سایر منابع:
سایر خبرها
در کار رسانه، با همسرم رقیب بودیم
مادرم نیز خانه دار بودند. دو همشیره دارم و من هم تک پسر(و آخرین بچه) خانواده هستم. از زمانی که به خاطر دارم چون دوران بعد از انقلاب و شور هیجانات بعد از آن بود، در همان محله، مسجد و هیئت پاتوق ما بود و تقریباً دوران بچگی در این هیئت ها با زنجیرزنی و بلند کردن پرچم و... سپری شد و البته در همان کوچه خورشید سابق که اکنون کوچه شهید قنبری ها شده، بالای چهل شهید عزیز دادیم که با تک تک آنها ارتباط حسی دارم ...
اعدام مردی که سال ها پیش پدر و مادرش و سپس دختری را که دوست داشت، کشت/ به من گفت دیوانه!
روانشناس بود به آنجا می آمد. من عاشق شیوا شده بودم و وقتی از بیمارستان مرخص شدم سراغش رفتم. سه سال بود که با هم ارتباط داشتیم و همسایه ها خیال می کردند زن و شوهر هستیم. می خواستیم برای ازدواج با هم آشنا شویم. پدر و مادرش از این مسأله بی خبر بودند. فقط خواهرش، موضوع را می دانست. من لیسانس ریاضی دارم و خواهر شیوا که شاگرد خصوصی ام بود گاهی به خانه ام می آمد. من به شیوا ریاضی درس می دادم. همین مسأله ...
حال و هوای خانواده ستایش پس از اعدام قاتل
...، امید جدید خانواده قریشی است. نوزادی که 5،6 ماه بعد از نبودن ستایش همدرد تلخی های مادرش شد و 16 ام بهمن به دنیا آمد. کودکی که 9 ماه با استرس، ترس، ناامیدی و غم بزرگ شد و حالا شده امید. امیدی برای صفیه، نفیسه، منیر احمد، الیاس و پدرش. دختربچه ای که حال و هوای خانه را تغییر داده و خنده را مهمان دائمی لب های صفیه کرده است: از وقتی نیایش به دنیا اومده، الیاس خیلی خوشحاله. دیگه غر نمی زنه و ...
خانه های روی آب در قاب تصویر
داشته باشد. باران! عرق شرم را بیش از این بر پیشانی پدرم نمایان نکن، بنگر که چگونه تا ساق پا در آب قابلمه، گاز پیک نیک، پتوی خیس، چند کنسرو و... تنها داریی هایمان را از غرق شدن نجات می دهد. باران! به شهرستان گیلانغرب دومین شهر مقام کشور به سرپل ذهاب سینه ستبر ایران به قصرشیرین با نخل ها استوارش نگاه کن که چگونه اکنون روی آب شناورند، 98 روز است که از زلزله 7.3 ریشتری می گذرد ...
رابطه نامشروع زن شوهردار با دوست سابقش بعد از ازدواج ادامه داشت تا اینکه....
معروف هیچ چیز نباید مانع رسیدن ما به یکدیگر می شد. وقتی با مخالفت خانواده هایمان روبه رو شدیم تصمیم به فرار گرفتیم تا آن ها را به چالش بکشانیم چرا که معتقد بودند روابط قبل از ازدواج زودگذر است و دوامی نخواهد داشت. در همین حال، ما به شهرهای شمالی کشور گریختیم تا با ازدواج ما موافقت کنند و پس از آن به واسطه یکی از بستگان و با وعده ازدواج من و سیاوش چند روز بعد به منزل بازگشتیم. اما پدرم آن قدر ...
عالم خواب و رؤیا از منظر قرآن/ کدام خواب ها به واقعیت تبدیل می شوند؟
تبریزی ، فرزندی داشت، دست راست او ناراحت بود (شاید روماتیسم شدید داشت) به طوری که به زحمت می توانست قلم به دست بگیرد، بنا شد، برای معالجه به آلمان برود. او می گوید: در کشتی که بودم خواب دیدم مادرم از دنیا رفته است، تقویم را باز کردم، و جریان را با قید روز و ساعت نوشتم، چیزی نگذشت که به ایران آمدم، جمعی از بستگان به استقبال من آمدند، دیدم لباس مشکی در تن دارند، تعجب کردم، جریان خواب به ...
برجام یک معطلی بی خود برای کشور درست کرد
گذاشته بودند، عضو شدم. از سال 71 مسئولیت کار عراق و نهضت عراق را در دست داشتم. زمان جنگ هم با آنها – بارزانی و طالبانی - مراوده داشتید؟ بله. من در آن مدت آقای بارزانی را خیلی تشویق کردم داخل برود، چون تا آن زمان داخل نرفته بود. ایشان که رفت من قول دادم یک ماه بعد داخل می آیم. بعد از ان تا 71 که مسئول نهضت عراق شدم، من یک سفری را به کردستان رفتم، چون در آن مدت کار شد و کلا کردها از ...
پایان 29 سال چشم انتظاری خانواده یک شهید از دیار بروجرد
تاریخ 21 تیرماه سال 1367 به شهادت رسیدند. برادر شهید ایرانفر اظهار داشت: پدر و مادرم سالها چشم انتظار فرزاد بودند اما در نهایت پدرم در دیماه سال گذشته دعوت حق را لبیک گفت و مادرم نیز در بستر بیماری هستند و ما 2 خواهر و 2 برادر لحظه شماری می کنیم تا پیکر فرزاد به شهر بازگردد. به گفته وی در آبانماه امسال بود که با ما تماس گرفتند و اطلاع دادند تا برای انجام آزمایش به تهران برویم ...
احوال ظالمان و نیکوکاران هنگام سکرات موت چگونه است؟
علمای خوب، متقی، شخصیت بسیار ارزنده و از خطبای قدیم مشهد است. ایشان فرمود: یک روز وارد خانه شدم. دو تا بچه ها با هم دعوا می کردند. من زدم پشت دست یکی از بچه ها و تنبیهش کردم. شب که رفتم منبر دیدم منبرم، منبر هر شب نیست و مستمع اصلا گوش نمی دهد. روضه هم خواندم، هیچ کس گریه نکرد. آمدم منزل متوجه شدم در قضاوت خودم و تنبیه بچه به عدالت رفتار نکردم و بچه آزرده شده بود. در آغوشش گرفتم و تفقدی کردم تا ...
نقشه عملیات 4 سال در جیب!/ تجربه ای که آموخته نمی شود/ به تیتراژها دقت کنید!
، لاک پشت ها پرواز می کنند و نیوه مانگ از بهمن قبادی، ازدواج موقت رضاسرکانیان و... از جمله این تولیداتند. سکوت و سیب از خانواده مخملباف و گذشته و فروشنده به کارگردانی اصغر فرهادی با سرمایه گذاری شرکت فرانسوی تولید شد و در همان زمان بحث های زیادی پیرامون سرمایه گذاری خواهر امیر قطر در این پروژه در گرفت. این نوشته البته پرونده ناتمام مدعیان سینمای مستقل است که تلاش می کنند با فرار به جلو و ...
یادی ازشهیدمحلاتی صدای انقلاب
مجتبی برزگر فضل الله مهدی زاده محلاتی فرزند حاج غلامحسین در 18تیر سال 1309ه.ش در خانواده ای کشاورز و مذهبی در محلات به دنیا آمد. پدر و مادر با ایمان و پرهیزگارش در حالی که از نعمت سواد بی بهره بودند، هرگز چنین حدس نمی زدند که روزی فرزند آنها در سرنوشت ایران اسلامی و امت مسلمان نقش بزرگی ایفا کند، و در ساختن جامعه بزرگ اسلامی سهیم باشد و تا آنجا پیش رود که اولّین حج ابراهیمی و محمدی (ص ...
اینجا زندگی یعنی غم نان و آه و حسرت 20 ساله: اگر می توانید یک شب را میهمان این خانواده باشید!
را نقاشی کرده تا شاید روزی برسد که این رویاها به واقعیت تبدیل شوند. طاهر پسر بزرگ خانواده در میان گفتگو به مادر می گوید: به خانم خبرنگار بگو برای پدرم کار پیدا کند و این آرزوی من است. اما الهه دختر13 ساله می گوید: اول خانه، بعد راحتی مادر، بعد کامپیوتر و بعد هزاران آرزوی دیگر دارم. مادر خانواده می گوید: یک ماه دیگر سربازی طاهر تمام می شود و به خانه بر می گردد اما در این مدت هر ...
تقویت امانتداری مهمترین نیاز جامعه
انجام آن قادر نخواهد بود. برای توضیح بیشتر نقل خاطره ای از سیره تربیتی امام صادق(ع) در این زمینه مناسب می نماید: عبدالرحمن بن سیابه کوفی می گوید: موقعی که پدرم از دنیا رفت، یکی از دوستانش برای تسلیت به منزل ما آمد و پس از تفقد و دلداری، از وضع مالی ما جویا شد. برایش توضیح دادم که پدرم هنگام مرگ مالی بجای نگذاشت و ما هم اکنون دست خالی هستیم. او هزار درهم به من داد و گفت: با ...
خرید کلاه ایمنی و کتاب به جای حبس در زندان
.... او بسیار قاضی مقتدر و در عین حال مهربانی است. قاضی بلاغی بعد از جلسه محاکمه به من و پدرم گفت با توجه به رضایت خانواده حسین پرونده از جهت رانندگی بدون گواهینامه بررسی شده و با توجه به مواد قانونی ذکر شده در قانون مجازات اسلامی باید به حبس و جریمه نقدی محکوم شوم. شنیدن نام زندان لرزه به تنم انداخته بود. قاضی دادگاه با توجه به اینکه سوء سابقه ای نداشتم، پیشنهاد جالبی را مطرح کرد. ایشان به من و ...
من اولین زن استنداپ کمدین ایران هستم
برای این کار خیلی سختی و بی پولی کشیدیم و خدا رو شکر الان روزهای خوبی را سپری می کنیم. دوست دارم آدم بزرگ و موفقی شوم تا پدر و مادرم به من افتخار کنند چون دیده ام که پا به پای من بوده اند و حتی اگر دیر به خانه آمدم بیدار مانده بودند. فیلم و کتابی هست که این روزها از دیدن و خواندش لذت برده باشید و بخواهید آن را معرفی کنید؟ چندوقت اخیر برای فوق لیسانس کتاب های روانشناسی بالینی بسیاری ...
از دانشگاه اُرگان تا مرگ در زندان
تأکید می کند که توضیحات ارائه شده دربارۀ فوت سیدامامی به نظر کافی نیست ؛ محمدرضا تابش هم موضوع خودکشی را همچنان در دست بررسی می بیند و این پرسش که چرا مسئولان ذی ربط در زندان علی رغم آنکه آنجا به دوربین مداربسته مجهز بوده، متوجه این حادثه نشده اند را هنوز مطرح می داند. البته در این میان علاء الدین بروجردی در مصاحبه ای با بیان این که خانوادۀ سیدامامی خودکشی وی را پذیرفته اند و درخواست کالبدشکافی ...
رهبری مجوز بازشماری تمام آراء را هم دادند، اما موسوی نپذیرفت
... دوران جبهه و جنگ را هم درک کردید؛ قرارگاه خاتم مسئول جنگ های نامنظم بودید. سال 64 من مسئول جنگ های نامنظم شدم. همزمان در کمیته ای که ریاست جمهوری وقت - حضرت آقا - یک کمیته کاری گذاشته بودند، عضو شدم. از سال 71 مسئولیت کار عراق و نهضت عراق را در دست داشتم. زمان جنگ هم با آنها – بارزانی و طالبانی - مراوده داشتید؟ بله. من در آن مدت آقای بارزانی را خیلی تشویق کردم ...
عادت های نوشتن مهدی حجوانی/ هیچ علاقه ای به ادبیات کودک نداشتم
مخالف جریان آب بود. دیگر نمی توانستم مثل سایر بچه های محله شیطنت و وقت گذرانی کنم. نخستین باری که حس نوشتن را تجربه کردید، یا اثری ادبی خلق کردید، چه سالی بود؟ یادم می آید در سنین پایین همیشه به بچه ها می گفتم که من روزی نویسنده می شوم و می گفتم چیزهایی به ذهنم می آید که دوست دارم آنها را بنویسم، ولی مشوقی نداشتم. از طرفی در خانواده ما هم کمتر کسی اهل شعر و ادب بود. البته خواهرم بیشتر ...
برگزاری نشست خاطره گویی انقلاب در جهاددانشگاهی اردبیل
خسته شده بودیم آیت الله حسین غفاری به شهادت رسیده و عده زیادی از جمله بزرگان مبارز در بند بودند. در آن دوران چاره ای جز مبارزه و ادامه راه آنان نبود. آماده شدیم و با ابزارهای پیش پا افتاده که در دسترس بود 10 نفر از اعضای ساواک که خانه آیت الله شریعتمداری را محاصره و ورود به منزل ایشان را ممنوع کرده بودند را فراری دادیم و با 300 نفر از طلاب به پیش آن بزرگوار رفتیم. در این حین بود مأموران شهربانی ...
ساخت پنجره هایی رو به فردا
فوتبالیست ها بود و حتی با توپ از خانه تا مغازه برای خرید لوازم منزل می دویدم. بسیاری اوقات همراه با توپ به مدرسه می رفتم و برمی گشتم. در رویاهایم خود را فوتبالیستی بزرگ و موفق می دیدم که توپ طلا دریافت کرده و دیوارهای اتاقم سرشار از مدال های رنگارنگ قهرمانی است. در برف و یخبندان هم با توپ بازی می کردم و مادرم همواره مرا به خاطر این کار سرزنش می کرد. از سویی نگران بود که سرماخوردگی مرا از ...
روی سربرگ تمام صفحات دفترش می نوشت او می بیند
و اخلاقی یک سر و گردن از بقیه اعضای خانواده بالاتر بود چنانکه مینا کمایی او را برترین فرزند خانواده می داند بسیار بامحبت بود و همه از او راضی بودند. وقتی بین خواهر و برادرها یا دوستانش مشکلی پیش می آمد، به سرعت در پی صلح و صفا بود. خواهرم شهلا که با او هم مدرسه ای بود، تعریف می کرد یک بار بین دو نفر از همکلاسی های زینب اختلاف افتاد، او از جانب هر طرف نامه ای نوشت و در نیمکت دیگری گذاشت و به این ...
نمی خواهم جا پای کسی بگذارم
باف اصفهان. 75 ساله است. در خانواده ای متولد شدم که بیش از یک قرن بافت و طراحی فرش دست باف در آن موروثی است. پرورش یافته خانواده ای هنرمند هستم که به دلیل علاقه وافر به نقاشی و حرفه پدر، تحصیلاتم را در هنرستان هنرهای زیبای اصفهان در رشته مینیاتور زیر نظر مرحوم استاد رستم شیرازی به اتمام رساندم. همکاری با سازمان میراث فرهنگی ایران، مرمت و ترمیم نقاشی های ابنیه تاریخی به همراه هیئت ایتالیایی از فعالیت ...
قصه مریم و ریاضت بیکاری
کند تا از این دست انداز به سلامت عبور کند: رشته کارگردانی قبول شدم، ولی پدر و مادرم اجازه ندادند در مصاحبه دانشگاه شرکت کنم، چون برادرم شیراز زندگی می کرد آنها هم اصرار می کردند بروم شیراز درس بخوانم. اصلا مهم نبود که من به چه رشته ای علاقه دارم. من هم از سر لجبازی رشته صنایع دستی اصفهان را انتخاب کردم. وقتی خیالشان راحت شد که به یزد نزدیک است، کوتاه آمدند و قبول کردند. این آغاز راه جدیدی برای ...
پیمانکار شرکت برق به دست پسرش کشته شد
؟ یک و نیم ساله بودم که پدر و مادرم از هم جدا شدند. در آن سال ها با مادربزرگم زندگی می کردم. وقتی هفت سال داشتم پدرم با نامادری ام ازدواج کرد. رابطه ات با نامادری ات چطور بود؟ من رابطه خوبی با او داشتم. وقتی خواهر و برادرناتنی ام به دنیا آمدند، رابطه ما بهتر شد. خواهر و برادر ناتنی ات چند سال دارند؟ خواهرم شش سال دارد و برادرم 13 ساله است. در ...
امام زمان علیه السلام دنباله رو فریاد رسی مادرش حضرت زهراست
با آنها هم غذا و همسفر بود و بر مذهب او خرده می گرفتند و او را سرزنش می کردند، با کمال متانت نشسته بود و هیچ شوخی نمی کرد. از این وضع در تعجب بودم؛ تا اینکه به جایی رسیدیم که آب کم بود و به ناچار پیاده شدیم. در کنار نهر که می رفتیم، از او پرسیدم: چرا از آنها کناره گیری می کنی و آنها بر مذهب تو خرده می گیرند؟ گفت: اینها از عامه و خویشاوند من هستند؛ پدرم نیز از ایشان است؛ ولی مادرم از اهل ایمان است ...
بازی کثیف زن برای شوهرش لو رفت
نیز به خاطر رفاقت با دوستان ناباب ترک تحصیل کرده ومعتاد Addicted شده بودند. هر دوی آن ها شیشه مصرف می کردند و به هنگام خماری همه زندگی ما را به هم می ریختند. وقتی پول تهیه مواد نداشتند، از نگاه کردن به چهره آن ها وحشت داشتم. برادرانم برای ترساندن پدر و مادرم و گرفتن پول وسایل منزل را می شکستند. آن ها حتی به جهیزیه خواهرم نیز که پس از طلاق به منزل پدرم آورده بود، رحم نمی کردند. من در ...
2 دوست شیطان صفت پدر خمارم در پایان شب نشینی من و خواهرم را ..!
از وضعیت درسی فرزندانشان به مدرسه بیایند من و خواهرم که سه سال از من کوچک تر بود، همواره احساس حقارت می کردیم. مدتی بعد پدرم با زن معتادی ازدواج کرد که به منزلش رفت و آمد داشت. اما طولی نکشید که با مرگ مادربزرگم، من و خواهرم نیز به ناچار به منزل پدرم یا بهتر بگویم پاتوق خلافکاران بازگشتیم. نامادری ام فقط به فکر رفیق بازی و خوش گذرانی های خودش بود و ما را نیز مجبور می کرد در مهمانی Party هایی که ...
کشف اختلاس 6 میلیاردی در یک واحد صنعتی استان کرمانشاه
قضایی معرفی شد. وی با بیان اینکه متهم روانه زندان مرکزی کرمانشاه شده است، گفت: نیروی انتظامی در راستای مبارزه با جرایم اقتصادی شناسایی و دستگیری چنین مجرمانی را در دستور کار دارد. اجرای طرح ارتقاء امنیت اجتماعی در سنقر فرمانده انتظامی شهرستان سنقراز اجرای طرح ارتقای امنیت اجتماعی وپاکسازی مناطق آلوده به مواد مخدر در این شهرستان خبر داد. سرهنگ "غضبان احمدی ...
آخرین استقبال/ بازگشت پیکر 3 دریانورد شهید سانچی پس از 40 روز
انفجار نفتکش رسید و شعله های آتش سانچی را غرق کرد. وقتی نفتکش زیر آب رفت؛ امید ما هم غرق شد. او ادامه می دهد: در این مدت هر سه خواهرم خواب نیما را دیدند، او به آنها گفته که ما زنده هستیم و نگران ما نباشید، حال ما خوب است، نمی دانم تعبیر آن چیست اما وقتی خواهرانم این خواب ها را برای مادرم تعریف می کنند، او فقط گریه می کند و اسم برادرم را صدا می زند. خانواده علیرضا اما تا الان هیچ مراسمی برای ...