ندا نتوانست زیر شکنجه های شوهر عیاشش دوام بیاورد
سایر منابع:
سایر خبرها
یک گل سرخ، برای زری
دارد و با لحنی تأثیرگذار حرف می زند، خیلی بزرگتر از سنش: زنش فوت کرده بود و چهار بچه داشت. با پدر و مادرم قرار گذاشت و گفت اگر دخترتان را بدهید 40 میلیون می دهم. این رسم ماست؛ شیربها می گیرند و دختر را می دهند. یاد ترس و وحشت چهره اش موقع اجرای نمایش می افتم و دردی که تلاش می کرد بازتابش دهد، به دست هایش خیره می ماند. یاد سارا می افتم؛ گزارشش را همین چند وقت پیش نوشتم. او را در شهر ...
پرستاری از جنس مادر/ صبری مادرانه در نبرد با سرنوشت
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ به نقل از عصر اترک ، پنجم جمادی الاول روز ولادت بانوی قهرمان کربلا، حضرت زینب کبری(س) به نام روز پرستار نامگذاری شده است، وقتی سخن از پرستار به میان می آید، اولین چیزی که از ذهن می گذرد شخصی با روپوشی سفید در بیمارستان است، اما گاه پرستارانی هستند که تمام عمر خود را عاشقانه و بدون هیچ دستمزدی صرف می کنند، این پرستاران گم نام گاه در نقش پدر، مادر و یا در نقش ...
زینب کبری یک نمونه ی برجسته ی تاریخ است که عظمت حضور یک زن را در یکی از مهمترین مسائل تاریخ نشان می دهد
ضعف نفس نشان دادند، حالا هم نگاه میکنند، دختر امیرالمؤمنین را میبینند، گریه میکنند. حضرت زینب کبری با این عده ی ناهمگون و غیر قابل اعتماد مواجه است، اما اینجور محکم حرف میزند. او زن تاریخ است؛ این زن، دیگر ضعیفه نیست. نمیشود زن را ضعیفه دانست. این جوهر زنانه ی مؤمن، اینجور خودش را در شرائط دشوار نشان میدهد. این زن است که الگوست؛ الگو برای همه ی مردان بزرگ عالم و زنان بزرگ عالم. انقلاب نبوی و ...
دکتر علی رفیعی از خانه برناردا آلبا می گوید
گوید من سالن را رایگان در اختیار آقای رفیعی گذاشتم؟ اولا، تالار وحدت ارث پدری ایشان نیست که رایگان به من اختصاص یابد. دوما، وظیفه این جناب مدیر است که سالن را به اتفاق فرهنگی - هنری مملکت اختصاص دهد. روز بعد از همین اظهارنظر بود که ایشان را صدا زدم و نشان دادم چه امکاناتی در اختیارم گذاشته اند. وقتی به تعداد انگشتان یک دست به من پروژکتور تحویل داده می شود، آیا نام این امکانات است؟ ...
علل کم شنوایی کودکان، نشانه ها و درمان آن
بررسی کرده ایم: از تولد تا 4 ماهگی: - نوزاد باید با صداهای بلند از جا بپرد. - با صدای بلند از خواب بیدار می شود. - به صدای ملایم شما با لبخند و غان و غون کردن پاسخ مب دهند. - با صدای آشنا آرام شود. از 4 ماه تا 9 ماه نوزاد: - وقتی صحبت می کنید لبخند می زند. - به اسباب بازی های صدادار واکنش نشان می دهد. ...
ویلایی ها را از روی زندگی ما ساختند
من تحمل دیدن آمپول زدن را حتی در برنامه های تلویزیونی هم نداشتم! اما برای دختر نوجوان جست وجوگر آن روزها انگار این تازه شروع یک مسیر طول ودراز بود: من و دوستم – تهمینه اردکانی - حتی احساس کردیم باید با مهارت های مرتبط با زایمان و به دنیا آمدن نوزاد هم آشنا شویم. به همین دلیل از طریق فردی که در بیمارستان هدایت می شناختیم، چند نوبت به بیمارستان رفتیم و کنار دست یک خانم دکتر، چند زایمان را ...
زینب کبری(س)؛ مسئله آموز مکتب نبوی
خبرگزاری شبستان -اصفهان: امشب آسمانیان به قطعه ای از زمین در کوچه بنی هاشم مدینه رشک می برند و البته فرشتگان الهی نیز میهمان بزم شادی شان طفلی است که رب عالمیان زینبش نام نهاده است. او می آید تا هم زینت پدر و آموزگار صبر باشد و حسین زهرا تنها نماند، برای تمام بشریت. پر رفت و آمدترین خانه محله بنی هاشم را آوای شادی و سرور در آغوش گرفته است، موج شعف و لبخند همراه با انتظار، فضای خانه و ...
زندگی در جغرافیای دام، چکمه و خونابه
، چون در نمازخانه یک موکت درست و حسابی هم نیست. یکی از بچه های مقطع پیش دبستانی که نامش احسان است، آمد توی دفتر. انگار می خواست خودی نشان دهد و مهمانان مدرسه را برانداز کند. احسان به تازگی صاحب خواهری به نام آیسا شده است. او لالایی هایی را که مادرش برای آیسا می خواند، برایمان می خواند و بعد تعریف می کند که روزی در حال آمدن به مدرسه بوده که چهار سگ دنبالش کرده بودند و او وقتی خودش را به ...
زینب کبری یک نمونه ی برجسته ی تاریخ است که عظمت حضور یک زن را در یکی از مهمترین مسائل تاریخ نشان می دهد
زینب کبری یک نمونه ی برجسته ی تاریخ است که عظمت حضور یک زن را در یکی از مهمترین مسائل تاریخ نشان می دهد. اینکه گفته می شود در عاشورا، در حادثه ی کربلا، خون بر شمشیر پیروز شد – که واقعاً پیروز شد – عامل این پیروزی، حضرت زینب بود؛ والّا خون در کربلا تمام شد.
فکر نمی کردم که زن سابقم آن بلا را سر دخترم بیاورد !
به گزارش بلاغ ،پدر در خصوص رضایت و گذشت از قصاص خطاب به قاتل می گوید: از قصاصت بابت قتل دخترمان گذشتم، 15 سال قبل که از هم جدا شدیم فکر نمی کردم این روز را ببینم که به عنوان قاتل دخترم روبرویم قرار بگیری و حکم قصاص و اعدامت را بخواهم هر چند این پنج سال که در زندان بودی و از مرگ دخترم می گذرد برای ما هر روز عذاب و داغ بوده است. این سخنان مردی است که در صحن دادگاه و با چهره رنگ پریده ...
همدم شدن پسر مشهدی با زن مطلقه او در لجن فساد غرق کرد
عصبانی می شدم و همسرم را کتک می زدم. با ادامه این ماجرا درگیری بین من و خانواده همسرم شروع شد. آن ها اوایل و قبل از ازدواج ما فکر می کردند من مصرف کننده مواد سنتی هستم و از اعتیادم به شیشه و هروئین خبر نداشتند. همسرم وقتی دید روز به روز آتش اعتیادم شعله ورتر می شود و زورش به من نمی رسد از من قطع امید کرد و بعد از 2 سال زندگی مشترک درخواست طلاق داد. مادر بیچاره ام یک چشم اش آه ...
حکایت شیرزنی که حاج حسین جاده ها صدایش می زنند +تصاویر
به دنبال مجرم فراری می رفتم، خواهرانم همیشه می گفتند فرشته روحیه ات مردانه است و نمی دانستند من با این کارهایم به دنبال شکستن محدودیت ها و تبعیض های پدر هستم . پدرش زن دیگری اختیار می کند و فرشته و سه خواهر دیگر به همراه مادر در خانه ای مستقل زندگی خود را ادامه می دهند، این اتفاق اگر چه برای خانم بیرانوند تلخ بود، اما راهی شد برای اثبات توانایی هایش و اینکه زن با همه ظرایف، اما با اراده ...
برای آمریکا بازی نمی کنم
و استاد بین المللی شطرنج شدم اما این موفقیت ها در سال های گذشته کمتر دیده می شد. من در همه رده های سنی مقام جهانی کسب کرده ام اما در کانون توجه نبوده ام. تا یک دهه قبل، تلویزیون نتایج مسابقات شطرنج زنان را هم پوشش نمی داد. فکر می کنی چه اتفاقی افتاد که شطرنج به خصوص شطرنج زنان از زیر سایه ورزش های دیگر بیرون آمد و بیشتر مورد توجه قرار گرفت؟ شطرنج زنان بعد از اتفاقات مسابقات ...
آیدین آغداشلو: هنوز هم لهجه رشتی آرامم می کند/ هومن یوسفدهی: زنان در رشتِ قدیم، قدر و منزلت بسیار داشتند
، غیرزایا شده است. کشاورزی اش بخاطر زمین خواری از بین رفته و دیگر، ثروتی برای آینده ند ارد. خانواده من هنوز در رشت هستند اما با آنکه این شهر را دوست دارم و برایم نوستالژیک است، رغبتی برای برگشت به آن ندارم. به آقای آغداشلو گفتم که شما یازده سال در رشت زندگی کردید ولی به اندازه همه عمر خود را مدیون رشت می دانید اما هیچ کاری برایش نکردید. من اگر می توانستم همین حالا، خانه پدری ام در کوچه صدرالعلما در ...
گفت و گوی 'تبریز من' با 'شهین تسلیمی'
که تداوم داشته باشد و در ایام محرم پخش کنند چون ارادت خاصی به امام حسین (ع) دارم. همچنین به نقش های تاریخی علاقه دارم. از تجربه خود در این سال ها برایمان بفرمائید و یک خاطره تلخ و یک خاطره شیرین از پشت صحنه یا حین فیلمبرداری را تعریف کنید. خاطره تلخ مثلاً یک روز در سر کار شنیدیم که آقای حسن جوهرچی فوت کردند و بسیار متأثر شدم و تا الانم هم نمی توانم باور کنم که آقای جوهرچی فوت کردند در ...
روایت دستی که به تنهایی صدا دارد + تصاویر
کار را بلد نیستی و از عهده اش برنمیایی و فقط از گفتن این حرف ها قصد ناراحت کردن من را داری، من هم با شنیدن این حرف های مادرم به نزد نخ فروش روستا رفتم و مقداری نخ نسیه گرفتم تا پشتی ببافم، ابزاری هم در اختیار من نگذاشتند اما من از زن عمویم کمک گرفتم و یک دار را چله کشی کردم و در مدت 12 روز یک پشتی را بافتم، در تمام این 12 روز به شکل شبانه روزی و همانند انسانی که از شدت عطش در حال سوختن است بافتم و ...
نگاه هاشمی؛ به جای الگو عبرت شدیم
درست نیست! و اجازه ندادند که شکایتی انجام شود. در تمام دوران تصدی مسئولیت های مختلف، هرگز از هیچ رسانه ای شکایت نکرد! از ابتدای فعالیت آقای هاشمی در دهه 40، همه می دانستند که آدم منصفی است و حرف همه را گوش می کرد. یک بعد نظام را که ایشان خیلی روی آن تأکید داشت، حضور مردم در صحنه و توجه به رأی و نظر آنها بود. در قضایای سال 88 برخی آقایان مسئول درباره انتخابات، اطلاعاتی به ایشان داده بودند که برای ...
دورهمی سیاه زهرا با زنان بیوه همسایه !
شوهرم را می دیدم و نه به بچه های بی گناهم توجه داشتم. دیگر خسته شده بودم. پدرم از وضعیت من با خبر بود تا این که یک شب درمانده از همه جا پیش او رفتم و گفتم این نان را شما در دامن من گذاشتید. اگر با فلانی ازدواج می کردم الان این وضعیت را نداشتم که پدرم گفت: من برای درمان تو هر کاری می کنم تا این که مرا به کمپ آورد و 33 روز پاکی را تجربه می کنم. البته همه چیز توجیه خودم بود که گناه را گردن پدرم انداخت در حالی که رفیق بازی مرا معتاد کرد، هر چند از شوهرم دلگیرم چون زمانی که فهمید اعتیاد دارم مرا رها کرد. قصد دارم بعد از ترک اعتیاد از شوهرم طلاق بگیرم و با دو فرزندم تنها زندگی کنم. ...
در جست وجوی روایتی خالی از قضاوت آدم ها
لازم برای اجرای پروژه حرف می زنم اما در مورد ابزارهای عاطفی هم موضوع به همین صورت است. تا دو سال پیش که تصمیم گرفتم این فیلم را بسازم. در این فیلم شخصیت کلئو (Cleo) برای من به معنای حضور مادر بود. این فیلم مرا بر آن داشت تا او را به عنوان یک زن ببینم. زنی متعلق به یک طبقه اجتماعی محروم. آن هم در جامعه ای که طبقه اجتماعی، پول و نژاد ملاک های اصلی ارزشگذاری اند و این مواردی بسیار دردناک ...
چهارشنبه های مهربانی/کارتن خواب ها مهمان می شوند
نایلون گذاشته می شود، همه چیز باید تمیز باشد و بوی زندگی بدهد شاید زمینه ای برای بازگشت یکی از همین کارتن خواب ها باشد که امشب مهمان این بزم مهربانی هستند. عقربه های ساعت در این چهارشنبه شب زمستانی بر روی ساعت 19 می افتد همه چیز مهیاست، مسیرها را از پیش تعیین کرده اند، اولین سفره مهربانی را در محل اسکان کارتن خواب های شهرداری سنندج(گرمخانه شهرداری) پهن می کنند سفره ای که بیش از 20 نفر زن ...
درخواست طلاق از مردی که همسرش را در صحنه تصادف رها کرد
...> در ابتدا رشته کلام را زن جوان به دست گرفت و در این باره گفت: شوهرم مرد بی خیال و بی مسؤولیتی است . او هیچ علاقه ای به من ندارد و من این را وقتی زیر یک سقف رفتیم و زندگی مشترکمان آغاز شد، فهمیدم . او به من اهمیتی نمی داد . دوران آشنایی ما فقط دو ماه طول کشید . بعد از آن با هم ازدواج کردیم و فکر می کنم نوید به خاطر خانواده اش با من ازدواج کرده است و علاقه ای به من و زندگی مشترکمان ندارد ...
تجاوز به زنان با ادعای رمالی
کرده و بعد از آن زینب را تحت سلطه خود گرفته است . با طرح این ادعا، زینب بازجویی شد وگفت که بارها توسط مرد جن گیر مورد تجاوز قرار گرفته وچند بار هم در حالت نیمه بیهوش به خانه مرد جن گیر رفته و با جن ها صحبت کرده است . با فاش شدن راز تجاوز مرد جن گیر به زن جوان، تیمی از ماموران، این مرد را در حالی در مرکز تهران به دام انداختند که دو زن به نام های مهین و ناهید در خانه اش حضور داشتند . ...
نقشه شوم مدیر برای کارمند دختر
داخل اتاقم تا با هم حرف بزنیم. اما همین مسئله به شک بیشتر همسر آقای ناصری دامن زد. از آن پس من سعی می کردم تا حد ضرورت از تماس تلفنی خودداری کنم و اینگونه امور را به منشی شرکت سپردم. اوضاع کمی آرام گرفته بود. یک روز که از کار روزانه خسته شده بودم و حال رفتن به خانه را نیز نداشتم. همکارم از در وارد شد گفت که به اتاق رئیس بروم. همکارانم برایم جشن تولد گرفته و غافلگیرم کرده بودند. آن شب از ...
داستان جنایی/ عروس خون بس(4)
...: روزهای سخت نه شب بود، نه روز. بیشتر مردم خواب بودنداما چراغ خانه های کامران و مهرانه هنوز روشن بود هردوی آنها اضطراب داشتند. اضطراب اینکه از این به بعد چه خواهد شد.یک شب تا عروسی باقی بود. مادر به دختر توصیه هایی کرده و گفته بود خوب بخواب .برایش از شب حجله حرف زده بود و راه رسم زندگی مشترک اما برای مهرانه حجله ای در کار نبود انگار می خواست به قربانگاه خودش برود. به یوسف ...
رضاخان دستور داد عمامه به سر ها را در کوچه و خیابان دستگیر کنند!
ادیب از من می پرسید: تا حالا کجا بودی؟ جواب می دادم: پای منبر آقای وحید بودم. یک بابایی در مدرسه ما بود به اسم حمیدی. آقای ادیب می گفت: تو وحیدی که هیچی، حمیدی هم نمی شوی! بیخود نرو پای منبر ایشان. بیا سر کلاس درس! بعد هم تنبیه می شدم که چرا به مدرسه نیامده ام، اما دست بردار نبودم. 13، 12 سال هم بیشتر سن نداشتم، ولی عجیب به منبر های ایشان علاقه داشتم. آن روز ها شاید آقای وحید نهایتاً 22 سال سن ...
دردواره های کودکانه بچه های کار/دستهایی که برای کارهنوز کوچک است
موسسه از او حساب می برند . خانم گیلانی چطور با موسسه آشنا شدید؟ قبلا هم با بچه کار آشنایی داشتید؟ اوایل ترجیح می دادم با ان.جی.اوهایی که برای بیماران سرطانی فعالیت می کردند همکاری کنم تا اینکه با موسسه و آقای مسائلی از طریق یکی از دوستانم آشنا شدم. زمانی که وارد موسسه شدم اطلاعات خاصی از کودکان کار نداشتم. دیدگاهم نسبت به آنها بچه هایی آویزان و پیله بود که با اصرار می خواستند ...
هیس؛ دخترها شکایت نمی کنند
آزار و اذیت از گناه پسر گذشت و رضایت داد؟ روز گذشته متنی در فضای مجازی انتشار داده شد که آن را به دخترک نسبت داده اند. در این متن که گفته می شود از استوری دختر برداشته شده آمده است: من بیمارستانم، دماغم شکسته و باید عمل بشه، دعا کنید برام. اونهایی هم که می پرسن چرا شکایتم را پس گرفتم، به خاطر این بود که پدری نداشتم که پشتم باشد. چون از موقعی که شکایت کردم تا زمانی که شکایت را پس گرفتم10 بار ...
راننده تاکسی پلید به زن متاهل تهرانی رحم نکرد! (عکس)
به خانه اشان بردند. سپس مرا کتک زدند و بدون توجه به التماس هایم من را تسلیم نیت شیطانی شان کردند.آن دو مرد جوان بعد از اینکه از من فیلم گرفتند، تهدید کردند در این مورد با کسی حرفی نزنم. زن جوان در حالی که گریه می کرد گفت: به خاطر اختلاف با شوهرم با هم قهر بودیم و من در خانه پدرم زندگی می کردم. روز حادثه وقتی به خانه برگشتم خیلی مضطرب و پریشان بودم به همین دلیل مجبور شدم ماجرا را برای ...
افزودن دیدگاه جدید
عوض کرد. آن روزها قرار بود که 12 سالگی پسرم را جشن بگیریم که ناگهان خبر مرگ همسرم بر اثر یک سانحه رانندگی، همه ما را سیاه پوش کرد اگرچه به خاطر ارث همسرم غم نان نداشتم اما تربیت فرزندم مسئولیت سنگینی بود که باید به تنهایی بر دوش می کشیدم به همین دلیل کمر همتم را بستم تا جای خالی همسرم را پر کنم تا او را مانند پدرش مرد کار و اخلاق بار بیاورم بنابراین همه امکانات رفاهی را برایش فراهم کردم ...
حمایت دستگاه قضا از دختر سیرجانی مورد خشونت واقع شده
گرفتم10 بار تهدید شدم . بعد از انتشار کلیپ به این دلیل که جزئیاتی از اصل ماجرا بیان نشده بود خیلی ها قضاوت ها ی متفاوتی از داستان داشتند. گفته می شد که دختر از خانه فرار کرده و همین موضوع نیز سبب شده بود تا خیلی ها حق را به پسر بدهند که دختر را زیر بار کتک بگیرد! اما هیچ کس در نظر نگرفت که این دختر تنها 15 سال سن دارد و در واقع یک کودک محسوب می شود! از سوی دیگر اگر این فیلم در فضای مجازی منتشر نمی شد ...