سایر منابع:
سایر خبرها
نیما کرمی:فالوورهای زیاد یکی از عوامل انتخاب مجری های تلویزیون است
دوستان رادیویی هم از پدرم خواستند تا مرا به رادیو معرفی کند. خلاصه من به رادیو رفتم و پس از آن اجراهای تلویزیونی ام شروع شد . بازیگری را دوست دارم در این سال ها جسته و گریخته کار بازیگری را ادامه دادم. در چند تئاتر حرفه ای و یک تله فیلم بازی کردم. در مورد تئاتر که باید بگویم برایم خیلی لذت بخش است و در واقع کاری دلی محسوب می شود اما در مورد سینما و تلویزیون به دنبال یک موقعیت ...
واقعه گوهرشاد، موضع قطعی ملت ایران در موضوع حجاب است/ آیت الله خزعلی: زمان رضاخان، زن ها از ترس کشف حجاب ...
خواهند گفت که خوب این هم که منبر رفته، پس چرا او را نمی گیرید ؛ به همین نشانی که چهار سال، پدرم در خانه ماند و بیرون نمی آمد. برای این که او را می گرفتند، مثل بقیه ی افرادی که در قضیه مسجد و اینها دخالت داشتند. بعد از چهار سال زندانیان تهران را آزاد کردند. پدر ما هم از منزل آمد بیرون. مردم او را خیلی احترام می کردند . می گفتند این مدت او در مکه بوده است کسی او را نمی دید، فقط دو تا روضه خوان ...
ناگفته هایی از اعدام قاتل روح الله داداشی
نمی شد. مردم و طرفدارهای برادرم اجازه نمی دادند. در واقع ماجرای قصاص قاتل از اختیار ما خارج بود. ما هیچ نقشی در اعدامش نداشتیم. همه چیز خیلی سریع اتفاق افتاد و اصلا روال طبیعی نداشت. از طرفی داغمان تازه بود و اصلا فرصت فکر کردن نداشتیم. فرصت نشد فکر کنیم و درست تصمیم بگیریم. من و خانواده ام با قصاص قاتل مخالف بودیم. او باید زندانی می شد و جور دیگری مجازات می شد. او با اعدام شدنش راحت شد و رفت ولی ما هر روز داریم عذاب می کشیم. از طرفی آن زمان پیامک های تهدیدآمیز داشتیم و تحت فشار بودیم. ...
11 شهید سالهای دفاع مقدس در اصفهان تشییع شد
به گزارش ایرنا، این مراسم با حضور اقشار مختلف مردم، مسئولان اجرایی، فرماندهان و نیروهای نظامی و انتظامی اصفهان در میدان امام خمینی (ره) این شهر برگزار شد. در ابتدای این مراسم سرود 500 نفری دانش آموزان محجبه به مناسبت روز حجاب و عفاف اجرا شد و حامد زمانی از خوانندگان انقلابی به اجرای چند سرود پیرامون شهدا و حجاب و عفاف پرداخت. در ادامه پس از سخنرانی و مداحی، پیکر این شهدا تا خیابان ...
پیکر مطهر شهید معین الدینی در زادگاهش تشییع و تدفین می شود
فرزند سید مهدی که در سال 1361 در عملیات رمضان-منطقه عملیاتی شرق بصره به درجه رفیع شهادت نائل شده است، پیکر این شهید بزرگوار بعد از 36 سال چشم انتظاری خانواده، عصر امروز پنج شنبه 20 تیرماه به زادگاهش باز می گردد و مورد استقبال مردم شهرستان چادگان قرار خواهد گرفت. این فرمانده نظامی خاطر نشان کرد: آیین استقبال از پیکر مطهر این شهید والامقام، ساعت 20:30 غروب پنجشنبه از میدان الله به سمت مسجد ...
ماجرای جواب منفی شهید کلانتری به درخواست مادرش
کردیم و منتظر یک امضا هستیم. یک دفعه انگار که به او توهین شده باشد برافروخته شد و گفت: حاج خانم انقلاب کردیم که بین تو که پسرت وزیر است با کسی که هیچ کس را در نظام ندارد، فرقی نباشد. اگر می خواستیم این کار ها را بکینم که انقلاب نمی کردیم. از میان هزاران خاطره تعریف شده از پدر، این خاطره پر رنگ تر از بقیه در ذهن فاطمه کلانتری دختر شهید موسی کلانتری که هنگام شهادت پدرش دو سال بیشتر نداشت، مانده ...
کوچ عاشقانه از بوارین تا شاهرود/ بازگشت به خانه پس از 33 سال
...، ذکری بگویی، فاتحه ای بخوانی اما با شهدا ماندن سخت است چراکه نباید لحظه بعد فراموش کنی که شهدا از تو چه می خواهند چه برسد سه دهه بعد... کسانی که با شهدا مانده اند امروز کم هستند اما بر عکس همه مردم با شهدا هستند چراکه شمع محفل بشریت محسوب می شوند و روشنگری زوایای تیره جان و جسممان وظیفه شان است. محمد عامریان که خود برادر شهید نیز است، به خبرنگار مهر می گوید: حسرت کلید واژه تشییع ...
به اطلاع کلیه مردم شریف شهرستان فریدن می رساند
مراسم تشییع ، تدفین و بزرگداشت شهید والامقام و سرافراز سید منصور معین الدینی (برادر جناب آقای معین الدینی فرماندار محترم شهرستان فریدن ) در روز جمعه 22 تیرماه راس ساعت 9 صبح از درب ناحیه مقاومت بسیج چادگان تا گلزار شهدا برگزار می گردد. لازم به ذکر است : مراسم سومین روز بزرگداشت شهید والامقام در روز یکشنبه 24 تیرماه ساعت 8 لغایت 45/11 در مسجد جامع شهر چادگان و مراسم هفتمین روز بزرگداشت شهید والامقام در روز یکشنبه 24 تیرماه ساعت 15 لغایت 17 عصر در حسینیه گلزار شهدا چادگان برگزار می گردد. یادش گرامی و راهش پررهرو روابط عمومی فرمانداری شهرستان فریدن ...
یک بی خبری طولانی
، همرزمانش سوار شدن او بر آمبولانس را می بینند اما بعد از آن را دیگر خبری ندارند؛ آن روزها در سال 61، محمدعلی 18 سال بیشتر نداشت و دو سالی می شد که به جبهه می رفت؛ هر بار که می رفت و می آمد، خانواده برای استقبال از او گوسفندی قربانی می کرده و مجلسی برای عزای ائمه معصوم برپا می کردند، اما اینها برای محمدعلی کفاف نمی داد و او را راضی نمی کرد؛ شوق و شعف جبهه را داشت؛ می گفت تحمل اینجا را ندارد؛ می رفت ...
برای اینکه زنم به من اهمیت بدهد برای خودم پیام عاشقانه فرستادم ولی تو دردسر بزرگی افتادم
خودی نشان بدهم و به همسرم بگویم مورد توجه دیگران هستم ولی ... . راستش را بخواهید همسرم با خانواده من رفت و آ مد چندانی ندارد. او همیشه گلایه مند است که چرا پدر م 15 سال قبل برای ما جشن عروسی آ ن چنانی نگرفت و خانواده ام پول خرج نکرده اند. به علت همین حرف ها از او فاصله عاطفی گرفته بودم. وقتی ازدواج کردم، پس انداز اندکی داشتم و نخواستم برای پدر بازنشسته ام که ورشکستگی برادرم ...
شرمنده شماییم یا حضرت صادق
به گزارش خبرگزاری رسا ، گمانم هدف همه توطئه ها و حرمت شکنی ها این است؛ ابتدا دل مان را بشکنند، آنگاه امیدمان را و در نهایت ایمان مان را! و در این صورت، انسان مأیوس گیرم دغدغه مند، چه سودی برای خدا دارد، چه نفعی برای جامعه؟! 40 سال بعد از انقلاب اسلامی و قریب 1400 سال بعد از انقلاب عاشورا اما باید گفت که ما نیز، آن نوگل بهاری نیستیم که با بادی بشکنیم! آن روز که آن پیامبر الهی در زمین خشک، مشغول ...
پایان 34 سال چشم انتظاری/دختر شهید:می دانستم پدر بر می گردد
کودکی و جوانی اش را پر کرده است. اقوام می گویند او همیشه به یاد پدر بود اما طی دو سال گذشته دل مشغولی هایش بیشتر شده بود. لحظه شماری می کرد و تاب و قرار نداشت گویی به او الهام شده بود که خبری در راه است... از دو سال پیش آشوبی در دلش به پا شده بود و خودش هم دلیل این آشوب را نمی دانست تا اینکه برایش خبر می آورند پدر پیدا شد آن هم در روز ولادت حضرت معصومه و روز دختر... این موضوع آن ...
آرزویم قهرمانی ایران در جام ملت ها است /تابستان در کارخانه دوچرخه سازی کار می کردم، پدرم می خواست خودم ...
. فرزند دوم این خانواده پنج نفری ( یک خواهر بزرگتر و یک برادر کوچکتر) به فوتبال علاقه مند شد. البته معلم مدرسه زیاد مشوق علیرضا نبود و ممکن بود فوتبالش در روزهای آغازین نوجوانی به پایان رسد. اما جهانبخش به دلیل استعدادش در بخش جوانان ورزش های هندبال و فوتسال انتخاب شد. وی در این خصوص اظهار داشت: من ورزش های مختلفی را امتحان کردم حتی کونگ فو و ورزش های دوومیدانی، برای تیم ملی هندبال بازی ...
لنگی های دموکراسی
چون پدر و مادرم با هم فامیل اند، این مشکلات پیش می آمد. یعنی حداقل من این طور فکر می کردم. تصورم این بود که اگر پدرم پسر عمه مادرم نبود این جزئیات دیوانه کننده میکس شده اینقدر وسط زندگی مان بال بال نمی زد؛ برای مثال اگر پدرم اسکاتلندی بود که گذرش به تفرش افتاده و بی خبر سرچشمه موقع پر کردن کوزه آب، مادرم را دیده، ما این وسط دورگه بی دردسرتری بار می آمدیم. از زنی به نام طوبا حرف می زنم، خانم چشم ...
زنده ام تا روایت کنم
تواند یکی از منابع مورد نیاز دانشجویان و علاقه مندان به تاریخ ری باشد. بهانه گفت وگوی ما با این نویسنده بزرگ علاوه بر زندگی ادبی اش بررسی تاریخ شفاهی در آثار اوست . شما چطور وارد دنیای ادبیات شدید؟ در خانواده ما هیچ شخصی سواد نداشت. کلاس سوم بودم و برادرم چهارم ابتدایی. یک روز پدرم کتاب رستم نامه را با خود به خانه آورد و تعداد زیادی از اقوام را هم به خانه دعوت کرد و به من و ...
عاشق که شدی از سختی راه مپرس
.... پدر این شهید بزرگوار می گوید: در زمان دفاع مقدس و تمام سال های جنگ اعضای خانواده این شهید از جمله برادران بزرگترش و پسرعموهایش در دفاع از آب، خاک، ناموس و دین در جبهه های جنگ با دشمن بعثی حضور داشتند. مرتضی سعیدی در گفت و گو با خبرنگار ایرنا می گوید: در هر زمان و لحظه ای از آن سال ها همواره منتظر خبری از شهادت، اسارت، مفقودالاثری و یا مجروح شدن یکی از آنان بودیم اما شهادت مدال ...
وضعیت دختران در روستاهای محروم مازندران
گرفته دختر روحانی روستاست . مردی که هنوز بعد از گذشت سه سال از مرگش، همچنان تمام روستا از محبتش حرف می زنند . آلزایمر مهمان ناخوانده سال های آخر عمر پدر سکینه بود و بعد هم سرطان به سراغش آمد . بعد از فوت پدر، مادرش هم اسیر بیماری شد و درد کمر و جراحی های پشت هم کمر و روده توان حرکت را از مادر گرفت . درد، هر روز بیشتر مادر سکینه را منزوی می کرد تا جایی که حالا علائم افسردگی در او نمایان است و سکینه ...
ترسیم نقشه راه آیندگان با پاسداشت حماسه های دفاع مقدس
و کاسبی راه انداخت و خود را اسیر هیچ ایدئولوژی ای نکرد! اما وقتی انقلاب و جنگ شد، رامین همه چیز را رها کرد و برای عقایدش به جبهه رفت؛ جایی که نه راحت بود و نه شیک و نه در رفاه. آنجا گلوله بود و خون و مجروحیت و... رامین 26 دی ماه در جبهه شهید شد. روزنامه خراسان در گزارشی با عنوان پس از 34 سال هنوز برایم یک عشق تازه است آورد: 34 سال از شهادت عباسعلی بذرگری گذشته است، اما در همه این سال ها ...
دو پسر جوان در تاکسی کنارم بودند و مرتب پشت سر و اطراف را نگاه می کردند
. وقتی شماره خانه را گرفتم پدرم تلفن را برداشت با صدای لرزانی به پدرم گفتم در کلانتری هستم و زود بیاید. طولی نکشید که پدر وبرادرم خودشان را به کلانتری رساندند. افسر بخش مرا برای ملاقات نزد پدر و برادرم برد. پدرم با چشمانی اشک بار به من گفت: پسرم چه بلایی سر خودت و ما آوردی تو فقط دو روز دیگر به عروسی ات مانده حالا ما چه باید بکنیم. برادرم کوروش از من خواست ماجرا را برایش توضیح دهم. به او ...
برادرم دختر همسایه مان را باردار کرد ؛ آبرویم پیش همکلاسی هایم رفت
مواد مخدر اعتیاد دارد همه پس انداز مادرم را سرقت کرده است تا برای خودش مواد مخدر تهیه کند و حالا کاری از دست من ساخته نیست. دختر نوجوان سپس سرگذشت تلخ خانواده اش را به 7 سال قبل گره زد و ادامه داد، پدرم نیز مانند برادرم گرفتار مواد افیونی بود. آن زمان من 8 سال زیادتر نداشتم که پدرم بر اثر سوء مصرف مواد مخدر دچار مسمومیت شد و جان سپرد. خوب به خاطر دارم وقتی پدرم را در گور می گذاشتند مادرم جیغ می ...
عطش تولید
پدرم در زمینه های مختلفی فعالیت داشت. تجارت، کشاورزی و تولید. عشق و علاقه ای که به کشاورزی و تولید داشت هم به خاطر خاصیت اشتغال زایی اش بود. دهه 20 و دهه 30 که ایشان فعالیت می کردند دهه سختی بود. در آن زمان آب لوله کشی نبود. برق هم نبود. ولی با این وجود در آن جامعه دوست داشت فعالیت تولیدی انجام بدهد. در مزارع خودش و پدرش، معادن گچ پیدا کرده بودند که یکی از نیازهای ساخت و ساز بود. گچ ها را استخراج می کردند و با شتر و قاطر به میبد یزد که شهر محل سکونت شان بود، می آوردند. آن گچ را با انجام یکسری کارها، به صورت پودر در می آوردند و می فروختند. این اولین کار تولیدی پدر بود. دستی در حوزه تجارت هم داشتند. تجارت در قدیم، برای تامین نیازهای مصرفی جامعه بود. کالا را از شهر دیگر تهیه می کردند و به صورت تهاتری داد و ستد می کردند. به هر حال ایشان در آن زمان با تمام محدودیت ها تولید گچ را آغاز کرد و بعد هم که امکانات بیشتر شد، کار گچ را در یزد پیش گرفت. در عین حال نخستین کار جدی پدرم در دهه 50 بود که توانستند با چند تن از دوستان و خانواده شان، فرش باستان را راه اندازی کنند و مسوولیت آن را هم خودشان پذیرفتند. یکی از نیازهای کشور در آن زمان فرش بود. درست است که ما فرش دستباف داریم؛ اما نیاز مصرفی جامعه ایرانی که عادت دارد روی فرش زندگی کند با فرش دستباف تامین نمی شد. الان هم همین طور است. با توجه به رشد جمعیت نیاز بود که فرش ماشینی و صنعتی به بازار وارد شود. آن سال ها چند کارخانه فرش ماشینی شروع به کار کردند و فرش باستان هم یکی از آنها بود. من هم همان ...
جهانبخش: راه سختی داشتم تا به اینجا رسیدم
. عمو و پسرعموهای من عاشق فوتبال بودند. یکی از لحظه هایی که از بچگی ام به یاد دارم صعود تیم ملی به جام جهانی فرانسه بود. من آن زمان 6-5 سال سن داشتم و جو بازی با استرالیا را به یاد می آورم. همه به خیابان ها ریختند. خیلی جو دیوانه کننده و شادی بخشی بود. مردم خیلی خوشحال بودند. پدر من هم علاقه زیادی به فوتبال داشت. کاملا آن شادی ها و لحظه های خوش را به یاد می آورم. آن بازی بود که الهام بخش ...
دخترم را کتک می زدند تا روسری اش را از سرش بردارد + عکس ها
لحظه از حرفش تعجب کردم، اما دو روز بعد وقتی در حال اغما در بیمارستان بستری بود آن سیب ها هنوز گوشه آشپزخانه بود و بعد بردیم و بین خانواده های بیماران توزیع کردیم. فداکاری خواهر شهید آخرین فردی است که قبل از آن اتفاق با مهری بوده از روز واقعه می گوید: روز 9 دی سال 1357 همه با هم خانوادگی به تظاهرات رفتیم، مادرم با بچه 6 ماهه در بغل و پدر و برادرانم بودیم، در شلوغی جمعیت من و ...
خودمحوری و تنهایی
متاهل نمی شناسد. به گزارش شهروند و در ادامه، روایت زندگی دختر و پسرهایی را می خوانید که سن شان از 40 سال گذشته است اما مجردند و دیگر هیچ وقت قرار نیست ازدواج کنند چون تصمیم به ازدواج نداشته و ندارند. خیلی دیر متوجه اشتباهم شدم فرزند اول یک خانواده پنج نفره است و حالا در مرز 50 سالگی آرزوهای بزرگی دارد. فرزند اول خانواده ام و دو برادرم از من کوچک ترند. آن ها سال هاست تشکیل خانواده ...
علیرضا جهانبخش در گفت و گو با مجله AFC: آرزوی من قهرمانی در جام ملت های آسیا است
در خصوص بازی در کوچه ها گفت: با استعداد مشخص علیرضا بر همگان، پدر مادر وی نیز به انگیزه فرزند خود می بالیدند و خوشحال بودند. علیرضا جهانبخش اظهار داشت: من از خانواده ثروتمندی نبودم ولی همیشه پدرم مرا حمایت می کرد زیرا می دانست که من تنها می خواهم به دنبال انگیزه و هدفم در زندگی بروم. علیرضا جهانبخش در این خصوص گفت: علیرضا جهانبخش در این خصوص ...
صیانت از حریم خانواده، راهکار مقابله با هجمه های فرهنگی دشمن است
اسلامی استان اصفهان تصریح کرد: امروز کانال های ماهواره ای و فضای مجازی برای نابودی فرهنگ دینی و ایرانی-اسلامی ما بسیج شده اند. هر چقدر در مسیر حفظ و صیانت از خانواده و حاکمیت ارزش ها قدم برداریم، در واقع در مقابل هجمه های فرهنگی دشمن از خود محفاظت کرده ایم و مراسم هایی که به نام شهدا و بزرگداشت روز عفاف و حجاب برگزار می شود، پیامی مهمتر از وفاداری به آرمان های شهدا دارد و آن پیام این است که ما همچنان ...
خانواده چه تأثیری می تواند بر روی تربیت فرزندان داشته باشد؟
...: تربیت اسلامی از توصیه های بزرگان دین برای مسلمانان است که در شماره های گوناگون، بخش های مختلفی را تقدیم حضور مخاطبان گرامی خواهیم کرد. * تأثیر محیط بر تربیت علاوه بر عوامل وراثتی، عوامل محیطی نیز در تربیت نقش دارند؛ منظور ما از عوامل محیطی کلیه عواملی است که پس از تولد کودک او را تحت تاثیر قرار داده و در شکل گیری او موثرند و شامل خانواده، دوستان، همسایگان و انجمن ها و ...
روملو لوکاکو؛ ستاره بلژیکی برخاسته از فقر مطلق
جایگزین کرد. در 16 سالگی و 11 روزگی در زمین برای اندرلشت دویدم. ما آن روز باختیم، اما من انگار در آسمان پرواز می کردم. قولم را به مادر و پدربزرگم ادا کرده بودم. همان لحظه بود که فهمیدم اوضاع ما روبه راه می شود. فصل بعد، مشغول تمام کردن سال آخر دبیرستانم بودم و همزمان در لیگ اروپا بازی می کردم. عادت داشتم با خودم کیف بزرگی به مدرسه ببرم تا عصرها پرواز کنم. ما لیگ را بردیم و من دومین بازیکن ...
خط خوش مبارزه/جلای هنر در روزهای دفاع
سوخته است ققنوس رفته از نظری را که سوخته است باور کنید دیده اناری به چشم خویش در دوش یک پدر، پسری را که سوخته است مارا ببین چه راحت از این کوچه رد شدیم افسوس می خوریم زری را که سوخته است ادامه میدهد: یک بیت از شعر همان لحظه سروده شد، روی یک تکه کارتن نوشتم و بعدها وقتی که از جبهه برگشتم تکمیلش کردم، میدان مبارزه میدان جهاد بود. شهادت علی اصغر از ...
مادر شهیدان یزدانخواه الگوی حجاب و عفاف/عفت و عزت از جنس مادران شهدا
در پیروزی انقلاب اسلامی و پس از آن ادامه راه شهدا ایفا کرد، مادر شهیدان یزدانخواه شهربانو ثمنی بوده است. وی در سال 1318 در شهرستان فریدونکنار به دنیا آمد. پدرش کفاش بود و به تنهایی بار نگهداری و بزرگ کردن وی را به دوش کشید. در نقل خاطراتی از گذشته، به یاد داریم که مادر شهیدان یزدانخواه همواره از زحمات پدر بزرگوارش تعریف و تمجید می کرد. وی می گفت مادرم قبل از من ...