سایر منابع:
سایر خبرها
امنیت نوفل لوشاتو با من و مهدی عراقی بود/ انقلاب اسلامی آرزوی چهارده قرن معصومین را محقق کرد
محاصره کردند و ایشان را دستگیر و به تهران بردند ؛ امام خمینی پس از نوزده روز حبس به زندانی در عشرت آباد منتقل شد و در بازجویی در پاسخ به سوال آنها گفت: شما صلاحیت اینکه بخواهید مرا محاکمه کنید، ندارید. - بعد از پانزده خرداد اولین بار چه زمانی بازداشت شدید؟ اول تیرماه بازداشت شدم مدتی را در خانه حاج رضایی تاجر قماش پنهان شده بودم و بعد از چند روز به مهدی عراقی نامه ای فرستادم ...
خاطرات دختران پیشتاز انقلاب از سال های مقاومت/ مرور سرگذشت بانوی انقلابی خوانسار
...؛ در جوابمان می گوید یادم است سال 62 در سال های ابتدایی دبیرستان بودم، آن قدر به پدرم اصرار کردم تا بالاخره رضایت نامه ای که برای فعالیت در بسیج بود را امضا کرد، دو روز قبل از ایام عید بود که عازم آبادان شدیم و شب عید آبادان بودیم. خاطرم است وقتی در ماشینی که ما را به منطقه می بردند سوار بودیم یکی از پاسدارهایی که مشخص بود تازه دستش مجروح شده برای توجیه درباره منطقه در ماشین حضور داشت. ...
آب کم نیست، نیست!
و با روی باز، وقت آزادش را در اختیار رسانه ها قرار می دهد تا شاید بتواند در زمینه فرهنگسازی برای حفظ محیط زیست هم موثر باشد. می گوید: گاهی شده در یک روز 5مصاحبه انجام داده ام؛ 2مصاحبه تلویزیونی و 3مصاحبه با روزنامه ها . در طول گفت وگو امکان ندارد اثری از خستگی به چهره اش ببینی؛ مثل همین گفت وگو که حدود 4ساعت طول کشید و آخر حرف هایش گفت: تازه گرم شده بودم . با این استاد سرشناس درباره نگاهش به نسل ...
کارگران فصلی را دریابید
... لیسانس تربیت بد نی و متولد ایذه خوزستان است. گفت: برگه تو بد ه خود م برات بنویسم. بعد چند د قیقه این نامه را برایم نوشت: اینجانب ایمان احمد ی هستم. ساکن اند یمشک. از وقتی چشم به جهان گشود م تا الان که 31سال دارم، یک روز خوش ند ید م. الان هم، لیسانس د ارم و از روی ناچاری روی فلکه کار می کنم. کار که نه البته بیگاری د رحد بخورونمیر از روی ناچاری. از یک طرف وجود کارگران افغان و از یک طرف گیرد اد ...
حادثه ها
....در آن شرایط، پدربزرگ و مادربزرگش برای اینکه نوه شان کمی از آن حال وهوا بیرون بیاید، نوه شش ساله شان را برای تقویت روحیه، به ساحل بابلسر آورده بودند. نوه دختری شان نزد آنها امانت بود و قرار گذاشته بودند پس از چند روز به تهران برگردند و پریا کوچولو را تحویل مادرش دهند، اما ناگهان اتفاقی شوم رخ داد. دخترک مشغول بازی بود که صدای زوزه گوشخراش اگزوز موتورسیکلتی نگاه همه را به خود جلب کرد. دو پسر ...
امام خمینی در بین مراجع بی نظیر بود
مردم ایران قبل از پیروزی انقلاب 57 در چند مرحله قیام ها و جنبش هایی را علیه حاکمیت رقم زدند، اما از موفقیت چندانی برخوردار نبودند. با توجه به چنین سابقه ای آیا با شکل گیری نهضت انقلابی و اسلامی مردم ایران به رهبری امام خمینی شما گمان می کردید که این انقلاب به پیروزی برسد؟ تصور می کنم که بیشتر مردم این دیدگاه را داشتند که شرایط خاصی در ایران حاکم بود. رژیم ستمشاهی تجهیزاتی جهنمی داشت و از نظر ظاهر قوی و از پشتیبانی ابرقدرت ...
مزدوران 2030 مشغول کارند!
استدلال نیز باید چند نکته را متذکر شد: نخست اینکه آیا واقعا نوجوان برای دریافت اطلاعات جنسی است که به سراغ فضای مجازی و فیلم های مبتذل می رود؟ در پاسخ باید گفت: موضوع برای دختر و پسر متفاوت است. پسر عمدتا برای پاسخ به نیاز جنسی به سراغ این مفاسد می رود، در حالی که دختر بیشتر برای کنجکاوی، به این عمل غیر اخلاقی می پردازد. پس لااقل پسران، برای علم آموزی و دانش اندوزی به سراغ این منابع نمی ...
آزار زن جوان پس از رهایی از دام شیطان
پژو 405 شدم. راننده در بین راه تغییر مسیر داد. وقتی از او خواستم ماشین را متوقف کند، مرا کتک زد . او با تهدید مرا به منطقه ای به نام زمان آباد برد و وحشیانه مورد آزار و اذیت قرار داد و در بیابان رها کرد . این زن که از به خاطر آوردن خاطرات آن شب شوکه شده و به خود می لرزید، ادامه داد: صدای پارس سگ ها را در بیابان می شنیدم و به خودم می لرزیدم . حتی توان راه رفتن هم نداشتم . با زحمت توانستم خودم را ...
دستگیری قاتلان نزاع مسلحانه طایفه ای در آبادان/ دختر 15 ساله خانواده ثروتمند، طلاهای عمه اش را دزدید/ ...
شان را برای تقویت روحیه، به ساحل بابلسر آورده بودند. نوه دختری شان نزد آنها امانت بود و قرار گذاشته بودند پس ازچند روز به تهران برگردند وپریا کوچولو را تحویل مادرش دهند، اما ناگهان اتفاقی شوم رخ داد. دخترک مشغول بازی بود که صدای زوزه گوشخراش اگزوزموتورسیکلتی نگاه همه را به خود جلب کرد. دوپسر نوجوان سواربر موتور، روی ساحل شنی در حرکت بودند. صدای موتور هر لحظه نزدیک تر می شد. دراین میان ...
به دوستم اعتماد کردم ولی برادرش....
نشود اما او اصرار داشت که من را دوست دارد و قصدش ازدواج است. وقتی تلفن را قطع کردم پس از مدتی زنگ حیاط به صدا در آمد. وقتی در را باز کردم ناگهان با پسر غریبه ای مواجه شدم که مانع بستن در و به زور وارد خانه شد. در حین صحبت بودیم که پدرم از راه رسید . پسر غریبه از من خواست که حواس پدرم را پرت کنم تا بتواند از خانه خارج شود و برای همین داخل اتاق من پنهان شد . وقتی پدرم وارد خانه شد با دیدن کفش های ...
دیدار کودک گمشده با خانواده پس از 12 سال
خریدن نان از خانه خارج شدم اما راه را گم کردم. نمی دانستم چه کار کنم. سوار چند تا ماشین شدم و وقتی به خودم آمدم، در کرج بودم. در این مدت چه کار می کردی؟ وقتی نتوانستم خانواده ام را پیدا کنم، تصمیم گرفتم کار کنم. با جوانی دوست شدم و او مرا برای کار به کارگاهی برد. در این مدت در همان کارگاه کار می کردم. چطور خانواده ات را پیدا کردی؟ دوستم وقتی متوجه شد ...
گمشده 8 ساله، 20 ساله به خانه برگشت
او 12سال سخت را به تنهایی و دور از خانواده گذراند تا اینکه چند روز قبل سرانجام توانست خانواده اش را در اردبیل پیدا کند. آبان ماه سال84 بود که سالار و خانواده اش برای دیدن یکی از اقوام شان به تهران آمدند. آن زمان سالار 8سال داشت و خانه شان در شهریار بود. آنها شب مهمان بودند، عصر روز بعد سالار برای خریدن نان بیرون رفت ولی دیگر برنگشت. پسربچه راه را گم کرده بود و نمی دانست چطور ...
◄ هنگام سفر با وسائل نقلیه عمومی این نکات را رعایت کنید
سفر چه برای کار باشد چه برای گردشگری، لذت بخش است و آدابی دارد که رعایت آن لذت سفر را دو چندان می کند. از ایام قدیم سفرها خطراتی را نیز به همراه داشتند. گاهی تغییرات آب وهوا در طول مسیر دردسر ساز می شد، گاهی راهزنان برسر راه کاروان کمین می کردند و اموال مسافر را به غارت می بردند. خوشبختانه زمانه عوض شد و پیشرفت علم و تکنولوژی، سفر زیر سقف را برای مسافران فراهم کرد و وجود جاده های ...
سوله ای در بیابان های وان؛ اسارتگاه 180دختر و پسر
آنها زنگ می زنیم. نمی دانستیم که قرار است زندانی شویم. چقدر برای رفتن به ترکیه به احمد پول دادید؟ اصلا پولی از ما نگرفت. کی راه افتادید و کی به ترکیه رسیدید؟ امیرحسین: از تهران که دهم آذرماه حرکت کردیم، با یک خودروی سمند به همراه احمد و راننده تا ارومیه رفتیم. آنجا پیاده شدیم و سوار یک پرشیای سفیدرنگ شدیم و تا مرز رفتیم. بعد از آن شرایط سخت تر شد. هوای سرد و راه ...
سور وصال پس از 12سال
در پلیس امنیت تهران پیدا کردیم. از دوستان دوستم بود. وقتی گفت که خانواده ام پیدا شده اند، دست و پایم لرزید. حتی نتوانستم روی پاهایم بایستم. از خوشحالی نمی دانستم باید چه کار کنم. روی زمین نشستم و از آنها خواهش کردم با مادرم تماس بگیرند. خودم نتوانستم حتی صدای مادرم را بشنوم. فقط گریه می کردم. آنها هم تماس گرفتند و خانواده ام به کرج آمدند. آن جا بود که برای نخستین بار دیدمشان. وقتی ...
شاعر انقلابی بیله سواری: شعارهای انقلاب از بطن مردم است/ شعر ترکی بعد از انقلاب از بگیر و به بند رها شد
شرایط جغرافیایی شهر قبل از انقلاب از نام مبارک حضرت امام آشنا نبودم وخیلی کوچک بودم یک بار فکر می کنم سال 55 بود در شب محرم به همراه مرحوم پدرم در مسجد حضرت ابوالفضل (ع) مسجد محله خودمان یک روحانی محترم از کنارمنبر بلند شد و گفت خداوند (خمینی را هم کمک کند) وهمان وقت ان روحانی را گرفتند و بردند و بعدها با صدای انقلاب با اندیشه های حضرت امام (ره) با جان دل و با عشق تمام آشنا شدم و در اوان نو جوانی ...
کودکان کار افغانستانی از وضع دستفروشی در خیابان های شهر می گویند: دعا می کنم خدا بیاید...
اما وضع نابسامان افغانستان خروج آنها را کند کرد تا جایی که امسال می توان گفت خروج داوطلبانه ای صورت نگرفته است. روزبه روز بر تعداد افغانستانی های غیرمجاز در کشور افزوده می شود. این افراد به دو گروه تشکیل می شوند؛ گروهی از آنها افغان هایی هستند که از مرز به صورت قاچاق می آیند. اکثریت این گروه را مردان تشکیل می دهند و کمتر خانواده ای در این میان وجود دارد و دسته دوم افرادی هستند که با ...
نمایش امیر و خجالت نکش در حاشیه رونمایی از به وقت شام / گاف بزرگ مجری ناشی نشست ها
خجالت نکش باعث شد امیر را فراموش کنیم؛ یک تله فیلم به اصلاح کمدی که اساساً برای قاب بزرگ سینما ساخته نشده و مشخص نیست در شرایطی که برخی فیلم های مهم از جشنواره بیرون مانده اند، چگونه چنین فیلم به جشنواره راه داده شده است؟ این فیلم حتی از تکنیک های فیلمسازان دهه شصت که چند سالی بود به مدد بودجه های فارابی در حال کسب تجربه با ساخت فیلم سینمایی و تبدیل شدن به فیلمسازان بودند نیز عقب تر است و به خوبی وقت تماشاگران را در پردیس ملت تلف کرد. ...
گپی با کارتن خواب ها در دمای زیر صفر درجه شب های تهران + عکس
قبول نمی کنند. من برق کشی بلدم جوشکاری بلدم ، اما هرجامی روم می گویند کارگر افغان می خواهیم.حالا این شده حال و روز من! چرا برنمی گردی شهرت؟! این را من می پرسم و امیر می گوید: کدام شهر خانم؟! آنجا اگر کار بود که من تهران نمی آمدم که به این بدبختی بیفتم. منظورش از بدبختی اعتیادی است که حالا گریبانش را گرفته و رهایش نمی کند. شهرام ، اهل کامیاران است، از وقتی زنش مرده ...
دانش آموزان گالیکش عازم راهیان نور جنوب کشور شدند + تصاویر
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ به نقل از نیلکوه ؛ امام جمعه شهرستان گالیکش در آیین بدرقه دانش آموزان با اشاره به آیه شریفه یَآ أَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ إِن تَنصُرُواْ اللَّهَ یَنصُرْکمْ وَ یُثَبِّتْ أَقْدَامَکمْ افزود: خداوند به انسان های مؤمن می فرماید: اگر خدا را یاری کنید اول خدا دست شمارا می گیرد ثانیاً ثابت قدم خواهید شد. یاری خداوند، همان مسیری است که برای ما مشخص کرده است. ...
کدام انقلاب؟ کدام مردم؟
در مقابل استقرار نظام ایستاد. 3- انقلاب اسلامی، رویداد ناگهانی و از سر هیجان نبود. ریچارد کاتم استاد دانشگاه و مأمور سفارت آمریکا در ایران در کتاب ایالات متحده آمریکا، ایران و جنگ سرد می نویسد: نهضت [امام]خمینی به طور ناگهانی و سحرآمیز در ظرف چند ماه به وجود نیامد و سر بلند نکرد؛ ریشه هایش عمیقاً در گذشته ایران قرار دارد و به گذشته ای دور باز می گردد. واضح تر بگوییم: این جنبش، تداوم ...
فاجعه ای در یک وزارتخانه!
این جوانان توضیح می دهد این دستگاه ترانس برق است برای برق رسانی به روستاهای [آرپناه] و دهکده فاریان مسجد که فاقد راه است و به همین دلیل برق ندارد. چند سال بود از امور عشایری درخواست می کردیم که به دهکده فاریان مسجد برق رسانی شود؛ چون هیچ جاده و راهی برای رسیدن به این دهکده وجود ندارد، اما امور عشایری نمی پذیرفت و مخالفت می کرد و حمل ترانس 465 کیلویی را میسر نمی دانست، اما جوانان ...
نماز جمعه فعلی جناحی است / راه حل های آبی برای رفع کم آبی /روحانی از امنیت کشور دفاع کرد / زنجیره ای ها ...
؛ شرایط جوی به نحوی بود که امکان هرگونه امدادرسانی با بالگرد هم وجود نداشت. روز 19 دی 1386 بارش ها همچنان ادامه داشت، اما امدادرسانی هم شروع شده بود: 60 هزار و 746 نفر از هموطنان که در چند روز گذشته در برف مانده بودند، اسکان اضطراری داده شدند. 319 نفر از مصدومان حادثه به مراکز درمانی منتقل شدند. در دو روز گذشته، 193 تصادف شهری و 15 تصادف جاده ای در شهر تهران و حومه اتفاق افتاد. در این بین وزارت ...
نمی خواهید عذرخواهی کنید از این که انقلاب کرده اید؟
هستند . یکی، دو بار، نه محض رضای خدا بلکه از سر ریا(!) آمدم به خیابان تا تاکسی بگیرم. گفتم ببینم چه خبر است؟ اصلا فرصت نشد که تاکسی پیدا کنم. شاید اغراق بدانید اما 20 تا ماشین ایستادند و صدا می کردند که حاج آقا سوار شوید. چند جوان بودند، دختر و پسر هم بودند می گفتند آقای غفاری تشریف بیاورید. گفتم که خانم من گروه خونم به تیپ شما نمی خورد . گفتند گروه فکری شما به ما می خورد . ما دنبال شرف ملی خودمان ...
پدر و پسر جنگ
برخی رزمنده های لشکر27 محمد رسول ا...(ص) می گویند آنها بچه سال بودند و شما موسفید کرده وقتی کنار هم می جنگیدید. پدر: من اردیبهشت 61 به جنگ رفتم که درست 40 ساله بودم. پس موسفید کرده نبودم، اما بیشتر رزمنده ها سن و سال کمی داشتند و شاید به همین دلیل من را پیرمرد می دیدند. پیر نبودید، اما چند فرزند داشتید. پدر: بله، پدر پنج فرزند بودم. چه چیزی شما را به جبهه ها می کشاند؟ پدر: دستوری که حضرت امام(ره) داده بودند و من در قبالش احساس وظیفه می کردم. فکر نمی کردید جنگیدن برای جوان ترهاست که زن و بچه ای ندارند؟ پد ...
جلایی پور:اگر می خواهید انقلاب نشود راه اصلاحات را انتخاب کنید/ تاجیک:ژنرال های اصلاح طلب فسیل تر از آن ...
...، اینکه رسانه های اصلاح طلب بگویند بهره مندی از قبیل این منابع، ماجراجویی و هزینه تراشیدن برای کشور است، یا دست کم بر سر این منابع می شود معامله برد-برد برجام ! را تکرار کرد، آیا این قبیل اظهارات، همنوایی با دشمن نیست؟! جلایی پور: اگر میخواهید انقلاب نشود و نظام فرو نپاشد،باید راه اصلاحات را انتخاب کنید حمیدرضا جلایی پور در مصاحبه با روزنامه اعتماد گفت: برای حل ...
قهرمانی ها برای ما ماند و خون دلش برای مادران مان
عنوان یک نوجوان ایرانی احساس مسئولیت می کردم. آن موقع پنج شنبه ها در خانه مان روضه برگزار می کردیم. پدربزرگم روحانی بود و روضه می خواند. اتفاقاً موعد اعزامم افتاده بود به روز پنج شنبه و برگزاری روضه. نمی دانم مادرم چطور بو برده بود که می خواهم بروم. مرتب به اتاقی که روضه برگزار می شد می رفت و دوباره به اتاقی که من بودم برمی گشت. یک بار که به آشپزخانه رفت، با یک ران مرغ بزرگ و سرخ شده برگشت و آن ...
در حاشیه حوزه/ بزرگترین خطای رضاشاه و ما/ حوزه به نفع مردم مطالبه گری کند
میکنند که در این سفرها با لباس عادی_و نه لباس آخوندی_ باشم چرا که ممکن است خدای ناکرده اتفاقی برایم بیفتد.توصیه شان را گوش نمیدهم. به دلیل نامشخص بودن ساعت دقیق جلسات، تقریبا در ساعتهای مختلفی از شب و روز وارد تهران شده و از آن خارج شده ام. از صبح زود تا ظهر، غروب و پایان شب. با وسیله های متعددی هم خودم را به محل های قرار رسانده ام از تاکسی معمولی و اسنپ تا موتور و مترو و البته گاهی هم پای پیاده ...
همه چیز مملکت پای قمار رفت
ها را جمع می کردند و به باشگاه می بردند. دختر هایی که به این اوضاع تمایل داشتند، صف می کشیدند و منتظر می ماندند. مثل اینکه در صف اتوبوس هستند. کامیون های روباز ارتش آمریکایی می آمد و دویست، سیصد دختر را سوار می کرد و می برد. آمریکایی ها هر چند پول نداشتند، ولی با همین بسته ها دختر ها را راضی می کردند. من با یکی از کسانی که به باشگاه می رفت آشنایی داشتم و دیدم که انبارخانه او تا زیر سقف از این ...
از ایران تا بولیوی همراه با هیأت اعزامی جنبش عدالت خواه (بخش پایانی)
به گزارش خبرگزاری حوزه ، جشنواره خاطره نگاری اشراق (خاطرات تبلیغ) اقدام به انتشار خاطرات منتخب ارسالی از سوی طلاب، در قالب کتاب از لس آنجلس تا پنجره فولاد نموده که در این نوشتار، بخش پایانیخاطره خانم فاطمه دلاوری پاریزی را تقدیم حضور علاقمندان می کنیم. * بخش پایانی خاطره چند دختر بولیویایی تشکیلاتی سبز- فعال محیط زیست- و دانشجو، موقع سوار شدن به اتوبوس سر صحبت را باز می کنند ...