هنگام وداع، فاصله من و هادی از زمین تا آسمان بود!
سایر منابع:
سایر خبرها
لباس عزای داغداران کرونایی را درآوریم/ گپی با مشاور و نیروی جهادی درباره آداب همدردی
از ریه اش باقی نمانده بود. شاید 18 ساعت هم طول نکشید که فوت کرد. داغ هنوز هم برایش تازه است حتی بعد از گذشت 8 ماه و می گوید: خدا خیر بدهد به همسایه ها و خیّران. کمک مومنانه به دست ما هم رسید که اگر نبود خدا می داند چطور می توانستم زندگی را اداره کنم؟ همسرم بیمه نبود و حقوق بازنشستگی نداشت. روزمزد بود. حتی یک ختم ساده هم نتوانستیم بگیریم. خدا خیرشان بدهد یک گروه از مسجد محله آمدند خانه ...
ماجرای مأموریت باران در عملیات فتح المبین
شکست مواجه کنند. اگر عنایت خدا نبود، ما قطعاً در اینجا شکست می خوردیم. بیابان از تجمع و تراکم تانک ها مثل زمان هجوم مورچه ها یا ملخ ها سیاه شده بود. تانک های عراقی با سرعت داشتند می آمدند. به منطقه آب گرفتگی که رسیدند، توی باتلاق رفتند و گیر افتادند. ده، پانزده نفر از بچه ها را با موتور فرستادم و گفتم بروید ببینید وضعیت چطور است. آن ها که به سمت عراقی ها رفتند، عراقی ها روی تانک رفتند و ...
منطقی که حجت الاسلام خلیلی را به سوریه کشاند
پایه خدا، اهل بیت (ع) و معنویات است و حرفی از مادیات و مسائل بی اساس که بگوید و در آینده نتواند عمل کند به میان نیاورد. ولی گفت قول می دهم زندگی آرام و خوبی برایتان فراهم کنم و ان شاالله خوشبخت باشید و خوب و موفق زندگی کنیم. زندگی ساده، اما خوب و دوست داشتنی مان را در خانه مادر شوهرم آغاز کردیم و بیش از سه سال در کنار خانواده همسرم زندگی کردیم. بچه ها را خیلی دوست داشت. حسین که به دنیا ...
زندگی نامه شهید علیرضا نوبخت / آخرین نامه شهید به همسر
به گزارش خبرنگار دفاع پرس از ساری، به مناسبت سالروز شهادت شهید علیرضا نوبخت روایتی از زندگی این شهید را از نظر می گذرانیم. زندگی نامه شهید: همگام با طلوع شهریور 1333، صدای گریه اش در کاشانه حجت الله و حلیمه طنین انداز شد. دو سال دوران ابتدائی تحصیلی علیرضا ، در زادگاهش بابلسر گذشت؛ اما او به دلیل مهاجرت پدر به آستانه اشرفیه ، سال های پایانی این مقطع را در این دیار از ...
سرمربی سابق پرسپولیس، استقلالی بود/ حنیف و شجاع کپی هم بودند
فوتبالی من بود. * در همان جلسه بلاژویچ توافق کرد؟ – توافق کرد و قرارداد بست. ما آن روز از ساعت 11 شروع کردیم و تا 6 بعد از ظهر جلسه طول کشید. من آن روز نه تنها ترجمه کردم، بلکه تمام مفاد قرارداد را هم ترجمه، تنظیم و تدوین کردم. از آنجا هم به فدراسیون رفتیم که آن زمان در مجموعه ورزشی شهید کشوری بود. قرارداد را آقای صفایی فراهانی که رییس وقت فدراسیون بود امضا کردند و بلاژویچ رسماً ...
نوروز پیروز
... حمید را با لودر جلو فرستادم و بچه ها پشت سرش حرکت کردند؛ چون ممکن بود عراقی ها در تپه کناری کمین کرده باشند و غافلگیر شویم و بقیه نیروها هم شهید بشوند. با این طرح لااقل لودر زده می شد و بقیه می توانستیم آرایش دفاعی بگیریم و درگیر شویم. لودر جلو رفت و ما پشت سرش حرکت کردیم. هرچه جلوتر رفتیم دیدیم عراقی ها نیستند. اولین بار یک استیشن به ما داده بودند در جبهه دشت عباس و اولین ساعتی ...
مهریه همسر امام خمینی چه قدر بود؟ / روایت شیرین خواستگاری تا ازدواج امام از زبان همسرش
کنند مثل اینکه قلب من اینجا کوبیده شد. در هرحال آقاجانم هم خوشگل و شیک و اعیان و خوش لباس بود. مثلاً در آن زمان پوستین های اسلامبولی می پوشید و می رفت و همه طلبه ها تعجب می کردند؛ هم عالم بود، دانشمند و اهل علم بود. اهل ایمان و متدین بود و هم شیک بود. مثلاً نمی گذاشت ما مدرسه برویم باید چاقچور بپوشیم، کفش هایمان مشکی ساده باشد. آستین لباسمان بلند باشد. اصلاً روحاً تجمل را دوست نداشت و خیلی اهل علم ...
معجزه در بند محکومان به اعدام+ فیلم
ام را کشتم و به جرم قتل به زندان افتادم. آخرین باری که در خانه خودش بوده دخترش چهار دست و پا را ه می رفته و حالا قرار است در سال جدید به کلاس سوم ابتدایی برود: بزرگ ترین حسرت من هدر رفت جوانی در زندان است. 7 سال است که اینجا هستم. اولین تولد دخترم را گرفتم و دو ماه بعدش مرتکب این اشتباه وحشتناک شدم. از آن روز تا به حال که دخترم در کلاس دوم ابتدایی درس می خواند بزرگ شدن او را ندیدم و ...
امروز تولد مدافع حرمی است که روز تاسوعا بی بال پرید
خبرگزاری فارس گروه حماس ه و مقاومت: تولدش دقیقا روز اول فروردین ماه سال 67 بهترین عیدی از جانب خدا به خانواده اش بود و شاید برای همین بیش تر مهرش بر دل مادر و پدرش نشسته بود. حجت که از دوران نوجوانی شیفته و عاشق خادمی مجلس امام حسین (ع) بود، عَلَم تشکیل هیأت را برپا کرد و تمام ذکر و فکرش گرداندن هیأت بود. حتی شب قبل شهادتش نیز از کارهای هیأت غافل نبود. با زمزمه خبر شهادت شهدای فاطمیون محله شان ...
دعای بچه های کلاس برای سلامتی خانم معلم/ تدریس با طعم تلخ کرونا
معلم دانش آموزان کلاس اولی بود و از سال تحصیلی 14001399، دانش آموزان پایه پنجم را به او سپرده بودند. از سوی دیگر به دلیل شرایط کرونا، بچه ها به مدرسه نمی آمدند و او باید در این شرایط سخت به آنها در فضای مجازی آموزش می داد. سال قبل از آن در اسفند مدارس تعطیل شده بود و ما بچه ها را دیده بودیم اما در سال تحصیلی جاری، شرایط خیلی فرق کرده بود. همه بچه ها 15 شهریور به مدرسه نیامدند چون اختیاری ...
هفت سین مشهوری که سین هایش شد؛ سیم تله، سیم چین...
تنها با یک دست و آرپیچی به گردن در خط مقدم پیش رفت تا مهمات و آذوقه به سربازان برساند. با یک دست هر کاری می توانست انجام داد؛ از مهمات رساندن به تیربارچی تا کمک به مجروحان و غذا رساندن به خط مقدم؛ پاسخ آن همه رشادت هایش را هم از خدا گرفت و 2 اسفند سال 64 به شهادت رسید. دست کاری کپی شناسنامه برای حضور در جبهه های جنگ ولی الله تازه وارد نوجوانی شده بود و شوق زندگی ...
شهیدی که حاج قاسم سلیمانی عاشقش بود .
خطر بی افتیم تا با نگرانی از جان ما محافظت کند او رفت صدها کیلومتر دور تر از خانه اش تا به جز فرزندان ایران از فرزندان تمام مسلمانان دفاع کند و همیشه به ما میگفتند من میتوانم درحالی که زن و بچه ام در امنیت و آرامش هستند و دغدغه فکری آنان را ندارم تمام تمرکزم را برای انتخاب بهترین راه مقابله با دشمن حتی با دادن کمترین تلفات جانی بگذارم. خوش اخلاقی پدرم را همه میدانند حتی کسان ...
مجید پازوکی فرمانده شهید تفحص
نگاه کرد و گفت ” یک وقتی می رسد، من نیستم . این جا زن و بچه، کوچک و بزرگ می آیند و می روند. هیچ کس هم ما را نمی شناسد.” سال 82 توی اردوی راهیان نور، همان جا ایستاده بودم درست همان نقطه. تمام دشت پر از آدم بود. می رفتند و می آمدند. کاروان پشت کاروان. آرام و بی خطر، پا می گذاشتند روی خاک فکه. هیچ کس هم نمی دانست چه کسی این جا از دل خاک ، آن همه مین را یکی یکی بیرون کشیده است. ...
ماجرای صدای کامیون ماک قدیمی در اتاق مشاوران قالیباف!
بنده خدا کم خوابه و خسته! عذرخواهی کردم و تا 5 خوابیدم! ساعت 5 حاضر شدم، بچه ها گفتند جلسه امام جمعه را دکتر تنها میروند، شما نماز بخوانید و بعد بیایید ارتفاعات آبیدر! تعقیبات نماز را میخواندم، علی آقای شریفی تماس گرفت، گفت کجایی؟ کی میای پایین؟ گفتم: داخل اتاقم گفت: کدوم اتاق؟ گفتم: اتاق وحید یامین پور گفت: وحید ...
زمان پخش سریال نوروز رنگی/ ساعت پخش و تکرار از شبکه پنج
گران و سوپر استار های ایران رفاقت کرده و هیچ وقت از این فضا دور نبوده ام. مدت هاست بچه های سینما به خانه من می آیند و دورهمی هایی داریم که خیلی ها در آن هستند و چون دستپختم حرف ندارد و آبگوشت های معروفی درست می کنم که همه بچه ها عاشق آن هستند، هر سه چهار هفته یک بار دور هم جمع می شویم. در واقع خانه من با هتل هیچ فرقی ندارد. یک بار سعید نعمت الله به من زنگ زد و گفت علی تو مود نوشتنم؛ می خواهم به ...
بازیگر نقش شکوه در سریال پایتخت کیست؟
، می گوید از مادرم یاد گرفتم چگونه حرمت پدرم را نگه دارم ضمن اینکه با پدرم هم بسیار صمیمی بودم و وقتی مادرم را از دست دادم، پدرم برایم هم پدر بود و هم مادر ... نیکی مظفری، دوست دارم برای پدرم زن بگیرم و به همه فرزندانی که پدر و مادران شان تنها هستند این موضوع را پیشنهاد می کنم. نیکی مظفری، ما بچه ها نباید خیلی خودخواهانه با این قضیه برخورد کنیم. من از سال اولی که مادرم فوت کرد همیشه دوست ...
شوخی نوروزی با کارکنان رکنا! / اینجا پشت پرده های زیادی دارد! + کاریکاتورها
مسابقات فوتبال از او دور بمانید. 20. پریسا هاشمی ، علیه رحمه. تا چندی پیش خبرنگار اجتماعی بود، از حق نگذریم پرکار و وظیفه شناس اماخب شانس با ما یار بود و در آخرین روز کاری سال 1399 برای همیشه رفت. 21. مسلم ملکی، یکی از حساس ترین و مهم ترین مسئولیت ها در تحریریه. اگر یک روز نباشد هیچ کس توان و اعصاب کار کردن ندارد . نان داغ هایی که صبح به صبح می خری و چایی تازه دمت را عشق است ...
حماسه ساز جنگ های دریایی
روز عملیات فرارسید و حسین به همراه تعدادی دیگر از خلبانان شجاع نیروی هوایی همچون شهید سرلشکر خلبان عباس دوران و شهید سرلشکر خلبان سید علیرضا یاسینی در دل آسمان جای می گیرند. حسین با مانورهای دیدنی، خود را در بهترین موقعیت ها قرار می دهد و یکی پس از دیگری ناوچه های اوزای عراقی را غرق می کند.اینجاست که حسین کاری می کند که تا مدت ها حتی بعد از شهادتش افسران نیروی هوایی و دریایی عراق از شنیدن نام او لرزه به اندامشان می افتاد. ...
سفره هفت سین با شهادت محسن
هیجده سال بیشتر نداشت. نزدیکی های عید نوروز بود. بعد از چند روز مرخصی می خواست دوباره به جبهه برگردد. آن شب به بهانه ی شام، همه دور هم جمع شدیم، چون فردا صبح زود عازم بود. آن شب احساس می کردم محسن، محسن همیشگی نیست. حال خاصی داشت و من هم تا صبح، دور رختخوابش می گشتم در حالی که خیلی نگرانش بودم. جالب است که انگار او هم خواب نبود و خودش را به خواب زده بود و هر دو یه ...
تواضع شهید محمد همایون پور در انکار تحصیلاتش/ توصیه شهید به علاقمندان شهدا
بر اثر اصابت ترکش گلوله خمپاره 60 در منطقه شلمچه، هنگام گرفتن وضو برای اقامه نماز ظهر به شهادت رسید. برادر این شهید، علی همایون پور نیز شش ماه بعد در تاریخ هفتم فروردین 1367 در منطقه شاخ شمیران عراق به شهادت رسید. زهرا همایون پور خواهر شهید محمد همایون پور در گفت وگو با خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس درباره برادرش اظهار داشت: محمد متولد سال 1344 در محله ستارخان بود. در دبیرستان تزکیه درس ...
خاطراتی از مادر سه شهید با زبانی صمیمی/ فروغ منهی ؛ اسوه صبر و فداکاری
است دو سال طول کشید ، گفته است: هنگامی که کتاب مربع های قرمز را تمام کردم پیشنهادی از سوی یکی از دوستان به من داده شد که پای سخنان مادری دلسوز و صبور بنشینم و حرف های او را بشنوم. پس از شنیدن صحبت هایش تصمیم گرفتم تا کتاب این بانوی صبور را بنویسم . بدین ترتیب از آبان 97 تا آبان 99 به نوشتن این کتاب پرداختم. فروغ منهی ، مادر شهیدان خالقی پور در آیین رونمایی از کتاب درگاه این خانه بوسیدنی ...
داستان کوتاه از دختر ایرانی در لندن
کرد خوب است همین خوب است حتما دخترش بعد از خواندن این شعر حسابی شیون و ناله خواهد کرد. اما نه به چه درد می خورد دروغ بنویسد؛ کجا فخر زمان بود؟ دخترش تا همین چهارپنج سال پیش به همه دوستانش می گفت پدرم معلم است و آن موقع بود که فهمید چرا آن قدیم ترها که دوستانِ دخترش به خانه ی شان می آمدند قبل از حرف زدن می گفتند: آقا اجازه . دخترش به روی او نمی آورد ولی همیشه نگران بود که ...
جدال میان مرگ و زندگی در باتلاق نعل اسبی
نیروهای تبریز ادغام شدیم. یک گردان درست کردیم و برای آزادی خرمشهر عازم شدیم. فرمانده مان ترک بود به اسم مش هاتان. تک تیرانداز بودم و مجروح حمل می کردم. البته قبل از عملیات این پست ها همه تشریفاتی است. حین عملیات هر کسی هر کاری از دستش برمی آمد، انجام می داد. آن شب ما از هشت تا دو نیم نیمه شب پیاده رفتیم. یکی دو تا از بچه ها مامور بودند که افرادی که خسته و خواب آلودند را همراهی کنند. اما یکی ...
خبر شهادت ناخواسته و ناگهانی
انتخاب کرد و از همان ابتدا علاقه عجیبی میان این پدر و پسر حاکم بود. علاقه ای که از محبت بسیار پدر به پسر سرچشمه می گرفت. چراکه جعفر بیشتر وقت خود را صرف بازی با متین می کرد. همین مساله نیز باعث شد متین خیلی به پدرش وابسته شود. دفاع پرس: برسیم به روز شهادت... چگونه خبر شهادت به شما داده شد؟ صبح روز شنبه همسرم به محل کار خود رفت و قرار بود یک شنبه بازگردد، در تماس تلفنی که شنبه ...
تجاوز به دختر 18 ساله توسط دوست پسر مادرش در تهران!
من را به خانه خود برد؛ زمانیکه به خانه اش رسیدیم به او گفتم که می خواهم از آنجا خارج شوم اما او نپذیرفت و من را مورد آزار و اذیت قرار داد. منصور که متاهل است در دفاع از خود گفت: آن روز همسرم سر کار بود، ارتباط با الهه را قبول دارم اما او را با زور به خانه ام نبردم و اگر او را با زور به خانه ام برده بودم، همه اهالی ساختمان این موضوع را می فهمیدند. ...
تعطیلات نوروز با داستان های کوتاه دفاع مقدس/ ردیف سوم کنار پنجره
سال عملیات رمضان، دشمن همه بچه ها را درو کرد. تانگ هاشان داشت، نزدیک می شد. آرپیچی به دوشم بود و فرّخ کمک من. تانگ ها داشتند از سه طرف نزدیک می شدند. گیر افتاده بودیم. همانطور که حواسم به دور و بر بود، زیر پایمان چاله ای کندم. آرپیجی و مدارکمان را خاک کردم. خودش را گم کرده بود و علّت هر کاری را می پرسید. توی چشمهاش نگاه کردم و گفتم اگر اسیرمان کردند همدیگر را نمی شناسیم. می لرزید. چشمهاش دو دو می ...
بازیگر نقش مهران در سریال همبازی کیست؟
می باشد ، دو برادر هم دارد. حسین مهری در آذر ماه 1391 وقتی 28 ساله بود با همسرش که در عرصه هنری حضور ندارد ازدواج کرد که ثمره این زندگی پسری بنام حامین متولد سال 1396 است. حسین مهری دوره دیده کانون پرورشی هنری حر می باشد که در 9 سالگی اولین بار جلوی دوربین رفت سپس با تئاتر ادامه داد و در نهایت با سریال زمانه به شهرت رسید. سال 73 در 10 سالگی یک روز با دفتر سبحان فیلم ...
افشای رازهای احسان علیخانی در دورهمی/ شلخته و آشفته هستم
که که به برنامه دورهمی بروم. مدیری هم گفت: ما هم به رسم برنامه های اول در آخرین برنامه مو های مهمان را کوتاه می کنیم (خنده) علیخانی در ادامه درباره متولدین آبان اظهار کرد: من 15 آبان 61 به دنیا آمدم. خیلی اعتقاد به شخصیت براساس ماه های سال ندارم. البته آبانی ها نمادی به اسم عقرب دارند، اما به نظرم افراد ساده ای هستند. من در کل با همه دوست و رفیق هستم، اما اگر روی دیگرم بالا ...
اگر میخ هم جای مدیران فعلی بگذارند مملکت می چرخد
نمی شود پارسال هم نشد ولی اکثر نوروزها ما مسافرت هستیم یعنی معمولاً در خانه کمتر هستیم. در حال حاضر که ممنوع الخروج هستید کجا مسافرت می روید؟ به خاطر کرونا در ایران هم نمی توانیم سفر برویم. اصلاً داخلی بود همیشه چون پدر هر سال عید می رفتند کیش. همه ما هم با خانواده می رفتیم کیش. همیشه اتفاقا مسافرت مان داخلی بوده. حالا هم به خاطر کرونا نمی شود به سفر رفت و باید حتما امسال ...
تعطیلات نوروز با داستان های کوتاه دفاع مقدس
سه مان؛ من و مامان و آصفه باید تلاش می کردیم خانه را از این علائم پاک کنیم. من و مامان تمامِ چهل روز را سعی کرده بودیم از خرمشهر برویم یک گوشه ی دیگر، تا بابا وقتی بر می گردد با یک سیگنال و کیفیتِ غریبی از زندگی روبرو شود اما نتوانسته بودیم . گرانی زورش چربیده بود و ما به جبر مانده بودیم در خیل عظیمی از تصاویری زمخت؛ تصاویری مربوط به بیست سال پیش. به گواهِ سید رسول، هم رزمِ بابا وقتی ...