اعجوبه ای که 29 سال توفیق را اداره کرد
سایر منابع:
سایر خبرها
ماجرای عکسی که حضرت آقا سراغش را گرفت/پیغام حاج قاسم برای دخترم در دیدار با رهبری
را زیاد در دلش نگه نمی داشت. می گفت: فاطمه خوبی تو همین است که حرف می زنی نمی گذ اری قهر بمانیم . ناراحتی را در خودش نمی ریخت. چیزی ناراحتش می کرد حتما به فر د مقابل منتقل می کرد. می گفت هر چه بماند بیشتر اذیت می شوم می خواست زود مشکل را حل کند. *من راضی نیستم اسماعیل 11 آذر سال 94 برای اولین بار به سوریه اعزام شد. قبل از اعزام یک روز آمد خانه گفت: بچه ها دارند می روند سوریه ...
داستان مبارزه زنی به نام تنتا با کرونا
توانم بخوابم. نوروزیان با اشاره به اینکه الآن تا زمان بهبودی کامل سرکار نمی روم و فعلاً در قرنطینه کامل خانگی هستم، گفت: من در بیمارستان یک بار تا پای مرگ هم رفتم و به زحمت من را برگرداندند. خیلی شرایط دشواری بود و روزهای سختی را گذراندم، فکر می کنم روز هفتم بستری بود که به داروها شوک دادم. نفس من برای مدتی قطع شد، قلبم داشت می ایستاد که پرستاران خبردار شده و بالای سرم آمدند و عملیات احیاء ...
تصاویر و رفتارهای خصوصی آقا روح الله به روایت عضو تیم پزشکی امام
. تجویز شده بود که باید یک روز در میان، پماد خیار بزنند. یک پماد ایرانی بود که هر یک روز در میان کل دست و پای ایشان را پماد می زدیم. هر بار که می رفتم و کار را انجام می دادم امام با یک حالت مهربانی می فرمودند " سلامت باشید." به طور مرتب این پماد زده می شد. بعد از مالیدن پماد جورابشان را پایشان می کردم. یک جوراب سرمه ای رنگ ساق بلند که خیلی کهنه بود که زیر و رویش اصلا قابل تشخیص نبود. اینقدر ...
از آزادی گنجشک به خاطر امام خمینی تا دختر ناشناسی که خبر فوت امام را داد
به مدرسه نمی رفتم و خیلی و حدود 6 سال سن داشتم ما تلویزیون نداشتیم آن زمان مزاحم تلفنی خیلی باب بود صبح روز رحلت امام تلفن منزل ما زنگ خورد یک دختر پشت خط بود و مدام می گفت امام فوت کرد امام فوت کرد رادیو را روشن کنید. وی افزود: من تصور کردم مزاحم تلفنی است تلفن را قطع کردم در عالم کودکی نمی دانستم امام دقیقاً کیست در این حد می دانستم فقط آدم بزرگ و مهمی هستند به مادرم گفتم مادر دختری ...
ورزی: ساختن سریال درباره امام خمینی (ره) توفیق الهی بود/ شباهت بازیگرمان به امام(ره) برخی را شوکه کرد
قرار است شخصیت امام را بازی کند. روز اول که تئاتر را دیدم و تمام شد دو روز فکر کردم و بعد به آقای دژاکام گفتم که می خواهم دوباره برای دیدن تئاتر شما بیایم و او خیلی تشکر کرد از این حیث که خیلی ممنونم دوباره می خواهی تئاترم را ببینی و به او گفتم اگر امکان دارد صندلی سمت راست سالن تئاتر شهر را به من بده. دفعه اول صندلی وسط نشسته بودم. برای بار دوم به سالن تئاتر شهر رفتم و روی صندلی سمت راست ...
این پرستار می خواهد گمنام بماند +عکس
شبیه خودکشی بود. زهره می گوید : علائم کرونا در من با شدت بیشتری بروز کرد. تست دادم و بعد از مثبت شدن جواب دستم آمد که جنگ تن به تن با کرونا شروع شده است و باید خودم را آماده روزهای سخت بیماری کنم. جدال میان مرگ و زندگی جدال میان مرگ و زندگی بهترین تعبیر حال و روز قهرمان گزارش ما در روزهای بیماری بود. این پرستار از روزهای سخت می گوید: ابتلای من به کرونا طاقت فرسا ترین روزهای ...
دادکان: وزارت اطلاعات به تخلفات وزارت ورزش ورود کند/ ورزش ما در آستانه تعلیق است
عضو فیفا شوند فیفا در زمان ریاست من هم که فشار می آورد، می نوشتند که رئیس فدراسیون قانونی دادکان است و فقط او را می شناسیم. تا من استعفاء دادم و این آقایان نامه نوشتند تا فیفا من را برکنار کند، فیفا اعلام کرد که آقای دادکان را از کمیته فیفا برکنار می کنیم ولی کسی را که شما معرفی کنید، جایگزین نخواهیم کرد و اتفاقا همینطور هم شده و پس از من که عضو فیفا بودم، دیگر کسی از ایران عضو فیفا نشده ...
روایت روز رحلت فرمانده از زبان یاران در گهواره
دوران جنگ هفت بار مجروح و سه بار اسیر شدم اما توفیق ملاقات امام را نداشتم با حزن و اندوه به خواب رفتم در عالم خواب حضرت امام را دیدم ایشان گفتند ناراحت نباش من را ملاقات می کنی . برای مراسم تشییع و تدفین حضرت امام راهی مصلای تهران شدم، انگار تهران روز محشر بود از خیل عظیم مردم، جمعیت را که دیدم با خودم گفتم هنگام وداع هم نمی توانم امام را زیارت کنم اما دلیل خوابی که دیده بودم چه بود؟ در ...
خاطرات جالب خادم خارجی امام خمینی!
. حاج ابراهیم که از شهر بامیان افغانستان بود و در آنجا به کشاورزی اشتغال داشت در زمان ظاهرشاه ، افغانستان را ترک و راهی نجف اشرف شد. وی در آن شهر به کارهای مختلف پرداخت و شب ها در کنار صحن حرم امام علی(ع) استراحت و عبادت می کرد و به زائران حرم آب می داد و سقایی زائران آن حضرت شده بود. خاطرات او از این سال ها که چندی قبل در روزنامه جمهوری اسلامی منتشر شده است بسیار خواندنی است ...
سوختن، درد وحشتناکی دارد
...> این گربه ولی با بقیه گربه ها یک فرق اساسی دارد... به گربه می گویم؛ خیلی خوش شانسی که الآن توی جنگل های زاگرس نیستی و زنده زنده نسوختی ! یک جور خاصی با پررویی زل می زند توی چشم هایم و می گوید؛ بهش نمیگن خوش شانسی. مهم اینه که آدم در زمان درست، جای درستی باشه یا برعکس ! گفتم؛ الآن تو آدم هم محسوب میشی؟ و گربه (او) فقط لبخندی از سر بدجنسی زد و قبل از اینکه برود یک گوشه دیگری لم ...
جباری: علی کریمی از من تکنیکی تر بود
درخواست پاسخ منفی دادم. چرا؟ من در جواب گفتم می روم به تیم دیگری و آنقدر خوب کار می کنم تا اگر روزی پرسپولیسی ها خواستند دنبال من بیایند. من همیشه خصوصیات و خاص خودم را داشتم، باور و اعتقادم بر این بود اگر تیمی مرا بخواهد باید دنبال من بیاید و بازیکنی نیستم که مورد تست فنی قرار بگیرم. 5 فصل در پرسپولیس حضور داشتی؟ من بهترین و خاطره انگیزترین روزهای فوتبالی ام ...
با اشک چشم، امام(ره) را غسل دادم
احمد خمینی هم در زمان حیات با حاج حسین، حشر و نشر داشته و گاهی در همین محل حضور پیدا می کرده. قبل از آغاز مصاحبه آلاچیقی را به ما نشان می دهد و می گوید: حاج احمد آقا گاهی بعد از کار به اینجا می آمدند و در این آلاچیق، خستگی یک روز پرمشغله را در می کردند.گپ می زدیم، چای می خوردیم ... چشمانش پر از اشک می شود و می گوید: حاج احمد آقا بعد از فوت امام سوخت... حاج احمد آقا چه ویژگی ...
برکناری منتظری بیشترین خدمت به نظام بود/ در عمق حوزه علمیه کسانی هستند که ته ذهن شان این است که ما را چه ...
ً باید این از بین برود. بالاخره در بین طرح هایی که البته این طرح برای خود حضرت امام (ره) است، با عنوان روز قدس که تکرار شود و فراموش نشود و علیه حزب صهیونیست ها فعالیت شود، روز قدس را روز مقدسی دانستند. بعد از وفات حضرت امام (ره)، مقام معظم رهبری هر سال با حوادثی که پیش آمده، این جریان را تقویت کرده اند و می دانید که به خصوص در جنگ ها، وقتی تقویت های جمهوری اسلامی ایران – حالا من نمی گ ...
چطور حجت الاسلام ابوترابی رهبری اسرا را در اردوگاه های بعثی بر عهده گرفت؟
راهپیمایی اربعین را کلید زد، یادآور شد: از اسارت که برگشتیم به اتفاق حاجی 24 نفر بودیم که پای پیاده به مرز خسروی برای برگزاری مراسم دعای عرفه رفتیم. بعد از آن هر سال این کار را تکرار می کرد. همان زمان در مجلس علیه ایشان حرف زدند که ابوترابی یا همه اش در پیاده روی است و یا وقتش را با آزاده ها می گذراند و اصلا در مجلس حضور ندارد. یادم هست وقتی کاندید شده بود و تلاش ما را برای اینکه انتخاب شود را می دید ...
داستان طلوع خرداد ؛ پاسداشت قیام 15 خرداد
کیا؟ من و من کنان گفتم دو سه روز دیگر کلاً سخته یا راحت؟ ای بدک نیست. سبد به دست رفت. داشتم شعر انتظار را می خواندم. رسیده بودم به بیتی که خیلی دوستش داشتم (از غم دوست در این میکده فریاد کشم) که زنگ زدند. از خدا خواسته دویدم سمت در. لاله بود. پرسید چند بار خوانده ام؟ گفتم: تو که می دونی این درس برام خوندن نداره. انگار کتابو خودم نوشتم. هر دو خندیدیم. پرسیدم تو چطور؟ گفت قبلاً یکی دو بار همه ...
بچه های خانه حاج علی
ها مخالفت نکردن؟ یکی دو مورد بود، ولی نه! همراهی میکردن... ولی جواب اصلی به این سوال ناپخته خودم را وسط حرف های بعدی گرفتم: همین جا که شما نشستی، خونه شهید قوچانی بوده... حاج علی قوچانی، از سال های هفتاد به بعد اینجا شد مسجد! حاج علی قوچانی، معاون حسین خرازی و معروف به مالک اشتر لشکر 14امام حسین علیه السلام. وقت رفتن بود، چه رفتنی! حتی یادم رفت چند بسته دستکش ازشان بگیرم، فکرم رفته بود آن سر شهر؛ جایی در کوچه پس کوچه های خیابان چهارباغ پایین، خانه پدری حاج علی قوچانی، مادرش روی یک صندلی روبروی ما نشسته: بسم الله الرحمن الرحیم... والا این بچه ها پونزده-شونزده ساله بودن که رفتن جبهه... ...
درباره حسن توفیق
غیرقانونی کردند و هر چهار بار جنگیدم تا روزنامه را از توقیف دربیاورم، همچنین هویدا در پنجاهمین سال انتشار توفیق بسیار تلاش می کرد که توفیق را در مسیر خودش بیاورد و هر وقت من را می دید، می گفت بیا با ما باش و اگر با ما باشی از هر نظر همه چیز برایت فراهم خواهد بود، ولی هیچ وقت جواب قطعی آره یا نه به او نمی دادم، تا اینکه یک بار گفتم برای قبول این پیشنهاد شما معذوریت دارم؛ من عضو حزب خران هستم و نمی توانم ...
دوگانه مرگ و زندگی با کرونا
رنگارنگ گوشه حیاط می چرخد. مریم، اما به انتهای حیاط اشاره می کند، به خانه ای قدیمی و آجری که با همسر و سه فرزندش آنجا زندگی می کند، اما 18 روز اخیر را توی تنها اتاق این خانه کوچک تک و تنها گذرانده است. حالا سه روز است که مدت زمان قرنطینه تمام شده و می خواهد دوباره آزمایش کرونا بدهد و امیدوار است که این بار جواب منفی باشد. ابتلا به بیماری توی صف نانوایی مریم 12 سال است که رابط بهداشت ...
رییس هیئت مدیره استقلال جواب وریا را داد + سند
...، غفوری موضوع را به من گفت و به او قول دادم که پیگیری کنم. پس از 15 روز بررسی کردم و طبق گزارش قرارداد، متوجه شدم حق با غفوری است و تصمیم گرفتم که طلبش را پرداخت کنم، اما در همان زمان مشکلات مالی داشتیم و تیم استقلال باید عازم مسابقات پلی آف لیگ قهرمانان آسیا به امارات می شد. رییس هیئت مدیره استقلال گفت: پس از بازگشت تیم از امارات، باید بلافاصله آماده اعزام به قطر برای دومین بازی مرحله پ ...
چرا اعتماد مردم را ذبح می کنید؟!
می رفت، اما قفسه سینه اش خونی بوده... در کل به او الهام شده بود. با این حال من با همه ایمانی که به شهید شدن برادر داشتم، محکم ایستادم و گفتم که هیچ خبری نیست. فردای آن روز که عید نوروز و روز تحویل سال هم بود، به درخواست پدر و مادر، با دو نفر از بستگان به نام های بهروز و ابراهیم سوار بر موتور رفتیم نورآباد که خبری بگیریم. هنوز نمی دانستم دقیقا چه اتفاقی افتاده. جلوی مسجد جامع نورآباد زیر ...
نا آرامی ها در آمریکا اختلافات دیرینه را آشکار کرد
به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صدا و سیما روزنامه فایننشال تایمز نوشت: آخرین سخنان جورج فلوید بسیار آشنا بود. یک مامور پلیس سفید پوست روز دوشنبه در مینیاپولیس زانوی خود را تقریبا به مدت 8 دقیقه بر روی گردن وی قرار داده بود و او گفت نمی تواند نفس بکشد. این همان جمله ای است که مردی سیاه پوست به نام اریک گارنر که سال 2014 در نیویورک به دست پلیس کشته شد آن را بیان کرده بود. مردی ...
آیت الله یزدی: سربسته بگویم؛ در عمق حوزه علمیه، برخی شخصیت های اثرگذار می گویند ما را چه به سیاست/ ...
اگر واقعیت را می خواهید، بخاطر بیشتر بودن طول زمان مسئولیت مقام معظم رهبری، در این زمینه فعالیت های ایشان نقش و اثر بیشتری داشته است. به عبارت دیگر، هم حضرت امام (ره) و هم مقام معظم رهبری بر اساس مبنای تز ولایت فقیه که ولایت فقیه مرز جغرافیایی نمی شناسد، ولایت فقیه مرز نژادی نمی شناسد، اقدام کردند. هم امام (ره) به این نکته توجه داشتند و اقدام ابتدائی که در طول ده سال کم و بیش داشتند که من خیلی در ...
امام (ره) با برکناری منتظری عالی ترین تصمیم را گرفتند
طول زمان مسئولیت مقام معظم رهبری، در این زمینه فعالیت های ایشان نقش و اثر بیشتری داشته است. به عبارت دیگر، هم حضرت امام (ره) و هم مقام معظم رهبری بر اساس مبنای تز ولایت فقیه که ولایت فقیه مرز جغرافیایی نمی شناسد، ولایت فقیه مرز نژادی نمی شناسد، اقدام کردند. هم امام (ره) به این نکته توجه داشتند و اقدام ابتدائی که در طول ده سال کم و بیش داشتند که من خیلی در جزئیات آن نیستم. در قم هم جامعه ...
در ماجرای اعدام نواب صفوی، آقا رفتند پیش آقای بروجردی، ولی ایشان گفتند، دخالت نمی کنم / آیت الله کاشانی ...
یادم هست که وقتی من رسیدم شما لرز کرده بودید و در جواب احوال پرسی من خیلی محکم جواب دادید که حالم خوب است؛ اما نمی دانم چرا می لرزم. و من در تمام این سال ها هر وقت یاد آن لحظه می افتم از مظلومیت آن روز شما منقلب می شوم. خب مادر جان نفرمودید مُهر و کلید را چه کردید و چگونه آن را به امام برگرداندید؟ قایم کردم تا زمانی که آقا رفتند عراق، از نجف نامه ای به من نوشتند که مهر مرا به یک آدم امینی ...
بلاژویچ؛ پیرمرد سیاه کار یا دوست داشتنیِ پرکار؟
به گزراش گروه ورزشی خبرگزاری آنا احسان محمدی؛ بین بازی با بحرین بلاژ گفت اینها (هاشمی نسب و برومند) دل شان با تیم نیست و دارند روی نیمکت می خندند. من هم زدم زیر صندلی اش و جوابش را دادم. او هم با زبان خودش به ما کلی فحش داد. دنبال بهانه بود، می خواست ما را مقصر جلوه دهد. خلاصه برگشتیم تهران و ما را خط زدند. بعد هم که رفتند امارات و ایرلند را بردند و رفتند جام جهانی و معلوم شد که واقعاً مشکل ما ...
تخلف شرکت های آبفا و نفت در طرح آب رسانی غیزانیه
اتفاق می افتد. اما در آه ای مامان خودش درون متن غوطه ور می شود، چون خودش دارد در این زمان زندگی می کند، بنابراین هرلحظه اش می تواند مکاشفه ای برای مخاطب دربرداشته باشد. برای رسیدن به یک نوشته داستانی که دارای وجه شگفت انگیز باشد، چه میزان نزدیکی محتوای داستان با جامعه واقعی لازم است؟ چون این طور به نظر می رسد که در رمان خیال باز شما اصرار زیادی در فهماندن این موضوع به مخاطب دارید؟ ...
پشت پرده مرگ فرشته دختر هجده ساله در خانه پدری
خالی می کند، اما کبریت نمی زند، ظاهرا یکی از همکاران امیر هم که در جمع آوری ضایعات شریک بوده، همان زمان در خانه آن ها حضور داشته. اما تلاشش برای متقاعد کردن او به نتیجه نمی رسد. در همین حین شعله آتش از شیشه شکسته بخاری به بیرون سرایت می کند و خانه آتش می گیرد. همه فرار می کنند، اما فرشته وقتی می خواسته از اتاق خارج شود، لباسش گر می گیرد. همسایه ها فرشته را درون پتو پیچیدند و به بیمارستان بردند. امیر و شریکش هم پایشان سوخته بود. چند روز بعد فرشته روی تخت بیمارستان فوت می کند و امیر هم به جرم قتل خواهرش بازداشت می شود . منبع: روزنامه شهروند انتهای پیام/ ...