سایر منابع:
سایر خبرها
عفت مرعشی: خواب دیدم همسرم شاه شده
جمهور بشه؟ عفت مرعشی: من هیچ وقت فکر رئیس جمهورشدن رو نکردم، اما اگر رئیس جمهور می شدم می ساختم. کشور را آباد می کردم. گرانی را برمی داشتم... . خبرنگار: خانم مرعشی اگر من کاندیدای ریاست جمهوری بشوم شما به من رأی می دهید؟ عفت مرعشی: تو جوانی، فرصتش را داری. من به تو رأی می دهم . بعد می خندد و می گوید: برات تبلیغ هم می کنم . ... عفت مرعشی: پیش ...
عفت مرعشی: مطمئنم وقت رفتنش نبود
. وقت هایی هم که مامان می رفت سفر، می پرسیدم غذا چی درست کنم، می گفت آبگوشت یا کشک بادمجان... . ■ می گویم، عفت خانم روز آخر، روز آخری را که آقای هاشمی از خانه بیرون رفت، یادتان هست؟ او می گوید: یادم هست. صبحانه خوردیم. حالش خوب بود. آنقدر خوب بود که من مطمئنم وقت رفتنش نبود. از خانه که بیرون رفت چند باری تلفنی حرف زدیم. حوالی ساعت 6 بعدازظهر از خواب بیدار شدم. آمدم داخل پذیرایی دیدم محسن نشسته. پرسیدم از بابا چه خبر؟ به من گفت که چه اتفاقی افتاده... اما حقش این مرگ نبود... . ...
مدعیان اصلاحات پشت کردن خود به شهدا را پای مردم نوشتند
...:] من که رد صلاحیت می شم. یعنی هر زنی[!!] که بخواد کاندیدای ریاست جمهوری بشه احتمالا رد صلاحیت می شه. به نظر شما این درسته که خانما رو رد صلاحیت می کنند؟ . عفت خانم انگار که باورش نمی شود. می گوید: نه، رد صلاحیت نمی کنند... در این باره باید گفت که کسی که چند ماه قبل به صراحت گفت آرزویش این بوده که ترامپ پیروز شود تا فشار حداکثری بر مردم ایران ادامه یابد واقعا تصور می کند که باید تایید ...
فائزه هاشمی واقعا تصور می کند که باید تایید صلاحیت شود؟!
در ادامه این متن می خوانیم: [ فائزه هاشمی :] من که رد صلاحیت می شم. یعنی هر زنی[!!] که بخواد کاندیدای ریاست جمهوری بشه احتمالا رد صلاحیت می شه. به نظر شما این درسته که خانما رو رد صلاحیت می کنند؟ . عفت خانم انگار که باورش نمی شود. می گوید: نه، رد صلاحیت نمی کنند... در این باره باید گفت که کسی که چند ماه قبل به صراحت گفت آرزویش این بوده که ترامپ پیروز شود تا فشار حداکثری بر مردم ایران ...
وقتی آیت الله رفسنجانی "اکبرشاه" شد /به فائزه گفتم کاندیدا نشو، فحش ات می دهند حوصله ندارم
به گزارش اقتصاد آنلاین؛در بخشی از این گفت و گو مرعشی از یک خواب عجیب حرف می زند و درباره اش می گوید: پیش از انقلاب، خواب دیدم اکبر آقا ، شاه شده؛ این خواب را برایش تعریف کردم؛ او شاه نشد، اما در همه سال های پس از انقلاب، خدمت کرد.اکبرآقا از سرکار که می آمد همانطور که می نشستیم و چای میخوردیم، همه چیز را تعریف می کرد؛ بعد من می گفتم، من اگر بودم، اینجا این کار را می کردم؛ سرش را تکان می داد؛ یک ...
پرنده آهنی ؛ داستانی کوتاه از کووید 19 و یک رزمنده دوران دفاع مقدس
ی لباسش محکم بگیری و دوباره ببینی هن و هن کنان راه افتاده ای. بعد توی دلت بخندی که این مرد چرا وقتی من را فحش می دهد، قبر خودش را آبکشی می کند؟! نرسیده به خانه دو کوچه پایین تر نگه دارد و پیاده شود و چشم تو چشم هات فرو کند و بگوید: چته بابا؟ تو فرو بریزی و ریدمانِ هر چه کرده ای را رو کنی و او فقط زیر پوست دست های گچی و خاک گرفته اش بلرزد و هنوز پر زور باشد و آخر، جلوی در خانه ...
مدافع حرمی که شهادتش به او الهام شد
همسرتان مطلع شدید؟ دقیقاً روزی که او شهید شد خواب دیدم که او شهید شده و دو تا آقا آمدند و خبرش را به من دادند و من هم از هوش رفتم و با خودم گفتم: الان وقت از هوش رفتن نیست، بلند شو؛ بلند شو برو به مادرش بگو، دیدی بالاخره اتفاق افتاد؛ داشتم می رفتم که از خواب بیدار شدم. همان لحظه ناگهان طاها بلند شد و رفت سمت عکس مجید که روی میز بود. گفت: مامان به شهدا سلام کن! گفتم: یعنی چی؟ شهید کیه؟ گفت ...
روایتی از شیرین زبانی های حنانه در دیدار با رهبر انقلاب
روح الله هم زمان خواستگاری با من از سختی های زندگی با یک فرد نظامی گفته بود، ولی آن زمان هیچ وقت فکرش را هم نمی کردم که او شهید خواهد شد. او ادامه می دهد: آقا روح الله آرزو های زیادی برای دخترمان داشت و دلش می خواست تا حنانه یک دختر محجبه و حافظ قرآن شود و زمان اعزام به سوریه هم این ها را سفارش کرد و رفت. خانم قنبری از آن زمان و دلیل رضایتش برای رفتن همسرش به منطقه هم برایم می ...
مزه پراکنی مجازی
خارج از تخصصشه اظهارنظر نکنه. ایلان هم جواب داده هی، پخمه، دستگاه های واکسن شرکت CureVac رو که تو توش سرمایه گذاری کردی ما می سازیم. رها خواهرم سال 97 همین موقع ها تیبا2 خرید 29 تومن. من الان میخوام لپ تاپ بخرم 35 تومن. زیبا نیست؟ علیرضا میگه دیسک و صفحه پراید شده دو میلیون. بابا همین چند وقت پیش با دومیلیون پراید رو میکوبیدیم از نو میساختیم؟! چه خبرتونه، چه خبررررتونه؟ کیلویی چند؟! به به ...
فریضه امر به معروف و نهی از منکر را در جامعه رواج دهید/ به حجاب خود و ناموستان غیرت داشته باشید
به یاد دارم که روی حجاب حساس و از همان ابتدا برای ناموس و وطن بسیار غیرتمند بود، هر وقت در آن زمان برای پر کردن کپسول گاز یا گرفتن نفت می رفت برای بیشتر همسایه ها نیز این کار را انجام می داد. وی با بیان این که بچه بودم، بعضی اوقات من را گردش و پارک می برد، یادمه ازش سوالاتی در مورد خورشید و آسمان همیشه ازش می پرسیدم و با حوصله جوابم را می داد، تا همین الان جواب سوالهام و یا راهنمایی و ...
خرده روایتی در پی درگذشت همسر شهید بابانظر
کردستان و سپس به جنوب رفت. آن قدر دل در گرو پس گرفتن وجب به وجب خاک این وطن داشت که در طول جنگ حتی به مرخصی نمی آمد و تنها زمانی که برای کاری به پادگان مشهد می آمد با مرضیه و بچه هایش دیداری تازه می کرد. مرضیه هرچه از اخلاق و رفتار همسرش به خاطر دارد این است که با او بسیار مهربان بود، طوری که هیچ وقت بحث و دعوا های معمولی زن و شوهر های دیگر میان آن 2 جایی نداشت. سال آخر گویا می دانست قرار ...
بهانه تلگرامی مرد برای جدایی از همسرش / آلبوم خانوادگی ام آنلاین در اختیار دیگران است + عکس
مرد با چهره ای برافروخته پشت در شعبه 268 دادگاه خانواده ونک به انتظار نشسته بود تا هرچه زودتر به پرونده اش رسیدگی شود. دقایقی بعد در حالی که آرام و قرار نداشت همراه زن جوان وارد اتاق شد و هر دو در برابر قاضی نشستند. قاضی حسن عموزادی در حالی که به پرونده روی میزش نگاهی می انداخت از آنها خواست درباره علت طلاق شان توضیح دهند. مرد که از عصبانیت سرخ شده بود به قاضی گفت: عکس های ...
تعبیر خواب عروسی
...، نشانه شرف، عزت و زیادتی مال اوست. اگر کسی در خواب دید زنِ او شوهر کرد و آن شوهر را به خانه برد، دلیل که مالی بسیار به او میرسد خواب عروسی دیگران را دیدن اگر در خواب ببینید که در عروسی کسی به عنوان مهمان شرکت کرده اید، این خواب نشان دهنده آن است که فرصتی پیش روی شما است تا عضوی از یک رویداد یا دورهمی اجتماعی مهم باشید. این رویداد به شما کمک می کند تا کسب و ...
گفتگوی تفصیلی ثلاث با شاعرنام آشنای استان بوشهر
نشان می دهد ، عشق است . عشق به انسان . ثلاث:بااینکه شاعر معمولاً همه ی اشعار خودش رو دوست داره اما غزلی که نسبت به سایر اشعار حس درونی شما رو بیشتر برانگیخته کرده کدام هست؟ شاید بیان غزلی به این معنا درست نباشد اما می توانم بگویم که دهه ی نود ، بیشتر بر من اثر گذاشته شاید به این دلیل باشد که با اکنونم نزدیک تر است شاید تجربه و گذر زمان را داراست . نمی دانم اما با شعر های دهه ی ...
بهتاش پایتخت رمز شکست را فاش کرد/ توصیه های فرزاد فرخ برای داشتن شخصیتی مثبت
...> " رمز موفقیت=نمیدونم رمز شکست=همه رو بخوای از خودت راضی نگه داری " فرزاد فرخ، خواننده جوان موسیقی سبک پاپ با اشتراک گذاشتن تصویر جدید از خود در صفحه اجتماعش پستی را منتشر کرد و نوشت: " می گویند با هر کس باید مثل خودش رفتار کرد ! شما گوش نکنید ، چون اگر چنین بود از منش و شخصیت هیچکس ،چیزی باقی نمی ماند ! هرکس هر چه به سرت آورد فقط خودت باش... نگذار برخورد ...
افشای راز شکست از نظر بهتاش سریال پایتخت
...: “رمز موفقیت=نمیدونم رمز شکست=همه رو بخوای از خودت راضی نگه داری” فرزاد فرخ ، خواننده جوان موسیقی سبک پاپ با اشتراک گذاشتن تصویر جدید از خود در صفحه اجتماعش پستی را منتشر کرد و نوشت: به تلگرام اول فارس بپیوندید “می گویند با هر کس باید مثل خودش رفتار کرد ! شما گوش نکنید ، چون اگر چنین بود از منش و شخصیت هیچکس ،چیزی باقی نمی ماند ! ...
گفتگو با مادری که 21 سال است زندگی اش را وقف نیازمندان کرده و 417 فرزند دارد
کرد که شاید روزی از این وضعیت نجات پیدا کند، اما برای او و فرزندانش خانه ای رهن و اجاره کردیم. خوشبختانه این تغییر شرایط باعث شد بیماری اش رو به بهبود برود. بعد از مدتی، دخترش عروس شد. برایش جهیزیه تهیه کردیم و ضامن وام ازدواجش شدیم. یتیم نوازی، شرط ورود به بهشت گودرزی معتقد است کار خیر آن قدر زیاد است که هر کسی می تواند سهمی برای خود داشته باشد. مهم این است که افراد اراده کنند و ...
مدل موی باب چیست ؟ | انواع مدل موی باب
طرفدارن خیلی زیادی پیدا کرده و میشه گفت جز مدل موهایی هست که همیشه مد روز بوده و هیچ وقت قدیمی نمیشه و این روزها مدل های مدرن متنوعی برای مدل مو باب ایجاد شده تا همه خانم ها بتونن متناسب با سلیقه و استایل خودشون بهترین مدل مو کوتاه رو داشته باشند. شما هم مدل مو باب رو دوست دارید؟ آیا تا به حال این مدل مو جذاب و شیک رو امتحان کردید؟ مطالب مرتبط و پیشنهادی: جدیدترین مدل مو زنانه و ...
عفت مرعشی : این مرگ حق هاشمی رفسنجانی نبود
مطمئنم وقت رفتنش نبود. از خانه که بیرون رفت چند باری تلفنی حرف زدیم. حوالی ساعت شش بعدازظهر از خواب بیدار شدم. آمدم داخل پذیرایی دیدم محسن نشسته. پرسیدم از بابا چه خبر؟ به من گفت که چه اتفاقی افتاده...، اما حقش این مرگ نبود... . فائزه همان طور که دستش را بالا می برد، می گوید: مامان پس شما می گی زنا باید رئیس جمهور بشن؟ خیالم راحت باشه؟ . عفت خانم می خندد و می گوید: آره بابا باید رئیس جمهور بشن . سرمان را به هم نزدیک می کنیم و دوربین آخرین تصویر این میهمانی را ثبت می کند. ...
خطاب به هاشمی رفسنجانی گفتم، دوست ندارم شاه بشی!/ سال های آخر مزدش را کف دستش گذاشتند
به گزارش اقتصادنیوز عفت خانم سرش را بالا می کند و می گوید: من پنج بچه داشتم و در تمام زندگی ام در حال مبارزه بودم. پیش از انقلاب خواب بدی دیدم. خواب دیدم همسرم شاه شده. در خواب گریه می کردم که من دوست ندارم تو شاه باشی. این خواب را برایش تعریف کردم... او شاه نشد، اما در همه سال های پس از انقلاب خدمت کرد، هرچند سال های آخر مزدش را کف دستش گذاشتند... . ...
مدافع حرمی که شهادتش به او الهام شد/از شکست تکاوران تا اعزام به سوریه+ عکس
. الگوی او در زندگی چه کسی بود؟ ارادت خاصی به حضرت زهرا (س) داشت و سربند یا زهرا را هم به سرش می بست. امام زاده عبدالله همدان را هم خیلی دوست داشت. بارها می دیدم که از آنجا حاجت گرفته. از چه زمانی بحث رفتن به سوریه را مطرح کرد؟ سال 91 به عنوان ورزشکار نخبه همدان شناخته شد و حج رفت. در آنجا مدیر کاروان گفته بود شما خواب ندارید. گفته بود: نه همسرم صبوری کرده که من ...
روش همدردی شهید موسی رجبی با مستضعفین
چندانی ندارند و ضعف به آن ها غلبه کرده و به سختی روزگار را سپری می کنند. دلم نمی آید اینجا چیزی بخورم. دوست موسی نقل می کرد، آن روز هم موسی مثل همیشه روزه بود. نزدیک غروب دیدم دور سرش چفیه بسته است. پرسیدم، حمام بودی؟ پاسخ داد، می خواستم غسل شهادت کنم. با تعجب نگاهش کردم. ادامه داد، خواب پدرم را دیدم که مژده داده قرار است پیش او بروم! رفیق! من را یک دل سیر نگاه کن که دیگر این اتفاق نمی افتد ...
شهیدی که حاج قاسم نام اش را تغییر داد
و همه این اتفاقات را دیده ام. پسرم پرویز از بین رفت، خانه نبودم، دخترم و اصغر به دنیا آمدند، خانه نبودم. همه زحمت های من به دوش حاج خانم بود. اگر ایشان نبود من نمی توانستم این فعالیت ها را داشته باشم. اگر خانواده قبول نکند و همراهی نداشته باشد، این کارها مشکل است. در حالی که بعضی وقت ها که به خانه می آمدم، حاج خانم می گفت الان وقت عملیات است چرا تو آمده ای خانه؟! ما همه این ها را دیده ایم. بچه ...
روایت شهید صیاد شیرازی از زندگی خود
-مهدی-که می گفت: مامان بیا بابا رو ترور کردن . سراسیمه از خانه زدم بیرون. دیدم علی غرق خون، پشت فرمان نشسته، چشم هایش بسته بود، درست مثل وقت هایی که از فرط خستگی، روی صندلی خوابش می برد. آن قدر شوکه شده بودم که حتی نتوانستم کسی را صدا بزنم، علی را بردند بیمارستان. بچه ها را که نگران پدرشان بودند، دلداری دادم و راهی مدرسه شان کردم. گفتم: بابا تیر خورده، اما اتفاقی نیفتاده. در حالی که می دانستم همان ...
بزن و بروهای تلویزیون مخاطب را به ماهواره سوق می دهد
نصف جهان: همان طور که مردم بابا پنجعلی قصه "پایتخت" را دوست داشتند با مه لقا خانمِ "نون خ" هم ارتباط عجیب و غریبی پیدا کردند؛ تا جایی که خود سعید آقاخانی کارگردان سریال حتی از نام مه لقا خانم به عنوان عنصری تأثیرگذار در ادامه سریال استفاده کرد و در فضاهایی که نیاز به حضورش بود همه اهالی روستا یک صدا با هم می گفتند: چه کسی اگر بود چنین کاری را به انجام می رساند؟ و همه یک صدا پاسخ می دادند: مه لقا ...
چرا سردار سلیمانی نام این مدافع حرم را تغییر داد؟!
دیده ام. پسرم پرویز از بین رفت، خانه نبودم، دخترم و اصغر به دنیا آمدند، خانه نبودم. همه زحمت های من به دوش حاج خانم بود. اگر ایشان نبود من نمی توانستم این فعالیت ها را داشته باشم. اگر خانواده قبول نکند و همراهی نداشته باشد، این کار ها مشکل است. در حالی که بعضی وقت ها که به خانه می آمدم، حاج خانم می گفت الان وقت عملیات است چرا تو آمده ای خانه؟! ما همه این ها را دیده ایم. بچه هایی را دیده ایم که پرپر ...
خاطرات فرمانده تیپ هجومی سیدالشهدا در سوریه منتشر شد
.... تو یک گوش شکسته ات رو نشون بدی، همه شون رو حریفی. بعد آرام وضعیت را پرسید. گفتم: تا چند دقیقه قبل قیامت بود. الان دیگه خبری نیست. آروم شده . حاج ایوب گفت: پس دارن میان سراغتون. هرجوری شده، بچه ها رو راه بنداز. حتی به زور. دارن میان سرتون رو گوش تا گوش ببرند . وقت زیادی نبود. چشم بچه ها توی چشم های من بود و مچاله شده بودند پشت سنگ. حالا درد عربی حرف زدن هم اضافه شده بود. چطور باید حرکتشان می ...
در راه برگشت از بیمارستان اشک می ریختم/ در یک روز 6 بیمار فوت کردند
کار دارم، خاطرات خوب بسیار اندک و خاطرات بد بسیار زیاد بودند. یک روزی که برای شیفت صبح رفتم تا بخش ICU را از همکار شیفت شبم تحویل بگیرم، به من اطلاع داد که از 8 تخت بخش، 6 بیمار به شدت مریض احوال هستند و امیدی به زنده بودنشان نیست. در آن شیفت 12 ساعته، از 8 بیمار، 6 بیمار جلوی چشمان من فوت شدند. خیلی وقت ها بعد از این که شیفتم تمام می شد، در راه خانه گریه می کردم یا زمان های ...