سایر منابع:
سایر خبرها
عکس/ تولد نوزاد 6.3 کیلویی 60سانتی متری پزشکان را متحیر کرد!
تولد نوزاد 6.3 کیلویی 60سانتی متری پزشکان را متحیر کرد. پسر بچه متولد شده 11 روز در NICU ماند و پس از آمدن به خانه لباس بچه 9 ماهه به تن کرد./ پسر بچه متولد شده 11 روز در NICU ماند و پس از آمدن به خانه لباس بچه 9 ماهه به تن کرد.
ابوالفضل را با زبان روزه راهی میدان شهادت کردم
خواهم از روز های انقلابی مردم قم و فعالیت های خانواده اش در آن روز ها بگوید. با اشتیاق می گوید: ما در قم مدت ها همسایه امام خمینی (ره) بودیم. منزل ایشان و منزل ما یک کوچه با هم فاصله داشت. عمه من با همسر امام رابطه خیلی خوبی داشت و من را همراه خودش به منزل ایشان می برد. خیلی مشتاق زیارت ایشان و اهل خانه اش بودم. خوب به یاد دارم، وقتی پسر های آقا از کوچه ما می گذشتند، می دویدم تا آن ها را زیارت کنم ...
قاتل 17 ساله با پای خود به کلانتری باغ فیض تهران رفت
هر کدام می خواستند خود را به دیگری برتر و گنده تر معرفی کند و همین باعث شده بود تا آنها با هم درگیر شوند. دوست ایمان افزود: امروز ایمان به در خانه مان آمد و ادعا کرد با بابک برای درگیری در یکی از بوستان های نزدیک خانه مان قرار گذاشته است از من خواست که در این قرار با چند تن از بچه محل ها او را همراهی کنیم که در صورت درگیری با هر بحثی به ایمان کمک کنیم. وی ادامه د اد: من هم ...
روایتی از جامعه ای که روی اعصاب است
از حال و روز هم. دنیل در چنین شرایطی گیر می افتد. او یک دوجنسگرا است و طبیعتا میان یک جامعه یهودی چنین گرایشاتی باید قبح زیادی داشته باشد و پنهان کاری بیشتری باید صورت دهد. بدتر از همه اینکه برای خالی نبودن دستش وقت هایی به خانه هایی حضوری نیز مراجعه می کند و در ازا خدمتش پول دریافت می کند. اما از آن جایی که هیچ چیز در این جهان عجیب و غریب پنهان نمی ماند، درست وسط مهمانی باید مردی را همراه با همسر ...
جانباز نوری راوی دغدغه مند جنگ بود
من و محمدعلی سال 1362 ازدواج کردیم. حاصل زندگی مشترکمان یک دختر و یک پسر است. محمدعلی از نظر اخلاقی واقعاً انسان نمونه و شریفی بود. بسیار مهربان، دلسوز و مردم دار بود. هیچ وقت خودش را بالا نمی گرفت و انسانی خاکی بود. بسیار خانواده دوست بود. طی 36 سال زندگی مشترک، هیچ وقت از ایشان صدای بلندی نشنیدم. فرزندانش را واقعاً دوست داشت و برای آن ها هر فداکاری می کرد. چندسالی هم که در بستر بیماری بود، زبان تشکرش من و بچه ها را شرمنده می کرد. امیدوارم شفیع ما باشد. ...
جمله رهبر انقلاب یک روز پس از شهادت صیاد شیرازی/ این زن نتوانست صیاد را فراموش کند
... *حیوانی که علی فراموشش نکرد علی تربیت شده چنین پدری بود، اما وقتی آن روز مادر ش او را فرستاد دنبال برادرش، لحظه ای وسوسه شد که او هم مثل بقیه بچه ها از دیوار باغ همسایه بالا رود و از میوه های درخت که بدجوری معلوم بود خوشمزه هستند، بخورد. با اینکه 6 7 سال بیش تر نداشت، می دانست کاری که به آن فکر می کند، گناه است و لحظاتی بین رفتن و نرفتن در جدال بود، تا اینکه شیطان ...
شهیدی که کومله گوشت تنش را برید و بعد به او تیر خلاص زد + تصاویر
بهشت زهرا آرامیده اند درباره شهیدان شهید مسعود ساروق فراهانی متولد اول آبان ماه سال 40 است که در 9 آذر ماه سال 59 در کردستان به شهادت رسید. مزارش در گلزار شهدای خمین قرار دارد. شهید عذرا سادات نورد چهاردهم شهریور 1306 در محلات چشم به جهان گشود. پدرش سیدعلی و مادرش، مریم نام داشت. خانه دار بود. سال 1325 ازدواج کرد و صاحب 3 پسر و 4 دختر شد. روز 25 اسفند ماه سال 1366 ...
چرا حاج قاسم نام این مدافع حرم را تغییر داد؟
.... کدامش برای شما سخت تر بود؟ مادر شهید : برای ما حاج محمد سخت تر بود. چون دو تا بچه کوچک داشت. پدر و مادر هم نداشت. اگر پدر و مادر داشت، کمک حال نوه هایشان می شدند. اصغر بچه هایش بزرگ بودند و خانه سازمانی هم داشتند. خانم اصغرآقا هر جایی بخواهد برود، پسر بزرگش همراهی می کند اما خانم محمدآقا هیچ کس را جز خدا ندارد. خودش است و دو تا بچه. خانه نداشتند و صاحب خانه گفته بود باید خانه را خالی ...
پروتکل ها را رعایت کردم اما در خانه کرونا گرفتم/ دیر سهمیه بگیریم، آماده سازی برای المپیک مشکل می شود
به گزارش مشرق ، علیرضا رضایی درباره ابتلایش به ویروس کرونا اظهار داشت: این همه پروتکل ها را رعایت کردم، اما در نهایت در خانه کرونا گرفتم. همه اعضای خانواده ام هم رعایت می کردند، اما تست پسر کوچکم و همسرم مثبت شد. همان وقت من و پسر بزرگم هم تست دادیم که منفی بود، اما از فردای آن روز تب و علائم دیگر شروع شد و تست دادم که مثبت بود، هر چند تب و لرز و بدن درد داشتم، اما خوشبختانه ریه هایم درگیر نشدند ...
مدافع حرمی که شهادتش به او الهام شد
صحبت کرد و گفت: مواظب خودت باشد و اگر اتفاقی برایم افتاد به فلانی زنگ بزن؛ گفتم: این حرف ها را نزن. من دوست ندارم این حرف ها را بشنوم؛ خندید. گفتم: یادت باشد با من خداحافظی نکردی، گفت: رویم نشد در مقابل پسر خواهرت با تو خداحافظی کنم، مواظب خودت باش؛ دو روز بعد هم شهید شد، در واقع 15 روز بود رفته بود که شهید شد؛ می گفت: ما یک حمله داریم که اگر خوب پیش برود من شنبه می آیم. چگونه از شهادت ...
مدافع حرمی که اجازه زیارت حرم حضرت زینب را نداشت! +تصاویر
سلیمانی هم آمده بودند. بعد از مراسم، اتاق کوچکی بود که حاج قاسم نشسته بود و با خانواده های شهدا دیدار می کرد. نوبت به من که رسید، رفتم و گفتم حاجی جان! می شود پسر من را از سوریه برگردانی؟... چهار سال بود اصغر به سوریه می رفت و همسر و بچه هایش را تازه برده بود آنجا. حاج قاسم گفت اسمش چیست؟ گفتم اصغر. گفت: نمی شناسم؛ اسم دیگری ندارد؟ گفتم: ذاکر... شناخت. گفت: شما ناراضی بوده اید بیاید سوریه ...
پیرو رهبر باشید تا به انقلاب لطمه ای وارد نشود
زهره تورچی در گفت و گو با خبرنگار بسیج ضمن گرامیداشت یاد و خاطره شهیدان به اخص شهید صیاد شیرازی و شهداء عملیات غرور آفرین مرصاد با بیان این که شهید مجید تورچی متولد یک اردیبهشت 1345 در خوزستان شهرستان دزفول به دنیا آمد، اظهار داشت: من پس از گذراندن دوران کودکی در انقلاب و نوجوانی و قسمتی از جوانی در جنگ در پنجم اردیبهشت 1370با آزاده شهید مجید تورچی که پسر عمویم بود، ازدواج کردم. وی با ...
خاطرات اسرا در اردوگاه عنبر (قسمت دوم) زیر ضربات کابل، غسل جمعه کرد!
یکدست مذهبی بودند، وقتی لباس های خود را می شستند و روی سیم خاردار پهن می کردند، یادشان می رفت تا قبل از آمار بعدازظهر آنها را بردارند و بچه های انتظامات زمان آمار عصر که می شد، لباس هایی که روی سیم خاردارها جا می ماند، سریع جمع می کردند و گوشه ای از اردوگاه می گذاشتند. صبح روز بعد هرکسی که فراموش کرده بود لباسش را از روی سیم خاردار بردارد، به همان جا مراجعه و بعد از شناسایی آن را برمی داشت ...
بازیگر نقش آوا در سریال هم بازی
سریال هم بازی به کارگردانی سروش محمدزاده از شبکه دو در حال پخش است. این سریال بازیگران زیادی دارد یکی از بازیگران این سریال نیلوفر کوخانی است که نقش آوا را بازی می کند. نیلوفر کوخانی متولد 2 شهریور 1369 در تهران بازیگر سینما و تلویزیون است. فارغ التحصیل کارگردانی و دانش آموخته طراحی لباس و فشن دیزاین از مجتمع فنی تهران می باشد که فعالیت خود را از پشت صحنه عرصه هنر شروع کرد ...
ایستگاه آخر زندگی در ارتفاعات
نشانان درست مثل همین صحنه را در مقابل چشمانشان دیدند. پسر چتربازی که در مراسم یادبود شهدای پلاسکو، با لباس آتش نشان سقوط کرد و جان باخت. چتربازی که ترس را گم کرده بود. زندگی را در آسمان ها یافته بود. در همان آسمان هم ابدی شد. در آرزوی پوشیدن لباس آتش نشانی بود. کاری که خیلی دوست داشت یک روزی انجامش دهد، اما با همین لباس به آسمان ها پیوست. محمد بزرگی نام این چترباز معروف کشورمان بود. او که قصد داشت یاد ...
ارتفاعات؛ ایستگاه آخر زندگی
خانه ای امن شده بود. مرد میانسالی که چتر برایش مثل یک دوست و همراه شده بود، اما همین یار همیشگی درنهایت ایستگاه آخر زندگی اش را رقم زد. چتر در ارتفاعات او را تنها گذاشت. دستش را رها کرد. او در مقابل شاگردانش و هنگام آموزش سقوط کرد و زندگی اش به پایان رسید. ساعت 14و47 دقیقه روز چهارشنبه هجدهم فروردین ماه بود که این حادثه رخ داد. یک سانحه که در شهرستان گرمسار اتفاق افتاده بود. بلافاصله این ...
چرا سوریه پیکر این مدافع حرم را تحویل نمی داد؟! + عکس
گویید که شیرعلی شهید شده، من را خسته کرده اند از بس مدام زنگ می زنند! بعدی مدتی، مادرشوهرِ خواهرم از دنیا رفته بود و می خواستم برای فاتحه به خانه شان بروم. خانه ما سر تپه بود. برادرشوهرهایم هم پایین تپه بودند. پسر برادرشوهرم گفت: کجا می روی؟ گفتم: می خواهم بروم فلان جا برای فاتحه. گفت: الان نرو. یکی دو ساعت بعد خبرت می کنیم که با هم برویم. چشمتان روز بد نبیند؛ دو ساعت بعد، شوهر خواهرشوهرم ...
نوکیسه ها، متولدین اقتصاد بیمار ما!
اجتماعی هم وقتی به ماجرای نوکیسه ها نگاه می کنیم، افق روشنی نمی یابیم. به این نکته ی ظریف توجه کنید؛ پسر یا دختری که در یک خانوادۀ مرفه اصیل متولد و بزرگ می شود، سخت کوش بار آمده و متناسب با تربیت خانوادگی خود کار و فعالیت می کند؛ در عین حال از زندگی اش لذت هم می برد. اما تجربه نشان داده معمولاً فرزندان نوکیسه ها اغلب تنبل و ناکارآمدند و حتی در انتخاب و نوع پوشش لباس و الگوهای مصرف هم با ...
پیش بینی سرنوشت جاویدالاثر متوسلیان توسط خودش
بودیم یک استیشن سفید رنگ بود که شیشه های پنجره ی بغل آن هم شکسته بود. بچه های سپاه گفتند؛ حاج آقا، این را نبرید. شیشه که ندارد، یک مرتبه می بینید خدای ناکرده، سر یک چراغ قرمز توی ماشین نارنجک انداختند و.... حاجی به حرف آن ها اعتنایی نکرد. سوار بر همان ماشین شدیم و به راه افتادیم. داشتیم از پل روی سعدی به سمت جنوب شهر سرازیر میشدیم و بحث ما درباره ی هشدار بچه های منطقه ی ده بود. همگی لباس ...
چشم در چشم شدیم!
پسر 17 ساله دیگری به نام پرویز با اصابت ضربه چاقو به قتل رسیده است. بررسی های تیم جنایی حکایت از آن داشت پیمان و پرویز که بچه یک محل هستند از مدتی قبل به خاطر موضوعی با هم اختلاف پیدا می کنند تا اینکه پس از چند بار مشاجره لفظی و کری خوانی روز حادثه در بوستان زیتون حوالی غرب تهران با هم قرار درگیری می گذارند. لحظه حادثه پیمان با دوستانش داخل بوستان هستند که پرویز با موتورسیکلتش وارد ...
دختر و پسری لرستانی بعد از 32 سال با هم ازدواج کردند!/ عکس
، فوت کرده اند. چند روز پیش با همین فرد، کدخدا و حاج آقا رفتیم در خانه شان تا کلید نیسان و 300 میلیون پول نقد را به آنها بدهیم. وقتی رسیدم آنجا، عمه و پسردایی ام آمدند جلوی در. این فرد ریش سفید به پسردایی ام گفت که خیلی ها آمدند اینجا تا این دختر و پسر به هم برسند اما الان همه شان از دنیا رفته اند، من هم سه روز، 10 روز یا چند ماه دیگر از دنیا خواهم رفت، این دو نفر را به هم برسان و ... . بعد من کلید و ...
به خاطر فرزندم پاک می مانم
15 سال اعتیاد داشت و کارتن خوابی می کرد. امروز اما حدود چهار سال است که پاک است و حتی سیگار را هم کنار گذاشته. دعای حمیده این است: از خدا می خواهم دچار غفلت دوباره نشوم. این قصه حمیده است. زن جوانی که وقتی وارد انجمن طلوع بی نشان ها شد حال و روز خوشی نداشت. درد خماری، بی خانمانی و کارتن خوابی از یک طرف و از همه بدتر بی پناهی حسین پسر خردسالش امان او را بریده بود. حسین کودک ...
متهم مادرش را تهدید به اسید پاشی کرد / پایان شرارت های پسر روانی با قتل
دیگری برتر است. روز حادثه، ایمان به سراغم آمد و گفت بابک(قاتل) با من قرار گذاشته و گفته به یکی از بوستان های نزدیک خانه بروم. اما نمی خواهم تنهایی بروم و تو و چند نفر از بچه ها با من به محل قرار بیایید تا اگر درگیری و بحثی شد از من حمایت کنید. من هم قبول کردم و به همراه چند نفر از دوستانم با ایمان راهی پارک شدیم. داخل پارک ایستاده بودیم که ناگهان بابک سوار بر موتورسیکلتش به سمت ما آمد ...
دختر و پسری لرستانی بعد از 32 سال با هم ازدواج کردند! +تصویر
یکی از عاشقانه ترین ازدواج های کشور چند روز پیش و در نیمه شعبان سال 1400 در یکی از روستاهای استان لرستان اتفاق افتاد.
شرارت های پسر روانی با قتل پایان یافت
دستور بازپرس ساسان غلامی آغاز شد. دوست مقتول که در صحنه جنایت حضور داشت، گفت: ایمان - مقتول- مدتی بود که با قاتل در فضای مجازی و حتی بیرون کری داشت. حسادت های آنها به قدری بود که سر کوچکترین مسأله ای باهم کری خوانی داشتند. هر کدام شان می خواست ثابت کند از دیگری برتر است. روز حادثه، ایمان به سراغم آمد و گفت بابک(قاتل) با من قرار گذاشته و گفته به یکی از بوستان های نزدیک خانه بروم. اما نمی ...
فیلم گفتگو با دختر تن فروش در تهران! / افسانه از خوزستان فرار کرد!
گرفتم از آن خرابخانه بیرون بیایم بعد با یک پسری آشنا شدم که او هم از من سوءاستفاده جنسی کرد. با او مواد می فروختم. اما این پسر هم، من را فقط برای پولم می خواست. خانه هایی که با هم می رفتیم دختر و پسر با هم قاطی و بیزینسی بودند. شیشه می کشیدند یا مواد می فروختند یا داشتند. من نمی دانستم که قرار است دو برابر من را در این شرایط فرو کند و بدبخت ترم کند. اصلا فکر نمی کنم من را به سمت مواد که نکشیده ام ...
ثبت 4400 ازدواج در ایلام در سال گذشته/زنگ هشدار طلاق به صدا در آمد
استان به ثبت رسیده است. هر شبانه روز 21 نوزاد تقوی اضافه کرد: در 12 ماهه سال گذشته در هر شبانه روز به طور متوسط 21 نوزاد در استان متولد شده است. مدیرکل ثبت احوال ایلام ادامه داد: در سال 99 در مجموع بیش از 32 هزار شناسنامه مکانیزه در استان صادر شده و مراحل تکمیل ثبت نام حدود 27 هزار نفر افراد بالای 15 سال و واجد شرایط دریافت کارت هوشمند به پایان رسیده است. وی گفت: امیدواریم ثبت نام افراد باقیمانده در نیمه اول سال 1400 به پایان برسد و کارت تمامی کسانی که ثبت نام کرده اند در سال جاری صادر و تحول داده شود. ...
فرار پسر نوجوان پس از قتل در بوستان زیتون
به گزارش جهان نیوز به نقل از روزنامه جوان، ساعت 21 شامگاه سه شنبه 17 فروردین مأموران کلانتری 140 باغ فیض با تماس تلفنی شهروندی در جریان درگیری خونینی در بوستان زیتون حوالی بزرگراه ستاری پشت ساختمان کوروش قرار گرفتند. با اعلام این خبر سرهنگ رسول بهرامی، رئیس کلانتری 140 باغ فیض همراه تیمی از مأموران کلانتری به سرعت در محل حاضر شدند. مأموران کلانتری در محل حادثه دریافتند لحظاتی قبل دو پسر جوان با ...