریت کهگیلویه و بویراحمد دو سال پس از سقوط بورس/به خاک سیاه نشستیم/خدا آن درخت ...
...> در پایان آقای غلامی پور شماره فردی به نام علی امامی را فرستاد و گفت: او هم در ماجرای مال استریت زیان کرد. به او هم زنگ بزن. فیلسوف مالباخته علی امامی. اهل ایذه، 31ساله و سه بچه دارد. زمانی تاجر بوده و سفر خارجی زیاد رفته است. اولش انگار از همه چیز بی خبر بود، اما تا فهمید غلامی پور شماره او را داده تازه دوزاری اش افتاد. خدا بگم چیکارش کنه! شما هم دنبال این آدم ...
صاحبخانه هایی که کوتاه می آیند
زمستان بود و به دلیل اینکه در سرمای هوا و زیر برف و باران دنبال خانه می گشتیم، همسرم به سختی مریض شد اما با آنکه پزشکش احتمال می داد سلامتی بچه ها به خطر بیفتد به لطف خدا پسر و دخترم سالم به دنیا آمدند. آپارتمان 70متری قادری که 10سال از ساخت آن می گذرد، شاهد تولد 8نوزاد بوده است. مریم عطایی از مستأجرانی است که بعد از خانه دارشدن از این آپارتمان نقل مکان کرده است. او می گوید: بچه های من در این خانه به ...
چگونه امام رضا(ع) گره از کار حیدرقلی سردار کابلی، عالم شهیر افغانستانی گشود؟/ توسلی که کارساز شد
نین ادعاهایی هیچ وقت و در مورد هیچ کدام از علاقه مندان و مدعیان کیمیاگری اثبات نشده است. القصه، مرحوم سردار کابلی چنان غرق کیمیاگری شد که دیگر فعالیت های علمی اش را کنار گذاشت و این مسئله، او را به شدت رنج می داد. دوستانش سعی کردند تا وی را از این کار بازدارند، اما شدنی نبود. در یکی از شب ها که باز هم آزمایش او با شکست روبه رو شد، از شدت غم و غصه کار را رها کرد و به حیاط ...
برد ایران، مبارک ایران و ایرانی!
ساعت یک نیمه شب است. لپ تاپ را روشن کرده ام. باید برای ستون روزنامه مطلب بنویسم؛ همین ستونی که دارید می خوانید. بچه ها خواب هستند. چند دقیقه پیش که توی تراس بودم، چراغ های محل خاموش بودند و اهل محل هم همه خواب، ولی من بیدارم. با صدایی خروسکی و انگشتر هایی کج وکوله از تشویق و پا هایی دردناک از بالاوپایین پریدن، باید بپذیرم که چهل سالگی دیگر سن بعضی کار ها نیست. فضای مجازی را تورق می کنم. تبریک و ...
محله قدیم؛ آن چنانی که بود...
ق ها، کف خاکی و جارو کشیده و نم زده؛ جریان دلنشین زندگی بود؛ بوی خوب، صدای دلنشین و تصویری دلگشا داشت. بازارچه و چارسو جای رفت و آمد و محل دادوستد و گفت و شنود. کسبه بازارچه مردم دار بودند و با ملاحظه و در برابر مردم سرشناس محله راه نیرنگ نمی گشودند و نارنگ نمی شدند. کاسبان بازارچه "حبیب خدا" بودند و برای کسب این مقام درس مکاسب می خواندند و مراتبی را طی می کردند؛ مسجد و مَدرَس و تکیه و ز ...
در مقابله با جنگ نرم دشمن، باید از ذخایر دینی و فرهنگی مان استفاده کنیم
پیامبران (ص) در برابر نفس فرمودند، امروز در فضای مجازی است که رهبری از آن تعبیر به جهاد تبیین دارند و من به عنوان متولی بخشی از کار می گویم قطعاً از جهاد سخت، سخت تر است زیرا ملت ما امتحان خود را در جهاد سخت چه در جنگ تحمیلی و چه در دفاع از حرم پس داد و ثابت کرد ما مرد رزم هستیم. فیروزآبادی در پایان تاکید کرد: در جهاد نرم که همه کفر علیه ما به صورت جنگ احزاب خروج کردند هم باید ثابت کنیم مرد ...
جزئیات تلخ قتل باران کوچولو ؛ زن معتاد یک سال با جسد دختر 6 ساله اش زندگی کرد! | جسد باران را داخل یخچال ...
با تو زندگی می کرد؟ سه بچه داشتم. بعد از جدایی از همسرم، پسر و دختر نوجوانم با پدرشان زندگی می کردند و باران پیش من بود. معتادی؟ شیشه و هروئین مصرف می کنم. پدر باران هم معتاد و خلافکار بود و این بدبختی را او سرم آورد. از آشنایی ات با هاشم بگو؟ هاشم سه سال از من کوچک تر است. او معتاد و قاچاقچی و رفیق شوهرم بود. درپی رفت وآمدهایش به خانه مان به هم ...
حرم امام علی (ع)
. یک حوض بزرگ نیز که به حوض کوثر شهرت داشت، مقابل ایوان قرار گرفته بود که بعد ها از بین رفت. حرم امام رضا - همه چیز درباره ی حرم امام هشتم در مشهد ایوان العلما ایوان العلما از آثار زمان آل بویه است که در قسمت شمالی حرم قرار گرفته است. این اثر در زمان صفوی بازسازی و در دوره نادری به صورت کامل کاشی کاری شد و تا کنون به همان حال باقی مانده است. دلیل نامگذاری این ایوان ...
مجید بربری، از قهوه خانه تا شهادت
می رفت یکبار که به قهوه خانه آمد و به پسرم گفت که امشب هیات داریم شما هم بیا، او هم گفته بود اگر فرصت کردم می آیم، آن شب به هیات می رود؛ مرتضی در مورد مدافعان حرم و حضرت زینب (س) شروع به مداحی خواندن می کند، دوستانش می گویند مجید با شنیدن مداحی آنقدر گریه کرد تا از هوش رفت، بعد از اینکه بر سر و صورت او آب پاشیدیم و به هوش آمد. به او گفتیم تو که تا این حد عاشق اهل بیت هستی با ما به سوریه ...
روایتی از قتل عام مردم اندیمشک در راه آهن توسط صدام
. موقع تشییع رفتم زیر تابوتش. قبل از اینکه او را بگذارند داخل قبر، کفنش را باز کردم و بهش گفتم: به خدا می سپارمت. خواهش می کنم تو هم اون دنیا شفاعتم کن. حالم اصلا خوب نبود. چند روز بعد توی خواب بهم گفت: شفاعتت می کنم. انتهای پیام/ 141
بانویی که با صبر زینبی(س) سه شهید تقدیم انقلاب کرد
مشکلات دیگران را حل کنید. علیرضا با دوستانش در مسجد یک تیم تشکیل داده و بچه های ضعیفی که هم از لحاظ مالی و هم تحصیلی ضعیف بودند را پیدا و به آنها کمک می کردند. فرمانده بی ادعا علیرضا قرار بود نامزد شود، گفته بود اجازه دهید این عملیات را بروم، اگر شهید نشدم حرف شما قبول، هرجا که گفتید برویم خواستگاری. مادرم با عشق رفته بود برایش لباس دامادی خریده بود؛ اما او دیگر برنگشت.... ...
حق مشاور و مشورت در رساله حقوق امام سجاد(ع) + مسابقه
کنار نماز جماعت، علی امیرالمؤمنین را معرّفی کنم، این ها مهم است. یک مشاور، یک معلّم، یک مربّی اگر دقّت به همه این ها نداشته باشد، کارهایش پخته نیست، یک چیزی را خوب می کند، یک چیزی را بد می کند. یک روایت داریم: الدواء کالصابون ، دوا مثل صابون است. صابون چه خاصیتی دارد؟ صابون به لباس که می زنی، لباس را تمیز می کند، اما قدرت لباس را کم می کند. یک لباسی که بیست بار رفت در ماشین و زیر دست و ...
فروش کلیه و دختران برای فرار از گرسنگی
.... خبرنگاران "بی بی سی" به هر نقطه ای از افغانستان رفتند مشاهده نمودند که افغان ها برای نجات خانواده های شان از گرسنگی مجبور به انجام کار ها و اقدامات شدیدی هستند. "عمار" (نام مستعار) می گوید که سه ماه پیش برای برداشتن کلیه اش تحت عمل جراحی قرار گرفته و جای زخم 22 سانتی متری را به ما نشان داد که جای بخیه ای بود که هنوز قدری صورتی رنگ است و از جلوی بدن اش تا پشت شکم اش را در بر می گیرد ...