سایر منابع:
سایر خبرها
قهرمانی که ذخیره انقلاب بود اما حقوق نجومی نگرفت
مانده بودند. قاسمی: بله. قدیم ها، دانشگاه ها معاونتی به نام معاونت دفاعی داشتند که الان دیگر نیست، برای زمان جنگ است. معاونت دفاعی بیشتر امور رزمندگان را بررسی می کرد. خیلی ها بودند که درس و مشق را رها کرده و به جبهه رفته بودند بعد از یک مدتی برمی گشتند. معاونت دفاعی کلاس های جداگانه از کلاس های روتین برای این ها می گذاشت تا این بچه ها تقویت شوند و بتوانند امتحان و درس شان را ادامه بدهند ...
پناه جویان مسلمان و چالش قانون در آلمان
: خیر، من این را دوست ندارم و این سرنوشتی است که پروردگار برای ما رقم زده است. همسر دوم لینا: من تنها فرزند خانواده خود بودم و انتخابی کاملاً آگاهانه داشته ام و می دانستم قرار است همسر دوم احمد باشم. هیچ کس مرا مجبور به این ازدواج نکرد. در ادامه از همسران وی سؤال می شود با توجه به قانون چهار همسری برای مردان در اسلام، اگر او بخواهد دوباره ازدواج کند، آیا شما راضی هستید؟ هر دو زن می ...
ندا، دختر 7 ساله، کجا مورد تجاوز قرار گرفت و به قتل رسید؟/ خانواده خواستار اشد مجازات قاتل اند
در گوشه خیابان پیدا می شود. وی افزود: فردی که به این جنایت اقرار کرده مرد معتاد 45 ساله ای است که در کودکی ترک تحصیل کرده، سابقه طلاق و دو بار ازدواج دارد و صاحب سه فرزند است.وی در نزدیکی منزل خود و همسایگی خانواده ندا، چرخ میوه فروشی داشته و سیب زمینی و پیاز می فروخته است. مسئول خانه علم جمعیت امام علی در قلعه ساختمان مشهد گفت: اکنون خانواده ندا به شدت عصبی و هیجانی اند و می ...
درخواست ابلیس از حضرت موسی(ع) چه بود؟
بودند و بعد از اینکه با ابزارهای علمی کاملاً تحقیق کردند پاسخ دادند صاحبان این کله ها پانزده میلیون سال پیش از دنیا رفتند. ما نمی دانیم از زمان آدم تا حالا چند سال است ولی ابلیس به پروردگار گفت این در قرآن است از الآن تا روز قیامت به من مهلت بده ملک الموت را مأمور نکن جان من را بگیرد. من خوشم می آید تا روز قیامت زنده بمانم أَنْظِرْنِی إِلی یَوْمِ یُبْعَثُون (أعراف، 14). امام زین ...
فرنگیس چاپ ششمی شد
خانواده اش یکی پس از دیگری خود را نشان می دهد. فرنگیس در یکی از این صحنه ها و هنگامی که از پناهگاهی در کوه های اطراف روستا به خانه برگشته تا آذوقه بردارد، در بازگشت با 2 سرباز عراقی مواجه می شود که یکی از آنها را با تبر می کشد و دیگری را اسیر می کند. در فصل های بعدی کتاب، دوران آوارگی فرنگیس و خانواده اش و دیگر ساکنان روستاهای مناطق مرزی روایت می شود که چندین بار محل اسکان خود را تغییر ...
ماجرای درگیری لفظی در مجمع هنرمندان مسلمان؟
به گزارش شهدای ایران ، 20 فروردین سال 1372 در منطقه فکه خوزستان سید مرتضی آوینی بعد از چند سال مجاهدت در عرصه فرهنگ و هنر انقلاب اسلامی بر اثر اصابت با یک مین به شهادت رسید. سیدمرتضی در طول حیات خود فیلم های مستندی چون شش روز در ترکمن صحرا، سیل خوزستان، خان گزیده ها، حقیقت، با دکتر جهاد در بشاگرد، هفت قصه از بلوچستان، با تیپ المهدی در محور رأس البیشه، روایت فتح، شهری در آسمان و... را ساخت. شهید ...
گفتگو با هنرمندی که هاشمی بهش گفت خفه خفه!
مطالعه بفرمایید. همایونفر: گفتگو را از اینجا آغاز کنیم که من سال 56 دانشجو بودم و درسم بعد از انقلاب با انقلاب فرهنگی متوقف شد. الف: کجا تحصیل می کردید؟ همایونفر: صدا و سیما؛ بعد از توقف فکر کردیم چه بکنیم چه نکنیم، انجمن اسلامی دانشکده هم بودیم، اینجا می رفتیم آنجا می رفتیم، 58 هم جهاد تشکیل شد که ما نیامدیم، و گذشت تا سال 59 با جمعی از بچه ها گفتیم درسمان را ...
تنابنده: حواشی پایتخت سیاسی است
نشده بود. پس این ماجرای سفارش کاملا ساختگی است؛ چون قصه جواب می دهد. اما نکته ای وجود دارد و این است که از فصل اول سریال تا به امروز حفظ شخصیت یک زن قدرتمند و عقل گرا در روند سریال حفظ شده است و این تحسین برانگیز است. بله. ممنونم که به این نکته اشاره کردید؛ چون برای ما هم مهم بود. اما در کنار پایتخت باید به اکران فیلمی از شما بعد از دو سال از زمان ساخت و اکران ...
باز هم تحریف تاریخ
آن را نمی داند. پرسیدم: چه باید کرد؟ پاسخ داد باید نزدیک رفت و از جریان آگاه شد. پیشنهاد کردم که آیا به همکاری من احتیاج دارند؟ گفت بله، البته به شرطی که کارهای بازرگانی ات را کنار بگذاری. از 17 شهریور به بعد روزها به دفتر مهندس بازرگان می روم"( آن سوی اتهام، خاطرات عباس امیرانتظام، نشر نی، چاپ پنجم سال 1381، ص15) مرحوم بازرگان توقف فعالیت های بازرگانی امیرانتظام را شرط همکاری مجدد با وی اعلام می ...
زن داعشی پایتخت: گفتند ارسطو عاشقت می شود!
در ایران نبودم، نتوانسته بودم که مدام پیگیر باشم و بدانم که قصه سریال چیست. اما بلافاصله و بعد از اینکه قرار شد در سریال حضور داشته باشم، تمام قسمت ها را طی 2 شب دیدم و بعد به کار پیوستم. پس وقتی به بازیگران سریال پایتخت اضافه شدید، دیگر با خانواده نقی معمولی آشنا بودید و می دانستید که ماجرا از چه قرار است. بله همه را می شناختم جز بهتاش که او هم در فصل پنج به کار اضافه شد ...
رویاهای بزرگ دختران بهزیستی
: بچه که بودم یک خانواده عادی داشتیم و وضع مالی مان خوب بود. همه دور هم زندگی می کردیم. خیلی خوشبخت بودیم. تا آن زمان که پدرم معتاد شد. مادرم را کتک می زد. اصلاً یک مرتبه زندگی مان زیرورو شد. همه این اتفاق ها زمانی برای مرضیه افتاد که فقط پنج ساله بود: یک روز که با مادرم از خیابان رد می شدم، ماشین بهش زد، افتاد روی زمین و بعد یک ماشین دیگر هم از رویش رد شد. همه این صحنه ها را دیدم. داد می ...
پاسخ به سه تحریف بارز از تاریخ معاصر
ساله ام در حالی که در پیاده روی غربی خیابان پهلوی (ولیعصر) حول و حوش محمودیه قدم می زدیم آقای مهندس مهدی بازرگان را دیدم... درباره سر و صدای شهر و تیر اندازی ها پرسیدم. گفت که دلیل آن را نمی داند. پرسیدم: چه باید کرد؟ پاسخ داد باید نزدیک رفت و از جریان آگاه شد. پیشنهاد کردم که آیا به همکاری من احتیاج دارند؟ گفت بله، البته به شرطی که کارهای بازرگانی ات را کنار بگذاری. از 17 شهریور به بعد روزها به ...
همسر شهید عبدالرحیم فیروزآبادی : نبودِ عبدالرحیم را هر لحظه احساس می کنم
عبدالرحیم کنارم می بود تا یک دل سیر چهره به چهره با او حرف بزنم... فاطمه دختر سه ساله ام وقتی دلتنگ بابایش می شد، میبردمش زیر نور ماه و به او می گفتم به آسمان نگاه کن و از خدا بخواه که پدرت را سالم برگرداند. سالم برگشت اما جانی در بدن نداشت... نوع خبر شهادتشان اینگونه بود که مستقیم خبر شهادت را سپاه به من نداد و پدر شوهرم را واسطه قرار داد و به او انتقال دادند. یک روز که با پدر ...
شهدا و ایثارگران هنرمندان واقعی هستند
هنری چوبی مشغول به فعالیت می باشم. از چه سالی کار هنری را شروع کردید؟ از سال 87، به مدت 11 سال. چی شد وارد این هنر شدید؟ طی سال های گذشته در رشته های مختلف هنری مانند قالی بافی، دوخت و دوز، بافتنی و سرمه دوزی مشغول به فعالیت بودم، ولی هیچ یک به دلیل داشتن روحیه لطیف و در عین حال مردانه، مرا راضی نکرد به همین دلیل، دنبال هنر سختی بودم. از آنجایی که نقوش معرق کاری را خیلی ...
رفیعی: هر 2 تیم استقلال و پرسپولیس را دوست دارم / طرفدار آلومینیوم اراک هستم
گلبرگ کنار پارک فدک باشگاه شاهین قرار داشت و نزدیک پل تسلیحات نیز باشگاه استقلال بود. پس حسابی ورزشکار هستید. بله چون پدرم نظامی بود در بین سال های 61 تا 68 عضو تیم های مختلف دانشکده افسری بودم و در تیم های سوارکاری، شنا و اسکی آنجا فعالیت می کردم. البته من همچنان اسکی را انجام می دهم و به طور مرتب به باشگاه بدنسازی و کوهنوردی می روم. طرفدار کدام تیم فوتبال هستید؟ طبیعتا در ...
تبهکاری که می خواهد بازنشسته شود
زندگی می کردم. خانه همسرت کجاست؟ پسرهایم چند سال پیش آپارتمانی برای مادرشان خریدند و من آنجا بودم تا اینکه به دلیل سرقتی که کرده بودم پلیس آنجا آمد و دستگیرم کرد وقتی چندماه بعد آزاد شدم و به خانه برگشتم پسرهایم گفتند که آبروی شان را برده ام وباید خانه را ترک کنم. پسرم سه میلیون به من پول داد تا جایی را برای خودم پیدا کنم. شغل پسرانت چیست؟ یکی از آن ها ...
هنوز هم مرا با اسم حسن باقری صدا می زنند!
همراه کند. یکی از خاطراتی که بعد از پخش این مجموعه همیشه از آن یاد می کنم این است که یکبار سوار تاکسی شدم. بعد از چند دقیقه دیدم راننده به جای رفتن در مسیر اصلی ماشین را در کوچه، پس کوچه انداخت و دست آخر یک گوشه نگهداشت، راستش اول کار هل کرده بودم تا جایی که از ماشین پیاده شد، آمد در عقب را باز کرد و بی هوا پرسید تو همان بازیگر نقش حسن باقری هستی؟ آن وقت خیالم راحت شد و گفتم بله چه طور؟ شروع کرد به ...
برادر شهید امرالله آذری: لباس بسیجی اش را پوشید و آماده شهادت شد
با شهید 14 سال بود. امرالله متولد 1347 بود. ما یک خانواده مستضعف روستایی با پنج برادر و یک خواهر بودیم. پدرمان کشاورزی می کرد و مادرمان خانه دار بود. خیلی وقت ها هم سر زمین کمک حال بابا می شد. پدرمان سال 60 به رحمت خدا رفت، من پسر بزرگ خانواده بودم و باید مسئولیت بچه ها را برعهده می گرفتم. یادم است پدرم نصیحت می کرد که وقتی تشکیل خانواده دادی و از خرج زن و بچه ات عاجز ماندی، دستت را دراز کن، اما ...
گفت وگو با ناصر ملک مطیعی ؛ مردِ مردان
خان سینما تمدن آشنا بود. بعد یک بالاخانه اجاره می کنند در چهار راه سیروس برای سینما. این بالاخانه قدیمی گویا هنوز هم هست ولی خیلی قدیمی است. پدرم با پسرخاله و پسردایی و قوم و خویش شان دسته جمعی یک سینما درست می کنند، یکی بوفه را اداره می کرد، یکی دم در بود و یکی هم کار دیگر. این سینما را گویا دو سه سال هم نگه می دارند. من خیلی کوچک بودم و شاید یک خاطرات خیلی محو و کوچکی هم یادم بیاید و به صورت دور و ...
سخنان رهبر معظم انقلاب درباره شهید آوینی/ سید مرتضی اهل دل بود
...، زندگی اش را در کنار خانواده اش می گذراند، مثل یک آدم معمولی. خانه ما دو خوابه بود، انتهای مهمانخانه را با چند کتابخانه جدا کرده بودند که بشود اتاق خواب من و برادرم. مهمانخانه هم شده بود اتاق کار پدرم. درنتیجه صدای کار کردن او از مهمانخانه به اتاق ما می آمد و ما خیلی وقت ها متوجه شب بیداری های او بودیم. همه کتاب ها و وسایلش روی میز ناهارخوری پهن بود و صدای ورق زدن کتاب ها و حتی صدای ...
به ژن خوب "دختر" نمی دهم؛ روحانیت باید برای مردم دق کند
...> شنیدم برای رضایت از چهار خانواده مقتول ورود کرده و رضایت گرفته اید؟ * بله . سه مورد آن موفقیت آمیز بود و یکی هم نبود. آن یکی که منجر به رضایت نشد واقعاً برایم سخت بود؛ بعد از اعدام آن فرد واقعاً مریض شدم . یعنی رسماً عذرخواهی و التماس کردید؟ * بله، عذرخواهی کردم چه اشکالی دارد؟ من روحانی و امام جمعه هرچه دارم از مردم است، این مردم هستند که به من عزت داده و آبرو ...
داستان کامل هسته ای شدن ایران
التحصیل شدم و دومین مدرک فوق لیسانس خودم را گرفتم. بعد هم به آمریکا رفتم و از آنجا هم یک فوق لیسانس و یک دکترا در فیزیک هسته ای گرفتم. خیر جزو آنها نبودم. من مغضوب دولت وقت بودم و خیلی مرا قبول نداشتند و البته من هم از دولت فراری بودم. در واقع بعد از اینکه از دانشگاه تهران در رشته فیزیک فارغ التحصیل شدم، به عنوان عضو هیات علمی دانشگاه جندی شاپور به اهواز رفتم. ولی در سال 48 به دلیل ...
فرهاد حسن زاده: احساس سرخوردگی نمی کنم
با فرهنگ ها و زبان های مختلفی دور هم جمع می شوند تا تجربه هایشان را در اختیار دیگران بگذارند. از روزی که اولین کتابم را نوشتم تا امروز دلم می خواست بروم بلونیا. هم از اسمش خوشم می آمد هم از فضایش و تصاویر زیبایی که از آن دیده بودم. و امسال اولین سالی بود که رفتم و برحسب اتفاق قرار بود آنجا نام برگزیدگان ادبیات کودک اعلام شود. همسرم هم بود. من در چند قدمی تریبون ایستاده بودم. احساس عجیبی داشتم که ...
پایان تلخ عشق دختر دانشجو به فروشنده کتاب در تهران / او اولین بار به انبار رفت!
به میثم فکر می کردم. مدتی بعد ،بخاطر سرزنش هاو مخالفت های پدرو مادرم از شدت ناراحتی و غصه خانه را ترک کردم و به خوابگاه نزد دوستانم رفتم . چند روزی نزد آنها بودم . در این مدت نه من سراغ خانواده ام می گرفتم و نه آنها سراغی از من می گرفتند. فکر می کردم خانواده ام مرا فراموش کرده اند و این مساله روز به روز مرا بیشتر به میثم نزدیک می کرد . سرانجام به پیشنهاد خواستگارم جواب مثبت ...
بن بست تحقیقاتی در پرونده قتل زن میانسال
خانواده زن مطلقه ای که در خانه اش با ضربات چاقو به قتل رسیده بود، پس از 5 سال از این جنایت و پیدا نشدن قاتل خواستار پرداخت دیه از بیت المال شدند. ساعت 1:45 بامداد سی و یکم فروردین ماه سال 1391 بود که مأموران کلانتری شهرک غرب تهران در تماسی تلفنی از قتل زن میانسالی در آپارتمان مسکونی اش حوالی بلوار دادمان باخبر شدند. با ورود به اتاق خواب این خانه جسد خون آلود طوبی پیدا شد. بررسی های ...
زن مطلقه در خلوتگاه شیطان به التماس افتاد
.... از من خواستگاری کرد. می گفت: برایش مهم نیست طلاق گرفته ام و یک بچه دارم. شیفته محبتش شده بودم. از طرفی می خواستم هرچه سریع تر سرو سامان بگیرم. مهران ادعا کرد خانواده اش را برای ازدواج راضی می کند وقتی برای اولین بار به خانه اش رفتم با وجود التماس هایم به من تجاوز کرد و با چرب زبانی ادعا کرد بزودی محرم می شویم متاسفانه خام شدم و به عقد پنهانی و موقت او در آمدم سپس مهران با این ترفند ...
راز توفیق در تبلیغ
تأثیر قرار گرفته بود، اظهار داشت: سوگند به لات و عزّی! اگر زیبایی رفتار و گفتارت را ندیده بودم، این شمشیر را از خون تو سیراب می کردم. اما این را بدان تا این سوسمار به تو ایمان نیاورد، من به آیین تو نخواهم گروید. در آن حال، سوسمار را از آستین خود بیرون آورد و در مقابل رسول اکرم (ص) رها کرد. پیامبر (ص) به سوسمار خطاب کرد: اَیُّها الضَبّ، ای سوسمار! حیوان با صدای فصیح پاسخ داد: لبیک یا رسول ...
از قهرمانی پرسپولیس تا رویارویی با رونالدو در گفت و گو با رامین رضاییان
قرار دارد. اما زمانی که در تهران بودیم ساعت 10 سر تمرین بودیم و نهایتش ساعت 1 عصر خانه بودم و این امکانات و حرفه ای بودن وجود ندارد. من زمانی که در ترکیب اصلی نباشم روز بعد از بازی در ترکیب تیم دوم یک بازی تدارکاتی سخت و کاملا فیزیکی را پشت سر می گذاریم که کم از بازی روز گذشته ندارد. من جدا از برنامه تمرینی تیم البته از مربی بدنساز تیم خودمان هم برنامه جداگانه ای گرفتم تا کاملا مهیا شوم. اینجا ...
علیه تحجر و تجدد
شهید آوینی صحبت کردند و به نوعی بازتعریفی از زیست او را در فضای رسانه ای نشان دادند خانواده شهید بود. چقدر خانم امینی همسر شهید یا حسین معززی نیا (داماد شهید آوینی) که در سال های اخیر هم نسبت به همین تک ساحتی کردن آوینی، واکنش نشان می دهد، در کار به شما مشورت دادند؟ چهار سال قبل با حسین معززی نیا صحبت کردیم. موافقت اولیه را داد و چند وقتی مشغول تحقیقات بودم تا اینکه درگیر بیماری شد. چند ...
تکرار فاجعه آتنا، ستایش و اهورا؛ این بار ندا 6 ساله از مشهد
...> تا کلاس پنجم ابتدایی درس خواندم و بعد هم درس و مدرسه را رها کردم. معتادی ؟ بله! تریاک و شیره مصرف می کنم. همسرت از ماجرای اعتیاد تو خبر داشت؟ نه او نمی دانست و من به طور پنهانی مصرف می کردم تا این که روزی فهمید و زمانی از من طلاق گرفت که معتاد شده بودم! چه مدت گذشت تا دوباره ازدواج کردی؟ فقط دو روز. آن هم به خاطر لجبازی با خانواده ...