آدم های معمولی ای که چهره شان را ماندگار کردند
سایر منابع:
سایر خبرها
ده فیلم حال خوب کن برای تماشا در آستانه نوروز سال 1400
. مدرسهٔ راک، با همان شور و ریتمی شروع می شود که از یک قطعهٔ موسیقی راک انتظار داریم. 7- فیلم میس سان شاین کوچولو – Little Miss Sunshine سال تولید : 2006 کارگردان : جاناتان دیتن و والری فاریس هنرپیشگان : ابیگیل برزلین، گِرِگ کینیر، پل دانو، آلن آرکین، تونی کولت، استیو کارل و جاستین شیلتن خانوادهٔ هوور̎ با اتوموبیل فولکس واگن بزرگشان دسته جمعی به سفر ...
شخصیت های کارتونی دنیا مهمان آقبلاغ اردبیل شد؛ زن روستایی الگوی کارآفرینی مجازی
از روستا خارج شوم و چون بچه کوچک داشتم ناچار بودم در خانه بمانم. به همین دلیل به فکرم رسید در خانه عروسک بسازم و از طریق شبکه های مجازی با برند آنیا ((@aniya.handcraft به فروش برسانم. حال با گذشت سه سال دست بافته های زهرا به اکثر شهرهای ایران ارسال شده و کار به مرحله سفارش گیری رسیده است. معتقد است تبلیغات نیاز مبرم فروش است و معتقد است اگر مغازه ای از آن خود داشته باشد، می ...
حذف دختران، این بار از کتاب ریاضی
نیایند تعداد دختر ها و پسر ها را کم کنند و کلا دختر ها را از تصویر من حذف کنند . بهاری با انتقاد از بیانیه آموزش و پرورش می گوید: آن ها در بیانیه شان نوشته اند که ما با کارشناسانی مشورت کردیم و این بلا را سر تصویر در آوردیم. من نمی دانم کدام کارشناس چنین حکمی داد؟ ولی از نظر زیبایی شناسی ترکیب بندی جلد خراب شده است. من در 14 سال کار حرفه ای تا به حال ندیده بودم دست داخل تصویرسازی کس دیگری ...
روایتی از پاهای بی حرکت با گام هایی بلند/یادگار حاج قاسم در دست همرزم شهید باکری
...> شهادت معلم یک کلاس را روانه جبهه کرد در سال 59 در مدرسه آزادی آذرشهردر استان آذربایجان شرقی، سوم راهنمایی می خواندم که پس از یکی دوماه از شروع جنگ، دبیر زبان انگلیس ی که بسیار مورد علاقه من و بچه ها بود، به جبهه رفت و طولی نکشید که شهید شد. کمی بعد از شهادت او، اکثر بچه های کلاس وارد جبهه شدند که من هم جزو آنها بودم.به جبهه غرب اعزام شدم و ابتدا در جنگ های نامنظم جزو گشتی های رزم ...
جنگ تحمیلی که هنوز در خانه ها به پایان نرسیده است/ همسران جانبازان اسطوره هایی که دیده نمی شوند
زده و با زور توانستم جدایشان کنم. بیچاره دست خودش نیست و بعد از اینکه می فهمد چیکار کرده ناراحت می شود و شروع به گریه کردن می کند. بچه هایم هم به دل نمی گیرند اتفاقا بیشتر نگران پدرشان هستند اما چاره چیست؟ از او درمورد وضعیت مالی شان پرسیدم و گفت: هزینه های داروی همسرم بسیار بالاست و اصلا پیدا نمی شود. هرچی کار می کنم و از بنیاد شهید حقوق می گیریم خرج داروهایش می کنم بدتر از آن مستاجر ...
گفتگو با جانباز سید امیرفرخ فرحمند، نویسنده کتاب هزار روز اسارات
رضا ریاحی - حسین برادران فر |شهرآرانیوز؛ کلی حرف برای گفتن داشت، با بیان خاطره های غمگین اشک در چشمانش حلقه می زد و با مرور خاطره های زیبا و به یادماندنی احساس غرور می کرد و به خود می بالید. از استقامتش گفت، از سال های دوری از خانه، از زن و فرزندی که سال ها غم نبود پدر و همسر را تحمل کردند. آن مرد از افتخارآفرینی هایش گفت، از آن روز هایی که اولین شعله های آتش جنگ برپا شده و او در صحنه حاضر بود تا ...
خنجری: وقتی دستم قطع شد خدا را شکر کردم
اینکه 19 دی سال 56 قیام خونین مردم قم اتفاق افتاد و من از شاهدان این قیام بودم. در واقع در میدان آستانه حرم حضرت معصومه (س) بودم که با شنیدن صدای گلوله خود را سراسیمه به صحنه رساندم. وقتی رسیدیم جوانانی را با وجود دست خالی شجاع و متهور دیدیم و جماعتی که در برگشت از خانه آیت الله العظمی نوری همدانی مورد تعرض نیرو های شاه قرار گرفته بودند و تعدادی کشته و مجروج می شوند و بسیاری از مردم نیز ...
گزارشی از هم اندیشی ائمه جماعت مساجد شهر پردیسان قم
مسائل مختلف است ولی به دلیل مشکلاتی هنوز همه ظرفیت های این مسجد و منطقه به کار گرفته نشده است. امام جماعت مسجد چهارده معصوم(ع) افزود: یکی از کارهای مهمی که در این مسجد انجام می شود، توجه به بحث مدرسه مسجد محور است. در این ارتباط طلبه هایی به عنوان معلم عهده دار تربیت 60 دانش آموز شده اند و قرآن و نهج البلاغه را به آنها آموزش می دهند. زمینه ازدواج آسان در مسجد فاطمه زهرا(س ...
همراه با فیلم های سینمایی شبکه های سیما در استقبال بهار
17 از شبکه نمایش پخش می شود. در خلاصه داستان فیلم با بازی دنی بون، آلیس پل و کاد مراد آمده است: رومن فور مدت 18 سال است که بیمار دیمیتری است. دیمیتری چرکستانی (کشور خیالی) است. رومن وسواس شدید به همه چیز دارد و احساس می کند که میکروب در همه جا کمین کرده است به حدی که او را به یک بیمار واقعی تبدیل کرده است. دیمیتری همچنان سعی دارد به رومن کمک کند و برایش همسری برگزیند ولی همین بیماری ...
شوهرم موهایم را تراشید و من گریستم
از دیپلم هر کسی به سراغ زندگی خودش رفت اما هر از گاهی با هم در تماس بودیم تا اینکه چند سال پیش خبردار شدم که سرطان گرفته. خیلی جا خوردم. باورم نمی شد. حمیرا خیلی سرزنده و شاد بود. با وجود بیش از 18 سال سابقه کاری که در اداره شان داشت آنقدر با انرژی و پابه رکاب کار می کرد که فکر می کردی یک نیروی تازه وارد است. دلم می خواست بعد از چند سال حمیرا را ببینم. به خانه اش رفتم. نسترن را وقتی ...
مشق ایثار برای بچه های روستا/ خانم معلم مهربان و شاگردان دوست داشتنی اش
خنده بچه ها بالا رفت و معلم را نیز به خنده وا داشت؛ هرکس با یک ایده از جا برخاست تا درس شان را تمرین کنند، یکی با ذغال روی ماشین، یکی با آب روی زمین و دیگری با چوب روی خاک، هریک به نحوی در حال نوشتن بودند. معلم با لبخند نظاره گر بود، دیگر برایش نبود تخته و ماژیک اهمیتی نداشت. فقط خوشحال بود که معلم است و شاگرد این بچه ها. * بعضی بچه ها از فامیل هایشان گوشی موبایل قرض می گرفتند ...
سال فراق بزرگان
نوروزی اش در سال 95 گفت: خود من هم با یک میهمان 15 ساله ای سال هاست که آشنا هستم و دوست شدیم با همدیگر و الان هم من به خاطر همان اینجا ایستاده ام و طبق دستور ایشان موهای سرم را هم کوتاه کردم و بچه حرف گوش کنی شدم و چند وقت دیگر هم در اینجا هستم، چون آرامش خوبی دارم و خیلی راحتم اینجا، برای اینکه با این میهمان بتوانیم به تفاهم برسیم ان شاءالله. به تفاهم که رسیدیم، راه می افتم می آیم به سراغ شما هم ...
حضرت عباس(ع) از فقهای عظام و علمای اعلام بوده است
) شخصیت برجسته و بلند مرتبه ای از خاندان علوی است که در مکتب امیر المومنین علی (علیه السلام) و مرکز تقوا و پرهیزکاری تربیت یافته و جز این انتظار نمی رود کسی که پدرش امیرالمومنین (علیه السلام) باشد و در خانواده امامت بزرگ شده باشد، در عبادت ممتاز و سرآمد نباشد. امام علی (علیه السلام) که خود مربی و معلم بشریت بود و درس شهامت، فضیلت و کمال به دوستان و شیعیانش، به خصوص فرزندان خود می آموخت، فرزند دلبند ...
خاطراتی از دوران تحصیل با شهید رحمان لوچ
به گزارش بخش ایثار و شهادت پایگاه خبری اخبار ملکان آقای خلیل عینکی نوشته است: دانش آموز کلاس دوم یا سوم دبستان در حدود سال های 1353_1352 در مدرسه ششم بهمن محله قازانلوی ملکان بودم.سال تحصیلی مدتی بود آغاز شده بود و معلم سر کلاس در حال درس دادن بود. سکوت سنگینی بر کلاس حکمرانی می کرد و بچه ها آرام و کمی خواب آلود به درس معلم گوش فرا داده بودند.یهو درب کلاس تق تق زده شد و معاون نازنین مان ...
گفتگو با خواهران بلوچی ورزشکاران معلول بسکتبالیست | با ویلچر هم می توان دوید
تصورم این طور بود؛ البته که مدرسه عادی مشکلات خودش را داشت و امکان نداشت همه چیز خوب بگذرد مثلا توی مدرسه یک بار به من گفتند چلاق که خیلی ناراحت شدم و رفتم خانه حسابی گریه کردم. عاشق عکاسی خبری ام خاطرات و جزئیات زیاد است، ولی گذشته ها گذشته است. ندا می گوید: 3 سال آنجا درس خواندم و دوباره باید مدرسه را عوض می کردم که خیلی سخت بود. به هنرستان شهید اول در انتهای مهرآباد رفتم. در ...
پشت صحنه لیگ بسکتبال زنان | 10 نقطه عطف قابل افتخار
اده و مژگان خدادادی، جدا نشدنی های نامی نو اعتبار لیگ بسکتبال بودند و پس از حذف نامی نو در پلی آف به دست پالایش نفت آبادان، جای خالی شان در نیمه نهایی حس شد. حتی انتشار تصاویر آن ها با لباس های رسمی روی سکوها در حاشیه بازی فینال هم جایشان را پر نکرد. شما باید وسط میدان باشید. صندلی های جایگاه، جای ماست. شهرداری قزوین، بانوی آبی پوش آن قدر تیمی “تو دل برو” هست که به اندازه ده ها ...
خط تولید سریال های تلویزیونی را تعطیل نکردیم
ماجرای تلخی که همه چیز را از جزئیات زندگی مان گرفته تا اوضاع و احوال اجتماع و حتی دنیا را تغییر داد. در این بین صدا و سیما نیز همزمان با این اخبار دست به کار شد تا علاوه بر اطلاع رسانیدر بخش های دیگر مثل سرگرمی، آموزش و... برنامه هایی را تدارک ببیند که در روزهای قرنطینه و خانه نشینی به داد مخاطبانش برسد. جریان شکل گرفته بهانه ای شد تا در آخرین روزهای این قرن پای صحبت حمید شاه آبادی، معاون سیما که ...
آتش بس!
که کفری خوانده می شد، اجازه خواندن ندارند. شخصاً به یادم هست پنهانی و از فاصله ای دورتر می رفتیم و کتاب کرا می کردیم و می خواندیم. 6 سال گذشت و او بزرگ شد اما مرتبه آموزشی اش همچنان در صنف دو ساکن مانده بود. او و دختران هم محله ای اش البته این بخت را داشتند که بتوانند خانه را تبدیل به مدرسه مخفی شان کنند. خواهران بزرگ تر فریحه نقش معلم را بر عهده گرفتند و او و دخترهای همسایه کرس مخفی خانگی برگزار ...
چرایی نهادن نام نیک بر فرزند/ یادداشتی از حجت الاسلام سید محمدباقر هاشمی شاهرودی
.... بچه مریض می شود، قربان صدقه اش می رویم؛ خطا می کند می بخشیم؛ امکاناتی لازم دارد، راحت در اختیارش می گذاریم. این ها همه در نتیجه عزیز شدن بچه است. این بچه ها حتی میان خواهر و برادرهای خودشان محبوب می شوند و آن ها از او به عنوان شفیع شان پیش پدر و مادر استفاده می کنند. اصلاً به واسطه این بچه ها رزق و برکت خانه بیشتر می شود. یعنی وقتی نام ائمه (ع) را روی فرزندمان می گذاریم، این همه نتیجه دارد و ...
آدم های پساکودتا | چهارراه غزاله علیزاده به روایت احمد غلامی و علی خدایی
شهباز در سال های نزدیک به میان سالی برای دخترها، در پایان داستان شکل نمی گرفت. همین جا است که آهستگی خودش را نشان می دهد و من اشاره کرده بودم که او میوه ها را کال نمی چیند. غزاله علیزاده در پایان کارهایش به کُندی نه، به فراموش شدن نه، بلکه به آهستگی، به تبدیل همه آیین ها به عمری که از دست شده و رفته، اشاره می کند. به تبدیل همه این ها به یک فرایند که چگونه تو عمر بر باد دادی و آخرسر آقای شهباز را به ...
نسرین در خانه غیراخلاقی مادرش خانه خراب شد ! / بچه هایم هم مردند!
آدم حسابی فامیل بود و بعد هم شغل دولتی پیدا کرد. با آن که از برادرم حساب می بردم اما نمی توانستم اعتیادم را پنهان کنم. خیلی دوست داشتم روزی پزشک شوم و به تحصیلاتم ادامه بدهم اما فقط تا مقطع دبیرستان درس خواندم چون همه اوقاتم را کنار پیک نیک روی بالکن منزل مان می گذراندم تا این که روزی یکی از همکلاسی هایم که در همسایگی ما سکونت داشتند ،مرا در حال مصرف مواد دید و از آن به بعد ماجرای اعتیادم در مدرسه ...
داستان کوتاه: گوشه دنج و پر نور اثر ارنست همینگوی
کنار دیوار نزدیک در کافه بود نشسته بودند، و چشمشان به میز و صندلی های توی پیاده رو بود، که همه خالی بودند، البته به استثنای میزی که پیرمرد آن گوشه زیر سایه برگ ها که در باد خفیف شب می لرزیدند نشسته بود. یک زن و یک سرباز از خیابان رد شدند. شماره برنجی روی یقه سرباز زیر نور چراغ برق خیابان درخشید. زن سر برهنه بود و با عجله دنبال سرباز می رفت. یکی از پیشخدمت ها گفت: دژبان ها می گیرندش. ...
روایت خواننده پالت از اعتیاد به کتاب
. از نوجوانی معتاد کتاب خواندن شده بودم و این طور بود که حتی در مدرسه وقتی معلم ها درس می دادند، من در جامیزی کتاب می خواندم و خیلی درگیر آن شده بودم. اول از همه، از کتاب های کودک و نوجوان کانون پرورش فکری شروع به خواندن کردم، به مرور جلوتر آمدم و در دانشگاه به واسطه رشته تحصیلی ام که در ارتباط با هنرهای تجسمی بود، به خواندن آثار مربوط به تاریخ هنر، نشانه شناسی و فلسفه پرداختم و به همین ترتیب ...
مروری بر رویدادهای تلخ و جنجالی سال 99
از دست داد. یک تراژدی تلخ خانوادگی اما مرگ یک خانواده پنج نفره در واژگونی قایق، تلخ ترین حادثه سال را رقم زد. در بین 22 مهاجر قایق تنها یک خانواده وجود داشت. خانواده ایران نژاد از سردشت ارومیه. رسول ایران نژاد 35 ساله، همسرش شیوا محمدپناهی 35 ساله، آنیتا ایران نژاد 9 ساله، آرمین ایران نژاد 6 ساله و آرتین 15 ماهه. آنها خانه و وسایلشان را فروختند اما کافی نبود. کل دارایی شان ...
عابسِ کربلای ایران/ ماجرای خواندنی شکارچی تانک ها
، گوشت ها، لباس های پاره، استخوان های شکسته، گلوله ها و همه ی رنج ها با طعنه برایم دست تکان میداد که شهید محسن رنگرز با آمدنش بر تنهایی ام برکت پاشید. خون کم کم در رگ هایم جوشید، انگار جان گرفته باشم بچه هایی که پراکنده بودند را جمع کردم، از بالا، از چپ، راست، روی پشت بام ها، پشت درها، همه را جمع کردم و وسط شان ایستادم: امروز روز مقاومت است؛ عراقی ها وارد شهرمان شوند در حالی که نفس در سینه ...
نگاهی به زندگانی، خدمات، آثار و اندیشه های استاد محمد بهمن بیگی
، فروزان و تابناک بماند. شماری از ارادتمندان بهمن بیگی رسم وفا را به جا آورده، کتابهایی را به زیور چاپ آراسته اند. هرکدام در مورد گوشه ای از ناگفته ها درباره ی شخصیت این بزرگ معلم و اندیشمند جامعه عشایر و مکتب انسان ساز، قلم فرسایی کرده اند. این کتاب ها و در رأس همه آنها، کتاب های خود استاد منابع و مأخذ قابل اعتمادی هستند برای افرادی که قصد آشنایی هرچه بیشتر با بهمن بیگی و مکتب او را دارند ...
به رهبری گفتم با ما مثل بچه ناتنی خانه رفتار می شود
گرفته بودم و تقریباً همه قرآن و بخش عمده ای از گلستان را حفظ بودم. معلم ما در کلاس می گفتند که به عنوان مثال حمد و سوره را برای بچه ها بخوانم و به آن ها هم تأکید می کردند که گوش کنند و یاد بگیرند. این ماجرا ها مربوط به سال 1339 است. به مدت 60 سال است که مطالعه و کار می کنم. از این رو حرفی را که اکنون بیان می کنم محصول 60 سال فعالیت است. از نظر بنده آنچه که به نام اسلام در جامعه ما و جوامع اسلامی ...
روایت تسنیم از خاطرات بازماندگان بمباران پناهگاه پارک شیرین کرمانشاه
لباس دست دوز مادر بزرگ را به تن داشت و مادربزرگ دست نوید را به خاک می سپارد. وی با اشاره به اینکه شبنم در زمان فاجعه پارک شیرین کرمانشاه 10 سال داشت و پدر، مادر و برادر شبنم در بمباران شهید شدند و شناسایی آن ها بر عهده این عضو خانواده بود افزود: این حادثه تلخ درست یک روز بعد از بمباران شیمیایی حلبچه اتفاق افتاد، زمانی که همه دوربین ها و نگاه ها به سمت حلبچه بود و هیچ کس نفهمید که 300 ...
خلا های قانونی، چالش های دادخواهی و انگاره های اجتماعی زنای به عنف با محارم
سازمان دولتی که در این زمینه نقش دارد سازمان بهزیستی کشور است که اقشار آسیب دیده و یا در معرض آسیب تحت نظارت این سازمان قرار داده شده است. سازمان بهزیستی سازوکارهای مختلفی دارد و جز خودش، سازمان های مردم نهاد دیگری می توانند زیر نظرش فعالیت کنند. خانه سلامت زنان و کودکان، مراکز حمایتی کودک و خانواده، اورژانس اجتماعی، خانه سلامت دختران بالای 18 سال، بازپروری زنان آسیب دیده اجتماعی، مرکز حمایتی و ...