دوستی اجتماعی حقه ای برای هوسرانی
سایر منابع:
سایر خبرها
پرستار خانگی برای ازدواج پدر و مادر دروغین معرفی کرد / زن همسایه فاش کرد
خانواده های مان 2 ماه بعد به هم درآمدیم. البته من فکر می کردم که مینا با خانواده اش زندگی می کند. مدتی پس از عقدمان یک روز که به خانه مینا رفته بودم همسایه واحد کناری با دیدن من پرسید با چه کسی کار دارم و من هم خودم را معرفی کردم و گفتم که من داماد آقا رضا هستم. محسن نفس عمیقی کشید و ادامه داد: آقای قاضی کاش خودم را معرفی نمی کردم چرا که همسایه پاسخی داد که زندگی ام ویران شد. او گفت آقا رضا ...
مادر اصرار داشت هر 5 پسرش به جبهه بروند
که با کت و شلوار برگشتی؟ کمی پکر شدم. برای همین رفتم حیاط به مادرم گفتم مادر من مجروح شدم. مادرم گفت جدی؟ تو که سر حالی؟... خلاصه کسی تحویلم نگرفت. کربلای 5 و خمپاره مجروح دوم محمدرضا بود که در عملیات والفجر 8 از ناحیه آرنج تیر خورد و عصب دستش قطع شد. الان دست راستش لاغرتر از دست چپش است. بعد از محمدرضا باز هم من مجروح شدم. این بار در عملیات کربلای 5 در شلمچه. از تهران عازم شده بودیم ...
تصادف مرگبار سارق خودرو با پیرزن عابر
حال رفتن به خانه دوستم بودم که گشت پلیس ما را شناسایی کرد. من نمی خواستم پیرزن کشته شود اصلاً برخورد خودرو با او کشنده نبود. فرار از بیمارستان متهم گفت: درآن تصادف خودم هم صدمه دیده بودم و برای اینکه پلیس نتواند مرا دستگیر کند به بیمارستان رفتم و با هویت جعلی بستری شدم. 4 روز در بیمارستان بودم اما یک روز بیماری را به بیمارستان آوردند که مأمور مراقب داشت. با دیدن مأمور ترسیدم ...
از "گور" برخاسته
، روایتگر زندگی زنی 42 است که در 12 سالگی قربانی فقر و نداری خانواده می شود و به اجبار با مرد 36 ساله ی فرش فروشی ازدواج می کند. در همان دوران کودکی به دست شوهرش تریاک مصرف می کند، اما انگ معتاد را هم شوهرش به او می زند. 14 سالگی از خانه فرار می کند و تا 17 سالگی تریاک، حشیش، سیگار و هروئین مصرف می کند. دور تا دور تختخوابش را از عروسک هایی پر کرده که دختر 26 ساله اش برای روز تولد او هدیه ...
سکوت زیدان شکست؛ حرکتی تاریخی به افتخار فوق ستاره!
مجبور می کردم دوباره این کار را در زمین انجام دهم. علاوه بر این، در آن زمان به ورزشگاه می رفتم، من در اوج دوران هیجان در ولودروم، پشت دروازه می نشستم. عاشق کارل هاینز فورستر و بلاز اسلیسکوویچ بودم. ژان پیر پاین را نیز خیلی دوست داشتم و حتی بعدها در برابر او بازی کردم. اما همه چیز در مورد انزو فرانچسکولی مرا مجذوب خود کرد، زیرا او بازیکنی با شکوه بود. درست پس از این پیروزی در لیگ ...
دختر جوان به خاطر قدرت نمایی ربوده شد!
دختر نوجوان ادامه داشت ظهر روز بعد پدر الناز بار دیگر با پلیس تماس گرفت و گفت: دخترم با وضعیتی نامناسب و وحشت زده به خانه برگشته و مدعی است دو پسر او را ربوده و به باغی برده اند. با این خبر، دختر نوجوان به دادسرا منتقل شد و وقتی مقابل بازپرس محمد امین تقویان نشست ،گفت: پارکی در نزدیکی خانه مان است که پدرم مرا منع کرده بود به آنجا بروم. شب حادثه بدون اینکه به خانواده ام حرفی بزنم به پارک ...
زمان ازدواج سردار آزمون مشخص شد/ به من می گویند برای جواب مثبت باید گل بزنی!
سردار آزمون مهاجم تیم ملی فوتبال ایران در خصوص زمان برگزاری مراسم ازدواجش گفت: به زودی ازدواج می کنم. دوست ندارم تاریخ دقیقش را بگویم ولی بعد از جام جهانی عروسی می کنم. به زور به من دختر دادند. او تک دختر است من هم تک پسر هستم. خواستگاری رفتم و پدرش گفت دختر نمی دهیم، گفتم آقا جعفر این کار را نکن. شوخی می کنم، خدا را شکر هم از طرف خانواده آناهیتا خانم در فوتبال به من کمک کردند و هم خانواده خودم. امیدوارم یک جواب مثبت بعد از این اردوی تیم ملی به من بدهند چون هر بار می روم می گویند باید گل بزنی. نمی دانند جز سه تای برتر تاریخ ایران هستم. لطفا جواب مثبت را بدهید. ...
همسرم مرا با هویت جعلی امتحان می کند
ترانه وقتی در جریان این ماجرا قرار گرفت، دیگر نتوانست تحمل کند و تصمیم گرفت برای همیشه از شوهرش جدا شود. او وقتی مقابل قاضی دادگاه خانواده تهران قرار گرفت، درباره ماجرای زندگی اش گفت: سه سال پیش با سهند ازدواج کردم. در این مدت اختلافی با هم نداشتیم. ما عاشق هم بودیم و همیشه و همه جا با هم می رفتیم. من بدون سهند هیچ کجا نمی رفتم و همیشه با او در ارتباط بودم. نمی دانم چرا و چه شد که به من مشکوک شد ...
به تمام معنا عاشق حضرت زهرا (س) بود
همگان ممتاز بود. وی دوران تحصیل را همراه با کار و همیاری در مغازه پدر آغاز نمود . پدرش به دلیل علایق مذهبی برای دوره راهنمایی او را در مدرسه مذهبی احمدیه ثبت نام نمود. کلاس سوم راهنمایی شهید، مقارن با قیام مردم قم شده بود که شهید با جمعی از دوستان هم کلاسی ، چند نوبت تظاهراتی در مدرسه تدارک دیده و از رفتن به کلاس خودداری کرده بودند. این شهیدهمراه با تحصیل علم در مغازه ی پدرش ...
پدر شهید: جمعه ها خانه مردم را نظافت می کردم! + عکس
نمی آمدند، ایشان امام جماعت مسجد بودند. بعد رفتیم کنار کلانتری غیاثی، پشت مسجد موسی بن جعفر (ع). بعدش سال 1365 بود که صاحبخانه مان خانه اش را فروخت به 900هزار تومان. با پولی که داشتم خانه ای پیدا نمی کردم و خیلی گرفتار شده بودم. یک روز در مسجد موسی بن جعفر(ع) نشسته بودم و خیلی گریه می کردم که حاج تقی متبحری که جزو هیأت امنای مسجد بود آمد سراغم و وقتی دید حالم خوب نیست، کنجکاو شد. گفت چی شده؟ گفتم ...
طعمه سوداگران مرگ؛ همه چیز از یک دندان درد شروع شد
اتاقی 6 متری در دل این خانه، روایتگر زندگی زنی 42 است که در 12 سالگی قربانی فقر و نداری خانواده می شود و به اجبار با مرد 36 ساله ی فرش فروشی ازدواج می کند. در همان دوران کودکی به دست شوهرش تریاک مصرف می کند، اما انگ معتاد را هم شوهرش به او می زند. 14 سالگی از خانه فرار می کند و تا 17 سالگی تریاک، حشیش، سیگار و هروئین مصرف می کند.دور تا دور تختخوابش را از عروسک هایی پر کرده که دختر 26 ...
نتیجه هوسرانی پسر نوجوان با دختر 25 ساله
مجید فرزند تو را نمی پذیرد چرا که خودش هنوز بچه است. او گفت که مجید اصلا قصد ازدواج با مرا نداشته و رابطه اش با من فقط در حد یک دوستی خیابانی بوده است، با این حال من تصمیم گرفتم فرزندم را به دنیا بیاورم تا از طریق قانونی به همه ثابت کنم که دختری خیابانی نبودم. با آن که می دانستم اگر این موضوع را برای خانواده ام بازگو کنم هیاهوی عجیبی به راه می افتد ومن هم انگشت نمای دیگران می شوم ولی چاره ای جز بیان این ماجرا برای اعضای خانواده ام نداشتم . تلفنی موضوع را به آن ها گفتم و به کلانتری آمدم تا از مجید به خاطر اغفال شکایت کنم و ... نتیجه هوسرانی پسر نوجوان با دختر 25 ساله ...
تجاوز به دختر 17 ساله در باغ متروکه
بازپرس محمدامین تقویان گفت: آن روز بدون اجازه پدر و مادرم به پارک نزدیک خانه مان رفتم. در آنجا بودم که پدرم را دیدم. هرچند او من را ندید اما من از ترس فرار کردم. دختر نوجوان در ادامه گفت: کمی آن طرف تر پسر جوانی را دیدم. به او گفتم جایی ندارم و می خواهم با یکی از دوستانم تماس بگیرم که دنبالم بیاید. او وقتی حرف هایم را شنید، گفت خودش موتورسیکلت دارد و من را به هرجایی که بخواهم می برد و ...
دام شیطانی 2مرد جوان برای دختر نوجوان
به گزارش جام جم آنلاین ، اوایل هفته گذشته مردی با حضور در شعبه هشتم بازپرسی دادسرای جنایی تهران شکایت کرد که دختر 17 ساله اش ناپدید شده است. با دستور قضایی، تحقیقات پلیسی آغاز شد تا این که دو روز بعد شاکی با دخترش به پلیس آگاهی آمد و گفت که او ربوده شده و مورد آزار و اذیت قرار گرفته است. دختر نوجوان در این باره گفت: روز حادثه به پارک نزدیک خانه مان رفتم. دیر شده بود و خواستم به خانه بروم که پدرم ...
شعرهایم از خودم نیست متعلق به بچه هاست
.../ چاقو رو موشه برده / باهاش پنیر بریده / رو نون گذاشته خورده / وای موشی جون / چاقوی تیز، کارد پنیر نمیشه / پنیرو با کارد خودش ببر، بخور همیشه . تربیت نسلی کتابخوان آقای شاعر ارتباط خوبی با کودکان دارد. همراهی با کودکان و بودن در میان بچه ها یکی دیگر از ویژگی های اوست. او می گوید: ارتباطم با بچه ها عالی است. پیش از کرونا که مدارس باز بود، وقتی شعر یا قصه ای می گفتم، اول به مدرسه می ...
درخواست سردار آزمون از خانواده همسر آینده اش!
. خواستگاری رفتم و پدرش گفت دختر نمی دهیم، گفتم آقا جعفر این کار را نکن. شوخی می کنم، خدا را شکر هم از طرف خانواده آناهیتا خانم در فوتبال به من کمک کردند و هم خانواده خودم. امیدوارم یک جواب مثبت بعد از این اردوی تیم ملی به من بدهند، چون هر بار می روم می گویند باید گل بزنی. نمی دانند جز سه تای برتر تاریخ ایران هستم. لطفاً جواب مثبت را بدهید (با خنده). ...
عکس/ سردار آزمون نامزدش را علت ترافیک تهران معرفی کرد!
دختر دادند. او تک دختر است من هم تک پسر هستم. خواستگاری رفتم و پدرش گفت دختر نمی دهیم، گفتم آقا جعفر این کار را نکن. شوخی می کنم، خدا را شکر هم از طرف خانواده آناهیتا خانم در فوتبال به من کمک کردند و هم خانواده خودم. امیدوارم یک جواب مثبت بعد از این اردوی تیم ملی به من بدهند، چون هر بار می روم می گویند باید گل بزنی. نمی دانند جز سه تای برتر تاریخ ایران هستم. لطفاً جواب مثبت را بدهید (با خنده). ...
ترس از پدر دختر نوجوان را گرفتار آدم ربایان کرد
.... من احتمال می دهم برای دخترم اتفاق بدی رخ داده باشد. گردش شبانه با شکایت مرد میانسال پرونده به دستور قاضی محمد امین تقویان، بازپرس دادسرای امور جنایی تهران برای پیدا کردن دختر گمشده دراختیار تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت. در حالی که تحقیقات درباره این حادثه ادامه داشت، روز بعد از حادثه پدر سحر به مأموران پلیس خبر داد دخترش به خانه برگشته است. بدین ترتیب مأموران ...
خاطرات رفیق دوست / صبح ها ، لباس گدایی می پوشیدم
طول کشید تا من گزارشی از رفت وآمدهای او به دست آورم و خدمت اندرزگو ارائه دهم. یکی از خاطرات جالب من از این مأموریت، مربوط به روزهای آخر است. هر روز برای این که بتوانم عملیات شناسایی را به خوبی انجام دهم صبح های زود لباس گدایی می پوشیدم و به خیابان الوند می رفتم. بعد از چند روز، زنی که از اهالی محل بود گویا دلش به حالم سوخت و از خانه اش یک پیراهن تازه آورد و به من داد تا بپوشم. فردای آن ...
سرقت 8 میلیارد تومان طلا و دلار از فریزر و بالش!
خندیدند اما من خبر نداشتم که بهمن در همان مهمانی نقشه دستبرد به خانه ام و سرقت طلاهایم را کشیده است. وی ادامه داد: وقتی پلیس برای انجام تحقیقات و صورتجلسه به خانه ام آمد با اطمینان گفت که سرقت از سوی یک آشنا رخ داده است اما نمی توانستم باور کنم که کسی از اعضای خانواده ام دزد باشد تا اینکه ساعتی قبل دختری به من زنگ زد و گفت دوست بهمن است و با هم قرار ازدواج دارند. او گفت که بهمن با همدستی ...
وقتی سپاهان و پرسپولیس گفتند: نباید باشی!
رین بازی آسیایی دوران برانکو بود همسترینگم کش آمد و درگیر آن بودم و قراردادم را تمدید کردم با پرسپولیس. دم پرواز نجف بودم که گفتند بیا تمدید کن. می خواستم لبنان هم بروم که قبل از آن سفر رفتم بستم. مصدوم بودم و دور زمین راه می رفتم ولی آقای کالدرون گفت خیالت راحت، من بازی های فصل قبلت را دیدم و می خواهیمت ولی اول به سروش گفتند نباید باشی و عصرش به من گفتند. تا دو روز قبلش هم آقای کالدرون می گفت ...
برایم زن نگرفتند، به پسران تجاوز کردم | 25 پسر را سر بریدم
حبس کشیدم و از طرف محکمه تحت نظر پلیس بودم. هر شب پلیس در خانه می آمد و بودن مرا در خانه کنترل می کرد، تصمیم گرفتم به هر پسری که تجاوز می کنم، او را به قتل برسانم در بغداد 25 پسر را سر بریدم اغلب جنازه را در شط غرق می کردم، برخی را هم به قدری ماهر شده بودم که از سر بریدن هیچ آثاری نمی گذاشتم آخرین بچه را که می کشتم کودک دیگری مرا دید که من از همان جا به ایران فرار کردم. با ...
امضای شهید سیدمجتبی صالحی خوانساری بر برگه امتحانی دخترش
...> پدرم در تاریخ سی ام بهمن ماه و شب اول اسفند، به شهادت رسید و مراسمات متعدد برایشان منعقد شد. 9 روز بعد از شهادت یعنی نهم اسفند ماه، قرار شد مراسمی در زادگاه ایشان یعنی شهرستان خوانسار برگزار شود. من در آن زمان 9 ساله بودم. تعدادی از اعضای خانواده رفتند که به مراسم خوانسار برسند و من به همراه بعضی از خانم های فامیل، قرار شد در قم بمانیم تا پس از چند روز تعطیلی که به جهت شهادت پدر ...
ماجرای زندگی آوا جهانگیری؛ دختری که 22بار مرد و زنده شد! +تصاویر
...> داستان من از 22 اردیبهشت سال 97 شروع شد. یک روز عادی روی صندلی عقب ماشین نشسته بودم که یک مرتبه نفسم از وسط سینه بند آمد و هرچه تلاش کردم نفسم بالا نمی آمد. سعی کردم شیشه را پایین بدهم، اما حتی نمی توانستم دستگیره را بچرخانم. آن لحظه مرگ را حس کردم و با خودم گفتم حالا که قرار است بمیرم بگذار قشنگ بمیرم. به صندلی ماشین تکیه دادم و اشهدم را خواندم اشهد ان لا اله الا الله، اشهد ان محمدا رسول الله، اشهد ...
جزییات تکاندهنده از قتل دختر 5 ساله در خانه مادر
دیگر بدن این دختر وجود داشت و نشان می داد که او بر اثر شکنجه و ضربه به سر به قتل رسیده است. در ادامه بررسی ها مشخص شد که پدر و مادر کودک جدا از هم زندگی می کنند. مادر کودک گفت: بعد از جدا شدن از شوهرم خانه ای در پردیس اجاره کرده بودم و با دخترم زندگی می کردم. روز قبل از حادثه شوهرم که در پاکدشت زندگی می کند سراغم آمد و گفت دلش برای دخترمان تنگ شده و او را با خودش برد. اما صبح روز بعد، زمانی که ...