سایر منابع:
سایر خبرها
مداحی که فقط هنگام مدح اهل بیت لکنت زبان ندارد/ همه ذاکران قابل احترامند اما حاج منصور چیز دیگری است/ ...
همدوره خودم شب و روز و قلب و جانم و زندگیم همه چی حاج منصور بود البته همه قابل احترام هستند و عزیز، ولی حاجی یک چیز دیگری است. اولین باری که پیش حاج منصور خواندید کی بود؟ اولین بار حدود دَه سال پیش در حسینیه لباس فروشا بود که آقای انسانی واحد خواندند بعد من ادامه دادم بعد حاج آقا آمدند بالا و خواندند،آنجا توفق شد که ما بین این قلّه های رفیع مرثیه سرایی اهل بیت علیهم السلام بخوانم اون ...
ماجرای تصویر منتشر نشده رهبری در اتاق تهیه کننده سیانور
و نیم تاخیر شروع شد و به قدری به درازا کشید که برنامه های همه مان تغییر کرد! آن روز سیرمحمود رضوی از مدرسه رفتنش و اولین کارهایشدر مشهد برای مان گفت تا ماجرای ازدواج و سربازی رفتنش. او تعریف کرد که با تجارت خانواده اش را ورشکست کرده و از وقتی به تهران می آید، با دوستانش در یک دفتر تولید فیلم های تبلیغاتی کار می کند. رضوی از فلسفه وجودی موسسه سینمایی اش صحبت کرد و گفت امروز بعد از 9 سال کار در ...
نگاهی کوتاه به زندگی امام هادی (ع) پزشک مخصوص معتصم درباره امام هادی (ع) چه نظری داشت؟/ متن شعر معروف ...
گفتم شاید متوکل او را خواسته تا به قتل برساند. تصمیم گرفتم همان جا بمانم تا او را ملاقات کنم. مدتی بعد سواری آهسته به کاخ متوکل نزدیک شد. باوقار و شکوهی خاص بر اسب نشسته بود و مردم از دو طرف او را همراهی می کردند. به چهره اش که نگاه کردم، محبّتی عجیب از او در دلم افتاد. ناخواسته به او علاقه مند شدم و از خدا خواستم که شرّ دشمنش را از او دور گرداند. او از میان جمعیت گذشت تا به ...
حکایت حسین مشتاقی ؛پاسخ شهید به افرادی که می گفتند برای پول به سوریه می روید+عکس
کتاب دست آنها می داد و سه نفری شروع به روضه خواندن می کردند. من خیلی به حسین آقا وابسته بودم، قبل از ازدواج خیلی با فامیلهایم رابطه خوبی داشتم و هفته ای یکبار با هم بودیم اما بعد از ازدواج، همه چیز من حسین آقا شده بود. تنها خوشی من حسین آقا بود. من حتی یکبار به حسین آقا نگفتم که به ماموریت نرو. آذر 94 که می خواست برای اولین بار به سوریه برود دلم آشوب بود اما اصلا نمی گفتم نه ...
امام هادی(ع) جامع همه کمالات انسانی بود
خوانده می شد. بنابر بعض اقوال، روز سوم ماه رجب سال دویست و پنجاه و چهار هجری قمری، در شهر سامره به لقای حق شتافت و در همان شهر مدفون شد. در آن زمان، حدود چهل و دو سال از عمر شریفش گذشته بود. حدود هشت سال با پدرش زندگی کرد و مدّت امامتش، حدود سی و سه سال بود. نصوص بر امامت قبلاً گفته شد که برای اثبات امامت هر یک از ائمه، از براهین و ادلّه مختلفی می توان استفاده کرد که ...
زندگی نامه امام هادی(ع)
سامرّا شد، متوکل دستور داد تا او را یک روز در خان صعالیک (محل فرود کاروان ها، مسافر خانه) نگاه داشتند و روز بعد به خانه ای که برای اسکان آن حضرت در نظر گرفته شده بود، بردند. امام(ع) تا پایان عمر خود- بیش از بیست سال- در این شهر به سر برد. شیخ مفید با اشاره به اقامت اجباری امام در سامرّا می نویسد: آن حضرت به ظاهر مورد احترام خلیفه بود، ولی در باطن به وسیله متوکل دسیسه هایی علیه آن حضرت می شد ...
مهمترین رسالت جمهوری اسلامی، بازتولید اهداف انقلاب اسلامی است
متقاعد نشدم که او تا این حد از خط مردمش دور بوده باشد یا اینکه آنها چیزی را که رخ داد خواسته باشند. شاه پیشنهاد ما را انجام داده بود و بار سنگین وظیفه ما را برای یک دوره زمانی کامل ادامه داده بود، و من واقعاً فکر می کنم این که ما اجازه دادیم تا شاه سقوط کند یک لکه و نقطه تاریک در رکورد ما بود.” سولیوان و پارسونز در کتاب “خاطرات دو سفیر” بیان می دارند که هر 10 یا 15 روز یکبار به دیدار ...
سوم رجب شهادت حضرت امام علی النقی الهادی (ع) تسلیت باد/ امام هادی(ع) را بهتر بشناسیم
به گزارش ایران ویج به نقل از شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از صبح زاگرس ، علی بن محمد بن علی معروف به علیّ النقی و هادی امام دهم امام شیعیان بعد از پدرش محمد تقی و قبل از حسن عسکری می باشد. تا سن سی سالگی، هادی در مدینه مشغول تدریس بود تا اینکه خلیفه عباسی متوکل او را به بغداد فراخواند. در بغداد بوسیله خلیفه و جانشینانش مدام تحت فشار بود تا اینکه عاقبت، به نوشته منابع شیعی، به تحریک معتز ...
از مرگ پدر شوکه شدم/ هنوز هیچ دلیل منطقی در خصوص علت فوت مطرح نشده است/ گواهی فوت صادر نشد/ هیچ کس نمی ...
روزها سخت و طاقت فرسا می گذرد. ستون و پشتوانه بچه ها رفته... امین و مشاورشان را از دست داده اند. مادر دیگر مونس و همدم ندارد. دختر ارشد آیت الله روزهایش را با بغض های گاه به گاه این گونه تعریف می کند... دختر لوس پدر حالا در غیاب آیت الله دردی بزرگ دارد. به رسم گذشته هرشب به خانه پدری می رود تا مراقب احوالات مادرش باشد. آن وقت ها که پدر بود، طی روز بارها و بارها با او تماس داشت و حالا دیگر این تماس ها قطع شده. فاطمه همچنان بی تاب پدر است و نمی تواند غم ...
امام هادی با چه مصائبی برای حفظ شیعه مجاهدت کرد؟
...: اگر تسلط بر حرمین شریفین را می خواهی، علی بن محمد(علیه السلام) را از این شهر بیرون کن؛ زیرا او مردم را به سوی خود فراخوانده و عده بسیاری نیز دعوتش را پذیرفته اند... . (3) عباسیان که هراس بسیاری از رهبری شیعه و خطر حرکت شیعیان بر ضد خود داشتند، به این نتیجه رسیدند که با دور کردن امام به عنوان قطب و محور تشیع از مدینه که کانون تجمع شیعیان شده بود، به این هدف دست یابند. بدین ترتیب ...
ماجرای جمله ای که آیت الله مرعشی در حرم حضرت معصومه(س) به پویا گفته بود/ دوست شهید: از آبروی خود برای ...
: آقا پویا شما اینها را برای چه کسی می خواهید؟ می گفت: چی کار دارید؟ من می خواهم به دست مستحقش برسانم. می گفتم: آقا پویا این کار را نکن، یک وقت بعضی ها یک فکرهایی پیش خودشان می کنند. می گفت: خدا خودش شاهد است و همچنین یک توفیق اجباری است که نصیب دیگران می شود. عید سال 94 بود، ریحانه دخترم کوچک تر بود و من هم درگیر ریحانه بودم و هم درگیر خانه تکانی، روز آخر سال بود، بعد از ظهر با دوستش یک ...
خاطرات ارسلان کامکار؛ از کارت تردد برای حمل ساز تا اجرا در جبهه ها
بیژن و پشنگ دانشجو شدند، در سه راه جمهوری کمی پایین تر از سینما آسیا، در ساختمان علومی، اتاق کرایه کرده بودند. بعد که ما هم آمدیم و بعدها که پدر و مادرم خانه را فروختند و از سنندج به تهران آمدند همه همان جا بودیم. فکر کنید ما شش، هفت نفری در سه اتاق! بعدا پدرم طبقه هفتم همان جا را خرید و یکی از اتاق های آنجا را کلا اتاق ضبط و تکثیر کرد. بعد از آن همه این ها را به چاووش در خیابان حقوقی منتقل کرد ...
12 فروردین 58 ،آری ای برای 38 ساله شدن نظام جمهوری اسلامی
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ به نقل از کارگران کرمان ؛ روز 12 فروردین 1358، روز اعلام نتایج همه پرسی در مورد نوع حکومت پس از انقلاب اسلامی بود که طی آن 98.2 درصد مردم ایران به "جمهوری اسلامی" رای آری دادند. امام خمینی قدس سره در تاریخ 12 فروردین 1358 پس از تثبیت نظام مقدس جمهوری اسلامی طی پیامی رادیو و تلویزیونی فرمودند: خداوند تعالی وعده فرموده است که مستضعفین ار ...
گوشه ای از کرامات امام علی النقی الهادی(ع)
علیهم السلام را انسانهایی عادی می پندارند، و برای آنکه وسیله ای برای دست یابی به معرفت و شناخت بیشتر نسبت به امامان از جانب شیعیان و پیروان باشد. 1. صد نگهبان شمشیر به دست از ابو سعید سهل بن زیاد نقل شده است که: ما در خانه ابوالعباس فضل بن احمد بن ادریس بودیم و صحبت از امام هادی علیه السلام به میان آمد. ابو العباس از پدرش نقل کرد که روزی نزد متوکل رسیدم، او را خشمگین و مضطرب ...
یادی از فرماندهان مدافع حرم سرداری که از مرز لبنان آسمانی شد
، نزدیک به 2000 نفر از تروریست ها در بیمارستان های رژیم اشغالگر درمان شده اند. بااین حال همان طور که پیش بینی می شد، سران صهیونیست، ارتباط خود و تکفیری ها را انکار می کردند. پرواز از قنیطره سردار محمدعلی الله دادی را می توان از نخستین شهدای مدافع حرم نامید. او زمانی به شهادت رسید که هنوز خبر شهادت رزمندگان ایرانی در سوریه و در مقابله با تکفیری ها چندان آشنا نبود. او در مرز سوریه ...
مهمان نوازی مازندرانی ها از زائران خارجی راهیان نور/ شهدای ایران متعلق به تمامی مسلمانان جهان هستند
. آنجا بود که گفتم قبل از اینکه راوی این حرفها را بزند ، من او را شب قبل در خواب دیدم که خودش آمد و این حرفها را به من گفت . عبدالله، از کشور کومور می گوید اولین بار است به راهیان نور آمده است. عبدالله چهره آرامی دارد و به گفته خودش با دیدن مقتل شهدا دلش شکست.عبدالله زیاد به زبان فارسی مسلط نیست اما دست و پا شکسته می گوید: وقتی دیدم چه ظلم بزرگی در اینجا اتفاق افتاده و کشوری مورد تجاوز ...
مردم ایران با آری به جمهوری اسلامی به دشمنان انقلاب پشت کردند
...> مدیرکل تبلیغات اسلامی استان البرز بیان داشت: مردم ایران دوران سخت اوایل انقلاب و 8 سال دفاع مقدس را با سربلندی سپری کردند و در مقابل همه ی فتنه های دشمن تمام قامت ایستادند و با حضور به موقع خود در صحنه از نظامی که ثمره خون شهدای دوران انقلاب و دفاع مقدس است حفاظت کردند. وی گفت: اکنون نیز بر اساس تکلیفی که دارند فراتر از مرزهای جغرافیایی با عنوان مدافع حرم ضمن حمایت از رزمندگان غیوری که حریم اهل ...
خواهرم شوکه شد وقتی وارد اتاق شد و با این صحنه روبرو شد و ..
زمانی که رمقی در بدن داشت، او را نزد پزشک نمی برد ولی ماجرا به همین جا ختم نمی شد چرا که پدرم بسیار بدرفتار بود و ما را کتک می زد. بارها با او صحبت کردیم و تذکر دادیم تا شاید دست از این گونه رفتارهایش بردارد و تغییر رویه بدهد اما این حرف ها هیچ نتیجه ای نداشت تا این که روزی تصمیم به قتل او گرفتم. چهاردهم آذر سال گذشته بود که همه اعضای خانواده را از منزل بیرون کردم و به آن ها گفتم می خواهم به ...
ویژگی های اخلاقی امام هادی(ع)
.... به در کاخ او که رسیدیم، شنیدیم دستور داده امام هادی(ع) را احضار کنند. پرسیدم: علی بن محمد کیست که متوکل چنین دستوری داده؟ گفتند: او از علویان است و رافضی ها او را امام خود می خوانند. پیش خود گفتم شاید متوکل او را خواسته تا به قتل برساند. تصمیم گرفتم همان جا بمانم تا او را ملاقات کنم. مدتی بعد سواری آهسته به کاخ متوکل نزدیک شد. باوقار و شکوهی خاص بر اسب نشسته بود و مردم از دو طرف او را ...
مرد جوان با همدستی این زن نقشه کثیفی برای فرامرز کشیده بودند که..
مجازی با مرد جوانی به نام اردلان آشنا شدم و موضوع را به او گفتم و چاره جویی کردم. سرانجام با اردلان تصمیم گرفتیم فرامرز را گوشمالی بدهیم تا دست از اذیت هایش بردارد. نقشه مان این بود که او را به خانه اردلان بکشانیم و با کمی تهدید و گرفتن پول آزادش کنیم. شب حادثه با فرامرز تماس گرفتم و از او خواستم به فردیس کرج بیاید تا باهم صحبت کنیم. زمانی که وارد خانه شد باهم درگیر شدیم و اردلان که داخل ...
کار بلد های خنده؛ از غفوریان تا مدیری
؟ گفتم مدیر مالی وزارت بازرگانی بودم و الان مدیر مالی انتشارات خوارزمی هستم. گفتند دوست دارید بازیگر شوید؟ گفتم؛ دوست دارم روزی خواننده بسیار خوبی بشوم، اما بازیگر نه! یک روز دیگر از طرف مسئولان سریال با من تماس گرفته شد و من را به عنوان مهمان به صرف چلوکباب دعوت کردند. من هم رفتم ولی چلوکباب خوردن همان و گریم شدن برای بازی همان! زمان مدرسه شیطنت می کردید؟ یک مدرسه از دست من عاصی ...
دریافت انرژی مضاعف با تلاوت قرآن
که صدای قرآن بسیجی را شنید چنان به شدت گریست که مرا هم به گریه انداخت و وقتی تلاوت آیات تمام شد، آقای شجیعی گفت: برای عملیات نیرو گرفتم، قوی شدم، انگار انرژی ام چند برابر شد. صبح فردا که عازم خط می شد از من خواست تا باز هم با آن بسیجی ملاقات کند، بار دیگر او را در آغوش گرفت و صورتش را بوسه باران کرد . این شهید بزرگوار در 22 بهمن ماه سال 1362 بعد از به پایان رساندن یک ماه آموزش فرماندهی، بار ...
وقتی صدای شهید در مراسم تشییعش طنین انداز شد
مدافع حرم، چند دمام زن جایی ایستاده اند و با قطع مداحی، شروع به دمام زنی می کنند. اعلام می شود که حالا قرار است مداحی خود شهید پخش شود: تو این روزای بی کسی / کار دلم صبوریه / یعنی قسمت میشه منم / شهید بشم تو سوریه؟ یکی از هم محله های شهید می گوید او مداح هیئت محل هم بوده است. بعد از شهادت به درخواست پدرش، قرار است همه جا پیش از اسم او بنویسند: ذاکرالحسین شهید حسین معز غلامی . تعدادی ازهمسایه ها ...
گذری بر پرونده های مطرح قضایی در سالی که گذشت
عنف به یک بار اعدام و در خصوص اتهام جنایت بر میت به 74 ضربه شلاق محکوم شد. با اعتراض به رای صادره توسط دادگاه کیفری، پرونده برای رسیدگی به شعبه 32 دیوان عالی کشور ارسال شد و دیوان عالی نیز حکم دادگاه بدوی را عینا تایید کرد. اولیای دم ستایش خواستار اجرای حکم هستند تا به گفته پدر ستایش اجرای این حکم عبرتی برای دیگران باشد. از طرفی فرحبخش وکیل مدافع متهم پرونده یادآور شده بود که ...
رنجهای امام هادی علیه السلام
من گفت: پیشوای تو، بیمار و نزار شده است. در پاسخ گفتم: سر و جان من فدای او باد! اینک دین، بیمار شده و ستارگان آسمان، در اندوه فرو رفته اند. ای سرور من! شگفتا که تو به درد و رنج مبتلا شده ای؛ حال آنکه تو خود، طبیب همه دردهایی و همه دردها را مداوا می کنی و مردگان را زنده می کنی... .[14] پیشینه حرم سامرا حرم سامرا، شامل دو بارگاه منوّر امام هادی و امام عسکری(ع) است که زمین آن را ...
واکنش متفاوت ژوله به خبر فوت مادرش
...> خندید.از اون خنده هاش که بند نمیومد. بعدا که هی سراغ بچه از من میگرفت ،میگفتم مگه نگفته بودی لوله ها رو ببند.میخندید.از اون خنده ها. حالا بعد از چهل پنجاه روز پاره پاره شدن تو ای سی یو،امروز رفت. نذرکنم رفت. دعا کنم رفت. لوس کنم رفت. از امروز اون میخنده ،از اون خنده ها ما میگرییم،از اون گریه ها امیر مهدی ژوله این شب ها سریال دیوار به دیوار از شبکه سه را در حال پخش دارد. ...
سعید بیابانکی: کنار دکان حافظ، مغازه نزنید/ فضای مجازی به شعر ضربه زده است
...، از کتابخانه شهر زنگ زدند. آن زمان اگر کسی را تلفن کار داشت حتما کار مهمی بود. وقتی جواب دادم، گفتند: بیابانکی شمایید؟ این شعر را خودتان گفته اید؟ گفتم: بله. گفت: چند روز است شعر می گویید؟ گفتم: دو روز! بعد کلی از من تعریف کرد و گفت که استعداد خیلی خوبی داری. مدام هم تاکید می کرد که: اگر خودت گفته باشی! بعد فهمیدیم باهم همسایه ایم و از ذوقش شب در خانه آمد. مادرم گفت مگر تو شعر می گویی؟ گفتم یک ...
اگر به بیکاری توجه نشود این مسئله به آفت بزرگی در کشور مبدل خواهد شد/سفره و جیب مردم رکود اقتصادی را ...
کرسی می نشینند بی تفاوتی ماهاست . کم کاری ماست .از این بعد نباید اجازه داد، باید به کسانی اجازه داد بر کرسی بنشینند که به ارزشهای والای انقلاب و شهدا ولایی باشند نه زبانی .این ارزشها را باید به وسیله یاران انقلاب زنده کرد و در رکاب ولایت باشیم . وی به طبیعت گردی روز سیزدهم فروردین اشاره کرد و گفت :همه روزها روزهای خداوند هستند .همه در خصوص این روز جانب احتیاط را رعایت نمایند . وی بیان ...
علت جراحی زیبایی شهید دو روز مانده به عروسی + عکس
. ولی من به او می گفتم یک کاری بکن که اگر اتفاقی برایت افتاد، پیش خدا روسفید باشی. شب 21 ماه رمضان سال 90 به همدان آمد، شب احیا بود. من و محمد ساعت یک و نیم رفتیم به مادرم سر زدیم. کمی طول کشید، گفتم : احیا دیر نشود، گفت : مادر احیای من تویی، من به خاطر تو آمدم همدان. تنم لرزید، پیش خودم گفتم : محمدم شهادتش نزدیک است. ساعت دو من را گذاشت خانه و رفت احیا و با همه دوستانش هم خداحافظی کرد. آن ...
سیاسی تر از من هم در این سینما هست
حرم داشت. روی طرح تا خرداد 94کار کردیم اما نتوانستیم به نتیجه برسیم. یک روز ظهر با بهروز شعیبی نشسته بودم که گفت: حالا که فیلمنامه نتیجه نداد، ای کاش می توانستیم یک کار معاصر بسازیم. من هم گفتم یک فیلمنامه دارم که مربوط به سال 1354 می شود و آن را دادم تا بخواند. بعد از چند ساعت تماس گرفت و گفت: چه فیلمنامه خوبی است. آن زمان، نام فیلمنامه سحر، دختر لیلا بود که در متن نهایی و فیلمی که ساخته شد سحر ...