همکلام با مادر شهید فرزاد گل کن حقیقی | تندیس رنج و نجابت
سایر منابع:
سایر خبرها
پسر پدر را راضی کرد به جبهه برود
کبری نصراللهی همسر حسن صادقی شیرزنی است که سه فرزند و همسرش را برای مبارزه با حق علیه باطل به جبهه های جنگ فرستاد؛ او در بیان خاطرات خود از زمان جنگ چنین نقل می کند: قاسم یکی از پسرانم سال 1360 به اسارت نیروهای بعثی درآمد، آن زمان برادرش حسین هم در جبهه بود، وقتی حسین به خانه آمد من و او از پدرش خواستیم او هم به جبهه برود، همسرم گفت: شما مادر و پسر چرا با اصرار می خواهید مرا به جبهه بفرستید ...
روایتی از والدینی که امین موقت نخستین شیرخوارگاه بدون فرزند ایران در مشهد هستند
.... هربار با قربان صدقه رفتن کمی کنترلش می کند: روشنای مامان، بیا بشین ببینم چی دارم! آفرین دخترم. کنار مادرش یک خانم مسن تر هم هست که بعدا معلوم می شود خواهرشوهرش است. در ادامه حتما بخوانید در کشور 8000 کودک بی سرپرست بالای 3 سال منتظر خانواده هستند + فیلم جایشان را باهم عوض می کنند. یک بار او روشنا را می برد بیرون، یک بار مادر. وقتی چندلحظه سرجایشان آرام می گیرند، مادر می ...
روایت تصویری زندگی شهید امیر ابراهیم
ید بزرگوار برای رفتن به جبهه تلاش های فراوان می کرد ولی به دلیل محدودیت سنی، از رفتن او به جبهه ممانعت به عمل می آمد. وی از این مسئله رنج فراوانی می برد تا بالاخره با اصرار فراوان در سال 1364 در سن 17 سالگی به جبهه حق علیه باطل اعزام شد. به گفته نزدیکانش شهید ابراهیم بعد از رفتن به جبهه کمتر به مرخصی می آمد و کمتر می شد او را دید. ایشان پس از گذراندن دوره آموزشی در پادگان پرندک، در اولین ح ...
شهادت آرزوی هر فرد مسلمان است
...، بشتابم. پدر و مادر و خواهران و برادران عزیزم! شما آگاه هستید که من خود قدم در این راه گذاشته ام و برای در آغوش کشیدن پیروزی و یا نوشیدن شربت شهادت چه عاشقانه راه می پیمودم پس بر شماست که جلوی دهان دشمنان را بگیرید و نگذارید که یاوه گویند و برشماست حمایت و پیروی و پشتیبانی از امام امّت. از شما می خواهم همانگونه که من به ندای امام امّت لبیک گفتم شما نیز همانند من باشید و امام را ...
خانه ای به رنگ بندگی | امانت دار آبروی مردم هستیم
.... می گوید: 2 دختردارم و 3 پسر. سال ها پیش درد دخترم غم روز و شبم شد و یا زهرا گفتم و شفا گرفت و از آن روزبه بعد بساط خیروبرکت در این خانه به پا شد. سال ها پیش حال دخترم بد شد. دکتر بردیمش و در کمال ناباوری متوجه شدیم سرطان دارد. همین باعث شده بود نتواند بچه دار شود. دست به دامن فاطمه زهرا (س) شدیم. دخترم شفا گرفت و باردار شد. اسم پسرش را علی گذاشتیم. همان روزها یک مراسم روضه خوانی راه ...
پسر آبدارچی رئیس جمهور، علمدار گردان شهادت شد
...، کجاست؟ با دمپایی حسابی کتکش زدم مادر شهید صفرخانی گفت: اهل یکی از روستاهای بویین زهرا هستم. خانه ما هم در زلزله خراب شد و چند نفر از بستگانم زیر آوار ماندند. همان سال ها با پدر علی اصغر عروسی کردم. آنها در روستای نزدیک ما زندگی می کردند. پس از مدتی به شهریار آمدیم تا شوهرم آنجا کشاورزی کند. به عنوان رعیت در یک گوشه از قلعه ارباب زندگی می کردیم. اولین بچه ام فوت کرد و بعد ...
(تصاویر) تصاویر دیده نشده از مردی که رضاخان نگهبان درِ خانه اش بود
شاه قاجار بود و اولین همسر خود عبدالحسین نیز فاطمه خانم عزت السلطنه دختر مظفرالدین شاه بود. به علاوه، محمد مصدق نیز فرزند خواهر دیگر عبدالحسین به نام نجم السلطنه بود. (فرمانفرما در کنار خواهرش نجم السلطنه، مادر دکتر مصدق) عبدالحسین میرزا در جوانی لقب فرمانفرما را دریافت کرد و به طور پیوسته به عنوان والی برای ایالات مختلفی مثل کرمان، فارس و بلوچستان منصوب می شد. او یکی از ...
علی اصغر با شهادتش خیلی ها را به جبهه فرستاد
....فیلمی که انگیزه حضور در جبهه شدتنها13 سال داشت که جنگ آغاز شد، در آن روزها که همه جای ایران حرف جنگ بود، فیلمی از وضعیت جنگ در خرمشهر می بیند که قلب کوچکش طاقت نمی آورد و همان هم انگیزه ای می شود تا برای دفاع از میهنش، به جبهه برود.با اصرار زیاد پدر و مادر را راضی می کند تا راهی جبهه شود. دوره آموزشی را در گوهرباران ساری پشت سر می گذراد و بعد از آن به کردستان اعزام می شود و در سپاه ...
دو شاهد شیدایی از جزیره سربلند خارک
وقتی خواهر شهیدان از برادرانش می گفت اشک در چشمانش حلقه می زد. انگار همین دیروز بود که باصدای مادر، سراسیمه به کوچه دوید، مادر از بس فریاد کشید، جلوی در از حال رفت. خبر شهادت شهرام 19ساله آن قدر برایشان دردناک بود که نمی توانستند آن را باور کنند. لیلا خواهر شهیدان داراب پور آن موقع 10 سال بیشتر نداشت، ولی شاهد قامت خمیده و بی قراری های شبانه مادر بود. آنها هنوز با درد نبودن شهرام کنار ...
در دنیای نوجوانان مدرسه شخصیت مستقلی دارد
همین کار را می کنند؛ اما هنوز نقص های زیادی وجود دارد. - خواسته شما در مرگ بر مدرسه چیست؟ مرگ بر مدرسه درواقع نگاه منتقدانه ای به نظام آموزشی دارد؛ اما از زاویه دیدِ بی غرض نوجوان است. امیدوارم رابطه مدرسه با بچه ها به نقطه ای برسد که بچه ها واقعا آن را محیط امن و جایی برای رشد و رسیدن به آرزوهایشان بدانند. روزی که دیگر بچه ها با دیدن اسم مرگ بر مدرسه با ذوق نگویند وای این حرف دل ...
2 سال زندان و 30 هزار یورو جریمه والدین شرکت کنندگان در اعتراضات فرانسه
بینیم یک پدر، دست یکی از پسرهایش را که در محله هست و مرتکب اقدامات خشونت آمیز می شود، می گیرد و می برد، همینطور یک مادر که دنبال پسر جوانش می آید تا او را به خانه ببرد. می خواهم بگویم که هر وقت والدین که حقوق و همینطور وظایفی دارند و اقتدار خود را به عنوان پدر و مادر اعمال نکنند و این امر امنیت، جنبه اخلاقی آموزش و تربیت کودکان را زیر سؤال ببرد، آن ها ممکن است با مجازات حداکثر دو سال زندان و 30 ...
چادر مادر کفن پسر شد!
دلم گرفت، آخر پسرم کفن نداشت که جنازه اش را کفن کنم. گوشه ای از چادرم را جدا کردم و بدن تکه تکه پسرم را گذاشتم داخل چادر. به گزارش خبرنگار فرهنگی حیات ؛ شهریور سال 1362 بود. یوسف در عملیات والفجر دو غوغا کرده بود برای همین فرمانده اش مهدی باکری برایش چند روز مرخصی تشویقی درنظر گرفت. او هم راهی ارومیه شد تا بتواند مادر را ببیند. اما وقتی به آنجا رسید متوجه شد پدر و مادرش به روستایشان در ...
از کام شیرین تا قوت بازو
می کردند، کجا رفته است؟ یکی از این هزاران مادر، اسمش خیرالنسا است. هنوز انقلاب نشده بود اما حرف امام توی خانه اش بود. حاج عباس، همسرش، هر بار می رفت تهران، بازاری ها و کاسب های تهران از آقای خمینی برایش می گفتند. تا پایش می رسید به صدخرو، می نشست و با آب و تاب تعریف می کرد. یک بار که برگشت، خیرالنسا دید نوار کاستی را هی این ور و آن ور می کند. آخرش توی پستویی قایمش کرد. آخر هفته که سر ...
راز جسد زنانه در عمق 14 متری چاه / شوهرش به بچه ها دروغ گفت
فکر می کردم که دیگر در دل او جایی ندارم و شاید دلش با کس دیگری است. شوهر مهناز در مورد روز حادثه گفت: روز حادثه زودتر از همیشه به خانه مان واقع در محله فردوس رسیدم.یکی از پسرهایمان به کلاس رفته بود و پسر دیگرم هم در باشگاه مشغول ورزش بود.وقتی به خانه رسیدم دیدم که مرد غریبه ای از خانه مان خارج شد.به حدی عصبانی شده بودم که دیگر چیزی جلودار من نبود.وارد خانه شدم و شروع کردم به دعواا و ...
روایت هفت سال چشم انتظاری برای "محسن"جاویدالاثر، شهید مبارزه با موادمخدر
همراه خانواده به خرم آباد نقل مکان کرد اما تابستان ها که مدارس تعطیل بود، به همراه پدر و مادر برای جمع آوری محصولات کشاورزی به روستا بازمی گشتند. بهار سال 1366 ایام دفاع مقدس بود و محسن سال اول دبیرستان را می گذراند، آن موقع اعزام گروهی به جبهه امکانپذیر نبود و برای رفتن هم رضایت نامه والدین را می خواستند و از آنجا که محسن رضایت نامه نداشت با راهنمایی یکی از دوستان خود به قسمت اعزام ...
احساس می کردم من هم در مجاهدت حبیب مسئولیت دارم
...> پسرم محمد امین بزرگ تر بود. چند سالی بود که پدرش به سوریه می رفت و با محمدامین صحبت می کرد ولی زینب کوچک بود. اصلاً نگذاشتیم در جریان کار پدرش قرار بگیرد. محمدامین خیلی دلتنگ می شد برایش سخت بود دوری پدر ولی، چون خیلی به پدرش اطمینان داشت می دانست وقتی کاری انجام می دهد همه جوانبش را می سنجد و قانع می شد. از شهادت شان حرف می زدند؟ من حقیقتاً احتمال می دادم حبیب فقط مجروح شود ...
قاتل عمو بعد از 8سال از چوبه دار نجات یافت
محمد علاقه زیادی به امید خود داشت.همه می دانستند که این پسربچه 5 ساله به حدی امید را دوست دارد که اگر ساعت ها هم با او تنها بماند بهانه گیری نمی کند.محمد به محض اینکه چشمش به امید می افتاد بغل او می پرید و یک لحظه از او جدا نمی شد. برای همین مادر محمد که از چند سال قبل از حادثه با پدربزرگ امید ازدواج کرده بود، اگر کاری داشت بچه اش را به امید می سپرد تا از او مراقبت و نگهداری کند. ...
بعد از تجاوز گروهی، معتاد شدم اما 5 سال است ترک کرده ام
خودم را تحقیر می کردم. از شرایطی که داشتم ناراحت بودم. چیزی که من را به خودم آورد اتفاقی بود که برای بچه ام افتاد. پسر سه ماهه ام را حمام کردم، بچه را کنار بخاری گذاشتم تا سرما نخورد، بعد خوابم برد. چند ساعتی گذشت رفتم سراغ بچه دیدم دست بچه به بخاری برخورد کرده. بچه سوخته بود و سوختگی به استخوانش رسیده بود. آن روز به خودم گفتم یا یک مادر واقعی می شوم یا دیگر این بچه ها را به بهزیستی می دهم. من از فرط ...
مادر شهید عسکری موسوی تروجنی از بهشهر آسمانی شد
به گزارش ایثار مازندران، حاجیه خانم فاطمه حسن زاده تروجنی مادر صبور شهید والامقام عسکری موسوی تروجنی شنبه 10 تیر ماه و در سن 83 سالگی پس از سال ها صبر و بردباری، ندای حق را لبیک گفت و به سوی معبود خویش شتافت. گفتنی است پیکر پاک این مادر صبور، امروز یکشنبه راس ساعت 17 از چهار راه پایین محله روستای شهید آباد بهشهر به سمت مزار امام زاده حسن و در جوار فرزند شهیدش به خاک سپرده می شود سعید ...
حفظ رابطه فرزند و والدین در گرو افزایش محبت
وارد خانه می شود، دستی روی سر پسر نوجوانش بکشد و به صورت فیزیکی او را نوازش کند. توجه کنید که یکی از فرمول های مؤثر برای جلوگیری از آسیب های اجتماعی در دختران، حفظ رابطه خوب و قوی پدردختری است. بنابراین، وقت گذاشتن برای فرزندان و حفظ ارتباط عاطفی بین پدر و دختر، پدر و پسر، مادر و دختر و مادر و پسر یکی از گونه های محبت است. فرزندان هرچه بزرگ تر می شوند، به صورت طبیعی فاصله شان با پدرومادر بیشتر می شود. به همین دلیل، نباید والدین اجازه بدهند محبتشان به فرزندان کم رنگ شود. گفتن چنین جمله هایی که بچه هایمان بزرگ شدند و ما نمی توانیم بغلشان کنیم و ببوسیمشان کاملا اشتباه و خطاست. ...
شهید شدن، مادری کردن
؛ مادر شهید محمد مسرور آغاز می شود. محمد دقیقا لحظه سال تحویل سال 66 و در شهر کازرون استان فارس متولد شد. سه برادر و یک خواهر داشت و خودش آخرین فرزند خانواده مسرور محسوب می شد. زرافشان روایت خود را با خواستگاری اش در سال 54 آغاز کرده و پس از شرح ولادت فرزندان به نحوه تربیت آنها می پردازد. محمد از همان کودکی با پدر به نماز جمعه، مسجد و... می رفت و در همان جا سنگ بنای رفتار او در جوانی و ...
من مادر 250 فرشته ام
به گزارش یکتاپرس به نقل از همشهری آنلاین – حسن حسن زاده: وقتی پسرش سهیل 7 سال داشت، از اتیسم او باخبر شد. اواخر دهه 70 بود و کمتر کسی اتیسم و نشانه هایش را می شناخت. آذر سعیدی اما با یک جفت کفش آهنی سراغ روان پزشکان و متخصصان این حوزه رفت تا زیر و بم اتیسم و راه های توانبخشی و مهارت آموزی به این کودکان را بیاموزد. خودش می گوید: خیلی دیر فهمیدیم. سال 80 وقتی که سهیل به سن مدرسه رسید فهمیدیم اتیسم ...
رونمایی از تابلوی شهرک شهیدان جعفری در اسلام آبادغرب+عکس
به برادر بزرگتر شهید محمد جعفری واگذار شد که از راه کشاورزی و کارگری متکفل امور خانواده شد. در همان ایام عشق به امام (ره) و انقلاب در وجود شهید جعفری شعله می کشید و با وجود سختی های تهیه معیشت زندگی، در سال 61 به عضویت بسیج درآمد و به نبرد با نیروهای ضدانقلاب شتافت و بالاخره در حوالی شهرستان کامیاران در درگیری با ضدانقلاب به درجه رفیع شهادت نائل آمد. پس از شهادت وی، دو برادر ...
ربودن پسر به دلیل اختلاف مالی با پدر
تعقیب قرار گرفتند. نجات 4 نفراز اسارتگاه پدر مسلح مردی که همسر و سه دخترش را مسلحانه به گروگان گرفته و قصد جان شان را داشت، ناکام مانده و بازداشت شد. سرهنگ هادی محمدیان، فرمانده انتظامی اوز از توابع استان فارس به سایت پلیس گفت: وقوع یک فقره گروگانگیری اعضای خانواده توسط پدر و تهدید همراه با تیراندازی در یکی از محله های شهر اوز به پلیس گزارش شد. او سه دختر و همسر خود را در خانه حبس ...
یادکردی از روحانی شهید عباس شمس درخشان/11 سال در کانی مانگا
.... خانواده شهید می گویند: روز 17 شهریور در درگیری خونین بین نظامیان رژیم شاه و مردم، حضوری فعال داشت و تا چند قدمی شهادت نیز به پیش رفت اما اراده الهی بر آن تعلق گرفت تا زنده بماند. در سال های پس از پیروزی انقلاب اسلامی در مسجد امام حسن عسگری همراه با سایر بچه های متدین و انقلابی محل به پاسداری می پرداخت. خانواده شهید درخصوص رفتار سیاسی و روشنگرانه وی در سالهای اول انقلاب که ...
این مادر شهید زبان گویای جانبازان شیمیایی ایران بود
هر یک از مصدومان و جانبازان شیمیایی به تنهایی خود یکی از اسناد زنده جنایت بشری صدام هستند، اما در طول این سال ها افرادی یا مجموعه هایی فعالیت داشته اند که نَفَس مصدومان شیمیایی بودند تا جهان صدای مظلومیت آن ها را بشوند. مرحوم صبا بابایی ( کونیکو یامامورا) مادر ژاپنی محمد بابایی موزه صلح تهران یکی از همین افراد و مجموعه ها هستند. در همین رابطه سه تن از قربانیان شیمیایی دوران جنگ تحمیلی ...
خواهر و برادر دست دور گردن هم به شهادت رسیدند/ جابجایی مهمات توسط بانوان
آنها را تخلیه می کردیم و به جبهه می فرستادیم. مریم ترکی زاد ه سال 1359 که جنگ عراق علیه ایران آغاز شد در خرمشهر ساکن و در مقطع دبیرستان مشغول به تحصیل بود، این رزمنده دفاع مقدس در بیان خاطرات خود از جبهه چنین نقل می کند، با 22 نفر از بانوان دوره ای را با عنوان ذخیره سپاه در پادگان بختور در پنج کیلومتری خرمشهر گذراندیم؛ قبل از آمدن به خانه برای استراحت به ما گفته شد نیروهای بعثی سر مرز ...
خواهر جان باخته هواپیمای اوکراینی در صف قصاص | قتل فجیع پدر و مادر همسر با همدستی پسر بی رحم!
کلید خورد و فرزند مقتولان به نام عماد در تحقیقات ابتدایی به مأموران گفته بود که با همسرش به نام بیتا برای سر زدن به پدر و مادرش به خانه آنها رفته بود اما با جسد غرق در خون آنها که با ضربات چاقو به قتل رسیده اند مواجه شدند. اعترافات پسر مقتولان اما ضد و نقیض گویی های عماد سبب شد که مأموران به او مظنون شوند و این در حالی بود که یکی از همسایگان به مأموران گفت چند روز قبل مردی با ...
راز شهیدی که مرخصی نمی رفت!
، حضوری دلاورانه داشت. هنوز دوره سربازی را به اتمام نرسانده بود که در بسیج ثبت نام کرد. مهدی زمانی عضو مدرسه عشق شد که خود تدریس عشق می کرد و سرد و گرم جبهه ها را کشیده بود لذا دوست داشت با نیروهای رزمنده نه تنها در جبهه و هنگام جهاد و مجاهدت بلکه در پشت جبهه و زادگاه و شهر و حتی منزلشان ارتباط برقرار کند و چون به بسیج عشق می ورزید، بین جبهه و پشت جبهه همیشه در حال تردد بود. در ...