سایر منابع:
سایر خبرها
حضرت نرجس(س) چگونه از روم به بغداد آمد؟
نیز پنهانی نگه داری فرمود. [2] مادر بزرگوار آن حضرت، بانویی شایسته به نام نرجس [3] بود که به نام های دیگری چون سوسن، [4] صیقل [5] یا صقیل و ملیکه [6] نیز نامیده شده است. [7] او دختر یوشعا، پسر قیصر روم و از نوادگان شمعون، یکی از حواریون مسیح(ع) بود که خداوند، او را به صورت معجزه آسایی برای همسری امام یازدهم برگزید. [8] هنگامی که نرجس در روم بود، خواب های شگفت انگیزی دید. یک بار ...
زونا چیست؟ آیا واگیر دارد؟
حال آبله مرغان نگرفته به این بیماری مبتلا شود. آبله مرغان در خانم های باردار شدید است و ممکن است عوارض زیادی روی مادر و جنین ایجاد کند و حتی منجر به بستری شدن مادر در بیمارستان شود. ● زونا واکسن دارد: برای جلوگیری از ابتلا به زونا واکسنی ساخته شده که با تزریق آن فرد به زونا مبتلا نمی شود. واکسن زونا در افرادی بالای زونا تزریق و باعث ایمنی آنها در برابر زونا می شود، اگر هم مبتلا شوند ...
روایتی از زندگی شهید نورخدا موسوی
سید نورخدا موسوی مفرد 1شهریور1349 در شهر خرم آباد چشم به جهان گشود، وی در سن جوانی لباس سبز پرافتخار میهن را به تن کرد و پس از فارغ التحصیلی در دانشگاه علوم انتظامی تهران مشغول به کار شد. حاصل ازدواج سید نورخدا و کبری حافظی دو فرزند به نام سیده زهرا و سید محمد است؛ وی بعد از اتمام دانشگاه افسری به همراه خانواده مدتی ساکن تهران می شوند و سپس به خرم آباد آمده و پس از چند سال زندگی در خرم آباد به وی ...
زونا چیست؟ آیا واگیر دارد؟
بیماری مبتلا شود. آبله مرغان در خانم های باردار شدید است و ممکن است عوارض زیادی روی مادر و جنین ایجاد کند و حتی منجر به بستری شدن مادر در بیمارستان شود. ● زونا واکسن دارد: برای جلوگیری از ابتلا به زونا واکسنی ساخته شده که با تزریق آن فرد به زونا مبتلا نمی شود. واکسن زونا در افرادی بالای زونا تزریق و باعث ایمنی آنها در برابر زونا می شود، اگر هم مبتلا شوند بسیار خفیف خواهد بود. این واکسن ...
سه ماهه دوم بارداری، علائم شایع و اتفاقات آن
تعداد زیادی از خانم ها واقعاً از سه ماهه دوم بارداری خود لذت می برند. با خوش شانسی، اغلب حالت تهوع و خستگی بارداری طی چند ماه اول به پایان رسیده است. در این 3 ماهه کم کم به دوستان و اطرافیانتان خواهید گفت که حامله هستید. و جستجو کردن های آشفته و بی پایان را کمتر می کنید. چون تا حالا چیزهای زیادی از بارداری آموخته اید. شما احتمالا از همین دوره شروع به پوشیدن لباس های گشاد و راحت می کنید. اما از ...
مادر شهید جیرود هاشمی در شهرستان رامسر آسمانی شد
رئیس بنیاد شهید رامسر در این باره به خبرنگار ایرنا گفت که مادر این شهید وارسته پس از سال ها تحمل درد و رنج دوری فرزندش ، روز گذشته دعوت حق را لبیک گفت و پیکر پاک او پس از تشییع در سطح شهر سرانجام در منطقه گالش محله از توابع این شهرستان در جوار فرزند شهیدش به خاک سپرده شد. انگیر خلعتبری افزود: این شهید سرافراز 8 سال دفاع مقدس در تیرماه سال 1346 دیده به جهان گشود و سرانجام در منطقه ...
کابوس دیالیز
شفاآنلاین سلامت بیمارانی که تمام زندگیشان را کابوسی فرا گرفته که روزها و شب ها همواره همراهشان خواهد بود، مصائبی را تحمل می کنند که اگر نوبت میوند کلیه به آنان نرسد، یا فرسوده می شوند یا چشم از دنیا می بندند. به گزارش شفاآنلاین ، روزانه 15 هزار عملیات دیالیز در 572 مرکز سراسر کشور انجام می شود تا افرادی که کلیه هایشان از کار افتاده بتوانند روند درمان خود را پیگیری کنند. ...
بدترین شقاوت و بهترین آسایش دنیا و آخرت
معتقد هم هستیم و درست هم هست. در باب طلاق شما روایات باب طلاق را ببینید فرمودند خانه ای که با طلاق ویران شده این مثل بافت فرسوده شهر نیست که شهرداری بتواند بعد از مدتی بسازد. این به این آسانی ساخته نمی شود. آن پدر بیچاره، آن مادر بیچاره حالا دق می کنند وقتی فرزندانشان را ببینند. آنها جوان اند نمی فهمند که چه شد! می گویند ما از هم جدا شدیم؛ اما آن مادر بیچاره هر لحظه ای که دختر را می بیند داغی است ...
تندیس ملی دانشجوی فداکاری به حسین علیمرادی اهدا شد
آبادانی وطن فدا کرد؛ پشت تریبون ؛ یاد نمی کند . وی سپس از مادر و پدر شهید علیمرادی دعوت کرد تا روی سن بروند و تندیس دریافتی دانشجوی فداکار را به وی تقدیم کرد. مادر شهید علیمرادی نیز طی سخنانی گفت: به نام همه ی شهدای ایران، به نام حسین(ع)، به نام همه ی دانشجویانی که فداکاری را سرلوحه ی خود قرار داده اند؛ از همه ی خیرین مدرسه ساز و دانشجویان جهادگر می خواهم تا به سمن دست یاری به دشتیاری کمک کنند تا پس از پسرم حسین بتوانیم راه او را ادامه دهیم و پروژه ساخت بیش از سیصد مدرسه در منطقه سیستان و بلوچستان را که آرزوی پسرم بود را به ثمر برسانیم. لینک کوتاه کپی لینک ...
دلنوشته ای به شهید تاجگردون
مادرم هستید. از همان روز و در سنین پایین اسم جنابعالی در ذهنم در کنار سایر شهیدان ماندگار شد. بعداً متوجه شدم که بواسطه خانواده مادری و دایی های عزیز جناب آقایان کرمی، ارتباط نسبی نزدیک هم داریم. وجود نازنین شما باعث شد نوعی علاقه عاطفی بوجود آید. در همین راستا بین بنده و اخوی جنابعالی"حاج غلامرضا تاجگردون" از سالها پیش به شکلهای مختلف ارتباط متقابل برقرارشد. نمونه های از این ارتباط مثل"نشست فرهنگی ...
شیردهی نجات جان مادر است یا نوزاد؟
که فلوشیپ مادر و جنین دارد نتایج تحقیقاتی مختلف دانشگاهی از سال های اخیررا تفسیر و به زبان ساده بازگو کرده اند. شیردهی وفواید کوتاه مدت آن خانم هایی که سریعا بعد از زایمان شیردهی را شروع می کنند، سایز رحم در آن ها که بر اثر بارداری بزرگ شده است زودتر به اندازه سابق باز می گردد. شیردهی حتی خون ریزی رحمی بعد از زایمان را هم در مدت کوتاه تری قطع می کند. معمول است که مادر به ...
رمزگشایی از یک قتل با تیزهوشی یک پلیس
تازه فهمیدم دست به چه کاری زده ام. پشیمانی دیگر سودی نداشت، ترسیده بودم و جسد پسرم را در بیابان های اتوبان خلیج فارس رها کردم و به خانه بازگشتم تا این که فردای آن روز پلیس با من تماس گرفت و درباره پسرم سوال کرد که گفتم از او خبری ندارم که ماموران در ادامه بیان کردند که پسرم به قتل رسیده است. سعی داشتم خودم را بی گناه جلوه دهم، اما عذاب وجدان و مدارک پلیسی باعث شد تا سکوتم را بشکنم و به قتل پسر ...
غم نان و شانه های کوچک کودکان کار
: مادرم به خاطر ما سختی های زندگی را تحمل می کند و من درآمدم را روزانه به مادر تحویل می دهم. پیمان می گوید: قبل از کار کردن من شرایط بسیار سخت تری داشتم اما از طریق پسرهمسایه با این کار آشنا شدم. وی از سختی های کار کردن می گوید، و اینکه در طول روز سرمای زیادی را تحمل می کند و سرماخوردگی ساده برایش بیش از یک ماه ادامه دارد. از پیمان در مورد رفتار مردم سوال می کنم و می ...
دل در گرو دنیا نداشت
ها کنار آن ها بوده است . حاجیه خانم معصومه چهنوی حقیقی با بازگویی خاطراتش از دلتنگی 37 ساله پسرش می گوید، از حمید که آرزوی دیدن او را در لباس دامادی داشته است. این مادرهفتاد و چهار ساله می افزاید: جعفر، حمید، مجید، وحید، سعید، زهرا و زینت فرزندان ما هستند اما هنوزهم جای خالی حمید بین اولادم خالی است. وی تأکید می کند: حمید از همان دوران کودکی مهربان بود و همیشه به من ...
آخرین اخبار از سیزدهمین دوره جشنواره بین المللی فیلم مستند ایران؛ سینماحقیقت
حاجی قاسمی در بخش خارج از مسابقه سانس 14، دموکراسی ساخته تورج کلانتری و چشم ها و دست ها به کارگردانی پناه برخدا رضایی در بخش مسابقه ملی سانس 16، هم نفس اثر محمدحسن دامن زن و مهمانشهر ساخته مهدی سقطچی در بخش مسابقه ملی سانس 18، بوکس برای صلح به کارگردانی محسن جهانی و زندگی میان پرچم های جنگی ساخته محسن اسلام زاده در بخش جایزه شهید آوینی سانس 20، مادر جبهه ها ساخته شهرام میراب اقدم و مرهم به ...
مرگ تلخ آقامعلم هنگام نجات پسرش
داستان یک خاله بیچاره نوشته ی هاروکی موراکامی
شخصیتش را هم تغییر داد. اگر الان زنده باشد باید حدود هشتاد سالی داشته باشد . دوستانم یکی یکی از من دور شدند. مثل دندانه های شانه ای که یکی یکی بیفتند. می گفتند: آدم بدی نیست، ولی من دوست ندارم هر وقت که او را می بینم، مادر پیر و افسرده ام، یا سگی که از سرطان مری مرده بود یا خانم معلمی که زخم ناشی از سوختگی بر صورتش بود بیاید جلو چشمانم . کم کم داشتم احساس می کردم که به صندلی یک ...
برگزیدگان ششمین جشن نوشتارسینمای ایران معرفی شدند
گرداننده اصلی این رویداد هستند و باید تشکر ویژه ای از او داشته باشم.برگزاری جشن چند هفته ای به تعویق افتاد، دلایل آن برای همگی مشخص است.تسلیت می گویم به آقایان سعید عقیقی وعباس یاری که هر دو برادرانشان را از دست دادند وآقای حسین نژاد که مادر گرامیشان را از دست دادند ،آقای نصرت کریمی عزیز ودرآخرفوت ناگهانی مهندس دهکردی.درکنار تمامی این تسلیت ها یک تولد هم داریم و یاد علی معلم را گرامی می داریم. ...
نویسنده کتاب در هیاهوی سکوت امانت داری کرد
ساده درست کنم. میثم را نگه داشته بودم تا به زمین نیفتد. اما در کسری از ثانیه وقتی برگشتم او با سر به زمین افتاد. از ترس پله ها را به پایین دویدم تا صاحبخانه ام را ببینم اما او هم منزل نبود. شروع کردم به گشتن دور سر میثم و می گفتم درد و بلایت به سر من بیاید و... و. بعد ماجرا را برای مادرم تعریف کردم و ایشان گفتند تو برای بچه یکساله اینکار را کردی ولی فکر من را نکردی من برای تو چه می کشیدم. واقعا ...
تلاش برای نجات یک زندگی
وارد دومین ماه زندگی اش می شود. این بچه ها هم مراقبت می خواهند، مادر محمد هم مثل مادر زهره به کمک آنها آمده است؛ از صبح تا شب خانه پسر و عروسش کار می کند، غذا درست می کند، نظافت خانه و مراقبت از محمد و زهره. این زن میانسال با اینکه مرخص شدن زهره را از بیمارستان نشانه خوبی می داند اما نگران آینده است؛ اینکه این وضع تا کی ادامه دارد. این مادر غم و غصه های دیگری هم دارد؛ او از بی پولی و هزینه های بالای ...
"سفر عشق" به قلم استاد علی اکبر شکارچی
حرکت نمایشی از آنجا به مدرسه جدید برگردیم. بچه های دختر و پسر با کیف و کتاب در کانتینر پشت میز و نیمکت های تمیز با زمینی هموار و با نگاهی به در و دیوار و سقف بلند و ایمن کانتینر، دل نمی کندند آنجا را ترک کنند. به هر روی به ناگزیر بلند شدند و همه با هم به راه افتادیم. حدود صد متر آنسوتر در چشم بر هم زدنی بچه ها با معلم شان که بومی همان منطقه است، در مدرسه قدیمی که ...
گفت وگو با کارتن خوابی که حافظ کل قرآن است
جمله را گفت شماره تماسی که همان سایت برای کمک به سجاد گذاشته بود را به خاطر آوردم که هرقدر به فاصله صبح تا بعداز ظهر با آن ها تماس گرفتم هیچ گونه پاسخی دریافت نکردم. به او گفتم: ” مگه یه سر پناه نمی خوای؟!... مگه نمی خوای از این جا به بعدِ زندگیت همون طور باشه که دوس داری؟!... به من اعتماد کن حتما کمک ت می کنم. “ مرا به سمت نیمکت نزدیک آلاچیق همیشگی اش راهنمایی کرد. در حالی که دستانش را د ...
همراه با باد در دل تنهایی کویر
معماری می خواندیم که من به طراحی صحنه و سینما علاقه مند شدم و رفتم پی تحصیل سینما. سال دوم یا سوم دانشکده می خواستم فیلمی بسازم که پیش خودم فکر کردم سینایی برای این فیلم خوب است. به او پیشنهاد دادم و آمد و اتفاقاً خیلی هم خوب بازی کرد (با خنده). چند سال بعد به من گفت محیط آتلیه و کار شما و همین دست جمع بودن تان آنقدر من را جذب کرد که یکهو به خودم گفتم حالا که من به عنوان مخاطب اینقدر با سینما سر و ...
پشیمانی پدر از قتل فرزند معتاد
اطراف میان بر زدیم که در میانه راه به او گفتم آبروی مرا پیش با جناقم نبرد که عصبانی شد و چاقویی از جیبش بیرون آورد و زیر گلویم گذاشت و ثانیه هایی بعد با چاقو ضربه ای به گلویش زد و من هم که عصبانی بودم چاقو را از او گرفتم و ضربه ای به پهلویش زدم که فوت کرد. بعد چه کار کردی؟ در حالی که خیلی پشیمان و ناراحت بودم به خانه مان رفتم. همسرم از من پرسید که لباس ها ی چرا گلی است که به دروغ گفتم زمین خورده ام و بعد سؤال کرد که بهروز کجاست که به دروغ گفتم همراه دوستانش رفت و بعد به اتاق رفتم و تا صبح نخوابیدم و گریه کردم. ...
دلایل عقلی و نقلی زنده بودن امام زمان( عجه الله تعالی فرجهم الشریف ) چیست؟
دانم چه کنم. او گفت: برو در سامرا به خانه ابن الرضا (امام حسن عسکری( علیه السلام )) در آن جا وکیل امام را خواهی یافت. به سامرا رفتم و در خانه حضرت سراغ وکیل امام را گرفتم. دربان گفت: منتظر باش، الآن بیرون می آید. لحظه ای بعد فردی آمد و دست مرا گرفت و درون خانه برد. بعد از احوال پرسی به او گفتم: مقداری اموال از ناحیة جبل آوردم و به دنبال دلیل هستم. ناچارم از هر کس دلیلی برای اثبات نیابت وی یافتم ...
خدا در بزنگاه دست شاهرخ را گرفت و عزیزش کرد
.... افرادی مثل شاهرخ سر بزنگاه رسیدند. این ها در ذات شان چیز هایی داشتند که خدا سر بزنگاه دستشان را می گرفت. چشم شاهرخ اجازه نمی داد کسی در محل به ناموس کسی بد نگاه کند. گوشش اجازه نمی داد غیبت کسی را بشنود. حدیث داریم که گوش و چشمت را سالم و پاک نگه دار خدا به یاری ات خواهد آمد. یک روز برف زیادی روی زمین نشسته بود، شاهرخ دم در خانه ای می رود و برف ها را کنار می زند تا راه را برای کسی باز کند ...
جهیزیه نمایشی!
انتظار دارند پدر و مادر دختر برای بچه شان هم سیسمونی بدهد. چرا وظیفه من را پدرومادرم باید به دوش بکشند؟ بچه و زندگی برای من است و مسئولیت همه چیز هم با من است. میترا جهیزیه دادن را برای زمانی می داند که همه زندگی ها سنتی بود؛ دهه های قبل دختران کار نمی کردند، خانواده ها مجبور بودند جهیزیه بدهند. جهیزیه هم محدود بود، رختخواب بود و چند تا ظرف و یخچال اما الان دختر و پسر کار می کنند، پول هایشان را برای تفریح خرج می کنند و موقع ازدواج هم می خواهند بهترین چیزها را داشته باشند و این بهترین ها را باید خانواده هایشان تامین کنند، این خیلی ناعادلانه است. لینک کوتاه لینک کپی شد ...
کردستان|دیدار با خانواده شهیدی که خواب محل شهادت فرزندش را دیده بودند+تصاویر
بعد پس از خوردن سحری خواب دیدم حمید در حالی که لباس سبز رنگ بسیار تمیزی را بر تن دارد از درب وارد شد و مرا بوسید و جویای حال همسر و فرزندش شد، در این لحظه از خواب پریدم؛ آن روز خیلی دلواپس بودم و به همین دلیل به مخابرات رفتم تا با تلگراف جویای حال فرزندم شوم. جواب تلگراف آمد، حمید نوشته بود حالم خوب و من سالم هستم، ناراحت نباشید. تاریخ آن را نگاه کردم دیدم 26 تیرماه سال 1361 به سنندج رسیده است ...
تأثیر علوم شناختی بر موفقیت رسانه ها در تغییر زاویه دید مخاطبان
آن موقع چون حضرت یوسف کوچک بود خیلی حرف او را گوش نمی کردند. حضرت یوسف بعد از سالها وقتی از زندان بیرون آمد عزیز مصر شد هنوز کاهنان بودند و چون حضرت یوسف قدرت گرفته بود به آنها گفت حالا شما دیدید خدایان شما کاری برایتان نکردند ایمان بیاورید به خدا و دیدید که خدای من مرا نجات داد، ولی هیچ کمکی به شما نکرد، پس ایمان بیاورید اگر که موضوع هایی که من گفتم را باور کردید.کاهنان در پاسخ گفتند ما همه را قب ...
ناگفته های امدادگری که تا پای مرگ رفت، اما همچنان پای کار است/ به همسرم گفتم زلزله آمده باید بروم
ارایه می کردند و من هم سعی کرده ام این مسیر را ادامه دهم. تأثیرگذارترین روایت امدادی که در ذهن شما ثبت شده است؟ متاسفانه صحنه های بسیاری دیده ام؛ مثلا پدر و مادر از دنیا رفته اند و فقط بچه آن ها مانده است. یک بار به روستایی برای نجات زنی باردار رفتم. بعد از سختی بسیار با پزشک و پرستار به روستا رسیدیم. ساعت 4 صبح بود که همه از خانه هایشان بیرون آمدند و از حضور ما تعجب کرده بودند ...