سایر منابع:
سایر خبرها
مردی که پایش را در خاکریز دشمن جا گذاشته ...
، ما فرستندگان رضاییم، عازم، عازم کربلاییم . کارشناس ارشد کتابداری و اطلاع رسانی ادامه داد: خوشبختانه توفیق این را دارم که هر روز صبح قبل از این که مشغول به کار شوم به زیارت آقا امام رضا(ع) می روم. امیدوارم که همان طور در این دنیا همسایه ایشان هستم در آن دنیا هم از ایشان و اهل بیت(ع) جدا نشوم و دستگیر ما باشند. مسئول آب رسانی در جبهه بعد از جانبازی این جانباز با اشاره ...
سپاه با درگیری با ضد انقلاب کمک کرد تا از محاصره خارج شویم/به مردم می گفتند اگر ارتش به اینجا برسند، ...
به گزارش راهنمای سفر من به نقل از گروه دیگر رسانه های خبرگزاری فارس، خبرگزاری میزان روز گذشته میزبان 4 رزمنده دلاور کشورمان بود؛ 4 رزمنده ای که خاطراتی ناب و شنیده نشده از جبهه های نبرد در ابتدای انقلاب داشتند؛ خاطراتی از ارتش تا سپاه؛ از جبهه های خوزستان تا جبهه های کردستان؛ سرهنگ داود نظام اسلامی جانباز عزیز کشورمان از اعضای تیپ 65 نیروی زمینی ارتش، سردار علی اصغر کشاورز از فرماندهان جبهه ...
جانبازان اِند عشق اند!
زیادی آغاز شد، سال 77 به دلیل شدت ضایعات شیمیایی، از طرف ارتش از کار افتاده اعلام شدم و در حال حاضر هم در اثر داروهای مصرفی به ضایعات دیابتی، فشار خون و چربی و پوکی استخوان مبتلا هستم. در مجموع 58 ماه در جبهه ها حضور داشته ام و علی رغم سختی های زندگی که امانم را بریده است، اما همچنان شاکر خداوند بزرگ هستم. حاج علی اکبر سلیمانی: 33سالم بود و به صورت داوطلبانه و از طریق بسیج از قزوین عازم ...
تحقق اقتصاد مقاومتی با اعمال شاقه/رسیدن به موفقیت با چنگ و دندان/تولید ماهانه 900 کیلو قارچ
ایجاد می کرد و بنده نیز در اوایل انقلاب در محیط های بسیجی حضور داشتم و روحیه ای بسیجی داشتم و مصر بودم که به جبهه بروم . در کدام منطقه و چگونه جانباز شدید؟ در 20 خرداد خردادماه سال 66 در جزیره مجنون در خط کاسه همراه با گردان در پیشانی جنگ بودیم که در آنجا دچار موج گرفتگی شدیدی شدم و پس از آن به پشت جبهه منتقل شدم و بر اثر آن موج گرفتگی نیز جانباز شدم . پس از جانبازی ...
شرط خواستگاری، نرفتن به جبهه بود
بود که ازدواج کردم و یک ماه بعد از ازدواج محمد را باردار شدم. محمد 40 روزه بود که مجید را باردار شدم. پدر بچه ها اصالتاً تهرانی بود و 28 ساله که کارمند بندر خرمشهر بود. بچه ها از 8 سالگی همراه من و پدر و دایی شان در تظاهرات و پخش اعلامیه ها فعال بودند. محصل مقطع راهنمایی بودند که جنگ شروع شد. هرچه در خرمشهر بودیم که جبهه بودند، همراه شهید جهان آرا. وقتی هم به تهران آمدیم باز هم جبهه را رها نکردند ...
ماجرای مادر و پدر حاج محمود کریمی و شراکت در شهادت
: من بسیجی قبل از انقلاب هستم. ممکن است مردم با شنیدن این حرف بخندند و بگویند قبل از انقلاب که بسیجی نداشتیم. اما فعالیت های ما از نجف شروع شد. همان زمانی که آقا از نجف می آمد، ما از این شهر به آن شهر اطلاعیه و اعلامیه می رساندیم و می آوردیم تا بالاخره انقلاب شد. به دلیل همین فعالیت های انقلابی است که می گویم من بسیجی قبل از انقلاب هستم. همان اول انقلاب هم همه ملت بسیجی بودند و من در کمیته بودم. با ...
عاشقانه های همسر راوی کتاب "آب هرگز نمی میرد"؛ اگر باز هم به گذشته برگردم با "حاج میرزا " ازدواج می کنم
خودم هم همین نکته را متذکر می شوم. در طول این مدت که سردار در جبهه بودن چطور از اوضاع ایشان و یا مجروحیتشان مطلع می شدید؟ سلگی : وقتی دو پای ایشان قطع شد بار هفتم مجروحیتشان در جبهه بود. نخستین بار از ناحیه سر مجروح شدند یعنی ترکش به سر ایشان اصابت کرده بود آن موقع من هنوز در روستا بودم به همین دلیل وقتی با سر باندپیچی شده به روستا آمد فهمیدم مجروح شده است. بار دوم از ناحیه ...
جانبازی در دفاع از وطن برایم افتخار است/تا پای جانم گوش به فرمان رهبرم هستم
ورستگاری را برایمان ترسیم نمایند. به همین مناسبت گفتگویی با "علی زراسوند" جانباز 70 درصد بروجردی انجام شده است. زراسوند در گفت و گو با بازتاب بروجرد گفت: 17 ساله بودم که در راستای لبیک به ندای رهبری و برای دفاع از خاک وطن راهی جبهه ها شدم، حضور در جبهه ها را وظیفه خود می دانستم و از این که برای حضور در میدان نبرد می رفتم بسیار خوشحال بودم. وی اضافه کرد: پس از 18 ...
امباپه: من خوش شانس ترین بازیکن موناکو هستم
استثنایی اش تاثیرگذار بوده است." امباپه راجع به درخشان ترین بازی اش گفت:" به نظرم بهترین بازی من، دیدار با منچسترسیتی در اتحاد بود زیرا از ابتدا در ترکیب قرار داشتم. وقتی موسیقی چمپیونزلیگ را در هنگام ورود به زمین شنیدم، برایم بسیار خاص بود. از آن تجربه بسیار لذت بردم. از وقتی خردسال بودم، همیشه آرزوی بازی در چمپیونزلیگ را داشتم. همه بازی ها را تماشا می کردم و هنوز هم دوست دارم بازی ها را تماشا کنم. بنابراین بازی کردن در این رقابت ها برایم افتخار آمیز است. ...
روایتی از مجاهدت بانوی پاسدار انقلاب و دفاع مقدس/ از همرزمی با شهید همت تا دفاع از کردستان
انقلابی در سال منتهی به پیروزی انقلاب ادامه داشت تا اینکه در مهر 57 فعالیت ها به صورت علنی ادامه پیدا کرد، بنده در دبیرستان "آذرمیدخت" سابق و "22 بهمن" امروز سرگروه فعالیت های انقلابی بودم. تسنیم: حضور در فعالیت های ضد حکومت پهلوی از سوی یک دختر نوجوان و در یک شهر کوچک بدون شک با سختی های زیادی همراه بوده است. در این راه بابت اتفاقات بعد نگرانی وجود نداشت؟ کرمی: ما بی تفاوت نسبت به ...
سبک زندگی شهید مدافع حرم عبدالمهدی کاظمی
: “من طلبه هستم و مالی از دنیا ندارم. دارایی ام همین کاپشنی است که پوشیده ام. نباید از من توقع زیاد داشته باشید. من این طوری هستم اگر می توانید قبول کنید. می دانم که ارزش شما بیش از این حرف ها است. ان شاءالله بعدها اگر توانستم جبران می کنم. الان من درس می خوانم و حقوقی ندارم. دوست دارم همسرم ساده زیست باشد. اگر قرار است نان خالی یا غذای خوب هم بخوریم باید بادل خوش باشد. زندگی بالا و پایین دارد ...
آرفی: باید قهرمان می شدند، که شدند
هم چون شیراز را دوست دارم و دوستان خوبی مثل مهدی شیری در شیراز دارم، از جریان کاکو باخبر هستم و حسن را کاکو صدا می زنم. کار و بارت در بازیگری حسابی گرفته و مردم در کوچه و خیابان تو را می شناسند. من در دو قسمت از سریال دیوار به دیوار حضور داشتم. جدا از آن در فیلم آوار هم بودم که البته هنوز این فیلم پخش نشده. با توجه به اینکه هنوز کار زیادی از من در تلویزیون پخش نشده، مردم به من ...
بن سون:پرسپولیسی ها سورپرایزم کردند/با این 2گل آن پنالتی را جبران کردم
مرا تشویق کردند. این رفتار آنها مرا هیجان زده و سورپرایز کرد. من سال گذشته در این تیم بودم و خاطرات خیلی خوبی هم دارم. همان زمان نیز با هواداران ارتباط نزدیکی داشتم و از دیدن دوباره آنها خوشحال شدم. به هر حال من الان بازیکن ذوب آهن هستم و به این تیم تعهد دارم. از شرایطم در ذوب آهن راضی ام از شرایطی که امسال در باشگاه ذوب آهن داشتم، خیلی راضی هستم. این باشگاه امکانات خوبی ...
معلمی یعنی توانایی ایجاد تغییر مثبت در افراد/ مشکلات معیشتی همچنان معلمان را آزار می دهد
. از دروان جبهه رفتن خود بگویید آیا خاطره ای از آن زمان دارید؟ آن زمان من یک نوجوان کم سن و سال بودم و این برای هر فردی در آن شرایط سخت بود که برای جنگ به دور از شهر خود اعزام شود. یک شب زمستانی را به خاطر دارم که باید نگهبانی می دادم با توجه به اینکه آن منطقه دورافتاده و بدون امکانات گرمایشی بود لذا برای گرم کردن خود از چراغ های فانوس کوچک استفاده می کردیم، تقریبا ...
حضور در جبهه جنگ نقطه عطف زندگی من بود/ بی احترامی مردم و مسئولان به راه شهدا آزارم می دهد
نجف آباد مراجعه کردم با صحنه جالبی مواجه شدم که نام من هنوز در لیست شهدا ثبت شده بود. اواخر سال 62 مجددا به جبهه عازم شده و در عملیات خیبر در جزیزه مجنون پس از بمباران شیمیایی، شیمیایی شده و به عقب برگشتم پس از آن در سال 63 به سردشت کرستان رفته و 17 ماه در آنجا بودم که در مجموع افتخار حضور 21 ماه حضور در جبهه های حق علیه باطل را دارم. چه مشکلاتی بواسطه جانباز شدن برای شما بوجود ...
علی سیا روسفید شد
جمعه رسیده بود ولی هنوز خبری از شهید نداشتم، بسیار نگران شده بودم باورم نمی شد که ایشان نیایند و من نتوانم رای بدهم. خیلی نگران بودم. وقتی برگشتم تهران، او تازه از سر صندوق برگشت ،وقتی چشمان پر از اشکم را دید خیلی ناراحت شد و قول داد هیچ وقت در هیچ شرایطی من را بیخبر نگذارد. جبهه هم که رفت هر طور بود از خودش به من خبر می داد، عملیات مرصاد آخرین جایی بود که من را بی خبر گذاشت. همین باعث شد مطمئن شوم ...
حاج عبدالله امتحان امروز ماست
و دو انگشتم خیلی درد گرفت. انگشت شست و اشاره اش را نشان می دهد و می گوید: هنوز درد دارد. این دردها تحمل می شود. ولی سختی اش این است که ما دیگر تحملش را نداریم. 62 سالم است. وقتی یک عصا بودم احساس معلولیت نمی کردم ولی از وقتی دو عصا گرفتم دستم احساس معلولیت می کردم، قبلاً همه کاری می کردم. من بچه ملایر هستم. آنجا باغی داشتیم. الان باغ ما از بی آبی خشک شد. خودم آبیاری اش می کردم. دیگر نمی ...
دستیار تایلندی برای سرآشپز ایرانی در بهشت! +تصاویر
. درآمد زندگی را هم از راه پروژه هایی که درگیرشان هستم، درمی آورم؛ تبلیغات در ویدئوها و وب لاگ خودم و همچنین فروش کتاب و لیوان به صورت آنلاین. چطور شد که تصمیم گرفتید سفر دور دنیا برای غذا را شروع کنید؟ از زمانی که کودک بودم، با پدر و مادرم در سفر بودم و به همین دلیل سفر کردن را خیلی دوست دارم و از آن لذت می برم. اما زمانی که سفرهای خودم را شروع کردم، اصلا قرار نبود اتفاق ...
دلیل عجیب مجرد ماندن بازیگر زن +عکس
، بازیگر سریال های تلویزیونی گفت: من از کودکی به بازیگری علاقه داشتم، ولی پدرم علاقه ای نداشت که من وارد این حرفه شوم، از 16 سالگی به طور آهسته و پیوسته وارد این حرفه شدم و حدود 16 سال است که دارم بازیگری می کنم. کمال زاده ادامه داد: من اگر هنر خوانده بودم بدون شک راحت تر بودم چون وقتی یک نفر تئوری یک کار را بداند، راحت تر است ولی چون پدرم دوست داشت که من یک رشته مهندسی بخوانم، در دانشگاه ...
من نمونه ای از میلیون ها کارگر هستم!
شرایط بد و درد شدید در حال کار بودم؛ فقط به دلیل اینکه پدر خانواده هستم و دو فرزند دارم و نمی توانستم بیکار باشم. با همین شرایط در حال کار بودم و از طرف سرپرست واحد تولیدی (نام وی نزد خبرگزاری فارس استان سمنان محفوظ است) تحت فشار بودم و او از من درخواست می کرد باید اضافه کار هم انجام دهی! برایش شرایطم را قبلاً و بارها توضیح داده بودم؛ ولی بدون توجه به بیماری ام، گفت: بیمار هستی ...
روایت جانبازان زنجانی از ایثارگری ها/وقتی نام حضرت عباس زیبنده جانبازان می شود
.... آزاده جانباز زنجانی افزود: 27ماه در دوران اسارات بودم و 32 ماه نیز در جنگ بودم که تقریبا هفت سال حضور داشتم و دین خود را به نظام اسلامی ادا کردم، زمانی که وارد جنگ شدم 15 سال سن داشتم و در 18 سالگی اسیر شدم و در حال حاضر 50 ساله هستم. آزاده جانباز زنجانی با بیان اینکه دوره روایتگری را گذرانده ام که در کل کشور 60 نفر انتخاب شدند،از مسئولان می خواهم که این کار ادامه یابد تا جوانان با فرهنگ ایثار و شهادت بیشتر آشنا شوند. وی گفت: دوست دارم به عنوان مدافع حرم در سوریه حاضر شوم، اما اجازه نمی دهند، اما ما همچنان سرباز سید علی هستیم و می مانیم. انتهای پیام/ ...
پرسپولیسی ها شگفت زده ام کردند
او درباره شرایطش در ذوب آهن توضیح می دهد: از شرایطی که امسال در باشگاه ذوب آهن داشتم، خیلی راضی هستم. این باشگاه امکانات خوبی دارد و توانستیم نتایج خوبی در نیم فصل دوم بگیریم. با نظر کادرفنی من خیلی از بازی ها را به صورت ثابت بازی می کنم و در این بازی هم توانستم 2 گل بزنم. بنگستون همچنین به دو گلی که به پرسپولیس زده اشاره می کند: خیلی خوشحالم که 2 گل برای ذوب آهن زدم و این گل ها را به هواداران ذوب آهن تقدیم می کنم. من مقابل العین پنالتی را هدر دادم و اشتباهی کردم که امیدوارم هوادار ...
معنی صبر و عطش...
... وقتی آمدم مرخصی، در راه خبر دادند پسرعمویم شهید شده. مستقیم رفتم خانه عمو. آمدم در بزنم چشم ام افتاد به اعلامیه شهادت برادرم محمدابراهیم. همانجا نشستم و بغض گلویم را آنچنان فشار داد که هنوز هم آن را حس می کنم. محمدابراهیم هم رفته بود و من مانده بودم. طاقت نیاوردم. برگشتم جبهه. در یکی از عملیات ها خمپاره 60 در نیم متری پشت سر من خورد، پاهایم به عقب برگشت فکر کردم قطع شده است. با سیم پاهایم ...
نظر خانم بازیگر درباره شهوت دیده شدن
دیگر مرا از کار کردن در تئاتر بازداشت. اما قطعا تجربه کردن در این حوزه را دوست دارم و به نظرم تجربه خوبی را برای بازیگر به همراه دارد. بازیگر فیلم سینمایی خوب، بد، جلف پیرامون تاثیر حضور بازیگران چهره بر تقویت تئاتر و فروش بلیت بیان کرد: من با دوستانی که کار تئاتر انجام می دهند در ارتباط هستم. خوشبختانه آمار تماشاگران تئاتر بالا رفته است. سالن های تئاتر رو به افزایش است و یکی از غم ...
مفاهیم دفاع مقدس برای جوانان به خوبی بازگو نشده است/ سخت ترین بخش کارم رساندن خبر شهادت بود
سازندگی کارم را آغاز و حدود 3 سال، در بخش های بهداشت و سلامت و بخش فرهنگی مشغول به فعالیت بودم. همزمان با حضور در بخش بهداشت و سلامت، آموزش های کامل کمک های اولیه را دیدم و مسئولیت ما در جهاد در آن روزها این بود که به خانه های مردم سر بزنیم و داروهایی که نیاز ندارند و تاریخ انقضا دارند را به داروخانه ی جهاد بیاوریم و بسته بندی کنیم هم برای اعزام به جبهه و هم برای افرادی که در جایی دیگر دارو ...
یادی از ایام جانبازان زنجانی/ عاشقی که از حد بگذرد، جانبازی شود
روبه رو شوند، می گوید: آن زمان که راهی جبهه های جنگ شدم 25 ساله بودم و می خواستم همچون دیگر جوانان و رزمندگان کاری برای این کشور بکنم. امیر سرتیپ واعظی با اشاره به اینکه باید واقعیت های هشت سال دفاع مقدس را بدون پیرایه برای مردم بازگو کرد، ادامه می دهد: جوانان باید فرهنگ اسلام و انقلاب را به درستی بشناسند تا بتوانند با هوشیاری و بصیرت در مقابل هجمه های فرهنگی ایستادگی کنند. وی ...
به دو عالم ندهم لذت بیماری را
برای رفتن و آمد به اینجا از شهر اندیمشک با مشکل وسیله نقلیه روبرو هستم و کسی نیست که مرا در این راه همراهی کند و از این رو مجبور هستم با هواپیما تردد کنم که کار را برایم سخت می کند. وی در پاسخ به اینکه اگر وضعیت جسمانی او اجازه می داد که در شرایط احتمالی جنگ در جبهه حضور یابد، با دیدن شرایط کنونی اش چه کاری انجام می داد، با بیان اینکه باز هم به میدان جنگ می رفتم، این مصرع را زمزمه کرد که به دو عالم ندهم لذت بیماری را . ایکنا ...
اعتراف تلخ بازیکن تیم ملی ایران/ هنوز هم کابوس می بینم/ از کار کی روش شوکه شدم
به گزارش قدس آنلاین ، عقیلی که دلخوری زیادی از نحوه کنار گذاشته شدنش از سپاهان و خداحافظی اش از فوتبال داشت در برنامه نود ناگفته هایی از اختلافش با کارلوس کی روش و کنار رفتن از تیم ملی را هم مطرح کرد. وی درباره کنارش رفتنش از تیم ملی همراه با رحمتی و ماجرای نامه معروف عذرخواهی گفت: من اشتباه کردم که از اردوی تیم ملی رفتم و بیشترین کسی که از این ماجرا آسیب دید خودم بودم و بالاترین ...
سفر نامه کازرون، شهر رویاهای کودکی !
خیرات را با ساختمان کاروانسرای زیبای آن و تاق های ضربی روزگار صفوی که در رژیم گذشته در طرح خیابان افتاد و کوبیده شد در خاطر دارم. هنوز طعم گیلاس، عطر بهار، شهد بید مشک و نسترن کازرون همراه من است و بوی نرگس زار در حال و هوای خاطراتم پراکنده است. در سفر اخیر دو سه بار در هفته از بوشهر یا شیراز و یا بورکی در دشت خشت و کنارتخته به کازرون می آمدم. دنبال چیزهائی بودم که دیگر نبودند و کوله بار یاد آن ها تا ابد بر کاکل خاطرات من است . * دکتر محمود دهقانی استاد دانشگاه تکنولوژی سیدنی استرالیا ...
آخرین وداع فرمانده نخبه با پدر شهیدش+عکس
...: خانه پدرم بودم که حاج حمید بعد از چند روز از جبهه آمد گفت: آماده شوید که برویم روستا، باید به مادرم خبر بدهم که پدرم شهید شده است. من که مشغول جمع کردن وسایل دخترم مریم بودم اولش به چیزی که حاج حمید گفته بود شک کردم برای همین سرم را بلند کردم و نگاهش کردم مثل همیشه آرام بود. پرسیدم: چی گفتی؟ حاج حمید تکرار کرد: خب بابام شهید شده برویم به مادرم اینا بگیم هنوز هیچکس خبر نداره. دوباره ...