عاشق امام حسین (ع) شهادت را در محرم به آغوش کشید
سایر منابع:
سایر خبرها
خانواده اش را دوست داشت اما شهادت را بیشتر
چه سالی به ایران مهاجرت کردید؟ پدر و مادرم اهل افغانستان هستند و سال 59 به ایران مهاجرت کردند. ما سه خواهر و سه برادر هستیم که همگی در ایران متولد شدیم. ما در یک خانواده مذهبی و اعتقادی بزرگ شدیم. والدینم به رزق و روزی حلال، راستی، صداقت و کارهای خداپسندانه اعتقاد زیادی داشتند. همیشه سعی کردند در مسیر درست حرکت کنند. حتی اگر به ضررشان باشد. شغل برادرتان چه بود؟ علی آقا تا کلاس نهم درس خواند و بعد برای کار پیش پدرم رفت و مشغول بنایی شد. خودش علاقه زیادی به گچ کاری داشت، برای همین آن قدر کار و تلاش کرد تا استاد گچ کاری شد. گویا شهید متأهل بودند و فرزندانی هم دارند؟ بله، مادرم خیلی دوست داشت هر چه زودتر دامادی علی را ببی ...
آشنایی با شهدای زنجان| شهید عبدالله بسطامیان از داستانی باورنکردنی در اسیر کردن بعثی تا شهادت در سجده+ ...
گردان منصوب شد. در عملیات محرم از ناحیه پا و شکم به شدت مجروح شد اما وقتی او را برای مداوا فرستادند، پس از چند روز دوباره به جبهه بازگشت. یکی از دوستانش درباره صبر و بردباری عبدالله در مواجهه با مشکلات می گوید: بسیار صبور و بردبار بود و مشکلات را با بردباری تحمل می کرد. روزی از دفتر فرماندهی با من تماس گرفتند و گفتند که پدر عبدالله فوت کرده است و به عنوان دوست او را به زنجان ...
روایت تسنیم از دیدار تولیت آستان قدس رضوی با آسیب پذیرترین شهروندان مشهدی / هدیه ای از جانب امام رئوف
برادرم قاضی را دیده. به من گفته، می خواهد مثل او وقتی بزرگ شد، قوی شود تا به بچه های خیابانی کمک کند. شیرینی در دل تلخی از یکی دیگر از مربیان که متخصص روانشناسی است، کیفیت خدمت در این مرکز را جویا می شویم. او می گوید: اینجا تنها مرکز قرنطینه و بازتوانی پسران 7 تا 17 ساله شهر مشهد است. بچه ها در مدت اقامت موقت خود، در طول روز از دوره های مهارتی و روانشناسی مختلفی از جمله مهارت های ...
یادگاری از روزهای آخر جنگ
: جانباز 70درصد هستم. از هردو پا آسیب دیده ام. یکی پاشنه ندارد و مچش هم خرد شده و قفل است. پای دیگر هم از زانو قطع شده است. او در روزهایی که همه منتظر شنیدن خبر پایان جنگ تحمیلی بودند، هردو پایش را در مرزهای ایران جا گذاشت و به خانه برگشت. 4ماه مانده به آتش بس مجروح شدم از او می خواهم روایت حضورش در جبهه را از اولین روزها تعریف کند و بعد برسد به خاطرات جانبازی و ایثار. با ...
عنایتی: هوادار با همین نفرات در لیگ می ماند
تمجیدهای نویدکیا از هوادار گفت: محرم لطف دارد و ما همانطور که کارشناسان گفتند، می دانیم که زیبا فوتبال بازی می کنیم ولی دوست دارم که بعد از زیبا بازی کردن نتیجه هم بیاید چون وقتی شما زیبا بازی می کنی ولی نتیجه نمی گیری تلاش بیهوده انجام داده ای. ما از فضای لیگ یک به لیگ برتر آمده ایم و باید به بچه هایمان زمان دهیم که خودشان را هماهنگ کنند و من اطمینان دارم که بازیکنانی که دارم فوق العاده با کیفیت ...
راهی که شهیدان برای اسلام پیموده اند ابتدای مبارزه است
به گزارش خبرنگار دفاع پرس از مشهد، سردار غلامرضا سمائی در دهم فروردین 1338 در فیض آباد از توابع شهرستان تربت حیدریه متولد شد. با آغاز حرکت های مردمی به رهبری حضرت امام خمینی (ره) علیه رژیم طاغوت، شهید سمائی با حضور در راهپیمایی ها و پخش اعلامیه به وظیفه انقلابی خود عمل کرد. با آغاز جنگ تحمیلی با عضویت بسیجی به جبهه های حق علیه باطل اعزام شد و در ادامه به عضویت سپاه پاسداران انقلاب ...
شهدای روحانی دیار مینودری -11 طلبه شهیدی که می دانست آخرین اعزامش به جبهه است
گاه زید عراق به عنوان ارپی چی زن شرکت کرد. او خوب می دانست و به دلش افتاده بود که آخرین اعزامش به جبهه ها است. خطاب به مادرش می گوید مادرجان می روم اگر شهید شدم خودت مرا دفن کن. او رفت و دل مادر هم دنبال او روان شد. او این بار که راهی شلمچه کربلای شهدای ایران شده بود در تاریخ 5 مرداد ماه 61 بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید. دوستانش در مورد او می گویند: پس ...
روایتی از دو سطر کتاب عاشقی دفاع مقدس / حدیث دلداگی شهیدان جعفری
بزرگتر بود و موجب تحول او شده بود و به عنوان مربی قران به جبهه رفت و به رزمندگان آموزش قران می داد، بعد از شهادت رشید دیگر نتوانست طاقت بیاورد و دوباره به جبهه رفت و این باردر بیست و دوم اسفند شصت و سه، در عملیات بدر در شرق دجله با ترکشی که به سر و پشت او اصابت کرد به شهادت رسید. خاطره ای مشترک از دو شهید رشید و مجید برای انکه کمک حال پدر باشند با یکدیگر به کارهای ساختمانی می ...
حاج جلال ؛ روایتی صمیمانه از اصالت و ایثار
نوشت شان شهادت است. شرح زندگیِ ساده و بی تکلّفِ شخصیت هایی که تولد تا تحصیل و ازدواج تا فعالیت های انقلابی شان در کنارِ کمک به پدر در کار کشاورزی، با نثری روان بر لوح کاغذ نقش بسته و سرآخر زمین اسطوره خیز وطن به خون شان گلگون می شود. روایت حضور تا عروجِ علیرضا ، ابوالقاسم ، عزیز و اسماعیل ؛ خاطره نگاشتِ بدرقۀ لبخند تا استقبالِ سوگ مندانه از پاره های تن. نقلِ چشم های مادری که به کوچه سنجاق می شوند ...
سردارسلامی:ملت ایران در آستانه فتح بزرگی قرار گرفته است
سردار حسین سلامی ظهر امروز در کنگره 3535 شهید استان زنجان که در مصلی این شهر برگزار شد، حضور در کنگره شهدا را توفیق الهی دانست و اظهار کرد: من به حضور در میان مردم زنجان افتخار می کنم، چرا که این مردم دست بریده را دوست دارند و به یاد آن قهرمان در روز هشتم محرم به پا می خیزند و الگوی آن ها علمدار و مظهر غیرت الهی است. فرمانده سپاه با بیان اینکه همه می دانیم که مردمان هر جامعه ای شبیه ...
آشنایی با شهدای زنجان| گفت وگوی شنیده نشده شهید بیات با شهید زین الدین/ فرمانده ای که فرمانده قلوب بود+ ...
پدر خواب خودش را برای پسرش بازگو می کند ولی شهید قامت بیات تنها سکوت کرده و لبخند شادی بر لب می نشاند و سپس بعد از خداحافظی دوباره به خط برمی گردد و این دیدار آخرین دیدار پدر و پسر بود و سرانجام دلاور و سردار زنجان به فیض شهادت نائل می شود. * ویژگی های اخلاقی شهید از ویژگی های اخلاقی شهید به چند نمونه اشاره می شود تا ارزش والای اخلاقی شهید بیشتر شناخته شود. ...
آشنایی با شهدای زنجان|ایستادگی در برابر گلوله های دشمن برای تزکیه نفس/ مهمترین دلیل برای مقابله دشمن + ...
مهر تهران اعزام شده بودند بعد از مدتی با اطلاع همرزمانش به بیمارستان مراجعه کردم،دکتر معالجش (دکتر کشاورز) می گفت معجزه شده و امیدی به زنده ماندنش نبود ولی الحمدلله عمل موفقیت آمیز بوده است. بعد از بهبودی مجدداً به جبهه اعزام شدند و در عملیات های دیگری از قبیل (حصر آبادان، فتح المبین، محرم، رمضان، بدر) شرکت کردند و مواقع مرخصی هم اکثر اوقات در سپاه بودند. 3- مادر شهید: میرزا ...
از یادداشت فرمانده سپاه خوزستان تا مجاهدت ناخدای ارتشی / واکنش مسئولان به سقوط خرمشهر در 4 آبان 1359
گروه سیاسی: ارتش عراق که تصرف خرمشهر را بسیار ساده و در دسترس می دانست؛ در ابتدا دو گردان از نیروهای مخصوص خود را برای اشغال خرمشهر مأمور نمود. اما در نهایت مجبور شد که به منظور مقابله با مدافعین خرمشهر بیش از دو لشکر را به کار بگیرد. به گزارش بولتن نیوز، ارتش عراق که از شلمچه تا پل نو را در مدت 4 روز به اشغال خود درآورده بود، نتوانست از پل نو تا پل خرمشهر - آبادان را در مدت کمتر از 31 روز طی کند و پس از این مدت و با تلفات فراوا ...
آشنایی با شهدای زنجان|شهید زین الدین کدام فرمانده را شجاع خواند/فرماندهی که خود را سقا معرفی می کرد+ عکس
قربانی می کنید؟ گفتم به خاطر اینکه سالم برگشته ای! گفت: پدر از این به بعد وقتی من به جبهه رفتم، گوسفند قربانی کنید و بین همسایگان و محرومین تقسیم کنید. اولین بار که به جبهه رفت، بیش از سه ماه در منطقه بود و سپس برای پنج روز به مرخصی آمد. بعد از آن، هر بار سه یا چهار ماه در جبهه می ماند و به یک مرخصی دو یا سه روزه می آمد. او ابتدا به مریوان اعزام شد؛ سپس به جزیره مجنون رفت و بعد در جبهه ...
قله شهادت | سجده شکر نویسنده حوض خون پس از تقریظ رهبر معظم انقلاب/ روایت زنان ایرانی از شستن لباس ...
خبرگزاری تسنیم : جعبه جعبه تاید و وایتکس و صابون می خریدم. خانم های همسایه هم به هر بهانه ای تاید می آوردند. رخت های بیمارستان سرخ بود از خون. چندبار آنها را می شستم و لکه ها را توی دست می سابیدم تا تمیز شود. شبانه روز درگیر شست وشو بودم. وقتی توی حیاط جوی خون راه می افتادم گریه من هم شروع می شد. داغ جوان های غرق خون هم شد مثل داغ زهرا و بچه هایش. دیگر جز کمک به جبهه هیچ چیز برایم اهمیت نداشت ...
عزای سربازان سوری برای شهادت فرمانده ایرانی شان
هایی که برقرار نشد روز سوم آبان که برابر با یازده محرم بود، با منزلش تماس گرفت. تنها دخترش که به خاطر درس خواندن در خانه بود، صحبت کرد. دلش می خواست با فرزند کوچکش نیز صحبت کند، اما موفق نشد. چند دقیقه بعد هم با مادرش تماس گرفت، اما با مادرش نیز نتوانست صحبت کند. شاید این تقدیر الهی بود تا محمدرضا دلبستگی دنیایی اش را پشت سر بگذارد و فردای آن روز با آسودگی خاطر به دیدار معبودش بشتابد. ...
سردار سلیمانی سوریه و عراق را از دست داعش نجات داد/ دشمن از هیچ کاری برای ضربه زدن به انقلاب کوتاهی ...
: بچه هایی که اعزام شدند فرمان امام(ره)را اجرایی کردند و همان طور که امام گفت ما ابهت شرق و غرب را در جنگ شکستیم. وی با بیان اینکه ما در طول هشت سال دفاع مقدس کوچکترین ظلمی حتی در حق دشمن خود که به کشور ما تجاوز کرده بود، انجام ندادیم تصریح کرد: وقتی ما وارد حلبچه شدیم دشمن مردم خود را بمباران شیمیایی کرد و بیش از 5 هزار نفر در این منطقه کشته شدند. سردار اصانلو با اشاره با اینکه ...
قدرت موشکی سپاه با دستور رهبر انقلاب توسعه یافت
در تحول، ارتقاء و مدیریت دفاع، امنیت و جبهه مقاومت اسلامی) در دانشگاه دفاع ملی با بیان اینکه اولین گام حضرت آقا توقف زمزمه ادغام ارتش و سپاه بود، گفت: آقا فرمودند ارتش و سپاه دو بازوی انقلاب اسلامی هستند؛ دومین گام رهبر معظم انقلاب اسلامی تفکیک ماموریت های نیرو های ارتش با نیرو های سپاه بود. دستیار و مشاور عالی فرمانده معظم کل قوا با بیان اینکه با تدبیر و تصمیم حضرت امام خامنه ای ساختار ...
دشمن شیوه های جدیدی از طریق نفوذی ها را آغاز کرده است/ شهید حاج سلیمانی با فرهنگ انقلابی، سوریه و عراق ...
، سربازان باید حضور داشته باشند وگرنه برخورد می شود اما در جنگ ما اینطور نبود و شناسنامه خود را دستکاری می کردند تا به جبهه بروند و رفتن به جبهه داوطلبانه بود چرا که ولی امر مسلمین، حضرت امام خمینی(ره) دستور داده بود. وی خاطرنشان کرد: در زنجان فردی بود که برادرش شهید شده بود و چهلمش نشده بود و مادرش هم مریض بود اما اصرار بر این داشت که به جبهه برود پس برای همه واجب بود و آن هایی که آمدند ...
عبدالرسول؛ شاهین سُجُد
صهیونیستی بود. شهادت سعید تأثیر زیادی روی علی 16 ساله داشت. مصمم شده بود که وارد صفوف مقاومت اسلامی شود. پدر و مادر با وجود اینکه نگران سن کم او بودند، به دلیل اعتقادات شان و توضیحات علی، با ورود او به مقاومت اسلامی لبنان موافقت کردند. زمانی که وارد مقاومت اسلامی لبنان شد، لقب نظامی عبدالرسول(ص) را برایش انتخاب کردند. چند سال بعد، پس از اینکه به حج تمتع رفت، دیگر همرزمانش با عبارت حاج ...
ترکش های صورت احمد مثل ستاره می درخشید
.... در همان روزها، احمد و فخرالسادات خبر شهادت نزدیکان شان را می شنیدند. خبر ها برای این زوج جوان سخت و دردآور بود. آنها در میان شیرینی خبر تولد فرزند و تلخ خبر شهادت عزیزان شان مانده بودند و گاهی اوقات این تلخی خبر ها بود که روی دوش شان سنگینی می کرد. فرزند دوم شان در تابستان سال بعد به نام هاجر به دنیا آمد. شهید یوسفی در این مدت مدام میان جبهه و خانه در رفت وآمد بود. متأسفانه نوزادشان خیلی ...
حلالیت حسن در آخرین بدرقه بوی شهادت می داد
پدرش گفته بود: شما باید این آمادگی را پیدا کنید، چون من که نمی توانم برای ابد در این دنیا باشم و از طرفی هم نمی توانم ببینم که جبهه به وجود من نیاز دارد و دیگر همکار ها و هم سن و سالانم می روند، شهید می شوند ولی من اینجا هستم. من هم باید به جبهه بروم و آن قدر با دشمن بجنگم تا هم فرمان امام(ره) را اطاعت کرده باشم و هم اینکه به خواسته خودم که شهادت است، برسم. این طور بود که رفت. بعد که از منطقه برگشت ...
روایتی از شهید البطل جبهه مقاومت "فرهاد خوشه بر"؛ پدری که هرگز دخترش را ندید + فیلم
نمی گفت و معتقدم عشق به اهل بیت، امام حسین(ع) و فاطمه زهرا(س) او را در این راه قرار داد؛ هر وقت به مأموریت می رفت معمولاً بعد از 15 یا 20 روز برمی گشت اما زمانی که می خواست به سوریه برود گفت "این بار مأموریتم طولانی می شود، مواظب همسر و فرزندانم باشید." وی افزود: در خانه ایمان صدایش می زدیم، همیشه با من تماس می گرفت و همیشه پس از بازگشت از مأموریت، همراه با همسر و فرزندش به ما سر می زد و ...
گفت وگو با هموطن مسیحی در شب میلاد حضرت محمد(ص)
که شهید هراچ طوروسیان یکی از این شهداست. ایشان پسر عموی مادرم بودند و در حین عملیات خنثی سازی مین به فیض عظیم شهادت نائل آمد. مادرم خاطره جالبی از این شهید تعریف می کرد و می گفت: آن روزی که پسر عمویم بعد از پایان آموزشی به مرخصی آمده بود گفت کی می شود بروم جبهه ببینم این جبهه چیست که اینقدر تعریفش را می کنند؛ مگر آنجا چه کار می کنند؟ بعد کمی مکث کرد، برگشت و گفت که یک روز هم می آیند ...
منطقه20|مدرسه ای ماندگار، بنایی فاخر، شاگردانی پرآوازه
استفاده کنیم و با روحیات همکاران آشنا شویم. البته در طول سال هم اردوهای علمی و تفریحی برای بچه ها داشتیم. مدیر سابق مدرسه ماندگار شهید مدرس حرف هایش را این طور ادامه می دهد: این مدرسه سال 1352 ساخته شد. جزء نخستین مدارسی بود که در شهرری ساخته می شد. آن روزها بیشتر بچه های شهرری دوست داشتند در این مدرسه درس بخوانند. شنیده ام هنوز هم دانش آموزان دوست دارند اینجا درس بخوانند. او معتقد است: مدیری که ...
شهدای روحانی آذربایجان شرقی(22): طلبه شهیدی که در شلمچه پرواز کرد
نقاط دنیا داشته باشیم و من روز دوشنبه 9/8/61 توانستم به آرزوی دیرینه خود که دو سال بود در راه رسیدن به آن زجرها و مشقت ها کشیده بودم و همچون پرنده ای در قفس زندانی شده بودم و هرگاه می خواستم از آ ن بیرون روم بالهایم را سیم های قفس می گرفتند و در جای خودم می نشاندند رسیده و به طرف جبهه اعزام شدم. مادر عزیز! تو را دوست می دارم ولی اسلام را بیشتر از تو . تو باید افتخار کنی که در ...
امروز اسلام نیاز به وحدت و فداکاری همگان دارد
...، منصرف شدند. هفت روز بعد از رفتن ما، غلام علی راهی جبهه شد. بعد از دو، سه روز که برگشتیم، نامه ای به ما داد و زیارت قبول گفت. ما برایش سوغاتی گذاشته بودیم، امّا چند روز بعد، خبر شهادت اش را برای مان آوردند. فرازی از وصیت نامه شهید مکتبی که شهادت دارد، اسارت ندارد. امت اسلام، خداجویان، شیرمردان و شیرزنان ملت، اسوه نمونه بار دیگر لطف بی انت های باری تعالی شامل حال ملتی ...
خدایا این قربانی را بپذیر/ مثل ام وهب باش
ضعیف می شه و بچه هاشون رو به جبهه نمی فرستند. روز تشییع، حرف محمدرضا توی گوشم بود. چادرم را به گردنم بستم و رفتم داخل قبر. علی رضا را خودم گذاشتم داخل قبر. تلقینش را خواندم و از قبر بیرون آمدم، همان جا سجدۀ شکر به جا آوردم. جمعیت اشک می ریختند، اما من نه. این قربانی را بپذیر مرخصی های سال آخر، مادر پاپیچش شده بود تا زنش بدهد؛ اما محمدرضا زیر بار نمی رفت. یک بار گفت ...