سایر منابع:
سایر خبرها
یه دهن بخون!
.... این پسر ما به دایی ا ش رفته که اون هم لاغره. منتها این استخونی ها جَنَم دارن. اصلا شما هر حمالی رو نگاه کنید، استخونیه! بعد یکی زد پشت کمرم که صدا داد و همزمان شنیدم گفت: عین تیرچه می مونه لامصب! تا نمی شه! صاف نشسته بودم و جم نمی خوردم اما عرق روی پیشانی ام نشسته بود. اضافه کرد: پدر خوبی هم ازش درمی آمد. چون من که از بچگی ش زانو درد داشتم هیچ وقت نتونستم خم بشم. ولی این آقا؛ بچه رو بذار رو ...
از سالن معراج تا بلوک 5
...> _ دوستانش او را به خاطر شغل شما مسخره نمی کنن؟ نه خدارو شکر تاحالا که مشکلی نبوده. _ نگاه مردم به یک دفن کن یا کارگر باغ رضوان چطوریه؟ مردم دید درستی نسبت به ما ندارند. بعضی وقت ها بعد از دفن، خانواده مرحوم فکر می کنن ما اون فرد را کشتیم. اما در تهران من رفقایی دارم که میگن اینجا اصلا اینطوری نیست و مردم خیلی به شغل ما و خود ما احترام می گذارند. البته بعضی ها هم ...
نه به آتنا تجاوزکردم و نه او را کشتم
بعد از یک ماه دوباره از من شکایت کرد و گفته بود که این با من فلان کار و بهمان کار رو کرده. قاضی به من گفت تو این دختر را می گیری؟ من هم گفتم نه، من که اون رو سفر نبرده بودم. در نهایت محکوم شدم و دو ماه زندان رفتم و با وثیقه آزاد شدم. پدر آتنا گفته راضی به اعدام تو نیست؛ میخواد تو سنگسار بشی. من راضیم به رضای خدا. هر چی مصلحت الهی باشه همون میشه. خب حق میدم بهشون، بچه شون مرده. من اشتباه ...
شیطان پارس آباد: وجدانم راحت است نه آتنا را آزار دادم نه او را کشتم! + تصاویر
افتاده باشه و در حال مرگ باشه، کسی احساساتی می شه؟ جنازه آتنا را چطور مخفی کردی؟ توی یک سطل بزرگ که پلاستیک داشت انداختمش؛ بعداً بردمش توی پارکینگ کی طلاهای آتنا رو برداشتی؟ بعد از اینکه انداختی اش توی بشکه؟ همون موقع که جنازه آتنا روی زمین بود النگوهاش رو درآوردم؛ قبل از اینکه بندازمش توی بشکه. خب یعنی تو توی اون شرایطی که خون از دهن و بینی آتنا میومد و به ...
آقا شاگرد نمی خواهید؟
به تابستان های آن سال ها که فکر می کنم دلم برای کودکی های خودم تنگ می شود. کودکی هایی که انگار همه چیز واقعی بود و ما فرصت این را داشتیم که زندگی را تجربه کنیم و مثل خرگوشی در دل جنگل هم بزرگ شویم و هم مواظب خودمان باشیم که مبادا شیری ما را ببلعد. از سویی دیگر فکر می کنم همان دوران و فعالیت هایش بود که شخصیت ادبی و هنری مرا شکل داد.آن سال ها مدرسه که تمام می شد اکثر بچه ها راه می ...
گفت و گو با - حمید ص - درباره ی قتل ناپدری اش
.... با هم ورزش می کردیم. آخر او مریضی های زیادی داشت حتما باید تحت مراقبت قرار می گرفت. اوضاع مالی اش چطور بود و کمی هم از پدر خودت بگو؟ پدر خودم که اصلا ندیدمش و نمی دانم الان کجا هست. او یک کارمند صدا و سیما بود و بعد از طلاق از مادرم از او هیچ خبری ندارم. هوشنگ نیز وضع مالی خوبی نداشت و مدتی بود که به قول خودش کاسبی اش در آلمان نیز خوابیده بود. واقعا رابطه ات ...
گفت وگویی اختصاصی در زندان انفرادی ادعای عجیب قاتل: آتنا از روی پله افتاد و مرد
...> زیر فشار بودم و گفتم هر قتلی اینجا بوده رو من گردن می گیرم. اصلاً از خانواده اش بپرسید می گن که عصمت رفته آذربایجان و با یکی ازدواج کرده. توی آگاهی گفتن من یک سال و نیم یک خانه ای را اجاره کرده بودم و بعد پرسیدن عصمت غ. رو کجا نگه داشتم؛ منم بهشون گفتم من هر روز صبح میرم مغازه و شب برمی گردم؛ اگه یک ساعت دیر برم خونه خانمم زنگ می زنه می گه "کجایی؟". من یک سال و نیم کجا می تونستم برم؛ پارس آباد محیط ...
توسعه انسانی مهم تر از توسعه کالبدی است
بعد از آن در قم مستقر شد و از درس آیت الله بروجردی و دیگر آیات عظام استفاده می کرد. من سال اول دبستان را در تهران بودم؛ ولی از سال دوم تا دیپلم را در قم گذراندم. دوران ابتدایی را در مدرسه ای در قم که فرهنگ اسلامی در آن بسیار غالب بود گذراندم. ازآنجاکه پدرم روحانی بود اکراه داشت که درس جدید بخوانم و این بود که من را به یک مدرسه اسلامی سپرد. من در ریاضیات خیلی قوی بودم. در همان دوران دبستان یادم است ...
ثبت نام کودکان افغان در مدارس دولتی
...؛ اینجا کلاس ها پر شده. صدبار بهشون گفتن اسم دخترم رو بنویسید تا من پولش رو جور کنم و براتون بیارم ولی قبول نمی کردن. می گفتن اصلا چرا دخترت رو میاری مدرسه؟ ببرش خونه های مردم رو تمیز کنه. تو نظافت بهت کمک کنه. بچه داری کنه، ظرف بشوره. درس خوندنش برای چیه دیگه. بهشون گفتم اگه دخترم درس بخونه آیند ش مثل من نمی شه. همه چیز با پول حل میشه؛ تا پول می دیم راحت ثبت نام و با بچه هامون خوب برخورد می ...
منافقی که خانه های تیمی را تنها برای شهید لاجوردی فاش کرد
: با توجه به آشنایی شما با مرحوم لاجوردی مهم ترین بعد زندگی ایشان را چه می دانید؟ الوندی: بنده همیشه تأکید داشته و اعتقاد دارم یکی از ظلم هایی که به آقای لاجوردی شده است نگاه تک بعدی به ایشان بوده است و ایشان را متأسفانه این گونه به نسل جوان معرفی کرده ایم چه در دفاع و چه علیه ایشان شهید لاجوردی یک آدم چندبعدی است و به صراحت می گویم من نفر دومی مثل آقای لاجوردی بین مدیران کشور سراغ ندارم ...
ازدواج آسان یا آسان ازدواج کردن ؟؟؟ + فیلم + عکس
به گزارش خبرگزاری صداوسیما مرکز آبادان : مدیر کل ثبت احوال خوزستان از روند رو به رشد آمار طلاق در استان گفته آماری که زنگ خطر رو به صدا در اورده ، به ازای هر 6 ازدواج در استان یک طلاق ثبت میشه . این خبری بود که در راستای اون به بررسی لایه های پیدا و پنهان ازدواج پرداختم . ازدواج چیست ؟؟ ازدواج از نظر دین اسلام به عنوان پیوندی مقدس و خدایی ست که دل ها و قلب ها رو ...
سبک تغذیه ایرانیان نا سالم است
می رود، از جای دیگر که نمی آید بنشیند، او هم با همین فرهنگ بالا می رود. او هم وقتی بالا می رود هم دوست دارد بچه اش جراح شود. اگر من گفتم می خواهم بچه ام خدمت بکنه، می گویم خب برود وارد زمینه پیشگیری شود. خب بعد می بینیم در زمینه پیشگیری در جامعه کسی به او بها نمی دهد، پول هم نمی دهد. دیگر کجا می خواهیم به آن نگاه مثبت کنیم. بارها و بارها از سوی کارشناسان و وزارت بهداشت تاکید شده که باید ...
همسفر با بچه ها در سرزمین قصه ها
از شروع داستان برای بچه ها، چندبار تلفظ کنید تا وسط داستان ذهن شان درگیر اسامی نامأنوس نشود. خلاقیت بچه ها را درگیر داستان کنید. گاهی قبل از خواندن صفحه بعدی، تصویر صفحه را به کودک نشان بدهید و از او بخواهید باتوجه به تصویر، ادامه داستان را حدس بزند. یا مثلا کلمات آخر هر سطر یا پاراگراف را نخوانید و از فرزندتان بخواهید جمله را تمام کند. بچه ها را در جریان قصه خوانی با خودتان همراه ...
حاضرم در غالب اردوهای جهادی به درمان مردم مناطق محروم بپردازم/ خشنودی و رضایت مردم لذت بخش است
به کارم مسلط شدم و هیچ ترسی بر وجودم غلبه نمی کرد. کلام آخر؟ ابتدا از خداوند متعال بخاطر تمام تعمت هایی که به من ارزانی داشته تشکر می کنم. همچنین از پدر و مادر و خواهرم بخاطر تمام خوبیهاشون تشکر می کنم و دستشونو میبوسم. راهنمایی های پدر و مادرم عزیزم رمز موفقیتم بوده است. گفتگو از علی لیاقتی عکاس: یعقوب محمودی انتهای پیام/ ...
طلوع خوشبختی از پشت کوه های محدودیت
پخت وپز و جارو و شست وشو را انجام می دهم . فاطمه لابه لای حرف های همسرش، سرش را به نشانه تأیید تکان می دهد و در ادامه صحبت های او می گوید: واقعا همینطور است. من علاقه ای به کارهای خانه ندارم و ایشان همیشه با اطلاع از این موضوع کمک حال من است. شاید جالب باشد بدانید رفت وآمد خانوادگی و مهمانی های زیادی همیشه در خانه ما برپاست و خانه ما به خونه مادربزرگه معروف است. در تمام این کارها همیشه ...
افزایش طلاق هایی که بعد از 30 سال زندگی مشترک رخ می دهد/ خانواده ها قربانی تکنولوژی
دلخواه خودش زندگی می کرد. هر چی هم بهش گفتم خودشو تغییر بده فایده ای نداشت. باید زودتر از این ها اینکارو می کردم اما بخاطر شما صبر کردم تا ازدواج کنید. حالا که شماها رفتین سر خونه زندگی تون می خوام راحت باشم و طوری زندگی کنم که دلم می خواد، این لقمه رو مادرم برام گرفت و اصلا مادر شما انتخاب من نبود،اما چه کنم که تا اومدم حرفی بزنم مادرم گوشزد می کرد که آبرویمان می رود. فکر می کردم ...
به عشق همین مردم کارهای بهتری خواهم ساخت ...
پارس زیر نظر استاد ناصر نظر گذروندم. بعد از پایان این دوره با توجه به ذائقه موسیقیایی خودم که بیشتر به سمت مادر و داییم رفته، موسیقی سازهای کلاسیک و غربی رو دوست داشتم و سازهایی که انتخاب کردم پیانو و ویلنسل بود. از همان کودکی، فضا و محیط خانواده، شرایط انتخاب پیانو را برایم راحت کرده بود، اما بخاطر اهدافی که در کودکی داشتم پیانو را انتخاب کردم. • در خانواده ای بزرگ شده ای که پدر و مادرت ...
تجربیات قبول شدگان آزمون وزارت نیرو سال 94
سرویس آموزش و آزمون برق نیوز: خودتو معرفی کن. پدر و مادر و اعضای خانواده. مشغول به چه کاری هستی؟ رکعت اول نماز جماعت رو بخون. رکعت سوم نماز رو بخون. اسم چندتا از مراجع تقلید رو بگو. مراسم مذهبی شرکت می کنی؟ چه مراسمی؟ با دوستات میری؟ حجابت چیه؟ چه مدل چادری سرت می کنی؟ به نظرت حجاب خانم باید چطور باشه؟ نماز جمعه و جماعت میری؟ ...
محل عقد حضرت زهرا(س) کجا بود/ 10 درس پیوند ازدواج علوی و فاطمی
خواندن راهیل بر منبر عرش و رازهای بسیار دیگر و سپس با خنده ای ملیح فرمود: خوب علی جان چیزی هم با خود برای تشکیل زندگی داری؟ علی(ع) گفت: پدر و مادرم به فدایت، هیچ چیز من بر شما پوشیده نیست، مرا شمشیری است و زره و شتری و غیر از اینها از مال دنیا هیچ ندارم، رسول خدا فرمود: شمشیر عصای دست توست، تو به داشتن آن ناگزیری که در راه خدا جهاد می کنی، شتر هم ابزار کار توست که با آن نخلستان های خود و ...
توصیه برترین های کنکور 96 در سقز به پشت کنکوری ها/ما بسیار قوی تر از مشکلاتمان هستیم
داشتم از خوشحالی گریه می کردم که رتبه خودم را دیدم که باورکردنش سخت بود. - به نظر شما امکانات و تسهیلات موردنظر برای ارتقا و توسعه ی علمی در کشور وجود دارد؟ * خب واقعیتش بعد از رفتن به دانشگاه متوجه شدم که ما خیلی با اون چیزی که باید باشیم فاصله داریم. کارهای خوبی شروع شده اما باید به استعدادها مخصوصا تو جاهایی مثل شریف و تهران(دانشکده فنی)،بها بدهند. + به نظرم امکانات کافی ...
وزیر ارتباطات قصد برچیدن اینترنت حجمی را دارد
وردارند و نامحدود و با سرعت بالا بذارن برای بازار تولید محتوا خیلی خوب میشه! الان بسیار از نرم افزارها و مشتقاتشون از اینترنت خریداری و دانلود میشه، چیزی نیست که فیزیکی ارائه بشه. خب وقتی برای هر گیگ دانلود باید پول بدیم مشخصه که هزینه تموم شده برای من تولید کننده با مشابه خارجی یکی نیست. قیمت نهایی هم یکی نیست و رقابت در فضای مجازی سخت میشه. البته اگه اقای احمدی نژاد در مسند قدرت می بود می شد یه امیدی برای اینترنت نامحدود داشت ولی تا وقتی که تاریخ مصرف دولت نگذره ، از این امید ها به دلتون راه ندین . همون که گفتم، برو عقده های سیاسیتو جای دیگه به نمایش بذار. ...
گشت چند ساعته در پاتوق های فروش مواد
اینجا شیشه و دوا را باهم مصرف می کنن، نشئگی اش بیشتر میشه. از هر کدوم نیم گرم می زنم. آدم داریم روزی دو ، سه گرم هم مصرف می کنه. او هم مثل اهالی دیگر این پاتوق ادعا می کند که مصرف شیشه اصلاً کاهش نیافته و فقط کیفیت آن پایین آمده است. بعد از اینکه پیش سازهای شیشه جمع شد کیفیت شیشه خیلی پایین اومد. اینجا همه شیشه می کشند. الان زیاد اینجا نیستند همه رفتند ضایعات جمع کنند. رضا روزی 20 – 30 هزار ...
مرد پولادین انقلاب خار چشم منافقین
حرف هایی زدند و بعد آقای لاجوردی به یکی از پاسدارها گفت آنها را ببرد. بعد رفتیم دفترش و آقای طهوری هم آمد و ناهار را هم با هم خوردیم و تا عصر بودم و برگشتم به کمیته. گفتم: اسدالله! من از این چیزها اطلاعی ندارم. اینها تخم و ترکه های ما نیستند. ما این قدر آدم های نپخته که این جوری به کسی اتهام بزند، نداریم. اگر حقیقت را بگوید، چه بهتر و این شهامت است، ولی اینکه ندیده و نشناخته حرف بزند و ...
قاتل آتنا درباره پرونده زنا و قتل چه می گوید؟ | ماجرای عصمت و فرانک از زبان اسماعیل رنگرز
..... نه! اصلاً _ خب! معمولاً به آدمی که سابقه زنا داره؛ سابقه ضرب و جرح داره؛ سابقه آدم ربایی و قتل داره می گن شرور. (سکوت) _ توضیح می دی که پرونده زنا مربوط به چی بوده؟ وقتی من از زن اولم جدا شده بودم یک زنی بود به اسم فرانک؛ یک ماه با من دوست بود؛ یک بار رفته بود سفر و به من گفت که بعد از سفر میاد اردبیل منم از پارس آباد برم اردبیل تا یک روز با هم بگردیم؛ گفتم باشه ...
کودکان زخم خورده ای که در نبود قوانین، تبدیل به زنان و مردان جامعه ستیز می شوند
، به همین خاطر من فقط سه کلاس درس خواندم و مهدی هم که اصلا درس نخواند. آن ها فقط به خورد و خوراکشان اهمیت می دادند. یک سال بعد از رفتنم به خانه دایی، آن اتفاق افتاد. خیلی آسیب دیدم. آن قدر بچه بودم که نمی دانستم دقیقا چه اتفاقی افتاده است. بسیار درد داشتم اما حتی نمی توانستم دردم را به کسی نشان بدهم. وقتی به دوستانم موضوع را گفتم، گفتند این موضوع را به کسی نگو چون اگر به بزرگترها بگویی می کشنت ...
لباسشویی دستی ویژه جانبازان!
لای جمعیت. دوتا اسکناس صد تومنی توی مشتم عرق کرده بود.چه ذوقی داشتم!با خودم گفتم الان یه وانت می گیرم و لباسشویی رو می برم خونه و حاج خانم رو غافلگیر می کنم. اصلا اینا از کجا فهمیدن که ما یه لباسشویی سطلی دارم که اونم هر روز خرابه؟! دیدم نفرات جلویی می خندند و می روند؛ با خودم گفتم حتما اینا وضعشون توپه و از این مدل لباسشویی ها خوششون نمیاد. هر مدلی که باشه می خرمش. ...
طنز؛ داداش بازارش بدجور خوابیده!
زمینه فعالیت های اقتصادی از همه جالب تر است! مثلا شما تصمیم گرفته اید بعد از مدت ها درس خواندن در رشته عمران وارد بازار ساخت و ساز بشوید. در این راه بعد از کلی اصرار پدر گرامی را هم راضی کرده اید تا با شما شریک بشود و منزل قدیمی سازش را نه همینجور الکی بلکه کاملا قانونمند و با قرارداد در اختیار شما قرار بدهد و شما آن را در مدت زمانی معمولی بکوبید و بسازید و سودش را تقسیم کنید. حال پدر ...
استاد انصاریان: وقتی جهل میدان دار باشد، خدمت به مردم تعطیل می شود
! حالا به قول ما تهرانی ها، به خاطر گل جمال شما دخترم را بی هزینه و بی خرج به آن جوان می دهم، هر جوری که شما بخواهید. حضرت فرمودند: پس باش تا من در آن قبیله بروم. در آن قبیله تشریف آوردند و پدر پسر را خواستند، با او هم حرف زدند و او هم حاضر شد، پسر زنده شد و بعد گفت: یابن رسول الله! اگر شما بروی، ممکن است یک دفعه یا پدر من پشیمان شود یا پدر دختر، حضرت کار هم داشت و مسافر بود، فرمودند: چه کار کنم ...
توجه به حقوق زنان با تدوین منشور حقوق شهروندی برای آنان
شناسایی شد و خانواده این شهید با پیکر شهیدشان در معراج شهدای تهران دیدار کردند. روزنامه کیهان در مطلبی با عنوان خوش آمدی بابا جان ، نوشت: تنها فرزند شهید جمشید آقاجانی 15 ماهه بود که پدرش پیشانی اش را بوسید و رفت جبهه و این آخرین باری بود که بوسه گرم پدر را بر صورت خود احساس می کرد. بعد از آن تمام روزهایش به رنگ بی خبری و انتظار بود چون نه خبر شهادتی برایش آمد و نه خبر سلامتی. دیگر هیچ اثری ...
در جست وجوی آرامش از دست رفته
خودمون رو رفتم و متروهاشونو دیدم، اصلا اینجوری نیستن، این وضعیت واقعا تحقیرآمیزه. و بعد انگار بخواهد شرط انصاف را به جا بیاورد: خوبه که این اتوبوسای BRT و مترو تو تهران اومده، اما کیفیتشون پایینه، مترو میسازن هی خط ها رو اضافه میکنن، خوبه اما بالاخره باید شرایطی باشه که مردم اینقدر اذیت نشن خودش ماشین شخصی ندارد اما به تمام خودرو های تک سرنشین حق میدهد که زیر بار فرهنگ سازی استفاده از وسایل حمل و نقل ...