نیروهای شهید چمران چگونه دشمن را از سوسنگرد راندند؟
سایر منابع:
سایر خبرها
یک لودر گواه شکست ارتش بعثی در مقابل دستان خالی مردم سوسنگرد
به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس ، متن زیر قسمتی از کتاب دِین به کوشش علی مسرتی و برگرفته از خاطرات گردآوری شده بچه های مسجد جزایری اهواز است که انتشارات سوره مهر آن را چاپ کرده است. مطلبی که از این کتاب انتخاب شده، خاطره سید رکن الدین آقامیری است از مقاومتی که همراه با سایر رزمندگان اسلام در سوسنگرد مقابل نیرو های رژیم بعث به عمل آمد. این خاطره به شرح زیر است: ...
آشنایی با زندگی مداح شهید ، محمدرضا باصر؛ از ازدواج با لباس پاسداری تا ماجرای یک سخنرانی ویژه+عکس و فیلم
ها پنهان است. موتور برمی گردد و من در جوی آب می افتم. تا کمر میان برف ها و آب یخ زده ی آبگیر افتادم، با هر بدبختی که هست موتور را از زمین بلند می کنم. خدایا حالا با این وضع چگونه به مسجد بروم؟ حالا تکلیفم چیست؟ با خودم می گویم حالا می توانم با این بهانه که در جوی آب افتاده ام برگردم و برنامه ی هیئت را مختل کنم. اما مطمئن هستم تکلیف چیزی غیر از این است. موتور را روشن می کنم و راه را ...
گریز متفاوت از روضه شش ماهه
، دیدم شهید ارسنجانی روی دو تا جیب و پشت پیراهن و جیب شلوارش نوشته است علی اصغر ارسنجانی، اعزامی از تهران . به او گفتم حاجی، تابلو اعلانات درست کردی! او هم خندید و گفت می دانم که برویم جلو، برگشتی نداریم و همان جا می مانیم؛ بعدها که بچه ها آمدند برای برگرداندن جنازه هایمان از این اسامی، جنازه را شناسایی کنند . همین هم شد. شهید ارسنجانی و خیلی از دوستان هم رزم ما در این عملیات به ...
پاوه، ایران کوچکی بود که قلب تمام ایرانی ها در آن می تپید
دفاع مقدس استان کرمانشاه بیان داشت: شب بیست و ششم صدای مسلسل ها و غرش خمپاره ها قطع نمی شد نیروهای دشمن مثل سیل جلو می آمدند عادت داشتند خانه های شهر را غارت کنند و بین مهاجمان و صاحبان خانه ها درگیری بوجود می آمد، شیون زنها و بچه ها به گوش می رسید و موج آتش سوزی لحظه به لحظه به خانه پاسداران نزدیک تر میشد. بلندگوهای ضدانقلاب به مردم می گفتند حزب اعلام کرده هرکس به ما بپیوندد در امان است فقط پاسدارها ...
چماق، کابل و گلوله ؛ وسیله پذیرایی بعثی ها از عزاداران روز عاشورا
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم ، آغاز ماه محرم، آغاز عزاداری سید و سالار شهید آقا اباعبدالله الحسین (ع) است و نه تنها شیعیان بلکه تمام آزادگان جهان نیز در این مصیبت به عزاداری می پردازند. رزمندگان دفاع مقدس نیز از این امر مستثنی نبوده و همزمان با ایام ماه محرم به یاد مصیبت اهل بیت(علیهم السلام) مراسم نوحه و روضه برقرار می کردند. آنها چه در میدان نبرد، چه در میان دشمن و در زمان ...
شهید رهبر ؛ خبرنگاری که شغلش را امانت الهی می دانست
حالی که نم نم باران نیز در حال باریدن بود، با دو نفر از بچه های اطلاعات و عملیات با موتور به سمت خط اول حرکت کردم، موتورم هوندا 125 بود و آن دو نیز با موتور 250 جلوتر از من حرکت می کردند، آتش دشمن آن قدر سنگین بود که شهادتین خود را گفته بودم، وجب به وجب منطقه با انواع گلوله و خمپاره زده می شد، نرسیده به سه راه مرگ، چندین گلوله روی زمین افتاد در حالی که با موتور جلویی حدود 100 متری فاصله داشتم هر دو ...
حکایت نیروهایی که به اسارت منافقین درآمدند
گردنه هست به نام تَپه توک، پلی هم آن جا دارد که از آن پل می توان به سمت گیلانغرب رفت. از گیلانغرب به سرپل ذهاب، تنگه حاجیان، تنگه کورک و حسین آباد می رسی. از آن جا به سرپل ذهاب راه دارد. من از اسلام آباد آمدم از گردنه ای رد شدم و به سمت بالا رفتم. توی راه دیدم تمام سربازان و ارتشی ها پیاده در حال برگشتن به عقب هستند و مدام بد و بیراه می گویند که عجب گرفتاری شدیم. از یکی پرسیدم: شما چرا ...
فهرست داروخانه های منتخب عرضه کننده دارو های کرونا در سراسر کشور
دکتر مسعودی داروخانه آقای علی جانی روزانه اسفرورین 02835521329 شهر اسفرورین اسفرورین منطقه سرحمام شفیعی کوچه شهید رحمت اله قربانی خیابان شهید رجبعلی صادقی پلاک 1 طبقه همکف داروخانه دکتر قنبری نسب نیمه وقت اسفرورین 02835522377 اسفرورین خیابان امام خمینی نرسیده به سه راه بخشداری روبروی مسجد جواد الائمه بیمارستان امام خمینی- اسکو تمام وقت اسکو 04133222020 اسکو، خیابان ...
اوضاع خانه و زندگی یک فرمانده بزرگ جنگ
: بلند شو بریم سید. هر چه بچه ها اصرار کردند که حاج علی نمی خواد بری دیروقته، همینجا بخواب، قبول نکرد و گفت: نه، مادرم منتظره. سوار ماشین شدیم و رفتیم سمت خانه حاج علی. سر کوچه که رسیدیم، در خانه باز شد و مادر حاجی آمد بیرون. حاجی گفت: دیدی مادرم نگرانه. نمی خوابه تا من بیام. به حاج خانم گفتم: اجازه می دادید پیش ما بخوابه. حاج خانم گفت: نه می خوام یه کم علی رو ببینم. علی دست مادرش را ...
روایتی از اقتدار و دلاوری های حاج مسعود غمیان؛ شهید شاخصی که نامش لرزه بر تن ضد انقلاب می انداخت
خود دشمنان با تلاش، ایثار و کمک های شهید غمیان، مصرف و توزیع مواد مخدر در سال های 59 تا 61 به صفر رسید، وی سپس به ساخت مسجد رو آورد و در سنندج به جز مسجد محله خودشان، مسجد سرهنگ را با پول شخصی و جمع آوری کمک های مردمی در هسته مرکزی شهر سنندج ساخته و جوانان را حضور در مساجد دعوت می کرد. یکی دیگر از همرزمان شهید غمیان در این مراسم با گرامیداشت یاد و خاطره شهدای انقلاب اسلامی اظهار کرد ...
صیانت از امنیت کشور؛ رسالت مهم وزارت دفاع
خورشیدی در چهارمحال و بختیاری متولد شده بود. وی در دولت موقت به وزارت دفاع ملی منصوب شد. ریاحی در 27 شهریور 1358، بار دیگر و برای دومین مرتبه و این بار به طور قطعی از سمت خود استعفا کرد و تیمسار سرتیپ نورایی عهده دار امور آن وزارتخانه شد. چمران در1310 خورشیدی در تهران متولد شد. وی پس از استعفای ریاحی، مسوولیت وزارت دفاع را برعهده گرفت. چمران در کسوت وزارت دفاع، وزیری کاردان، نوگرا و ...
اسارت ما را استاد تبدیل تهدید ها به فرصت کرد
تهران (پانا) - محسن فلاح معروف به محسن- ابراهیم- اسماعیل دردوران اسارت، اهل شهریار است. این آزاده سرافراز در روز چهارم فروردین سال 61 در عملیات فتح المبین به اسارت دشمن بعثی درمی آید و دوران اسارت را در اردوگاه های رمادی ، موصل و... سپری کرده است. این آزاده دوران دفاع مقدس که بعد از 8 سال ونیم به وطن بازگشته در گفت و گویی از خاطرات روزهای اسارت می گوید که در ادامه می خوانید. به گزارش ...
بزرگداشت علی سلیمانی با حضور وزیر پیشنهادی ارشاد
حوصله به خرج داد و برای 100 بچه و توانمند سازی شان وقت گذاشت و نتیجه اش شد بازی چند تا از این بچه ها در فیلم ها. وی ادامه داد: همیشه یا کلاسش به نماز ختم می شد یا از نماز شروع می کرد که بچه ها نماز بخوانند و بعد پای کار بروند. به بچه های محله خیلی اعتماد داشت. دیدم کیف پولش و مدارکش را وسط شبستان مسجد و برای تجدید وضو می رود و من به او گفتم که اینجا محله دروازه غار است اما او صبور بود و ...
پاره هایی از زندگی متفکر احیاگر حسن رحیم پور ازغدی
.... گفت، این کار من نیست بگذارید همین کارهایی که می کنم را انجام بدهم. مصداق این روایت: رحم الله امرا عرف قدره صبح آمده بود نهاد عصبانی! هرچه جلوی پایش بود لگد می کرد، در را محکم می کوبید. داخل اتاق بلند گریه می کرد. در راه دیده بود یک خانم گریه می کند گفته بود چیزی شده خواهر؟ طرف هم گفته بود: کیفم را زدند پول جمع کرده بودم برای اول مهرِ بچه ها لوازم التحریر و لباس بخرم. گفته بود چقدر ...
مخالفان حضور ایران در سوریه اینجا سوریه است را بخوانند
چرا ما در سوریه جنگیدیم و از آن دفاع کردیم، مخالف هستند، این است که کتاب اینجا سوریه است را بخوانند و لحظه ای چشمانشان را ببندند و ایرانی پر از داعش را تصور کنند. اگر مدافعان حرم و فرمانده شهیدشان در سوریه نمی ایستاد، نه فقط ایران بلکه تمام کشورهای منطقه درگیر می شدند. برای حاج قاسم و مدافعان حرم اینکه این افراد مسیحی هستند یا سنی یا شیعه، مهم نبود، مهم این بود که ناموس و زن و بچه مردم در چنگال یک ...
امین آقا فرزانه گنده لاتی که توبه کرد
تغییر و تحولات در زندگی اش ایجاد کند. آن روزها من وقتی سرنوشت خودم را مرور کردم، با خودم گفتم که مشتی، تو اگر پیرو راه طیب خان هستی، طیب خان پاک شد، بعدش خاک شد، تو می خواهی چه کار کنی؟ من آن موقع بچه بودم ولی طیب خان با آن شرایطی که داشت، با آن اسم و رسمی که همه شنیدید، محرم که می شد، دسته راه می انداخت، با پای برهنه، به سر و صورتش گل می مالید، سینه می زد و این شعر را می خواند: شیعه تو آب می خوری ...
خاطرات اسارت/ مقاومت با ختم صلوات/ جانفشانی جوانان دیروز را باید به جوانان امروز گفت/ خاطره ملاقات من و ...
اتحادخبر-ساناز دانشگر: 26 مرداد سالروز ورود آزادگان به وطن است. آزادگانی که اسطوره های صبر و مقاومت هستند. سربازانی که در نهایت شجاعت با دشمن جنگیدند و در شرایطی به محاصره و اسارت دشمن درآمدند. سید جواد حسینی مقدم از آزادگان هشت سال دفاع مقدس است. وی که هشت سال در اردوگاه موصل اسیر بوده برایمان خاطرات اسارت و مقاومت با نیروهای بعثی، امید به آزادی، لحظه تلخ و شیرین بازگشت به وطن، پیدا کردن دوستان ...
طلبه شهید عبداللهی آرانی، مبارز انقلابی که زیر تانک به شهادت رسید
مراسم همه با شعار مرگ بر شاه و ... از صحن مسجد اعظم خارج شده و از سمت پل آهنچی به طرف پل حجتیه تظاهرات کردند. سربازان رژیم شاه ابتدا با گاز اشک آور و سپس با تیراندازی به مردم حمله ور شدند. از بانوان خواسته شد به دلیل وخامت اوضاع به داخل مسجد باز گردند و من هم به همراه سایر بانوان به داخل صحن مسجد بازگشتیم. گاز اشک آور موجب سوزش شدید چشمان همه ما شده بود و تعدادی از آقایان تلاش می ...
می خواهم به یک نویسنده تاثیرگذار در محیط زیست تبدیل شوم
این راه کمکم کرد که در چه موضوعاتی بنویسم. او به من گفت سعی کن برای نوشتن از داستان های کوتاه شروع کنی و موضوعاتی را انتخاب کنی که به عنوان یک خاطره برای خودت اتفاق افتاده است . همین باعث شد که من بعضی از خاطرات واقعی ام را بنویسم و بعد هم یاد گرفتم که کمی آنها را تخیلی کنم. این کتاب بیشتر درباره کودکان و رفتار آنها با محیط زیست به خصوص حیوانات است و بعد از زلزله سال 1396 سرپل ذهاب با ...
3 نوجوانی که به قاسم بن الحسن(ع) اقتدا کردند +تصاویر
امام خمینی (ره) داشت، به گونه ای که اینگونه سفارش کرده بود: از بچه ها می خواهم که نگذارند امام تنها بماند و خدای ناکرده احساس تنهایی بکند. با تشدید جنگ و تنگ ترشدن حلقه محاصره خرمشهر ،خمپاره های دشمن امان شهر را بریده بودند، درگیری در خیابان آرش شدت گرفته بود و مثل همیشه بهنام برای دفاع از این خاک تمام قد در حال مبارزه بود ناگهان رزمنده ها متوجه شدند که بهنام محمدی گوشه ای افتاده است و ...
قصه ستاره ای از آسمان شهر نمونه شاهد
! انگار به او الهام شده بود که حتماً باید برود. بنابراین دوباره پی گیر رفتن شد و من هم حرفی برای گفتن نداشتم که آقا مهدی را منع کنم و با خودم می گفتم راه بدی را که انتخاب نکرده و تازه باید تشویقش کنم. همیشه با خودم می گفتم خوش به حال خانواده هایی که همسرشان را برای جنگ به سوریه می فرستند و همیشه غبطه آنها را می خوردم. بنابراین هر روز که می دیدم آقا مهدی مشتاقانه در آرزوی شهادت است، به شوخی می ...
به خاطر یک لامپ/خاطره
به گزارش ایسنا، حاج سعید بهاروند یکی از آزادگان دوران هشت سال دفاع مقدس است. او روایت می کند: در جریان عملیات بیت المقدس 7 تا 10 کیلومتری مناطقی که در محاصره ی دشمن بود جلو رفتیم و محدوده ای از مناطق محاصره شده را در دست گرفتیم. باید برای تثبیت و نگهداری منطقه منتظر نیروهای کمکی می ماندیم چون تجهیزات جنگی مان کم بود. اعت 4 صبح بود که نیروهای عراقی شروع کردند به پاتک زدن و فرماندهان ما هم خیلی ...
باید عشق داشت...
. وی گفت: ساخت سقف بازارچه مسجد جامع روستای هاشم آباد، گنبد امامزاده اسحاق و بادگیر میدان جوان شهر هرند، گنبد امامزاده محمود جزه، گنبدهای امامزاده قاسم و شاهزاده زین العابدین و حسینیه شهر ورزنه، گنبد مسجد جامع برسیان از جمله آثار هنر دست اوست. این استاد معماری سنتی افزود: در قدیم ساختمان های روستایی به خاطر نوع مصالح و شیوه اجرا، به راحتی ساخته می شد و مرمت آن نیز به سادگی توسط ...
استقامت را ازکوه آموختم| گفت وگو با بانوی کوهنورد74 ساله
قلعه برویم. تا آبشار دوقلو می رفتیم و بر می گشتیم. سال 1350 برای نخستین بار با برادرم به قله توچال رفتم که متأسفانه 2 روز بعد برادرم در 200 متری قله توچال دچار کولاک و برف شد و جانش را ازدست داد. اما این قضیه باعث نشد که کوهنوردی را کنار بگذارم. بعد از ازدواج و تولد 4 فرزندم چند سال در کوهنوردی ام وقفه افتاد. زمانی که دختر بزرگم 12 ساله شد با بچه ها کوهنوردی و شنا را به طور جدی شروع کردم. به تدریج ...
سردار شهید رضا فرزانه که بود؟ + تصاویر
.... بچه خوبی بود. پدرش از چهار، پنج سالگی دستش را می گرفت و می بردش مسجد. بزرگ تر که شد از بسیجی های فعال مسجد امام جعفر صادق (ع) شد. یکی از دوستانش به اسم بیک محمدی که در عملیات رمضان به اسارت درآمد، آقا رضا دیگر نتوانست تحمل کند و گفت می روم جبهه تا او را پیدا کنم. با این بهانه می خواست راه جبهه رفتنش را باز کند. کمی بعد سپاهی شد و مرتب جبهه می رفت و چند بار مجروح شد. پدرش هم گاهی جبهه می رفت و ...
مستندِ داستانی بهترین وقتِ مردن | محمد کیانوش راد
زمین افتاده بودم، دهنم کف کرده و در حال موت بودم. بچه ها در پتو پیچاندنم و به بیمارستان گلستان بردند. بارمان پای ثابت بحث با سعید است. — خودکشی؟ چرا؟ چطوری؟ — کلی قرص خوردم. — خودکشی برای چه؟ — فرار از بی رحمی های زندگی، ناتوان و خسته و بی پناه بودم. تنهایی و بی کسی، چیز کمی نیست. — تویی که با چنین اراده ای، و با وجود وحشت از مرگ خودکشی کردی، بر ...
عشق به امام خمینی(ره) یک افسر عراقی من را زنده گذاشت
منطقۀ ورودی دشمن در روی پل دوعیجی و خنثی سازی میادین مین به ما واگذار شد. اسارت در وسط میدان مین ما به منطقۀ طلاییه رسیدیم. فکر کنم حوالی ساعت 9 یا 10 صبح بود که یکی از سربازهای عراقی هنگام خروج از سنگرشان چشمش به ما افتاد و شروع به داد و فریاد کرد و پشت سر هم فریاد می کشید: ایرانی، ایرانی. او با این کار قصد داشت دیگر همسنگرانش را از وجود ما در نزدیکی سنگرشان مطلع کند. در ...