سایر منابع:
سایر خبرها
گفت و گو با شمس لنگرودی؛ بنجامین باتن ادبیات ایران
همین جوری که نمی شود گفت. باید بر اساس دیدگاهی باشد، حالا هر چه که هست، باید حسی نسبت به چیزی داشته باشی که شعر بگویی. این جهان خوب است، بد است، گنگ است. وقتی خودت هم گیج هستی، نمی شود چیزی گفت. وقتی درگیر تاملات و تفکرات هستی، نمی شود شعر گفت. من آن دوره بیشتر مشغول تاریخ تحلیلی شعر، مشغول سخنرانی در دانشکده های خارج بودم. دو بار این طور شدم و کم شعر گفتم؛ یک بار سال 53 که دچار تغییر و تحولاتی ...
دندان پزشک ده هزارتومانی می شوم!
به گزارش کوگانا بچه های شهر سرپل ذهاب عاشق نقاشی هستند، فرقی هم ندارد که دختر باشند و یا پسر، همه شان نقاشی کردن را دوست دارند. بعد از زلزله خانه در نقاشی بچه ها جایگاه ویژه ای پیدا کرده است. خانه ای که چراغش روشن است و همه اعضای خانواده در زیر سقف خانه، لبخند به لب دارند. آرزوی همه بچه های زلزله زده یک چیز است: زلزله زودتر تمام شود. اهورا هم یکی از همین بچه هاست. در روزهای ابتدایی ...
دوقلوهایی که در یک روز متولد و شهید شدند + عکس
به گزارش پیک نکا ، اواخر سال 1396 بود که برای مصاحبه با خانواده شهیدان عبادی به استان البرز رفتم. در میان گفت وگو با مادر شهیدان عبادی متوجه شدم ایشان همسایه خانواده شهیدان نصیری هستند. از آنجایی که آخر سال بود، تردید داشتم سرزده با خانواده نصیری گفت وگو کنم یا نه، بالاخره با هماهنگی مادر شهیدان عبادی، با خواهر شهیدان نصیری ارتباط گرفتم. وقتی وارد خانه شدم، خواهر شهید به استقبالم آمد. فکرش را هم ...
سرنخ قتل پسر افغان در خاطرات سارق حرفه ای
...> من و سه نفر از دوستانم کیف قاپی می کردیم. البته مدت زمانی که این کار را انجام دادیم 20 روز بیشتر نبود و خیلی زود من دستگیر شدم. چه مدت زندان بودی؟ دو سالی می شد. بعد از پرداخت رد مال که 40 میلیون تومان بود، از زندان آزاد شدم. در رابطه با قتل مرد افغان بگو! من جنایتی مرتکب نشده ام. آن زمان که این حادثه رخ داد زندان بودم. بعد از آزادی هم توبه کردم و دیگر دزدی نکردم. الان چه کار می کنی؟ در مغازه دوچرخه فروشی که برای دوست برادرم است کار می کنم. منبع: روزنامه ایران ...
اسیدپاشی و قمه کِشی در شب سال نو
. هر دو روز یک بار من را به اتاق عمل می برند و پوستم را می سابند. پدرم درآمده است، هر روز می میرم و زنده می شوم. مادرم هر روز آب می شود. پدرتان فوت کرده است؟ بله 9 سال پیش فوت کرد. موقع ازدواج اولت چندسالت بود؟ 16 ساله بودم. چرا آن قدر زود ازدواج کردید؟ اجباری بود. او دوست سربازی برادرم بود، بعد از این که پدرم فوت کرد به خانه مان رفت ...
قرار نبود برسد! مقصد او رفتن بود
...> من با استاد جعفری حدود سال 1350 آشنا شدم. 17 ساله بودم و در اردوهای رامسر ایشان را دیدم و استاد از همان زمان به مسأله آموزش می پرداختند و تا جایی که توانستند آموزش هنر را در دستور کار خود داشتند و در این راه واقعاً خدمت کردند. بعد از اردوی رامسر من در سال 1353 دانشگاه قبول شدم و به دانشگاه هنرهای تزئینی رفتم و مجدد ایشان را به عنوان استاد دراین دانشگاه ملاقات کردم و استاد بنده بودند. من در زمان ...
گفتگو با خفاش شب تهران! / 3 زن در چنگال این مرد گرفتار شدند + فیلم و عکس
نیاز به پول دست به سرقت می زده و به خاطر توهم قرص و شیشه زنان را هدف نیت شوم خود قرار داده است. این مرد ادعا می کند اگر دستگیر نمی شد احتمال داشت دست به جنایت Crime های دیگری بزند. گفتگوی خبرنگار رکنا با این مرد را می خوانید: سابقه داری؟ نه برای اولین بار است که دستگیر شدم. به چه جرمی دستگیر شدی؟ تجاوز و زورگیری از زنان. چه مدت است ...
این فیلم یک درام شخصی است / از مهدی طارمی استقبال کردند از ما نه!
در لاتاری یک مدل راه رفتن در نظر گرفته بودم که سخت بود و برایم به مرور پا درد و زانو درد می آورد. اما من در جشنواره فیلم فجر بعد از این که فیلم را در سینمای رسانه ها دیدیم از درد پاهایم متوجه شدم که باز هم همان جور راه می روم. این مسئله هم نه اداست نه هیچ چیز دیگر. در خیلی از کارهای دیگر اصلا این اتفاق نمی افتد و ممکن است تو داری بازی می کنی اما بین اش موبایلت را هم در می آوری و چک می کنی. ولی در ...
خواستگار بی رحم انگشتان معصومه را برید و روی صورتش اسید ریخت + عکس
ساده است و من هم سالن آرایشگاه دارم که خرجمان را از آن درمی آوردیم. خانه مان کوچک و اجاره ای است. اگر عدالتی است باید برای من اجرا شود. هر روز گریه می کنم و دکتر ها آرامبخش می زنند. می گویند افسرده شده ام. هر دو روز یک بار من را به اتاق عمل می برند و پوستم را می سابند. پدرم درآمده است، هر روز می میرم و زنده می شوم. مادرم هر روز آب می شود. پدرتان فوت کرده است؟ بله 9 سال پیش فوت ...
آدم ربایی برای پس گرفتن طلب 80 میلیونی از عمو+ عکس
دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستادند. در این جلسه اکبر روبه روی قضات ایستاد و در تشریح بلایی که سرش آمده بود گفت:سالهاست که در میدان تره بار کار می کنم. ساعت نزدیک 4 صبح بود که از خانه ام در خیابان پاسداران خارج شدم به پارکینگ رفتم تا با ماشین به محل کارم بروم اما همان موقع دو مرد نقابدار روبه رویم ظاهر شدند .آنها به زور مرا سوار یک ماشین کردند و دست و پایم را بستند .مردان ...
دختران بهزیستی رؤیاهای بزرگی در سر دارند
فرار می افتیم. من خودم یک بار فرار کردم و رفتم خانه عمه ام اما دوباره مجبورم کردند، برگردم. اگر به اندازه کافی به ما محبت کنند فکر فرار نمی افتیم. می گوید کاش همه فکر و ذکر مربی ها شیفت نباشد؛ اینکه شیفت شان را تحویل بدهند و بروند دنبال کارشان: مربی های مهربان حس خوبی به آدم می دهند. این هم خیلی بد است که مربی ها طرح فقط دو سال می مانند و بعد می روند. تا به آنها عادت می کنیم و انس می ...
سکوت یک صدای خاص
کنید؟ اما واقعیت داستان جز این نیست. پس چگونه این حرفه را آغاز کردید؟ خیلی ساده. جوان بودم و جسور و پرشور. بنابراین یک روز بلند شدم و رفتم به انجمن گویندگان. آن جا برخورد خوبی با شما شد؟ برخورد بدی هم نشد. البته اگر برخورد بد این معنی را داشته باشد که با چوب و چماق بیفتند دنبال آدم. اما یادم است که گفتند ورود به این عرصه مقدماتی دارد و مدتی طول خواهد کشید. این مقدمات چه ...
دستگیری سارق سابقه دار به اتهام قتل
کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت. گفت وگو با متهم خودت را معرفی کن ؟ حمید هستم 25 ساله. چقدر درس خواندی ؟ تا دوم راهنمایی درس خوانده ام. سابقه داری ؟ بله، یک بار به زندان رفته ام. چه سالی و به چه جرمی ؟ سال 1391 به جرم کیف قاپی همراه دوستانم به دام افتادیم و دو سال در زندان بودم تا اینکه آزاد شدم. ...
وقتی بهروز خان از رفقای مجلس ششم خود برائت می جوید
بود و مدیر مسئول وقت کیهان هم بعد از مطالعه به آوینی گفته بود تمام چیزهایی را که کیهان گفته نویسنده این مطلب منکر شده است و برعکس آن را گفته و خیلی هم به کیهان حمله ور شده و پرخاش کرده است. آوینی هم گفته بود: بله این جوابیه است و شما باید آن را منتشر کنید. که چند روز بعد منتشر شد. یادم است با انتشار آن متن اولین بار بود که من به عنوان یک آدم پرخاشگر در مطبوعات مطرح می شدم. چون بعضی از کارمندان و ...
با دریافت طلب های دلاری، میلیاردر می شوم!
100 هزار دلار به پدر او کمک کردم ولی بعد از اینکه نتوانستند او را آزاد کنند، الان پول خودم را نیز نمی دهند و مجبور شدم شکایت کنم. * به یک قهرمان ملی پوش دیگر در دو زمان جداگانه مبالغ 50 هزار و 15 هزاردلار تحویل دادم که او هم این مبالغ را نداده است. الحمدلله الان وضعش خیلی هم خوب شده ولی هنوز از پرداخت پول من خبری نیست. * دو وکیل کاربلد بین المللی گرفته و از آنهایی که به من بدهکار هستند، شکایت کرده ام. با توجه به این سیر صعودی قیمت دلار، با دریافت طلب های دلاری خودم از بدهکاران، من هم میلیاردر می شوم! ...
عاشق مدلینگ بود و برای مدل شدن هرکاری میکردم تا با این شرکت آشنا شدم و...
کرده است. دختر نوجوان به خاطر علاقه به مدلینگ عضو این کانال می شود و بعد از چند روز از سوی مدیر کانال پیغامی دریافت می کند و از سوی او برای فعالیت در حوزه مدلینگ دعوت می شود. مدیر کانال خود را از فعالان این حوزه معرفی و ادعا می کند با شبکه های مدل در خارج از کشور ارتباط دارد و افرادی را به این شبکه ها معرفی کرده که آنها درآمد خوبی به دست آورده اند. متهم با این مقدمه، ارتباط با ...
روزه خوری وسط میدان جنگ/ جاگذاشتن اسلحه، جانم را نجات داد
.... در طول یک ماهی که در تپه تلویزیون بودم فقط یک بار درگیری داشتیم؛ روز تحویل سال 1360. صبح همه بچه ها دور سفرۀ عید جمع شده و منتظر تحویل سال نو بودند. حدود ساعت یازده صبح بود. آن روز فکر می کردم این اولین عید من دور از خانه و در منطقۀ جنگی است. خدا می داند جنگ چقدر طول می کشد و من تا کی خواهم بود! صدای انفجار و شلیک چند گلوله ما را از سر سفره بلند کرد. به شوخی گفتم: جمع کنید، این هم ...
حجت الاسلام مرتضوی: به #ژن _خوب "دختر" نمی دهم؛ روحانیت باید برای مردم دق کند / امامت جمعه شغل نیست
...، در بخش کشاورزی، در بازار، در خانه های مردم، در عروسی و عزا و در زندان که بارها بارها رفته ام. با زندانی ها صحبت می کنید؟ *خیلی. من چندین بار زندان رفته و با زندانیان هم غذا و هم صحبت شده ام. به شما اشکال خاصی می گیرند؟ *غالباً درباره برخی مشکلات درخواست کمک می کنند که بنده نیز در حد توان تلاش کرده ام که مشکلات رفع شود. شنیدم که شما ...
پرونده ویژه شهید صیاد شیرازی/ فرماندهی از تیره عشایر؛ "صیادِ منافقین" در مرصاد
درآمد و مدتی بعد نیز به ارتش پیوست. چون ما از تیره عشایر هستیم، قبلاً به ایشان زیادخان می گفتند. نام پدر بزرگ ما صیادخان بود و اصالتاً تیره عشایر ما مربوط به تیره اخت افشار است که در سرزمینی بین فارس و کرمان امتداد دارد. پدر من در 12سالگی به همراه برادرانش به درگز کوچ می کنند، همان جا ازدواج می کند و من نیز در همان جا متولد می شوم . خانواده صیاد چند سال در مشهد زندگی می کند و ...
اظهارات تکان دهنده یک معلم نجات یافته از دست داعش/ خانواده ام را به عنوان کنیز 90 هزار دلار خریدم + ...
... "صبح روز بعد، هنوز صبحانه نخورده بودیم که صدای فریادهایی را از بیرون خانه شنیدیم. در خانه را باز کردم و از افرادی که در خیابان در حال فرار بودند پرسیدم که چه اتفاقی افتاده است؟ آنها به من گفتند: "داعش اینجاست." همه ترسیده بودند. هرکسی که ماشین داشت به کوه ها فرار کرد. اما من ماشین نداشتم." خالد چهار لیتر بنزین ژنراتور برق خانه را خالی کرد و به یکی از همسایه ها داد تا در مقابل خالد ...
بر خوارزم باید عاشق شدن/ گفت وگو با حمیدرضا صدر
که برای خودمان است. من اول طرفدار چلسی بودم، یک دروازه بانی به نام پیتر بونتی را دوست داشتم و اصلا به خاطر او طرفدار چلسی شدم. آن زمان بازی های باشگاه های انگلیس را به صورت غیرمستقیم پخش می شد و عطا بهمنش گزارش می کرد. یادم است یک بازی بود صفر صفر هم شد. آرسنال- چلسی، تمام بازی هم دست آرسنال بود و این پیتر بونتی شیرجه می رفت. این شیرجه ها باعث شد من طرفدار بونتی شوم. بعد بونتی جام جهانی 1990، ذخیره ...
شکنجه به سبک فیلم های هالیوودی + عکس
بار به خاطر موادمخدر و یک بار به خاطر درگیری و دعوا بازداشت و مدتی زندان بودم، همین باعث شد که 9 فقره کیفری داشته باشم. مقتول موادمخدر مصرف می کرد. آن روز متوجه شدم موادی که در کانکس محل زندگی ام نگهداری می کردم، سرقت شده است. وی افزود: سراغ معتادانی که به کانکس در رفت و آمد بودند رفتم که آنها اظهار بی اطلاعی کردند تا این که به مقتول مظنون شدم. او را به کانکس کشاندم و با وی حرف زدم که ...
ناصر ملک مطیعی: مردم هیچ وقت رهایم نکردند
خان باباخان معتمدی و یدالله خان سینما تمدن آشنا بود. بعد یک بالاخانه اجاره می کنند در چهار راه سیروس برای سینما. این بالاخانه قدیمی گویا هنوز هم هست، ولی خیلی قدیمی است. پدرم با پسرخاله و پسردایی و قوم و خویش شان دسته جمعی یک سینما درست می کنند، یکی بوفه را اداره می کرد، یکی دم در بود و یکی هم کار دیگر. این سینما را گویا دو سه سال هم نگه می دارند. من خیلی کوچک بودم و شاید یک خاطرات ...
دختری که خواستگارش رویش اسید پاشید: اسید لباس هایم را سوزانده بود و من لخت کنار خیابان افتاده بودم/همه ...
...> اجباری بود. او دوست سربازی برادرم بود، بعد از این که پدرم فوت کرد به خانه مان رفت وآمد داشت و خواستگاری کرد. من رد کردم ولی چون برادرم اصرار کرد ازدواج کردیم. آنها نگذاشتند نامزد بمانیم، بعد از عقدمان رفته بودم خانه خواهرش که نگذاشتند به خانه برگردم. دیگر چندماه با او زندگی کردم تا این که فهمیدم خلافکار است و از او جدا شدم. او را هم دستگیر کردند و 12 سال زندانی به او دادند. ...
بهزاد فراهانی: دهه 40 و 50 گل و بلبل نبود
بازیگران تئاتر خانه تئاتر هستم، به هرحال مولفه هایی در من دیده اند که این سمت را به عهده ام گذاشته اند. همچنین عضو شورای عالی خانه هنرمندان هستم، درام نویسم، تا امروز تعداد زیادی نمایش روی صحنه برده ام، خاک صحنه خورده ام، در سینما و تلویزیون حضور داشته ام، اما کجا یک بار یکی از مسئولان در این سال ها از من پرسیده زنده ای یا مرده؟ با حقوق بازنشستگی چطور روزگار می گذرانی؟ این صحبت فقط درباره خودم نیست ...
قهرمانی که ذخیره انقلاب بود اما حقوق نجومی نگرفت
اند ایشان تواناییش در بحث های علمی خیلی بیشتر بود تا اینکه بخواهد کار اجرایی بکند. بار ها خودش می گفت من در بحث علمی علاقه بیشتری دارم حتی دکتر صالحی زمانی که خودشان رئیس سازمان بودند کار اجرایی به ایشان پیشنهاد کردند باز هم نپذیرفت به دکترصالحی گفتند اگر بیایم از کار علمی دور می شوم. برای انجام پروژه بومی سازی یک تیم خیلی قوی از بچه های قوی ایجاد کرد و در شرکتی که به همین منظور بود شروع به کار ...
پاسخ به سه تحریف بارز از تاریخ معاصر
آمریکایی ها تصمیم گرفتند که این بار از باند صحرای طبس برای انجام عملیات پنجه عقاب استفاده کنند... روس ها که ... سال ها انتظار آن را می کشیدند ضربه خود را به ناوگان هوایی آمریکا وارد کردند و در نیمه شب پنجم اردیبهشت 59 باند طبس را بمباران کردند که در همان بمباران اولیه دو بالگرد و یک هواپیما نابود شد و این گونه بود که ادامه عملیات لغو شد. جالب است که روز بعد، یعنی ششم اردیبهشت، نیز هواپیماهای روسی ...
چه کسانی میل شدید به تجاوز کودکان دارند؟
ماجرا چه بود؟ متهم معروف به زالوی کثیف، مردی 41 ساله، متاهل و دارای 3 فرزند بود. او درباره روز حادثه گفته: آن روز، زن و بچه هایم در خانه مادرزنم بودند. در یک لحظه ندا (دختر 6 ساله افغانی) را دیدم که زنبیل به دست به سمت نانوایی می رفت. ناگهان شیطان به سراغم آمد و وسوسه شدم. وقتی او در حال بازگشت به خانه بود، نقشه شیطانی ام را اجرا کردم. به او گفتم داخل حیاط بیاید تا مقداری غذا به او ...
مداح ها بازوی روحانیت هستند/ نه زندان رفتم نه خلع لباس شده ام
مسئولان دیگر بپرسید آیا روحانیت در حد وظیفه خود به این معضلات حساسیت داشته است؟ بله داشته است. ببینید الان خود شما در طایفه تان چند تا روحانی دارید؟ کم. در هفته چندبار پای منبر روحانیون می نشینید؟ کم. در ماه؟ دو سه بار در سال؟ روحانیت دست تنهاست در حد محدود آفرین. همین هایی هم که ...
نود با برانکو؛ آشتی با کی روش تصویب نشد!
من را به برنامه خندوانه دعوت کرد که 30 دقیقه در آنجا بودم؛ بخاطر ان برنامه رامبد جوان 2 میلیون تومان به من داد ولی برای همین برنامه 140 میلیون تومان از طریق باشگاه جریمه شدم؛ ای کاش آن بازی جام حذفی با صنعت نفت را می بردیم چون تا فینال می رفتیم؛ در نهایت نشد؛ ما عشایر بودیم؛ شاید پدرم در شناسنامه 36 سالش باشد ولی بالای 50 سال سن دارد؛ یک پسر عمه دارم که 25 سال سن دارد ولی سه سال قبل شناسنامه گرفت ...