سایر منابع:
سایر خبرها
بهمن فرمان آرا:از میدان به درنمی روم
دلم می خواد دومین فیلم توقیفی ای بود که در سال 97 روی پرده رفت؛ فیلمی که نخست با ممیزی در عنوانش روبه رو شد و بعد در فهرست فیلم های توقیف شده ای قرار گرفت که کمتر کسی به اکرانش امیدوار بود. با همه اینها دلم می خواد مدتی است مخاطبان بسیاری را با خود همراه کرده است. به بهانه نمایش دلم می خواد ، با بهمن فرمان آرا گفت وگویی داشتیم که شما را به خواندن آن دعوت می کنیم. دلم می خواد بعد از مدت ...
بیست ویکمین شهید خانواده حمزه ها کیست؟ + عکس
شنیدن این حرف ها نگران نمی شدید؟ به هر حال به عنوان یک خانم حق دارید که نگران زندگی تان باشید. من دوست داشتم محمدحسین به آرزوهایش برسد، اما با خودم می گفتم آیا می توانم بدون او زندگی کنم. من دور از خانواده خودم و در سمنان بودم و نگران روزهای بدون حضور او می شدم. قبل از شهادت حسین، زیاد خواب دوستش شهید محمد طحان را می دیدم. بعد از آن تقریباً هر شب با حسین و بچه ها سر مزار شهید طحان می رفتیم ...
دانشجوی معترض مجرم نیست/ بیش از 50درصد دانشجویان بازداشتی آزاد شدند
نباید اسامی شان منتشر شود. غیر از آنهایی که گفتم آزاد شدند، 51 درصد افراد باقیمانده با قرار وثیقه کم یا زیاد آزاد شدند، برخی شان با ضمانت افراد آزاد شدند که همان بخشی است که ما با قوه قضاییه صحبت کردیم. 12 درصد از اینها تا تاریخ دوشنبه 25 تیر منجر به حکم قضایی شده بود که از چند ماه تا چند سال حبس بود که مورد اعتراض ما به عنوان مجموعه وزارت علوم هم قرار گرفت. شخصا هم با دادستان کل کشور صحبت ...
شفا یافتن بیمار با دعای ابراهیم / با رفتارش خیلی ها را جذب ورزش و مسجد کرد
...، یک بار بچه ها پس از ورزش در حال پوشیدن لباس و مشغول خداحافظی بودند. یک باره مردی سراسیمه وارد شد؛ بچه خردسالی را نیز در بغل داشت. با رنگی پریده و با صدایی لرزان گفت: حاج حسن کُمکم کن. بچه ام مریضه، دکترا جوابش کردند. داره از دستم می ره. نَفَس شما حقه، تو رو خدا دعا کنید. تو رو خدا... ، بعد شروع به گریه کرد. بلند شد و گفت: لباساتون رو عوض کنید و بیایید توی گود. خودش هم آمد وسط گود. آن شب ...
چطور در دره سیلیکون سریع پولدار شویم؟
چه نوع آدم های خل وضع بی نوایی ممکن است این چنین چیزی را به جای غذا انتخاب کنند. آن موقع فهمیدم. شاید برای هر کسی بهتر باشد وقتی که بیش از اندازه پول گیرش می آید در همان جایی که کار می کند بماند و به دره سیلیکون نیاید. مالکِ یک بار به من می گفت: آ نها بچه ها را وارد اینجا می کنند تا فرهنگ دره سیلیکون را خراب کنند. مسلما یک میلیاردر با صورتی شبیه به بچه ها، وقتی که توی جمع حرف ...
از سلام آیت الله یک دختر بچه تا مشتری لس آنجلسی
معنویات بچّه ها توجّه داشتند و برنامه های خوبی برگزار می کردند مثال هم می زد به زیارت بردن تیم و حاج منصور آوردن برای تیم! در یک آبشار زیبا گفت موفّقیت های چشم گیر تیم در گذشته هم بیشتر به خاطر همین تقویت روحیه معنوی و اهمیت دادن به ارزش های اخلاقی بود. سؤال شرعی هم داشت در مورد اینکه می تواند به خاطر فشار تمرین روزه نگیرد که با دفاع روی تور مواجه شد و برایش گفتم حتّی اگر شده ...
غلامی:دانشجوی معترض مجرم نیست
دارد و برخی از این موارد کسی که بازداشت و آزاد شده هنوز جرمی برایش اعلام نشده و نباید اسامی شان منتشر شود. غیر از آنهایی که گفتم آزاد شدند، 51 درصد افراد باقیمانده با قرار وثیقه کم یا زیاد آزاد شدند، برخی شان با ضمانت افراد آزاد شدند که همان بخشی است که ما با قوه قضاییه صحبت کردیم. 12 درصد از اینها تا تاریخ دوشنبه 25 تیر منجر به حکم قضایی شده بود که از چند ماه تا چند سال حبس بود که مورد اعتراض ما ...
پایان نامه های شفیعی کدکنی و معین کجا، پایان نامه های حالا کجا؟
توفیق سبحانی رفتیم و سرانجام قرارمان در یک روز تابستانی در خبرگزاری خانه کتاب ایران هماهنگ شد، گفت وگویی با این این چهره ماندگار زبان و ادبیات فارسی انجام داده ایم. لطفاً نخست شمه ای از زندگی علمی، گذشته، تحصیلات و استادان خود بگویید. من در سال 1317 در شهر تبریز متولد شدم، دوران دبستان را نیز در مدرسه رودکی همین شهر گذراندم که تا چند سال پیش ساختمانش باقی بود، یک ساختمان استیجاری بود ...
تمام حرف و حدیث های رسانه ای از فساد اقتصادی در سینمای ایران
داشت و هم نسبت به دهه 60 گیشه اش ضعیف تر بود. در آن روزها کسی نمی دانست که این اصطلاح خصوصی قرار است چند سال بعد، سر از کجاها در بیاورد و به چه معانی جدیدی دلالت کند. از سوم تیرماه 1384 که یک دولت جدید در ایران روی کار آمد، سینما هم متاثر از فضای سیاسی جدید، تغییراتی کرد. دولت جدید چون برخلاف دولت قبل، حمایت قاطبه سینماگران را در قفای خود نداشت، دست به کار معرفی چهره های جدیدی شد که به خاستگاه فکری ...
آتش به اختیار اقتصادی با روحیه جهادی
حاج آقا شما می توانید این را ببرید گفتم بگذارید روی کول من تا ببرم، آنها هم نامردی نکردند 2 کیسه روی کول من گذاشتند. خب ببینید این خیلی جالب است بچه ها بعد از 23 روز فهمیدند که من استادشان هستم و هفت روز باقی مانده را از کارهایی که به من داده بودند خجالت می کشیدند اما بعد از 23 روز که ما شناخته شدیم نمی گذاشتند دیگر من کار کنم و می خواستیم کار را شروع کنیم گفتم اینجا بهترین کار چه است ارتباط ...
بیوگرافی مایکل جکسون: از ازدواج ها و اتهام کودک آزاری تا موفقیت های بی نظیر
- از یکدیگر جدا شدند. آن ها دلیل جدایی را اختلافات غیرقابل حل اعلام کردند. لیزا در سال 2010 در مصاحبه با اپرا وینفری گفت: ما تا 4 سال پس از طلاق هم با هم بودیم. در این مورد که به یکدیگر برگردیم حرف می زدیم و بعد دعوا می کردیم و دوباره همین طور... و بعد من دیگر او را کنار گذاشتم زیرا به دنبال ثبات بودم . لیزا همچنین گفت که یکی از مهم ترین دلایل طلاق آن ها، بچه دار شدن بود. مایکل علاقهٔ بسیاری به پدر ...
مردم پای منبر ایشان خسته و دلزده نمی شدند / فضای خانه را امن و آرام نگاه می داشت
تان معلم خصوصی استخدام می کنم تا در منزل به شما آموزش دهد و آخر سال تنها برای امتحانات به مدرسه بروید. اگر به درس های مدرسه و دانشگاه علاقه ندارید، شما را به حوزه بفرستم تا درس دین بخوانید. حتی اگر درس خواندن و ادامه تحصیل در هیچ رشته ای را دوست ندارید، می توانید بروید و در بازار مشغول به کار شوید. پدر این حرف ها را گفت و یک هفته به ما، فرصت داد تا ما تصمیم خود را بگیریم. من به کار ایشان علاقه مند ...
اگر برادرم شهید نمی شد امروز مدافع حرم بود
.... بعد از چند سال پدرمان هم به آن ها ملحق شد. اگر شهیدمان امروز بود هرگز از آرمان و علاقه اش به امام دست برنمی داشت و در جبهه های مدافع حرم حضور پیدا می کرد. ما خانواده شهدا باید راهشان را ادامه دهیم تا ظلم و ستم از جا کنده شود. نگذاریم خون شهیدان مان پایمال شود. نگذاریم پای هیچ اجنبی به کشورمان باز شود و از کشورمان با جان و دل دفاع کنیم. منبع: روزنامه جوان ...
سفرمهم مقام نظامی ایران به پاکستان/نفوذ نافرجام تروریستها به کشور
میان در کشور هر زمان که غفلت کنیم از همان جا از دست داعش ضربه خواهیم خورد. وزیر اطلاعات افزود: بچه های ما هوشیار بوده و منفذها را تحت نظر دارند و در همین چند روز اخیر یک تیم چهارنفره به محوریت فردی به نام مرمزین که این فرد برادری به نام حامد داشته در دعوای بین جیش الشام و جبهه النصره به هلاکت رسید. البته در فضای مجازی پر کردند که این شخص در زندان جمهوری اسلامی بوده کشته شده و یک فعال ...
بانویی که حاضر نشد با احمدشاه قاجار ازدواج کند + عکس
یکی می شدم. گفتند خوب حالا که وصلت با شاه به هم خورد پس ولیعهد باید زن بگیرد. که را بگیرد؟ باز من بدبخت را نشان کردند، گفتند باید زن ولیعهد بشوم. خوب از ظاهرش که بدم نمی آمد، از صورتش و این ها برای اینکه اولا عکس هایش را دیده بودم. ثانیا یک روز که به دیدن پدرم آمده بود آبجی جان به من گفت بیا از سوراخ کلید ولیعهد را نگاه کن ببین چه خوشگل است. قبلا گفتم که خانواده ام همه صورت پسند بودند. بین بچه ها و ...
فکر نمی کردم خاطراتم با چنین استقبالی روبه رو شود
انجام شد و چاپ بعدی کتاب آذرماه 96 اتفاق افتاد و رونمایی کتاب بهمن ماه بود که چند چاپ از کتاب گذشته بود. از آذرماه به بعد، کتاب با همین جلدی است که شما می بینید. و با اینکه خبر توصیه مقام معظم رهبری از روزهای رونمایی کتاب پخش شد همان چاپ های قبلی اش را هم ناشر می گفت ما نفهمیدیم چطور تمام شد! * هنوز نمی دانم معنی طرح روی جلد کتاب خاطرات سفیر چیست! انتقاد صریحم را مطرح کنم؟ طرح ...
خوشحالم که برای یک شهید مادری کردم
از اقوامش که احساس می کردیم با مادر شهید همکلام می شویم. متن زیر روایت های نجمیه غلامی از شهید منصور اسدی فر است که پیش رو دارید. برایش مادری کردم 16 سالم بود که به خانه بخت آمدم. منصور تازه به دنیا آمده بود. یادم است اولین بار که نامش را شنیدم، دوران نامزدی مان بود. همسرم می گفت: صاحب برادر کوچک تری به نام منصور شده است. نوزادی که چهاردهم شهریور 1342 به دنیا آمده بود. بعد از عروسی ...