سایر منابع:
سایر خبرها
عرفانِ عَرَفه در شعر آئینی/ اینجا عرفات است و یا روحِ من آنجاست؟
چه دلگیر می شود دارد دگر یواش یواش از نشانه ها آن بنده جوان تو پیر می شود وقتی ز دست شب و روز است قدر من قدر مُسلَّمم آینه تسلیم می شود باید سراغ قافله عرشیان گرفت ور نه هوای شهر، نفس گیر می شود پیش شهید عشق چه سان سر کنم بلند وقتی نگاه فاطمه تکثیر می شود اینجا هنوز وقتی برای انابه هست با یک اشاره بر لبم اکسیر می ...
سیّد کودتاچی که بود؟/ از کشف رضا شصت تیر تا آبادسازی سعادت آباد
: - آقا راسته که میگن شما انگلیسی هستید؟ -بله این طور می گویند. او در توضیح بیشتر خود در باب این سوال می گوید: "تاریخ سیصد ساله ی اخیر نشان داده و ثابت کرده که انسان در دوستی با انگلستان ضرر می کند. اما دشمنی با انگلستان موجب محو آدمی می شود. من به عنوان یک آدم عاقل در تمام مدت زندگیم، ضرر این دوستی را کشیده ام، اما حاضر نشده ام محو شوم." و سپس توضیح تکمیلی ارایه داد: ""می ...
پیشوای پیشرو
مخالفان و دشمنان امام و موافقانش موفق می شوند جسم او را تا همین امروز از مردم دور نگه دارند. حسن حبیبی از نزدیکان امام در مورد آخرین شب حضور او در لبنان در خاطره ای می نویسد: شب آخری که امام موسی صدر می خواستند به لبنان بروند و از آنجا عازم لیبی شوند، با هم بودیم. تا اواخر شب نشستیم و در خدمت ایشان بودیم. وقت به صحبت های متفرقه گذشت، شما بهتر می دانید که امام موسی صدر کم خواب بودند. گفتگو که تمام شد ...
پایان پرونده دختر 29ساله یک پزشک که برای تهیه مواد به رابطه نامشروع هم تن داد
بودیم که دیدم مردی بالای سر دختر جوان ایستاده و در حال سرقت جواهرات او است.وقتی سراغ دختر جوان رفتیم دیدیم او نیمه جان در کنار اتوبان بر زمین افتاده است. با دوستم علی، این دختر را به داخل خودرویمان انتقال دادیم. من رفتم آب معدنی و آب لیمو خریدم و دختر جوان را به باغی که پاتوقمان بود بردیم.من یک ساعتی بیرون از باغ بودم که وقتی برگشتم دیدم المیرا فوت کرده است. سعی کردم با تنفس مصنوعی او را نجات دهیم ...
رضا یزدانی: مصرانه پافشاری می کنم که بهترین انتخاب برای اجرای کارهای فرهاد هستم
کارهای او را حرکتی اشتباه می دانم. اگر بخواهیم بدون تحقیق و بررسی و همچنین دانش لازم سراغ آثار فرهاد برویم، هم به خودمان صدمه می زنیم و هم چهره فرهاد را خدشه دار می کنیم. چه شد که تصمیم گرفتید قطعاتی از فرهاد را اجرا کنید؟ من در این سال ها سراغ دو قطعه از مرحوم فرهاد رفته ام و این دو اثر با صدای من منتشر شده است. همان طور که پیش از این گفتم من کارهای فرهاد را بازخوانی نکرده ام ...
فال روز (09 شهریور- 31 آگوست)
زمان دارید و تعهد زیادی نسب به انجام وظایف خود احساس می کنید. خوشبختانه با ایجاد چند تغییر کوچک می توانید اثرات مثبت بسیاری روی روند پیشرفت خود ایجاد کنید و در مسیر درست قرار بگیرید. اگر اولویت هایتان را مشخص کرده و بر اساس آنها پیش بروید قطعا نتایج بسیار خوبی به دست خواهید آورد. شما طی چند هفته ی گذشته خیلی روی اعتماد به نفس خود کار کرده اید و امروز موقعیتی برای نشان دادن جسارت و استقلال فکریتان می ...
فاجعه منا همان سیلی بود که مرجان خواب دید
تلفنم مدام زنگ می خورد. خیلی ها سراغ مرجان را می گرفتند، خبر حادثه را شنیده بودند. من اما من باز هم خیلی نگران نشدم. گفتم مرجان زن قوی و توانمندی است. انشالله که هیچ اتفاقی برایش نیفتاده. به خاطر اینکه می دانستم تراکم جمعیت خیلی خیلی زیاد بوده ، فکر می کردم شاید گم شده باشد و بعد از چند ساعت خودش تلفن بزند و خبر سلامتی اش را بدهد. البته تا آن موقع من هیچ خبری از شدت این فاجعه نشنیده بودم. عصر که شد ...
تروریست های خارجی چگونه به سوریه منتقل می شوند/ زنی که برای جوانان داعشی سنگ تمام می گذارد
این لبخند تمسخر آمیز را می دانستم .. گفتم: بله. در آن مقطع زمانی روزی نبود که چندین جوان تونسی وارد فرودگاه استانبول نشوند و بالطبع مقصد همه آنها شام بود. دولت ترکیه تمام گذرگاه های مرزیش با سوریه در غازی عنتاب و اروفا و انتاکیه و دیگر گذرگاه ها و شهرهای مرزیش را برای عموم مهاجران، به ویژه تونسی ها باز کرده بود. آن مامور ترک مرا به دایره امنیت فرودگاه جهت بررسی بیشتر مدارکم ...
آقای بازیگر:درمتن های بیضایی،حتی نقش رهگذر راهم می پذیرم
های رو به رو ادامه داد: نوبت اجرای من همچنان سر جایش بود اما متنم فیکس نشده بود تا این که چند طرح از فیلمنامه آینه های رو به رو ی بهرام بیضایی را در فیسبوک ایرج رامین فر دیدم. با توجه به این که پیش تر اجازه روی صحنه بردن این متن در قالب فیلمنامه خوانی را برای چند شب از بهرام بیضایی گرفته بودم، به رامین فر زنگ زدم و پرسیدم طرح های دیگری هم دارد یا نه؟ رحمانیان افزود: در گفت و گو با رامین ...
شب کاری پرسود در خیابان های پایتخت
.... شبی نزدیک به یک میلیون فروش داریم اما سود خالص به طور میانگین 200 هزار تومان است. خسارت مالی که شب های درگیری به شما وارد شده، چقدر است؟ از تمام این دفعات بالای 10 میلیون تومان خسارت دیده ام. این ها مشکلات کار و آزار دهنده است اما چاره چیست؟ با توجه به این مشکلات، خانواده با نوع کار شما مشکل ندارند؟ دغدغه هایی که مرا آزار می دهد، آن ها را هم ناراحت ...
مخوف ترین سریالی های ایران
.... محمدعلی به مدت 20 سال در هندوستان زندگی کرد، اما هیچ گاه ازدواج نکرد. او سال 1312 خورشیدی در 25 سالگی به شیراز بازگشت و خانه ای در محل آب از فردی به نام قمبر سیاه اجاره کرد. محمدعلی با درج آگهی در روزنامه ادعا کرد یک دکتر گیاهی است و همچنین می تواند با داروهای گیاهی مشکل نازایی را درمان کند. با مراجعه زنان و مردان نزد او برای برطرف کردن مشکلاتشان، محمدعلی دو مرد و هشت زن را با ریختن ...
روایتی از عاشقانه های جوانان در چهارراه ولی عصر (عج)
اشتباه انداخت و با هم زمزمه کردند که شیطان می گوید برویم مانتویی شویم تا به ما هم گل بدهند و خندیدند و رفتند، گلی که دختر جوان دست پسری که محکم دستش را گرفته بود رها کرد و پس زد و دستش را دراز کرد تا آن گل را بگیرد و ببوید و چشمش را به تصویر شهیدان دوخت. رفتم جلوتر سر تقاطع مظفر گوشه ای ایستادم تا این منظره جالب را تماشا کنم، جوانانی که با شور وشعور خود بدون کلامی سخن گفتن مردم را به یاد ...
ببخشید گلم!
محکم کوبیدم به هم و به قهر نشستم آنجا. تا چند ساعت بعد خبری نبود و کم کم احساس کردم کار درستی نکرده ام. برای همین نادم و پشیمان بیرون آمدم و از دور همسرم را دیدم که غمگین در حال شستن ظرف هاست. طرفش رفتم و به رسم نوعی منت کشی گفتم: شرمنده؛ اعصابم خرد بود. به کارش ادامه می داد و نگاهم نمی کرد. برای همین جلوتر رفتم و اضافه کردم: عزیزم، ببخشید گلم! حواسم نبود. ...
دل هاجرزده
گل بردند شب قبل ازحرم خبر دادند خبر ازخنجرو خطر دادند به خدامابه چشم خود دیدیم عاشقانت دوباره سر دادند دم به دم هی شهید اوردند مادران، گوشه جگر دادند منتظرها شبیه عاشورا هی برادر،پسر،پدر دادند منتظرها به عشق روز ظهور درغیاب تو بال وپر دادند نوجوانانمان به یکباره آسمانی شدند و سردادند گریه هارا کرامتی مولا ندبه ...
روایت خاموشی فرهاد در سال های پس از انقلاب
... و این چنین است که ما امشب با هم آلبالو پلو خوردیم. – بله. دوستی ادامه پیدا کرد؛ سال ها، تا الان. ما نسلی بودیم که با فرهاد خیلی عجین شدیم. به خصوص که اوج این رابطه با دوره دانشجویی من هم زمان شد. در مورد رابطه این نسل با فرهاد زیاد گفته شده است اما آنچه را که فکر می کنم نظر شما را جلب کرد و من هم روی آن خیلی تکیه دارم اشاره من در آن مقاله نشریه چلچراغ به فرهاد ...
بی تو شمرده ایم هزاران سپیده را(چشم به راه سپیده)
که طاووس هستی و یوسف - به پیش جلوه تو سر به زیر خواهد ماند مگر همیشه و هر جا غروب عاشوراست؟ که با ظهور تو ظهر غدیر خواهد شد علی پورزمان آفتاب گمشده بی تو شمرده ایم هزاران سپیده را این لحظه های مبهم در هم تنیده را هر شب برای عشق به چالش کشیده ایم این چشم های مضطرب خواب دیده را امسال در دو سوی خیابان نشان زدیم این سروهای از غم عشقت ...
آتش به اختیارهایی که ابراهیم هادی انتخاب کرد/ در مدارس تربیت را رها کرده ایم و تنها به آموزش پرداختیم
هنوز زنده است، نمی گوید شب ها پیش ما می خوابید ما که برای نماز شب بیدار می شدیم او هم بیدار می شد و نماز شب می خواند. برخی کتاب را نخوانده انتقاد می کردند گاهی نیز خاطره ای نقل شده که بعدا متوجه شدیم درست نیست و در چاپ های بعدی آن را ویرایش کرده و حذف کردیم. یکی از راویان راهیان نور از کتاب انتقاد زیاد می کرد، من به صورت ناشناس پیش او رفتم و گفتم نظرت درباره کتاب ابراهیم هادی ...
عروس جوان از شب عروسی دل تنگ بود!
...، تا روزی که ازدواج نکرده بود، به دیدنم می آمد اما عروس شد و برای همیشه از مشهد رفت. تازه به کلاس دوم ابتدایی رفته بودم که پدرم زن دیگری گرفت. نامادری ام، با کوچک ترین بهانه ای، مرا دختر بدریخت صدا می زد. همیشه دوست داشتم جلو بروم و او را ببوسم اما می ترسیدم. یک بار آرام صورتش را در خواب بوسیدم. از خواب پرید و سیلی محکمی به صورتم زد. می گفت: دیوانه ای که نمی گذاری ...
ناپدید شدن پدر، پسر معتاد را به دردسر انداخت
توجه به گفته های او، ماموران به تحقیقات ادامه دادند و معلوم شد مرد گمشده به قتل نرسیده بلکه زنده است و به خانه اجاره ای پسرش در رفت و آمد است و علاوه بر آن ضایعات و پلاستیک جمع می کند و می فروشد. دیروز متهم جوان برای ادامه تحقیقات به شعبه نهم بازپرسی دادسرای جنایی تهران منتقل شد. او در جریان تحقیقات قضایی گفت: من و پدرم به دلیل اعتیادمان به شیشه از سوی خانواده طرد شده ایم و به خانه نمی ...
سبک تغذیه ایرانیان نا سالم است
را هم دارد، یعنی سرعت، قیمت پایین، ریلکس تر و راحت تر هستید در محیط های فست فودی، خیلی دیسیپلین نمی خواهد، خیلی شرایط شیک و پیک نمی خواهد. همه ی آنهایی که می آیند تقریباً در یک سطح هستند. نسل جوان تر را بیشتر در فست فودها می بینید که پول را کمتر می خواهند خرج کنند. خب شما این را آنجا که می بینید فست فود دارد بر اساس غذاهای خودشان باز می شود . یعنی بیس یک غذای غربی، مثلاً گوشت است، همبرگر و این ...
همه چیز درباره انفجار مشکوک دفتر نخست وزیری در 8 شهریور 60
که آن خائن از خدا بی خبر (کشمیری) در حال ورود به جلسه است... قبل از همه مرحوم شهید وحید دستجردی گزارش وقایع هفته شهربانی را عنوان کرد...مرحوم کلاهدوز هم در آن جلسه از طرف سپاه پاسداران حضور داشت... در همین لحظات که بحث و گفت وگو در جلسه ادامه داشت من ناگهان احساس کردم همین طور که روی صندلی نشسته بودم بی اراده سرپا ایستاده و تمام صورتم و مخصوصاً پیشانی ام بشدت می سوزد... مسئله ای که برای من ...
جهیزیه سنگینی که عروس را بر تخت و والدین را بر فرش می نشاند
چند که از شنیدن واژه جهیزیه روحم از بدنم خارج می شود، اما باید حقیقتی را با شما در میان بگذارم، وقتی که شب به اصطلاح ما ترک ها "جاهاز باختی" دختر بزرگم بود، اکثر وسایل مورد نیاز و ضروری او را خریده بودیم و فقط فرش و یخچال اش ناقص بود که با تهدید و التماس به ما گفته بود که اگر فرش و یخچال اش را نخریم در روز "جاهاز باختی" حاضر نمی شود و ما تنها توان خرید فرش را داشتیم که خریدیم و از او خواستیم مدتی به ...
درگذشتِ انسانی فرهیخته، بزرگ و شریف: پرویز شفا
التحصیلان و بعد، مُدرسانِ همان دانشکده - و دختر نوزادشان نیلوفر، به نیویورک رفت. همیشه با هم مکاتبه داشتیم. تلفنی هم صحبت می کردیم، مفصّل... تمامِ کتاب ها و نشریاتِ سینماییِ باارزش و کمیابی را که داشت، نزدِ من به امانت گذاشت که سال ها در زیرزمینِ خانه پدری ماند، تا هنگامی که سال ها بعد، در تنهاسفرش به ایران، همه آن ها را به کتابخانه دانشکده سینماتئاتر اهدا کرد. سالِ 1374 بود که سفری رفتم ...
عدالت خواهی از همیشه تا هنوز
دچار سختی و مشکل می شود. پزشکان به مادر توصیه می کنند برای حفظ جان خود باید از فرزندی که در شکم دارد چشم پوشی کند. مادر از این بابت خیلی غصه دار بوده و راضی به این کار نبوده تا اینکه یک روز که در حالت نشسته به دیوار منزل تکیه داده بوده، بین حالت خواب و بیداری در رؤیایی صادقه حضرت فاطمه(س) را می بیند که به بالین او آمده اند. حضرت یک استکان شیر و پارچه ای سبز رنگ به او هدیه می کنند و به او می گویند که ...
زحمتکش: خانواده ها واقعاً نمی دانند کاربرد نمایش خلاق چیست/ امینی: ما به جای هیاهو، کار خودمان را می کنیم
در مدارس که هنر رشد کند، ما می گوییم نه، آموزش وپرورش از تئاتر برای اهداف آموزشی خودتان استفاده کنید، یعنی برای ریاضی از تئاتر سود ببرید. زحمتکش : شما از هر درس هر کتابی تا ششم دبستان می توانید انتخاب کنید و با آن درس بسازید. من مثلاً تعلیمات اجتماعی کلاس سوم را کار کردم، مفاهیمی که در چند فصل آمده بود، مبارک و بچه پرنده. من به پسرم مانی گفتم دوست داری کدام یک از کتاب های مدرسه تان را ...
می خواستم همسر یک جانباز شوم!
قرار باشد من مهریه را ببخشم کار شما بی ارزش می شوید. بعد از آن مهریه من شد یک جلد قرآن، یک جلد نهج البلاغه و یک جلد صحیفه سجادیه. اما آقای شاکری در دفترخانه یک سفر حج را برای من در نظر گرفتند که سال 64 هم مکه رفتم. در آن زمان دوستانی که ما را می شناختند موضوع ازدواج مان را که می شنود پیگیری می کند که برای عقد به خدمت حضرت آقا برسیم و این اتفاق افتاد. 19 بهمن سال 60 برای عقد به خدمت امام خمینی (ره ...
فقه کلان، فقه پاسخگوی مسائل نظام است/ تلاش دشمن برای مرجع تراشی
به گزارش شبکه اجتهاد ، آیت الله شیخ محسن اراکی، دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی و استاد خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم در برنامه شب گذشته جهان آرا به موضوع حوزه انقلابی پرداخت. متن کامل سخنان این استاد حوزه علمیه در ادامه آمده است؛ نسبت انقلاب اسلامی و حوزه علمیه حوزۀ علمیه، نهادی است که با انقلاب اسلامی ایران ربط وسیعی پیدا می کند و چه بسا انقلاب اسلامی را باید فرزند ...
از هگمتانه تا شادیاخ
سمت آرامگاه خیام و عطار با کمی پول اضافه راننده قبول کرد من رو برسونه به اون منطقه و بعد راهی شهر شدن. ابتدا به دیدار خیام این دانشمند و شاعر عاشق رفتم و ساعتی اونجا بودم و بعدش سراغ عطار رفتم. ورودی آرامگاه خیام و عطار هر کدوم 2500 تومان هست، ولی یه نکته جالب اینکه برای آرامگاه خیام ازم ورودی نگرفتن. مسول اونجا گفت تنها هستی پول نمیخواد برو داخل. رفتم داخل باغ. داربست زدن بودن و افلاک ...
گشت و گذاری در سه شنبه بازار گلزار /از شیرمرغ تا جان آدمیزاد در بساط رزق حلال مهاجرین
میشه که خدا این حجم توکل، امید و مهربونی رو بهش نظر نکنه؟ آفتاب که تو چشام می زنه یادم میاد از کلی کار که امروز باید انجام شه، انگار خستگی روز قبل سفر هنوز توی تنم مونده که یکم دیر پاشدم، سریع لباس می پوشم و می زنم بیرون، شنیدم یه سه شنبه بازار تو پاکدشت هست که اغلبشون تو این منطقه مهاجرنشین برای کسب روزی حلال اجناسشون رو به فروش میذارن. یه راسته خیابون خاکی تو یه روز آفتابی ...
جنجال بر سر آثار حنانه
حنانه به او آهنگسازی یاد بدهد، نه تنها او، که پدرم هیچ شاگردی در آهنگسازی نداشتند. مهر سال 68 که پدرم فوت شدند، من تقریبا 17 ساله بودم. پدرم در بیمارستان بستری بودند اما من را راه نمی دادند که به ملاقاتشان بروم و با بهانه های واهی مانع می شدند پدرم را ببینم. خلاصه با پسر عمه ام از پله های اضطراری رفتیم و در آنجا پدرم با اشاره به من فهماند که خبرهایی است. آقای محمدرضا درویشی که خودشان ...