سایر خبرها
مسعود فراستی: من حکومتی هستم!
آن طرف بودند. ما هم علیه مردم نبودیم. نمی دانستیم چکار کنیم. در یک سال و خرده ای آخر کاملاً به بن بست رسیدیم و همه را در یک شب گرفتند. چه سالی؟ آخر سال 1360. به اوین رفتیم. یک بازجو داشتم که از زیر چشم بند او را می دیدم. لبه کتش پاره بود. دانشجوی فوق لیسانس علوم سیاسی بود. ماه بود. این باید مرا تعزیر می کرد. همان موقع که حکم تعزیر مرا داشت، اشک هم از گوشه چشمش افتاد. این را ...
مرد تبهکار تا پرداخت کامل دیه در زندان می ماند
...> او در اولین تحقیقات به قتل سوسن اقرار کرد و در شرح ماجرا گفت: در جریان خرید مخدر شیشه بود که با مریم آشنا شدم. بعد هم او را فریب دادم و هفته ای یک بار به آلونکی که در نمایشگاه داشتم، می کشاندم و با هم مواد مصرف می کردیم. روز حادثه هنگام مصرف مواد تصمیم به قتل او گرفتم. بعد از قتل جسدش را مثله کردم و داخل چاه فاضلاب نمایشگاه انداختم. بعد هم پراید او را در محل خلوتی رها کردم و گریختم، اما گرفتار ...
می گفت شهادت در جوانی خوش و لذتبخش است
... فاطمه سادات موسوی همسر شهید اتفاقی به اسم ازدواج با یک شهید، چطور در زندگی تان افتاد؟ اگر می شود خودتان و همسرتان را بیشتر معرفی کنید. من متولد سال 72 در مشهد هستم و همسرم محمد متولد 9/2/67 بود. پدر من و ایشان با هم آشنا بودند و به واسطه آنها با هم آشنا شدیم و این وصلت اتفاق افتاد. سال 91 با هم نامزد شدیم و سال 92 ازدواج کردیم تا 23 دی 94 که در سوریه به شهادت رسید ...
انگیزه تازه عروس از ازدواج با یک محکوم به اعدام
به گزارش عصر امروز، هنوز چند ساعت نشده که پرستو از کنار سفره عقدش بلند شده. در کنار میلاد پسری که هشت سال است به اتهام قتل خواهرزاده اش در زندان است. خودش می گوید که اسمم پرستو نیست اما شما بنویسید پرستو. پدر پرستو پیمانکار است و مادرش پرستار بیمارستان. خودش هم فوق لیسانس تربیت بدنی دارد و در باشگاه ورزشی اش مشغول به کار. می گوید بعد از آشنایی با میلاد روزهای زیادی به فکر فرو می رفتم و درباره ...
داستان "خانواده فروغ محبت" مهمانان قسمت پانزدهم "ماه عسل"
یک کار خیر بکنیم. اولین قدم را با یک برنامه موسیقی به نام مجسمه محبت برداشتیم و با بچه هایی که خانواده خود را از دست داده بودند شروع به کار کردیم. یک خانواده واقعی با 50 فرزند خانم لطفی در پاسخ به سؤال علیخانی که پرسید چند فرزند دارد اعلام کرد: من 40 فرزند در مرکز و 4 فرزند شناسنامه ای دارم. وی گفت: من با جمعی از خانم های خیر فعالیت خیریه انجام می دادم. یکی از فعالیت های ما ...
ماجرای زنانی که اسیر نقشه های یک مرد شدند
به بعد، ما 3 نفر بیشتر اوقاتمان را در کنار یکدیگر می گذراندیم اگر چه دوستمان منزل دیگری اجاره کرده بود و به تنهایی زندگی می کرد ولی همواره نزد ما بود و کمتر به خانه خودشان می رفت. با این که پدر و مادرم برخی از هزینه های زندگی ما را می پرداختند باز هم برای تأمین مخارج روزانه با مشکل مواجه می شدیم. این بود که 3 نفری تصمیم گرفتیم به دنبال شغلی برای امرار معاش بگردیم تا این که حدود یک ماه ...
بر تابوت نادرشاه و کلنل پسیان نماز میت خواندیم
...، آرامگاه خیام، بیمارستان قائم، موزه و رستوران آرامگاه فردوسی، اداره تربیت بدنی تهران، پارک جنگلی گلستان و... همکاری داشته و امروز با کوهی از خاطره روبه رویمان نشسته است. او با لهجه شیرین آذری، تکه به تکه خاطراتش را می تراشد و پیش رویمان به تصویر می کشد. چند بنای یادبود و یک مقبره نادر 15سال پیش از مرگش دستور ساخت مقبره ای در نزدیکی حرم مطهر امام رضا(ع) را صادر کرده بود ...
کارتن خواب ها و معتادان نوزادان پیش فروش میکنند!
که خانمی از بارداری اولش چهارقلو به دنیا آورده و بچه های او در بارداری دوم باز هم چهارقلو شده اند و این خانواده به خاطر فقر مالی می خواهند چهارقلوهای تازه به دنیا آمده را بفروشند. من این مسأله را خیلی پیگیری کردم و حتی وکیلی داشتم که از طریق او با دلالی که این کار را پیگیری می کرد، مرتبط شده بودم و خیلی وسواس به خرج دادم که بدانم شرایط بچه و پدر و مادر او چیست و می خواستم همه چیز را ...
شعارمرگ برآمریکا ترجمه امروزی زیارت عاشوراست/ روشنفکران برای مردمی شدن باید به مسجد بیایند
رسانه ها و عموم مردم در کوچه و بازار مواجه شده است. برای گفتگو با وی به شهرستان ادب رفتیم. جایی که محفل شعرای انقلابی است. ظاهر آرام او، در کنار احتیاطش در مصاحبه قابل تامل بود، اما در گفته هایش دغدغه نظام و انقلاب موج می زد. زمانی که از او خواستیم درباره جزئیات دیدارش با رهبر معظم انقلاب سخن بگوید، امتناع کرد و دلیلش را این گونه گفت:”شاید من روزی خطایی انجام دادم و نمی خواهم این خطای ...
گلاره عباسی: پله پله رشد کردن را دوست دارم
در ابتدای کار این دغدغه که اسمم شنیده شود زیاد بود. من این پله پله رشد کردن را دوست دارم. اما در ابتدای کار چون دوست داشتم اسمم بیشتر شینده شود به رغم اینکه در بعضی کارها بازی در نقشی غیر از آن چه به من پیشنهاد شده بود را دوست داشتم، نقش پیشنهادشده را پذیرفتم. غیر از آن دوره که مربوط به ابتدای کار بازیگری من بود، از یک زمان به بعد سعی کردم بازی نقش هایی را قبول کنم که دوست شان دارم و نقش هایی باشند که برای بازی در آنها دلیل داشته باشم. کارهای بد خیلی داشتم، اما در ابتدا فکر نمی کردم که بد باشند ...
بزرگ ترین دروغ ها
به یاد آوردم که زلفان بلندی دارم که چون راست می ایستادم تا روی زمین می رسیدند و چون می نشستم تا روی گوش هایم می افتادند. خنجرم را از غلافش بیرون کشیدم، یک موی خود را بریدم و آن را بر آسمان گره زدم و شروع به پایین آمدن کردم. چون به انتهای آن مو رسیدم موی دیگری را از سرم کندم و به آن گره زدم و دوباره پایین آمدم. این کار را ادامه دادم تا شب تاریک فرا رسید و من خود را در میان زمین و آسمان از موی ...
از مهریه 5 سکه ایی تا بهای خوشبختی 200 میلیونی / عکس
شده اند و اکثرشان هم اگر پول دیه را هم بتوانند فراهم کنند از زندان آزاد می شوند در حالیکه متأسفانه کسی نیست به انها کمک کنند. این محکوم به قصاص گفت: من فقط از خیرین می خواهم برای کمک به این افراد از جامعه اقدامی عاجل کنند. فدای قد و بالای برادرم شوم/ همه خانواده شادی همراه با غمی دارند اما در این رهگذر و در حاشیه مراسم عقد این زوج جوان با یکی از خواهران میلاد صحبت ...
گزارش یک جشن متفاوت؛ عقد در زندان
...> _زندان محلی خشن نیست اما در ادامه رئیس زندان رجایی شهر هم به جمع میهمانان جشن پیوست و در پاسخ به این سوال که تاکنون چند برنامه عقد در زندان انجام گرفته است، گفت: پیش از این هم چندین نوبت در زندان رجایی شهر مراسم عقد برپا کردیم و این موضوع مسبوق به سابقه است. محمد مردانی تصریح کرد: همه دست به دست هم دادند تا این مراسم به خوبی برگزار شود و برای این زن و شوهر خاطره خوشی به جا ...
چرا دیگر از احسان علیخانی متنفر نیستم؟
جریان در زندگی ما ادامه دارد. شما فکر کنید سی قصه در برنامه هر سال مطرح می شود که بعضی از قصه ها چند پهلو دارند و چند شخصیت در قصه ها مطرح هستند و همه این افراد به خانواده ماه عسل اضافه می شوند، شما دیگر نمی توانید این خانواده را رها کنید! به طور معمول در طول سال هم با مهمان ها در ارتباط هستیم و حتی مردم موضوعات و سوژه های جدیدی را معرفی می کنند که باعث می شود خواه ناخواه ما تمام سال درگیر ماه عسل ...
روحانیون طرح هجرت هم فیش حقوقی دارند
را از رو بسته بودند هم خلع سلاح می شوند واین از برکات فرهنگ دینی ونبوی است. این روحانی افزود: روزهای اول برای برگزاری برنامه ها همیشه دغدغه چگونگی جلب مشارکت مردم را داشتم، چراکه مردم نسبت به اهمیت همه مناسبت ها توجه یکسانی نداشتند، اما با برنامه هایی که اجرا شد، حالا همان کسانی که در کمک، خسّت به خرج می دادند وبه گمان کسی هم نمی رسید که مشارکت داشته باشند، پیشقدم می شوند. فیش ...
آقا بعد از شعرخوانی سبزواری گفتند در نود سالگی هم می توان شعر جوانانه گفت
چند نفری نشسته بودند روی زیلوهای پهن شده در حیاط. هوا دم داشت، معلوم بود قبل از آمدن شعرا زمین را آب زده اند. همه داشتند خوش و بش می کردند. بعضی نشسته بودند در صف دوم و سوم نماز، لابد به هوای نزدیک تر بودن به آقا. غافل از اینکه موقع آمدن ایشان تغییر و تحولات زیادی رخ می دهد. بین آنها که عقب نشسته بودند سیدسکندر حسینی را شناختم. شاعر اهل بلخ که در محفل شعر فجر کابل هم شعر خوانده بود سال ...
آژیر قرمز برای حقوق های نجومی در بهارستان به صدا درآمد/ حمایت قاطع مجلس دهمی ها از رهبر شیعیان بحرین
مقاومتی این فرصت برای کشور حاصل شد که ما بتوانیم 24 بند از سیاست های اقتصاد مقاومتی را عملیاتی کنیم. رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی گفت: تا یک سیاست خود را در قالب یک برنامه ملی متحول نکند و از یک برنامه ملی طرح در نیاید همه این ها کلیات خواهد بود از این رو در ستاد اقتصاد مقاومتی تا امروز 12 برنامه ملی که هر کدام چند موضوع از سیاست های اقتصاد مقاومتی را پوشش می دهند تعیین شد، 56 طرح شکل ...
مسعود فراستی: سال 60 زیر حکم اعدام بودم
ای از بچه ها این طوری شدند. در ما انشعاب شد، عده ای مسلحانه علیه حکومت شدند. طیف من منفعل شدند. گفتند این راه غلط است، ولی منفعل شدند. راهی هم جز این نداشتیم، چون مردم آن طرف بودند. ما هم علیه مردم نبودیم. نمی دانستیم چه کار کنیم. در یک سال و خرده ای آخر کاملاً به بن بست رسیدیم و همه را در یک شب گرفتند. آخر سال 1360 به اوین رفتیم. یک بازجو داشتم که از زیر چشم بند او را می دیدم. لبه کتش ...
بازخوانی سخنان آیت الله خامنه ای در اثبات بی کفایتی بنی صدر پس از 35 سال
عزل شد. خرداد سال 60 به نیمه که رسید از هر تریبونی از نماز جمعه گرفته تا مطبوعات و تجمعات اطراف مجلس، همه و همه از عدم کفایت سیاسی بنی صدر سخن می گفتند. شعارهای "دادستان ، دادستان ، ابوالحسن درنرود" در روزهای بعد به "بنی صدر، بنی صدر، اعدام باید گردد" تغییر یافت و در آستانه میلاد امام زمان(عج) به اوج خود رسید که می گفتند "بنی صدر، صد درصد، بدست حزب الله اعدام باید گردد". نمایندگانی که از ...
شهادت، بهترین نعمتی بود که به همسرم عنایت شد
های شهید ایزدی برای رفتن، گفت و از نگرانی های خودش. خیلی می رفت عراق. بعد از اتمام ماموریت عراق، حالش خیلی عوض شده بود. گفتم تو به آن چیزی که دوست داری، میرسی. اوایل خیلی مخالف رفتنش به سوریه بودم. ترس از دست دادنش نگرانم می کرد. وقتی گفت جواب حضرت زینب (س) با خودت، باید روز محشر جوابگو باشی، رضایت دادم به رفتنش. حیف بود اگر پویا شهید نمی شد. راستش بعد از ازدواج خیلی به این موضوع که همسرم عنوان شهید ...
رضا کیانیان: دهه شصتی ها به ما وصل هستند
آن را می بلعیدم. همه آنها را صحافی کرده بودم و تا دوره دانشجویی آن را داشتم اما در دوران دانشجویی چون کله ام بوی قرمه سبزی می داد یکی دوبار همه کتابخانه ام، از جمله این مجلات بر باد رفت. اغلب همنسلان ما در دهه 30 چه در گفت وگوهای مکتوب و چه گپ و گفت دوستانه ای که داریم از علاقه شان به این دست مجلات می گویند. آن موقع هر چند سرگرمی ها کمتر بود ولی به آن شکل جذاب نبود. الان شاید خیلی ها به ...
چه کسانی برای اولین بار کشف حجاب کردند
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی طنین یاس به نقل از مشرق، خبر اعلام رسمی کشف حجاب، اگر چه با توجه به زمینه سازی هایی که شده بود، چندان هم غیره منتظره نبود، اما خبر منع حجاب بسیار غیر منتظره بود. این خبر به منزله به کارگیری هر گونه اقدام علیه زنان محجبه ای محسوب می شد که تا آنروز حتی حاضر نبودند نقاب از چهره بردارند، تا مبادا چشم نامحرم به روی آنان بیفتد. با اعلام رسمی کشف حجاب و منع استفاده از آن در ...
7ماه زندان بخاطر 9 میلیون نفقه
همسر دارم که 2 پسر از همسر اول است که از هم جدا شده ایم و 3 دختر هم از همسر دوم دارم که این مشکلات را برایم درست کرده و از زمان حبس فرزندانم را هم ندیدم و نگران وضعیت آن ها هستم. 3 دخترم با مادرشان زندگی می کنند و پسر بزرگترم هم ازدواج کرده و زندگی مستقلی دارد و یک فرزند هم دارد، اما از پسر کوچکترم بی اطلاع هستم. این زندانی جرایم غیرعمد معتقد است که حبس کشیدن در زندان به ویژه برای افراد ...
چشم امید 140 زندانی غیرعمد خراسان شمالی به 4 گلریزان استانی
با کمک اندکی گره ای از مشکلات چند خانواده باز شود. *** پرده نخست: ماه ها و شاید سالهاست که این تو حبس اند و دیگر طاقتشان برای دیدار خانواده طاق شده و تنها امیدشان در این روزهای پر برکت کمک خیرین است که شاید بازگردند به آغوش خانواده ... هر سال ماه مبارک رمضان به همت ستاد دیه مراسمی با عنوان جشن گلریزان برگزار می شود و در آن روز به گفته مسئولان زندان دل تو دل مددجویان نیست، به راحتی می ...
داستان یک فرار
خوانده اند و ازدواج کردند و مشغول زندگی هستند اما دختر آخریم هنوز ازدواج نکرده یعنی سنی ندارد که ازدواج کند فرزندان دیگرم هیچکدام تا این اندازه من و پدرشان را آزار نداده بودند. اشکهای جاری شده بر گونه اش را پاک کرد و ادامه داد: چند وقتی است که مریم خواستگار سمجی دارد که دست بردار نیست. یتیم است و عمویش سرپرستی او را به عهده دارد. چهار بار آنها را مجبور کرده تا به خواستگاری بیایند. اما از ...
فراستی: جلال آل احمد نویسنده عقب افتاده است
جلال آل احمد روشنفکر نیست و به نظر من نویسنده بسیار عقب افتاده ای است... بعد از انقلاب زندان بودم... آخر سال 1360. به اوین رفتیم... بازجویم که حکم تعزیر مرا داشت، اشک هم از گوشه چشمش افتاد... مرا تغییر داد... نشستم و مثل خر خواندم. 400 جلد کتاب (در زندان) خواندم... نقدم را درباره فیلم محمد (ص) مجید مجیدی، آقای خامنه ای خوانده و گفته است دقت کنید؛ این ...
سیاست را رها نکرده ام/ بعد از کنگره 22 مِی، در نقطه ملاقات پایان و آغاز زندگیم قرار داشتم
همسرم هنوز شرایط را به طور کامل درک نکرده است. سوال: روزهایتان را بیش تر به چه صورت سپری می کنید؟ داووداوغلو: به سبب وظیفه ام ترافیک کاری زیادی داشتم، تا 22 مِی به وظیفه ام ادامه دادم و بعد از 22 مِی دغدغه جابجایی کتاب هایم را داشتم. تعداد زیادی به دیدارم آمدند. از هفته گذشته به استانبول بازگشتم و بعد از این، بیش تر سیر زندگیم در استانبول خواهد بود و تنها به اقتضای فعالیت مجلس ...
اشعار آیینی ویژه ولادت کریم اهل بیت " امام حسن مجتبی علیه السلام"
گردیده دلبسته ، کریم گر دل ما هست مجنون حسین این دل ما را گره بسته ، کریم آخرش آن یار می آید زراه بعد از آن دارد دو گلدسته کریم مهدی علی قاسمی * دلم پر زده روی بام حسن * رها کردم از سینه ام آه را صدا کردم آن یار دلخواه را میان بساط دل خسته ام فقط دارم این آه کوتاه را به دادم برس ای ...
ماجرای عجیب کودکی با یک پدر و 2 مادر
داشتم خداوند فرزند معلولی را به من عنایت کند ولی باز هم قسمتم این نبود تا این که دوستم سپیده به طور ناخواسته باردار شد. آن ها وضعیت مالی خوبی نداشتند و دوستم از این که در این شرایط باردار شده بود خیلی نگران به نظر می رسید او مدام می گفت آینده فرزندی که در این شرایط سخت زندگی به دنیا بیاید، چه می شود؟ این گونه بود که به او پیشنهاد دادم فرزندش را به من بسپارد. پس از آن که هر دو خانواده با ...