سایر منابع:
سایر خبرها
پایان پوشک در سه روز!
، مطمئن بودم که اشتباه کرده ام و زود اقدام کرده ام. تعداد شورت های شسته شده روی بند 12 تا بود و آن قدر خانه را آب کشیده بودیم که دیگر هیچ حوله و دستمال خشکی نداشتیم. من دچار کمردرد شده بودم و همسرم تمام روز داشت حوله می شست. روز دوم همه چیز خیلی بهتر بود. تعداد آب کشی ها به 3 بار رسید. دخترم سعی کرده بود خودش را به لگن برساند، اما در اغلب اوقات موفق نمی شد. با این حال انگار تازه دخترم فهمیده بود که ...
آیت الله خامنه ای: خودم را برای اعدام هم آماده کرده بودم
، یاران امام ماموریت یافتند که منابر را سیاسی کنند و علیه سیاست های دولت وابسته و جنایات مدرسه فیضیه [6] اطلاع رسانی کنند. آیت الله خامنه ای عازم بیرجند، پایگاه خاندانیِ اسدالله علم شد. مسئولان امنیتی بیرجند در شب تاسوعا، آیت الله خامنه ای را بازداشت و پس از یک شب بازداشت، به شرط ترک منبر آزاد کردند. سه روز بعد، واقعه پانزدهم خرداد در شهر قم به وقوع پیوست که ایشان به دلیل فعالیت های اعتراضی پس از این ...
دختر زیبای عروسکی لندن که باربی انگلستان لقب گرفت + عکس ها
....خیلی از مردم به صورت آنلاین او را تحسین می کنند, اما عده ای از آنها مشکوکند و از روی میل جنسی که به کودکان دارند برای وی کامنت می گذارند. هرچند مارگارت اصرار دارد تاکنون در مسدود کردن بازدید کنندگان ناخواسته موفق بوده است. وی می گوید: ” نخستین بار که ونوس تصمیم گرفت کانال یوتیوب خودرا راه اندازی کند, من موافقت نکردم؛ چراکه نگران آدم هایی بودم که ممکن بود جذب دخترم شوند.”من تا چند ماه ...
مشق شب کودکان، تاثیرات مثبت و منفی
غیر از مدرسه انجام شود. در حال حاضر عقیده عمومی در مورد مشق شب بین حمایت از آن و مخالفت با آن جریان دارد. بیشتر والدین وقتی کودکشان مشق شب را بی دقت انجام می دهد یا نمره های بد می گیرد، احساس مسوولیت و گناه می کنند. در چنین مواقعی، پدر و مادرها گمان می کنند کوتاهی کرده اند، وقت کمی گذاشته اند و به اندازه کافی جدی نبوده اند و با درک و فهم با کودکشان رفتار نکرده اند؛ بنابراین نه تنها در ...
زیباترین دختر مانکن افغانی مشهور به جنیفر لوپز افغانستان + عکس ها
قدر شوکه نشده بودم چون روی خودم اعتماد داشتم اما هنوز هم شما نمیتوانید تصور کنید که همان حالت بر شما اتفاق بیفتد بهمین خاطر وقتی آن ها اعلام کرد که من برنده شده ام با خودم فکر کردم شاید اشتباه شنیده ام. دعا میکردم اشتباه نکرده باشند اما لحظه ای طول کشید تا متوجه شوم. او همچنین گفت که او خوشحال است که “تاریخ ساز شده است” و این که او مشتاقانه منتظر است تا به نمایندگی از انگلستان در ...
از تورنتو تا جکیگور راهی نیست وقتی عشق در میان باشد
.... زندگی دو طرفه است، اگر زن این کار را انجام می دهد، مرد نیز متقابلا باید همان کار را انجام دهد. برگردیم به بحث اصلی، در بوشهر چه مشکلاتی وجود داشت؟ 14 ماه آنجا بودیم، اما شاهد صحنه های دردناکی بودم. خیلی دلم می سوخت و گریه می کردیم. زنی را دیدم که شش ماه لب به گوشت نزده بود. سعی می کردیم مخفیانه به مردم، یتیمان یا زن های بی سرپرست کمک کرده و برایشان لباس تهیه کنیم. یا پول ...
گروگان گرفتن خواهر شوهر برای ادب کردن شوهر
نداشتم و در زندگی آنها دخالتی نمی کردم. او در خصوص آزادی اش گفت: وقتی خانواده ام از من بی خبر شدند برادرم سراغ مبینا رفته بود. او وقتی فهمید مبینا در خانه نیست مشکوک شد و همان روز همراه پدرم به قزوین آمد. با رسیدن آنها من نجات پیدا کردم. آن زمان - علی - برادرزاده ام چهار ماهه بود که مبینا او را رها کرد و رفت. به همین دلیل مسئولیت نگهداری بچه گردن من افتاد. در این مدت که علی یک سال و ...
خبرنگار فرانسوی از دیدن جمعیت شوکه شده بود
کاری نداشت. آن روز صبح به نظرم 7 و نیم از خانه زدم بیرون. فکر می کردیم اوضاع تحت کنترل است و می توانیم جلوی جمعیت را بگیریم اما هر چه به میدان انقلاب نزدیک تر می شدم می دیدیم که عظمت جمعیت بیشتر و بیشتر می شود. از میدان انقلاب تا میدان آزادی روی خط سفید وسط خیابان گل گذاشته بودند. خیابان را هم شسته بودند. مردم توی پیاده روها و کنارها ایستاده بودند. من دو، سه بار تا آزادی رفتم و برگشتم. نمی دانم چطور ...
فقط ابلهان متحول نمی شوند
شمران آن زمان، تجریش، بود و پشت خانه شان سینمایی بود که از پنجره خانه می شد فیلم ها را دید. یک روز که به اتفاق خواهرم به خانه تانیا رفته بودیم مشغول تماشای فیلمی شدیم که در حال پخش شدن روی پرده سینما بود و عطر تانیا هم فضا را پر کرده بود و به مشام می رسید. این رایحه انگار در ذهن من حک شده باشد، هر بار بعدها به مشامم می رسید، همان صحنه آن روز پیش چشمم شکل می گرفت: من که در آن اتاق پهلوی تانیا ایستاده و ...
سال هاست یک قاب عکس بابای من است
نمی تواند جای او را برایم پر کند. یک بار من از روی کنجکاوی در حالی که سن و سال زیادی نداشتم از مادرم پرسیدم: بابا یعنی چی؟ مادرم بسیار ناراحت شد. این را می توانستم به خوبی از چهره اش بفهمم. مادر گفت: نمی دانم باید چه جوابی به این سؤالت بدهم. یک بار هم در مدرسه یکی از دوستان این سؤال را از من پرسید و گفت: شما چه حسی به پدرت داری؟ گفتم: شما چه حسی به لمس کردن کره ماه داری، من هم همان حس مبهم را نسبت ...
پدر سنگ دلی که با مشت به سر بچه سه ماه اش او را کشت+عکس
مدام با هم درگیر باشیم. آن روز صبح به خاطر درگیری های که تا نیمه شب با همسرم داشتم به سر کار نرفتم..همسرم صبح و در حالی که من خواب بودم از خانه بیرون رفت اما دقایقی بعد امیرعلی بیدار شد و شروع به گریه کرد. هر چه سعی کردم او را آرام کنم نشد. من که به خاطر درگیری های اخیر با همسرم عصبانی بودم چند سیلی به صورت پسرم زدم و با مشت به سر او کوبیدم تا ساکت شود. وی در حالی که سرش را ...
امام را با عینک آقا دیدم
. همان گونه که اشارت رفت، در آن روز بسیاری از علما، نخبگان و مردم شهرستان ها نیز برای استقبال از امام خمینی رهسپار تهران شدند که آیت الله حاج سیدعلی اصغر دستغیب نیز در زمره آنهاست. مقالی که پیش رو دارید، درصدد بازخوانی خاطرات وی از رویداد ورود رهبر کبیر انقلاب به ایران و نیز سلسله رویدادهای بعدی و منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی است. امید آنکه علاقه مندان را مقبول افتد. شیراز در آستانه ...
همسرم وقتی فهمید همسایه امان زن بیوه تنهاست هر شب به خانه اش میرفت
همسایگان می شد. در همین حال همسرم منزل دیگری را برای آن زن اجاره کرد و از حدود دو سال قبل نزد او رفت و مرا رها کرد. ولی در این مدت هزینه های زندگی من و دخترم را تامین می کرد. تا این که از یک سال قبل دیگر نه تنها هیچ پولی برای هزینه های زندگی ما نداد بلکه از شش ماه قبل دخترم را نیز از من گرفت و نزد خودش برد. در این مدت من از طریق شبکه های اجتماعی با دخترم در ارتباط بودم. اما از مدتی قبل زمانی ...
جوان 27 ساله ای که جلوی چشم همسایه ها زنش را تیکه تیکه کرد+عکس
.... پزشک معالج به همسرم گفته بود که باید مرا در بیمارستان روان پزشکی ابن سینای مشهد بستری کند. این در حالی بود که مدت اجاره واحد آپارتمانی در طبقه اول تمام شده و قرار بود ما به طبقه همکف نقل مکان کنیم. در حال جمع آوری اسباب واثاثیه منزل بودیم و همسرم تصمیم داشت صبح روز بعد مرا به مرکز روان پزشکی معرفی کند. در همین حال من احساس می کردم افرادی در تعقیب من هستند و می خواهند مرا به ...
گذران روزگار زیر پونز بی توجهی
آنها همه چیز دارند و ما نداریم !! خواستگاران دختران جوان و دم بخت این محله به محض شنیدن محل زندگی دختران فرار را بر قرار ترجیح می دهند. به همین دلیل اکثر دختران مجبور هستند با پسران همین محله ولو معتاد و بیکار ازدواج کنند و تا آخر عمر در حسرت زندگی رویایی خود بمانند همچنین کودکان شاهد مواد کشیدن بزرگ ترها هستند و خود در معرض اعتیاد قرار دارند . شب به وقت خواب به اتفاقات روز ...
مرد متاهلی کثیفی که با وعده ازدواج دختر مدرسه ای را به مکانی خلوت برد و به او تجاوز کرد
محضر خدا پنهان کرد. من که با رویای واهی ازدواج با صابر، اعتماد کاملی به او پیدا کرده بودم و او را دلباخته خود می دانستم، برای جلوگیری از آبروریزی و سرزنش اطرافیانم، ماجرای عشق خیابانی ام را از خانواده ام پنهان کردم ولی اکنون آن چنان رسوا شده ام که ... . دختر 17 ساله به نام سارا که تنها طی چند ماه دوستی خیابانی، همه هستی اش را از دست داده بود، در حالی که میان های های گریه، بریده بریده ...
چگونه بر روی هدف یا چیزی که می خواهیم تمرکز کنیم؟
... ابد نیست نگاهی به صحبت های این فرد بیاندازیم که اشاره می کند “دیروز این زمان را برای رنگ آمیزی اختصاص دادیم و امروز زمانمان، به بازی با هواپیمای دخترم در رختخوابش گذشت. همین لحظات ساده من را متعهد کرده اند تا مادری سرزنده و در عین حال حاضر در زندگی دخترم باشم و به دخترم نشان می دهند که او اولویت اول من در زندگی می باشد. (وقتی که در حال رنگ آمیزی هستیم مدام گوشی موبایلم را چک نمی ...
مطمئنم روزی اسیدپاش رسوا می شود
، رئیس جمهور دستور کمک مالی به ما را صادر کرد اما متأسفانه به دلیل بوروکراسی اداری این کمک دیر به دست ما رسید و باعث شد با مشکلات زیادی روبه رو شویم. خوشبختانه بیمارستان به دلیل اینکه قرار بود عمل جراحی برای نخستین بار در دنیا انجام شود، تخفیف قابل توجهی داد که در غیراین صورت مشکلات ما بیشتر هم می شد. من یک کاسب بودم که پس از حادثه ای که برای دخترم رخ داد، همه سرمایه ام را صرف درمان او ...
مرگ تلخ قهرمان کشتی
تدبیر24 بنفشه سام گیس در روزنامه اعتماد نوشت: امیرعلی، کفش هایش را ساعت 12 و نیم شب فروخت 5 هزار تومان. 5 هزار تومان یعنی ربع گرم هرویین. از سطل زباله، کفشی پیدا کرده بود که کفِ هر دو لنگه سوراخ بود. همان را پوشید و دور پاهایش کیسه پلاستیکی پیچید. ساعت 1 بامداد، سیم کارتش را هم حراج کرد 6 هزار تومان. ربع گرم هرویین جواب عمل امیرعلی را نمی داد؛ قهرمان کشتی که 16 مدال داشت و بعد از 7 سال خوردن ...
متن کامل خطبه فدکیه حضرت زهرا(س)
را فروبرده بودم از خانه خارج شدم و بدون نتیجه بازگشتم. آنروز که شمشیرت را بر زمین نهادی همان روز خویشتن را خانه نشین نمودی، تو شیرمردی بودی که گرگان را می کشتی، و امروز بر روی زمین آرمیده ای، گوینده ا ی را از من دفع نکرده، و باطلی را از من دور نمی گردانی، و من از خود اختیاری ندارم، ای کاش قبل از این کار و قبل از اینکه این چنین خوار شوم مرده بودم، از اینکه اینگونه سخن می گویم خداوندا ...
کعبی: برای کسی که با او مشکل دارم گل نمی برم!
مردم نیوز : سپیدرود رشت روز جمعه و از بازی های هفته بیست و دوم لیگ هفدهم باید در خانه به مصاف استقلال خوزستان برود و بدون تردید تقابل حسین کعبی با عبدالله ویسی را می توان یکی از جذاب ترین نبردهای این هفته دانست. کاپیتان سپیدرودی ها در اولین فصل حضور استقلال خوزستان در لیگ برتر برای این تیم به میدان رفت و پس از آن نیز همه از اختلاف وی و سرمربی این تیم آگاهی پیدا کردند. کعبی در رابطه با اوضاع فعلی ...
قتل پدر در دعوای 2 دوست
او که از ماجرا بی خبر بود از پسرش طرفداری کرد. من مشروب خورده بودم و حال طبیعی نداشتم . به همین علت در یک لحظه کنترل اعصابم را از دست دادم و با چاقو به سینه پدر احسان زدم و بلافاصله از ترس فرار کردم. من قصد کشتن پدر احسان را نداشتم. چون پدرم را سال ها پیش از دست داده بودم، پدر احسان را مانند پدر خودم دوست داشتم. من هیچ خصومت و دشمنی با او نداشتم و نمی دانم چرا به چنین کاری دست زدم. سعید در حالی که ...
تردید در یک شب مانده به ساعت صفر
عمده ای شده برای ما، که وقت کمی را برای ما گذاشته، از طرفی وضعیت منطقه طوری است که ما نیاز به زمان کافی داریم تا جای پای موثر و مفیدی بگیریم و بتوانیم خودمان را، ولو در روز نگه داریم تا بتوانیم شب بعد ادامه بدهیم. این تناقضی است که ما توی حلش مانده ایم. اگر بخواهیم فردا شب عمل کنیم، واقعیتش این است که ما در حد قرارگاه کربلا می توانیم یک جای پا بگیریم اما بعید است قرارگاه قدس و نجف بتوانند وارد ...
سرماخوردگی ساده چگونه جان پسربچه مازنی را گرفت؟/ اعتراف زن خیانتکار به قتل شوهر/ 50 ضربه چاقو برای قتل ...
، او روز گذشته در شهرستان کرج شناسایی، دستگیر و به اداره دهم منتقل شد. سهیل در اعترافاتش ضمن اعتراف صریح به همراهی در انتقال مقتول، در اظهاراتی متفاوت به کارآگاهان گفت:قرار شد تا در ازای مبلغی مناسب، همراه خلیل شویم؛ خلیل ابتدا وارد آپارتمان شد و پس از مدت کوتاهی من نیز به دنبال وی وارد خانه شدم؛ زمانیکه وارد آپارتمان شدم، مقتول به حالت نیمه بیهوش روی زمین افتاده بود، اما هنوز زنده بود ...
به یاد سیروس و آیدین
امامزاده هاشم رسیدیم، سیروس به راستین پول داد و گفت: پسرم، آب که خوردی این پول را هم توی آن صندوق بینداز. سیروس اول نمی خواست پیاده شود. من هم خیلی کسل بودم و اصلا حال نداشتم. انگار غم دنیا توی دلم بود، ولی بعد همگی پیاده شدیم و دست و رویمان را شستیم، آن جا یک شیر آب بود. وقتی سوار ماشین شدیم، راستین گفت: بابا چقدر خنک شدم. قبل از این که بیهوش بشوم، دقیقا یادم نمی آید. فقط یادم هست که یک خاور از روبه رو ...
مرگ در 5 ثانیه/نبود پزشک همچنان جان سارینا ها را می گیرد
بیمارستان بانگر بودم . در بیمارستان امکانات که نبود و پرسنل هم کاری برای دخترم نکردند . پدر سارینا در ادامه می گوید : بار اول و آخر بود که دخترم را این طوری می دیدم . دخترم با یک تشنج تمام کرد . شب که شربتش را دادیم در فاصله کمی افتاد و فوت کرد . اصلا داشت بازی می کرد و در یک لحظه تشنج کرد و افتاد روی زمین و فوت کرد . در حقیقت پنج ثانیه هم طول نکشید . مادر سارینا در میان حرف های شوهرش می آید ...
لزوم رسیدن به فهم مشترک برای توانمندسازی مناطق محروم بر اساس مدل اقتصاد مقاومتی
. چون نبود پیوست دقیق و مطالعه شده فرهنگی می تواند لااقل افق های میان و بلند مدت را دچار ابهام کند. 5 - ساخت یک هتل کپری زیبا در چنان منطقه ای محروم با همه جاذبه های توریستی و ناظر به سلیقه گردشگران امروزین که بنا به اظهار میزبانان به رغم نبود جاذبه های گردشگری بالفعل، خود تبدیل به هدفی برای گردشگران شده و برای یک روز و شب گذران در منطقه از دور دست هایی چون کرمان و بندرعباس می آیند حس ...
با برادرم در راهپیمایی شرکت می کردم/ پاتوق انقلابی ها مسجد سیاهکل بود/ شب ها اعلامیه پخش می کردیم
داشتم و توانستم توسط یکی از همسایه ها به طرف منزل فرار کنم. درسیاهکل: خاطره ای دیگر از آن روزهای پرهیاهو برایمان تعریف کنید. در سال 57 تلویزیون در بین مردم سیاهکل کم بود و بسیاری از مردم برای دیدن برنامه تلویزیونی شب ها به خانه همدیگر می رفتند؛ یادش به خیر... یادم هست در روز ورود امام عده ای از دوستان برادرم به خانه ما آمدند، همه ما ترسیده بودیم که خدایا چه می شود ...
آزار و اذیت پسران کم سن و سال تهرانی
و در آنجا مرا مورد آزار و اذیت قرار داد. با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع "آزار و اذیت جنسی” و پس از تأیید موضوع از سوی پزشکی قانونی، پرونده به دستور بازپرس شعبه نهم دادسرای ناحیه 27 تهران در اختیار اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت و پسر 13 ساله که به همراه پدرش به اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ مراجعه کرده بود ، در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: پس از تعطیلی مدرسه در حال ...
علت حرکت های نمادین این روزها چیست؟
در روستای آنان نیز برداشتن حجاب از سر زنان اجرا شد و یک بار که او برای برداشتن آب از منزل بیرون آمده بود، در همان لحظه یک امنیه (ژاندارم) می رسد و روسری را با خشونت تمام از روی سر او برمی دارد. آن هم در روستایی که 70 کیلومتر با اولین شهر فاصله داشت و اصولا جاده شوسه نداشت بلکه در آن زمان جاده آن مالرو بود! محمدرضا نیز در ادامه سیاست های پدرش نوعی اشاعه فرهنگ غربی از بالا را سرلوحه سیاست ...