سایر منابع:
سایر خبرها
گفت وگوی خواندنی با اینیستا؛ فوئنته آلبیا مخفیگاه من است
متحول می کنند. کدام بخش از بازی ات، بیش از بقیه محصول بارساست؟ – دانش جابه جایی. جایگیری، تغییر جا و بازیخوانی، همه نتیجه کار اینجاست. در بارسا شما با توپ بازی می کنید و همچنین فضاها را می شناسید. اگر نتوانی اتفاقات چند لحظه بعد را پیش بینی کنی یا به عبارت دیگر قبل از گرفتن توپ بازیخوانی نداشته باشی، فضا برایت به شدت محدود می شود. آنالیز بازی ها و بازیخوانی من در بارسا متحول شد ...
تکنیک شهید مطهری برای ترغیب پسرش به نماز اول وقت
...> از نوع ارتباط خود با پدر در دوران کودکی چه خاطره ای دارید؟ سال 43 بود و من حدود شش سال سن داشتم و در خیابان ری در خانه محقری زندگی می کردیم. ماه محرم بود و پدر تا دیروقت منبر می رفتند و من بیدار می ماندم تا ایشان بیایند. چشم انتظاری و بغضی را که در گلو داشتم تا ایشان به خانه برگردند، هرگز از یاد نمی برم. اشاره کردید که ایشان به نماز اول وقت اهمیت زیادی می دادند. اگر در این ...
پرورش شتر توسط یک زن در تبریز
خدا حتی برق هم نداریم... می پرسم که بدون برق توی کانکس چه می کند و می گوید: با نور گوشی تلفن همراه کانکس را روشن می کنیم و روی چراغ خوراک پزی آشپزی می کنم. برای خواب و نظافت گاهی من به خانه مادرم می روم و همسرم، تبریز میهمان مادرش می شود. روایت حکیمه، همان روایت همیشگی اما واقعی خواستن و توانستن است. زن قدبلند و بااراده و خندانی که روزها و شب هایش به سختی در دامداری می گذرد، اما از بوی ...
ریاضت بیکاری پس از گرفتن مدرک دانشگاهی
میگنا : بسیار شان برای مرور نکته های کنکوری تن به ریاضت چندماهه داده بودند. بعضی هایشان به ریاضت چندماهه هم بسنده نکرده بودند و بخشی از تخم مرغ هایشان را هم در سبد موسسه هایی چیده بودند که ادعا می کردند می توانند راه قبول شدنشان را آسان کنند. چونان آب خوردن. عده ای هم بودند که برخلاف دو گروه قبلی فقط در کنکور ثبت نام کرده بودند تا پدرها و مادرهایشان بر آنها خرده نگیرند و ثبت نام دیگران را مثل پتک بر سرشان نکوبند که: یعنی نمی خوای بری دانشگاه؟ می خوای خودت رو بدبخت کنی. برای ...
نگاهی به تولد و زندگی امام زمان حجت بن الحسن
مهدی(ع)) بپرس. سعد آنچه خواست پرسید و آن پسر, با بهترین شیوه پاسخ داد. سپس امام یازدهم فرمود: نماز را با وی بخوانید. از آن پس به خانه امام رفت و آمد داشتیم,لکن آن حضرت را ندیدیم. * مردی از شیعیان از اهل فارس می گوید: (به سامرا رفتم. جلو منزل امام حسن(ع) رسیدم, بدون این که اذن بطلبم,امام (ع) مرا به داخل خانه فرا خواند. هنگامی که وارد شدم و بر وی سلام کردم ...
عروسی حاج احمدآقا من خواندم/ در عمرم برای مداحی، طی نکرده ام
سید علی صالحی/ دعبل: در ادامه برنامه گفت و گو با پیرغلامان این بار گفت و گو با حاج علی قصری، از پیرغلامان سرشناس و ستایشگران قدیمی اهل بیت (ع) را بخوانید؛ لطفاً کمی از خودتان برای مان بگویید. متولد 12 اسفند سال 1312 هستم. سال دوازده، ماه دوازده و روز دوازدهم به دنیا آمدم و حدود 85 سال سن دارم. متولد قلمستان، جنوبی ترین منطقة تهران هستم. پدرم بنّا و مادرم عالمه و فاضله بود. در ...
روایت سید هادی خسرو شاهی از داریوش شایگان
پدر و پدربزرگ داریوش شایگان، به گفته خود او، در تبریز به امر تجارت مشغول بودند و پدرش قبل از انتقال به تهران، از مریدهای پدر من بوده و در مراسم مذهبی مسجد ما، نوعا شرکت می کرده و یکی دوبار هم او را در دوران کودکی همراه خود به آن مسجد برده است... شایگان می گوید: پدرم از یک خانواده بسیار قدیمی تجار آذربایجان و اهل سلماس در نزدیکی ارومیه بود. در خانه اش در تبریز که پدربزرگم در آن هر یک شعبه تجارتی ...
فراستی: اولیور استون یک فرصت طلب است
زندگی کرده باشد تا به ما بگوید دقیقا چه اتفاقاتی افتاده یا ملکه ایران در زمان هخامنشی چه شکلی بوده است. البته موافقم که زمان خیلی بدی را برای ساخت فیلم اسکندر انتخاب کردم؛ چون بوش جنگ علیه عراق را چندی بعد از اکران فیلم آغاز کرد و من خبر نداشتم قرار است چه اتفاقی بیفتد. مسعود فراستی: در فیلم اسکندر استون، دوربین او با اسکندر است نه با ایران. حرف هایی که امروز در این جا می زند، توجیه ...
کارگردان سابق تلویزیون: توسل به امام زمان (عج) زندگی ام را نجات داد+فیلم
...> شکوه لبخند یک برنامه 13 قسمتی بود. بعد از ساخت این برنامه ها وارد شبکه 3 شدم و اولین کاری که در شبکه 3 انجام دادم، برنامه بزرگمردان کوچک بود، که هم اکنون برنامه کودک شو، طبق همان تم ساخته و اجرا می شود، با این تفاوت که ما در بزرگمردان کوچک از کودکان بین 8 ماه تا یک سال که چهار دست و پا حرکت می کردند، استفاده می کردیم. بعد از آن نیز، برنامه راز گل سرخ را برای شبکه ی 3 کار کردم، خودم با همراهی آقای ...
شوهر دومم به من شک دارد! می ترسم در خواب خفه ام کند
یک خواهر و دو برادر دارم. پدرم بازنشسته و مادرم خانه دار است. 18 ساله بودم که با پسر دایی ام ازدواج کردم. دوران عقد را به تلخی سپری کردیم. به خاطر اختلاف ها و دخالت های خانواده هایمان، کارمان به طلاق کشید. این طلاق رابطه ما را با فامیل قطع کرد. دو سال از بدترین روزهای عمرم گذشت. جوانی به خواستگاری ام آمد. او هم مثل من در دوران عقد از همسرش جدا شده بود. فکر می کردیم همدرد هستیم و می ...
دستگیری زن شوهردار در خانه مرد غریبه / پلیس مشهد در جریان ملاقات شوم بود
شب مادرم را به آغوش کشیدم و موافقت خود را اعلام کردم. طولی نکشید که طبق آداب و رسوم محلی مراسم خواستگاری و عقدکنان برگزار شد و چند ماه بعد من و حشمت زندگی زیر یک سقف را آغاز کردیم. اما روزی که زرورق (آلات و ادوات استعمال هروئین) را دست همسرم دیدم دیگر همه آرزوهایم به خاکستر یأس تبدیل شد. آن روز فهمیدم که دیگر زندگی ام در مسیر نابودی قرار دارد و تلاش هایم برای ثابت نگه داشتن بنای این ...
عظمت دسترنج هنر و اندیشه کارگر ایرانی/ درسی که باید به آمریکا و اروپا داد
خدا به خود می خواند و وقتی از اراده خدا برای ارسال منجی مطلع گشت، هزاران هزار کودک را برای یافتن موسی کشت و در کوچه ها جوی خونِ بی گناهان به راه انداخت و... و غافل از اینکه خدا جان موسی را در میان سبدی در نیل حفظ نمود و او را به خانه فرعون رساند و در دامن همسرش گذاشت و فرعون را به خدمتش درآورد. و فرعون نمی دانست که نمی توان دربرابر اراده خدا ایستاد و نمی فهمید که خدا اراده کرده است شیشه عمر منجی در ...
پنج روایت از پنجره ها با غلط های دیکته ای
و مادر به هوای این که زیاد تنها نباشد، بعضی شب ها مرا به خانه ی او می فرستد. او برای این که من حوصله ام سر نرود، قصه های گرم و قدیمی برایم تعریف می کند و من خیلی گرمم می شود. بیچاره نمی داند من عاشق عنکبوت پرنده هستم. موقعی که از قصه حوصله ام سر می رود، خودم را به خواب می زنم. آن وقت به مادرم زنگ می زند تا پدرم را بالا بفرستد. پدرم به جای در زدن، همیشه سرفه می کند. پیرزن همیشه از بابا ...
رویا با شاگرد پدرش ارتباط پنهانی داشت! / وقتی پدرم فهمید!
در تصمیم برای فرار Escape از خانه، او را همراهی کنم این گونه بود که من و برات با فرار از خانه پدرم را مجبور کردیم با ازدواج ما موافقت کند اما هنوز چند ماه از این عشق دیوانه وار نگذشته بود که آرام آرام چشمانم باز شد و توانستم عیب هایی که پدرم به او نسبت می داد را ببینم. همسرم دیروقت به خانه باز می گشت و با زنان دیگری ارتباط داشت. حتی مدتی بعد متوجه اعتیادش شدم ولی نمی توانستم به خانواده ام چیزی ...
متهم: به خاطر دخترم زودتر آزادم کنید
خردسال مقتول با پرداخت دیه اعلام گذشت کردند. به این ترتیب متهم بعد از 11 سال روز گذشته از جنبه عمومی جرم در همان شعبه به ریاست قاضی عبداللهی پای میز محاکمه قرار گرفت. در آن جلسه متهم در آخرین دفاعش گفت: بعد از حکم قصاص امیدی به زنده بودن نداشتم تا اینکه دست تقدیر مرا از مرگ نجات داد. وقتی به زندان افتادم دخترم هنوز کلمه بابا را نمی گفت، اما حالا 11 ساله شده است و در این سالها که با خواهرم ...
زن تهرانی برای گرفتن طلاق قاضی پرونده را فریب داد!
.... زن جوان ادامه داد: با این وضع دیگر حتی حوصله ماندن در این خانه و آشپزی و رسیدگی به امور خانه را نداشتم و سرانجام قهر کرده و به خانه پدری ام بازگشتم. دیگر حاضر به ادامه این زندگی نیستم و می خواهم جدا شوم. مهریه 500 سکه ای ام را می بخشم و فقط طلاق می خواهم. با پایان یافتن حرف های زن جوان، شوهرش به قاضی پرونده گفت: باور کنید با تمام اتفاق هایی که در زندگی مان رخ داده است ...
چنار، روستایی که دوباره ساخته شد
13 ماه گذشت. از آن جمعه شب سختی که سیل خانه اهالی دو شهر عجب شیر و آذرشهر را با خود برد و خانواده های زیادی عزادار شدند. خانه های شان را از دست دادند و عزیزان شان را به خاک سپردند. سیل بزرگی که روز 25 فروردین 96 در استان های آذربایجان شرقی و غربی و کردستان و مازندران تاخت و قربانیان زیادی برجای گذاشت. بارش متوسط در این استان ها پیش از وقوع سیلاب در حدود 40 میلیمتر بود که براساس اعلام سازمان هواشناسی طی 15 سال گذشته بی سابقه بوده است. 48 نفر در این حادثه تلخ کشته شدند و بیشترین تلفات و مفقودی های این سیل از شهرستان های عجب شیر و آذرشهر بود. ...
روایتی مستند از آنچه بر سر یک مادر پیر و فرزند مستاصل او آمد
مادرمان در خیابان "جردن" تهران بگیریم تا هر چهار نفر در آنجا راحت زندگی کنند. مادر من دو خواهر و دو برادر داشت. برادران مادرم سالیان پیش فوت کرده بودند و متاسفانه خواهر بزرگترش دو سال پیش فوت شد و چون از چهار- پنج سال قبل کم کم علائم بیماری آلزایمردر مادرم بروز می کرد از کل خانواده خواهش کردیم که مادرم را در جریان فوت خواهر بزرگترش قرار ندهند و مادر هم به دلیل فراموشکاری خوشبختانه متوجه ...
معدن کارانی که رفتند؛ یتیمانی که ماندند
روزها گفت دوباره خاطرات تلخ بیکاری و نداری برایم زنده شد. ابوالقاسم این طور مرا قانع کرد که دیگر راهی نمانده و ما مجبوریم به این وضعیت تن بدهیم. حقیقت یورت زن از خانه بیرون نیامد، تا چشمش به غریبه ها افتاد دست کودکش را گرفت و رفت تو و در خانه را محکم بست. اخم کرد، ترشرویی کرد، بغض کرد و فریاد کشید و گفت: بهشان بگو ما می دانیم مهمان، حبیب خداست اما دیگر طاقت مان طاق شده، این همه از درد ...
شکنجه کودک 5 ماهه توسط والدین/ بعد از طلاق مادرم، فهمیدم پدرم درباره خیانت او درست می گفت/ قاتل: کشتن ...
عموی بزرگش پناه ببرد. هفته ایی یک بار، علی رغم مخالفت های پدر به دیدن مادر می رفتم و درآغوشش اشک حسرت می ریختم. چند ماهی از جدایی پدر و مادرم می گذشت که فهمیدم مادرم برای بار دیگر قصد ازدواج دارد. هرچند ناراحت بودم اما در دل به مادرم حق می دادم. مادر خیلی بی سرو صدا و بی آنکه حتّی به من بگوید همسرش کیست، ازدواج کرد و رفت سر خانه و زندگی اش! ظاهرا شوهرش ارتباط مرا با او قدغن ...
سناریوی هولناک قتل 4 انسان بی گناه
سلامت نیوز : سطوری که خواهید خواند، بازخوانی پرونده ای است که در سال 82 اتفاق افتاده و با اینکه بیش از 15 سال از ارتکاب آن می گذرد، بیشتر به داستانی های جنایی آگاتا کریستی می ماند. در این واقعه تلخ ،پنج نفر قربانی بازی و هوسرانی زنی می شوند که در پیشوای ورامین ساکن بوده اند؛ زنی به نام معصومه ، 31 ساله و خانه دار. در این داستان افراد عجیب و غریب زیادی نقش دارند. اگر معصومه در خانواده ...
دومین اسید پاشی در تبریز/مریم در اسید سوخت
است و صورت و پوستش نیز تا به حال سه عمل در پی داشته است. دعوا زن و شوهری که منجر به جنایت شد مریم قربانی تازه اسیدپاشی در تبریز جزئیات این جنایت را اینگونه تشریح کرد:11 سال است که با محمد ازدواج کردم، چند سال اول همه چیز خوب بود، اما کم کم بهانه گیری و اخلاق های بدش را نشان داد، کم کم این خلق تند و عصبانیت هایش شدت گرفت تا جایی که چندین بار به بهانه های مختلف مرا مورد ضرب و شتم ...
دانستنی های قبل از بارداری، چیست؟
فرزندم سالم است و رشد طبیعی خود را دارد. * ای کاش می دانستم وقتی برای اولین معاینه به پزشکم مراجعه خواهم کرد از ترس و وحشت به خودم می لرزم که مبادا اصلا باردار نباشم و اشتباه شده باشد و یا اینکه مبادا در بارداری من مشکلی وجود داشته باشد. * ای کاش می دانستم گاهی بارداری سبب می گردد من و همسرم با هم اختلاف پیدا کنیم، او نمی تواند حال و شرایط مرا درک کند، چون او باردار نیست و شرایط ...
3 زن مطلقه از یک مرد بازی شومی خوردند!
آن روز به بعد، ما 3 نفر بیشتر اوقاتمان را در کنار یکدیگر می گذراندیم اگر چه دوستمان منزل دیگری اجاره کرده بود و به تنهایی زندگی می کرد ولی همواره نزد ما بود و کمتر به خانه خودشان می رفت. با این که پدر و مادرم برخی از هزینه های زندگی ما را می پرداختند باز هم برای تأمین مخارج روزانه با مشکل مواجه می شدیم. این بود که 3 نفری تصمیم گرفتیم به دنبال شغلی برای امرار معاش بگردیم تا این که حدود یک ماه قبل ...
از فتح لانه جاسوسی تا فتح بازی دراز
بیسیم چی شان به خاک شهادت غلتیده اند. سپس با ملایمت چفیه سیاه رنگ دور گردن محسن را باز کرد و با همان صورت خاک آلود، دوست و برادرش دا به حساب می آیم و از خدا می خواهم که مرا به حال خود وا مگذارد که بنده ای حقیر و زبون هستم و به درگاه کسی غیر از تو نمیتوانم رو بیاورم. اللهم ارزقنا شهادة فی سبیلک و اما پدر و مادرم از وجود داشتن چنین پدر و مادری بر خود می بالم که افتخارش بر پایه نماز و روزه ...
عطای اروپا را به لقای سوریه بخشیدم/شیعه بکشید تا به اعلی علیین بروید!
...> *هجرت محمد حسین نوروزی هستم و به سال 1365 در افغانستان به دنیا آمدم. پدرم ناصر علی و مادرم گلنسا هر دو اهل قرآباد غزنیه بودند. با شروع جنگ شوروی و افغانستان به خاطر ناامنی به وجود آمده آنها مجبور می شوند خانه و زمین کشاورزی شان را که از عواید آن روزگار می گذراندند ترک کرده و به ایران مهاجرت کنند. ابتدای آمدنشان به رشت رفتند و چندسالی ساکن آنجا شدند اما بعد بنابر قانون مهاجرت در ایران ...
تایم 100 کدام چهره های سینمایی را برگزید؟ + عکس ها
...> 18. دانیلا وگا یک زن شگفت انگیز امسال توانست اسکار بهترین فیلم خارجی زبان را به شیلی بفرستد. اثری با موضوع زندگی یک ترنس که با بازی یک ترنس واقعی هم ساخته شد: دانیله وگا! خواننده و بازیگر شیلیایی که به خاطر حضورش در این فیلم سال گذشته چند جایزه را هم به خودش اختصاص داد، وقتی برای معرفی راز عشق ترانه نامزد اسکار فیلم مرا به نام خودت بخوان روی سن جشن آکادمی رفت، تبدیل به اولین فرد ترنسی ...
شرط فرزندان برای گذشت از پدر قاتل
رسیدگی به این پرونده از هشت سال قبل در دستور کار پلیس و دستگاه قضایی قرار گرفت.در این جنایت زن جوانی به نام بتول -42 ساله- در اثر اصابت چاقو از سوی شوهرش به قتل رسید. به گزارش نامه نیوز متهم در همان لحظات نخستین وقوع جنایت به اتهامش اعتراف کرد و بازداشت شد.فریبرز 48ساله در بازجویی ها به کارآگاهان گفت: به خانه خواهرهمسرم می رفتیم که در مسیر باهم درگیر شدیم من درحالی که بشدت عصبانی شده ...
بیرجند| حکایت شهیدی که لباس نو بر تن نمی کرد تا دوستانش حسرت نخورند
برگزار شد مهریه من را هم 90 هزار تومان گذاشتند. سفره عقدم را خودم گلدوزی کرده بودم. بعد از مراسم عروسی به همراه همسرم به یکی از روستاهای شهرستان نهبندان رفتیم. در سال 60 حقوق همسرم که معلم بود 3 هزار و 600 تومان بودکه از این مبلغ 50 تومان کرایه می دادیم. روزها به سختی سپری می شد و در خانه تنها بودم و گلدوزی، بافتنی و کارهای خانه را انجام می دادم. روزگار به سخت می گذشت. طوفان ...
یک مقدار خون ناقابل دارم که آن را در راه خدا و رسول خدا انفاق می کنم
، زیرا که پوست و استخوانم از امام حسین (ع) است. مادر اگر خواستی برای من گریه کنی برای علی اکبر حسین (ع) گریه کن چرا که او هم جوان بود مادر فکر نکن که از میان شما رفته ام هرگز همیشه در کنار شما هستم خوب مادرم خیلی زحمت برای من کشیدی و من هم در برابر شما شاید بی احترامی کرده باشم امیدوارم که به مادریت مرا ببخشید. پدرم شما هم برای من خیلی زحمت کشیدید در سن پیری در ساختمان سازی خیلی زحمت ...