سایر خبرها
پاسخ تند ضیاءالدین درّی به سخنان عبدالله اسفندیاری
هایی هم می شده است و درست نیست همه قصورها را به نام آقای بهشتی نوشت. بسا وقایع و جریاناتی که ایشان از آن ها بی خبر بوده اند. شما با تنها یک فیلم "جنگ اطهر” هنر و صنعتی را در دست گرفتید که هیچ شناختی از آن نداشتید با این مقدمه به نکاتی که به خودم مربوط می شوند می پردازم. حرف شما درست است. دهه شصت دهه پایه گذاری سینمای ایران در بعد از انقلاب است اما این بنیانگذاری ...
داستان الکساندر میتروویچ؛ بازیکنی که به جای منچستریونایتد عاشق نیوکاسل شد
بودم از تلویزیون احساس کردم که آنها متفاوت هستند. اینجا مثل خانه من است. احتمالا 10 تا 15 سال آینده هم در انگلستان خواهد بود. تا زمانی که من را بخواهند از اینجا راضی هستم. خانواده و پسرم لوکا هم همینطور. "پدرم همیشه می گفت اگر فوتبالیست نمی شدم یا خلاف کار می شدم یا بوکسور. نمی دانم اگر فوتبالیست نبودم چه کاره می شدم. از بچگی انرژی زیادی داشتم. برای خانواده من سخت بود. مادرم همیشه می گفت بچه دار که شدی خواهی فهمید که چقدر سخت است. حالا می فهمم. به حرف مربی گوش می کنم. مربی بزرگی است . من تازه 22 سال سنّ دارم. فصل پیش باید خیلی بهتر می بودیم. ...
امیرمهدی ژوله: شبیه ماشین زیراکس شده بودم
کردند و حتی نوعی سلاح سرد بودند. فضای مجازی ممکن است آدمی را به اشتباه بیندازد وی درباره اینکه چه کسی بهتر از همه متن های وی را بازی می کند، بیان کرد: احساس نزدیکی بسیاری با مهران مدیری دارم و به نظرم او از همه بهتر است، همچنین سیامک انصاری و مهران غفوریان هم بسیار خوب بازی می کنند. ژوله درباره حضورش به عنوان بازیگر تئاتر نیز گفت: چند پیشنهاد تئاتری بعد از خندوانه ...
گفت و گویی بسیار جالب و خواندنی با علیرضا بیرانوند/ منصوریان گفت نابودت می کنم/ بزرگترین آرزویم عکس ...
در مصاحبه ای گفته بود کی روش هیچ وقت دروازه بان ذخیره را به تیم ملی دعوت نمی کند. این یعنی اینکه بیرانوند گلر ذخیره من است و کی روش آنقدر باهوش است که دروازه بان ذخیره تیم من را به تیم ملی دعوت نمی کند. یک روز زمانی که من به تنهایی در زمین تمرین می کردم، یکی از آنالیزورهای تیم به نام مهدی خانبان از روی سکو در حال تصویربرداری بود. من هم با او شوخی داشتم و قصد داشتم توپ را از راه دور به سرش بزنم ...
علیرضا بیرانوند : منصوریان گفت نابودت می کنم!/ هر اتفاقی افتاد من را سوژه کردند
نمی کند. این یعنی اینکه بیرانوند گلر ذخیره من است و کی روش آنقدر باهوش است که دروازه بان ذخیره تیم من را به تیم ملی دعوت نمی کند. یک روز زمانی که من به تنهایی در زمین تمرین می کردم، یکی از آنالیزورهای تیم به نام مهدی خانبان از روی سکو در حال تصویربرداری بود. من هم با او شوخی داشتم و قصد داشتم توپ را از راه دور به سرش بزنم. وقتی توپ را پرتاب کردم، توپ اتفاقی به دوربین او برخورد کرد و دوربینش از دستش ...
ماشین های لوکسی که روی زخم ویراژ می دهند!
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ به نقل از فردا اوایل که جوان تر و خام تر بودم، همیشه می گفتم چرا برخی از فساد مالی ها رسانه ای نمی شود؟ چرا نمی فهمیم چی به چی است؟ چرا عده ای پول این مملکت و این مردم را می خورند و آب از آب تکان نمی خورد؟ چرا چرا چرا؟ تمام این سوالات آزارم می داد اما حالا که کمی بزرگ تر شده ام، کمی پخته تر شده ام، از دیدن این تیتر ها فقط حالم بد تر می شود: اختصاص ...
گفت وگوی منتشر نشده با صادق طباطبایی /حاج آقا مصطفی شوخ طبع بود
تشکیل شده است. البته دکتر شریعتی بعد از اینکه در باره 15 خرداد در روزنامه ایران آزاد مقاله ای نوشت، مورد اعتراض بقیه اعضا قرار گرفت و رفت و با بنی صدر و دکتر رحمان کارگشا، جبهه ملی سوم را- که شاخه ای از نهضت آزادی بود- تشکیل داد. حاج آقا مصطفی هم همه این حرف ها را به امام منتقل می کرد. امام هم سه چهار روز بعد در مسجد اعظم سخنرانی کردند و گفتند که: حتی در اروپا هم حرف های من و شما شنیده می شود ...
اگر شهید نشوم از غصه می میرم +عکس
می کند؟ خانه دار هستم، نمی خواهم راکد بمانم به خاطر بچه ها باید رشد کنم و این راهی را که آقا مصطفی شروع کرده را ادامه بدهم و باید تحقیق کنم و با افراد صاحب نظر گفت و گو کنم تا از این پس در حد واندازه های همسر یک شهید ظاهر شوم تا در شان او باشم و مرا بپذیرد و مورد قبول باشیم. حالا که آقا مصطفی این همه اهداف زیبا داشت فقط یک پیام برای رهبری دارم و عرض می کنم: تا نفس داریم آقا ...
یک نوجوان مومن انقلابی در جبهه های جنگ
غرور شجاعت و جوانی و پیروزی در دل شما راه یابد که با آمدن آن، همه چیز فرو ریزد و طاق و رواق آمال در هم شکند. امام خمینی (ره) به گزارش بولتن نیوز، هشتم آبان روز نوجوان در ایران یادبود شهادت نوجوانی است که در نوجوانی بیکباره قله های شرف و انسانیت و غیرت را پیمود، که چه بسیار اهل ریاضت و سیر و سلوک در پیمودن این راه پر فراز و نشیب بر این رهگذر الهی غبطه می خورند. آغاز زندگی ...
رد ادعای ابراهیم یزدی درباره آخرین دیدار شهید چمران با امام(ره)
نژاد رئیس جمهور شد. فکر می کنم فضا هم فراهم شد و شما نرفتید؟ چمران: بله. فکر کردم که مردم به من رای دادند که در شورای اسلامی شهر تهران باشم. شاید این یک بی حرمتی باشد. البته این به نظر من است و قاعده کلی نیست که همواره چنین باشد. به این دلیل با این که همه زمینه ها فراهم بود، نپذیرفتم و معذرت خواهی کردم. س: پیشنهاد مشخص آقای احمدی نژاد چه بود؟ چمران: باید بگویم؟ ...
سرخط ...
491 هزار بشکه در روز نفت تولید کرده است. حال آنکه این کشور معتقد است تولید نفتش در ماه سپتامبر 10 میلیون و 650 هزار بشکه در روز بوده است. حالا اگر بخواهید براساس اعلام منابع ثانویه کمترین میزان تولید نفت عربستان سعودی در ماه سپتامبر را ثبت کنید، باید عدد 10 میلیون و 120 هزار بشکه را ثبت کنید؛ یعنی سعودی ها نیز باید 371 هزار بشکه در روز از تولید نفت شان بکاهند. نکته اساسی همین جاست. وقتی ایران به ...
امیرحسین صدیق:خاطره ای 20 ساله با مردم دارم
... برایم خیلی عجیب است که می بینم بچه های آن روز که مخاطبان اصلی قصه های تابه تا بودند حالا این قدر بزرگ شده و همسن آن موقعی که من در مجموعه بازی می کردم، شده اند. عجیب است و گاهی این اتفاق را باور نمی کنم. از خودم می پرسم یعنی این قدر زود بیست و چند سال از آن روزها گذشت؟ پیرمردهایی را به یاد می آورم که خاطرات دوران جوانی شان را تعریف می کنند و حالا می بینم که خودم در خاطره ای 20 ساله با بخش ...
مگر شما چشمتان باز نبود که 8 هزار میلیارد پول معلمان را بدزدند؟
زینب (سلام الله علیها) به جایی رسید که روز ورود به شام، انواع ذلت ها و حقارت ها را به اهل بیت امام حسین (علیه السلام) تحمیل کردند اما با کمتر از ده روز که این زن و بچه و این جمعیت خواستند از شام بیرون بروند، با آن حس بدرقه عظیم مردم شام و تکریم و احترام مردم شام روبرو شدند. یعنی کار این چند روز، یک نقشه نه تنها روز ورود شام را بلکه نقشه 40 ساله معاویه را از بین برد. آیت الله ...
آزار و اذیت وحشیانه همبندی ها توسط یک شرورتهرانی / از زندانی شدن نمی ترسم
دانستم چه نیتی دارد اما وقتی وارد آنجا شدیم با تهدید من را مورد آزار و اذیت قرار داد و گفت، اگر از او شکایت کنم، مرا خواهد کشت. درحالی که مأموران در حال بررسی اظهارات این جوان بودند، چند روز بعد جوان دیگری نیز در شکایتی مشابه گفت، شرور سابقه دار وی را نیز مورد آزار و اذیت قرار داده است. او نیز که مدتی زندانی شده بود در شکایتش گفت: از وقتی که او از زندان آزاد شده مدام مرا تهدید می کند. او ...
شوهرم نیمه شب مرا با مرد همسایه تنها گذاشت / او با خیال راحت کنار زن دومش استراحت می کرد
خیال راحت استراحت کنی؟ بعد هم بدون آن که منتظر جواب بماند گوشی را قطع کرد. با خود فکر کرد هر چه می کشم از دست همین شوهر است. اگر هوس ازدواج دوباره و تجدید فراش به سرش نزده بود الان مجبور نبودم با این شرایط هولناک دست و پنجه نرم کنم. بی اختیار یاد یک سال قبل افتاد. تا آن موقع زندگی خوبی داشتند. شوهرش یک کارگر افغانی بود که وقتی گوهر 16 سال داشت پدر معتادش او را در مقابل دو ...
حجم مسایل سیاسی نگذاشت دولت یازدهم در مدیریت فرهنگی موفق عمل کند
خیلی کار سختی است آنهم در عرصه ای که هر کسی که از راه می رسد به یک نوعی به تو توهین می کند. *دانش: ضمنا در عرصه مدیریت فرهنگی خیلی هم مشخص نیست که بالاخره حرف اول و آخر را چه کسی می زند. - دقیقا همینطور است. مثلا در عرصه راهنمایی رانندگی حرف آخر را پلیس می زند و ممکن است مردم در مقابل جریمه او دلخوری هم داشته باشند ولی حکم او حجت است. حال شما می شوید پلیس فرهنگی، مگر دست از ...
زبانه های آتش، آینده ام را سوزاند
آدم هایی با چهره هایی معمولی بدون مُهر و نشانی از سوختگی. چهره هایی که خیلی وقت ها در خاطرم نمی مانند، اما تصویر امین، مرضیه، علیرضا و همه آنها که در بیمارستان سوختگی دیدم، پررنگ تر و زنده تر از تصویر هر مصاحبه شونده دیگری گوشه ذهنم جا خوش کرده اند با همان وضوح... با همان جزئیات. آدم هایی که هیچ وقت خیالش را هم نمی کردند آتش، یک روز نشانی آنها را هم بگیرد، بیاید و سفت و سخت خودش را بچسباند به لحظه لحظه زندگی شان و امروز و فردایشان را بسوزاند. یک چهارشنبه پاییزی است که خودم را می رسانم به قدیمی ترین بیمارستان سوانح و سوختگی کشور، بیمارستان شهید مطهری تهران خیابان ولیعصر، خیابان شهید ...
خاطره ای 20 ساله با مردم دارم
صحبت از امیرحسین صدیق است؛ آقای پدر مجموعه قصه های تابه تا و جوانک ساده مجموعه خودرو تهران 11 که در این مدت همیشه در نقش های شیرین و دوست داشتنی جلوی دوربین رفته و به نظر می رسد برای انتخاب نقش هایش احترامی ویژه قائل است. بنا بود به مناسبت تولد صدیق و به روال همیشگی روزنامه جام جم میزبانش باشیم؛ اما او این روزها به واسطه حضور در پروژه سینمایی 21 روز بعد و ضبط برنامه کتاب باز سرش حسابی شلوغ است و پس به گفت وگویی تلفنی با وی رضایت دادیم. امیرحسین صدیق امروز 45 ساله می شود و به گفته خودش هنوز برنامه های زیادی برای سال های پیش رو در سر دارد. خوشحالم که بزرگ می شوم متولد 8 آبان 51 هستم؛ یعنی امسال وارد 45 سالگی می شوم. خوشحالم که سنم بالا می رود و بر خلاف خیلی ها اصلا بازگشت به عقب و جوان تر شدن را دوست ندارم. احساس می کنم که قبلا شاید ناپخته بودم و حالا هرچه بزرگ می شوم، این ناپختگی بیشتر به چشمم می آید. فکر می کنم بزرگ شدن و پیشرفت به جلو خوب است. از همه انتخاب هایی هم که تاکنون برای زندگی ام داشته ام، راضی نیستم. درصد زیادی از این انتخاب ها اشتباه بوده اند و حالا برای من تجربه ای برای ادامه زندگی محسوب می شوند. اصلا مفهوم زندگی در همین تجربه کردن ها نهفته است و من جرب المجرب.. این معنا را می رساند. نقش های منفی را دوست دارم در این سال ها در نقش های مختلفی بازی کرده ام و با وجود این همیشه سعی داشته ام که تکراری نباشم. البته وقت هایی هم بوده که این اتفاق افتاده و حتی کارگردانی به من گفته دقیقا تکرار همان نقش آقای پدر در زی زی گولو را از تو می خواهم! با این حال سعی کرده ام همیشه از این تکراری بودن دوری کنم. دوست دارم که نقش های منفی را هم تجربه کنم و با وجود این انگار تا به حال کسی برای سپردن این نوع نقش ها به من اعتماد نکرده است. شاید هم دلیلش مخاطبان هستند که ممکن است مرا در این نقش ها نپذیرند. با وجود این دوست دارم روزی نقش های اینچنینی را بازی کنم و در آنها هم موفق ظاهر شوم. این آرزوی هر بازیگری است. الان هم مشغول بازی در پروژه سینمایی 21 روز بعد هستم که موضوعش آسیب های نوجوانان است و فکر می کنم فضای متفاوتی داشته باشد. در این پروژه با ساره بیات و حمیدرضا آذرنگ همبازی هستم. نسل زی زی گولو بزرگ شده است برایم خیلی عجیب است که می بینم بچه های آن روز که مخاطبان اصلی قصه های تابه تا بودند حالا این قدر بزرگ شده و همسن آن موقعی که من در مجموعه بازی می کردم، شده اند. عجیب است و گاهی این اتفاق را باور نمی کنم. از خودم می پرسم یعنی این قدر زود بیست و چند سال از آن روزها گذشت؟ پیرمردهایی را به یاد می آورم که خاطرات دوران جوانی شان را تعریف می کنند و حالا می بینم که خودم در خاطره ای 20 ساله با بخش زیادی از جامعه شریکم. البته در کل آدم اهل خاطره بازی نیستم و فکر می کنم خاطره را باید فقط برای کسی تعریف کنی که خودش هم در آن زمان حضور داشته است. در واقع خاطره برایم به منزله نوعی یادآوری است. دوست دارم جهان را بگردم تلاش کرده ام زندگی را به همان شیوه ای که دوست دارم به جلو ببرم. اسمش را آرزو نمی گذارم، اما کار نکرده و نیمه تمام زیاد دارم و همیشه هم از برنامه هایم عقب می مانم. به خاطر همین تک تک ساعت های خانه ام را پنج دقیقه به جلو کشیده ام، با وجود این باز به همه قرارهایم دیر می رسم. این روند در کلیت زندگی ام هم جاری است و کارهای خیلی زیادی برای انجام دادن دارم. برای مثال دوست دارم همه جای ایران و شهرهایی را که هنوز نرفته ام، ببینم و در وهله بعد دنیا را بگردم؛ خانه درست کنم؛ برگزاری نمایشگاه مجسمه هایم هم از آرزوهای دیگرم است که در سال گذشته و به دلیل بازی کردنم در کارهای مختلف امکان پذیر نشد. اصرار به همکاری با برومند همیشه این ایراد را به من می گیرند که تو چرا در تمام کارهای خانم برومند حاضر می شوی و من هم هر بار توضیحاتم را برایشان گفته ام. من در ابتدای جوانی این فرصت را داشتم که با خانم برومند و طرز تفکر و شیوه کار او آشنا شوم و سعی کرده ام که همیشه هر طوری شده خودم را در گوشه ای از کارهایش بگنجانم. این اصرار خودم بوده است. البته همیشه هم در قالب بازیگری نبوده و از طراحی صحنه تا برنامه ریزی و دستیاری و هر کار دیگری دوست داشته ام که این همکاری ادامه پیدا کند. خودم این همکاری را به منزله نوعی دانشگاه بیست و چند ساله می دانم و درس های زیادی را از خانم برومند یاد گرفته ام. اطلاعاتی که از من می نویسند اشتباه است اطلاعات زیادی که از من در صفحه ویکی پدیایم نوشته شده، اشتباه است. برای مثال نوشته اند من متولد سال 58 هستم و در شهر نیشابور به دنیا آمده ام که این صحت ندارد. از آن جا که در خارج از تهران و در یک روستا زندگی می کنم اینترنت پرسرعت و درستی هم ندارم و یکی دو باری سعی کرده ام این اطلاعات را ویرایش کنم اما اینترنتم قطع شده و من هم دیگر حوصله اش را نداشته ام. فعلا که زنده ام و تا وقتی که هستم خودم به صورت زبانی و شفاهی به دیگران توضیح می دهم که اطلاعات این صفحه اشتباه است (می خندد). زهرا غفاری رادیو و تلویزیون ...
جایی برای معتادان که شبیه پاتوق های دیگر نیست
دیگری به حال خود کنند. آن بالا، در فاصله چند متر با دیده بانان، فضا رعب آور است. از آن جا می شود همه چیز را دید، رفت وآمد و تجمع معتادان را، پاتوق خاکی شان را که میزبان هر معتادی هم نیست. نزدیک تر، وضع خطرناک تر می شود. دیده بان ها که از دقایقی قبل، متوجه ورود تازه واردها شده اند، با داد و فریاد و حرکت دست ها، به پایینی ها، علامت می دهند که غریبه هایی آمده اند. فریاد می زنند: عکس نگیر، عکس ...
زوتوپیا فیلمی است درباره نژادپرستی
ای است، یک فیلم پلیسی با مایه هایی از جست و جو و شخصیت های باهوش و بامزه. فیلمی که درباره یوتوپیا حرف می زند اما آن را در دنیای حیوانات و با غزال (شکیرا) و شوخی با مارک های مشهور نشان می دهد. این فیلمی است که دیدنش لذت بخش است اما درس های بزرگ تری هم برای کودکان دارد. بنابراین تماشای آن برای بچه ها لذت بخش تر و مفیدتر است. همین باعث شده که فیلم یکی از پرفروش ترین آثار سال شود و مردم در همه جای ...
به مناسبت 7 آبان سالروز تولد کوروش کبیر
...> کوروش بزودی یک پسر جوان برجسته و کارآمد شد و همیشه دوستانش را از قدرت رهبری که داشت تحت الشعاع قرار می داد. یک روز موقع بازی با دیگر بچه ها، او را به عنوان پادشاه انتخاب کردند. او بیدرنگ و سریع این نقش را قبول کرد، و پسر یک از بزرگان ماد را که نمی خواست از او دستور بگیرد مجازات کرد. پدر بچه مجازات شده به آستیاگ شکایت کرد و همه چیز را برعکس و وارانه جلوه داد که بتواند کوروش را تنبیه بکند. موقعی که ...
دختر روس: بدون دلیل بی حجاب بودم/ این است مشکل بخشی از جوانان ایران +عکس
شدن و دست و روی شستن که برای هر انسانی عادی شده و اگر کسی این کار را انجام ندهد وضعیت نرمالی طی روز نخواهد داشت. حجاب برای من قسمتی از زندگی ام شده است. همانند کارهای روزمره ای که هر روز انجام می دهم. خود را بدون حجاب نمی بینم و نمی توانم تصور کنم. برای من مهم نبوده است که مردم جامعه چه فکری درباره من می کنند. البته بگویم که در این مدت، نگاه مردم جامعه به من مثبت بوده است با اینکه به ...
ما مرگ را تشییع می کنیم
مگر می شود با ماشین مرده شست؟ به گزارش ، اول هفته است. مقابل غسالخانه شلوغ است و جمعیت عزادار صف کشیده اند. خیلی ها روی یک تابلوی فلزی نام مرده شان را ثبت کرده اند. بقیه هم مشغول کارهای اداری کفن و دفن. زن با دستمال کاغذی عرق روی پیشانی اش را می گیرد: چند ساعتی است اینجا منتظریم. همه اش حرف های مختلف می شنوم اما فکر کنم دروغ باشه. آخه چطور می توانند مرده را با ماشین بشورند! حالا نوبت من ...
پدر می خواهید یا شوهر؟!
کرده اند. می گوید: این چند سال نفهمیدم زندگی ام چطور گذشت. حاج خانوم خیلی مریض بود. دو سال آخر که رسماً زمینگیر شده بود. خدا رحمتش کند. زن خوبی بود. بچه های خوبی هم تربیت کرد اما چه می شود کرد. رسم روزگار است دیگر. 82 ساله است. صورت گرد با موهای ریخته. شادابی و چالاکی اش، سنش را کمتر نشان می دهد. عروس، 30 ساله است. قبلاً یک بار ازدواج کرده. شوهرش را در تصادف از دست داده است. بچه ندارد ...
ملی خانوم مرا اینجا جا گذاشته است
پس حتما زنش شدی. دختر و پسرا تا وقتی خرشون از پل نگذشته هی گل می خرن و قربون و صدقه هم میرن. نه پدر جان. بعدش هم گل می خرد. کمی فکر می کند و می گوید: نه بعدش همدیگه رو فراموش می کنن. بعد برای هم کمرنگ می شن. شایدم یه روزی گذاشتن و رفتن. امان از این که نتونی دلی که به دست آوردی رو نگه داری. حالا دیگر کنار هم راه می رویم و حرف می زنیم. قدم هایم را کند کرده ام که از ...
فضای مجازی در ماهی که گذشت
به گزارش تیتر شهر: ماجراهای مسابقه فوتبال ایران و کره همزمان شدن مسابقه فوتبال ایران و کره جنوبی با روز تاسوعا و ایام سوگواری شهادت امام حسین(ع)، این مسابقه را به اتفاقی فراتر از ورزش تبدیل کرد. درحالی که بعضی شخصیت ها از لزوم برگزار نشدن این مسابقه گفتند و اظهارنگرانی کردند که مناسک مذهبی در ورزشگاه آزادی به جا آورده نشود، بعد از حرف و حدیث های فراوان، درنهایت این مسابقه برگزار شد و ...
زنی با انگشتان سبز
داده شد که سر هر قنات، خانه بسازند و فاضلاب های شان را در آن بریزند. تمام قنات ها به شکل وحشتناکی به فاضلاب تبدیل شدند. ما در حقیقت در مملکت مان قانون حریم داریم؛ حریم رودخانه، حریم دریاچه، دریا، حتی حریم کوچه داریم. این حریم ها به هیچ وجه رعایت نشد. حریم رودخانه های مان که همه آب آشامیدنی منطقه تهران بودند، رعایت نشده حالا آب آشامیدنی نداریم و تمامش فاضلاب است. اگر از کنار رودخانه ...
اشک بر امام حسین(ع) نشانه ایمان است
خدا بدش می آید و غضب می کند اما یک بار و دو بار و سه بار... خب این نمی شود. سخت است. گناه را جدی بدانیم. شنیدید که قدیمی ها نقل کرده اند که مرحوم آقا شیخ جعفر شوشتری روز دوم محرم دو کلمه گفت. گفت مردم امروز کربلا، کربلا شد. امروز حسین (ع) وارد کربلا شد. مجلس از دست رفت. چرا ما اینطور نیستیم. خب من در طول سال صدجور غذا خورده ام. این اثر می کند. هزار جور حرف زده ام که از هر غذایی بدتر است ...
دختری که دید پدرش با مادرش در آشپزخانه چه کرد + عکس
شکم مادرم زد. وقتی نوبت دفاع به متهم رسید منکر قتل همسرش شد و گفت: دخترم 4ساله بود که مادرش را از دست داد. او در این چهار سال با خانواده مادری اش زندگی می کند و تحت تاثیر حرف های آنها قرار گرفته و این صحبت ها را مطرح می کند. باور کنید من همسرم را نکشتم. وی ادامه داد: من به خاطر مشکلات شغلی ام ناچار شده بوم سند ماشینم را به نام برادرم بزنم. وقتی همسرم متوجه این ماجرا شد شروع به ...
بازگشت استاد شجریان به صحنه
فراموش نمی شود که کنسرت شجریان در ارمنستان لغو شد و او برای نخستین بار از مهمان 15 ساله سخن گفت؛ مهمانی که ناخوانده بود و عنوان سرطان متاستاتیک کلیه چپ را داشت. شجریان در نوروز 95 این گونه به معرفی مهمانش پرداخت: خود من هم با یک مهمان 15 ساله سال های سال است که آشنا هستم و دوست شدیم با همدیگر و الان هم من به خاطر همان اینجا ایستاده ام و طبق دستور ایشان موهای سرم را هم کوتاه کردم و بچه حرف گوش کنی شدم ...